نویسنده: اسدالله افشار
پيشواي هفتم، حضرت موسي بن جعفر (ع) در روز هفتم ماه صفر سال 128 هـ. ق در “ابواء” (منزلي ميان مكه و مدينه) ديده به جهان گشود. پدر گرامياش امام صادق (ع) و مادر ارجمندش حميده بربريه، يكي از زنان با فضيلت بود. او به حدي از اصالت خانوادگي و فضايل انساني برخوردار بود كه امام صادق (ع) دربارهاش فرمود: “حميده مصفاه من الادناس، كسبيكه الذهب، مازالت الاملاك تحرس ها حتي اديت الي كرامه من الله لي و الحجه من بعدي: حميده از پليديها پاك است؛ مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهداري كردند تا به من رسيد، به خاطر كرامتي كه خدا نسبت به من و حجت پس از من فرمود.”
نامي كه براي اين كودك انتخاب گرديد، موسي بود كه تا آن روز در خاندان رسالت و امامت سابقه نداشت و يادآور مجاهدتهاي موسي بن عمران (ع) بود. آن حضرت با القاب كاظم، عبد صالح ، باب الحوائج و … نيز ياد ميشد و مشهورترين كنيهاش ابوالحسن و ابو ابراهيم بود. امام كاظم (ع) در دوران كودكي تحت مراقبت و تربيت پدر و مادر گرامياش، مراحل رشد و كمال را پيمود و مدت بيست سال از دوران زندگي خود را در محضر پرفيض و مكتب سازنده پدر سپري كرد. آن حضرت در اين مدت از سيره و عمل عالي و ارزنده پدر بزرگوارش الهام ميگرفت و از علوم و دانش او بهره ميجست، به طوري كه امام صادق (ع) دستور داد زنان مسلمان، براي فراگيري مسائل ديني به او مراجعه كنند.
دوران امامت امام (ع):
از حوادث مهم دوران جواني آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگش، اسماعيل بود كه از الطاف خفيه الهيه محسوب ميشد و زمينهساز تثبيت امامت وي شد. تلاش امام جعفر صادق (ع) نيز در اين راستا و به منظور جلوگيري از انحراف جريان امامت بود. هرچند بعدها نيز گروهي پيدا شدند و پس از امام صادق (ع) معتقد به امامت اسماعيل گشتند و مرگ او را انكار نمودند.
سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق (ع)، موسي بن جعفر (ع) مسئوليت بزرگ امامت و هدايت امت را در يكي از بحرانيترين دورانها به عهده گرفت.
دوران امامت امام موسي بن جعفر (ع) از سال 148 شروع شد و تا سال 183 هجري به طول انجاميد. اين بزرگوار از حدود 21 سالگي به دليل وصيت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسيد و زمان امامت آن حضرت سي و پنج سال و اندي بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بيشتر بوده است البته غير از حضرت ولي عصر (عج).
در مدت سي و پنج سال امامت، ايشان با خليفههاي وقت؛ منصور دوانيقي، مهدي، هادي و هارون الرشيد معاصر بود. حضرت پس از رحلت پدر، رهبري و ارشاد علمي و فكري را به عهده گرفت و گروه زيادي از دانشمندان، محدثان، مفسران، فقها و متكلمان را پرورش داد. شرايط سياسي و حكومت منصور ايجاب ميكرد كه امام (ع) مبارزه خود را از ابعاد علمي آغاز كند و از طريق نشر معارف به جلوگيري از شيوع عقايد منحرف بپردازد.
فرزندان امام (ع):
بنا به گفته شيخ مفيد در ارشاد، امام موسي كاظم (ع) سي و هفت
فرزند پسر و دختر داشت كه هجده تن از آنها پسر بودند و علي بن موسي الرضا (ع) امام هشتم افضل ايشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسي و محمد بن موسي و ابراهيم بن موسي
بودند. يكي از دختران آن حضرت فاطمه معروف به معصومه سلام الله عليها است كه قبرش در قم مزار شيعيان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بيشتر نيز گفتهاند.
