نویسنده: مهدی جابری
الگوهای جهانی مدیریت شهری در كشورهای مختلف
الگوهای جهانی مدیریت شهری در كشورهای مختلف با توجه به حاكمیت سیاسی آنها متفاوت است. این الگو بر حسب این كه مدیران محلی در شهرها و مدیران روستایی در روستاها چه میزان اختیاراتی دارند، متفاوت است.
با این حال، كشورهای مختلف در مدیریت و برنامه ریزی های شهری خود، محورها و اركان مشخص شده از سوی سازمان ملل را مدنظر قرار می دهند.«مفهوم مدیریت شهری، گسترده تر از مفاهیم تركیبی است و می توان در سطح وسیع این طور بیان كرد كه مدیریت شهری درباره حكومت های محلی و یا در حد وظایف شهرداری ها به كار می رود.»
دكتر غلامرضا لطیفی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این مطلب می گوید: «سازمان های محلی كه با عنوان شهرداری ها از آنها نام می بریم، به طور عمده بعد از وقوع انقلاب صنعتی مطرح می شوند و ابتدا در اروپا و سپس در آمریكا و نیز سایر كشورها تسری می یابند.»
وی می افزاید: «براساس برنامه مدیریت شهری كه از سوی سازمان ملل مشخص شده است، ۵ محور برای كشورها در قرن ۲۱ در نظر گرفته شده است: مدیریت زمین شهری، مدیریت زیرساخت های شهری، مدیریت امور مالی شهرداری ها، مدیریت محیط زیست شهری و ریشه كن سازی فقر شهری.»
لطیفی تصریح می كند: «برای افزایش كیفیت معیارهای عملكردی مدیریت شهری در ۵ حوزه مذكور، ۲ ابزار كلیدی مهم نظام مدیریت شهری در سال های اخیر در دستور كار كشورها قرار داشته است؛ یكی طرح توسعه شهری و دیگری طرح مشاركت شهری.»
استاد دانشگاه علامه طباطبایی می گوید: «حوزه ها و اركان مذكور با توجه به این كه در كدام یك از الگوهای مدیریت شهری قرار می گیرند، كاركردهای متفاوتی دارند.»
● الگوهای مدیریت شهری
الگوهای مدیریت شهری در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است و هر كدام از این جوامع، با توجه به نوع حكومت سیاسی حاكم بر خود، نوعی از شیوه های مدیریت شهری را در دستور كار دارند.
علی نوذرپور، رئیس هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز می گوید: «الگوی مدیریتی متمركز، مختص كشورهای در حال توسعه و شیوه مدیریت غیرمتمركز ویژه جوامع توسعه یافته است. این دسته بندی با توجه به میزان اختیارات مدیران محلی و میزان وظایف آنها در نظر گرفته شده است. در هر كدام از این الگوها، شهروندان دارای نقش های متفاوتی هستند.»
● مدیریت شهری متمركز
«در این الگو، دولت های مركزی مستقیماً در اداره شهر دخالت دارند و وظایفی را كه جنبه محلی دارد و از جنس تصدی گری است، خود دولت ها انجام می دهند.»
نوذرپور با بیان این مطلب می گوید: «این الگو مبتنی بر دیوان سالاری است و معمولاً دولت هایی از آن تبعیت می كنند كه به طور وسیع به تلاش و كار مردم وابسته نیستند و هزینه های خود را از طریق منابع درآمدی ملی تأمین می كنند.»
رئیس هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز می افزاید: «در الگوی مدیریت شهری متمركز، مردم جایگاهی ندارند و نقش مردم در اداره شهرها كمرنگ است و نظر آنها در مسائل اساسی مثل سیاستگذاری و برنامه ریزی كمتر لحاظ می شود.»
وی تصریح می كند: «این الگو در حال حاضر از كشورهای اروپایی حذف شده است و جایگاهی در جوامع توسعه یافته ندارد.»
مهم ترین نقش مردم در الگوی مدیریت شهری، انتخاب اعضای شورای شهر است.
لطیفی در این باره می گوید: «مردم در این الگو نمی توانند، شهردار را به طور مستقیم انتخاب كنند. بلكه این شورای شهر است كه شهردار را برمی گزیند.»
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح می كند: «به طور كلی، سه نوع شیوه انتخاب شهردار در دنیا وجود دارد. اول این كه مردم به طور مستقیم و با رأی خود، شهردار را تعیین می كنند؛ مانند كشورهای فرانسه، بلژیك و برخی ایالت های آمریكا. در این شیوه، شهردار است كه به انتخاب اعضای شورای شهر می پردازد. دوم این كه شهردارها انتصابی هستند و زیر نظر وزارتخانه هایی همچون وزارت كشور فعالیت می كنند. این شیوه در برخی از كشورهای در حال توسعه رایج است و تا قبل از سال ۱۳۷۷ نیز در ایران اجرا می شد؛ به این صورت كه شهرداری ها زیر نظر دفاتر فنی استانداری به كار خود ادامه می دادند. سومین شیوه انتخاب شهردار نیز این است كه مردم با انتخاب اعضای شورای شهر، به آنها وكالت می دهند كه شهردار را تعیین كنند.»
● مدیریت شهری غیرمتمركز
در الگوی مدیریتی غیرمتمركز، دولت به جز سیاستگذاری و برنامه ریزی و اموری همچون دفاع از سرزمین و تأمین امنیت مردم، وظیفه ای در قبال محله ها و شهرهای كشور ندارد.
نوذرپور در توضیح این الگو می گوید: «دولت فقط وظایفی را كه جنبه حاكمیتی دارد، عهده دار است و بقیه وظایف را به شهرداری ها، بخش خصوصی و یا NGO ها واگذار می كند.»
وی می افزاید: «در این الگو، شهرداری ها به طور عمده وظایف محلی را برعهده دارند و حتی امور مربوط به گردشگری، توریسم، طرح های توسعه شهری، ساخت كتابخانه، ازدواج و طلاق به عهده آنهاست و هزینه های خود را از طریق عوارض و یا مالیات محلی تأمین می كنند البته دولت نیز تا حدی مسائل هزینه بر را تقبل می كند.»
● مردم در الگوهای مدیریت شهری غیرمتمركز چه جایگاهی دارند
لطیفی در این باره می گوید: «این الگو مبتنی بر آرای مستقیم مردم است و مردم بر كار اعضای شورای شهر كه در سطوح مختلف تصمیم گیری می كنند، نظارت دارند.» وی می افزاید: «مدیریت شهری به عنوان الگویی برای مدیریت و توسعه سكونتگاه های شهری اعم از شهرهای كوچك، بزرگ و مادر شهرها مطرح می شود. هسته فعالیت های بین المللی مدیریت شهری، برنامه مدیریت شهری است كه به وسیله برنامه توسعه سازمان ملل بنیان نهاده شده است. این برنامه از سوی برخی دولت ها حمایت می شود و از سوی مركز سكونتگاه های بشری كه وابسته به سازمان ملل است، و نیز بانك جهانی با هدف كمك به شهرهای بزرگ و كوچك كشورهای در حال توسعه، در بحث رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و از بین بردن فقر به رسمیت شناخته شده است.»
● دوره های مدیریت شهری در ایران
در ایران، ۳ دوره مشخص در عرصه مدیریت شهری وجود داشته است.
لطیفی در این باره می گوید: «دوره اول از آغاز دوران شهرنشینی تا انقلاب مشروطه بود كه مدیران شهری از سوی دولت ها تعیین می شدند و شهردارها با عناوینی همچون كلانتر و داروغه فعالیت می كردند. دوره دوم با انقلاب مشروطه آغاز می شود. در این دوره حركت هایی به سوی حاكمیت شهری شكل گرفت و حكومت شهری به دست فراموشی سپرده شد.»
استاد دانشگاه علامه طباطبایی می افزاید: «دوره سوم با شروع انقلاب اسلامی آغاز شد. در دهه اول به علت رشد مهاجرت های اجباری و مسائلی همچون جنگ تحمیلی، الگوی خاصی در مدیریت شهری وجود نداشت. اما بعد از جنگ، سیاست های اقتصادی به سمت خصوصی سازی و آزادسازی حركت كرد و در برنامه اول توسعه، دولت به شهرداری ها اجازه داد، خودشان تولید درآمد كنند و نخستین شهری كه این حركت را آغاز كرد، تهران بود.
در حال حاضر نیز بیشترین درآمد شهرداری های كشور ما از محل فروش تراكم ساختمانی و نیز عوارضی است كه بابت ساخت وساز و تخلفات ساختمانی دریافت می شود.»
وی تصریح می كند: «البته هر چقدر شهرها كوچك تر باشند، نیاز بیشتری به كمك دولت دارند. در حقیقت، دولت در شهرهای بزرگ، خرج و هزینه كمتری صرف می كند.»
لطیفی می گوید: «مدیریت شهری ما به وحدت رویه ای نرسیده است كه برنامه ها براساس آن طرح ریزی شود.»
استاد دانشگاه علامه طباطبایی این گونه توضیح می دهد: «با وجود ده ها میلیارد هزینه برای طرح جامع شهر تهران، شهرداری حاضر به اجرای آن نشده است و شهر تهران در حال حاضر، هیچ برنامه مدونی برای اجرا ندارد و دچار اداره روزمرگی شده است. هیچ طرح درازمدتی برای اداره تهران وجود دارد.»
وی می افزاید: «در تمام دنیا، كیفیت ساخت وسازها تحت مدیریت شهری است و نماسازی، قواعد خاص خود را دارد و از یك قانون مشخص پیروی می كند. در حالی كه در تهران، هیچ گونه ضوابطی برای نماسازی شهری وجود ندارد و هر كسی ساختمان خود را تغییر می دهد.»
لطیفی درباره فاصله مدیریت شهری كشور ما با جوامع پیشرفته می گوید: «شاید در برخی محورها به آنها نزدیك شده باشیم ولی طبق شاخص ها و گزارش های سازمان ملل هنوز با كشورهای دیگر فاصله داریم.»
*روزنامه ایران