نویسنده: عارف ايرانی
انفال سومين منبع از منابع مالي دولت اسلامي است. انفال جمع نفل است. نفل همان غنيمت است از آن حيث و لحاظ که با پيروزي به دست مي آيد و در واقع هديه از ناحيه پروردگار عالم است. در تعريف نفل اتفاق نظر وجود دارد، بعضي ها مي گويند انسان قبل از تقسيم غنيمت از آن به دست آورد. و طبعاً ظهور در غنايم جنگي که پس از پيروزي به دست مسلمين مي افتد دارد و بعضي ها گفته اند آن غنايمي که بدون قتال و جنگ به دست مسلمين مي افتد. روي هم رفته از مجموع موارد استعمالي که اين کلمه در قرآن و در اشعار عرب و در روايات وجود دارد اين طور به دست
مي آيد که اعمال اضافي، اموال زايد، اولاد اضافي و هر چيزي که نوعي زياده بر اصل دارد نفل و نافله و انفال ناميده مي شود و اگر انفال به معني غنيمت به کار برده شده است اين معني در آن مد نظر قرار گرفته است.غنايمي که در ميدان نبرد به دست مسلمين مي افتد نفل است. هر عمل خوب و نيک که با ميل و رغبت به طور مستحب انجام مي گيرد و واجب نمي باشد نيز نفل است زيرا که اعمال زايد بر فرايض و واجبات است.
انفال عبارت از چيزها و اموالي است که مالک خاص از مردم نداشته باشد مانند قلل جبال و باطن دره ها و جاهايي که ويران گرديده و مالک مشخصي ندارد و شهرها و روستاهايي که صاحبان آنها از آنجا مهاجرت کردند و الان بلا صاحب است و ترکه افرادي که از دنيا رفته اند و الان وارث شرعي خاص ندارند و غير از اينها از اموال زايد و اضافي که مالک شرعي نداشته باشد. به اين نوع اموال انفال گفته مي شود، به اين اعتبار که اينها اضافه و زايد بر آن اموال است و از ميان مردم، مالک معين و مشخص ندارند و مال خدا و رسول خدا (ص) هستند.
قران در اولين آيه از سوره مبارکه انفال اين طور دارد: “يسئلونک عن الانفال لله و لرسوله واتقوا الله و اصلحوا ذات بينکم و اطيعواالله و رسوله ان کنتم مومنين”. آن چيزي که از اين آيه به دست مي آيد اين است که انفال و هر چيزي که نفل باشد و چه از اموال عمومي، اينها در مالکيت کسي نمي باشد و مالکيت آنها از خدا و رسول خدا (ص) مي باشد. پس انفال يکي از عظيم ترين منابع مالي دولت اسلامي بوده و در مالکيت خدا،
پيامبر اسلام (ص) و امام است و طبعاً در تأمين مصالح عمومي جامعه اسلامي بايد صرف شود.يکي از اهداف بسيار مهمي از انفال که مورد توجه قرآن قرار گرفته است ايجاد تعادل ثروت و امکانات موجود جامعه در ميان اغنيا و محرومان است و براي تأمين مصالح اسلام از آن به نحو احسن بهره برداري نمايد.
در واقع انفال براي رفع نياز يتيمان و مسکينان و درماندگان در راه، مصرف مي شود براي اينکه مبادا اموال عمومي در دست عده اي معدود از ثروتمندان و اغنياء قرار گيرد و در ميان آنها دست به دست بگردد و اکثريت افراد جامعه در فقر و تهيدستي و تنگدستي واقع شوند. چون يکي از مهمترين عوامل سقوط جامعه و هلاکت آن تجمع اموال و امکانات جامعه در دست عده اي از اغنياء مي باشد. دولت اسلامي با در دست داشتن اين همه امکانات و اموال بايد طوري برنامه ريزي کند که اين اموال عمومي امکان افراد زيادي را فراهم سازد و در اثر گردش اين اموال در دست عموم جلوي تمرکز ثروت در دست يک عده بسيار اندک گرفته شود و به طور طبيعي جامعه به زندگي سالم اجتماعي و اقتصادي خويش ادامه دهد.
انفال عبارت از چيزها و اموالي است که مالک خاص از مردم نداشته باشد مانند قلل جبال و باطن دره ها و جاهايي که ويران گرديده و مالک مشخصي ندارد و شهرها و روستاهايي که صاحبان آنها از آنجا مهاجرت کردند و الان بلا صاحب است و ترکه افرادي که از دنيا رفته اند و الان وارث شرعي خاص ندارند و غير از اينها از اموال زايد و اضافي که مالک شرعي نداشته باشد. به اين نوع اموال انفال گفته مي شود، به اين اعتبار که اينها اضافه و زايد بر آن اموال است و از ميان مردم، مالک معين و مشخص ندارند و مال خدا و رسول خدا (ص) هستند.
قران در اولين آيه از سوره مبارکه انفال اين طور دارد: “يسئلونک عن الانفال لله و لرسوله واتقوا الله و اصلحوا ذات بينکم و اطيعواالله و رسوله ان کنتم مومنين”. آن چيزي که از اين آيه به دست مي آيد اين است که انفال و هر چيزي که نفل باشد و چه از اموال عمومي، اينها در مالکيت کسي نمي باشد و مالکيت آنها از خدا و رسول خدا (ص) مي باشد. پس انفال يکي از عظيم ترين منابع مالي دولت اسلامي بوده و در مالکيت خدا،
پيامبر اسلام (ص) و امام است و طبعاً در تأمين مصالح عمومي جامعه اسلامي بايد صرف شود.يکي از اهداف بسيار مهمي از انفال که مورد توجه قرآن قرار گرفته است ايجاد تعادل ثروت و امکانات موجود جامعه در ميان اغنيا و محرومان است و براي تأمين مصالح اسلام از آن به نحو احسن بهره برداري نمايد.
در واقع انفال براي رفع نياز يتيمان و مسکينان و درماندگان در راه، مصرف مي شود براي اينکه مبادا اموال عمومي در دست عده اي معدود از ثروتمندان و اغنياء قرار گيرد و در ميان آنها دست به دست بگردد و اکثريت افراد جامعه در فقر و تهيدستي و تنگدستي واقع شوند. چون يکي از مهمترين عوامل سقوط جامعه و هلاکت آن تجمع اموال و امکانات جامعه در دست عده اي از اغنياء مي باشد. دولت اسلامي با در دست داشتن اين همه امکانات و اموال بايد طوري برنامه ريزي کند که اين اموال عمومي امکان افراد زيادي را فراهم سازد و در اثر گردش اين اموال در دست عموم جلوي تمرکز ثروت در دست يک عده بسيار اندک گرفته شود و به طور طبيعي جامعه به زندگي سالم اجتماعي و اقتصادي خويش ادامه دهد.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=58667