(رشته مديريت دولتي)
مهم ترين و اصلي ترين مرحله ي تحقيق و توسعه اطلاعات و علوم بشر مرحله ي نظريه پردازي است که بيان روابط نامشهود بين پديده ها ست و به صورت حدس و الهام حاصل مي شود. البته اين الهامات يا حدسها اتفاقي نيست بلکه از نحوه ي نگرش محقق به موضوع نشأت مي گيرد و معمولا متأثر از ديدگاه هاي فلسفي و اعتقادي محقق است کهدر اين قسمت و بالتبع در مراحل بعدي نيز تأثير خواهد گذاشت .به هر حال نظريه به پيدايش طرح نظري و سرانجام فرضيه مي انجامد.
دکتر سيدمهدي الواني سيمين سلطاني عربشاهي
سرشناسه :الواني مهدي1323-
عنوان ونام پديدآور :مديريت تطبيقي(رشته مديريت دولتي)/مهدي الواني، سيمين سلطاني عربشاهي
مشخصات نشر :تهران:دانشگاه پيام نور 1383.
مشخصات ظاهري :پانزده164ص .مصور.جدول.نمودار.
فروست :دانشگاه پيام نور:903.گروه مديريت دولتي:50/ق.
وضعيت فهرست نويسي :فيپا.
شابک :4-876-455-964-978
يادداشت :واژه نامه.
يادداشت :کتابنامه:ص.157-159.
موضوع :مديريت تطبيقي-آموزش برنامه اي.
موضوع :مديريت تطبيقي-آزمون هاوتمرين ها(عالي)
شناسه افزوده :سلطاني عربشاهي سيمين1326-
شناسه افزوده :دانشگاه پيام نور.
رده بندي کنگره :1383 4م 7الف/55/30HP
رده بندي ديويي :658
شماره کتابشناسي ملي :28227-80م
فهرست
مقدمه 6
هدف کلي درس.. 7
فصل اول. 8
مطالعات تطبيقي. 8
گفتار1 8
آشنايي با روش مطاعه ي تطبيقي به منظور شناخت ، تبيين وتحليل پديده ها 8
گفتار2 9
تعريف مطالعه تطبيقي وکاربردآن درسازمانها 9
گفتار3 9
پيشروان مطالعات تطبيقي. 9
گفتار4 10
مطالعات تطبيقي درنظامهاي اداري درجوامع مختلف وادوارکوناگون وفوايدآن. 10
تعريف مطالعه تطبيقي اداري(مديريت تطبيقي): 10
گفتار5 10
نگرش نظامند(مبتني برنظامهاي باز)درمطالعات تطبيقي اداري. 10
گفتار6 10
اهميت الگوبراي بررسيهاي تطبيقي اداري. 10
گفتار7 12
طبقه بندي سازمانهاشيوهاي براي دستيابي به الگوي بررسيهاي تطببقي اداري. 12
گفتار8 13
انواع مطالعات تطبيقي نظامهاي اداري. 13
گفتار9 13
اهداف مطالعات تطبيقي نظامهاي اداري. 13
کفتار10 13
مشکلات مطالعات تطبيقي اداري. 13
فصل دوم 14
پژوهشي تطبيقي درنظام اداري کشورهاي درحال توسعه 14
ويژگيهاي نظام اداري کشورهاي درحال توسعه: 14
فصل سوم 16
سازمان ومديريت دراتحادجماهيرشوروي سابق. 16
ديوانسالاري شوروي اززمان تاسيس سازمانهاي اداري تاانقلاب اکتبر1917: 16
ديوانسالاري پس ازانقلاب1917: 16
ويژگيهاي نظام اداري پس ازانقلاب1917: 16
فراهم شدن مقدمات فروپاشي: 16
سيماي ديوانسالاري شوروي درانقلاب دوم: 16
اهداف نظام اداري شوروي دردهه نود: 17
فروپاشي اتحادجماهيرشوروي(افول الگوي جهان دوقطبي): 17
دلايل عمده ناکارايي سوسياليسم کلاسيک-ظهورسوسياليسم مبتني بربازارآزاد: 17
فصل چهارم 18
سازمان ومديريت درآمريکا 18
نظام اقتصادي: 18
نظام سياسي: 18
ساختارنيروي انساني وآموزشي: 18
ارتباطات وفناوري-تحقيق وتوسعه: 18
ساختارسازماني: 19
نقش اتحاديه ها: 19
فلسفه مديريت: 19
الگوي جديدمديريت آمريکايي: 19
محيط فرهنگي: 19
فصل پنجم. 21
سازمان ومديريت درژاپن. 21
گفتار1 21
آشنايي باويژگيهاي مديريت صنعتي درژاپن ومقايسه آن باآمريکاواروپا 21
الويتهاي رقابتي: 21
تلاشهاي جديدبراي افزايش اثربخشي: 22
گفتار2 22
مديريت درژاپن: 22
مقايسه اجزاي فرايندمديريت درژاپن وآمريکا: 22
گفتار3 24
تاثيرفرهنگ ژاپني برسازمانها: 24
ابعادفرهنگي سازمانهاي ژاپني ازديدهاف استد: 24
مطالعه تطبيقي انگيزش کارکنان درآمريکاوژاپن درچارچوب نظريه انتظارات متقابل: 24
امنيت وتداوم شغلي فرددرسازمان: 25
مسايل اقتصادي فردوانتظارات اوازسازمان: 25
مسايل شخصي وخصوصي افراد: 25
احساس تعلق ووفاداري به سازمان: 25
برخوردفردبامقامات سازمان خارج ازمحيط سازمان(روابط خارج ازسازمان): 25
انگيزه فردبه کار: 26
نتيجه کلي پژوهش: 26
فصل ششم. 26
سازمان ومديريت درجمهوري خلق چين. 27
تشکيل جمهوري خلق چين(بازسازي کشور): 27
انواع مالکيت درچين: 27
نظام حقوقي وقانوني: 27
خط مشي هاي آموزشي درنظام فن شناختي: 27
محيط فرهنگي چين،تاثيرکنفوسيونيسم برشکل گيري سوسياليسم: 27
فرهنگ چيني وتفاوت آن بافرهنگ غربي: 27
خصوصيات فرهنگ چيني: 28
تاثيرفرهنگ چيني برمديريت: 28
فلسفه مديريت چيني: 28
شيوه هاوطرح هاي انگيزشي_يکي ازکارکردهاي منحصربه فردمديريت چين: 28
فصل هفتم. 29
سازمان مديريت درمنطقه آفريقا 29
محيط فرهنگي: 29
فردگرايي دربرابرجمع گرايي: 29
فاصله قدرت: 29
پرهيزازعدم اطمينان: 29
مردسالاري دربرابرزن سالاري: 29
نظامهاي سازمان ومديريت: 29
فلسفه مديريت وفرايندهاي سازماني: 30
ساختارسازماني: 30
رهبري ومديريت: 30
انگيزش: 30
مديريت منابع انساني: 30
فصل هشتم. 31
نتايج بررسي تطبيقي درکشورهاي. 31
آمريکا،ژاپن،چين ومنطفه آفريقا 31
ديدگاهي کلي ازبررسي تطبيقي کشورها: 31
مراحل پژوهش: 31
فلسفه وجهت گيري مديريت: 33
نتيجه گيري ازبررسي تطبيقي کشورها: 33
به نام خداوند يگانه وبي همتا
مقدمه
مطالعات اداري تطبيقي(مديريت تطبيقي)سيري درنظامهاي اداري کشورهاي مختلف وخوشه چيني ازخرمن تجارت عملي جوامع ديگراست.
براي مطالعه مديريت تطبيقي دلايل بسياري موجود است:
نخست آنکه مادردنيايي وابسته به هم زندگي مي کنيم.دراين وابستگي دولتها و به تبع آن مديريت دولتي کشورها نقش عمده اي ايفا مي کنند .از سوي ديگر بخش خصوصي نيز تابع قوانين و مقررات دولتي بوده و رفتارهاي آن با سياستهاي دولتي تنظيم مي شود.در اين حال هم مديران دولتي و هم مديران بخش خصوصي و غير دولتي بايد تفکر و نگرشي جهاني داشته باشد و به عوامل برون مرزي خود توجه کافي مبذول کنند زيرا صنايع داخلي کشورها و سازمانهاي دولتي تحت تاثير سياستها و رقابتهاي خارجي قرار دارد و امروزه هيچ موسسه و سازماني از رقابت خارجي مصون نيست.دوم آنکه مطالعه فرهنگ ملي را مي زدايد و ما را به سوي ادراکي فراتر از آن سوق مي دهد. سوم آنکه تجزيه و تحليل تطبيقي مديريت با گسترش تعداد متغييرهاي سازماني در يک زمينه ي مطالعاتي به افزايش مباني علم و آگاهي مي انجامد مثلا فرهنگهاي مختلف را مي توان بر روي طيفي با متغييرهاي مختلف سازماندهي کرد. هر فرهنگي دامنه ي محدودي از ويژگي هارا در آن طيف نشان مي دهد.با انتخاب دقيق فرهنگها مي توان دامنه ي متغييرها را گسترش داد و به ويژگيهاي بيشتري دست يافت .چهارم آنکه تجزيه و تحليل تطبيقس مديريت با خارج ساختن ما از چارچوب مفروضاتي که معمولا بستر عمل ما را تشکيل مي دهند به گسترده شدن آگاهي ما از امکانات مديريت کمکم مي کند و نيز توانايي ما را براي تشريح و درک فرايندهاي مديريتي هر کشور دو چندان مي سازد. و بالاخره اينکه مهمترين دليل مطالعه ي مديريت تطبيقي اين است که به فرد کمک مي کند شناخت و درک صحيحي از محيط و فرهنگ خود به دست آورده ; در حقيقت مادامي که مطالعه ي سازمان مديريت به جامعه اي خاص محدود شود ، نقش محيط و فرهنگ در نزد پژوهشگران ناديده گرفته مي شود. اين پژوهشگران مديريت تطبيقي بودند که : اهميت فرهنگ و محيط را به عنوان عوامل حياتي و حساس در مطالعه ي نظامهاي مديريت معرفي کردند.
هدف کلي درس
آشنايي با مديريت تطبيقي
نظامهاي اداري تطبيقي يا مديريت تطبيقي يکي از رشته هاي مديريت است که اهداف کلي آن به شرح زير است:
1. درک نظريات و ابداعات ساير جوامع در زمينه هاي مديريت و اداره ي امور و آگاهي از تجربيات عملي آنها.
2. يافتن معيارها يا الگوهايي براي مقايسه و درک وجوه تشابه و تمايز بين سازمانها و عوامل متشکله ي آن اعم از ساختاري و رفتاري و در نهايت سنجش و ارزيابي آنها در يک کشور و يا بين کشورهاي گوناگون.
3. در نتيجه گيري از مقايسه ي نظامها و شيوه هاي مديريت در نظامهاي اجتماعي مختلف به منظور دستيابي به چهارچوبهاي کلي (نظري).
فصل اول
مطالعات تطبيقي
هدف کلي فصل
آشنايي با روش مطالعه ي تطبيقي به منظور شناخت ، تبيين و تحليل پديده ها و توانايي کاربرد آن در مطالعه ي نظامهاي اداري.
گفتار1
آشنايي با روش مطاعه ي تطبيقي به منظور شناخت ، تبيين وتحليل پديده ها
مهمترين و اصليترين مرحله ي تحقيق و توسعه اطلاعات و علوم بشر مرحله ي نظريه پردازي است که بيان روابط نامشهود بين پديده ها ست و به صورت حدس و الهام حاصل مي شود. البته اين الهامات يا حدسها اتفاقي نيست بلکه از نح.ه ي نگرش محقق به موضوع نشأت مي گيرد و معمولا متأثر از ديدگاههاي فلسفي و اعتقادي محقق است کهدر اين قسمت و بالتبع در مراحل بعدي نيز تأثير خواهد گذاشت .به هر حال نظريه به پيدايش طرح نظري و سرانجام فرضيه مي انجامد.
به طورکلي درهرکارتحقيقي محقق درپي يافتن پاسخ براي سوالهايي است که درپيش روداردياقصدآن داردکه فرضيه خودرامحک زندوازصحت وسقم آن آگاهي يابد.
دوشيوه کلي که محققان رادرشناخت پديده هاومحک زدن فرضيه هاياري مي دهندعبارتنداز:
1.روش تجربه وآزمايش 2.روش مقايسه اي
تجربه وآزمايش:روش اصلي بازبيني فرضيه هادرعلوم طبيعي است.
فرضيه:قانوني فرضي است به مددتجربه وآزمايش سنجيده ميشودکه يااثبات وپذيرفته مي شوديانفي ومردوداعلام مي شود.درآزمايشهاي علوم طبيعي،به کمک وسايل وتجهيزات آزمايشگاهي کوشش ميشودتاعوامل موثربرپديده به طوربرنامه ريزي شده تغييريابدوآثارآن بررسي شود.محقق علوم طبيعي درمحيط آزمايشگاه نوروحرارت وفشارراتغييرمي دهدوآثارآنرابرپديده موردآزمايش ارزيابي ميکند.امادرعلوم اجتماعي وانساني کاربدين سادگي نيست واغلب باچنين سهولتي نمي توان شرايط حاکم برپديده ها راتغييرداد.روش مقايسه درمقوله سازمان ومديريت به پژوهشگرامکان مي دهدتاباصحت ودقت وعينيت بيشتري ازچگونگي تحقيق آگاهي يابدوازاين طريق محدوديتهايي راجبران کندکه درروش تجربه وآزمايش علوم طبيعي نسبت به پديده هاي اجتماعي،چون سازمان،مطرح است.
گفتار2
تعريف مطالعه تطبيقي وکاربردآن درسازمانها
گفتيم مطالعه تطبيقي عبارت است ازنوعي روش بررسي که پديده هارادرکنارهم مي نهدوبه منظور يافتن نقاط افتراق وتشابه آنهاراتجزيه وتحليل مي کند.اصولامادرزندگي روزمره خودبه طورساده کاربررسي تطبيقي رادايماانجام مي دهيم زماني که کالاي خاصي راازميان انواع مشابه آن مي گزينيم هنگامي که رشته تحصيلي خودراازميان رشته هاي ديگرانتخاب مي کنيم ووقتي،براي کار،سازماني رابرديگري ترجيح مي دهيم،به نوعي مقايسه وتطبيق دست زده ايم.امادرمطالعات تطبيقي اداري که به طورعلمي بامسايل برخوردمي کنيم کارکمي پيچيده ترمي شودوبراي بررسي بايدابعادمختلف رادرنظرگرفت تامطالعه جامع باشد.
مطالعه تطبيقي عبارت است از:کنارهم نهادن دوپديده که بايکديگرحداقل يک وجه اشتراک دارندوبررسي دقيق وتجزيه وتحليل همه جانبه آنهابه منظورشناخت نقاط تشابه واختلافشان.
نکات مهمي که درمطالعه تطبيقي بايدبررسي شوندعبارتنداز:نگرش همه جانبه،انتخاب متغيرهاياملاکهاي مقايسه پذيروانتخاب پديده هاي مقايسه پذيروتطبيق پذير(دوپديده حداقل يک وجه اشتراک داشته باشند.)
زماني کارمقايسه درمطالعات تطبيقي معني پيدامي کند که:دوپديده شباهتهايي باهم داشته باشند.
گفتار3
پيشروان مطالعات تطبيقي
غربيان منتسکيوراجزواولين کساني دانسته اندکه مطالعات خودرابامقايسه وتطبيق بين جوامع آغازکرد.آگوست کنت ودورکيم نيزمقايسه راروش اساسي تحقيق درعلوم اجتماعي تلقي مي کردند.دورکيم تحليل شباهتهاوتفاوتها درميان جامعه هاونهادهارابهترين وسيله کشف قوانين جامعه شناسي مي دانست.اماشايدبه جرات بتوان ادعاکرددرشرق مطالعات تطبيقي باقدمت بيشتري وجود داشته است.ابوجعفرمحمدبن حسن ملقب به شيخ طوسي ،ازعلماي بزرگ شيعه،ازپايه گذاران اين بررسيهاست.علامه حلي ازفقيهان بزرگ شيعه درقرن هفتم نيزکتابي باعنوان مختلف الشيعه في احکام الشريعه تاليف کرده است که مطالعه اي تطبيقي به شمارمي آيد.عرضه کننده واشاعه دهنده الگوي تاريخي مقايسه اي درتبيين وتحليل پديده هاي اجتماعي ابن خلدون است.
انواع مطالعات تطبيقي: 1.فلسفه تطبيقي2 .حقوق تطبيقي 3.روان شناسي تطبيقي4.مطالعات تطبيقي دراديان 5.ادبيات تطبيقي 6.اقتصادتطبيقي 7.مطالعات تطبيقي درنظامهاي آموزشي 8.مطالعات تطبيقي درسياست(سياست تطبيقي)
گفتار4
مطالعات تطبيقي درنظامهاي اداري درجوامع مختلف وادوارکوناگون وفوايدآن
مطالعات تطبيقي درنظامهاي اداري درجوامع مختلف يادوره هاي گوناگون همانندمطالعات تطبيقي درسطح خرد(درون يک کشور)درپي آنست که،باتطبيق ومقايسه،نظامهاي اداري جوامع رابررسي کندووجوه اشتراک وافتراق آنهارابيابد.نگرش مبتني برنظامهاي بازشيوه اي است که محقق رادراين زمينه ياري مي دهدوامکان بررسي همه جانبه سازمان رامهيامي کند.براي پرداختن به بررسيهاي تطبيقي مديريت درجوامع مختلف يادوره هاي گوناگون مزاياي بسيري برشمرده اند: نخست،گسترش مديريت بدون مطالعات تطبيقي وبررسي سازمانهاونحوه اداره ي آنهادرميان سايرملل وفرهنگهاامکانپذيرنيست.دوم،تجربيات وعملکردهاي سايرکشورهاممکن است براي کشورهاي ديگمفيدوسازنده باشد.سوم،مطالعات تطبيقي درزمينه اداره ي امورسازمانهانقش مهمي ايفامي کند.نقاط قوت وضعف فرضيه هاونظريه هاهنگامي روشنترمي شودکه درموقعيتهاوشرايط واقعي آزموده شوند.چهارم،مطالعات تطبيقي،بانشان دادن نمونه هاي عملي،درک نظريه هاي مديريت راساده مي کند.وبالاخره،مطالعات تطبيقي اداري درجوامع مختلف درادوارگوناگون انسان رابااطلاعات وانديشه هاي نوآشنا مي کندوازگرايش به مطلق گرايي وقايل شدن به روشهاي انحصاري درمسايل سازماني جلوگيري مي کندوبهرشدذهني انسان کمک مي کند.
تعريف مطالعه تطبيقي اداري(مديريت تطبيقي):
مديريت تطبيقي عبارت است ازمطالعه وجوه اشتراک وافتراق ميان نظامهاي اداري ومديريت ازابعادوجنبه هاي گوناگون.
گفتار5
نگرش نظامند(مبتني برنظامهاي باز)درمطالعات تطبيقي اداري
نظريه پردازان درمطالعات تطبيقي اداري،سازمان رانظام بازي درنظرمي گيرندکه بامحيطهاي مختلف درتعامل است ومعتقدندتوجه صرف به سازمان مجزاازعوامل ومحيطهايبرون سازماني گمراه کننده است.اين ديدگاه درمقابل ديدگاه مبتني برنظام بسته قراردارد.درنظام بسته فقط به تاثيرمتغيرهاي درون سازماني برساختارسازماني،الگوهاي رفتاري واثربخش تاکيدمي شود.درحالي که درنگرش مبتني برنظام بازبه اثرعوامل محيطي برسازمان تاکيد مي شود.
گفتار6
اهميت الگوبراي بررسيهاي تطبيقي اداري
تشخيص ضرورت واهميت مطالعات تطبيقي اداري بسيارساده است اماچگونگي انجام وشيوه بررسيهاي تطبيقي اداري چندان ساده نيست واصولي رابايددرنظرگرفت.سوال اصلي اينست که چگونه مي توان سازمانهاراباهم مقايسه کرد؟درپاسخ بايدگفت:چون زمينه هاي تطبيق ومقايسه دوپديده،وسيع وپيچيده است ،انجام مقايسه وتطبيق دوسازمان تقريبا محال است وبايدازطبقه بندي استفاده کرد.
جدول1_1طبقه بندي متغيرهاي مختلف سازمان به صورت الگوي مطالعه تطبيقي درمديريت
متغيرهاي اصلي وموثردررسيدن به اهداف موردنظر | خصوصيات نظام سازماني | ||
ديدنظام مندبسته وماشيني ديدنظام مندبازومنعطف | |||
1 | اهداف وماموريتهاي سازمان | تک هدفي خشک وانعطاف پذير | چندهدفي
منعطف وسازگارشونده بامحيط |
2 | سلسله مراتب وارتباطات | سلسله مراتب ازبالا به پايين
ارتباطات رسمي وخشک |
ارتباطات نزديک |
3 | ماهيت وظايف | تکراري ويکنواخت،مشابه | متنوع ومختلف |
4 | فرايندعمليات | ثابت واستانداردشده | متغيرواستانداردشده |
5 | ميزان رسمي بودن | بسيارزياد | بسيارکم |
6 | قوانين ومقررات | مفصل وجزيي | کم وکلي |
7 | اختيارات | متمرکزوسلسله مراتبي | غيرمتمرکزومشارکتي |
8 | نقشهاي سازماني | مشخص ومعين | کلي وقابل تغيير |
9 | عوامل انگيزشي | پاداشهاي خارجي ومادي | پاداشهاي دروني وغير مادي |
10 | سبک رهبري | مستبدانه وآمرانه | مشارکت جويانه |
11 | قدرت | تمرکزقدرت براي کنترل | توزيع قدرت براي نيل به هدف |
12 | شيوه تصميم گيري | فردي وبرنامه ريزي شده | مشارکتي وانعطاف پذير |
13 | برنامه ريزي | ثابت وجزيي | انعطاف پذيروکلي |
14 | کنترل | بالاسري ودقيق | دوطرفه وکلي-خودکنترلي |
15 | روشهاي حل تعارض | ازطريق سرپرست
ازطريق قانون سرپوش نهادن برتعارض |
ازطريق روبه رويي وکمک
گروه بازکردن وگشودن تعارض |
تعريف ساخت سازماني: عبارت است ازاجزاوعواملي که بايکديگردرارتباط اندومجموعه آنهابراي تحقق هدف سازمان ضروري است.وقتي دوسازمان راازجهت ساخت سلسله مراتبي مقايسه مي کنيم اساس تطبيق ساخت است.يازماني که ساختارنظام مديريت شورايي رادرکشورهاي مختلف بررسي مي کنيم ساخت رااساس مقايسه قرار داده ايم. برخي محققان،فناوري ودانش فني سازمان راخصوصيتي قلمدادکرده اندکه مي توانددرمطالعات تطبيقي اداريملاک مقايسه باشدوازآن براي يافتن وجوه افتراق واشتراک سازمانهااستفاده کرد.دريکي ازتحقيقات کلاسيک دراين زمبنه نظام توليدسازمانها به سه صورت توليدواحدي،انبوه وفرآيندي درنظرگرفته شده است. درتحقيق ديگري سازمانهاازنظر پيچيدگي وپويايي فناوري مورد استفاده به گروه هاي مختلف تقسيم شده وآثارآنهابررسي شده است.شکل1-1اين طبقه بندي ازفناوريهارانشان مي دهدهمان طورکه درشکل مي بينيدفناوري کاملاساده وثابت که جنبه سنتي دارداز جهت پويايي وپيچيدگي درحداقل ممکن قرارداردوفناوري پيشرفته ماننددانش فني به کارگرفته شده درصنايع فضايي ازجهت پويايي وپيچيدگي درحداکثرممکن قرارگرفته است.هريک ازاين فناوريها برساخت وعملکردسازمانهاآثارخاصي داردوبررسيهاي تطبيقي بازگوکننده اين آثاراست.
شکل1-1(طبقه بندي ازفناوريها)
تعريف تعامل:مبادله کالا،خدمات،موادونيروبين سازمان ومحيطي است که باآن درارتباط است.
هدف ازتعامل:مبادله منابع،حصول حمايت،غلبه برمقاومتهاومخالفهاونهايتابقاي سازمان است.
روابط اجتماعي درمطالعات تطبيقي ديويس:1.روابط خانوادگي2.روابط گروهي3.روابط اجتماعي 4.روابط قراردادي 5.روابط سازماني
گفتار7
طبقه بندي سازمانهاشيوهاي براي دستيابي به الگوي بررسيهاي تطببقي اداري
طبقه بندي سازمانها ازنظراتزيوني:1.اجباري(مانندزندانهاکه اعمال زورعامل کنترل افراداست)2.سودبخش(کهدرآنهاسودي که به فردداده مي شودعامل کنترل اوست)3.ارزشي ياهنجاري(که درآنهافردباارضاي نيازهاي غيرمادي واخلاقي کنترل مي شود)
تفاوت بين سازمان ونهادعبارت است از:سازمان واحدي است که باهدف کارايي وبه گونه اي منطقي عمل مي کند،درحالي که نهادموجوديتي استگرانبارازارزشهاومنعطف وسازگارشونده.
گفتار8
انواع مطالعات تطبيقي نظامهاي اداري
الف)طبقه بندي کاربردي:1.مطالعه تطبيقي اداري بين کشورها،جوامع وفرهنگهاي مختلف2.مطالعه نظامهاي اداري دردوره هاي مختلف تاريخ3.مطالعه نظامهاي اداري دردرون يک جامعه يايک گروه ازکشورهاي مشابه(هم خانواده از نظرسازمان ومديريت)4.برداشتهاي مختلفازنظامهاي اداري دريک جامعه يادريک گروه
ب)طبقه بندي ازنظرتشابه يااختلاف بين دوپديده:1.مقايسه نزديک(قريب)2.مقايسه دور(بعيد)
ج)طبقه بندي ازنظرسطح بررسي:1.سطح خرد2.سطح کلان
وقتي نظام اداري دوره قاجاريه رابانظام اداري کنوني ايران مقايسه مي کنيم ازچه نوع مطالعه تطبيقي استفاده کرده ايم؟جواب:مطالعه تطبيقي ادواري
محقق درمقايسه دوريابعيددرجستجوي چه چيزي است؟جواب:شباهتها
هدف درمقايسه نزديک ياقريب چه چيزي است؟جواب:تفاوتها
گفتار9
اهداف مطالعات تطبيقي نظامهاي اداري
نمونه هايي ازاهداف مطالعات تطبيقي عبارتنداز:1.درک نظريه ها،انديشه هاوابداع هاي سايرجوامع2.شناخت نظامهاي اداري درادوارمختلف3.آگاهي ازديدگاه هاوتلقيهاي گوناگون4.شناخت نظام اداري يک جامعه وچگونگي ارتباطات اجزاي آن5.يافتن نظام اداري کارآمدترومقرون به صرفه تر 6.توسعه نظام اداري ملي7.دستيابي به نظام اداري مطلوبتر
کفتار10
مشکلات مطالعات تطبيقي اداري
برخي مشکلات مطالعات تطبيقي اداري عبارتند از:1.انتخاب واحدهاي مورد مطالعه2.تعيين متغيرهاوملاکهاي مقايسه وميزان مقايسه پذيربودن آنها3.دخالت نظريه هاي شخصي4.مشکل انتخاب متغيرها5.کمي تحقيقات انجام شده
فصل دوم
پژوهشي تطبيقي درنظام اداري کشورهاي درحال توسعه
هدف کلي فصل
آشنايي باويژگيهاي نظام اداري کشورهاي درحال توسعه،همچنين آگاهي ازعوارض وضايعات ناشي ازخصوصيات مذکوردرعمل.
ويژگيهاي نظام اداري کشورهاي درحال توسعه:
1.تقليدي بودن نظام مديريت وبي اصالتي تشکيلات:الگوي اساسي مديريت دولتي جوامع درحال توسعه عمدتا،به جاي اينکه ازمتن نظام اجتماعي آنها نشات گرفته باشند،تقليدي ازنظامهاي مديريتي جوامع غربي اند. همه اين کشورها ،حتي آنهايي که هيچگاه تحت سلطه استعمار نبوده اند،تلاش کرده اند تا به نوعي الگو هاي بيگانه را درنظام اداري خود به کارگيرند،بدون آنکه تناسب وهماهنگي الگوي مديريت غربي را با اوضاع و احوال يا شرايط فرهنگي،اجتماعي،اقليمي وبومي کشور خود در نظر گيرند.
بي اصالتي تشکيلات وتقليدي بودن نظام مديريت که عمدتا باويژگيهايي همچون استبدادراي،نخبه گرايي وقيم واربودن همراه بوده است ازخصوصيات بارزنظام اداري کشورهاي درحال توسعه ويکي ازمشکلات اساسي آنهاست.
2.بازدهي کم وناموثربودن نظام اداري:ميزان اثربخشي وبازدهي نظام اداري کشورهاي درحال توسعه نسبت به کشورهاي پيشرفته کمتر است يکي ازدلايل آن ناهماهنگي نظام اداري غربي باشرايط فرهنگي وارزشي جوامع درحال توسعه باشد،علت ديگر،ضعف تخصصي وياعدم استفاده موثرازمتخصصان است،بيکاري مزمن وکم کاري درادارات دولتي بسيارديده مي شود.
3.جايگزيني اهداف فردي به جاي اهداف عمومي(تمرکزقدرت دردست ديوانسالارها):دراغلب سازمانهاي اداري کشورهاي درحال توسعه حفظ مقام وشغل وتحقق اهداف فردي واجتماعي ازعمده ترين دغدغه هاي هر مدير است.وظايفي چون برنامه ريزي،سازماندهي،کنترل ونظارت جنبه صوري داردواهتمام درحفظ مسندمديريت است.امورسازماني جنبه سياسي پيدا مي کندوکمتربه مسايل فني توجه مي شود.
4.نظام ناشايستگي درمديريت نيروي انساني:هدف نظام شايستگي اينست که شايسته ترين افراد به خدمت سازمان درآيندوطبق ضوابط ومقررات موجوددرسازمان براساس شايستگي وصلاحيت دقيقاارزيابي شوندودرصورت استحقاق،ترفيع وارتقايابند.ولي درنظام ناشايستگي،سازمانهادرانتصاب وارتقاپايبندضوابط ومقررات نيستندوعواملي مثل خويشاوندي وآشنايي،توصيه مقامات،وابستگي به مراتب عالي سازمان،وابستگي به مقاماتسياسي،اساس استخدام قرارميگيرد.
5.ديوانسالاري سياسي:طبق نظروگل “ديوانسالاري سياسي برعملکردمستخدمان دولت آثارمنفي چندي مي گذارد”اومي گويدازآنجاکه درنظام اداري کشورهاي درحال توسعه ديوانسالارهاتابع ارزشيابي وانتقاد مقامات سياسي قرارمي گيرند،علاقه کمي به بروزخلاقيت وابتکارازخودنشان مي دهند.
6.فساداداري وسازمان غيرپاسخگو:فساد اداري معمولابه انحراف ازشيوه هاي قانوني واستفاده نامشروع ازمقام وموقعيت شغلي اطلاق مي شودکه رشوه يکي ازآنهاست.
چه عواملي باعث ايجادرشوه مي شود؟جواب:1.پيچيدگي 2.نارسايي 3.به روزنبودن قوانين 4.ديوانسالاريهاي عريض وطويل وغيرپاسخگو 5.ناآگاهي مردم ازحقوق خود 6.عدم دسترسي به اطلاعات 7.ضعف ايمان 8.فقرمادي 9.روحيه فردگرايي 10.به دنبال راه حلهاي سريع وآسان بودن
7.مهارگسيختگي ديوانسالاريها(نبودشيوه هاييبراي کنترل ونظارت برديوانسالاريها): ديوانسالاريهانيروهاومنابع وامکانات جامعه راانحصاراً به خوداختصاص مي دهندوبه صورت واحدهايي نيرومنددرجامعه درمي آيند.آنهابابه کارگيري تخصص هاي فني ،بااستفاده ازقوانين ومقررات دولتي،بااتکابه هدفهاي ضروري وحياتي خودوبابهره گيري ازاهرمهاي سياسي به قدرت نمايي مي پردازندبه اين ترتيب سازمانهايي که بايددرخدمت جامعه باشندبه صورت مخدوم درمي آيندوجامعه رابه خدمت خودمي گيرند.
8.فرهنگ سخنگويي به جاي عمل:درکشورهاي درحال توسعه برنامه هاي جامع وکلي طرح مي شوندامابه عمل ختم نمي شوند،قوانين ومقرراتي که وضع مي شوندبه اجرادرنمي آيند،صداقت درکلام ارزشمند است ولي درجامعه بي صداقتي رايج است.
9.تشکلهاي غيررسمي درسازمان:توسعه ارتباطات غيررسمي درکشورهاي درحال توسعه به صورت عاملي بازدارنده درآمده وسدراه تحقق اهداف رسمي سازمان وناکارايي آن شده اند.
10.روحيه تقديرگرايي: .روحيه تقديرگرايي دربرخي ازکشورهاي درحال توسعه درمقابل تحقيق وتوسعه،نوآوري وانتقال فناوري سدي ايجادکرده است که تحقق اهداف توسعه ملل مذکوررابامشکل مواجه ساخته است.
فصل سوم
سازمان ومديريت دراتحادجماهيرشوروي سابق
هدف کلي فصل
شناخت ويژگيهاي ديوانسالاري اوليه وبررسي ادواري قبل ازاتقلاب(1917)،پس ازانقلاب وپس ازدوران بازسازي سياسي واقتصادي،همچنين شناخت علل فروپاشي اتحادجماهيرشوروي وافول عملي مارکسيسم لنينسيم درمقام ايدئولوژي قوام بخش درشوروي.
ديوانسالاري شوروي اززمان تاسيس سازمانهاي اداري تاانقلاب اکتبر1917:
تشکيل سازمانهاي اداري منظم ونظام سازماني درروسيه باحکومت تاتارهادرسال1240آغازشد.آنان براي جمع آوري ماليات ،سرشماري مردم واداره امورسازمانهاي اداري تشکيل دادند.که ابزارکارقدرتهاي سياسي حاکم به شمارمي رفت،آنهاروزبه روزوسعت يافتندطوري که درعهدتزارالکساندربه سال1811ديوانسالاري آنقدروسيع وپيچيده شدکه امکان نظارت به آن وجودنداشت.
ديوانسالاري پس ازانقلاب1917:
دردوران پيش ازانقلاب رهبران انقلاب مخصوصاً لنين کوشيدندنظريه هاي سياسي خودراعرضه کننداومعتقدبوددولت آينده روسيه دولتي است که به وسيله مردم اداره مي شود.بهاين ترتيب دستگاه ديوانسالاري کهن پس ازانقلاب 1917ازحرکت ايستاد.رهبران انقلاب کوشيدندتاازکارگران،دهقانان وسربازان دردستگاه هاي دولتي استفاده کنند.
ويژگيهاي نظام اداري پس ازانقلاب1917:
1.استخدام وورودبه خدمات دولتي 2.ارتقاي شغلي 3.تداخل وظايف وبازدهي کم به علت کنترل بيش ازحد کارکنان 4.فشارهاي شديدواردبرمديران 5.پرداختهاي اضافي به مديران به علت افزايش توليد
فراهم شدن مقدمات فروپاشي:
ديو انسا لاري اداري در شوروي پس از انقلاب 1917نظام گسترده ومتمرکزي بودکه گرچه اقداماتي درجهت عدم تمرکزدرآن انجام گرفت،هيچ يک درجهت توزيع قدرت وتفويض اختيارات تصميم گيري نبودوتمامي موسسات تابع دستگاه مرکزي بودندبه طوري که مي توان گفت ديوانسالاري به همراه حزب کمونيست نيروي سياسي بانفوذي درساخت پيچيده دولت شوروي بودکه روزبه روزبروسعت ودامنه نفوذ آن افزوده مي شد.
سيماي ديوانسالاري شوروي درانقلاب دوم:
ديوانسالاري شوروي دردهه نودچهره تازه اي به خودمي گيردوواجدخصوصياتي مي شودکه آنراازديوانسالاري دردهه هاي گذشته متمايزمي کند. ديوانسالاري دهه نودشوروي درسايه فضاي بازسياسي ونظم تازه بازسازيروح تازه اي مي يابد.ديوانسالاري دردهه نودشوروي حاصل ضرورتتغييردرساختاري ناموفق بود.
اهداف نظام اداري شوروي دردهه نود:
1.ايجادساختاري عقلايي که علايق وآرمانهاي افرادرابرآورده مي کند. 2.ايجادساختاري اجتماعي که عدالت اجتماعي وحمايت اجتماعي رابراي مردم فراهم آورد. 3. ايجادساختاري اجتماعي که امکان بهره گيريازتوان بالقوه افرادورشدوپرورشنيروي خلاق آنان رافراهم کند. 4. ايجادساختاري اجتماعي که قدرت تطبيق وهماهنگي بامتغيرامروزراداراباشد.
فروپاشي اتحادجماهيرشوروي(افول الگوي جهان دوقطبي):
مرگ رژيم کمونيستي دريک دوره تقريباًسه ساله يعني از1989تا1991رخ دادولي فروپاشي رسمي اتحادجماهيرشوروي باسرعت شگفت آوري درپي شکست کودتاي اوت 1991عليه گورباچف وسياستهاي اصلاحي وي صورت گرفت.دردسامبر1991رسماًاعلام شدکه اتحادجماهيرشوروي ديگروجودندارد.
دلايل عمده ناکارايي سوسياليسم کلاسيک-ظهورسوسياليسم مبتني بربازارآزاد:
1.اقتصادجهاني 2.فناوري 3.شکست تمرکززدايي 4.هزينه هاي گزاف طرح هاي دولت رفاه گستر 5.دگرگوني درنيروي کار 6.اهميت روزافزون فرد
فصل چهارم
سازمان ومديريت درآمريکا
هدف کلي فصل
شناخت ويژگيهاي سازمان ومديريت درآمريکا،پزوهش هاف استد،بررسي محيط فرهنگي آمريکابااستفاده ازابعادفرهنگي هاف استد.
نظام اقتصادي:
اقتصاد آمريکا برپايه اصول سرمايه داري بنا شده است.ازطرفي بخش دولتي آمريکا نسبت به آلمان و انگلستان سهم اقتصادي بيشتري دارد. بنابراين بهتراست اقتصاد آمريکا را اقتصادي در آميخته و يا ترکيبي ازبخشهاي دولتي و خصوصي به شمار آوريم که به طور مستقل از يکديگر فعاليت مي کنند.دولت فدرال گاه گاهي دراموربخش خصوصي مداخله کرده است.دليلش حصول اطمينان ازپذيرش واجراي ايين نامه ها ومقررات فدرال ازطرف صنايع خصوصي است .آمريکاسااهاي پس ازجنگ جهاني دوم از لحاظ ترازپرداخت درموقعيت مطلوبي قرارداشت امابه خصوص دردهه گذشته درتجارت باژاپن کسري تجاري عظيمي داشته است.
نظام سياسي:
درنظام فدرال آمريکاطي چندسال گذشته قدرت واختيارات پيوسته ازايالتهاسلب وبه مرکزواگذارشده است.ويژگيهاي اصلي اين رژيم چنين است:رئيس قوه مجريه مستقلاًانتخاب مي شودو،قطع نظرازبرخورداري وياعدم برخورداري ازحمايت قوه مقننه،براي کل دوره تعيين شده برسرکارباقي مي ماند.دوحزب سياسي مهم کشور آمريکاکدامند؟جواب:دموکراتهاوجمهوري خواهان
ساختارنيروي انساني وآموزشي:
ازنظرساختارنيروي انساني ايالات متحده زماني بزرگترين مرکزنيروي انساني علمي وفني درسطح پيشرفته به شمارمي رفت.اماامروزه کشورهاي زيادي ازاين لحاظ باآمريکاقابل مقايسه اند،ازجمله ژاپن.درژاپن کيفيت آزمايشهاي علمي وفني بسيارعالي است.
ارتباطات وفناوري-تحقيق وتوسعه:
شبکه ارتباطات آمريکاازفناوري پيشرفته ووسيعي برخورداراست.شبکه هاي ماهواره تلفنهاوتلويزيونها رابااکثرمناطق جهان متصل مي سازند.ورودرايانه هاي شخصي به شرکتهاامکان دسترسي به انواع بانکهاي اطلاعاتي وشبکه هاي پستي الکترونيکي رافراهم کرده است.امروزه پردازش داده هاي الکترونيکي درزمينه هاي مديريت اطلاعات وارتباطات بين افراددرداخل وبين سازمانها به طوراساسي متحول شده وکارايي ادارات رابالابرده است.
ساختارسازماني:
الزامات ساختاري عبارتنداز: 1.اندازه 2.فناوري 3.محيط
شرکتهاي بزرگ درآمريکامعمولاًباساخت سلسله مراتبي اداره مي شوند.
ساختهاي مورداستفاده درشرکتهاي آمريکايي چه مواردي هستند؟جواب: 1. ساختارسازماني مبتني بروظايف 2.سازمان برمبناي محصول 3.ساختارسازماني جغرافيايي 4.ساختارماتريسي ياپروژه اي.
نقش اتحاديه ها:
درايالات متحده دونوع اتحاديه وجوددارد: 1.اتحاديه صنعتي 2.اتحاديه پيشه وري
اتحاديه هاي صنعتي باشرکتهاي بزرگ درسطح ملي درارتباط اندوهدف آنهاانعقادپيمانهاي کارگري درسطح ملي است.موافقت نامه محلي نيزاغلب درکنارآن ميان هرکارخانه ونمايندگان اتحاديه محلي بسته مي شود.ازطرفي ديگر،اتحاديه هاي پيشه وري درسطح محلي باسازمان درارتباط اند.اصولاًجنبش اتحاديه گرايي درآمريکابراي جلوگيري ازاستثمارکارگران بوده است.
فلسفه مديريت:
به طورسنتي مديران آمريکايي برتفکيک فعاليتهاي مديريتي وفعاليت واقعي توليدتاٌکيدکرده اند.بيشترمديران معرف وحامي منافع مالکان انددرحالي که کارگران برحسب عادت مخالف اين منافع اند.مديريت امتيازهايي مثل حق تخصيص منابع،حق استخدام،حق اخراج رادرشرکت دارند.اطلاعات سازماني فقط درحداطلاع منتشرمي شوند،روابط خصمانه بين مديران وکارکنان امري نامتعارف نبوده است.هيزوآبرناتي درمقاله خودباعنوان “روش مديريتي دربرخوردبارکوداقتصادي”معتقدندباارزيابي کارايي مديران وهم بسته کردن پاداشهابه عملکردهاي فصلي مديران تشويق مي شوندتاسودآوري کوتاه مدت سرمايه رادرنظربگيرند.
الگوي جديدمديريت آمريکايي:
توجه مديريت آمريکايي به نيروي کار،به عنوان منبع دارايي بهجاي بدهي،مديران آمريکايي راوادارکردبانگرش تازه اي به نقش بخشهاي مربوط به کارکنان خودنگاه کنند.اخيراًاصطلاح مديريت منابع انساني جانشين واژه همگاني مديريت امورکارکنان شده است.
ويژگي ممتازمديريت منابع انساني جهت گيري راهبردي آن درمديريت منابع انساني است که ازدولحاظ قابل ذکراست: 1.ايجادوتوسعه فرايندهايي که به موجب آنها مديريت منابع انساني درکليه مراحل برنامه ريزي راهبردي تاثيرگذار باشدوآن رامحقق سازد 2.به کارگرفتن وتشويق وتعميم تفکرراهبردي درايفاي نقش منابع انساني.
محيط فرهنگي:
هاف استددرحدودسال1980درباره کارگران ومديران يک شرکت بزرگ چندمليتي آمريکايي مطالعاتي انجام داد.هاف استدمطالعاتي از50کشورجمع آوري کرد.وقتي نتايج کارخودراتحليل مي کرد متوجه شدبرخي کشورهاباابعادفرهنگي مشخصي طبقه بندي مي شوندکه اين ابعادرانمي توان باعوامل ديگرنظيرسطح شغل،سطح توسعه اقتصادي کشورو…توصيف کرد.اين ابعادباخصوصيات فرهنگي وصف مي شوند.
چهاربعدفرهنگي که هاف استدکشورهارابراساس آنهاگروه بندي کردعبارتند از:جواب:1 .فاصله قدرت 2.اجتناب ازعدم اطمينان 3.فردگرايي دربرابرجمع گرايي 4.مردسالاري دربرابرزن سالاري
درآمريکابه چه عواملي به عنوان اهداف اصلي زندگي تاکيدمي شود؟جواب: 1.تحقق استعدادهاي فردي 2.رهبري وثروت
فصل پنجم
سازمان ومديريت درژاپن
هدف کلي فصل
آشنايي باويژگيهاي مديريت صنعتي درژاپن،شناخت فرهنگ ژاپني وتاثيرآن برسازمانهاي ژاپن ،آشنايي باويژگيهاي سازمانهاي زاپني ونيزنقش اين سازمانهادرايجادتحول وتوسعه درکشورژاپن.
گفتار1
آشنايي باويژگيهاي مديريت صنعتي درژاپن ومقايسه آن باآمريکاواروپا
پيشرفتهاي حيرت انگيزژاپن درچنددهه اخيرتمامي اذهان رادرکشورهايپيشرفته صنعتي به خودمعطوف داشته است وصاحبنظران اقتصاد،صنعت ومديريت به دنبال يافتن رازپيشرفت وتوسعه ژاپن به مطالعه وبررسي پرداخته اند.
تعريف راهبرد:راهبردعبارت است ازطرح هاي کلي وجامع براي تحقق آرمانهاواهداف اساسي وبلندمدت سازمان.
الويت هاي رقابتي:
الويتهاي رقابتي کشورهاي ژاپني،آمريکايي واروپايي تفاوتهاي بارزي باهم دارنددرجدول5-1ملاحظه مي کنيد.زمينه هاي موردتوجه به ترتيب اهميت ذکرشده است.
آمريکا |
ژاپن |
اروپا |
بهبودکيفيت کالا | قيمت ارزان | بهبودکيفيت کالا |
توليدکالاهايي باعملکردعالي | تغييرات سريع درطرح هاي توليدي | تحويل به موقع کالا |
تحويل به موقع کالا | بهبودکيفيت کالا | توليدکالاهايي باعملکردعالي |
تحويل سريع کالا | توليدکالاهايي باعملکردعالي | قيمت ارزان |
خدمات بعدازفروش | تحويل به موقع کالا | تغييرات سريع درطرح هاي توليدي |
قيمت ارزان | تغيرات سريع درحجم توليد | تحويل سريع کالا |
تغييرات سريع درطرح هاي توليدي | خدمات بعدازفروش | تغيرات سريع درحجم توليد |
تغيرات سريع درحجم توليد | تحويل سريع کالا | خدمات بعدازفروش |
تلاش هاي جديدبراي افزايش اثربخشي:
نظرمديران دراين باره به شرح جدول 5-2مي باشد.
امريکا | ژاپن | اروپا |
سيستمهاي کنترل توليدوموجودي | گروههاي کنترل کيفي | سيستمهاي کنترل توليدوموجودي |
آموزش سرپرستان | مشاغل خودکار | مشاغل خودکار |
کاهش تعدادکارکنان | توليدمحصول قديمي به سبک نو | آموزش سرپرستان |
استفاده ازسيستمهاي اطلاعاتي درتوليد | کاهش ميزان نيروي کار | تجديدسازمان توليدي |
حفاظت صنعتي | حفاظت صنعتي | اصلاح سيستم موجود توليد |
گروههاي کنترل کيفي | تغييرشرايط فيزيکي کارخانه | تجديدنظردرتوليدات قديمي |
ايجادانگيزه هاي کاري | ايجادانگيزه هاي کاري | ايجادانگيزه هاي کاري |
تجديدنظردرتوليدات قديمي | وسيع کردن وظايف کارکنان | تغييردرروابط |
گفتار2
مديريت درژاپن:
ژاپن کشورپيشرودرصنعت وپيشتازدراقتصادوتوسعه درمدت بيش ازيک قرن توانست برنامه اي عظيم براي تجديد حيات اداري واقتصادي خودطراحي واجراکندوکشوري منزوي وسنتي رابه پيشرفته ترين کشورتبديل کند.فئوداليسم متمرکزژاپن ازسال1603آغازشدوباخودنوعي ديوانسالاري به وجود آوردکه مشخصه اصلي اوموروثي بودن مشاغل بود.کارکنان سازمانهاازخانواده فئودالهاانتخاب مي شدندواساس انتخاب،انتصاب وارتقاطبقات خانوادگي بود.
درسال1880،براي استخدام امتحان ورودي گذشتند،موسسات آزمايشي توسعه يافتندوبرتعدادفارغ التحصيلان افزوده شد.کارکنان واعضاي سازمانهاي اداري دراينزمان برخلاف سنتهاي گذشته که نوکردولت خوانده مي شدندخودرا از گروهي بالاترودرمرتبه اي برتر مي دانستند.
پس ازشکست ژاپن درجنگ جهاني دوم،اين کشوربه اشغال نيروهاي متقين درآمدوازنظر سياسي ونظام اداري دستخوش تغييرات بسياري شد.
نکته مهم ديگري که درمورد به کارگيري نيروي انساني واستخدام درژاپن مطرح است نحوه ورودکارکنان به سازمان است .درژاپن افرادازپايينترين سطح موجوددرمشاغل مختلف آغازمي کنندوبعدباتوجه به استعداد،شايستگيهاوتواناييهاي خودبه سطوح بالاترارتقاپيدامي کنند.ورودافقي به سازمان درموارداستثنايي اتفاق مي افتد.
ويژگيهاي سازمانهاي ژاپني ونيزنقش اين سازمانهادرتحول وتوسعه کشورژاپن چيست؟
جواب: 1.ارتقاي مقام وحقوق ودستمزدبرمبناي ارشديت 2.استخدام مادام العمر 3.شرايط بازنشستگي 4.ايفاي نقش درنوآوريهاي اجتماعي 5.قدرت تطبيق باشرايط 6.عدم توسل به نظام قضايي 7.ايفاي نقش درتحول وتوسعه کشور
مقايسه اجزاي فرايندمديريت درژاپن وآمريکا:
به شرح زيردرجدول5-3مي باشد.
ويژگيهاي مديريت ژاپني |
ويژگيهاي مديريت آمريکايي |
برنامه ريزي وتصميم گيري:
1.گرايش به برنامه ريزي بلندمدت 2.تصميم گيري جمعي 3.مشارکت همگاني 4.تصميمات ازپايين به بالامنتقل مي شود 5.تصميم گيري بطني |
1.گرايش به برنامه ريزي کوتاه مدت
2.تصميم گيري فردي 3.مشارکت عده معدود 4.تصميمات ازبالابهپايين منتقل مي شود 5.تصميم گيري سريع |
سازماندهي:
1.مسئوليت گروهي 2.ساختارغيررسمي 3.فرهنگ مشترک سازماني |
1.مسئوليت فردي
2.ساختاررسمي 3.نبودفرهنگ مشترک سازماني |
اموراستخدامي:
1.استخدام افرادجوان ازدانشگاهها 2.تحرک وجابجايي بسيارکم 3.وفاداري به سازمان 4.استخدام دائم العمردرسازمانهاي بزرگ |
1.استخدام افراددرسنين مختلف
2.تحرک وجابجايي سريع 3.وابستگي به شغل 4.استخدامهاي کوتاه مدت |
هدايت ورهبري سازمان:
1.رهبرسازمان عضوگروه است. 2.رهبري پدرانه 3.روابط ازپايين به بالا |
1.رهبرتصميم گيرنده ورئيس گروه است
2.رهبري دستوري 3.روابط ازبالابه پايين |
کنترل:
1.کنترل به وسيله همکاران 2.استفاده زيادازکنترل کيفي 3.کنترلهاي غيررسمي وتلويحي |
1.کنترل به وسيله مديران
2.کنارگذاشتن کنترل کيفي 3.کنترلهاي رسمي ومشخص |
دانشمنداني چون پاسکال وآتوس براي تجزيه وتحليل مديريت درسازمانهاي ژاپني وآمريکايي ازهفت متغير که آنهارا”هفتS”ناميده انداستفاده کرده اند،اين متغيرهاعبارتنداز:
1.ساخت سازماني 2.راهبردسازماني 3.سيستمهاي اطلاعاتي 4.مهارتهاي عمده سازماني 5.سبک مديريت 6.بافت نيروي انساني 7.اهداف والا
شکل5-1تاکيدسازمانهاي آمريکايي وزاپني درزمينه عوامل هفت گانه
گفتار3
تاثيرفرهنگ ژاپني برسازمانها:
ويژگيهاي فرهنگ ژاپني،موثردررفتاراداري کارکنان سازمانهاکدامند؟
جواب: 1.فرهنگ تعلق ودلبستگي سازماني 2.پشتکار،سختکوشي،صلاحبت تخصصي واحساس مسئوليت دربرابرگروه
ابعاد فرهنگي سازمان هاي ژاپني ازديد هاف استد:
ژاپني هابه جمع گرايي بيشترازفردگرايي ارزش مي دهند،ازجمله نشانه هاي آن تاکيدبرحس تعلق سازماني،وفاداري به گروه،گرايش جمعي وتوجه به “ما”رامي توان برشمرد.آنهابه پرهيزازعدم اطمينان گرايش شديدي دارند.دراين جامعه ازتضادورقابت پرهيزوبرتوافق وهمراهي گروهي وسازش جمعي تاکيدمي شود.براي ژاپنيهامحافظه کاري يعني نظم وقانون ارزشمنداست.درموردبعدمردسالاري درمقابل زن سالاري ژاپنيهادرهردوجهت موثرندآنهابانابرابرشمردن نقشهاي جنسيتي به فرهنگ مردسالارانه شديداًمعتقدند.
مطالعه تطبيقي انگيزش کارکنان درآمريکاوژاپن درچارچوب نظريه انتظارات متقابل:
تحقيقي که خلاصه آن دراينجانقل مي شودکوششي است درزمينه يافتن اثرارزشهاي فرهنگي،نگرش وطرزتلقي کارکنان ژاپني وآمريکايي بررفتارهاوانگيزه آنان به کار.اين تحقيق را”آرتوروايت وشين ايشي”انجام داده اند.مواردي که دراين تحقيق مطالعه شده است عبارتنداز:امنيت وتداوم شغلي فرددرسازمان،مسايل اقتصادي فرد،مسايل شخصي وخصوصي فرد،احساس تعلق نسبت به سازمان،برخوردفردبامقامات سازماني خارج ازمحيط سازمان وسرانجام انگيزه هاي افراد درکار.
امنيت وتداوم شغلي فرددرسازمان:
سوٌال:اگرثابت شودکارگري واجدشرايط لازم براي کارنيست،درصورت تمايل اوبه ادامه کارمديريت بايد:
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.تازمان بازنشستگي يافوت اوراسرکارنگه دارد. 23 55
2.حداقل تايک سال نگه داردتافرصت يابدشغل ديگري بيابد. 19 23 3.پس ازيک اخطاردوهفته اي،اوراازخدمت منفصل کند. 20 4 |
مسايل اقتصادي فردوانتظارات اوازسازمان:
سوٌال:درموردتهيه مسکن براي کارکنان مديريت بايد:
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.مسکن مجاني براي آنهافراهم کند. 2 29
2.مسکن بااجاره کم براي آنهافراهم کند. 8 39 3.ازکمک مستقيم مالي دراين موردخودداري کند. 34 3 |
مسايل شخصي وخصوصي افراد:
سوٌال:وقتي کارگري تصميم به ازدواج مي گيرد،مديريت ياسرپرست اوبايد:
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.همسرمناسبي برايش پيداکند. 2 6
2.هديه ازطرف سازمان به اوبدهد. 9 19 3.دراين امرخصوصي هيچ دخالتي نکند. 60 5 |
احساس تعلق ووفاداري به سازمان:
سوٌال:چهاحساسي نسبت به سازمان خوددرزندگي شخصيتان داريد؟
_من فکرمي کنم سازمان:
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.مهمتراززندگي شخصي من است. 1 9
2.جايي است که درآن براي نيل به هدف مشترک بامديريت کارميکنم. 53 27 3.جايي است براي کارکردن ومجزااززندگي شخصي من. 23 6 |
برخوردفردبامقامات سازمان خارج ازمحيط سازمان(روابط خارج ازسازمان):
سوٌال:اگردراتوبوس شلوغي نشسته باشيدورئيس شماوارداتوبوس شودچه واکنشي داريد؟
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.بلافاصله جاي خودرابه اوتعارف مي کنم. 2 10
2.اگرخسته نباشم جاي خودرابه اوتعارف مي کنم. 2 44 3.درجاي خودمي نشينم زيرااين صندلي حق من است. 63 5 |
انگيزه فردبه کار:
سوٌال:علت اينکه کارگري درسازمان باجديت وعلاقه کارمي کندچيست؟
آمريکايي(%) ژاپني(%) |
1.مي خواهدپاسخگوي انتظارات خانواده،جامعه ودوستانش باشد. 10 41
2.دريافته است کاربيشترارتقاي شغلي راامکانپذيرمي کند. 9 11 3.دريافته است کاربيشترباعث درآمدبيشترخواهدشد. 20 11 |
نتيجه کلي پژوهش:
اول اينکه رابطه فردباسازمان دوطرفه است وفردازسازمان انتظاراتي داردوخودراموظف مي دانداموري رابراي سازمان انجام دهد.دوم،انتظاراتي که افرادازسازمان ومديريت دارندبهتبع جامعه وفرهنگي کهدرآنزندگي مي کنندفرق مي کند.سوم،مديرموفق کسي است که محيط فرهنگي سازمان وکارکنان خودرابشناسدودرک کندوبراي شناسايي ارزشهاي معقول به کارکنانش کمک کند.ونهايتاً،مديربايدبداندکه عوامل انگيزشي موثربرفردحالت پويايي داردوتغييرپذيراست.
فصل ششم
سازمان ومديريت درجمهوري خلق چين
هدف کلي فصل
آسنايي بافرآيندهاي سازمان ومديريت درجمهوري خلق چين،چگونگي تاثيرمتغيرهاي گسترده اجتماعي_محيطي برفرايندمديريت چين،خصوصيات فرهنگ چيني وتفاوت آن بافرهنگ غربي،بررسي تاثيرفرهنگ چيني برچگونگي عملکردسازمان ومديريت درچين.
تشکيل جمهوري خلق چين(بازسازي کشور):
درسال1949جنگ داخلي درچين پايان يافت وجمهوري خلق دراين کشورتشکيل شد.دراين سال همچنين بازسازي سوسياليستي کشوردرهمه زمينه هاآغازشد.دولت جديدبه سرعت سياستهاي اقتصادي وبرنامه هاي معروف به سالهاي بازسازي(52-1949)واولين برنامه پنج ساله(57-1953)رابه اجراگذاشت.
انواع مالکيت درچين:
شرکتهاي صنعتي درچين به چندنوع عمده تقسيم مي شوند؟
جواب: 1.شرکتهايي که درمالکيت دولت اندودولت ابزارتوليدرادراختياردارد2.شرکتهايي که مالکيت جمعي دارندوبيانگرمالکيت عمومي اند.دراين شرکتهاابزارتوليدبه شکل جمعي دراختيارکارکنان شرکتهااست.
نظام حقوقي وقانوني:
دريکي دودهه اخيرچينيها درک کرده اندکه قانون درتشکيل جامعه مدرن سهم عمده اي دارد.به همين جهت دولت چين درباره جنبه هاي مختلف نقشهاوکارکردهاي اجتماعي قوانيني وضع کرده است،ازجمله قانون سرمايه گذاري مشترک بين چينيهاوخارج،قانون شرکتهاي خصوصي،قانون مديريت برکارکنان درامورسرمايه گذاريهاي مشترک.
خط مشي هاي آموزشي درنظام فن شناختي:
کدام خط مشيها سياستهايي است که دولت بنيان نهاده است:جواب: 1.پي ريزي دوباره آزمون ورودبه دانشگاههاوکالجها 2.استفاده ازامتحان براي تصميم گيريدرموردتعيين صلاحيت 3.تدارک ابزارثانوي آموزشي براي کساني که به دانشگاه نرفته اند 4.انتخاب کارگران 5.اعطاي پاداش وگواهينامه شايستگي به توليدکنندگان فعال.
محيط فرهنگي چين،تاثيرکنفوسيونيسم برشکل گيري سوسياليسم:
محيط فرهنگي که گرايش فکري ورفتارچيني هاي سرزمين اصلي راشکل داده است،ترکيب يگانه اي ازسوسياليسم وافکارکنفوسيوس است.وقتي که مائووحزبش سعي کردندچين راسوسياليست کنندپي بردندزدن مارکسيسم انينيسم درچين بدون تعديل وتطبيق اين مکتبهابااوضاع وشرايط فرهنگي،اجتماعي،اقتصادي وسياسي تلاشي بيهوده است.مهمترين عمل مائواين بودکه عقيده وعمل مارکسيسم رابامعاني وقالبهاي رفتاري برگرفته ازچين تلفيق کردتابتواندبراي عرضه به مردم چين قابل فهم کند.
فرهنگ چيني وتفاوت آن بافرهنگ غربي:
درذيل به برخي ازويژگيهاي فرهنگ چين وتاثيراين ويژگيهابرفرآيند مديريت چيني اشاره مي کنيم:
نخست،درفرهنگ غرب انسان ازنظرافراد،ارباب طبيعت هستند،چينيها اتسان رامددکارطبيعت مي دانند،آنهاحوادث آينده راجبري مي دانندوبه محاسبه دقيق رغبتي ندارند.دوم،درجامعه غربي پذيرش اين حقيقت که مردم نمي توانديک فردباشدمشکل است.بودااصرارداشت که”نفس”يک توهم است وهمه انسانهامظهرنفس جمعي اند.درجامعه بودايسم مردم به خودجمعي (نفس جمعي)توجه بيشتري نشان مي دهندتانفس فردي.سوم،درچين مردم باگروههاي اوليه،گروههاي غيررسمي نظيرطايفه،قبيله،انجمنهاي فارغ التحصيلان وانجمنهاي منطقه اي توجه بيشتري نشان مي دهندتاگروههاي ثانويه(سازمانهاي رسمي).
خصوصيات فرهنگ چيني:
ازآنجاکه جوامع چيني به مدت 5000سال فرهنگ کنفوسيونيسم راتجربه کرده اند،افکارافکارکنفوسيوسي دارند.کنفوسيونيسم همچنين برروابط اساسي واجتماعي پنج گانه تاٌکيدمي کند: 1.رابطه حاکم وزيري 2.رابطه پدرفرزندي 3.رابطه شوهروزن 4.رابطه برادربزرگتربابرادران کوچکتر 5.رابطه دولت بادولت
تاثيرفرهنگ چيني برمديريت:
به طورکلي تاثيرفرهنگ چيني برمديريت درمواردذيل قابل ذکر است: 1.تمرکزدرتصميم گيري 2.تصميم گيري متمرکز عاملي مهم درمشارکت پايين کارکنان است 3.نفوذارتباطات غيررسمي 4.گرايشهاي فاميلي،حساسيت قومي_قبيله اي،فاميل بازي درساختارسازمان چيني نقش مهمي دارد.
فلسفه مديريت چيني:
هرچندچينيهاوژاپنيهاخصوصيات مشترکي دارند،امافلسفه آنهامتفاوت است.تحت تاثيرکنفوسيونيسم چينيهابه ذن وفرضيه خوبي طبيعت وپاکي فطرت بشرعلاقه مندند.فلسفه مديريت چيني برخودسازي مديران تاکيددارد.”خودسازي يعني:خودمديريتي وخودکنترلي”
شيوه هاوطرح هاي انگيزشي_يکي ازکارکردهاي منحصربه فردمديريت چين:
کاتزوکان درکتاب”روانشناسي اجتماعي سازمان”سه الگوي انگيزشي اصلي راشناسايي کرده اندآنهارابه اختصارشرح دهيد:
الگوي الف)اجراي قانون. ازآنجاکه مديران وکارکنان چيني درمقايسه باهمتايان غربي خود،به شکل دقيق تردرجريان جزئيات اهداف،خط مشي هاي توليدي،دستورالعملهاورهنمودهاقرارمي گيرند،پذيرش واجراي قوانين براي آنهاآسان مي شود.
الگوي ب)پاداشهاي خارجي.اين پاداشهادرچين ترکيبي ازپاداشهاي اخلاقي ومادي هستند.امادولت چينبرپاداشهاي اخلاقي تاکيدبيشتري دارد.
محرکهاي مادي درچين چه مواردي هستند؟جواب: 1.حقوق ودستمزد 2.کمکهاي مالي 3.پاداشهاي دولتي
الگوي ج)انگيزش نهادينه شده.انگيزش دروني شده وذاتي درچين تقريباًبه معني تشويق اخلاقي است.تشويق اخلاقي دربردارنده اصل مبارزه باخوداست يعني فرددرجستجوي اينست که به انسان ايده آل کمونيست تغييريابد.
فصل هفتم
سازمان مديريت درمنطقه آفريقا
هدف کلي فصل
آشنايي باويژگيهاي محيط خارجي سازمانهاي افريقاونيزبررسي پنج سيستم داخلي مديريت درسازمانهاي آفريقا،شامل فلسفه مديريت،فرايندسازماني،ساختارسازماني،رهبري ومديريت،انگيزش ومديريت منابع انساني.
محيط فرهنگي:
قاره آفريقاازتنوع فرهنگي برخورداراست.علي رغم صدهاسال نفوذ پرقدرت فرهنگي خارجيان،هنوزمحيط فرهنگي آن باسايرنقاط جهان تفاوتهاي عمده دارد.
فردگرايي دربرابرجمع گرايي:
اکثر گروههاي فرهنگي آفريقابه دليل گستردگي بافت خانوادگي که ويژگي اکثرجوامع آفريقايي است ازجمع گرايي امتيازبالايي اخذکنند
فاصله قدرت:
مطالعات هاف استدگوياي اين واقعيت است که به طورکلي جوامع درتخصيص منابع معيارهاي متفاوتي رابه کارمي برند،درنتيجه به نابرابري افراددرجامعه ازلحاظ قدرت وثروت دامن مي زنند.هاف استددريافت فيلي پين،هندومکزيک ازاين بعدفرهنگي امتيازبالايي مي گيرند.درآفريقافاصله طبقاتي بسياري ديده مي شود.هاف استدمعتقداست جوامعي که فاصله قدرت درآنهازياداست عقيده دارند:”راه تغييرنظام اجتماعي برکنارکردن کساني است که برمستدقدرت تکيه زده اند.”همچنين،اعتقادبه فاصله قدرت زيادبي ميلي واکراه مديران عالي به سپردن قدرت به سطوح پايين ونيزعدم تمايل آنهابه قبول مشارکت رانشان مي دهد.
پرهيزازعدم اطمينان:
بررسيهاي هاف استد نشان مي دهدکه جوامعي مانندژاپن،يونان وپرتغال که داراي فرهنگ قوي پرهيزازعدم اطمينان اندتلاش مي کننداضطراب خودرادرباره آينده بايک سري قوانين دقيق کاهش دهند،درواقع احساس امنيت خودراافزايش دهندونهادينه کنند.
مردسالاري دربرابرزن سالاري:
هاف استدمعتقداست که ژاپنواطريش ازلحاظ مردسالاري ودانمارک وسوئدازلحاظ زن سالاري امتيازبالايي مي گيرند.به نظرنويسنده امتيازبيشترکشورهاي افريقايي نيزنزديک به دانمارک وسوئداست تاژاپن واطريش.
نظام هاي سازمان ومديريت:
حال پنج نظام داخلي مديريت رابررسي مي کنيم: 1.فلسفه مديريت وفرايندهاي سازماني 2.ساختارسازماني 3.رهبري ومديريت 4.انگيزش 5.مديريت منابع انساني.
فلسفه مديريت وفرايندهاي سازماني:
فلسفه مديريت درآفريقاشبيه اصول کلاسيک مديريت است.ميان مديريت وکارکنان تمايزآشکاري ازلحاظ مديريت ديده مي شود.مديريت داراي قدرت،اختياروابزارتشويق وتنبيه براي کنترل کارکنان است.ازکارکنان انتظارمي رودازدستورات مديريت اطاعت کنند.درنتيجه سازمانهاسلسله مراتبي وبسيارديوانسالارانه اند،ارتباطات يک طرفه وازبالابه پايين است.
ساختارسازماني:
سازمان هاي آفريقايي براساس نوع، اندازه و مالکيت متفاوت هستند. سازمان ها و شرکت هاي دولتي عمدتاً بزرگ، سلسله مراتبي، ماشيني، بسياررسمي وشديداً متمرکزاند. سازمان هاي کوچک بومي اکثراً غيررسمي، غيرسلسله مراتبي، مسطح و غيرتشريفاتي اند.و به صورت متمرکز سازمان يافته اند.
رهبري ومديريت:
رهبري ومديريت آفريقاازلحاظ کيفي باکمبودهاي شديدي مواجه است.شيوه هاي جاري مديريت که باآنهارهبررسمي براهم مسايل،قدرت ترديدناپذيري داردازنيروي هدايت کافي براي توسعه مديريت وتحقق رهبري نوين برخوردارنيست.استعدادهاي کارآفرين،خلاق وعلاقمندبه پيشرفت نيزبه دليل وجود نظام اداري ديوانسالارانه،ريسک ناپذير،ومبتني براطاعت مطلقسرکوب وپايمال مي شوند.
رهبري ومديريت به سه وظيفه اصلي ومتفاوت ازيکديگراحتياج داردآن وظايف کدامند؟ جواب:1.مديريت موثرميان سازمان ومحيط براي تبادل مداوم منابع مهم واساسي همراه باپشتيباني سياسي. 2.مديريت قوي واستفاده مطلوب ازاين منابع براي دستيابي به اهداف ومقاصدسازمان. 3.ايجادوتوسعه کارگروهي وپاداش دهي مناسب به منظورايجاداحساس مسئوليت مشترک درميان اعضا.
انگيزش:
مطالعات انجام شده درآفريقانشان مي دهدکه منابع انگيزشي درسطوح سازماني وگروههاي نژادي متفاوت است.براي کارگران سطوح پايين هنوزبسياري ازنيازهاي ابتدايي واصلي انگيزه سازاست.درپژوهشي که درزامبيابين341نفرکارکنان مشاغل مختلف انجام شدشش عاملي که درايجادانگيزه درکارکنان اثرتعيين کننده داشت به ترتيب زيرمشخص شدند: 1.ماهيت کار 2.رشدوپيشرفت 3.تامين مالي وفيزيکي 4.ارتباطات باديگران 5.رعايت انصاف وبي طرفي/عدم رعايت انصاف درعملکردهاي سازماني 6.مشکلات شخصي
مديريت منابع انساني:
طبق يکي ازگزارشهاي بانک جهاني،کمبودمهارت وتجربه افراد،براي تقويت بخشهاي دولتي وخصوصي،همواره مانع عمده اي درروندتوسعه اقتصادي آفريقاوهمچنين بزرگترين مشکل منابع انساني است.اغلب ميان تحصيل،دانش وتجربه افرادوتقاضابراي مشاغل نوعي عدم ارتباط وهمبستگي وجوددارد،اين مشکلات ازعوامل متعددي ناشي مي شوند،ازجمله:تعليم وتحصيلات نامتناسب بانيازهاي بازارکار،روشهاي ناشايست استخدام،گزينش(انتخاب)،جايگزيني،کارمندگيري،مديريت وسرپرستي ضعيف،فقدان کارراهه هاي شغلي،ناکارايي وازکارافتادگي کارکنان ودخالتهاي برون سازماني مانندمداخله هاي سياسي.
فصل هشتم
نتايج بررسي تطبيقي درکشورهاي آمريکا،ژاپن،چين ومنطفه آفريقا
هدف کلي فصل
دستيابي به چارچوب کلي ونظري ازتحليل تطبيقي درکشورهاي آمريکا،ژاپن وچين ومنطقه آفريقابراي تدوين راهبردکسب وکاربين المللي.
ديدگاهي کلي ازبررسي تطبيقي کشورها:
طبق بررسيهاي به عمل آمده پژوهشگران اين کشورهامحيط خارجي سازمان هاراازلحاظفرهنگي،سياسي،اجتماعي،اقتصادي،زيرساخت حقوقي(قانوني)ودرسطح سازمان مديريت،فلسفه،ديدگاهها،ساختارها،فرآيندهاوشيوه هاي مديريت بررسي کرده اند.پس اين پژوهش درچارچوب نظام بازبوده است.
مراحل پژوهش:
براي انجام اين پژوهش چندمرحله اي،بعدازاينکه کشورهاازلحاظ موضوعات موردنظر موردتجزيه وتحليل قرارگرفتندازموضوعات موردنظرفهرستي تهيه ومجموعه بررسيهادرفهرستي تلفيق مي شوندتاموضوعات مشترک مشخص شوند.بعدازاين مرحله کشورهاي فوق به منظورتعيين شباهتهاواختلافات تجزيه وتحليل ومقايسه شده اندودرپايان،نتايجاين تحليل تطبيقي درجداول مجزامنعکس مي شوند.
جدول 8-1محيط فرهنگي رابرحسب ابعادچهارگانه فرهنگي هاف استدوسايرعوامل يگانه وانحصاري خلاصه مي کند.همان طورکه ملاحظه مي کنيدژاپن باسايرکشورهاومناطق تفاوتهاي بارزي دارد.
منطقه/کشور |
ابعادفرهنگي هاف استد |
||||||||
|
|
||||||||
فردگرايي/ جمع گرايي |
|
فاصله قدرت |
|
اجتناب ازعدم |
|
مردسالاري/زن سالاري |
|
سايرابعاد |
|
|
|
|
|
|
اطمينان |
|
|
|
|
آمريکاي شمالي |
فردگرايي |
|
کم |
|
متوسط |
|
مردسالاري |
|
________ |
ژاپن |
جمع گرايي |
|
زيادوکم |
|
زياد |
|
مردسالاري_زن سالاري |
|
وابستگي دوطرفه،اقتدارمورداحترام استامامافوق بايدصميمي باشد |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
چين |
جمع گرايي |
|
کم |
|
کم |
|
مردسالاري |
|
تاکيدبرسنتمارکسيسم،لنينيسم وتفکرمائوتستونگ |
آفريقا |
جمع گرايي |
|
زياد |
|
زياد |
|
زن سالاري |
|
سنتهاي استعماري، رسوم قبيله اي |
جدول8-2 خلاصه اي ازجنبه هاي بارزوچشمگيرمحيط سياسي- اجتماعي مناطق موردبحث مارانشان مي دهد.گرچه درابعادفرهنگي شباهتهايي موجوداست،امادرحوزه اجتماعي – سياسي شباهتهااندک است.تعداداحزاب سياسي،رابطه دولت وبخش خصوصي وسرشت بخشهاي عمومي وخصوصي درکشورهاومناطق موردبررسي بايکديگرتفاوت دارد.
ابعاد
|
منطقه/کشور |
|||
آمريکاي شمالي |
ژاپن |
چين |
آفريقا |
|
احزاب سياسي
|
دوحزب سياسي
|
حاکميت يک حزب سياسي
|
حزب سياسي واحد
|
چندحزبي تحت سلطه ايدئولوژي ووابستگي قبيله اي |
بخش خصوصي/دولتي
|
جداومستقل ازيکديگر
|
ارتباط نزديک دارند
|
سرمايه داري دولتي حاکم است
|
سرمايه داري دولتي بامالکيت بومي همزيستي دارد. |
ارتباط ميان دولت/بخش خصوصي
|
مستقل ازيکديگرند.بخش خصوصي گاهي بردولت نفوذداردودولت باقوانين دربخش خصوصي دخالت مي کند.
|
دولت وبخش خصوصي درهم تنيده اند.بخش خصوصي کاملاًدرفرايندهاي سياسي درگيراست.
|
هرکارخانه يک کميته حزب ويک کميته کاري دارد.ايدئولوژي به سلطه برنوآوري گرايش دارد.
|
بازرگاني ازخط مشي گذاران ومجريان برنامه هاتشکيل شده.سياست برمحيط خارجي حاکم است.
|
برنامه ريزي مرکزي
|
وجودندارد
|
دولت رهنمودهاي اداري رابه عهده دارد.
|
متمرکزوتحت حاکميت ايدئولوژي حزب کمونيست است.
|
متمرکزاست
|
سايرموارد
|
سياست خارجي ودفاعي براي نفوذدرحوزه تجارت به کارمي رود. |
رهبران دولتي وبخش خصوصي موقعيتهاي خودرامعاوضه مي کنند.نيازهاي اجتماعي اهميت زيادي دارند.شرکتهاي تجاري موجدوحدت بين دولت وبخش خصوصي اند. |
ديکتاتوري پرولتاريا،مرکزيت دموکراتيک،دموکراسي سوسياليستي،تمدن معنوي سوسياليستي،وجودانگيزه هاي نوآوري
|
دموکراسي قبيله اي حاکم است.گروههاي مداخله گرونفوذي عبارتنداز: روساي قبايل،نظاميان،دانشجويان،زنان واحزاب سياسي. |
فلسفه وجهت گيري مديريت:
در جدول 8-3 فلسفه وجهت گيري مديريت اين چهارکشورخلاصه شده است.درآفريقافلسفه مديريت نمونه بارزي ازنظريهxمک گرگوراست که برمبناي آن ازقدرت واختياردراداره کارکنان استفاده مي شود.سبک مديريت تحکم آميزوآمرانه است.بين مديريت وکارکنان توليدتمايزآشکاري ديده مي شود.صلاحيت تصميم گيري درمديران خلاصه مي شودکه ازميان نخبگان هستند.برمنافع مديران حداکثرکنترل تاکيدمي شود.افق زماني تصميم گيري کوتاه مدت است.کارکنان آفريقايي حس وفاداري کمي دارندوازنوآوري وريسک پذيري بيزارند.
ابعاد |
منطقه/کشور |
|||
آمريکاي شمالي |
ژاپن |
چين |
آفريقا |
|
نظريهyياx |
اغلب نظريهx |
نظريهy |
—- |
حاکميت نظريهx |
روش مديريت |
گرايش به شيوه مشارکتي |
مشارکتي |
مشارکت اجباري |
تحکم آميز |
اختيارتصميم گيري |
مديران اختيارتصميم گيري دارند |
مديربه تنهايي حق تصميم گيري ندارد |
مشارکت کارکنان اهميت دارد |
مديران تصميم مي گيرند. |
تاکيدبر |
منطقي بودن،مصلحت گرايي |
جمع گرايي |
جمع گرايي |
منافع مدير |
فاصله ميان مديروکارکنان توليد |
تمايزآشکار |
تمايزآشکارنيست |
—- |
تمايزآشکار |
جهت گيري مديريتي |
به سمت منافع مالکان است. |
مديران مراقب زيردستان اند |
منافع حزب وکارگران اهميت دارد. |
مديران وضع موجودرادوست دارند. |
افق زماني کوتاه مدت درمقابل بلندمدت |
کوتاه مدت |
بلندمدت |
کوتاه مدت |
کوتاه مدت |
مواردديگر |
تطبيق باگرايشات جديددرنظريه هاي مديريت |
—- |
مديران بايدصلاحيت سياسي وفني داشته باشند،همکاري مسالمت آميز |
وفاداري کم،بدعت گذاري درريسک پاداش ندارد،شرح وظايف شغلهامحدوداست. |
نتيجه گيري ازبررسي تطبيقي کشورها:
ازبررسي تطبيقي کشورهاچه نتايج مهمي استنباط مي شود؟
1.نتيجه اين تحقيق هم اختلاف زياددرابعادمحيطي ومديريتي بين سازمانهاي کشورهاي موردبررسي رانشان مي دهدوهم شباهتهايي بين آنهارا.
2.به دليل اختلاف بين کشورها،طرح سازماني وروشهاي مديريتي بايدمتناسب باموقعيت خاص هرمنطقه ياکشور تنظيم شود.
3.کشورهاومناطق ذکرشده رامي توان براساس ابعادمشترک درپژوهشهاي مديريت تطبيقي آينده ونيزدرتحقق واجراي راهبردمديريت جهاني مي تواند مفيد واقع شود.
تهیه و تنظیم: مدیریار “سایت جامع مدیریت”
خلاصه برداری کتاب: فاطمه حق شناس