بررسی تمايل به پرداخت مصرف‌كنندگان برای محصولات ارگانيك

نویسندگان: دکترمحمودعامری سیاهوئی – زهره دهقانی

چکیده: این پژوهش با هدف بررسي تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك در سال 1393 صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 137 نفر از مشتریان محصولات ارگانیک بود که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 95 نفر بعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوري داده ها بر اساس پرسشنامه محقق ساخته بود که برخي از سوالات از پرسشنامه هاي استاندارد گرفته شد و بقیه سوالات به فراخور مولفه‌هاي موجود طراحي شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن بالای 0.7 به دست آمد که قابل قبول می باشد. همینطور از روايي محتوا به منظور آزمون روايي پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزارSPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی و آزمون K-S (کولموگروف- اسمیرنف)، آزمون همبستگی پیرسون انجام پذیرفت. نتایج تحقيق نشان داد كه ارتباط معناداری میان آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا، تمایلات به حفظ محیط زیست، نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك وجود دارد.

واژگان کلیدی: آگاهی مصرف کنندگان، ارزش غذایی، محصولات ارگانیک.

مقدمه
امروزه و در هزاره سوم كشاورزي ارگانيك موضوع جديدي نيست؛ كشاورزي ارگانيك روشي است كه بر اساس آن غذاي انسان از هزاران سال قبل تا پيش از پيدايش سموم و كودهاي شيميايي در قرن اخير بدان طريق توليد مي شد. طي جنگ جهاني دوم، كاربري كشاورزي مواد شيميايي آمونيوم كشف شد و به عنوان منبع كود و سم ارزان قيمت به صورت گستردهاي مورد مصرف قرار گرفت و در مقياس صنعتي نيز كشاورزي متكي به مواد شيميايي رشد پيدا كرد، اما به تدريج انتقادات از اين نوع كشاورزي شروع شد و تا كنون ادامه دارد (عبدالهی، 1387).
امروزه اهميت پرداختن به غذاهاي سالم، با توجه به فوائد فراوان اين محصولات بيش از پيش بر دانشمندان، دولتمردان و مصرف كنندگان آشكار شده است كشاورزي ارگانيك نوعي از كشاورزي است كه هدف آن ايجاد نظام هاي توليدي كشاورزي يكپارچه، نظام يافته و انساني است كه تضادي با منافع زيست محيطي و اقتصادي ندارد. كشاورزي ارگانيك مي تواند از لحاظ حفاظت محيط زيست، حفظ منابع تجديد ناپذير بهبود كيفيت مواد غذايي، كاهش توليد فرآورده هاي مازاد و غيرضروري و جهت گيري مجدد بخش كشاورزي به سوي نيازهاي بازار مؤثر واقع شود (کوچکی و همکاران، 1392). قدم اول در پرداختن و حركت به سمت توسعه توليد محصولات سالم، شناسايي هدف، يعني مصرف كنندگان است، چرا كه عامل اصلي رشد هر سامانه اقتصادي، داشتن دانش مديريت بر مبناي شناخت رفتار مصرف كننده، عوامل تأثيرگذار بر آن و قدرت پيش بيني رفتار وي مي باشد (حق جو و همکاران،1390).
بررسي رفتار مصرف كنندگان كه اولين و مهمترين حلقه يك سيستم اقتصادي هستند ضروري به نظر مي رسد. شناخت رفتار مصرف كنندگان از آن جهت اهميت دارد كه در تنظيم برنامه بازاريابي و افزايش كارايي فرايند توليد تا مصرف مي تواند راهگشا باشد. از طرفی شرکت های ایرانی فعال در حوزه تولید محصولات ارگانیک کشور ساليانه ضررهاي مادي و غيرمادي زيادي از نادیده گرفتن اهمیت و نقش تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك در سطوح مختلف خود متحمل شده اند و به همين دليل با این مسئله به چشم یک نقطه ضعف اساسی و چالشی برخورد شده و تصمیم به انجام یک پژوهش علمی و پژوهشی جهت آسیب شناسی موضوع فوق و ارائه راهکارهای علمی جهت حل این چالش گرفته شده است. همچنین اين پژوهش در شرکت های تولیدی محصولات ارگانیک ایرانی از آن جهت ضرورت دارد که که اين شرکت ها از عواملی که سبب ايجاد مزيت رقابتي و موفقیت می شود آگاه می شوند. لذا در این تحقیق در صدد هستیم به بررسي تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك بپردازیم.
ادبیات پژوهش
دانشمندان اعتقاد دارند مصرف محصولات ارگانیک یک خانوار به عوامل مهمی مانند قیمت محصول، درآمد، شغل مصرف کننده، سن، تعداد فرزند و غیره بستگی دارد. رفتار خرید مصرف کنندگان تابعی از عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، سطح تحصیلات، میزان درآمد و اندازه خانوار است. براي مصرف کنندگان محصولات ارگانیک ویژگی هاي مختلفی نام برده می شود، که گاهی در مطالعات و بررسی هاي مختلف تناقضاتی نیز دیده می شود. وجود این تناقضات نشان دهنده آن است که مصرف کنندگان ارگانیک گروه همگنی را تشکیل نمی دهند (محمودی و لیاقتی، 1386).
حقايق و آمارهاي مربوط به كشاورزي ارگانيك حاكي از آن است كه كشاورزي ارگانيك در مسير رشد و پويايي قرار گرفته است. سوخت اين رشد پويا غالباً تقاضاي مصرف كنندگان است، اين تقاضا به دلايل و انگيزه هاي مختلف از جمله نگراني هاي بهداشتي در مورد وجود بقاياي مواد شيميايي از قبيل سموم و آفت كش ها در محصولات رايج رو به افزايش است. شناخت ویژگي هاي مصرف كنندگان محصولات ارگانيك، انگيزه ها و نگرش مصرف كنندگان به اين محصولات و نيز عوامل موثر بر افزايش مصرف اين محصولات براي توسعه بيشتر كشاورزي ارگانيك بسيار مهم و ضروري است (کاوسی کاشمری و همکاران، 1393).
مرور مطالعات و پژوهشات مرتبط با موضوع از منابع مختلف نظیر دانشگاه ها و مراکز تهیه و تدارک کننده منابع علمی و پژوهشی، مؤید این نکته هستند که بدلیل تازگی و گسترده بودن محصولات ارگانیک داخل ایران پژوهش های انجام شده درباره این موضوع اندک است، ولی پژوهش های نسبتاً مشابه یافت می شودکه می توان گفت که چون بحث های مربوط به بررسي تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك مانند بسیاری از مباحث دیگر در حیطه کاری علوم انسانی و اجتماعی قرار دارند لذا در هر کدام از آن ها با تفاوت ها و شباهت هایی، بررسی هایی در مورد موضوع صورت گرفته و نتایج مربوط نیز در زمان و مکان مشخص در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.
کاوسی کاشمری و همکاران(1393) در تحقیق خود بیان می دارند نگرش و رفتار مصرف كنندگان نسبت به خرید محصولات ارگانيك مثبت بوده و عواملي چون حفظ محيط زيست، رفاه نسبي شخص، بهداشت، سطح تحصيلات، آموزش، اطلاع رساني، خدماتي، حمايتي، نظارت و اقتصادي اثر مثبت، تاثيرگذار و معني داري بر پذيرش و مصرف محصولات ارگانيك دارند.
کوچکی و همکاران (1392) در تحقیق خود نتیجه گرفته اند که ارزش غذايي مهمترين عامل گرايش مصرف كنندگان براي خريد و مصرف اين محصولات مي باشد و اهميت افزايش آگاهي مصرف كنندگان نسبت به ارزش غذايي محصولات ارگانيگ در تغيير رفتارهاي مصرفي آنان و توسعه و گسترش توليد و مصرف مواد غذايي سالم مورد تأييد قرار گرفت.
رضایی و غلامی (1392) در تحقیق خود بیان داشته اند که متغیرهای شاخص خرید سالم میوه و سزیجات، سطح آگاهی مصرف کنندگان از مضرات کود و سموم، درآمد، شاخص سلامتی، شاخص آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا، شاخص تمایلات حفظ محیط زیست، وجود افراد با شرایط خاص در خانواد اثر مثبت و معنی دار دارد.
قرباني و همكاران (1390)، در يك بررسي ميداني در شهر مشهد، به بررسي تقاضا و ترجيح مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك به صورت توصيفي پرداختند. براساس نتايج اين تحقيق، حدود 80 درصد پاسخگويان اطلاع مناسبي از محصولات ارگانيك ندارند، با اين حال، اغلب پاسخگويان تمايل به مصرف اين محصولات نشان دادند.
رجبي و همكاران (1390)، در مطالعه اي به بررسي دانش و تمايل افراد نسبت به خريد و مصرف محصولات ارگانيك پرداختند. يافته هاي تحقيق نشان داد كه ميزان دانش افراد نسبت به محصولات ارگانيك در حد متوسط مي باشد. البته ميزان دانش افراد يكسان نبوده و با توجه به اين كه افراد سابقه فعاليت كشاورزي دارند يا نه، تغيير مي كند.
حقجو و همكاران (1390)، عوامل مؤثر بر تمايل به پرداخت نرخ افزوده بالقوه براي محصولات غذايي سالم در استان آذربايجان شرقي را مورد ارزيابي قرار دادند. نتايج حاصل از تخمين مدل حاكي است كه عواملي چون درآمد افراد، بعد خانوار، تمايلات حفظ محيط زيست، سطح اطلاع افراد از ويژگي هاي محصولات سالم و ريسك مواد غذايي خطرزا اثر مثبت و معني داري بر تمايل به پرداخت آنها براي محصولات غذايي سالم دارد.
آرتسنس و همكاران (2011)، تأثير متغيرهاي فردي را بر مصرف محصولات ارگانيك مورد مطالعه قرار دادند. بر اساس اين تحقيق، دانش فرد نسبت به خواص فيزيكي محصولات ارگانيك از مهمترين عوامل مثبت و قيمت بالاتر محصول و عدم دسترسي مناسب مهمترين عوامل منفي تأثيرگذار بر اين موضوع هستند. كمبود اطلاعات و عدم آگاهي از ويژگي هاي محصولات ارگانيك عامل اصلي عدم خريد توسط مصرف كنندگان آمريكايي بيان شده است.
یاهاما (2011) تمایل به پرداخت مصرف کنندگان شهری و مناطق همجوار شهر ها را برای سبزیجات سالم در غنا را بررسی نمود و عواملی چون درآمد، جنسیت زن و داشتن تجربه بیماری های حاصل از سبزیجات آلوده رابطه مثبت و معنی داری بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان را نشان می داد.
دیلو و همكاران (2009) سطح آگاهی و تمایل به پرداخت مصرف کنندگان را در نیجریه مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که اکثریت پاسخگویان سطح اطلاعات کمی در مورد محصولات ارگانی داشتند.
لوريرو و همكاران (2002) تمايل به پرداخت اضافي مصرف كنندگان در شهر پورتلند در ايالت اورگن آمريكا را براي سيب هاي داراي برچسب اكولوژيك مورد بررسي قرار دادند. نتايج مطالعه نشان داد كه خانم هاي داراي فرزند و افراد داراي تمايلات محيط زيستي و سلامت غذايي، تمايل به پرداخت نرخ افزوده براي اين محصولات دارند.
با جمع بندی تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج کشور می توان عواملی همچون آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا، تمایلات حفظ محیط زیست و نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات را بعنوان عوامل موثر بر تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك استخراج نمود، لذا بر این اساس فرضیه های پژوهش به شرح زیر تدوین می گردد:
•    بین آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.
•    بین تمایلات حفظ محیط زیست با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.
•    بین نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.
در نهایت مدل مفهومی پژوهش به شرح زیر می باشد

شکل 1- مدل مفهومی پژوهش برگرفته از ادبیات و پیشینه پژوهش

روش شناسی تحقیق
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی است که به بررسي تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك می پردازد. لذا روش تحقیق از نوع توصیفی (پیمایشی) و همبستگی می باشد. پژوهش حاضر در شهر تهران صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان و مصرف كنندگان محصولات ارگانيك که در یک روز از فروشگاه شهروند شعبه میدان آرژانتین اقدام به خرید محصولات ارگانیک کرده اند می باشد. روش نمونه¬گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی ساده است. از نمونه¬های تصادفی ساده معمولاً در تحقیقات توصیفی زمینه یابی، همبستگی، علَی و تجربی استفاده می شود. این نمونه بر اساس این اصل انتخاب می شود که کلیه افراد جامعه مورد مطالعه با هم مشابهت دارند و متجانس یا در واقع یکدست هستند (حافظ نیا، 1384). در این پژوهش حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است.
که در آن N حجم نمونه جمعیت یا جامعه آماری، n حجم نمونه، مقدار T از توزیع نرمال مربوط به منحنی گاوس، P درصد افرادی که دارای صفت مورد مطالعه در جامعه می باشند و q درصد افرادی است که فاقد آن صفت در جامعه هستند و d تفاضل نسبت واقعی در جامعه با میزان تخمین محقق برای وجود آن صفت در جامعه است که دقت نمونه گیری نیز به آن بستگی دارد.
در مباحث آماری می¬توان استنباط¬هایی را ارائه داد که از قاطعیت قابل توجهی برخوردار است. فرمول فوق زمانی حد اكثر مقدار خود را می¬گیرد که p=q= ./5 باشد. بنابراین و با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد میزان نمونه محاسبه گردید که با توجه به حجم جامعه یعنی 137، حجم نمونه برابر با 95 نفر می باشد. یعنی:
p=q= ./5      d= %5     t= 1.96      N=137
با توجه به محاسبه 95 به¬عنوان حجم نمونه، برای اطمینان بیشتر از حصول نتایج دقیق¬تر، تعداد 100 پرسشنامه توزیع گشت که در نهایت، تعداد 95 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری گشت. بنابراین تحلیل داده¬ها بر روی 95 پرسشنامه صورت پذیرفته است و روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت.
یافته های تحقیق
در اين بخش با استفاده از جداول توزيع فراواني، نمودارها، شاخص‌هاي مركزي و شاخص‌هاي پراكندگي متغیرهای پژوهش توصیف می¬شوند.
تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك
جدول 1- میانگین و انحراف استاندارد بررسي تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك (95n=)
انحراف استاندارد    میانگین    مولفه ها
51/0    18/3    آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا
44/0    22/3    تمایلات حفظ محیط زیست
45/0    28/3    نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات
42/0    23/3    کل

اطلاعات توصیفی جدول بالا نشان می¬دهد میانگین هر سه مولفه ” تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك ” بالاتر از مقدار متوسط(یعنی نمره 3) برآورد شده است، مقایسه انحراف استانداردها نیز حاکی از آن است که نمرات افراد در مولفه ” آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا ” از پراکندگی بیشتری نسبت به دیگر مولفه¬هابرخوردار است.
بررسی نرمال بودن
جهت بررسی نرمال بودن داده¬ها، از آزمون کالموگراف اسمیرونف استفاده شد که خلاصه نتايج آن در جدول زير منعکس شده است.
جدول2-خلاصه آزمون اسمیرونف (95=n)
متغیرها    آماره ی آزمون    سطح معنی داری
آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا    95/0    32/0
تمایلات حفظ محیط زیست     75/0    63/0
نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات     89/0    41/0
تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك    85/0    47/0

بر پایه اطلاعات جدول بالا سطح معناداری در همه متغیرهای پژوهش بزرگ¬تر از 05/0 می¬باشد. به¬عبارت دیگر داده های مربوط به مولفه¬های تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك از توزیع نرمال پیروی می¬کند،

آزمون فرضیه ها
در این بخش با استفاده از مدل¬های آماری مناسب هر یک از فرضیه¬های پژوهشی مورد آزمون قرار می¬گیرد.
فرضیه یکم: بین آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.