ويژگيهاي اخلاقي:
1- موسي بن جعفر (ع) از عبادت و سختكوشي به “عبد صالح” معروف و در سخاوت و بخشندگي مانند نياكان بزرگوار خود بود
2- بدرههاي (كيسههاي) سيصد ديناري و چهارصد ديناري و دو هزار ديناري ميآورد و بين ناتوانان و نيازمندان تقسيم ميكرد
3- امام (ع) با آن كرم و بزرگواري و بخشندگي، خود لباس خشن بر تن ميكرد
4- نسبت به زن و فرزندان و زيردستان بسيار با عاطفه و مهربان بود
5- هميشه در انديشه فقرا و بيچارگان بود و پنهان و آشكار به آنها كمك ميكرد
6- به تلاوت قرآن مجيد انس زيادي داشت. قرآن را با صدايي حزين و خوش تلاوت ميكرد، آن چنان كه مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد ميآمدند و از روي شوق و رقت گريه ميكردند
7- بدخواهاني بودند كه آن حضرت و اجداد گرامي اش را – روي در روي- بد ميگفتند و سخناني دور از ادب به زبان ميراندند ولي آن حضرت با بردباري و شكيبايي با آنها روبه رو ميشد و حتي گاهي با احسان، آنها را به صلاح ميآورد. تاريخ، برخي از اين صحنهها را در خود نگه داشته است. لقب “كاظم” از همين جا پيدا شد. كاظم يعني نگهدارنده و فروخورنده خشم
8- در فروتني- مانند صفات شايسته ديگر خود- نمونه بود. با فقرا مينشست و از بينوايان دلجويي ميكرد. بنده را با آزاد مساوي ميدانست و ميفرمود همه، فرزندان آدم و آفريدههاي خداييم.
محورهاي پنجگانه فعاليتهاي امام (ع) در دوران امامت:
دوران سي و پنج ساله امامت موسي بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حكومت بنيعباس و همزمان با چهار تن از حاكمان عياش و خون آشام عباسي به نامهاي منصور دوانيقي، مهدي عباسي، هادي عباسي و هارون الرشيد كه حضرت نيز به فراخور شرايط زماني حساس هر يك، وظيفه سنگين امامت و هدايت امت را به بهترين شكل ممكن به دوش كشيد و اگرچه با حوادث سهمگين و خونيني همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهي از آل علي (ع) روبه رو گرديد ولي لحظهاي از وظيفه خطير خود كوتاهي ننمود و تلاش مستمر خويش را عمدتا در محورهاي زير متمركز ساخت:
اول- تبليغ دين خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبيين و تشريح معارف و احكام الهي در قالب احاديث بلند و كوتاه و پاسخ به سئوالات شفاهي، كتبي و …
دوم- پرورش انسانهاي مستعد و تربيت شاگردان والامقام و شاخص در ميدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
سوم- مبارزه بيامان با حاكمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شكستن صولت شيطاني آنان در ميدانهاي مختلف و تشريح مباني حق.
چهارم- تربيت ياران مدير و مدبر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراكز حساس حكومتي، تا مرز وزارت و استانداري، به منظور خنثي سازي نقشههاي مخرب و دينسوز دشمنان، كمك به مظلومان و محرومان و دفاع از حريم شيعيان.
پنجم- ساماندهي شيعيان با شيوههاي مختلف تربيتي، عملي، مناظرههاي سياسي و …
امام (ع) در اين مسير، نهايت تلاش خويش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرمهاي فوقالعادهاي همچون استفاده از معجزه، دعاي مستجاب و به كارگيري علم امامت بهره برد.
دوران امامت امام (ع):
از حوادث مهم دوران جواني آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگش، اسماعيل بود كه از الطاف خفيه الهيه محسوب ميشد و زمينهساز تثبيت امامت وي شد. تلاش امام جعفر صادق (ع) نيز در اين راستا و به منظور جلوگيري از انحراف جريان امامت بود. هرچند بعدها نيز گروهي پيدا شدند و پس از امام صادق (ع) معتقد به امامت اسماعيل گشتند و مرگ او را انكار نمودند.
سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق (ع)، موسي بن جعفر (ع) مسئوليت بزرگ امامت و هدايت امت را در يكي از بحرانيترين دورانها به عهده گرفت.
دوران امامت امام موسي بن جعفر (ع) از سال 148 شروع شد و تا سال 183 هجري به طول انجاميد. اين بزرگوار از حدود 21 سالگي به دليل وصيت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسيد و زمان امامت آن حضرت سي و پنج سال و اندي بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بيشتر بوده است البته غير از حضرت ولي عصر (عج).
