گزارش ویژه مشرق
فیلم حاشیه اقیانوس آرام با داشتن سه المان اصلی یعنی زن شرقی به عنوان نماد تمدن شرق ،اقیانوس آرام و هنگکنگ بعنوان سرزمین شرق و هیولایی در قامت افسانههای شرقی (گودزیلا) جامعه شرقی را هدف اصلی خود قرار داده است تا در توجیه آن بر آید که کشورهای شرقی به خصوص آسیایی توانایی مراقب و حفظ امنیت خود را ندارند.
گروه گزارش ویژه مشرق- یکی از فیلمهای مطرح در سال 2013 که در جهت ایجاد توهم هژمونی غرب در جهان ساخته و در سراسر دنیا اکران شد فیلم Pacific Rim ساختهی دل ترو است. اهمیت این فیلم از جهت آن است که امریکا، این ابرقدرت رو به افول برای آنکه بتواند به بقای خود در جهان ادامه دهد ناچار است با کمک فیلمسازان خود آنچه که ایدئولوژی و اعتقادات خود میداند را به جهانیان القا کند. هدف از نوشتن این مطلب روشنگری نسبت به بخشی از آنچه فیلم Pacific Rim قصد القای آن را دارد است .
جنگ سرد – -جنگ نرم؛
جنگ سرد به تنشها، کشمکشها ما بین ایالاتمتحده، شوروی و همپیمانان آنها در طول دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ اطلاق میشود.(1) مفهوم جنگ سرد را یک صهیونیسم آلمانی- یهودیتبار به نام برنارد باروک (Bernard Mannes Baruch) که یک سیاستمدار آمریکایی نیز بود ابداع کرد.(2)
جنگ سرد در دورهی خود بر اساس مبانی فرهنگی و ایدئولوژیکی دو کشور آمریکا و شوروی رخ داد، در طول جنگ سرد دو قطب قدرت برتر در جهان هر یک به این عقیده بودهاند که ایدئولوژی آن در دیگری برتری دارد و نهایتاً در جهان باید یک ایدئولوژی برتر حاکم شود.
پس جنگ سرد جنگ ایدئولوژیها و تقابل دیدگاههای اومانیستی برتر در جهان بود، از این رو مفهوم جنگ سرد را میتوان در یک سؤال خلاصه کرد : آیا میتوان بر تفکر و ذهنیت انسانها در جهت منافع خود حکم رانی کرد؟
اکنون بعد از گذشت چند دهه از فروپاشی شوروی مفهوم جنگ سرد جای خود را به مفهومی به نام جنگ نرم داده است. در جنگ نرم نیز همانند آنچه دربارهی جنگ سرد گفته شد هدف تسخیر قلبهاست تا به این ترتیب قدرتهای جهان بتوانند بر تفکر و ذهنیت انسان ها در جهت منافع خود حکمرانی کنند.
یکی از اصلی ترین بازوهای کنترل ذهن رسانهها هستند.(3) امروزه هالیوود با ساختن سالانه بیش از 4 هزار فیلم سینمایی این امکان را برای محافل صهیونیستی فراهم کرده است تا فراهم بعضاً غیرانسانی خود را در جهان اشاعه دهند. (4)
یکی از فیلمهای مطرح در سال 2013 که در جهت ایجاد توهم هژمونی غرب در جهان ساخته و در سراسر دنیا اکران شد فیلم pacific rim ساختهی دل ترو است. اهمیت این فیلم از جهت آن است که امریکا، این ابرقدرت رو به افول برای آنکه بتواند به بقای خود در جهان ادامه دهد ناچار است با کمک فیلمسازان خود آنچه که ایدئولوژی و اعتقادات خود میداند را به جهانیان القا کند. هدف از نوشتن این مطلب روشنگری نسبت به بخشی از آنچه فیلم pacific rim قصد القای آن را دارد است .
شناسنامهی فیلم(5) :
نام: حاشیه اقیانوس آرام (Pacific Rim)
محصول : 2013
نویسنده و کارگردان: گیلرمو دل تورو (Guillermo del Toro)
هزینهی ساخت : در حدود $190,000,000
فروش جهانی : در حدود $406,744,226
ژانر : حادثهی، علمی تخیلی
خلاصه داستان : داستان « حاشیه اقیانوس آرام » در آینده رخ میدهد و در آن ما شاهد برخاستن بیگانگان فضای در قامت هیولایی بسیار بزرگ از اعماق اقیانوس هستیم که هدفش نابودی انسانها و استفاده از منابع بسیار ارزشمند آنان است.
انسانها نیز برای مقابله با این هیولاییها که ” کایجو ” نام دارد، متحد شدهاند و قرار هست تا روباتهای جنگی قدرتمندی به نام ” جیگرز ” که توسط ذهن دو انسان کنترل میشود را برای مبارزه با کایجو ، اعزام کنند.
دلایل اهمیت فیلم :
- الف) بزرگی پروژه و کمپانی صهیونیستی پشت آن
فیلمهای بلاک باستر به فیلمهای پر هزینهی گفته میشود که هر ساله در فصل تابستان توسط صنعت سینمایی غرب در سالنهای سینمایی اکران میشود.(6)
این فیلمها از دو جهت برای هالیوود ارزشمند است اول آن که چون این دست فیلمها دارای مخاطبین گسترده در سطح جهان هستند پس به واسطهی به نمایش گذاشتن آنها محافل صهیونیستی میتوانند ایدئولوژیها و هر آنچهها میخواهد را به جهانیان القا کرده و به این ترتیب به کنترل فکر و ذهن آنان بپردازند. اهمیت بعدی این قبیل فیلمهای بلاک باستری سود مالی است که این فیلم ها برای کمپانی های خود به همراه می آورند. به گونهی که در مدت زمان فروش خود در سراسر جهان چندین برابر هزینهی که صرف آنها شده است را به سمت کمپانی های سازنده بازگشت میدهد.
آخرین فیلم دل تورو با هزینه ی بیش از 190 میلیون دلار (بیشتر از 550 میلیارد تومان) سودی در حدود 400 میلیون دلار را نسیب کمپانی برادران وارنر کرده است. کپانی صیهویسنتی که در سال 1918 توسط مهاجران یهودی به آمریکا ساخته شده است. (7)از تولیدات این کمپانی می توان به فیلم های ضد ایرانی 300، اسکندر و همچنین فیلم های هری پاتر، امادنوس، ماتریکس که به القای افکار صیهونیستی در جهان می پردازند اشاره کرد. (8)
- ب) کارگردان :
گیلرمو دل تورو
گیلرمو دل تورو (Guillermo del Toro) یک کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه و رماننویس متولد 9 اکتبر 1964 در گوادالاجارا جالیسوکو ، مکزیک است. این کارگردان که به ملحد بودن خود نیز اعتراف کرده است در اکثر آثار خود به شیوعهای مختلف تبلیغ به شیطانپرستی میکند از جمله آثار این کارگردان میتوان به فیلمهای مانند: ستون فقرات شیطان، پسر جهنمی، هزارتوی پم و حاشیه اقیانوس آرام اشاره کرد. اهمیت دیگر گیلرمو دل تورو به جهت آنکه فیلمهای این کارگردان دوبله و چندین مرتبه از صدا و سیمایی جمهوری اسلامی پخش شده است چند برابر میگردد.
ج) موئلفه های که فیلم تلاش می کند به مخاطب خود القا کند تل تورو در غاالب فیلمهای خود به تبلیغ و اشاعهی شیطانگرایی (satanism) میپردازد اما در فیلم حاشیهی اقیانوس آرام القای مفاهیم غربی به مخاطب در شکل دیگری صورت میگیرد. از موئلفههای مطرحشده در فیلم میتوان موارد زیر را نام بود:
1. میلیتاریسم
2. آرماگدونیسم
3. گلوبالیسم و جهانی شدن
4. گاسموپولیتسم و جهان وطنی انسان آمریکایی
5. اصالت ذهن و سوبژکتیسم
6. ایجاد ترس از حمله ی بیگانه
در ادامه ی به بررسی اجمالی هر یک از آنها در فیلم می پردازیم :
میلیتاریسم (نظامی گری)
ميليتاريسم (Militarism ) (9) یا نظامیگری عبارت است از سیاست دولتهای سرمایهداری برای تحکیم و تقویت مداوم نیروهای نظامی و استفاده از نیروی نظامی در امور سیاسی و تدارک جنگهای اشغالگرانه. میلیتاریسم در عمل منجر به استقرار سیطره ارتجاعیترین و متجاوزترین عناصر سرمایه انحصاری بر حیات اجتماعی و سیاسی کشور میشود.
در نظامیگری با افزایش تواناییهای تکنولوژیک (و به طبع آن افزایش قدرت نظامی) جامعه به سمتی میرود که ارتش و گروههای نظامی در امور سیاسی دخالت میکنند. این پدیده در سطح فراگیری امروزه دامن جوامع غربی به خصوص امریکا را گرفته است به طوری که بر کسی پوشیده نیست که لابیهای فشار متعلق به کمپانی های اسلحهسازی امروزه نقش بسزای در تعیین سیاستهای آمریکا در تمامی عرصهها دارند.
امروزه نظامیگری در آمریکا به حدی گسترده شده است که کمپانی های اسلحهسازی با نفوذ به قلب سینمایی صنعتی آمریکا (هالیوود) محصولاتی را تولید و روانهی بازار میکنند که اهداف آنها را تأمین و تضمین کند. یکی از اهدافی که هالیوود برای کمپانی های اسلحهسازی تضمین میکند تلطیف وجود این کمپانی ها در اذهان جهانی و نشان دادن روحیهی نظامیگری به عنوان راه نجات جامعهی بشری است.
در همین راستا سالهاست شاهد اکران فیلمهای هستیم که شخصیت نخست آنها افرادی هستند که صاحبان کمپانی های اسلحهسازی میباشند. تونی استارک در فیلم مرد آهنی و بروس وین در سری فیلمهای بتمن ناجیهای هستند که جامعه را از خطرات دور میکنند ناجیهای سرمایهدار که صاحب کمپانی اسلحهسازی می باشند.
بر اساس همین روحیه نظامیگری فیلم حاشیهی اقیانوس آرام در سال 2013 اکران شد. در این فیلم نیز به شکلی گستردهتر شاهد پروپاگاندای میلیتاریسم هستیم. در فیلم حاشیهی اقیانوس آرام گروه متشکل از سربازان آمریکایی و چندملیتی مسئولیت حفظ جان مردم جهان را در برابر حملهی موجوداتی موسوم به کایجو را بر عهده دارند.
این سربازان دو به دو درون روباتهای غولپیکری به نام جیگرز جای میگیرند و با قدرت ذهن خود آنها را هدایت میکنند. رهبری این گروه به عهدهی فردی با اصالت آمریکایی – آفریقایی به نام مارشال استاکر است.(27) بعد از شکست روبات های جیگرز علارغم مخالفت مارشال استاکر شاهد انبار شدن آنها در پایگاهی نظامی نزدیک هنگکنگ هستیم در نهایت مارشال استاکر با از خود گذشتگی در برابر کایجو ها ایستادگی میکنند. و راه نفوذ آنان به درون جامعهی بشری را برای همیشه میبندد.
آرماگدونیسم
آرماگدون (ארמגדון) واژهای عبری است به معنای تپه شریفان یا کوه مجیدو . تپهای که در 20 مایلى جنوب، جنوب شرقى حیفا، قرار دارد و فاصله آن از دریاى مدیترانه، حدود 15 مایل است و از طرف دیگر در فاصلهی 55 مایلی تلآویو قرار دارد. (10)
آرماگدون در ادبیات عامهی مردم جهان به عنوان نبرد نهایی مابین خیر و شر شناخته میشود، نبردی که به پیروزی جبهه خیر منتج میشود. یهودیان با استناد به آیات تورات(11) خود را به عنوان قوم بر گزیده معرفی میکنند و اعتقاد دارند که اعمال آنها هرچه که باشد متناسب با خواست خداست.
این در حالی است که در اسلام واژهی بر گزیده تنها برای انبیاء خدا به کار رفته است “مانا خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید”. (12) و ملاک برتری هر فرد از فرد دیگر تنها تقوا معرفی شده است.(13) صهیونیستهای جهان به جهت آن که اعتقاد به برگزیده بودن خویش دارند علاقهی زیادی به نمایش در آوردن نبرد بین خیر و شر از خود نشان میدهند به طوری که اکنون حجم گستردهی از فیلمهای هالیوود مربوط به رویارویی دو جبههی خیر و شر است.
در برنامهی یهود برای القای نبرد خیر و شر یک نکته حائز اهمیت است و آن این که از یک طرف یهودیان خود را قوم بر گزیده و پیروز جبههی جنگ آرماگدون معرفی میکنند و از سوی دیگر در آثار سینمایی خود جبههی شر را هیولایی بیمنطق، خونخوار، وحشی و خارج از کنترل معرفی میکنند که باید هرچه سریع تر آنها را نابود کرد زیرا که وجود آنها برای امنیت جهان خطرناک است. در اثر این برنامهریزی است که اکنون اسرائیل در سرزمینهای اشغالی دست به هر نوع جنایت میزند و حتی زمانی که تصاویر این جنایات در معدود مواردی منتشر میشود جامعهی جهانی در برابر آن سکوت اختیار میکند.
زیرا که اذهان مردم جهان امروزهی هر گروهی را که مقابل رژیم صهیونیستی قرار گیرد هیولایی در پیش خود توصیف میکند که باید به هر وسیله نابود شود. فیلم حاشیهی اقیانوس آرام نیز در راستای همین برنامهریزی، تهیه و تولید شده است. حاشیهی اقیانوس آرام فیلمی است که در آن موجوداتی در قاموس هیولا جامعهی بشری را تهدید میکنند و بشر نیز برای بقای خود ناچار است آنها را نابود کرده تا امنیت پایدار را در جهان تضمین گردد. حال جالب آن است که نابودی این موجودات شریر همیشه بر عهدهی تمدن غرب میباشد حتی زمانی که این موجودات از مشرق زمین سر در بیرون آورند.
گلوبالیسم و جهانی شدن
جهانی شدن با پایهی اقتصادی و فرهنگی یک هدف را دنبال میکند و آن هم تحقق جامعهی جهانی است که در آن مرزها، فرهنگها، ایدئولوژیهای تمام جوامع از بین رفته و در یک نظم نوین جهانی همه در کنار یکدیگر زیر سایهی یک فرهنگ، یک قانون و یک ایدئولوژی زندگی کنند.(14) پس از فروپاشی شوروی آمریکا با اذعان به پایان یافتن تاریخ اعلام کرد که لیبرالیسم مکتب پیروز و نهایی در جهان است.(15)
آمریکا با این ادعا و همچنین دانستن خود به عنوان کد خدایی جهان به دنبال ایجاد نظم نوین جهانی است که در آن سبک زندگی آمریکایی و مکتب لیبرالیسم جز فرهنگ و زندگی تمام مردم جهان باشد. حال آنکه خود فرهنگ آمریکایی و سبک زندگی آمریکایی از درون دچار فروپاشی شده است.
جامعهی که در آن زن به عنوان کانون کوچکترین نهاد اجتماعی (خانواده) امنیت ندارد و از هر سه زن در آن جامعه یک نفر در طول عمر خود مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است(16) جامعهی که در ابعاد اقتصادی نیز دچار بحرانهای گسترده است و امروزه بدهی بیش از 17 تریلیون دلار را تجربه میکند(17). و از درون گرفتار جنبشهای مردمی مبارزه با سیستم سرمایهداری است.(18)
این چنین جامعهی ادعا میکند سبک زندگی آمریکایی برترین سبک زندگی است و نظام لیبرال سرمایهداری ایدئولوژی برتر در جهان میباشد. و تمامی اینها یعنی آمریکا در راستای همین طرز فکر می خواهد مابقی مردم جهان را گرفتار فرهنگ منحط و پوچ خود کند.
در فلسفه، گایا به قانونی گفته میشود که در آن زن نماد سرزمین و عقیده دانسته میشود.
همچنین در ادیان و فرهنگهای مختلف نیز زن نماد سرزمین و عقیده است به طوری که در سورهی مبارکهی بقره آیهی 223 داریم : زنان شما کشتزارهای شمایند. غرب در محصولات خود همواره از این قانون و قاعده بهره میبرد. در فیلم حاشیهی اقیانوس آرام یک شخصیت زن به نام ماکو موری وجود دارد .
این شخصیت چینی نماد تمدن شرق است. در این فیلم نشان داده میشود ماکو موری در کودکی تحت تعقیب یک جایکو قرار میگیرد او در حین فرار کردن از دست هیولا توسط مارشال استاکر که ژنرالی آمریکایی – آفریقایی سوار بر یک جیگرز است نجات مییابد.
در ادامه نیز مارشال استاکر فرزند خواندگی آن دختر بچه (ماکو موری) را به عهده میگیرد. در این فیلم ماکو موری نماد شرقی میباشد که در برابر مخاطرات خارجی توانایی دفاع از خود را ندارد شرقی که برای بقای خود نیاز به یک سرپرست دارد و آن سرپرست آمریکا در هیبت مارشال استاکر است.
اینگونه است که امریکا در راستای هدف جهانیسازی پایگاههای نظامی خود را در مشرق زمین مستقر میکند و با فیلمهای خود به مخاطب شرقی میقبولاند که آنها توانایی دفاع از خود را ندارند و نیاز به پایگاههای نظامی آمریکا در سرزمین خود هستند.
رخدادهای فیلم در حاشیهی اقیانوس آرام و در یک پایگاه نظامی در نزدیکی هنگکنگ اتفاق میافتد. هنگکنگ که ناحیهی خودمختار از کشور چین است.(19) از آن جهت مورد هدف فیلمسازان فیلم حاشیهی اقیانوس آرام قرار گرفته است زیرا بتوانند منظور خود را در خصوص آنچه دربارهی قانون گایا گفته شد با صدای بلندتر به گوش مخاطب برسانند.
کایجو در زبان ژاپنی به هیولا اطلاق میشود.(20)
انتخاب نام کایجو برای هیولاهای فیلم که در شکل و شمایل گودزیلا ظاهر میشوند نیز به خاطر اهداف امپرایستی آمریکا در جهت جهانی شدن است زیرا اینگونه مخاطب شرقی راحت تر با فیلم ارتباط بر قرار میکند.
و احساس عدم امنیت به او القا میشود. همچنین با مشاهدهی این دست فیلمها مخاطب شرقی راحت تر وجود نیروهای نظامی و پایگاههای نظامی را در کشور خود قبول میکند(22) حال این که وجود پایگاه نظامی یک کشور در کشوری دیگر عملاً تجاوز به خاک آن کشور و نشاندهندهی ضعف حاکمیت درون آن کشور است.
مرکز مطالعات مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار سندی سه مسئلهی که به دنبال جهانی شدن ایجاد میشود را به شرح زیر اعلام کرد(23):
- 1- مشروع سازی اقدامات آمریکا جهت ایجاد و حفظ نظم جهانی که به آمریکا این فرصت را میدهد, حداکثر بهرهبرداری مادی و غیرمادی را از ساختار بینالمللی بکند.
- 2- وسیله خنثیسازی عقاید و نیروهای معارض که مخالف اندیشه نظم نوین آمریکایی و چالشگر رهبری جهانی آمریکا هستند.
- 3- استیلای فرهنگی که وسیلهای است برای ایجاد ساختارهای فرهنگی مشابه در دیگر جوامع و از طریق آن, ایجاد نخبگانی که جهت حفظ منافع مشترک خود و آمریکا وارد یک ائتلاف تاریخی میشوند.
در فیلم حاشیهی اقیانوس آرام شاهد آن هستیم که مسئلهی جهانی شدن در لوای تهدیدی واحد برای امنیت جهان به شکل کامل آن به تصویر کشیده شده است. در این فیلم با جامعهی طرف هستیم که دیگر مرزبندی در آن وجود ندارد و همه تحت فرماندهی واحد به سر می برند.
کاسموپولیتسم و جهان وطنی انسان آمریکایی
انسان غربی در اتوپیایی ذهن خود دو مؤلفه را پرورش میدهد نخست آن که جهان وطن اوست و دوم آن که او کدخدا و منجی جهان است. بر اساس این تفکر است که آمریکا همواره برای دیگر دولتهای جهان تصمیم سازی میکند یا این که این اجازه را به خود میدهد تا از همهی مردم جهان حتی از همپیمانان خود شنود کند.
در فیلم حاشیهی اقیانوس آرام نیز روحیهی جهان وطنی انسان آمریکایی سایه افکنده است. در این فیلم شاهد حضور گروهی از نظامیان غالباً آمریکایی هستیم که منجی جامعهی بشری به خصوص شرق میباشند.
اصالت ذهن و سوبژکتیسم
در نظام اومانیسمی برای فرار از وجود خدا و حذف خدا از بطن زندگی شیوهی اصالت دادن به ذهن مورد توجه قرار گرفته شده است. در تفکر سوبژکتیوته اصالت به ذهن و شناخت ذهنی داده میشود و هر آنچه که خارج از محدودهی ذهن و کنترل ذهنی قرار گیرد مردود دانسته میشود.
از نگاه هگل سوبژکتیویته را اعم از ابژکتیویته قرار میدهیم؛ در نتیجه سوبژکتیویته میشود خود بنیادی ذهن بشر؛ یعنی انسان بشود بنیاد عالم و هرچه را که میبیند از دید آگاهی به عنوان فاعل شناسا ببیند. در نتیجه هگل معتقد است هرچه که بیرون از آگاهی من قرار میگیرد اصلاً وجود ندارد. اینگونه انسان بنیان عالم میشود.
تفکر سوبژکتیویته گامی اساسی در جهت بسط تفکر سکولاریسم در جوامع غربی بوده است. عمل نفوذ تفکر اصالت ذهن در فرهنگ جوامع غربی به حدی است که عمدهی آثار سینمایی تولیدشده توسط آنان دارای ردههای از این تفکر میباشد. از جمله آثاری که به القا و بسط سوبژکتیویته در جهان میپردازند میتواند فیلمهای نظیر ماتریکس، آواتار،تلقین اشاره کرد.
فیلم حاشیهی اقیانوس آرام نیز در دل خود ردههای از تفکر اصالت ذهن را پرورش میدهد در این فیلم با روباتهای غولپیکری به نام جیگرز رو به رو هستیم که توسط ذهن دو خدمهی آن هدایت میشود. در مانیفست این فیلم قدرتمندترین ابزار مبارزه ذهن بشر معرفی میشود. ذهنی که در غالب روباتهای عظیم تجسم مییابد و جامعهی بشری را نجات میدهند.
همچنین در انتهای فیلم حاشیهی اقیانوس آرام گروهی تحقیقاتی با هک کردن ذهن یک جایکو به اسرار سرزمین آنها پی میبرد و تیم جیگرز ها با استفاده از همین اطلاعات بر آمده از ذهن هیولاها موفق به شکست آنها میشوند. بنابراین از دیدگاه این فیلم پیروزی نهایی تنها زمانی صورت میپذیرد که بتوان به درون ذهن دشمن رخنه کرد و برتری ذهنی خود را به او نشان داد.
ایجاد ترس از حمله ی بیگانه
آمریکا به عنوان کشوری که در 151 کشور جهان جمعاً ۸۵۰ پایگاه نظامی و ایستگاه نظامی دارد. و به عنوان کشوری که به طور رسمی در خاک ۵۳۰۰ پایگاه نظامی دارد.(24)
همواره از طریق دو جبهه از افکار عمومی مورد سوال و تحت فشار است. نخست افرادی که در داخل خاک آمریکا زندگی می کنند به خصوص افرادی که فرزندان خود را برای خدمت به این پایگاه های نظامی می فرستند به طوری که اوج این اعتراضات امروزه به درون خود نظامیان آمرکیایی نیز رخنه کرده است.(25)
دستهی دوم مردم کشورهای که آمریکا در خاک سرزمین آنها پایگاه نظامی و نیروی نظامی دارد.(26) سؤالی که این دو دسته افکار عمومی در جهان آن را متوجهی دولتمردان آمریکا میکنند آن است که چرا و چه نیاز به این تعداد پایگاه نظامی و نظامیگری است. حال آنکه دولتمردان آمریکایی در دروغی آشکار مجبور به اذعان آن هستند که امنیت جهان در گروی نظامیگری آنهاست(حال آنکه حقیقت در اهداف آنها نهفته است).
در همین راستا است که سلطهطلبان آمریکایی از ابزار رسانه بهره میجویند تا با اغوای افکار عمومی در جهان این دروغ آشکار خود را تبدیل به توهمی در ذهن مخاطب خود کنند. تا مخاطب با این وهم اخت بگیرد که همواره جهان و جان و سرزمین آنان مورد تهدید است و آمریکا منجی و نجاتدهندهی آنان میباشد.
فیلم حاشیهی اقیانوس آرام نیز در همین راستا تولید و پخش شده است و همانند بسیاری دیگر از آثار دههی اخیر در هالیوود این هدف را دنبال میکند که در دل مخاطب خود ترس از حملهی توهمی را نهادینه کند تا دولتمردان و شرکتهای اسلحهسازی غربی بتوانند اهداف امپریالیستی خود را تأمین و تضمین کنند.
نتیجهگیری:
فیلم حاشیهی اقیانوس آرام با داشتن سه المان اصلی یعنی زن شرقی به عنوان نماد تمدن شرق، اقیانوس آرام و هنگکنگ به عنوان سرزمین شرق و هیولایی در قامت افسانههای شرقی (گودزیلا) جامعه شرقی را هدف اصلی خود قرار داده است تا در توجیه آن بر آید که کشورهای شرقی به خصوص آسیایی توانایی مراقب و حفظ امنیت خود را ندارد و وجود صدها پایگاه نظامی آمریکا در شرق نیز به خاطر ایجاد ثبات امنیت و به دنبال آن ایجاد نظم نوین جهانی است.
منابع:
2. http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/biography/baruch.html
3. Joseph Nye’s book describing the concept of “soft power”
4. http://www.imdb.com/search/title?at=0&countries=us&sort=moviemeter,asc&title_type=feature&year=2013
5. http://www.imdb.com/title/tt1663662/
6. http://en.wikipedia.org/wiki/Blockbuster_(entertainment)
7. http://www.jewoftheweek.net/2013/03/07/jews-of-the-week-the-warner-brothers/
8. http://www.warnerbros.com/
9. http://dictionary.die.net/militarism
10. http://www.bloganavazquez.com/tag/anales-tutmosis-iii/
12. آل عمران، 33
13. حجرات، 13.
17. http://www.usdebtclock.org/
18. http://occupy.ir/
19. http://en.wikipedia.org/wiki/Hong_Kong
20. Kaiju (怪獣 kaijū?) is a Japanese word that literally translates to “strange creature”. However, the word kaiju has been translated and defined in English as “monster”
21. Godzilla (ゴジラ Gojira?) (/ɡɒdˈzɪlə/; [ɡoꜜdʑiɽa] is a Kaiju first appearing in Ishirō Honda’s 1954 film Godzilla.
22. http://www.globalresearch.ca/737-u-s-military-bases-global-empire
23. http://www.csr.ir/departments.aspx?abtid=07&depid=44&semid=838
26. http://www.nytimes.com/2013/03/17/world/asia/objections-to-us-troops-intensify-in-afghanistan.html?_r=0
27. http://pacificrim.wikia.com/wiki/Stacker_Pentecost