با توجه به نرمال بودن هر دو متغیر، فرضیه یکم با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت که نتایج آن در جدول زیر خلاصه شده است:
جدول 3- ماتريس همبستگی بین آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك (95=n)
آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا    تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك
آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا    1    584/0
01/0
تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك    584/0
01/0
1

چنان که جدول بالا نشان می¬دهد، رابطه بين دو متغير، در سطح 01/0 معنادار است. (01/0  ، 584/0 ) .بنابراين می¬توان فرض صفر را در سطح 01/0 رد کرده و با 99 درصد اطمينان نتيجه گرفت که بین آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به¬عبارت دیگر با افزایش آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي خرید محصولات ارگانيك نیز افزوده می¬شود.

فرضيه دوم: بین تمایلات حفظ محیط زیست با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.

با توجه به نرمال بودن هر دو متغیر، فرضیه دوم نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت، که خلاصه محاسبات مربوطه در جدول زیر نشان داده¬ شده است.
جدول 4- ماتريس همبستگی بین تمایلات حفظ محیط زیست با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك (95=n)
تمایلات حفظ محیط زیست    تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك
تمایلات حفظ محیط زیست    1    502/0
01/0
تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك    502/0
01/0
1

بر اساس اطلاعات جدول بالا بین دو متغیر در سطح 01/0 رابطه مثبتی وجود دارد (01/0  ،502/0 ). بنابراين می¬توان فرض صفر را در سطح01/0 به نفع فرضيه تحقيق رد کرده و با 99 درصد اطمينان نتيجه گرفت که بین تمایلات حفظ محیط زیست با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی هرچه بر تمایلات در جهت حفظ محیط افزوده شود، تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك نیز افزایش می¬¬یابد.
فرضيه سوم: بین نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه معناداری دارد.
فرضیه سوم نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت، که خلاصه محاسبات مربوطه در جدول زیر ارائه شده است.

جدول5- ماتريس همبستگی بین نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك (95=n)
نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات    تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك
نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات    1    586/0
01/0
تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك    586/0
01/0
1

چنان که در جدول بالا ملاحظه می شود، سطح معنی داری رابطه بین دو متغیر برابر با 01/0 است. (01/0  ، ،586/0 ). بنابراين می توان فرضیه صفر را در سطح 01/0 رد کرده و با 99 درصد اطمینان نتیجه گرفت که بین نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به¬عبارت صحیح¬تر بهبود نگرش افراد در خصوص ارزش غذایی محصولات ارگانیک افزایش تمایل به پرداخت بیشتر برای خرید آن محصولات را در پی خواهد داشت.

بحث و نتیجه گیری
همانطور که در بخش قبل مشخص گردید ارتباط معناداری و مثبتی میان آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا، تمایلات حفظ محیط زیست، نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك وجود دارد. بدیهی است که هر چقدر مصرف کنندگان آگاهی بیشتری نسبت به خطرات و مضرات مواد غذایی ناسالم که استفاده از آن در جامعه رواج دارد داشته باشند نسبت به خرید و مصرف آن بی علاقه خواهند شد و به همین نسبت تمایل برای مصرف محصولان ارگانیک پیدا می کنند لذا حاظر هستند پرداخت های خود را به سمت و سوی خرید محصولات ارگانیک سوق دهند. در ادامه افرادی که نسبت به جامعه و فضای پیرامونی خود احساس مسئولیت می کنند و اعتقاد دارند حفظ محیط زیست وظیفه همگانی همه انسان ها می باشد از مصرف مواد غذایی که به محیط زیست صدمه وارد می کند دوری می کنند و تمایل با استفاده از محصولات ارگانیک پیدا می کنند و حاظر هستند در جهت حفظ محیط زیست برای نسل های آینده پرداخت های حتی بیشتر برای خرید محصولات ارگانیک انجام دهند. همچنین نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات نیز از عوامل با اهمیت در مصرف محصولات ارگانیک می باشد هر چه افراد جامعه نسبت به سلامتی خود احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند با دقت و حساسیت بیشتری نسبت به انتخاب و مصرف مواد عذایی اقدام می کنند که بدون شک استفاده از محصولات ارگانیک اولین و تنها انتخاب این افراد در جهت حفظ سلامتی خود با توجه به ارزش غذایی بالایی این محصولات می باشد.در نهایت امروزه در بسیاري از کشورها رشد آگاهی مصرف کنندگان از فواید محصولات ارگانیک و پرداخت های آنها موجب گسترش نظام کشاورزي ارگانیک شده است.  اگر کشور ما بخواهد در جهت ایجاد و توسعه نظام کشاورزي گام بردارد، قبل از هر چیز باید به نگرش مصرف کننده و افزایش آگاهی آنان از محصولات ارگانیک بپردازد و در این زمینه به نحو شایسته فرهنگ سازي شود. بنابراین آموزش و آگاهی از اهمیت محصولات ارگانیک بسیار مهم است. چرا که هر قدر مصرف کنندگان آموزش بیشتري از مباحث تغذیه و سلامت محصولات کشاورزي داشته باشند، به همان میزان تمایل بیشتري به خرید محصولات ارگانیک خواهند داشت. از طرفی دانستن ویژگی هاي مصرف کنندگان ارگانیک براي کشاورزانی که قصد دارند براي بازار جهانی، این محصولات را تولید و صادر کنند بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

پیشنهادات برگرفته از یافته های پژوهش

از آنجا که یافته های پژوهش ارتباط معناداری بین آگاهی مصرف کنندگان از مواد غذایی خطرزا، تمایلات به حفظ محیط زیست، نگرش نسبت به ارزش غذايي محصولات با تمايل به پرداخت مصرف كنندگان براي محصولات ارگانيك را مور تائید قرار داد لذا پیشنهادات زیر ارائه می گردد :
•    در این راستا، ترغیت تولید کنندگان به تولید این نوع محصولات، افزایش آگاهی مردم از طریق تبلیغات در رسانه های عمومی در این زمینه پیشنهاد می شود. همچنین ترغیت تولیدکنندگان از سوی دولت به روش های مختلف تشویقی از جمله جوایز تولیدی، اعطای وام های بدون بهره یا کم بهره می تواند راهگشا باشد.
•    کنترل بر تولید و مصرف انواع کود، سموم و آفت کشهای شیمیایی و جلوگیری از تولید محصولات ناسالم با استفاد بی رویه از این مواد و حذف تدریجی یارانه های غیرضروری برای نهاد های شیمیایی و معطوف کردن کم های اقتصادی به سمت تولید محصولات سالم .•    آموزش های هدفمند در تمام مقاطع تحصیلی برای تمام مقاطع سنین، به ویژه سنین پایینتر جهت فرهنگ سازی مصرف و تولید این محصولات در جامعه.
•    آموزش از طریق رسانه های جمعی به منظور توسعه فرهنگ استفاد از محصولات ارگانی و نقش مهم آن در سلامتی افراد جامعه.
•    تبلیغات وسیع و منظم این محصولات در رسانه های گروهی و پخش و نصب بروشورهای تبلیغاتی در خصوص محصولات ارگانی و سالم در نقاط متمرکز شهر یا بعبارت دیگر تبلیغات با رویكرد بهداشت و سلامت برای محصولات ارگانی در سطح شهر.
•    ایجاد و استفاد از برچسب های ویژه و تضمینی سلامت برای این نوع محصولات و ارائه محصولات سالم در بسته بندی های مناسب.
•    ایجاد بازار مناسب محصولات ارگانیک و ایجاد زمینه های عرضه مطمئن در شبكه توزیع محصولات.
•    در راستای کم به برنامه ریزی و سیاستگذاری صحیح در بخش تولید، مصرف و بازاریابی محصولات سالم و ارگانی پیشنهاد می شود که تحقیقاتی در موضوعاتی مشابه این مطالعه، در سطوح وسیع تر استانی و کشوری صورت پذیرد.

منابع
حقجو، مریم، حياتي، باب اله، محمدرضايي، رسول، پيش بهار، اسماعیل و دشتي، قادر (1390). عوامل مؤثر بر تمايل به پرداخت نرخ افزوده بالقوه مصرف كنندگان براي محصولات غذايي سالم: مطالعه موردي:كاركنان سازمان جهاد كشاورزي استان آذربايجان شرقي، نشريه دانش كشاورزي و توليد پايدار ، جلد21 شماره 3.
رجبي، آمنه، پورآتشي، مهتاب، و فمي، حسین شعبانعلی (1390). بررسي دانش و تمايل افراد نسبت به خريد و مصرف محصولات ارگانيك، اولين كنگره ملي علوم و فناوريهاي نوين كشاورزي.
رضایی، مجید و غلامی، ذبیح اله (1392).تحلیل تعیین کننده های تمایل به پرداخت اضافی مصرف کنندگان برای محصولات ارگانیک در شهرستان قائم شهر استان مازندران، اولین همایش سراسری کشاورزی و منابع طبیعی پایدار.
عبدالهي، سپیده (1387). بررسي چشم انداز توسعه كشاورزي ارگانيك در ايران، موسسه پژوهش هاي برنامه ريزي و اقتصادكشاورزي . وزارت جهادكشاورزي.
قرباني، محمد، لياقتي، هومان، و نعمتي، فاطمه (1390). عوامل مؤثر بر تقاضاي بالقوه اعتبارات كشاورزان براي گرايش به توليد خيار ارگانيك گلخانه اي در استان خراسان رضوي، نشريه علوم محيطي، سال 8، شماره 3، ص 35-45 .
کاوسی کاشمری، محمد، حیدری شلمانی، مرتضی و اللهیاری، محمدصادق (1393). ارزيابي گرايش و رفتار مصرف كنندگان ايراني نسبت به مواد غذايي ارگانيك، تهران: نخستين كنفرانس ملي توسعه كيفيت راهبردي فراگير در سلامت غذا.
کوچکی، علیرضا (1392). بررسي عوامل مؤثر بر تمايل به مصرف محصولات ارگانيك در شهرستان مشهد، نشريه اقتصاد و توسعه كشاورزي، جلد 27 ، شماره 3، ، صص 194-188.
محمودی، حسین و لیاقتی، هومان (1386). بررسی نگرش مصرف کنندگان به محصولات ارگانیک، گرگان، مجموعه مقالات دومین همایش ملی کشاورزي بوم شناختی ایران.

Aertsens J., Huylenbroeck G., and Verbeke W (2011). Organic food as an emerging market: personal determinants of consumption, supply governance and retail strategies, PhD dissertation, Ghent University. Faculty of Bioscience Engineering.
Dipeolu a ., Philip B ., A iyelaagbe I., Akinbode S., and Adedokun T.(2009).Consumer awareness and willingness to pay for organic vegetables in S.W. Nigeria . Asian Journal of food and agro- industry . special issue :2: 57-65
Loureiro M., Jill J., and Mccluskey R. (2002). Will consumers pay a premium for eco-labeled apples? Journal of Consumer Affair. 36: 203 – 217.
Yahaya I.( 2011) ., Measuring consumers willingness to pay for safer Vegetables in Urban and peri- Urban Ghana . MSC. Dissertation . department of Agricultural Economics , Agribusiness and Extension , Kwame Nkrumah University.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *