اصلاح الگوی مصرف در بخش تقاضای انرژی کشور

نویسنده: روح الله تولايی

چکيده:
امسال اولين سال از دهه‏ى چهارم انقلاب اسلامي مي باشد و به دليل آمادگي بسيار وسيع و عظيمي که در کشور وجود دارد، به نام «دهه‏ى پيشرفت و عدالت» ناميده شده است. از آن جا که اقدام اساسى در زمينه‏ى پيشرفت و عدالت، مسئله‏ى مبارزه‏ى با اسراف، حرکت در سمت اصلاح الگوى مصرف، جلوگيرى از ولخرجى‏ها و تضييع اموال جامعه مي باشد؛ سال 1388 از سوي رهبر فرزانه انقلاب به نام سال «اصلاح الگوي مصرف» نام‌گذاري شده است. اين مقاله به بررسي تطبيقي و توسعه‌اي راهکارهاي کاربردي غيرقيمتي اصلاح الگوي مصرف در بخش انرژي کشور مي پردازد.
به‌طور کلي، اتخاذ سياست ها و راهکارهاي اصلاح الگوي مصرف در حوزه انرژي در 2 بخش عرضه انرژي و تقاضاي انرژي قابل بررسي و اجرا مي باشد. يافته هاي تحقيق حاضر نشان مي دهد در کشور ايران به دليل اينکه تقريباً تمام زنجيره تامين و عرضه انرژي در اختيار دولت مي باشد، دولت مي تواند با انجام تحقيقات علمي و هدفمند کردن سرمايه گذاري ها در بخش انرژي و به کارگيري فناوري هاي نوين در مدت زمان نسبتاً کوتاهي به ميزان قابل توجهي در کاهش مصرف انرژي موفق عمل نمايد. بخش تاثيرگذار ديگر در کاهش مصرف انرژي، مديريت تقاضاي انرژي مي باشد که در اين بخش نيز راهبردهاي متعددي از جمله قيمت‌گذاري، آموزش، فرهنگ، پاداش، هنجار، سبک زندگي، استفاده از انرژي هاي نو و تجديدپذير، استفاده از تکنولوژي هاي جديد، استفاده بهينه از مواد و بازيابي آن ها و… وجود دارد.

مقدمه:
کشور ايران داراي منابع و ذخاير بزرگ انرژي است. در حال حاضر بيش از 85 ميدان نفتي کشف شده در کشور وجود دارد و از لحاظ ذخاير گازي، ايران دومين مقام را در ميان کشورهاي جهان دارد. ذخاير گازي باقيمانده در ايران در حدود 2616 تريليون متر مکعب تخمين زده شده است. منابع ديگر انرژي مانند ذغال سنگ و… نيز در کشور به ميزان قابل توجهي وجود دارد.
روند موجود رشد بي رويه مصرف انرژي در کشور، ايران را از يک کشور صادر کننده انرژي به يک کشور وارد کننده تا قبل از افق 1400 تبديل خواهد نمود. براي مقابله با اين تهديد، اجراي راهکارهاي بهينه سازي انرژي و اصلاح الگوي مصرف انرژي ضروري است. بدين ترتيب حضور ايران در بازارهاي بين المللي انرژي نيز براي بلند مدت تضمين خواهد شد. بهينه سازي انرژي يک صنعت پر سود و کم هزينه براي اقتصاد ملي است و ترويج آن اشتغال زايي گسترده اي را به دنبال دارد. ايجاد امنيت انرژي و کاهش آلودگي محيط زيست از ديگر مزاياي اجراي راهکارهاي بهينه سازي مصرف انرژي است.
با توجه به افزايش مصرف انرژي در ايران، محدود بودن منابع طبيعي، حرکت در راستاي طرح توسعه پايدار و حفظ محيط زيست بايد تا حد امکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژي جلوگيري شود. براي اين منظور بايد در زمينه استفاده بهينه از منابع انرژي در کشور ضمن شناخت راهکارهاي مناسب براي کاهش مصرف انرژي قدم هايي برداشته شود. با توجه به نقش حياتي انرژي براي جوامع بشري و نقش بسيار تاثيرگذار انرژي در پيشرفت و توسعه پايدار کشورها، امروزه استفاده بهينه از منابع انرژي جهت رفع نيازهاي جامعه انساني نيازمند روي آوري به مديريت انرژي و بهينه سازي مصرف آن است.
مديريت انرژي عامل تأمين، مصرف بهينه و حفظ انرژي بوده و عبارت است از مجموعه اقداماتي که در جهت کاربرد مؤثر از منابع انرژي موجود صورت مي گيرد که اين اقدامات شامل: صرفه جويي انرژي، مصرف انرژي و جايگزيني منابع انرژي مي گردد. (محمدي‌ اردهالي، 1382)

ضرورت و اهميت:
براي ارزيابي کارايي بهره برداري در مصرف انرژي کشورها، از يک آمار مقايسه‌اي استفاده مي شود که در آن شدت مصرف انرژي در ايران، با چند کشور در حال توسعه و صنعتي جهان مقايسه شده است. آمارهاي داخلي و بين المللي در مورد شدت مصرف انرژي در ايران نشان مي دهد که مصرف انرژي در بخش‌هاي مختلف اقتصادي ايران در سال‌هاي گذشته، روند فزاينده رو به رشدي را داشته است. بر اساس گزارشي که انجمن جهاني انرژي (World Energy Council) در سال 2008 با عنوان “سياست هاي بهره وري انرژي در کشورهاي جهان” منتشر کرده است؛ اطلاعات مقدار توليد ناخالص داخلي انرژي و شدت مصرف انرژي در بازه زماني سال 1990 تا 2006 براي کشور هاي دنيا در يک نمودار ارائه شده است. (WEC, 2008) در اين نمودار کشور جمهوري اسلامي ايران بيشترين افزايش شدت مصرف انرژي را در بين کشورهاي دنيا دارا مي باشد که ادامه اين روند در سال هاي آينده مي تواند براي اقتصاد کشور بسيار بحران آفرين باشد و کشور ايران را از يک کشور صادر کننده به يک کشور وارد کننده منابع انرژي تبديل خواهد کرد.

با توجه به اينکه متوسط شدت رشد انرژي در جهان حدود 4/0 مي باشد، اين رقم در کشور ايران بيش از 6/0 برآورد گرديده است؛ لذا مي توان گفت که در کشور ما پتانسيل بالقوه در بهينه سازي و اصلاح الگوي مصرف انرژي در بخش هاي مختلف تا مرز يک سوم (33%) وجود دارد که درآمد حاصل از اين امر سالانه حدود 5 ميليارد دلار که معادل تمام بودجه عمراني کشور مي باشد، تخمين زده شده است. در حالي که طي دو دهه اخير شدت مصرف انرژي الکتريکي در کشور ما ساليانه حدود 7/0 بوده است، مقايسه آماري نشان مي‌دهد که شدت مصرف انرژي تقريباً 2 برابر شدت رشد انرژي در جهان است. بنابراين، اهميت مديريت انرژي و اصلاح الگوي مصرف در بخش انرژي کشور محرز و انکار ناپذير مي باشد.

بدون شک مسئوليت خطيرکارشناسان بخش انرژي در کشور، طراحي و معرفي راهکارهاي بهينه سازي مصرف انرژي است؛ به‌گونه‌اي که بدون کاهش رفاه و برخورداري از خدمات انرژي تلفات انرژي کاهش يابد. اين مهم زماني حاصل مي شود که نگاه به انرژي به مثابه سرمايه اي ملي باشد و برخورد علمي با آن جاي خود را به قضاوت‌هاي سليقه‌اي و بخشي ندهد. راهکارهاي اجرايي بهبود و ارتقاء کارآيي انرژي را مي توان در 2 بخش راهکارهاي قيمتي و راهکارهاي غيرقيمتي تقسيم‌بندي نمود. با توجه به اينکه راهکارهاي قيمتي و سياست هاي قيمتگذاري به دليل پيچيدگي هاي خاصي که در اقتصاد ايران وجود دارد بسيار مشکل است و غالباً هم همراه با سعي و خطا بوده و تبعات اقتصادي فراواني را براي جامعه دارا مي باشد، لذا شناسايي راهکارهاي غيرقيمتي اصلاح الگوي مصرف انرژي در ايران مي تواند گزينه مناسب تر و سهل الوصول تري باشد که تبعات اقتصادي منفي کمتري را به همراه خواهد داشت.

يافته هاي تحقيق:
به طور کلي يافته هاي تحقيق حاضر در زمينه راهکارهاي کاربردي غيرقيمتي اصلاح الگوي مصرف انرژي در جمهوري اسلامي ايران در 5 بخش ارائه مي شود:

1- راهکارهاي قوانين و مقررات
دولت مي تواند با وضع قوانين و مقررات خاص در بخش انرژي کشور به اصلاح الگوي مصرف انرژي دست يابد. بخش عمده اين قوانين که در کشور هاي ديگر نيز مورد استفاده قرار مي گيرند، عبارتند از:
تأسيس نهادهاي کارايي انرژي، برنامه‌هاي ملي کارايي انرژي، اعمال کدهاي ساختماني اجباري و اختياري و تهيه تأييديه‌هاي ساختماني الزامي، برچسب‌‌گذاري استانداردهاي کارايي براي وسايل و تجهيزات، اقدامات مالياتي، يارانه‌هاي تشويقي و محرک هاي پولي.

2- راهکارهاي فرهنگ سازي
فرهنگ عبارت است از مجموعه اي از نمادها، نهادها و روش ها در يک جامعه که تعيين و تنظيم کننده رفتار انسان‌هاي آن جامعه مي باشد. البته اين نمادها ممکن است ناملموس باشند مانند تلقيات، باورها، ارزش ها و غيره. بهسازي فرهنگ مصرف انرژي در حالت کلي تابع موارد يا مؤلفه هاي زير است:
2-1- ارتقاء آگاهي هاي عمومي مصرف کنندگان در مورد انرژي هاي اوليه.
2-2- راهنمايي و هدايت مصرف کننده‌ها در جهت مصرف منطقي و بموقع انرژي.
2-3- بهبود فرهنگ استفاده از وسايل و تجهيزات (دانش فني) مصرف کننده انرژي و رعايت اصول بهره برداري صحيح و نگهداري و تعميرات پيشگرانه وسائل مصرف کننده انرژي.
2-4- آگاهي مصرف کنندگان از روش هاي صرفه‌جويي انرژي در جهت کاهش تلفات آن.
2-5- سازمان هاي دولتي و غيردولتي (خصوصاً سازمان هاي بزرگ) مديريتي به نام “مديريت صرفه جويي انرژي” را در واحدهاي خود ايجاد نمايند که وظيفه اش بررسي نحوه مصرف انرژي در سازمان و کاهش اتلاف منابع انرژي با به کارگيري آموزش هاي تخصصي در سازمان مربوطه باشد.
2-6- جايگزيني انرژي الکتريکي با ساير انرژي ها در محيط مصرف.
2-7- ايجاد انگيزه و رغبت مصرف کنندگان در جهت باروري روحيه همبستگي، وفاق، مشارکت و احساس مسئوليت اجتماعي به عنوان تلقيات و باورهاي ارزشي در جامعه.
2-8- ترويج اعتقادات ديني: به عقيده‌ي بسياري از صاحب‌نظران با توجه به نقش عمده فرهنگ و اعتقادات ديني در آموزش پذيري جامعه، راهکار نهايي پايان دادن به بهره برداري بي حد و حصر انسان از منابع طبيعي و ايجاد روحيه‌ي مسؤليت پذيري مشترک جهت حفاظت محيط زيست، احياء فرهنگ هاي اصيل ملل و رويکرد به تعاليم ديني و بهره گيري از رهنمودهاي اديان الهي است.
2-9- افزايش آگاهي مصرف کنندگان در زمينه خريد وسائل مصرف کننده انرژي و مقدار مصرف آن ها.
2-10- تعليم هنجارهاي رفتاري، ارتقاء رشد فکري مردم و اصلاح سبک زندگي مردم در جهت درک ارزش هاي منابع انرژي از طريق رسانه ها، در قالب برنامه ها با مقالاتي که تحت نظر متخصصين با تجربه و آگاه تهيه شود و در عين حال سعي گردد اسراف منابع انرژي به عنوان رفتاري کوته فکرانه و غيرعقلايي به مردم شناسانده شود.