در مدت سي و پنج سال امامت، ايشان با خليفههاي وقت؛ منصور دوانيقي، مهدي، هادي و هارون الرشيد معاصر بود. حضرت پس از رحلت پدر، رهبري و ارشاد علمي و فكري را به عهده گرفت و گروه زيادي از دانشمندان، محدثان، مفسران، فقها و متكلمان را پرورش داد. شرايط سياسي و حكومت منصور ايجاب ميكرد كه امام (ع) مبارزه خود را از ابعاد علمي آغاز كند و از طريق نشر معارف به جلوگيري از شيوع عقايد منحرف بپردازد.
فرزندان امام (ع):
بنا به گفته شيخ مفيد در ارشاد، امام موسي كاظم (ع) سي و هفت
فرزند پسر و دختر داشت كه هجده تن از آنها پسر بودند و علي بن موسي الرضا (ع) امام هشتم افضل ايشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسي و محمد بن موسي و ابراهيم بن موسي
بودند. يكي از دختران آن حضرت فاطمه معروف به معصومه سلام الله عليها است كه قبرش در قم مزار شيعيان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بيشتر نيز گفتهاند.
ويژگيهاي اخلاقي:
1- موسي بن جعفر (ع) از عبادت و سختكوشي به “عبد صالح” معروف و در سخاوت و بخشندگي مانند نياكان بزرگوار خود بود
2- بدرههاي (كيسههاي) سيصد ديناري و چهارصد ديناري و دو هزار ديناري ميآورد و بين ناتوانان و نيازمندان تقسيم ميكرد
3- امام (ع) با آن كرم و بزرگواري و بخشندگي، خود لباس خشن بر تن ميكرد
4- نسبت به زن و فرزندان و زيردستان بسيار با عاطفه و مهربان بود
5- هميشه در انديشه فقرا و بيچارگان بود و پنهان و آشكار به آنها كمك ميكرد
6- به تلاوت قرآن مجيد انس زيادي داشت. قرآن را با صدايي حزين و خوش تلاوت ميكرد، آن چنان كه مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد ميآمدند و از روي شوق و رقت گريه ميكردند
7- بدخواهاني بودند كه آن حضرت و اجداد گرامي اش را – روي در روي- بد ميگفتند و سخناني دور از ادب به زبان ميراندند ولي آن حضرت با بردباري و شكيبايي با آنها روبه رو ميشد و حتي گاهي با احسان، آنها را به صلاح ميآورد. تاريخ، برخي از اين صحنهها را در خود نگه داشته است. لقب “كاظم” از همين جا پيدا شد. كاظم يعني نگهدارنده و فروخورنده خشم
8- در فروتني- مانند صفات شايسته ديگر خود- نمونه بود. با فقرا مينشست و از بينوايان دلجويي ميكرد. بنده را با آزاد مساوي ميدانست و ميفرمود همه، فرزندان آدم و آفريدههاي خداييم.
محورهاي پنجگانه فعاليتهاي امام (ع) در دوران امامت:
دوران سي و پنج ساله امامت موسي بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حكومت بنيعباس و همزمان با چهار تن از حاكمان عياش و خون آشام عباسي به نامهاي منصور دوانيقي، مهدي عباسي، هادي عباسي و هارون الرشيد كه حضرت نيز به فراخور شرايط زماني حساس هر يك، وظيفه سنگين امامت و هدايت امت را به بهترين شكل ممكن به دوش كشيد و اگرچه با حوادث سهمگين و خونيني همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهي از آل علي (ع) روبه رو گرديد ولي لحظهاي از وظيفه خطير خود كوتاهي ننمود و تلاش مستمر خويش را عمدتا در محورهاي زير متمركز ساخت:
اول- تبليغ دين خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبيين و تشريح معارف و احكام الهي در قالب احاديث بلند و كوتاه و پاسخ به سئوالات شفاهي، كتبي و …
دوم- پرورش انسانهاي مستعد و تربيت شاگردان والامقام و شاخص در ميدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
سوم- مبارزه بيامان با حاكمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شكستن صولت شيطاني آنان در ميدانهاي مختلف و تشريح مباني حق.
چهارم- تربيت ياران مدير و مدبر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراكز حساس حكومتي، تا مرز وزارت و استانداري، به منظور خنثي سازي نقشههاي مخرب و دينسوز دشمنان، كمك به مظلومان و محرومان و دفاع از حريم شيعيان.
پنجم- ساماندهي شيعيان با شيوههاي مختلف تربيتي، عملي، مناظرههاي سياسي و …
امام (ع) در اين مسير، نهايت تلاش خويش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرمهاي فوقالعادهاي همچون استفاده از معجزه، دعاي مستجاب و به كارگيري علم امامت بهره برد.
رسالت