امنيت سرمايه گذاری را بيمه تامين می‌کند

مصاحبه با مديريت بيمه دانا

– لطفا ضمن معرفي خود از سوابق کاري خود نيز مختصري ارائه دهيد.
من قاسمي متولد فروردين 1331 ميباشم .تحصبلات من ليسانس بازرگاني و فوق ليسانس مديريت صنعتي از دانشگاه تهران در سال 1354 است .
سوابق کاري من قبل از انقلاب مديريت امور حسابرسي در شرکتهاي خصوصي و بعد از انقلاب در بنياد مستضعفان, ايران پوريا, ايران خودرو , بنياد شهيد , تامين اجتاعي, گمرگ و در حال حاضر بيمه دانا . البته همزمان در شرکتهاي مختلف سمت و مسئوليتهايي داشتم . مثلا وقتي در بنياد مستضعفان بودم در شرکت جنرال مکانيک ساختماني حضور داشتم.

– مشکلات صنعت و اقتصاد را در چه مي دانيد ؟
٦٠% اقتصاد دنيا در اختيار خدمات است . بيش از 85% در اروپا و بيش از 95% در امريکا دراختيار خدمات است . که نشاندهنده گسترش خدمات است. اگر بهترين محصول توليد شود اما خدمات خوبي براي آن ارائه نشود آن کالا به فروش نميرسد .من به عنوان کسي که قبلا بيمه گذار بودم ولي الان بيمه گر هستم آنچه از يک بيمه گر انتظار داشتم خدمات خوب بود در واقع بيمه گر در خدمت بيمه گذار .
ما بايد سعي بر آن داشته باشيم که سليقه و نظر مشتري را مد نظر داشته باشيم چرا که خريدار و متقاضي اوست.
اگر مي بينيد در کشور ما بخش خدمات موفق مي باشد به دليل عدم وجود رقابت است چرا که ما چهار شرکت بيمه دولتي نداريم که همگي خدمات مشابه و قوانين مشابه دارند در نتيجه مشتري ناچار است که به سمت يکي از آنها برود . اگر فردي به سمت سيستمي مي رود به خاطر سليقه خود فرد است نه به خاطر خود سيستم .
سيستم دولتي هر چه بايد داشته باشد را داراست و در حد تخصص خودم به بالاترين حد خودش رسيده است .البته بايد از زحماتي که از قبل عزيزان در دوره هاي مختلف بويژه بعد از انقلاب کشيده اند تشکر کنم با توجه به رشد جامعه بايد به نحو ديگري به صنعت بيمه نگاه کرد . درواقع بيمه بايد توسط شرکتهاي خصوصي اداره شود و بايد کمک کم کم برداشته شود و به تدريج سيستم مالي حاکم بر سيستم خدمات شود.
الان شرکتهاي دولتي با سابقه و پتانسيل و تجربه اي که دارند بازاري را هم دارند که اگر بخواهند اين بازار را وارد بخش خصوصي کنند که فايده اي ندارد چون نه بخش خصوصي مي تواند پويا شود نه بخش دولتي مي تواند حرکتي کند.

– درحال حاضر بيشترين نوع بيمه کدام است؟
در حال حاضر ضريب بالاي بيمه در خدمت شخص ثالث است .عدم سرويس دهي بيمه گر اوليه فرد به سمت بيمه تکميلي روي مي آورد . فاز سوم بيمه گروهي است که کار فرما يان از آن استقبال مي کنند. فاز چهارم بيمه پوششي است که در واقع براي حمايت از حسابرسي هاست.

– در تمام دنيا امنيت سرمايه گذاري را بيمه تامين مي کند نظر شما چيست ؟
من حرف شما را تاييد مي کنم با بخشنامه تبصره و ياداشت هيچ سرمايه گذاري درهيچ جا سرمايه گذاري نمي کند . وي بايد امنيت را لمس کند سرمايه گذار هنگامي وارد مي شود که شرکت بيمه مقابل داراي قدرت باشد که در کشور ما اين طور نيست .
ببينيد سرمايه گذار مي خواهد سرمايه اش تحت حمايت باشد کالا , نيرو , بازگشت سرمايه و برداشت سود بايد براي وي ملموس باشد. صنعت بيمه در کشور ما بکر است و خيلي کارها براي آن انجام شده است و خيلي کارهاي ديگر هم بايد انجام شود .