3- راهکارهاي آموزش
به طور کلي راهکارهاي آموزش جهت اصلاح الگوي مصرف در بخش انرژي کشور به 2 بخش آموزش هاي عمومي و آموزش هاي تخصصي تقسيم مي شود.
3-1- آموزش هاي عمومي: دولت بايد در يک برنامه گسترده در رسانه‌هاي گروهي و تبليغاتي و درکتاب هاي درسي ميزان اتلاف منابع انرژي به اطلاع مردم رسانده شود و فرهنگ صرفه جوئي و تلف نکردن منابع انرژي در مردم و به ويژه در نوجوانان و جوانان پرورش داده شده و روش هاي استفاده صحيح از اين منابع به آنان آموخته شود.
3-2- آموزش هاي تخصصي: با توجه به تجربيات کشورهاي موفق و پيشرو و نيز نتايج مطلوب ارزيابي دوره هاي آموزشي تخصصي برگزار شده مديريت انرژي براي کارشناسان و مديران انرژي در برنامه هاي پنج‌ساله دوم و سوم توسعه کشور، ضرورت استمرار و ارتقاء اين دوره هاي بنيادين به صورت آموزش هاي تخصصي و کاربردي مديريت انرژي در کشور به اثبات رسيده است. برخي از نتايج حاصل از برگزاري دوره هاي آموزشي تخصصي مديريت انرژي در کشور عبارتند از:
•انتقال دانش و فرهنگ بهينه سازي انرژي.
•انتقال دانش در خصوص تکنولوژي هاي نوين بهينه سازي انرژي در تمامي بخش هاي مصرف.
•فرهنگ سازي در صنايع کشور به منظور استفاده بهينه از انرژي.
•اجراي اقدامات بدون هزينه و کم هزينه فراوان کاهش مصرف انرژي در صنايع کشور.
•کاهش مصرف ويژه انرژي (SEC) و هزينه هاي انرژي در صنعت کشور. (مرکز ملي آموزش مديريت انرژي، 1385)

4- راهکارهاي کاهش تلفات انرژي
بخشي از انرژي داخلي که استخراج گرديده و يا بدون پالايش و تبديل مورد استفاده قرار مي گيرند را انرژي اوليه (Primary Energy) مي گويند. به عبارت ديگر، ان رژي اوليه صورتي از انرژي است که در طبيعت در دسترس مي باشد. انرژي اوليه شامل نفت خام، گاز طبيعي غني، مايعات گازي، زغال سنگ سخت، برق آبي، انرژي هسته اي، انرژي خورشيدي، انرژي زمين گرمايي و سوخت هاي سنتي مي باشد.
همچنين انرژي نهايي (Final Energy) بيانگر مصرف انرژي توسط مصرف کننده در بخش هاي مختلف است که از بخش انرژي اوليه و انرژي ثانويه (Derived Energy) تامين مي گردد. به عبارت ديگر انرژي نهايي عبارت است از هر نوع انرژي (اعم از اوليه يا ثانويه ) که پس از کسر تلفات توزيع و مقادير ذخيره شده، براي خريد در دسترس مصرف کننده قرار مي گيرد؛ مانند بنزين موجود در جايگاه هاي فروش يا برقي که در دسترس خانوار قرار دارد. بنابراين رابطه زير بين انرژي اوليه و انرژي نهايي برقرار است:
انرژي نهايي + تلفات تبديل (Transformation Losses) + تلفات انتقال و توزيع (Transmission and Distribution Losses) = انرژي اوليه
در تبديل انرژي نهايي، انرژي مورد نياز وارد فرآيندي مي شود که بر اساس بازده تجهيزات و دستگاه هاي مصرف کننده، و براي انتقال انرژي بخشي از آن تلف شده و مابقي مورد استفاده قرار مي گيرد که اين اتلاف انرژي تقريباً غير قابل اجتناب است؛ اما مي توان به کارگيري راهکارهايي اين اتلاف را کاهش داد. اگرچه ممکن است برخي از اين راهکارها هزينه هاي متوسط و بالايي داشته باشند؛ منتها با صرفه جويي که در مصرف انرژي به همراه دارد، علاوه بر مزاياي ذکر شده براي چرخه اقتصاد کشور، طي يک دوره زماني مبلغ هزينه شده بازگشت داده خواهد شد و از آن به بعد هم داراي سود اقتصادي خواهد بود.
براي مثال به دليل غير استاندارد بودن آسفالت اغلب بزرگراه ها و جاده هاي کشور، سالانه انرژي بسياري در بخش حمل و نقل به دليل استحکاک زياد وسايل نقليه تلف مي شود. در صورتي که با صرف هزينه بيشتر و ساخت آسفالت هاي استاندارد علاوه بر ماندگاري بيشتر به دليل استحکاک کمتر موجب کاهش مصرف سوخت و انرژي در وسايل نقليه مي‌گردد.
همچنين براي مثال به دليل اينکه تلفات انرژي در انتقال گاز کمتر از تلفات انرژي در انتقال برق مي باشد، لذا چنانچه به جاي اينکه در مناطق نفت خيز جنوب کشور منابع گازي به برق تبديل شود و سپس جهت مصرف به شهرهاي بزرگ مانند تهران انتقال يابد، همان گاز توليدي به پالايشگاه هاي نزديک آن شهرهاي بزرگ منتقل شود و سپس از آن برق توليد گردد در انتقال انرژي تلفات بسيار کمتر خواهد شد.

