نویسنده: حامد شاطری
قويترين شيوههاي تدافعي آنهايي هستند كه رؤيت نميشوند
تعارض و راههاي تدافعي در كار گروهي
يكي از نشانه هاي گروهي كه مستمراً در حال يادگيري است، تعارض مشهود در نظرهاست كه در گروههاي بزرگ و موفق تعارض به عاملي سازنده مبدل ميشود اما در گروههاي متوسطالحال يكي از دو حالت زير باعث پوشاندن تعارضات ميشود:
۱_ حالتي است كه در ظاهر هيچ تعارضي مشاهده نميشود. افراد معتقدند كه بايد نقطهنظرهاي متعارض خود را براي حفظ يكپارچگي گروه مطرح نسازند.
۲_ زماني است كه قطببندي كاملاً صلبي به چشم ميخورد. فقط مديران هستند كه نظر نهايي را اعلام ميكنند اما نقطهنظر متعارض در اعماق افكار اعضاء گروه، سنگر گرفتهاند.
شيوههاي تدافعي، نه اعتقادي است كه ما به عقايدمان داريم و نه در تمايل ما به حفظ و حراست از روابط اجتماعي است. بلكه در ترس است كه از عيان شدن افكاري كه در پسنظرمان قرار گرفتهاند، داريم. استدلالهاي تدافعي، ما را در مقابل سنجش ارزش استدلالهايمان حفظ ميكند. براي اكثر ما آشكار شدن استدلالهايمان نامطلوب است چون نگران خطايي كه در آنها پيبرده شود، هستيم.
قويترين شيوههاي تدافعي آنهايي هستند كه رؤيت نميشوند. اگر مديري ديگران را به بيان نظر خود ترغيب كند باعث ميشود كه با رفتار غيرقابل تحمل خود ديگران را از بيان عقايد باز دارد و عقايد مدير بدون هيچگونه چالشي پذيرفته شود. در واقع او افراد را از طريق رعب و وحشت در يك حالت تدافعي قرار داده در نتيجه كسي جرأت نميكند كه با افكارش مخالفت كند. شايد اين استراتژي به اين دليل كماكان عمل ميشود كه از خود مدير نيز پنهان ميماند.
معضل اكثر تيمها اين است كه هنگامي كه شيوههاي تدافعي تقويت ميشوند دردهاي آني را درمان مينمايند. در همان حال مانع از پي بردن به علت اصلي درد و كاهش اثر آن نيز ميگردند. به اين خاطر برخي معتقدند كه شيوههاي تدافعي براي گروهي ممكن است سمي مهلك باشد.
اهرمهايي كه براي كاهش روشهاي تدافعي مؤثرند عبارتند از:
1_ تضعيف راهحلهاي معيوب.
2_ محو تهديدهايي كه در ابتداي امر روشهاي تدافعي را تجويز مينمودند.
3_ يادگيري چگونگي برخورد با شرايط تدافعي در زماني كه آنها بوجود ميآيند:
شيوههاي تدافعي براي اينكه قدرت خود را حفظ كنند بايد مورد بحث واقع شوند.
4_ تحقيق مؤثر راجع به علل بوجود آورنده مسائل و مشكلات تحقيقي كه در آن فرد پيشفرضها و دلايل خود را آشكار سازد و اجازه دهد كه آنها توسط ديگران سنجيده شوند و ديگران را تشويق نمايند كه چنين كنند.
براي بوجود نيامدن شيوههاي تدافعي راهحل آن است كه بدانيم چه ميخواهيم و بهدنبال چه هستيم و بشدت به اين امر پايبند باشيم كه در مورد واقعيات جاري حقايق را بيان كنيم.
اكثر ما ميدانيم كه چه موقعي حالت تدافعي بهخود ميگيريم، حتي اگر نتوانيم منبع آن را تشخيص داده و يا الگوي آن را تعيين كنيم. اگر به دقت بررسي شود متوجه خواهيم شد كه يكي از مؤثرترين قابليتها در يك تيم يادگيري عبارتست از قدرت تشخيص اينكه چه موقع افراد در مورد پيشفرضهاي خود تأمل نميكنند و كي افكار يكديگر را مورد بررسي قرار نميدهند. وقتي ما در لاك تدافعي فرو ميرويم تلاش ميكنيم كه از برخورد با مطلبي پرهيز نمائيم و راه گريزي جستجو كنيم.
Note that many methods intended for addressing conflict in groups also might be considered as methods to address conflict between two people. Therefore, also see Addressing Interpersonal Conflict. Also note that the reader might best be served to first read the topic Group Dynamics to understand the basic nature of most groups and their typical stages of development. (It’s not clear at this time if online groups have similar nature and stages.)