– بيمه هاي دولتي پشتوانه دارند در حالي که بيمه خصوصي چنين پشتوانه اي ندارد و بايد به تنهايي جوابگو باشد نظر شما چيست ؟
بحث دولتي با نگرش مديران دولتي که در اقتصاد کشور ما وجود دارد يک تضاد را به وجود آورده است.
در سيستم دولتي محور اصلي بحث عدالت جويانه است که مردم ضرري نکنند ولي از طرف ديگر در پايان سال بايد جوابگي سود دهي باشد و اين در حالي است که سود زياد را مبني برعدم عدالت گذاشته ميشود و سود کم مبني بر کم کاري. که اين دو با هم تضاد دارند.
يک بخش خصوصي نبايد به دنبال سود کوتاه مدت باشد بلکه بايد سود بلند مدت داشته باشد . در حال حاضر 4 شرکت بيمه دولتي و‏‏ 7 شرکت بيمه خصوصي وجود دارد که همه آنها در يک پيست قرار گرفته اند . در واقع شرکتهاي دولتي بايد نگران باشند زيرا آنها داراي بافت دولتي , قيمت تمام شده و نيروي انساني فراواني هستند و کار آن به نحو علي السويه است يعني اگر کار شما را انجام ندهد اتفاقي نمي افتد چرا که قانون و مقررات زياد در آن تداخلي ندارد اما بخش خصوصي اينطور نيست .
راز موفقيت هر شرکتي در اين است که با بيمه گذار خودش شريک باشد لذا موفقيت بخش دولتي و خصوصي در رضايت مندي مشتري و شريک بودن با طرف مقابل است که اين واقيعت اقتصادي است .

– با توجه به اينکه سرمايه گذاري هر شرکتي بر روي پرسنل آن است شما در اين زمينه چه اقداماتي انجام داده ايد ؟
همانطور که اشاره کرديد نيروي انساني به عنوان مهمترين سرمايه هر شرکتي مي باشد . بهترين نيروها, بهترين سرمايه ها و بهترين انديشه هاي يک شرکت هستند چون در حال حاضر ديگر بحث دارايي و سرمايه نيست در واقع نرم افزارها حرف مي زنند نه سخت افزارها . در حسابداري اين سرمايه ها به عدد و ارقام تبديل مي شوند . در واقع اندوخته اي به نام نيروي انساني پشتوانه بسياري از مسائل مي باشد و حتي در بعضي جاها مي تواند پشتوانه طلا باشد .
در شرکت ما ( بيمه دانا ) روي اين قضيه بسيار جدي کار شده است .آموزش را بين سال 1381 از کمتر از 20 ساعت به 60 + ساعت در سال براي هر نفر رسانديم .
در سال 1382 به 90 ساعت براي هر نفر و در سال 1383 با يک تغيير که ترکيب علمي – عملي که به آن اضافه مي شود به ظرفيت بالايي خواهيم رسيد.
کلاسهاي آموزشي – اداري , آموزش زبان , آموزش کامپيوتر و اخيرا مديريت ISO و مديريت ريسک که ما تنها شرکت ايراني صاحب مديريت ريسک هستيم .
– مشکلات شما در اين رابطه چيست ؟
ما براي اعزام نيرو به خارج از کشور براي گذراندن دوره هاي آموزشي مشکل داريم و آن هم اين است که براي اين امر بايد مجوز دريافت کنيم که گرفتن مجوز مشکل مي باشد.
البته ما ميتوانيم از اساتيد خارج از کشور دعوت کنيم اما اعزام نيرو اين مزيت را دارد که افراد با محيط جديد نحوه کار و کار سنجي آشنا مي شوند .
البته ما به نمايندگي ها هم آموزش مي دهيم که با طي کردن اين دوره امتيازاتي نيز به آنها تعلق مي گيرد که در واقع دامنه اختيارات آنها گسترده تر مي شود.

 

http://www.world-news.org/persian/ArticlesItem.aspx?NFeed=51

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *