تعریف گروههای مختلف تصاویر کارتونی
مقدمه
کارتونها بهخاطر مجموعه پیامهایی که به مخاطب خود میرسانند بسیار با ارزشند ، لذا با توجه به وسعت و به لحاظ تنوع موضوعی ؛ آنها را به دستههای مختلفی تقسیمبندی میکنند ، شناخت تفاوت میان آنها به بیننده کمک می کند تا به آنچه که میخواهد زودتر دست یافته و نیز به شناخت بیشتری نسبت به انواع تصاویر کارتونی که می بیند برسد در این صورت قطعاْ از آنچه که پیش روی خود دارد لذت بیشتری خواهد برد.تلاش می گردد در این مجال گروههای مختلف تصاویر کارتونی بازگو گردد:
کاریکاتورها
کاریکاتور ها قسمتی از مجموعه کارتونها هستند که شاید مهمترین دسته کارتونها را شکل می دهند. کاریکاتور همانطور که بارها گفته شده لغتی است که فرانسویها بهکار می برند و شبیه همان چیزی است که ایتالیاییها برای اولین بار برای تصاویر مضحکی که با اغراق برای توصیف چهره آدمها بهکار میرفت استفاده کردند.
این کلمه به کارتونی اطلاق میشود که خواسته است چهره افراد را با تکیه به شاخصهای متمایز آن که توسط هنرمندان کاریکاتوریست دستکاری می شود نشان دهد. این تصاویر را وقتی دیگران می بینند می خندند و وقتی خود فرد آنرا می بیند ناراحت میشود و ممکن است با اعتراض بگوید: ” یعنی اینقدر زشت هستم ؟”ما برای اینکه بتوانیم یک کاریکاتورخوب را از بد تشخیص دهیم بهتر است جند قاعده را رعایت کنیم:
اگر کاریکاتوری به نقاط ضعف فیزیکی کاراکتر اشاره می کند کاری غیر اخلاقی انجام میدهد پس پیشنهاد میشود به این جور کاریکاتور ها اصلا نخندید این یک کار غیر اخلاقی است و از آیین جوانمردی هم که از خصایص یک هنرمند واقعی است دور است.
مثلا اگر کاراکتر مورد بحث معلول است نباید از نقیصه فوق برای خنداندن دیگران بهره گرفت یا اگر کور است نباید از وصف کوری چشمان او برای تفریح استفاده کنیم. برای خندادن نباید به هر وسیله غیر اخلاقی دست بزنیم این نوعی ریا کاری است ،حتی اگر کاراکتر ما شخصیتی منفور نیز داشته باشد نباید از اینحربه برای افشاگری استفاده کنیم.در اینجا اضافه میکنم یک کاریکاتوریست خوب بیشتر از هر چیزی به شرایط و عملکردهای افراد اشاره دارد تا به کاراکتر صرفا ظاهری او ، همینطور دستمایه قرار دادن اعتقادات افراد یا لباس های محلی آنها نیز مذموم است . پر واضح است مواردی که اشاره شد شامل افرادی نمی شود که مثلا بینی بزرگی دارند و کارتونیست آن را کشف میکند این دیگر نقص عضو به حساب نمی آید و لذا نباید از ترسیم آن دچار عذاب وجدان شو یم.ما از شوخی با آدمها خوشحال میشویم ولی از نشان دادن نقص عضوها و توهین به اعتقادات و سنن آنها جدا فاصله می گیریم.
کارتون انیمیشن
این دسته کارتونها را ما بیشتر در تلویزیون می بینیم ، اگر کارتون های شما حرکت کنند تبدیل به کارتون انیمیشن می شوند، آنها می توانند حرف بزنند راه بروند و کارهای عجیب و غریبی انجام دهند که آدم های واقعی از عهده آن بر نمی آیند . یک کارتون انیمیشن خوب آن است که بتواند به زبان ساده یک اتفاق جالب را بازگو کند. از این نظر ایده در کارتون انیمیشن بسیار مهم است مسلما یک داستان بی سر و ته اگر به دست بزرگترین کمپانیهای ساخت کارتون هم سپرده شود سر آخر چیزی از آن در نمی آید. یکی از موفقترین کارتون انیمیشنهای دنیا سریالهای “پلنگ صورتی” است.این مجموعه با کمترین کلام ، بیشترین تاثیر را بر روی مخاطب داشته و از هرگونه ابتذال بهدور است. همه مردم دنیا از هر طبقه ای با دیدن انیمیشنهای “پلنگ صورتی” به شوق و حیرت در میآیند.
با توجه به نقش کامپیوتر در دنیای مجازی امروزه بسیاری از کارتون انیمیشنها را با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری خلق میکنند. این ابزار به هنرمندان کمک میکنند تا ایدههای خود را با سرعت و قابلیتهای بیشتری به تصویر در آورند.
فیلم کارتون انیمیشن ” شیر شاه ” یک نمونه دیگر از این خلاقیتهاست چیزی که حتی فکر آن هم تا چندی قبل غیر قابل تصور بود. این نمونه آثار توانستند به سالنهای سینما نیز رسوخ کرده و سیل عظیمی از تماشاگران را برای دیدن کاراکتر های خود جلب کنند.
ماجراهای این داستانها با استفاده از همه فنون هنر کارتون و انیمیشن ساخته شده اند. اساس ساخت این کارتونها بر پایه حجمشناسی و کاراکترهای دو بعدی و سه بعدی در عالم انیمیشن و کارتون است.
کمیک استریپ یا تصاویر حرکت دار مطبوعاتی
این دسته از کارتونها در اغلب مطبوعات جهان به استثنای ایران به فراوانی یافت می شود البته در ایران مخالفت با کارتون ماجرایی دیگر دارد که پرداختن به آن در مقاله حاضر مقدور نیست و تنها اینجا میتوانیم به آنان که کارتون را از بدنه مطبوعات جدا میخواهند بگوییم “….ما در مرگآورترین لحظه ها ، انتظار زندگی را در رویاهای خویش دنبال می گیریم…” احمد شاملو – مجموعه اشعار عاشقانه از هوا و آینه ها.”
به دنبال چاپ ” کمیک استریپ ” در مطبوعات، کتاب های بسیاری نیز در تیراژ میلیونی در سرتاسر جهان به جاپ رسیدند و مورد استقبال همه طبقات قرار گرفتند شاید نسل یک کمی قدیمی تر داستان های “تارزان” یا “تن تن ” را بخاطر می آورند که بطور سریال در دسترس خوانندگان جوان قرار می گرفتند.
توجه خوانندگان به این سریال های کاغذی باعث شد تا پس از آنکه این ماجراها عرصه کتاب ها را در نوردیدند وارد دنیای سینما نیز بشوند ، آنها چه بصورت کارتون و چه بصورت فیلم های سینمایی مورد توجه علاقمندان قرار می گرفتند.
کمیک استریپ ها در قالب کاراکترهای مختلفی ظاهر می شوند و پس از آنکه با مخاطبین خود ارتباط بر قرار کردند به طور مرتب بصورت روزانه ، هفتگی یا ماهیانه به چاپ میرسند . جالب است که بگوییم بعضی از آنها با گذشت سالیان درازی از عمرشان هنوز نیز ادامه دارند و مخاطبین نیز ماجراهای قهرمانان خود را همچنان دنبال می کنند آنها حتی شبها نیز با رویاهای آن به خواب می روند.یک کمیک استریپ معمولا یک ایده یا ماجرا را از طریق چند فریم که به آن اصطلاحا پانل هم می گویند به رویت خوانندگان میرساند.
تیپهای مختلفی از کمیک استریپها وجود دارد ، بعضی از آنها به داستانهای ماجراجویانه یا حادثهای می پردازند ، دستهای دیگر مسایل خانه و خانواده را مورد توجه قرار می دهند و بعضی ها هم محیط کار و مدرسه را بسته به سلیقه طراح یا کارتونیست دنبال میکنند ، در این نوع هنر نمایی تیپ های مختلفی از کمیک استریپ شکل میگیرد چیزی که بعدها جزو شناسنامه یک هنرمند وحتی یک رسانه میشود .
با توجه به میزان مقبولیت کمیک استریپها گروهی هم به عنوان نویسنده در کنار هنرمندان کارتونیست قرار میگیرند. در دنیا نویسندههای بسیاری هستند که کار آنها فقط خلق داستانهای کمیک استریب برای کارتونیستها است ، در حالی که آنها خود اصلا طراحی نمیدانند با این حال همیشه شانه به شانه کارتونیستها در حال خلق ماجراهای جدید تری در رابطه با قهرمان ماجرا هستند.
در ادامه تعریف از ” کمیک استریپ” ذکر این نکته خالی از فایده نیست که آثار بسیاری از طراحان کمیک استریپ را میشود از سبک کار آنها شناسایی کرد مثلا آقای “بیل واترسون ” خالق استریپ های “ کالوین ” سبک خاصی را در انتخاب کاراکتر هایش بهکار می برد که پس از آشنایی با آنها میتوانیم آثار او را به راحتی از بقیه طراحان کمیک استریپ مجزا کنیم. کمیک استریپ میتواند در یک شماره از مجله یا در یک صفحه آن و حتی در 2 فریم تمام شود. بعضی نیز هستند که از عمر آنها سالیان زیادی است که میگذرد و با این وجود هنوز هم ادامه دارند؛ این دسته از کمیک استریپها بر اساس داستان بلند شکل میگیرند. در اینجا به نکتهای ظریف اشاره میکنم و آن اینکه در کارتون ” کمیک استریپ” این داستان نیست که باعث میشود به تصاویر نگاه کنیم کاری که در “ایلاستریشن” Illustration اتفاق میافتد بلکه این تصاویر و چهرههای کارتونی هستند که یکی پس از دیگری میآیند و داستان را شکل میدهند. یعنی شما با “خواندن” ماجرا را پی نمیگیرید بلکه با “نگاه کردن” آن را دنبال میکنید ، اگر چه در بعضی از فریمها نیم نگاهی هم به متنهای میان تصاویر دارید. در اینجا میپرسم آیا هیچ شباهتی میان کمیک استریپها و سینما مشاهده نمی کنید ؟ بسیاریاز صاحبنظران صنعت سینما را فرزند بلا منازع “کمیک استریپ “میدانند.
کمیک استریپ ها با شرح ماجراها خالق قهرمانهای افسانهای نیز هستند ، مثل شخصیتهایی که حتی در اسطورههای تاریخ امریکا وچود خارجی ندارند اما به واسطه تخیلات نویسندگان و تصویر گران این سریالها پا به عرصه جهان گذارده اند، شخصتهایی چون “سوپرمن” و با “بتمن”. تاثیر این سریال های داستانی تا آنجاست که یرای یک کودک امریکایی بسیار دشوار است که بپذیرد مثلا “سوپرمن” واقعیت ندارد و همهی آن داستانها جز تصوراتی باطل چیز دیگری نیستند . در این سبک از کارتون هنرمندانی نیز پیدا شدند ” که تحولی اساسی ایجاد کرده ، با استعداد و نبوغ ذاتی توانستند کمیک استریپ را به زمینههای لطیف و شاداب زندگیهدایت کنند افرادی مثل “سمپه ” و ” کینو ” که از بار خشونت استریپهای پر زد و خورد کاسته و بستر آرام و شادی را برای مخاطبان خود فراهم آوردند.
شوخیهای تصویری (Cartoons Gag )
این کارتون ها معمولا کوتاه هستند و غالبا در یک فریم به پایان میرسند. تصاویر این کارتونها میتوانند بدون شرح نیز باشند لیکن زیبایی این کارتونها در نحوه پاسخگویی کاراکترهای ماجرا به یکدیگر است .
نظر به اینکه مجله “نیویورکر”تا حدود زیادی مبتکر آن بوده و بیشتر از نیم قرن است که این سبک از شیرین زبانیها را ادامه میدهد من آنرا به “شوخیهای نیویورکری” تعبیر میکنم و همانطور که قبلا نیز در یک مقاله جداگانه به آن پرداختهام ارزش کلامی این کارتونها را کمتر از طراحی آنها نمیدانم ، به عنوان نمونه به موضوع این کارتون توجه کنید:
خانم معلم با عصبانیت به شاگردی که تکالیفش را انجام نداده است می گوید :”من حتما باید پدرت را ببینم “
شاگرد جواب میدهد: “متاسفم خانم ، پدرم قبلا ازدواج کرده است!”
یا به موضوع این کارتون توجه کنید :
مرد طلبکار به عزراییل که می خواهد وارد اطاق مدیر عامل یک شرکت تجاری شود با التماس میگوید : ” قربان اجازه میفرمایید من قبل از شما با ایشان تسویه حساب کنم؟!”.
کارتونهای صفحه اول یا” سرمقاله ها” (Editorial Cartoon)
کارتونهای ادیتوریال همانهایی هستند که در روزنامههای جهان چاپ میشوند و وقایع اتفاقیه جامعه را به شکل تصاویر طنز آلود بیان می کنند. این وقایع رخدادهایی هستند که افکار جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند ، فرضا اگر بحث امروز جامعه “انرژی هسته ای” است بالطبع مطبوعات نیز ضمن مخابره خبرهای مربوط به آن از تحلیلگران سیاسی و یا نویسندگان و محققین مطلع میخواهند تا مطالعات و نتیجه تحقیقات خود را در این زمینه منتشر کنند ، در کنار آن”کارتونیست ها” نیز با قلم خود به کند وکاو پرداخته و با زبان کارتون به افشاگری میپردازند و در کنار مقاله های اصلی کارهای خود را به نمایش میگذارند. یکی از کارتونیستهای بزرگ این عرصه “دیوید لو” David Low است ، او با آثارش همه رخدادهای مهم جهان را زیر نظر گرفته و بلافاصله با تحلیل منطقی عصاره تفکرات خود را در اختیار مخاطبین قرار میدهد.
البته هر کشوری به موازات آزادیهایی که در عرصه مطبوعات بدست آورده کارتونیستهایی نیز دارد که بدون هرگونه مماشات و هراسی رخدادهای حساس و مهم را به تصویر می کشند ، ارزش طرحهای این هنرمندان در بیشتر مواقع چیزی کمتر از مقاله های تحلیلگران نیست و لذا مخاطبین نیز با علاقه فراوان از تماشای آنها لذت می برند. این دسته از کارتون ها ضمن اطلاع رسانی، پیام هنرمندان کارتونیست را نیز به گوش مسؤلین میرسانند.
کارتونهای سیاسی (Political Cartoons)
این دسته از کارتونها در هر کجای دنیا به وفور به چاپ میرسند و بستر اصلی این آثار روزنامهها هستند ، و به لحاظ آنکه پیامهای خود را بهطور غیرمستقیم و با طنز بیان می کنند تاثیر بسیاری بر مخاطبین خود می گذارند. آثار کارتونیستهای این گروه به جهت گسترش نگاه تیز و منتقدانه به مسایل جامعه بسیار با ارزشند چیزی که برای ارتقاء سطح آکاهیهای طبقاتی مردم خصوصا طبقه متوسط بسیار راه گشاست .
هر خبر مهم درباره دولتمردان و اخبار سایر کشورها می تواند طعمهی مناسبی برای کارتونیستهای سیاسی باشد. یک کارتونیست سیاسی به لحاظ تماس دائم با مسایل داخلی کشور خود و دیگر کشورهای جهان زودتر از همه به تحلیل رویدادهای مختلف پرداخته و واقعیت را آنگونه که می اندیشد بازگو میکند. این دسته از کارتون ها نیز به نوبه خود به دستههای دیگری تقسیم میشوند ، آنها که عامه پسندند و آنانکه با ظرافت های بیشتری تولید میشوند و محافل روشنفکری را نیز پوشش می دهند ، و دسته ای که خود را به کارتون های ادیتوریال نزدیک میکنند. متاسفانه در جوامعی که نظامهای دیکتاتوری بر آنان حکومت میکنند برای پدید آورندگان این آثار حد و مرزهای زیادی وجود دارد و مجازات های سختی نیز در نظر گرفته می شود ، این نوع برخورد با کارتونیستها خود عاملی است برای آنکه بسیاری از مفاسد قدرتمندان از چشم مردم مخفی بماند.
کارتونهای یکبار مصرف ( Cartoons for a case)
کارتونهای یکبار مصرف را برای مواقع خاص یا شرایط خاص بکار میبرند مثلا در اجتماعات یا مواقعی که مردم میخواهند در زمینهي خواستههایشان به مسؤلین بطور دستهجمعی اعتراض کنند و یا پیام برسانند . شما بارها در تلویزیون شاهد بودهاید که تضاهر کنندگان نسبت به ورود یک شخصیت خارجی مثلا رییس جمهور امریکا به خاک کشور خود اعتراض میکنند ،در این مواقع آنها کارتونهای عجیب و غریبی از شخصیت مورد نظر تهیه کرده و با خود به تظاهرات می آورند آنها همچنین با کشیدن تصاویری مضحک نسبت به نارساییهای سیاسی و اجتماعی کشور خود مثل آزادی ، عدالت ، تساوی حقوق ، محیط زیست ، جنگ و دیگر چیزها واکنش نشان میدهند. در واقع این کارتونها فقط در همین محدوده بخصوص و اعلام مواضع سازمانهای برگزار کننده کارایی داشته و سپس تاثیرات خود را از دست می دهند. در این کارتونها چندان به قابلیتهای هنری تصاویر توجه نمی شود زیرا طراحان آن اغلب مردمی عادی هستند که بیشتر از هر چیز به کیفیت شعارها و مضمون خواستههای خود اهمیت میدهند تا پرداختن به مقوله های زیباییشناسی.
کارتونهای طراحی و ساخت لوگو (Logo Cartooning and Design)
این تعریف مربوط به شیوهی دیگری از اجرای کارتون است. در این تیپ کار یک کارتون می تواند بهعنوان نشانه و علامت تجاری یا مارک مشخصه یک شرکت مورد استفاده قرار گیرد. حتی میتوان از آنها برای جلب مشتری استفاده کرد ، مثال ساده آن کاغذ های کوچکی است که با کارتون منقوش شده و در داخل بستههای آدامس می گذارند ، که بچهها آنها را خیلی دوست دارند. از این سمبلها حتی برای زینت دادن صفحات وب و اینترنتی هم استفاده میشود . بهتازگی در طراحی پارچه و یا تیشرت نیز این سبک کار رونق فراوانی یافته است. طراحان این کارتون ها به تماشاگران امکان میدهند تا با دیدن آنها کمی تفریح کنند. در دنیای امروز بسیاری از سازمان های خصوصی و دولتی و گروه های مستقل نیز وجود دارند که از لوگو ها و نمادهای کارتونی برای معرفی خود استفاده می کنند.
کارتون های سیاه ( Black Humor )
این سبک از کارتونها آدم را به تعجب و ترس میاندازند. فرض کنید دو نفر به هم می رسند و به احترام کلاه خود را برای یکدیگر از سر بر میدارند، ناگهان شما متوجه می شوید یکی از آنها که میخواسته کلاهش را بر دارد سرش را نیز همراه آن برداشته است. این اتفاق قبل از آنکه بخواهد ما را بخنداند بیشتر نوعی وحشت و تعجب را میآفریند. این ماجرا مربوط به کارتونی است که “ساؤل استاینبرگ” Saul Steinberg نابغه آمریکایی خلق کرده است. این کلاس از کارتون ها ضمن وفاداری به مناسبات اجتماعی چندان توجهی به اتفاقات جاری و وقایعی که معمولا روزنامه ها به دنبال آن میروند ندارند و دلبستگی هنرمندان این شیوه کار بیشتر به مقولات انسانشناسانه و فلسفی می پردازند . این دسته از کارتون ها تاریخ مصرف ندارند و گذشت زمان حتی بر میزان جذابیت و طرفداران آنها میافزاید.
ایلاستریش (Illustration)
این دسته از کارها را شاید نمیبایست جزو تقسیم بندیهای رایج کارتون بیاوریم لیکن به علت آنکه بسیاری از کارتونیستها در کنار آثار کارتونی به این رشته نیز می پردازند در این باره صحبت میکنیم. در بسیاری از این آثار “تصویرگر ” برای توضیح محتوای یک متن یا داستان از طریق طراحی تصاویر خندهآور به مقوله کارتون نزدیک میشود.
امروزه نقش ” ایلاستریشن” در کتاب های کودکان و جوانان برجسته است هر چند می توانیم در بسیاری از کتب قدیمی با مضمونهای تاریخی ، مذهبی و یا طبیعت شناسی نیز شاهد تماشای آنها باشیم. استفاده دیگر از تصویر سازی در مجلات وروزنامه هاست که طی آن تصویرگر تلاش می کند از تصویر سازی برای توضیح مقالات یا داستان ها سود برد. استفاده از این تصاویر در لابهلای صفحات باعث می شوند تا تنوعی به ترکیب یکنواخت متون صفحات داده شود و بدین وسیله از سنگینی بار مطالب و نیز حستگی خوانندگان بکاهد و فالب صفحات را برای بینندگان زیباتر سازد.