5- راهکارهاي بهره گيري از انرژي هاي تجديدپذير
در سال‌هاي آتي به دليل بحران‌هاي سياسي، اقتصادي و مسائلي نظير محدوديت دوام منابع تجديد‌پذير، نگراني‌هاي زيست‌محيطي، ازدياد جمعيت و رشد اقتصادي؛ تأمين تقاضاي انرژي از مباحث کلي مي‌باشد که برنامه‌ريزان انرژي را در يافتن راه‌کارهاي مناسب جهت استفاده بيشتر از انرژي‌هاي تجديدپذير در صورت موجود بودن پتانسيل در منطقه و اقتصادي بودن استفاده از آن جهت کاهش مصرف انرژي هاي فسيلي، به اين امر سوق خواهد داد که در برنامه‌هاي آتي به کارگيري اين نوع انرژي با تأمل بيشتري بررسي گردد. انرژي‌هاي نو شامل انرژي بادي، خورشيدي، بيوماس و بيوگاز، انرژي هيدروژني، زمين گرمايي، انرژي آبي و جزر و مد دريا مي‌باشند که در ادامه وضعيت اين انرژي ها در ايران بررسي مي‌گردد:

5-1- انرژي‌هاي بادي
ايران کشوري با باد متوسط است که برخي از مناطق آن باد مناسب و مداومي براي توليد برق دارد. از انرژي‌هاي بادي جهت توليد الکتريسته و نيز پمپاژ آب از چاه‌ها و رودخانه‌ها، آرد کردن غلات، کوبيدن گندم، گرمايش خانه و مواردي نظير اين‌ها مي‌توان استفاده نمود. لکن هزينه غير اقتصادي استفاده از اين انرژي به خصوص در ماشين‌هاي بادي، به کارگيري از اين انرژي را محدود ساخته است.

5-2- انرژي خورشيدي
با توجه به اولويت‌هاي اقتصادي، تکنولوژي ساخت و مشخصه‌هاي خاص هر يک از نيروگاه‌هاي خورشيدي، عمدتاً دو نوع نيروگاه خورشيدي دودکش و سهموي خطي براي شرايط ايران مورد تحليل اقتصادي قرار گرفته است.کشور ايران روي کمربند خورشيدي جهان قرار گرفته است و يکي از کشورهايي است که از تابش نور خورشيد با قدرت و توان مطلوب برخوردار مي‌باشد. با توجه به اينکه ايران کشور کوهستاني است و اکثر نقاط آن در ارتفاعي بالاتر از 1000 متر از سطح دريا واقع شده‌اند، توان دريافتي از تابش نور خورشيد آن بيشتر خواهد بود. طرح‌هاي خورشيديدر ايران شامل نيروگاه دريافت کننده مرکزي، سهموي خطي و سيستم فتوولتاييک و آبگرمکن‌هاي خورشيدي مي‌باشند. (سازمان بهينه سازي مصرف سوخت کشور، 1382، ص68)

5-3- بيوماس و بيوگاز
زيست توده، اصطلاحي در زمينه انرژي براي توصيف کليه محصولات ناشي از فتوسنتز در ميان انوع منابع تجديدپذير مي‌باشد که برخي از آنها عبارتند از:

5-3-1- محصولات و ضايعات کشاورزي
سالانه مقدار زيادي محصولات کشاورزي توليد مي‌گردد و ضايعات آن نيز بسيار زياد مي‌باشد که بسياري از آنها مجدداً استفاده نمي‌گردد. از يک لحاظ ضايعات کشاورزي را مي‌توان به دو دسته تقسيم کرد. ضايعات حاصل در مزارع يا کشتزارها و يا خارج از مزارع. ضايعات حاصل در مزارع به عنوان کود مورد استفاده واقع مي‌شوند؛ ولي فرآورده‌هاي انرژي‌زاي مهم که از محصولات و ضايعات کشاورزي به دست مي‌آيند الکل و بيوگاز مي‌باشند.

5-3-2- ضايعات و فاضلاب‌هاي صنعتي
اين مورد شامل پساب‌هاي کارخانجات مختلف مثل صنايع نساجي، الکل‌سازي،چوب و کاغذ و پساب صنايع غذايي مانند آب پنير، ملاس و تفاله ميوه‌ها مي‌باشد. در پساب کارخانجات مذکور ميزان زيادي زيست‌ توده وجود دارد که از آنها براي توليد انرژي و غذاي دام مي‌توان استفاده کرد. در مورد توليد انرژي بيشتر مسئله توليد الکل از اين پساب مطرح است. در ايران مقادير زيادي تفاله و ضايعات ميوه توليد مي‌شود که دفع آن مشکلات زيست محيطي فراواني را ايجاد کرده است.

5-3- ضايعات جامد، فاضلاب‌ها و فضولات دامي
ضايعات جامد شهري، زباله‌ها را شامل مي‌شوند که شامل دو نوع، زباله‌هاي معمولي و ويژه مي‌باشند.
الف) زباله‌هاي معمولي، مانند زباله‌هاي منازل، زباله‌هاي حجيم خانگي، زباله‌هاي غيرآلوده بيمارستاني، زباله باغ‌ها و گلخانه‌ها و زباله بخش کسبه و ادارات مي‌باشد.
ب) زباله‌هاي ويژه، مانند زباله‌هاي صنعتي، نخاله‌هاي ساختماني، لاستيک‌هاي فرسوده، مواد راديواکتيو و زاله‌هاي آلوده بيمارستاني.
بهترين روش براي حذف ضايعات جامد و استفاده بهينه از آنها تهيه کمپوست است که توسط ميکروارگانيسم‌‌هاي مختلف در حضور رطوبت و گرما در شرايط هوازي صورت مي‌گيرد. با حجم بسيار زياد زباله شهرهاي بزرگ در ايران، روش کمپوست مقرون به صرفه خواهد بود. در کشورهاي مختلف از روش‌هاي گازي کردن و پيروليز جهت تبديل ضايعات جامد به گاز استفاده شده است. گاز ايجاد شده در ژنراتورها و توربين‌هاي بخار نهايتاً به برق تبديل شده و مورد استفاده قرار گرفته است. پسماندهاي آشپزخانه منبع مناسبي براي توليد بيوگاز هستند. بيوگاز حاصل، مي‌تواند جايگزين سوخت‌هاي فسيلي آشپزخانه گردد.

5-4- انرژي زمين گرمايي
انرژي زمين گرمايي از حرارت حاصل از تجزيه مواد راديواکتيو، هسته مذاب کره، کوهزايي و واکنش‌هاي درون زمين سرچشمه مي‌گيرد. موقعيت مخازن انرژي زمين گرمايي اکثراً بر کمربند زمين لرزه جهان منطبق مي‌باشند. بنابراين با توجه به اينکه ايران روي کمربند زلزله قرارداد پتانسيل قابل توجهي در اين زمينه برخوردار است. وجود کوه‌هاي آتشفشاني و چشمه‌هاي آب گرم در اکثر نقاط ايران، نشان‌دهنده پتانسيل زمين‌ گرمايي ايران است.

5-5- انرژي هيدروژني
الکتريسته و حرارت مورد نياز براي توليد هيدروژن به روش‌هاي متفاوت (الکتروليز، ترموشيميايي، فتوليز و ترموليز) به وسيله منابع انرژي تجديدپذير گوناگون قابل تهيه مي‌باشد. براي توليد هيدروژن انرژي به صورت الکتريسته و يا به صورت حرارت مورد استفاده قرار مي‌گيرد. از انرژي هيدروژني از طريق آب با استفاده از روش الکتروليز قليايي يا استفاده از ذخيره‌سازي مي‌توان به عنوان سوخت وسايل نقليه، سوخت نيروگاه‌ها و مصرف انرژي در بخش خانگي استفاده نمود. با استفاده از انرژي زمين‌گرمايي مي‌توان از انرژي هيدروژني توليدي از طريق الکتروليز پيشرفته از نوع بخار آب با درجه حرارت بالا جهت مصرف در بخش‌هاي حمل و نقل، صنعتي و گرمايش در بخش خانگي و تجاري استفاده نمود. به کارگيري انرژي خورسيدي جهت توليد انرژي‌هاي هيدروژني با استفاده از الکتروليز قليايي در بخش حمل و نقل به کار گرفته مي‌شود و همچنين با استفاده از هيدروژن آزاد شده از طريق پيل سوختي مي‌توان برق نيز توليد نمود.

5-6- انرژي هسته‌اي
در ايران تاکنون جهت توليد برق از انرژي اتمي استفاده نشده است؛ در صورتي که با توجه به تجديد پذير بودن انرژي هسته اي و مهيا بودن تمام مواد اوليه آن در ايران، امکان به کارگيري گسترده آن در شبکه برق کشور وجود دارد. از طرفي در مقايسه با ديگر انرژي هاي تجديد پذير، در صورت وجود مواد اوليه و فناوري هاي مورد نياز، انرژي هسته اي مي تواند انرژي الکتريسته بيشتر و ارزان تري را وارد شبکه برق هر کشوري نمايد.

6- احياء و به روز رساني شيوه هاي سنتي بهره مندي از انرژي
يکي ديگر از راهکارهاي برخواسته از فرهنگ بومي جهت اصلاح الگوي مصرف انرژي در کشور؛ استفاده از انرژي هاي پاک به روش روش هاي سنتي مي باشد. در فرهنگ بومي و ملي ايرانيان روش هاي متعددي جهت بهره برداري از انرژي هاي پاک ابداع شده است که بازشناسي و به روز رساني آنها مي تواند در اصلاح الگوي مصرف انرژي در کشور مؤثر باشد.
براي مثال احياء غنوات که در گذشته بسيار مرسوم بوده است و مي توان بدون مصرف انرژي الکتريکي؛ زمين هاي کشاورزي را آبياري نمود. احياء آسياب هاي آبي؛ احياء سيستم هاي بادگيري خنک کننده در خانه هاي قديمي شهر يزد؛ استفاده از اختلاف سطح رودخانه ها و به کارگيري دينام در توليد الکتريسته و غيره از ديگر روش هاي استفاده از انرژي هاي پاک به روش سنتي مي باشند.

جمع بندي و پيشنهادات:
روند مصرف انرژي در کشورهاي در حال توسعه نشان مي‌دهد که رشد جمعيت،‌ توسعه فني، اقتدار سياسي،‌ استقلال ملي و شکوفايي فرهنگي رابطه مستقيمي با مصرف انرژي دارد. اين در حالي است که رشد مصرف انرژي و افزايش نياز به انرژي از يک سو و محدوديت‌هاي ذخاير و پايان پذير بودن منابع انرژي فسيلي و مشکلات زيست محيطي ناشي از مصرف اين منابع از سوي ديگر، دلايل قابل توجهي است که ضرورت صرفه جويي مصرف انرژي در جوامع بشري را يادآور مي‌شود.
درکشور جمهوري اسلامي ايران با وجود اينکه بر اساس اعتقادات ديني جامعه صرفه جويي و دوري از اسراف يک امر پسنديده و واجب محسوب مي شود، منتها ارزان بودن قيمت حامل‌هاي انرژي و در دسترس بودن انواع منابع انرژي سبب شد تا جامعه ما با تاخير قابل توجهي به ضرورت بهينه سازي مصرف انرژي بيانديشد. با اين وجود آنچه مسلم است اتخاذ راهکارهاي مناسب براي جلوگيري از اتلاف و مصرف بي‌رويه انرژي و اصلاح الگوي مصرف در کشور نيز روز به روز بيشتر احساس مي‌شود، چرا که جلوگيري از به هدر رفتن سوخت‌هاي فسيلي، علاوه بر دستيابي سريعتر به توسعه پايدار و حفظ منابع براي نسل هاي آينده،کاهش آلودگي محيط زيست که يکي از معضلات اصلي جوامع امروز است را نيز در پي خواهد داشت و با توجه به اقدامات جهاني در زمينه کاهش آلاينده ها اين خود عامل ديگري براي تلاش هر چه بيشتر در اين زمينه بشمار مي‌رود.
دستاوردهاي تحقيق حاضر مي تواند گامي مثبت در جهت اتخاذ سياست ها و راهکارهاي غير قيمتي اصلاح الگوي مصرف انرژي در ايران باشد که براي تحقق اين امر مهم لازم است:
1.راهکارهاي پيشنهادي که در يافته هاي اين تحقيق بيان شده است، بطور جدي مورد توجه دستکاه هاي مربوطه قرار گيرد.
2.با توجه به دستيابي ايران به انرژي هسته‌اي جهت بهره مندي از مناسب ترين انرژي تجديدپذير در ايران، ايجاد نيروگاه هاي هسته‌اي با اولويت در برنامه‌هاي دولت قرار گيرد.
3.با توجه شرايط جغرافيايي و ميدان تابش آفتاب در ايران موضوع انرژي خورشيدي نيز با جديت دنبال گردد.
4.با توجه به اعتقادات و باورهاي مذهبي و پايبندي مردم به نظرات علما و مراجع ديني، توصيه‌هاي شرعي در مورد صرفه‌جويي در مصرف انرژي به مردم داده شود.
5.دشواري توليد و عرضه انرژي اوليه و اهميت اصلاح الگوي مصرف انرژي و صرفه‌جويي در آن، در مدارس، دانشگاه ها و مراکز علمي و همچنين از طريق رسانه‌‌هاي جمعي بطور مرتب و با شيوه‌ها مناسب اطلاع رساني شود.
6.اهميت حفظ سلامت انسان و محيط زيست که با مصرف بي‌رويه انرژي به مخاطره افتاده و همچنين خطراتي که با روند صعودي موجود مصرف انرژي متوجه مردم ايران است را از نظر اقتصادي، اجتماعي، سياسي و… به مردم اطلاع رساني شود.

منابع و مآخذ:
1.وزارت نيرو. (1385). “آمار و نمودارهاي انرژي ايران و جهان 1385” ، دفتر برنامه ريزي کلان برق و انرژي وزارت نيرو جمهوري اسلامي ايران
2.عشقي ملايري، بهروز. (1384). “مجموعه مقالات دومين کنفرانس روش هاي پيشگيري از اتلاف منابع ملي” ، تهران: فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران، صص.613-618.
3.سازمان بهينه سازي مصرف سوخت کشور. (1382). “اطلاعات انرژي کشور 1380” ، ايران، تهران: واحد توليد نشر ذره.
4.محمدي‌ اردهالي، مرتضي. (1382). “مفاهيم بهينه‌سازي مصرف انرژي”، مجله اقتصاد انرژي، شماره آبان 1381، ايران.
5.مقدم، محمدرضا. (1383). “اصلاح سبد انرژي ايران تا سال 1400” ، ايران، تهران: انتشارات نگاه شرقي سبز.
6.مرکز ملي آموزش مديريت انرژي (NTCEM)، (1387). “معرفي مرکز ملي آموزش مديريت انرژي در صنعت کشور”، معاونت امور برق و انرژي وزارت نيرو جمهوري اسلامي ايران.

7.ECO, (2001). ECO Regions Energy Conservation and Efficiency Workshop, Ankara, Turkey, October 2001
8.ERI (Energy Research Institute), (2000). “Thailand Energy Strategy and Policy”, Chulalongkom University, Bangkok, Thailand.
9.NEPO, (2002) b. “Outcome of the Energy Conservation Program Implementation During the Fiscal Period 1995-1999”, National Energy Policy Office: Office of the Prime Minister of Thailand
10.RCEP, (1998). “Prospects for Energy Saving and Reducing Demand for Energy in the UK.”, Royal Commission Environmental Pollution.
11.Soest D.van and E.H.Bulte, (2001). “Does the Energy-Efficiency Paradox Exist? Technological Progress and Uncertainty”, Environmental & Resource Economics, 18(1), pp.101-112.
12.Uyterlinde M.A., et.al, (1999). “Integrated Evaluation of Energy Conservation”, National Report for the Netherlands, Energy Research Center of the Netherlands, Report No. ECNC-99-005.
13.World Energy Council(WEC), (2001) a. “Energy Efficiency Policies and Indicators”, a Report by the Word Energy Council, October 2001, London, United Kingdom.
14.World Energy Council(WEC), (2008). “Energy Efficiency Policies around the World: Review and Evaluation Executive Summary”, a Report by the Word Energy Council, London, United Kingdom, ISBN: 0 946121 30 3.

http://system.parsiblog.com/924032.htm

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *