نویسنده: فريبا سيدجعفررنگرز
دانشگاه صنعتي اميركبير،دانشكدة مهندسي صنايع- چکیده:تحلیل پوششی دادهها، یك چارچوب تئوریك را برای تحلیل عملكرد و اندازه گیری كارایی، فراهم می آورد. مدل مذكور شامل مجموعه های ازتكنیك های برنامه ریزی خطی است كه مرز كارا را با استفاده از داده های مشاهده شده بنا میكند و آنگاه به ارزیابی و اندازهگیری كارایی واحد تصمیم ساز می پردازد. مدل تحلیل پوششی دادهها برخلاف بسیاری از مدلهای مرسوم در نظریه اقتصاد خرد، در اندازه گیری كارایی می تواند شامل چندین ورودی و چندین خروجی باشد. مضافاً اینكه به اطلاعات مربوط به قیمت كالاها و خدمات نیازی ندارد. در این خصوص فرضیه نهفته در مدل اصلی این است كه داده های مساله، شامل مقادیر قطعی است و این درحالی است كه این فرض در بسیاری موارد مخدوش است و دادهها فازی و غیر دقیق هستند. از مدل تحلیل پوششی دادهها با اعداد مثلثی به همراه روش حل آن ارائه خواهد شد.
كليد واژه: تحلیل پوشش دادهها ، واحد تصمیمگیری ، داده ، ستاده ، کارایی
مقدمه
يكي از روشهاي جديد ارزيابي كارايي شركتها، روش تحليل پوششي دادههاست كه يك روش چند معياره براي تصميمگيري و سنجش عملكرد شركتها ميباشد. در اين روش، ميتوان با استفاده از چندين متغير ورودي و خروجي، ميزان كارايي شركتهايي را كه اطلاعات آنها در دست ميباشد، محاسبه و شركتهاي كارا را از شركتهاي ناكارا جدا كرد و همچنين ميتوان علت ناكارا بودن شركتها را با تحليل حساسيت تعيين و از اطلاعات به دست آمده، جهت انتخاب پرتفوي بهينه از بين شركتهاي كارا استفاده كرد.
تحلیل پوششی دادهها یک رویکرد غیرپارامتریک و مبتنی بر برنامهریزی ریاضی میباشد که ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیری مشابه را که دارای دادهها و ستادههای چندگانه هستند را امکانپذیر میسازد.
ضرورت و اهمیت ارزیابی عملكرد
بهبود مستمر عملكرد سازمانها، نیروی عظیم همافزاییایجاد میكند كه این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میكنند. بدون بررسی و كسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و كسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی كه به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملكرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذكور بدون اندازهگیری و ارزیابی امكانپذیر نیست.
لرد كلوین فیزیكدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازهگیری میگوید: هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میكنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم میتوانیم ادعا كنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید.
علم مدیریت نیز مبین مطالب مذكور است. هرچه را كه نتوانیم اندازهگیری كنیم نمیتوانیم كنترل كنیم و هرچه را كه نتوانیم كنترل كنیم مدیریت آن امكانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملكرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملكرد قابل تصور نمیباشد
کارایی
سادهترین و در عین حال کلیترین تعریف از کارایی را پیتر دراکر ارائه کرده است از دیدگاه دراکر کارایی انجام کارها بطور شایسته و مناسب میباشد. از نظر کاتز و کان در سال (1678) کارایی نسبت ستادههای تولید شده به دادههای لازم برای تولید این ستادهها میباشد.
=کارایی
این دو بین کارایی بالقوه و بالفعل تفاوت قائل میشوند کارایی بالقوه مبین این است که یک سازمان چقدر میتواند تولید کند. اگر به صورت بهینه عمل کند. در حالی که بالفعل نسبت واقعی سطح ستاده به سطح واقعی دادههاست. کارایی بالفعل معمولاً بالقوه کوچکتر است.
تعریف دیگر کارایی (راندمان) را نسبت بازده واقعی به بازده استاندارد میداند یا در واقع نسبت مقدار کاری که انجام میشود به مقدار کاری که باید انجام شود.
ریچارد دفت کارایی را میزان منابعی که برای تولید یک واحد محصول مصرف میشود میداند که میتوان آنها را بر حسب نسبت مصرف به محصول محاسبه کرد. در سادهترین حالت تنها یک ورودی و یک خروجی داریم که کارایی نسبت ورودی به خروجی میباشد مثلاً کارایی یک ماشین را میتوان به وسیله تقسیم فاصله پیموده شده بر مقدار سوخت مصرف شده به دست آورد که میتوان این نسبت را با سایر نسبتها بدست آمده مقایسه نمود.
اما در اکثر حالتها واحدها دارای چندین ورودی و خروجی میباشند در این حالت کارایی بصورت زیر تعریف میگردد.
این تعریف به یک مجموعه از وزنها که باید تعریف شوند نیازمند است.
اگر دو واحد دارای ورودیهای یکسان باشد و حداقل یکی از خروجیهای واحد دوم کمتر از خروجیهای متناظر واحد اول باشد بگوییم واحد دوم نسبت به اول ناکارا است.
اما به جای مقایسه یک واحد با واحدهای دیگر به گونه مجزا ما ورودیها و خروجیها را با ترکیب خطی از همه ورودیها و خروجیها مقایسه مینماییم.
اثر بخشی
اولین دیدگاهی که به اثر بخشی ارائه شده بسیار ساده بود. اثر بخشی به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهداف خود را محقق میسازد شده بود. پیتر دراکر اندیشمند بزرگ مدیریت، اثربخشی را «انجام کارهای درست» تعریف میکند.
ریچارد دفت درک هدفهای سازمان را از نخستین گامهایی میداند که باید در راه درک اثربخشی سازمان برداشته شود. وی هدف را به صورت وضع مطلوب سازمان در آینده تعریف میکند و اثر بخشی سازمان درجه یا میزانی است که سازمان به هدف مورد نظر خود نائل میشوند. وی عنوان میکند که اثربخشی یک مفهوم کلی دارد و دربرگیرنده تعداد زیادی از متغیرهاست.
نقطه مشترک تمامی تعاریف ارائه شده میزان دستیابی به اهداف است ولی امروزه محققین بر این عقیدهاند که سنجش اثربخشی مستلزم رعایت معیارهای چندگانهای میباشد که وظایف سازمان را براساس ویژگیهای مختلفی مورد ارزیابی قرار میدهد در اثر بخشی سازمان باید هم به وسایل امکانات و هم به نتایج حاصله (اهداف) توجه نمود.
رابطه بین اثربخشی و کارایی
کارایی منش برجستهای است که افزون بر توانایی انجام کارهای عادی زندگی به گونهای دلخواه شامل نشان دادن هوشمندی، شبیهسازی، روشنبینی، اندیشه تیز و به کارگیری آنها میباشد. در این صورت کارایی مفهوم اثربخشی را نیز درخود دارد.
پیتر دراکر نظریهپرداز بزرگ مدیریت در کتاب نوآوری و پیشگامی مینویسد:
تاکید بر کارایی بدون توجه ویژه به اثربخشی گمراهی کننده و خطرناک میباشد. کارایی یعنی انجام کارها بهتر از آنچه که هم اکنون در جریان است. بنابراین بایستی بر هزینهها و صرفهجویی توجه نمود. ولی روشهای نو و پیشتازانه بر اثربخشی یعنی تصمیمگیری در چگونگی انجام کار، بهرهگیری از فرصتها برای افزایش درآمد، گسترش بازار و دگرگونی وضعیت اقتصادی فرآوردههای کنونی تأکید دارد.
کارایی نسبت به اثربخشی دامنه محدودتری دارد و در رابطه با کارهای بدون سازمانی مورد استفاده قرار میگيرد. در حالی که اثربخشی مفهوم وسیعتری دارد و ممکن است شامل قلمرو انتخابی سازمان باشد که مشخص میکند سازمان تا چه حد رضایت گروههای ذینفع را برآورده ساخته و به چه خوبی به اهدافش میرسد، در حالی که کارایی به این موضوع برمیگردد که یک سازمان به چه خوبی دادهها را به ستادهها تبدیل میکند.
کارایی و اثربخشی لزوماً همسو نیستند و در راستای هم حرکت نمیکنند. در برخی سازمانها کارایی به اثربخشی منجر میشود و در برخی هم بین این دو رابطه وجود ندارد. ممکن است یک سازمان از کارایی بالاتر برخوردار باشد ولی نتواند به اهدافش برسد چرا که کالایی تولید میکند که متقاضی زیادی ندارد. همچنین سازمان ممکن است به هدفهای سودآور خود برسد ولی کارایی نداشته باشد. پیتر دراکی معتقد است که عملکرد یک مدیر را باید باور معیار کارایی و اثربخشی مورد ارزیابی قرار داد. وی از میان این دو شاخص اثربخشی را مهمتر به حساب میآورد. چرا که اگر اهداف، نادرستی انتخاب شوند با هیچ میزان و مقداری از کارایی نمیتوان آن را جبران کرد در مقوله کارایی بیشتر به هزینه و در مقوله اثربخشی به هدف توجه میشود.
تحليلپوششيدادهها(DEA)
تحليل پوششي دادهها، يك روش برنامهريزي رياضي، براي ارزيابي كارايي واحدهاي تصميمگيرندهاي(DMUs) كه چندين ورودي و چندين خروجي دارند. اندازهگيري كارايي به دليل اهميت آن در ارزيابي عملكرد يك شركت يا سازمان همواره مورد توجه محققين فرار داشته است. در سال 1957، فارل با استفاه از روشي همانند اندازهگيري كارايي در مباحث مهندسي، به اندازهگيري كارايي براي واحد توليدي اقدام كرد. موردي كه فارل براي اندازهگيري كارايي مد نظر قرار داد، شامل يك ورودي و يك خروجي بود. چارنز، كوپر و رودز ديدگاه فارل را توسه دادند والگويي را ارئه كردند كه توانايي اندازهگيري كارايي به چندين ورودي و خروجي را داشت.اين الگو، تحت عنوان تحليل پوششي دادهها، نام گرفت و اول بار، در رسالة دكتراي، ادوارد رودز و به راهنمايي كوپر تحت عنوان ارزيابي پيشرفت تحصيلي دانشآموزان مدارس ملي آمريكا در سال 1976 در دانشگاه كارنگي مورد استفاده قرار گرفت.(مهرگان1383)
ازآنجاكهاينالگوتوسطچارنز،كوپرورودزارائهگرديد،بهالگوي(CCR)كهازحروفاولنامسهفرديادشدهتشكيلشدهاست،معروفگرديد،ودرسال1978،درمقالهايباعنواناندازهگيريكارآييواحدهايتصميمگيرنده،ارائهشد.(چارنز1978)
این تکنیک یک روش مبتنی بر تجربه میباشد که نیازی به مفروضات و محدودیتهای سنتی سنجش کارایی ندارد از زمان معرفی، این روش بطور گسترده در تمام سازمانها اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و… استفاده شده است اگر یک واحد تصمیمگیری تنها دارای یک نهاده و یک ستاده باشد کارایی این واحدها از طریق تقسیم ستاده به نهاده بدست میآید در حالتی هم که نهاده و ستادههای چندگانه وجود داشته باشد. در صورت وجود قیمت (ارزش) هر یک از نهادها و ستادهها میتوان از طریق تقسیم مجموع وزنی ستادهها به مجموع وزنی نهادها کارایی را مشخص کرد.
روند طراحی
روند طراحی مدل بدین صورت است که ابتدا واحدهای تصمیم گیری DMU را که درصدد ارزیابی کارایی آنها هستیم مشخص میکنیم و سپس با توجه به مشخصات و ویژگیهایDMUها و با استفاده از رویکرد سیستمی به تعیین و انتخاب داهها و ستادهها برای این DMU ها میپردازیم. سپس با جمعآوری دیتاهایی در رابطه با مقادیر دادهها و ستادههای هر یک از DMU مدل ارزیابی کارایی آنرا مطابق با یکی از مدلهای اصلی DEA فرمول کرده و سپس بعد از مدل DEA به ازاء هر DMU نمره کارایی آن بدست میآید و براساس نتایج حاصل از حل مدل به تجزیه و تحلیل وضعیت کارایی DMU ها پرداخته میشود.
مفهوم کارایی در تحلیل پوششی دادهها
مفهوم کارایی که در DEA مورد استفاده قرار میگیرد همان حاصل تقسیم مجموع وزنی مقدار ستادهها به مجموع وزنی مقدار دادهها میباشد. ولی در اغلب موارد که قیمت با ارزش (وزنهای) دادهها و ستادهها مشخص نیست و یا دادهها و ستادهها مقیاسهای متفاوتی دارند از DEA برای تعیین میزان کارایی استفاده می شود. در DEA وزنهای اختصاصی داده شده به هر یک از دادهها و ستادهها از طریق حل یک مدل برنامهریزی خطی بدست میآید. DEA این وزنها را طوری تعیین میکند که کارایی واحد نسبت به سایر واحدها حداکثر شود.
تعیین شاخصها (پارامترهای مدل) و اندازهگیری آنها
از آنجا که شاخصهای ارزیابی عملکرد هر واحد تصمیمگیری DMU که در روش تحلیل پوشش داده همان پارامترهای ورودی و خروجی مدل هستند که بسته به اهداف و فلسفه وجودی آن تصمیمگیرنده و وظایف مهم مورد انتظار از آن و نیز عوامل تأثیرگذار و نوع هزینههایی که برای آن انجام میگیرد فرق دارد.
DEA و رویکرد سیستمی
یکی از مهمترین ویژگیهای DEA داشتن یک رویکرد سیستمی به مجموعه DMUهای تحت ارزیابی است. یک سیستم مجموعهای از افراد، منابع، مفاهیم و رویههایی هستند که به گونهای در تعامل با یکدیگر قرار گرفتهاند که در راستای رسیدن به هدفی مشخص وظایفی را انجام میدهند.
یک سیستم از سه بخش اصلی، داده ، فرآیند و ستاده تشکیل شده است. در هر سیستم دادهها شامل عناصری میشود که وارد سیستم میشود. فرآیند شامل عناصری است که جهت تبدیل دادهها به ستادهها ضروری هستند. ستادهها شامل محصولات ساخته شده یا نتایج فرآیند سیستم میباشند در هر سیستم یکسری اطلاعاتی وجود دارد که با بررسی ستادههای سیستم برای تصمیم گیرنده نیز حاصل میشود و آن بازخورد نامیده میشود شکل 1 نمایش ساده یک سیستم را ارائه میدهد.
الگوبرداری با استفاده از DEA
برای هر واحد تصمیمگیری ناکارا، DEA یک مجموعه از واحدهای کارا را مشخص میکند که میتوانند به عنوان الگو برای بهبود عملکرد مورد استفاده قرار گیرند. براساس مدل DEA یک DMU ناکاراست اگر واحد یا ترکیبی از واحدها وجود داشته باشد که بتوان همان مقدار ستاده واحد تحت بررسی را با مقدار نهاده کمتری تولید کند. واحدهای تصمیمگیری تشکیل دهند. این ترکیب بهعنوان گروههای الگو برای واحد تصمیمگیری ناکارا مطرح هستند DEA همچنین میتواند مقدار بهبود لازم را در هر یک از داده ها و ستادههای واحد ناکارا مشخص کند. لازم به ذکر است کهDEA یک ابزار تشخیص است و هیچ گونه استراتژی را برای کارا شدن یک واحد ناکارا ارائه نمیدهد.
تعریف واحدهای تصمیمگیری
یک DMUنهادی است که دادهها را به ستادهها تبدیل میکند. DMUها واحدهایی هستند که نوع یکسانی از وظایف را انجام داده و دارای اهداف و آرمانهای یکسان میباشند. DMUهایی که درDEAمورد استفاده قرار میگیرند باید همگن بوده و دارای دادهها و ستادههای یکسان و هم نوع باشند.
انتخاب دادهها و ستادهها
به طور واضح و روشن هر منبعی که به وسیله یک DMU استفاده میشود باید بعنوان داده در نظر گرفته شود. DMUاین منابع را به ستادهها تبدیل خواهد کرد و این ستادهها شامل مقداری از کالاها و خدمات بوده که به وسیله DMUارائه میشود.
در هنگام تصمیمگیری در مورد تعیین دادهها و ستادههای DMU ما نیازمندیم که یک دادگاه مفهومی از آنچه که بعنوان یک داده یا ستاده برای یک DMU مطرح است داشته باشیم. همچنین ما نیاز داریم که این دادهها بطور واقعی موجود باشند. شاید یکی از مشکلاتی که در امر تعیین دادهها و ستادهها وجود دارد این است که هر چند میتوان دادهها و ستادههای زیادی را برای یک DMUدر نظر گرفت وی در اکثر مواقع دادههایی در رابطه با اینها موجود نیست و این امر تصمیمگیری در مورد دادهها و ستادهها را مشکل میکند.
مشخص کردن دادهها و ستادهها یکی از اقدامات مهم در استفاده از DEA میباشد. انتخاب دادهها و ستادهها صحیح نقش مهمی در تفسیر، استفاده و مقبولیت نتایج حاصل از DEA برای مدیران دارد.
بازدهبهمقياسالگويمورداستفاده
بازده به مقياس بياگر پيوند بين تغييرات وروديها و خروجيهاي يك سيستم ميباشد. يكي از تواناييهاي روش تحليل پوششي دادهها، كاربرد الگوي مختلف، با بازده به مقياسهاي متفاوت و همچنين اندازهگيري بازده به مقياس واحدهاست.
الفبازدهبهمقياسثابت:بازدهبهمقياسثابت،يعنيهرمضربيازوروديهاهمانمضربازخروجيهارا تولید می کند.
الگوی(CCR)، بازدهبهمقياسواحدهاراثابتفرضميكند؛بنابراينواحدهايكوچكوبزرگ،باهممقايسهميشوند
ببازدهبهمقياسمتغيربازدهبهمقياسمتغيريعنيهرمضربيازوروديها،ميتواندهمانمضربازخروجيهاياكمترازآنويابيشترازآنرا،درخروجيهاتوليدكندالگوي(BCC)،بازدهبهمقياسرا،متغيرفرضميكند.(بانكروترال1992)
انواعالگوهاي DEA
رویکرد تحلیل پوشی دادهها دارای مدلهای متعددی است که این مدلها برای اهداف خاصی طراحی شدهاند چنین مدلهایی امروزه کاربرد وسیعی در تحلیل کارایی سیستمهای مختلف از جمله سیستمهای تصمیم گیری پیدا کردهاند.
در مدلهای DEA شاخصهای مناسبی که بعنوان ورودی و خروجی عمل میکند نقش بسیار مهمی دارند. الگوهای DEA به طورکلی عبارتند از:الگوی CCR ،الگوی BCC و الگوی جمعی
رتبه بندی کامل با استفاده ازAHP/DEA
یکی از مشکلات AHP که معمولا موجب نگرانی تصمیم گیرندگان می شود، وجود قضاوت های ذهنی در ماتریس مقایسات زوجی است. DEA با استفاده از روش زیر در دو مرحله در جهت حل این مشکل گام برمی دارد.
مرحله اول : تشکیل ماتریس مقایسات زوجی با استفاده از DEA :
برای هر زوج از واحدهای A و B مدل کلاسیک CCR اجرا می شود:
برای محاسبه کارایی متقاطع مدل روبرو باید حل شود:
با به کارگیری نتایج مدلهای فوق و با استفاده از رابطه زیر ماتریس مقایسات زوجی که هر عنصر آن از رابطه زیر به دست می آید تشکیل می گردد:
مرحله دوم : رتبه بندی با استفاده از AHP
مروری بر ادبیات تحقیق
تواناییها و قابلیتهای بالای DEAباعث استفاده از این تکنیک برای ارزیابی کارایی سازمانهای متعددی شده است در این راستا تحقیقات متعددی با استفاده از DEA برای ارزیابی کارایی واحدهای دانشگاهی و مؤسسات پژوهشی استفاده شده است.
اَن (1987)، بیزلی (1995)، برو و همکاران (1994)، علیرضایی و جهانشاملو (1994)، کلبرت و همکاران (2000) و… به استفاده از تحلیل پوششی دادهها برای ارزیابی کارایی واحدهای آموزشی عالی و دانشگاهی میپرداختند.
در ادامه باید گفت که روشهای مختلفی برای اندازهگیری کارایی واحدهای تصمیمگیری وجود دارد که میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد:
1) روشهای پارامتری.
2) روشهای غیر پارامتری.
فارال در سال 1957 برای نخستین بار روش غیر پارامتری را مطرح کرد که مقالة وی اساس کار مقالة چارنز ، کوپر و رودز در سال 1978 شد. که در واقع مدل CCR پدید آمد.
چارنز، کوپر و رودز تحلیل اولیه فادال را که در حالت یک خروجی و چندین ورودی مطرح شد به حالت چندین ورودی و چند خروجی تعمیم دادند، پس از آن بنکر، چارنز و کوپر در سال 1984 مدلand Capen)BBC (Banken Charnes را ارائه دادند.
که این دو مقاله پایه بسیاری از مطالعات تحلیل کارایی شدند و این شاخه از علم تحقیق در عملیات به سرعت پیشرفت کرده و تحت عنوان تحلیل پوششی دادهها DEA نامیده شد. در ادامه مروری بر تحقیقات انجام شده خواهیم داشت.
سنجش کارایی واحدهای دانشگاهی در دانشگاه تربیت معلم
در تحقیقی که توسط آقایان علیرضایی و جهانشاهلو در سال 1994 در دانشگاه تربیت معلم تهران انجام شده است به ارزیابی کارایی واحدهای دانشگاهی، دانشگاه تربیت معلم تهران پرداخته شده است.
در این مطالعه به دو وظیفه اصلی و مهم واحدهای دانشگاهی، وظایف آموزشی و وظایف پژوهشی تعریف شده که بعد آموزشی در دانشگاه تربیت معلم مهمتر توصیف شده است.
از دادههای مهم واحدهای دانشگاهی تعداد کارکنان دانشگاهی میباشد که در سه سطح اساتید (با مرتبه علمی استادیار، دانشیار و استاد) مربیان و آموزشیاران میباشد. که کل کارکنان دانشگاهی در قالب ساعات تدریس TH آمده است.
از ستادههای مهم آموزشی میتوان ثبتنام دانشجویان در دورههای مختلف (کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا) را نام برد که در قالب ساعات دانشجویان SH آمده است که تعداد واحدهای بررسی 19 واحد میباشد که بعضی بصورت یک مؤسسه و بعضیها بصورت یک دپارتمان و گروه آموزشی در یک دانشکده میباشند. با جمعآوری اطلاعات مربوط به مقادیر دادهها و ستادههای هر یک از واحدهای دانشگاهی مدل تحلیل پوششی دادهها حل شده کارایی هر یک از واحدها بدست آمده است.
تعیین کارایی نسبی برنامههای MBAبا استفاده از DEA
از DEA برای تعیین کارایی نسبی 24 برنامه عالی MBAباستفاده شده است. نمره کارایی برنامههایMBA با استفاده از سه مجموعه ستادهها مشخص شده است. این سه دسته ستادهها شامل ستادههایی هستند که رضایت دانشجویان، رضایت استخدام کنندگان (کارفرمایان) و یا هر دو را از برنامه MBAاندازهگیری میگیرند در این تحقیق این موارد طی سه مرحله آزمون شدهاند.
دادههای تعریف شده عبارتند از «نسبت دانشکده به دانشجو» ، متوسط نمره دانشجویان در برنامه و تعداد گزینشهای پیشنهادی .
ستادههای استفاده شده در آزمایش اول که میزان رضایت دانشجویان را از برنامه اندازه میگیرد شامل درصد دانش آموختگانی که به برنامه پول هدیه کردهاند، رضایت دانشجویان از تدریس، برنامه آموزشی و کارایی میباشد.
ستادههای استفاده شده در آزمایش دوم که رضایت کارفرمایان را اندازه میگیرد شامل متوسط حقوق دانش آموختگان و رضایت کارفرمایان از مهارتهای تحلیلی، تیم کاری و دیدگاه جهانی دانشجو میباشد.
در ادامه به تحلیل نتایج حاصل پرداخته شده و نقش انتخاب نوع دادهها و ستادهها برروی نمره کارایی واحدها بررسی شده است. که نتایج حاکی از اهمیت انتخاب نوع دادهها و ستادهها در تعیین میزان کارایی نسبی میباشد و تغییر در نوع دادهها و ستادهها باعث تغییر نمودن کارایی میشود لذا اهمیت انتخاب مناسب نوع دادهها و ستادهها بیشتر مشخص میشود.
تحلیل ارزش کارایی تحقیق دانشگاهی
در این تحقیق که در مدرسه اقتصاد هلسینکی فنلاند انجام شده است یک روش سیستماتیک برای تجزیه و تحلیل عملکرد در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی ارایه شده است این تجزیه و تحلیل براساس شناسایی مجموعهای از معیارهای مرتبط با تصمیم بنا شده است. مقیاس ها برای این معیارها بوسیله شاخصهای واقعی که عموماً کمّی هم نیستند تعریف شده است اطلاعات کیفی با استفاده از ابزارهای مناسب تحلیل کمّی شدهاند و تجزیه و تحلیل کارایی واحدها توسط تحلیل پوششی دادهها و اطلاعات مربوط به ترجیحات تصمیم گیرنده صورت گرفته است.
شاخصها و معیارهای معرفی شده شامل کیفیت تحقیقات ، فعالیتهای تحقیقاتی ، اثر تحقیقات ، فعالیت در آموزش دانشمندان جوان و فعالیت در مجامع علمی میباشد.
نتیجهگیری
سازمانها تا زمانی كه برای بقا تلاش میكنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی میدانند، باید اصل بهبود مستمر(Continous improvement)را سرلوحه فعالیت خود قرار میدهند. این اصل حاصل نمیشود، مگراینكه زمینه دستیابی به آن با بهبود مدیریت عملكرد امكانپذیر شود. این بهبود را می توان با گرفتن بازخور لازم از محیط درونی و پیرامونی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای سازمان، مسئولیتپذیری و جلب رضایت مشتری با ایجاد و بكارگیری سیستم ارزیابی عملكرد با الگوی مناسب، این امكان را ایجاد خواهد كرد. به انعطافپذیری برنامهها و اهداف و ماموریت سازمانها در محیط پویای امروزین كمك قابل توجه مینماید. ارزیابی و اندازهگیری عملكرد و توسعه آن به فرهنگسازی و ارتقاء فرهنگ سازمانی نیاز دارد
منابع و ماخذ
1.مدلهای کمی در ارزیابی عملکرد سازمانها (تحلیل پوششی داده ها)،محمد رضا مهرگان،انتشارات دانشگاه تهران
2.مقالات نظام ارزیابی عملكرد دستگاههای اجرایی كشور، مركز مطالعات مدیریت و بهرهوری دانشگاه تربیت مدرس،1380
3.جزوات درسی مدیریت كیفیت و بهرهوری دوره كارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، ۱۳۸۲
4.دکتر ناصر میرسپاسی، مدیریت منابع انسانی با نگرش راهبردی، انتشارات شروین، ۱۳۷5
5.دکتر غلامرضا كیانی و دكتر وفا غفاریان، استراتژی اثربخش، مجله تدبیر، شماره ۱۰، بهمن ماه 1379
6.دکترحیدر امیران، روشهای اندازهگیری كارایی و اثربخشی سیستمهای كیفیت، انتشارات شركت مشاورین كیفیتساز، مهر ماه 1380
8.دکتر میربهادر قلی آریا نژاد و دكتر سید جعفر سجادی، تحقیق در عملیات پیشرفته، تهران، انتشارات میر، سال 1380
9.دکتر محمدرضا علیرضایی و بهروز دانشیان، مقاله مدل ریاضی ارزیابی عملكرد برای سازمانهای باهمگونی پایین همراه با كاربرد آن در شركتهای توزیع برق، مجله مدیریت و توسعه، شماره ۱۱، سال 1380
11.A comparative analysis of DEA as a discrete alternative multiple criteria decision tool,Joseph Sarkis,European journal of operational research,1997