چکیده:
اغلب محققان بر این باورند که از اوایل دههء 1950 که تعهد سازمانی در زمینهء رفتار سازمانی مطرح شد،این مقوله به یکی از موضوعهای مورد علاقهء پژوهشگران تبدیل شد.چرا که آنان معتقدند که مدیریت صحیح تعهد سازمانی میتواند منجر به نتایج سودمندی از قبیل اثر بخشی سازمانی، بهبود عملکرد،کاهش جابجایی و همچنین کاهش غیبت شود. این تحقیق به بررسی تأثیر سیاستهای مدیریت منابع انسانی در قالب سه زیرسیستم تأمین، ارزیابی عملکرد و پاداش و روابط با کارکنان،بر میزان تعهد سازمانی کارکنان،و مشخص کردن نقاط ضعف این سیاستها میپردازد.بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمونهای کای-دو دو بعدی و ضریب همبستگی گاما و d سامرز نشان داده شد که بین سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی،رابطه معنی داری وجود دارد، و سپس با استفاده از آزمونهای کای-دو تک بعدی به شناسایی سیاستهای آسیبزای مدیریت منابع انسانی بر میزان تعهد سازمانی کارکنان پرداخته شد.
کلید واژه ها: تعهد عاطفی هنجاری،تعهد مستمر،سیاستهای مدیریت منابع انسانی.
1.مقدمه
ترک اختیاری سازمان توسط کارکنان بهطور کلی نامطلوب،مخرب و هزینهبر است،هم برای سازمان و هم در نتیجه برای مشتریان یا کسانی که از خدمات سازمان به نحوی استفاده میکنند،با این وجود خروج داوطلبانه از سازمان،یک فعالیت قابل کنترل است که میتواند برای سازمانهایی که این مفهوم را درک کنند و آن را تحت کنترل درآورند،یک مزیت رقابتی به حساب آید.تحقیقات نشان داده است که ترک سازمان توسط افراد در روحیه و بهرهوری سایر افراد که در شرکت باقی میمانند،تأثیر منفی دارد.و همچنین این امر باعث کاهش رضایت مشتریان نیز میشود.طبق دیوید موریس،میانگین هزینهء جایگزینی یک کارمند ساده که شش دلار در ساعت برای شرکت درآمد ایجاد میکند،2076 دلار میباشد و میانگین هزینهء جایگزین کردن یک کارمند حرفهای که هر ساعت 15 دلار برای شرکت درآمد ایجاد میکند، 5190 دلار است.بنابراین هزینههای پرداختی که یک موسسه با کارکنانی که حداقل حقوق را دریافت میکنند،هر ساله برای جابه جایی کارکنانش،بالغ بر 000,100 دلار میشود ( buck watson,2002:177 ).از طرف دیگر مساله فقط باقی ماندن در سازمان نیست،محققین به این نتیجه رسیدهاند که تعهد سازمانی با بهرهوری و عملکرد نیز رابطه مستقیمی دارد.در واقع آنها بین انواع تعهد سازمانی تفاوت قایل شدهاند و معتقدند که تعهد عاطفی یا ماندن کارمند در سازمان از روی میل و علاقه،ارتباط بیشتری با عملکرد و بهرهوری، در مقایسه با تعهد مستمر و هنجاری دارد.
در اقتصاد ایران آمارها حکایت از پایین بودن میزان بهرهوری عوامل تولید میکنند و همچنین در برخی موارد روند آن نیز در سالهای اخیر نزولی بوده است.بهرهوری نیروی کار در سال 1380،برابر(3/87%)سال 1355 بوده است.تجربه کشورهای موفق،نظیر کره جنوبی و تایوان،نشان دهندهء افزایش چشمگیر شاخص مذکور،در روند توسعه آنها بوده است.بهرهوری نیروی کار در کشورهای فوق طی دوره(980-1997)،به ترتیب،5/2و 2/2 برابر شده است.در سال 1996 بهرهوری نیروی کار در ایران 7187 دلار،در کره جنوبی 281666 دلار،تایوان 33438 دلار،هنگ کنگ 44412 دلار،آمریکا 49905 دلار ژاپن 39439 دلار و در کنادا 42384 دلار بوده است(سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور،1383).
از اینرو متوجه میشویم که تعهد سازمانی تا چه حد در کاهش هزینههای جابجایی کارکنان و سایر هزینههای جانبی که از این مقوله ناشی میشوند و همچنین بهبود میزان بهرهوری و عملکرد کارکنان،مفید و موثر میباشد و در نتیجه شناسایی عوامل موثر بر تعهد سازمانی،بهویژه عواملی که تغییر آنها بهطور مستقیم در دست خود سازمان میباشد،در سازمانهای کشورمان بسیار ارزشمند و ضروری است.لذا در این تحقیق هدف اصلی ما آسیبشناسی تعهد سازمانی از منظر سیاستهای مدیریت منابع انسانی از دید کارکنان و مشخص کردن سیاستهای آسیبزای مدیریت منابع انسانی بر میزان تعهد سازمانی کارکنان میباشد که در راستای تحقق این هدف دو فریضه اصلی تدوین گردیده.فرضیه اصلی اول به بررسی رابطه بین دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی آنان میپردازد،و در فرضیه دوم محقق به دنبال شناسایی سیاستهای آسیبزای که هرکدام از این فرضیهها باتوجه به ابعاد مختلف سیاستهای مدیریت منابع انسانی به سه فرضیه فرعی تقسیم میشوند.
2.مبانی نظری
تعهد سازمانی
از نظر مودی و همکارانش،عبارت است از درجه نسبی تعیین هویت فرد با یک سازمان خاص و درگیری و مشارکت او با آن سازمان( steers perns,1983 p.288 ).در این تعریف تعهد سازمانی سه عامل را شامل میشود:
1.اعتقاد قوی به اهدف و ارزشهای سازمان
2.تمایل به تلاش قابلملاحظه به خاطر سازمان
3.آرزوی و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت در سازمان.
در نتیجه باتوجه به تعریف فوق تعهد سازمانی دارای سه بعد میباشد،که همان ابعاد مختلف تعهد سازمانی از نظر آلن و میر میباشند،که عبارتند از:
تعهد عاطفی:
تعهد سازمانی از نوع وابستگی عاطفی نسبت به سازمان است ( buck watson,2002.p.181 ).
تعهد مستمر:
تمایل به انجام فعالیتهای مستمر براساس تشخیص فرد از هزینههای مربتط سازمان( buck waston,2002.p 181 .)
تعهد تکلیفی:
افراد در سازمان میمانند چون احساس میکنند که نباید سازمان را ترک کنند( buck waston,2002,p.181 .)
باتوجه به تحقیقات مختلف،عوامل زیادی را میتوان در میزان تعهد سازمانی دخیل دانست. مودی،استیرز و پورتر(1979)این عوامل را در چهار مقوله طبقهبندی کردهاند که عبارتند از:
1.ویژگیهای شخصی
2.ویژگیهای شغلی
3.تجربههای کاری
4.ویژگیهای ساختاری
در بین این عوامل بعضی از عوامل وجود دارند که بهطور مستقیم و بدون واسطه میتوانند توسط سازمان برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی مورد استفاده قرار گیرند،که از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد( nijhof,dejong (beukhof,1998 :
1.فرهنگ سازمانی
2.سبک رهبری
3.سیاستهای مدیریت منابع انسانی
در مکتب هاروارد سه دستاورد منابع انسانی که در نتیجه اتخاذ سیاستهای مدیریت منابع انسانی به دست میآید،مشخص شده است،که عبارتند از تعهد،هماهنگی اثر بخشی هزینه (آرمسترانگ،26:1381).بنابراین همانطور که ملاحظه میشود یکی از عوامل عمدهای که بر تعهد سازمانی تأثیر میگذارد سیاستهای مدیریت منابع انسانی میباشد،که مدیران و مسئولین شرکتها توانایی تغییر این عوامل را بهطور مستقیم دارند.پیتر بامبرگر و ایلن مشولم سیاستهای مدیریت منابع انسانی را به سه زیرسیستم زیر تقسیم می کنند:
1.زیرسیستم تأمین نیروی انسانی:
فرآیندتأمین نیروی انسانی شامل فعالیت های سازمانی وابسته یا مرتبط به هم مانند: برنامه ریزی منابع انسانی،تجزیه وتحلیل شغل،کارمندیابی،گزینش،پذیرش فرد به داخل سازمان و منصوب کردن وی در یک پست،جابجایی افراد،ارزیابی عملکرد،برنامهریزی مسیر شغلی و توسعه فرد و سرانجام خاتمه دادن به فعالیتهای شغلی وی در سازمان میشود (بامبرگر و مشولم،100:1384).
2.زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش:
مدیریت عملکرد برای بهبود عملکرد هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی دلالت دارد. طبق نظر فلچر و ویلیامز(1996)اجزاء یک سیستم مدیریت عملکرد عبارتند از:(1)ایجاد یک مأموریت و برنامه کسبوکار،و افزایش ارتباطات درون سازمانی بهطوری که کارکنان از برنامه کسبوکار و اهداف سازمانی با خبر شوند و بتوانند در تعریف آنان مشارکت داشته باشند، تشریح مسئولیتها و وظایف افراد از طریق شرح شغلها و تعریف واضح نقش افراد که امکان سنجش عملکرد فردی را فراهم میآورد و(3)اجرای استراتژی مقتضی و بهبود افراد.
استراتژی پاداش بر نحوه تهیه و طراحی برنامهها توسط سازمان،بهمنظور مطمئن شدن از اینکه رفتارها عملکرد موثر کارکنان در تحقق اهداف تجاری شرکت مورد تقدیر قرار میگیرند،تمرکز میکند(آمسترانگ،271:1381).
3.زیرسیستم روابط با کارکنان:
زیرسیستم روابط با کارکنان عبارت است از زیرسیستمی که به آن دسته از فعالیتهای استراتژیک مدیریت مربوط میشود که با تدوین،اعمال و نظارت بر،قراردادهای روانشناختی بین کارفرما و کارکنان نظارت میکند و بدینگونه به محیط کار فیزیکی و مبنای هنجاری سازمان (یعنی فرهنگ)که کمتر قابل لمس شکل میدهد(بامبرگر و مشولم،182:1384).
به طور کلی مدل مفهومی تحقیق به صورت زیر می باشد:
روش انجام پژوهش
تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی میباشد که از نظر نوع داده یک تحقیق پیمایشی و بر حسب هدفی که دارد جزو تحقیقات کاربردی به حساب میآید.بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه بهعنوان ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات بهرهگیری شد.این پرسشنامه شامل 43 سوال میباشد.بخش اول که از 19 سوال تشکیل شده است تعهد سازمانی کارکنان دفاتر مکزی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی را با استفاده از مقیاس آلن و میر میسنجد،بخش دوم پرسشنامه خود از سه قسمت تشکیل شده است،در قسمت اول نگرش کارکنان دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در مورد مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی در زمینه زیرسیستم تأمین مورد ارزیابی قرار میگیرد،که خود از 9 سوال(از سوال 20تا 28) تشکیل شده است.قسمت دوم در مورد نگرش کارکنان در مورد زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش میباشد که از 8 سوال(از سوال 29 تا 36)تشکیل شده است،و در نهایت قسمت سوم آنکه در مورد دیدگاه کارکنان درباره زیرسیستم روابط با کارکنان میباشد که آن نیز شامل 7 سوال(از سوال 37 تا 43)میباشد.و در نهایت بخش سوم بهمنظور تعیین مشخصات فردی پاسخگویان طراحی شده است.مقیاس مورد استفاده در این پژوهش مقایس لیکرت میباشد که در سؤالهای پرسشنامه لحاظ شده است.برای سنجش اعتبار بیرونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتیجه آزمون نشاندهنده ضریب آلفای خوبی برای پرسشنامه بود(مقدار آن برابر86/0شد).جامعه آماری در این تحقیق را کارکنان دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی واقع در استان تهران تشکیل دادند.(کارکنان ستادی واقع در شهرستان تهران) که برابر است با 963 نفر،از این میان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده یک نمونه 91 نفری برای پاسخگویی به سوالات پرسشنامه که در قالب 46 سوال مطرح شده، انتخاب شدند.
4.روشهای تجزیه وتحلیل اطلاعات
در بسیاری از موارد داده را میتوان به کمیت درآورد،برای اینگونه موارد آزمونهای ناپارامتری یا بدون توزیع ساختهشده که صرفا مستلزم مفروضاتی بسیار کلی در خصوص توزیع جامعه است و لازم نیست که دادهها کمیباشد.اما فرض تصادفی بودن نمونهگیری همچنان پا برجای است(هاراوی،407:1384).
در این پژوهش میزان تعهد سازمانی چند گروه(افراد با سطوح مختلف رضایت از مناسب بود سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی)باهم مقایسه شده است،آزمون فرضیهها از نوع آزمونهای ناپارامتریک مربوط به k گروه مستقل میباشد.
البته لازم به ذکر است که برای آزمون فرضیه دوم تحقیق که از نوع فرضیههای توصیفی میباشد،از آزمون کای دو(؟؟؟ x )یک بعدی1استفاده شده است.برای تعیین وجود رابطه بین متغییرها در فرضیههای تحقیق از آزمون کای دو،دو بعدی استفاده شده است.شاید برای تصمیمگیران علاوه بر شدت وابستگی دو متغییر،جهت هبستگی نیز مهم باشد.در این تحقیق ما از ضریب هبستگی گاما2و نیز ضریب همبستگی d سامرز،برای نشان دادن میزان و جهت همبستگی استفاده کردیم.سامرز شکلی از شاخص گاما است که یکی از متغییرها وابسته در نظر گرفته میشوند و تفاوت آن با گاما تنها در این است که در مخرج آن علاوهبر زوجهای هماهنگ و زوجهای معکوس،زوجهای گره خورده در متغییر مستقل هم آورده میشود (نوروسیس،1383،420).همچنین از آزمون فرید من نیز برای رتبهبندی سیاستهای مدیریت منابع انسانی از منظر آسیبزایی استفاده شد و در نهایت جهت بررسی صحت نتایج به دست آمده از آزمون فرید من،آزمون علامت زوجی3مورد استفاده قرار گرفت.
5.بحث و بررسی
تحقیق حاضر شامل دو فرضیه اصلی میباشد که هرکدام به زیر فرضیههای تقسیم شدهاند، محقق با استفاده از آزمونهای اشاره شده در بخشهای قبلی به بررسی و بحث در مورد پذیرش یا عدم پذیرش فرضیههای فوق پرداخته است که در زیر به نتایج این آزمونها پرداخته می شود.
فرضیه اصلی اول:
از نظر آماری بین دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمان آنان در دفاتر مرکزی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران،رابطه معنیداری وجود دارد.
چنانچه ملاحظه میشود مقدار asymp.sig در جدول آزمون??? x کمتر از 05/0 میباشد، پس باتوجه به ارقام مندرج در جدول،با 95% اطمینان میتوان نتیجه گرفت که بین دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی آنان،رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه اصلی اول باتوجه به سه بعد سیاستهای مدیریت منابع انسانی(زیرسیستم تامین نیروی انسانی،زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش و زیرسیستم روابط با کارکنان)خود به سه فرضیه فرعی نیز تقسیم میشود که همانطوریکه در جدول زیر مشاهده میشود،نتیجه آزمونهای انجام شده پذیرفته شدن همه فرضیههای تحقیق را با 95% اطمینان نتیجه می دهد.
ضرایب هبستگی گاما و d سامرز برای متغییرهای فرضیههای تحقیق که از طریق آزمون ؟؟؟ x رابطه معنیداری بین متغییرهای آنها اثبات شد،محاسبه شدهاند،البته در اینجا برای قضاوت باید یکی از این شاخصها را مبنی قرار دهیم و از آنجایی که ضریب گاما شناخته شده و معتبرتر میباشد،دراین تحقیق این ضریب را مبنای قضاوت خود قرار خواهیم داد.در زیر نتیجه این محاسبهها را مشاهده میکنید:
همانطوریکه مشاهده میشود باتوجه به آزمون ضریب همبستگی نتیجه میگیریم که ضریب همبستگی گاما در هر چهار مورد بر تاثیر دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی بر میزان تعهد سازمانی آنها،تاکید دارند و ضرایب همبستگی گاما بین دو متغیر به ترتیب 407/0،374/0،397/0 و 320/0 میباشد.
فرضیه اصلی دوم:
سیاستهای مدیریت منابع انسانی اعمال شده در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران،از دید کارکنان نامناسب می باشند.
با آزمون فرضیه دوم تحقیق در واقع به شناسایی سیاستهای آسیبزای مدیریت منابع انسانی از منظر تعهد سازمانی پرداخته شده.فرضیه دوم تحقیق از نوع فرضیه های توصیفی میباشد و برای آزمون آن از آزمون کای دوی تک بعدی استفاده کردیم که نتیجه آزمون کای دو تک بعدی برای این فرضیه در جدول زیر آمده است:
همانطوریکه ملاحظه میشود مقدار. asymp.sig به دست آمده برای آزمون این فرضیه کمتر از 5 درصد میباشد،بنابراین با اطمینان 95% فرضیه تحقیق پذیرفته میشود و به این نتیجه میرسیم که بین توزیع مشاهده شده و توزیع مورد انتظار تفاوت معنیداری وجود دارد،با مطالعه جدول فراوانی مربوط به آزمون کای دو متوجه این امر میشویم که امتیازات افراد گرایش به سمت پایین دارند.بنابراین باتوجه به اینکه بین سیاستهای مدیریت منابع انسانی و میزان تعهد سازمانی از دیدگاه کارکنان همبستگی معنیداری وجود دارد میتوان به این نتیجه رسید که بهطور کلی از دید کارکنان سیاستهای مدیریت منابع انسانی مناسب نبوده و بهعنوان یک عامل آسیبزا برای میزان تعهد سازمانی کارکنان به حساب میآید.
نتیجه آزمون کای دوی تک بعدی برای هرکدام از فرضیههای فرعی فرضیه اصلی دوم نیز به تایید همه فرضیههای فرعی اصلی دوم میپردازد.
6.نتایج تحقیق
براساس یافتههای آماری و نتایج آزمونهای انجام دشه فرضیه اول تحقیق پذیرفته شد،و با استفاده از آزمون کای دو،دو بعدی وجود رابطه بین دیدگاه کارکنان نسبت به مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی اعمال شده در قالب زیرسیستمهای مدیریت منابع انسانی و تعهد سازمانی آنان با اطمینان 95% ثابت شد و با بررسی ضریب همبستگی گاما و دری سامرزنشان داده شده که مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی در قالب سه زیرسیستم تامین نیروی انسانی،ارزیابی عملکرد و پاداش و روابط با کارکنان از دید آنان به صورت مستقیم(که میزان و علامت این ضریب شکل زیر نشان داده شده است)به میزان تعهد عاطفی و هنجاری کارکنان و در نتیجه تعهد سازمانی آنان تاثیر میگذارد.قابل ذکر است که در این تحقیق رابطه معنیداری بین میزان تعهد مستمر و دیدگاه کارکنان نسبت به سیاستهای مدیریت منابع انسانی تایید نشد.در شکل زیر به نیجه این آزمونها به صورت خلاصه آورده شده است:
سرانجام با انجام آزمون کای دوی تک بعدی به ارزیابی کارکنان از مناسبت سیاستهای مدیریت منابع انسانی و همبستگی آن با میزان تعهد سازمانی،و به بررسی سیاستهای مدیریت منابع انسانی و مشخص کردن مشکلات و نقاط آسیبزای این سیاستها بر تعهد سازمانی،از دیدگاه کارکنان پرداخته شد.نتایج آزمون کای دوی تک بعدی نشان داد که سیاستهای مدیریت منابع انسانی نامناسب اعمال شده در قالب زیرسیستم تامین نیروی انسانی جزو عوامل آسیبزا بر میزان تعهد سازمانی که کارکنان به حساب میآیند.که میتوان از جمله این سیاستهای تامین آسیبزا به عدم واقعگرایی در فلسفه و پیام تامین،استانداردهای پایین استخدام،احساس وجود نابرابری در روشهای تامین،توجه اندک و به توسعه و آموزش کارکنان،امنیت شغلی پایین،عدم نقل و انتقال داخلی براساس شایستگی و عادلانه نبودن رویههای ارتقاء اشاره کرد.همچنین نقل و انتقال داخلی براساس شایستگی و عادلانه نبودن رویههای ارتقاء اشاره کرد.همچنین نتایج آزمون کای دو تک بعدی نشان داد که سیاستهای مدیریت منابع انسانی اعمال شده در قالب زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش نامناسب نیز جزو عوامل آسیبزا بر میزان تعهد سازمانی کارکنان به حساب میآیند که عدم پرداخت مبتنی بر عملکرد،عدم تاکید بر پاداشهای معنوی،احساس نابرابری داخلی،ارزیابی کوتاه مدت عملکرد کارکنان صرفا توسط سرپرستان قابل بحث و بررسی میباشند و در نهایت نتایج تحقیق نشان میدهند که اجرای نادرست سیاستهای مدیریت منابع انسانی در زمینه زیرسیستم روبط با کارکنان یک عامل آسیبزا برای تعهد سازمانی آنان به حساب میآیند که از جمله این سیاستها میتوان به عدم تشویق کارگروهی، مشارکت ندادن کارکنان در تصمیمگیریهای استراتژیک،ضعف در برنامههای کمک به خانواده کارکنان،ضعف در برنامههای کمک به خود کارکنان،عدم استفاده از شیوههای غیررسمی و غیر اتحادیهای برای حل اختلاف بین کارکنان شرکت و برخورد مناسب مدیران شرکت با کارکنان و زیر دستان خود اشاره نمود.
و بالخره نتایج به دست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معنیداری بین ابعاد مختلف سیاستهای مدیریت منابع انسانی از نظر آسیبرسانی برای تعهد سازمانی کارکنان وجود ندارد،و اهمیت هر سه تقریبا یکسان میباشد همچنین آزمون علامت نیز نتایج به دست آمده از آزمون فریدمن را مورد تأیید قرار داد.
پیشنهادات
باتوجه به نتایج آزمونهای به عمل آمده مشخص شد که سیاستهای مدیریت منابع انسانی که بامبرگر و مشولم(1381)آنها را بهعنوان سیاستهایی معرفی کردهاند که سازمانهایی که از استراتژی مدیریت منابع انسانی متهدانه پیروی میکنند،این سیاستهای را به کار میگیرند،و مبنای کار ما در این تحقیق بودند،بر میزان تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مستقیم میگذارند،این سیاستها عبارتند از:واقعگرایی در فلسفه و پیام تأمین،گسترده تلاشهای تأمین محدود،ارتقاء از درون سازمان،تأکید بر روشهای غیررسمی تأمین،توجه به توانایی بالقوه افراد در هنگام استخدام به جای توانایی موجود،رعایت اصل برابری در روشهای تأمین،توجه وسیع به توسعه و آموزش،تأکید بر امنیت شغلی و نقل و انتقال داخلی براساس شایستگی و عادلانه بودن رویههای ارتقاء در زیرسیستم تأمین،توجه به توانایی بالقوه افراد در هنگام استخدام به جای توانایی موجود،رعایت اصل برابری در روشهای تأمین،توجه وسیع به توسعه و آموزش،تأکید بر امنیت شغلی و نقلوانتقال داخلی بر عملکرد تأکید بر پاداشهای معنوی، رعایت برابری داخلی،رعایت برابری خارجی،رعایت برابری کارکنان،ارزیابی بلندمدت،رعایت عدالت در گردآوری دادهها و ارزیابی عملکرد،بازخورد 360 درجه در زیرسیستم ارزیابی عملکرد و پاداش و رفتار مناسب مدیران با کارکنان،تشویق کار گروهی،مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای استراتژیک،برنامههای کمک به خانواده کارکنان،برنامههای کمک به کارکنان.کوتاهی در اجرای هرکدام از این سیاستها میتواند بهعنوان یک عامل آسیبزا برای تعهد سازمانی کارکنان محسوب میگردد،در واقع ما در آزمون فضیهء دوم تحقیق به ارزیابی مناسبت این سیاستها از دید کارکنان پرداختیم و نقاط آسیبزای این سیاستها را مشخص نموده و در انتها راه کارهایی برای مسئولین شرکت ارایه شد.لازم به ذکر است که در اینجا به جهت رعایت اصل امانتداری در انجام تحقیق نتایجی که مخصوص شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران است،ذکر نمیگردد.
8.پیشنهاد به محققان آتی
تعهد سازمانی مسألهایست که بهویژه در کشور ما جای زیادی برای کار کردن دارد،لذا محققان میتوانند به بررسی این موضوع در سازمانهای کشورمان بپردازند،در این زمینه میتوان به:
- رابطه تعهد سازمانی با فرهنگ،
رابطه تعهد سازمانی با سبکهای رهبری،
رابطه تعهد سازمانی با جنسیت،یا سطح خانوادگی و…
اشاره کرد که میتواند توسط محققان آتی بهعنوان موضوعی برای تحقیق انتخاب شود.
نویسنده : اعرابی، سید محمد
نویسنده : باقری کلجاهی، علی
منابع و مآخذ منابع فارسی
- آرمسترامنگ مایکل،(1381)،مدیریت استراتژیک منابع انسانی(راهنمای عمل)،ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی،تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- اعرابی،سید محمد(1383)،فلسفه علم و روششناسی تحقیق،جزوه کلاسی،دانشگاه علامه طباطبایی.
- بامبرگر پیتر واویلن مشولم،(1384)،تدوین،اجرا،آثار استراتژی منابع انسانی،ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی،دفتر پژوهشهای فرهنگی،چاپ دوم.
- رابینز،استانلی،کومار وینی و رامزی کوتران،(1381)،آسیبشناسی پایه(عمومی)،ترجمه خسرو سبحانیان،عبد الحسین ستودهنیا و آرش اخگری،زیر نظر مسلم بهادری،چاپ هفتم، تهران،انتشارات نسل فردا.
- رابینز،استیفنپی،(1374)،مدیریت رفتار سازمانی،ترجمه سید محمد اعرابی و علی پارسائیان،جلد اول،تهران،موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.
- مولایی،ناصر،(1378)پژوهش پیرامون عوامل موثر بر تعهد سازمانی(کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب(اهواز))،پایاننامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
- هاراوی،جان،(1384)،درآمدی بر روشهای آماری(کاربرد آمار در پژوهش)،ترجمه لینا ملکمیان تقی برومندزاده،چاپ دوم،تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- هدریک،تریای،لئونارد بیک من و دبراجی.رگ،(1378)،تحقیق کاربردی راهنمای عمل،ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی،تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور،(1383)،مبانی نظری و مستندات برنامه چهارم توسعه.
*http://www.bicenter.ir/article/p360-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86