نویسنده: محمد کرتی
عوامل مؤثر در تبلیغ
«الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله وکفی بالله حسیبا» .
مقدمه:
عوامل مؤثر در تبلیغ، به دو دستهی زیر تقسیم میشوند:
1- عوامل و شرایط درونی که از سه منبع پیام، پیام گیر، پیام رسان سرچشمه میگیرد.
2- شرایط و عوامل برونی و خارجی تبلیغ که از موارد متعددی، مانند راه، روش، وسایل، ریشه میگیرد.
با هماهنگی و یک سو شدن این دو دسته، راه موفقیت تبلیغ، پیموده خواهد شد.
اینک، بهترتیب، به توضیح و تشریح هر یک از موارد مذکور میپردازیم.
شرایط درونی:
الف: پیام
نخستین رکن موفقیت در تبلیغ، وجود ویژهگیهای برتر در خود پیام است. اگر محتوا و ماهیت پیام، ویژهگیهای لازم را نداشته باشد، هر چند بقیهی عوامل هم موجود باشد، باز تبلیغ یک تلاش کور و بیحاصل خواهد بود.
ویژهیگیهایی که به یک پیام، قدرت و نفوذ میبخشد، از این قرار است:
یکم – قابل اثبات و استدلال باشد; یعنی، از ناحیهی عقل و منطق حمایتشود و الا تنها، برای مدت کمی دوام پیدا خواهد کرد ولذا قرآن کریم، دائما، روی تعقل و تفکر تاکید کرده است.
دوم – با احساسات عالی و دقیق بشر، هماهنگ و آرمان ساز و شوق انگیز و آرزو خیز و تعهدآور و مسئولیتساز باشد.
سوم – با نیازها و انگیزههای زندگی بشر انطباق داشته باشد. به همین دلیل است که احکام و دستورهای قرآن و سنت، این انگیزهها را میپذیرد و به آنها اقرار میکند و در حدودی که مشخص کرده، خواهان اشباع آنها است.
پیام اسلام، این ویژهگیها را دارد و به همین دلیل بود که سران شرک، در مکه، علی رغم توافقهای قبلی، شبانه، به طور مخفی، به پشت دیوار خانهی پیامبر صلی الله علیه و آله میآمدند تا آوای دلنشین و پر جاذبهی قرآن را بشنوند، و بلال، با تحمل انواع شکنجهها، باز هم فریاد «احد، احد» بر میآورد. ماجرای شنیدنی جعفر بن ابی طالب علیه السلام و دیگر مهاجران به حبشه، نمونهی زیبایی از تاثیر معنوی پیام است. وقتی جناب جعفر، آیات آغازین سورهی مریم را میخواند، نجاشی، به گریه میافتاد، به طوری که محاسن او خیس میشود، و رو به مشرکان قریش کرده، میگوید: «نه; به خدا سوگند: آنها را به شما باز نخواهم گرداند.. .» .
ب – پیامگیر (مخاطب)
چنانچه زمینهی آماده نباشد، تبلیغ، چیزی جز سنگ بر سندان کوفتن و بذر در زمین شوره زار پاشیدن نیست. قرآن کریم، به پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید:
همانا، تو، نتوانی که مردگان، (و مرده دلان کافر) را سخن بشنوائی و یا کران (باطن) را که به (گمراهی) از گفتارت روی میگردانند، به حقیقت، شنوا کنی (1) .
و در جای دیگری فرماید:
جز این نیست که تو، تنها، کسی را که از روز رستاخیز میترسد، میتوانی بیم و انذار کنی (2) .
کار تبلیغ، از نظر پرورشی و تربیتی، بی شباهتبه عمل یک باغبان نیست. همانطور که باغبان، علاوه بر دقت در بذر و…به رفع موانع میپردازد، مبلغ نیز با کنار زدن موانع، از سویی، و تهیهی زمینهی سالم در مخاطب، از سوی دیگر، باید مقدمهی تاثیر پیام و هدایت پیامگر را فراهم کند.
مبلغ، پس از شناخت دقیق ویژهگیهای فکری و روانی پیامگیر، از یک طرف، باید موانعی که تاثیر پیام را از بین برده و یا آن را کاهش میدهد، رفع کند، و از طرف دیگر، عوامل مؤثر در نشر پیام را به استخدام گیرد و سرانجام با مراقبت مستمر، تلاشهای انجام شده در مراحل گذشته را تضمین کرده، از تحلیل رفتن نیروها جلوگیری کند.
در اینجا به مهمترین عوامل که در زمینه سازی مخاطب سهیم هستند و نادیده گرفتن آنها، بسا، به عقیم ماندن تلاشهای تبلیغی بینجامد، اشاره میکنیم:
ب / 1- درجهی ایمان و آگاهی
باید توجه داشت که همهی مخاطبان از چنان ایمانی و آگاهی برخوردار نیستند که در نخستین مرحلهی دعوت، همهی آنان پاسخ مثبت دهند. عدم توجه به این نکته، از یک رو، ممکن استباعث نومیدی و دلسردی مبلغ، و از سوی دیگر، موجب موضع گیری مخاطب گردد.
ب / 2- ظرفیت
از نکات قابل توجه در تبلیغ و تربیت، توجه به این مسئله است که افراد، مانند معدنها، دارای ظرفیتها و استعدادهای متفاوتاند.
رهبری و رهنمایی افراد، یک نسخه مشخص ندارد، بلکه برای هر یک باید نسخهای پیچید.
به عبارت دیگر، تبلیغ، باید از خاصیت انعطاف پذیری برخوردار باشد تا مبادا بالا بودن سطح مطالب، کسی را که توان علمی کافی ندارد، ملول سازد و یا پایین بودن سطح مطالب، کسی او که از علم خوبی برخوردار است، خسته کند.
ب / 3- پایگاه اجتماعی
در اینکه دعوت اسلام، محدود به طبقه و پایگاه اجتماعی و یا نژاد وقومیتخاصی نیست، تردید وجود ندارد، ولی راه و روش و ابزار تبلیغ برای همهی گروهها، یکسان نیست و هر یک، شیوه و روش و برخورد متناسب با خود را لازم دارد.
ب / 4- جایگاه مذهبی
پیروزی در رساندن یک پیام، آنگاه حاصل خواهد شد که جایگاه مذهبی طرف مقابل، مد نظر قرار گیرد. گاه، تبلیغ، تنها، نیاز به یک جرقه دارد و گاه، ایجاد یک موج و تلاطم شدید را میطلبد، و گاهی اوقات نیز مسیر تبلیغ ناهموار است و ضرورت دارد که در آغاز، سنگلاخها را برطرف و زمینه را مساعد کرد. در اینجا، تبلیغ، باید با رنگ عاطفی بیشتری تجلی کند.
اسلام، با مشرکان، از موضع فکر و خرد مبتنی بر حقیقت کلی هستی سخن میگوید و در برخورد با ملحدان و بیدینان، به صورت آرامتری با تفکر آنها برخورد کرده است. قرآن، ابتدا، آنها را به تفکر در کل هستی و پدیدههای آن فرا خوانده و از او میخواهد به فطرت پاک و آرامش فکری خویش برگردد (3) .
نیز، برخورد با منکران معاد یا برخورد با منکران نبوت و…فرق میکند.
ب / 5- موقعیت روانی
سیر تبلیغ، آنگاه در مجرای طبیعی خود قرار خواهد گرفت که وضع نفسانی و روانی مخاطب، دقیقا، ارزیابی شود، قرآن کریم، پس از این که میگوید: نیاز گرسنگی و نیاز امنیتشما را برطرف کردیم، رفع دو نیاز آدمی (رفع گرسنگی و امنیت: نیاز روانی) امر به پرستش خدا میکند.
«فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من جوع وءامنهم من خوف» (4) پس آنجا که روح آدمی، دستخوش کسالت و بیمیلی و خستهگی میگردد، او، در بستهای است که راه رخنه و نفوذی در آن وجود ندارد.
برای رفع ملامت، میتوان از حکمتهای شیرین استفاده کرد.
ج – پیامرسانی
ویژهگیهای مبلغ را در دو بخش بررسی خواهیم کرد:
الف – ویژهگیهایی که مبلغ باید خود را به آن آراسته کند، عبارت است از:
1- آگاهی
مبلغی که میخواهد پیامی را برساند و نشر دهد، قبل از هر چیز، باید پیام و زوایای آن را بخوبی بشناسد.
2- ایمان به هدف
آنچه به آگاهی جهت میدهد و مانند پشتوانهای محکم، در تمام مراحل تبلیغ، مدد کار مبلغ است، باور قلبیاش به هدف است.
اگر پیام، در ژرفای جان پیام رسان ریشه دوانده باشد و با ایمانی راسخ به نشر آن همت گمارد، از یک سو، خواهد توانشت نهانخانهی دل پیامگیر را به تلالؤ دعوت، خیره سازد، و از سوی دیگر، در مقابل تند بادها، مانند سدی سترگ، قد برافرازد، فریفتهی دامهای تنیده و دانههای پاشیده نشود و تهمت و تکفیر و تطمیع و تهدید و استهزا و آزار و شکنجه، او را از پای در نیاورد.
قرآن کریم، صبر و پایداری و ایمان و یقین را، به عنوان دو مشخصهی اساسی پیشوایان هدایت و پیامبران الهی ذکر کرده است:
«وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیاتنا یوقنون» (5) .
برخی از بنی اسرائیل را، به دلیل این که شکیبایی کردند و آیات ما را باور داشتند، امامان و پیشوایانی قرار دادیم که به سوی امر ما هدایت میکنند.
مظاهر استقامت و استواری در سیرهی انبیا و پیشوایان حق، همه، به خاطر ایمان به هدف است.
3- عمل
مبلغ، نه تنها در مقام تبلیغ و رساندن، بلکه در عمل نیز باید خود نخستین عمل کننده پیام و محتوای آن باشد تا از سویی، اطمینان و اعتماد مخاطب را جلب کند و از سوی دیگر، به او ثابت کند که پیاده کردن محتوای پیام، کار مشکلی نیست.
واقعیت این است که اگر پیام، از دل و درون پیام رسان برآید، بیشک، به سراپردهی جان مخاطب جای خواهد کرد. از این رو امام صادق علیه السلام میفرماید:
بهغیر زبانهایتان – یعنی با کردارتان – دعوت کنندهی مردم باشید تا ورع وسعی و تلاش و نماز و خیر و نیکی را، عملا، در شما بیابند; چرا که تبلیغ، همین است. (6)
4- نرمخویی داشتن
از آنجا که تبلیغ، یک فعالیت اجتماعی است و مبلغ، در ارتباط مستقیم با افراد قرار دارد، دقت در نحوهی بیان و ارائهی مطالب، از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر مبلغ، دارای رفتاری تند و خشن و انعطاف ناپذیر باشد، دیری نخواهد پایید که افراد، از گرد او پراکنده خواهند شد.
قرآن مجید، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید:
«فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک..» . (7)
به لطف الهی، تو، نسبتبه آنها نرم و لین شدی و اگر خشن و سخت دل بودی، همه، از گرد تو پراکنده میشدند.
5- ناصح بودن
از هر گونه دورویی و خیانت و فریب، احتراز میجوید و تبلیغ را از روی خیر خواهی بر خاسته از صداقت و اخلاص به انجام میرساند او، باید مانند پدری دل سوز و مهربان، مخاطبان را فرزند خویش به حساب آورده، و در نهایت محبت و الفت، به رشد دادن آنها همت گمارد.
اصولا، در سیرهی پیامبران الهی، «نصح» به عنوان یکی از عناصر اساسی تبلیغ و ویژگیهای اجتناب ناپذیر مبلغ مطرح بوده است. قرآن، در رابطه با دعوت هود علیه السلام میفرماید:
«ابلغکم رسالات ربی وانا لکم ناصح امین» (8) .
پیام پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما، ناصح و خیرخواهی مشفق و امینام.
6- تواضع
مبلغ باید در برابر مردم، در نهایت فروتنی باشد و اظهار انانیت و منیت نکند. ایزد، به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان میدهد که: «قل انما انا بشر مثلکم..» . (9)
شرط آغازین پیام رسانی ایجاد ارتباطی سالم و عمیق و عاطفی و داشتن جاذبهای برخاسته از فروتنی و تواضع است.
در حدیث است که حضرت عیسی بن مریم به حواریون گفت: «خواهشی از شما دارم; آیا میتوانید آن را برآورید؟» .
گفتند: «خواستشما پذیرفته است ایروح الله!» . پس برخاست و پای یکایک آنان بشست. عرض کردند: «ایروح الله، ما به این کار سزاورتر بودیم!» . گفت: «شایستهترین مردم در انجام خدمت، شخص عالم است. من نیز چنین تواضع کردم تا شما هم پس از من در برابر مردم فروتنی پیشه کنید.» . سپس گفت: «حکمت در زمین تواضع، شکوفا میشود، نه تکبر، چنانکه گیاه، در دشت و زمین حاصلخیز میروید، نه در کوه و سنگ (10) » .
7- طرح و تدبیر
چنانچه مبلغ، بخواهد تمام مطالب را در نخستین برخورد با مخاطب، در میان بگذارد، و مسائل ومسئولیتهای بزرگ را، از همان آغاز، از او توقع داشته باشد، خویش را خسته کرده است. چنین شخصی به سوارهای میماند که با شتاب و تندی حرکت کند، ولی طولی نخواهد کشید که پس از طی چند منزل، خویشتن را خسته و مرکب را زخمی و رنجور خواهد کرد. بنابراین، باید همت عالی و نقشهای بزرگ داشت، ولی کار را از نقطه کوچک آغاز کرد.
8- اراده و پشتکار
پس از آنکه مبلغ، با دقت و تشخیص سود و زیانها، عوامل و موانع را ارزیابی کرد، باید با قاطعیت، هدف را تعقیب کند و با ارادهای استوار، مشکلات را از سر راه بردارد. تردید، آفت موفقیت و نشانهی بارز ضعف اخلاق است.
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله از هیچ فرصتی برای هدایت نمیگذشت و روح پر تلاش و سختکوش او، لحظهای آرام و قرار نداشت! سخت گیریهای دشمناناش و موانع و مزاحمتهای طبیعی، او را از کارش باز نمیایستاند، بلکه هرچه بیشتر سختی میدید، سختتر میایستاد!
زندگی مردان بزرگ، نشان میدهد که همه، مرد تلاش و کوشش و همتبلند و پشتکاری عمیق بودهاند. دربارهی شیخ مفید، رحمة الله علیه، میگویند:
ما کان المفید ینام من اللیل الا هجعة ثم یقوم یصلی او یطالع او یدرس او یتلو القرءان (11) ; مفید، جز اندکی از شب را نمیخوابید و بقیهی شب را با نماز میگزارد یا مطالعه میکرد یا به تدریس میپرداخت و یا قرآن تلاوت میکرد.
9- بینیازی
مبلغ، باید این مطلب را مورد توجه قرار دهد که تبلیغ، یک وظیفه و مسئولیت است، نه یک پست و مقام، لذا هیچگاه نباید این وظیفهی خطیر را یک امتیاز و کسب و کار تلقی کند که مزد و اجرت به دنبال دارد.
این مطلب، در قرآن کریم، از زبان پیامبران الهی چنین گفته شده است:
«وما اسالکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العالمین» (12) من، بر این پیامآوری، از شما اجری نمیخواهم.پاداش من، جز بر بروردگار جهانیان نیست.
10- سعهی صدر
پیام رسان چه بسا در مسیر تبلیغ، با جبهه گیریها و کار شکنیها و سنگ اندازی مخالفان رو به رو میگردد، فرد موفق، کسی است که تمام اینها را بر خود هموار سازد و با روحی بلند و فکری وسیع و حوصلهای سرشار، به پیشباز سختی رود و تمام تهمتها، و ناسزاها و…را به راحتی تحمل کند و از میدان بهدر نرود.
نمونهی زیبای چنین روحیهای، در سیرهی انبیا علیهم السلام مشاهده میشود: «قال الملا الذین کفروا من قومه انا لنراک فی سفاهة وانا لنظنک من الکاذبین. قال یا قوم لیس بی سفاهة ولکنی رسول من رب العالمین» (13) «گروهی از سران قوم هود که کافر شدند، گفتند: بهراستی که ما تو را سفیه و سبک مغز میبینیم و فکر میکنیم که از دروغ گویان هستی!» . هود علیه السلام گفت: «ای قوم من! مرا سفاهتی نیست، بلکه من فرستادهی پروردکار جهانیانام.» .
چنانکه میبینم حضرت هود علیه السلام در یک برخورد انفعالی به آنها نگفت: «سفیه، شما هستید که بت میپرستید و معبودانی جز ایزد را به ربوبیت گرفتهاید!» ، بلکه با کمال متانت و نزاکت و حوصله پاسخ داد.
یونس بن عبدالرحمن، گوید:
حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام گفت: «ای یونس! با آنها نرمی و مدارا کن، زیرا سخن تو بر آنان سخت و گران است.» . یونس عرض کرد: «آنان، به من تهمتبیدینی و زندقه میزنند!» . حضرت گفت: «تو را چه زیان اگر مروارید به کف داشته باشی و گویند سنگ است؟ ! و تورا چه سود اگر سنگ به کف داشته باشی و گویند مروارید است؟ ! (14)
11- صبر
صبر و استقامت، در هر زمینهای، از لوازم جدا ناشدنی پیروزی است. با توجه به این واقعیت است که ایزد، رسول خویش را از ترفندهای بیمار دلان و کژسیرتان هشدار داده و به صبر و امید میخواند:
«فاصبر ان وعد الله حق ولا یستخفنک الذین لا یوقنون» (15) .
ای پیامبر! صبر پیشه کن که وعدهی ایزد، البته حق [حتمی ] است و مراقب باش که مردم بییقین، مقام حلم و وقارت را به خفت و سبکی نکشانند!
ب – خصوصیاتی که مبلغ باید خود را از آنها پیراسته سازد عبارت است از:
1- تکلف
تکلف، چند گونه است:
کاری که انسان از روی تصنع و ظاهر سازی، بدان اقدام کند; یعنی، انسان، از خود، اعتقادی خودجوش نداشته باشد، ولی آن را بر خود ببندد و بخواهد با زور، در دل مردم جای دهد.
– دنبال کردن چیزی با دشواری و مشقت، در حالی که عقل، اقتضای آن را ندارد.
– گفتاری که مستند به علم و آگاهی نباشد، بلکه بافتهی تخیلات بی پشتوانه باشد.
به هر حال، تکلف، به هر یک از معانی فوق که باشد، زیبندهی پیام رسان نبوده و باید در مقام تبلیغ، سه رکن آگاهی و ایمان و عمل را تکیه گاه قرار داد و از هر گونه تکلف احتراز جست.
2- عوام فریبی
عوام فریبی، یعنی هر گونه بهره گیری از غفلت و جهل و دیگر نقاط ضعف پیامگیر، به قصد تسریع در روند نشر پیام. به طور مثال، هیچگاه نمیتوان برای جذب افراد، به حیله و فریب و دروغ متوسل شد و حدیثی را جعل کرد.
چنین تاکتیکی، ممکن است که در کوتاه مدت، برای نشر پیام، مؤثر واقع شود، ولی یقینا، در دراز مدت، تیشه به ریشهی پیام خواهد زد. حضرت علی علیه السلام میفرماید: «ما هدم الدین مثل البدع» (16) «هیچ چیز مانند بدعت، موجب ویرانی دین نمیشود» .
اگر به دقت در سیرهی نبوی صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم علیهم السلام بنگریم در مییابیم که در هیچ موقعیتی، از جهل و نا آگاهی مردم، پلی برای رسیدن به مقاصد خویش نساختهاند ولو اینکه از این راه بتوان به یک پیروزی سطحی نایل آمد. یک گروه از قبیلهی ثقیف، پیش پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: «با سه شرط، مسلمان میشویم: اول اینکه اجازه دهید تا سه سال دیگر لات را پرستش کنیم، دوم اینکه نماز بر ما خیلی ناگوار است، بگذار آن را انجام ندهیم; سوم اینکه نگویید تبزرگ را خودتان بشکنید» . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شرط یکم و دوم آنها را – که مغایر با دین اسلام بود – نپذیرفتند گفتند: «تنها، سومی را میپذیرم» . (17)
3- شتابزدگی
تجربه، ثابت کرده است که هر گاه، کاری، بدون طرح و نقشه قبلی و ارزیابی درست از روند آن صورت گیرد، نتیجهای به دست نخواهد داد. سیرهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشان میدهد که آن حضرت، هیچ گاه، بیگدار به آب نمیزد، بلکه با دقت و ژرف نگری، موقعیت و امکانات را سنجیده، آنگاه به آن کار اقدام میکرد.
شرایط برونی
الف – راه
منظور ما از «راه تبلیغ» ، نوع تبلیغی است که به فرا خور روحیهی پیامگیر ارائه میگردد. بهخاطر اینکه روحیهها، از تنوع و گوناگونی برخورداراند و بعضی، سرکش و برخی، مقاوم و بعضی دیگر، روحیهای خفته دارند. بدیهی است که تبلیغ نمیتواند در یک شکل و قالب معین برای تمام افراد ارائه شود، لذا باید به تناسب هر یک از افراد مذکور، تبلیغی مشخص انجام گیرد.
روشهای تبلیغی
الف / 1- حکمت
برخی افراد، دارای روحیهای منطقی هستند و مسائل را جز از راه برهان و استدلال و فکر نمیپذیرند و تا مطلب، رنگ عقلی به خود نگیرد، بدان گردن نمینهند. اینان را نمیتوان با انگیزش و یا احساسات بهراه آورد، بلکه ضرورت دارد با تکیه بر اندیشه و استدلال، پیام را شکل منطقی داده و به آنان ارائه کرد.
الف / 2- موعظه
افرادی نیز هستند که دارای روحیهای سرکش و بیقرارند و خواستها و گرایشها و کششهایی طوفانی و احساسات و عواطفی جوشان دارند. این افراد، تاب شنیدن مطالب خشک و استدلالی را ندارند و باید از رهگذری به آنان نزدیک شد که این زبانههای سرکش، فروکش کرده و با آرامی به تفکرشان وا دارد. این رهگذر، همانا موعظه است.
موعظه، مانند صیقلی استبرای انسانی که در زیر غبار میلها و هواها و احساسات، روح خویش را تیره و آلوده ساخته است. موعظه، زنگ بیدار باشی استبرای وجدانهای غافل و تجدید حیاتی استبرای انسانهای خفته و مدفون.
امیر بیان حضرت علی علیه السلام میگوید (18) :
المواعظ صقال النفوس وجلاء القلوب; «موعظهها، صیقل دلها و باعث روشنی قلوباند.» بالمواعظ تنجلی الفظة بوسیلهی موعظه، غفلتها و تاریکیها زدوده میشوند. ثمرة الوعظ الانتباه نتیجه و میوهی وعظ، بیداری است.
قرآن کریم، موعظه را مقید به «حسنه» کرده استیعنی، در موعظه، از خشونتباید پرهیز، و با نرمی رفتار کرد.
علامهی طباطبایی، رحمة الله علیه، گوید:
حسن موعظه، از جهتحسن اثر آن در احیای حق مورد نظر است و حسن اثر، وقتی است که واعظ، خودش، به آنچه وعظ میکند، متعظ باشد، و از آن گذشته، در وعظ خود، آنقدر حسن خلق نشان دهد که کلاماش در قلب شنونده، مورد قبول بیفتد و قلب، با مشاهدهی آن خلق و خوی، رقتیابد و پوستبدناش جمع شود و گوشاش آن را گرفته، چشم در برابرش خاضع شود… (19)
نوع مسائلی که در مواعظ مطرح است، عبارت است از: تقوا، زهد، دنیا، طول امل، هوای نفس، عبرت از گذشتهگان، اهوال مرگ و قیامت…
الف / 3- مجادله
مبلغ، ممکن استبا افرادی رو به رو شود که در مقابل پیام، از خود سر سختی نشان دهند و در برابر مطالب برهانی و استدلالی و یا مطالب موعظهای و نرم کننده، مقاومت کنند، لذا مبلغ، در این مرحله، باید از راه جدل وارد شود.
جدل، بحثی است که بین دو نفر رد و بدل میشود تا یکی دیگری را از موضعی که دارد، منصرف کند و زمینه را برای اثر گذاری پیام فراهم سازد. شاید بتوان گفت که سختترین مرحله تبلیغ، تغییر و تصرف در عقیدهی مخاطب است; چرا که ارزشمندترین دارایی هر فرد، باورهای درونی او است و دستبردن در چنین دارایی، کار سادهای نیست. بنابراین، اگر مبلغ بخواهد رسوبات فکری مخاطب را بزداید، باید دقت کرده و بهترین طریق ممکن را تخاذ کند.
نکاتی که در جدال احسن، باید مراعات کرد، به این شرح است:
1- آزادی
از آنجا که باور و عقیده را نمیتوان با زور و اکراه، تغییر داد، ضرورت دارد که تبلیغ، در جوی آرام و آزاد صورت پذیرد و مخاطب، فرصت اظهار عقیده را بیابد. اگر شخص مخاطب احساس کند که پیام رسان در صدد تحمیل عقیده خود به او نیست، بلکه با دلایل منطقی تلاش دارد تا حقیقت را ارائه کند، انگیزهی بیشتری برای قبول پیام دروی به وجود میآید.
2- شخصیت
در مقام مجادله، باید از هر گونه مشاجره و کوچک شمردن مخاطب، احتراز جسته و شخصیت او را محترم شمرد. مبلغ، نباید به مخاطب خود بگوید: «الآن اثبات میکنم که شما اشتباه میکنید!» .
چنانچه مبلغ بخواهد با بیحوصلهگی و رفتار انفعالی، در نخستین برخورد، عقیده و باور مخاطب را به باد استهزا و تمسخر بگیرد، عملا، امکان برقراری هر گونه ارتباط را از میان برده و او را به دفاع از عقاید خود وادار خواهد کرد و از سوی دیگر، کینه و نفرت وی را شعلهور خواهد ساخت. امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید:
الافراط فی الملامة یسب نار اللجاجة (20) ; افراط و زیاده روی در سرزنش و ملامت، باعثشعلهور شدن آتش لجاجت و عناد میگردد.
3- تفاهم
پیام رسان، آگاه، باید بحث را از مطالبی که مورد پذیرش طرف مقابل است، آغاز کند و از این راه وی را مجاب سازد.
پینوشتها:
1. نمل (27) : 80.
2. نازعات (79) : 45.
3. بقره (2) : 164.
4. قریش (104) : 3- 4.
5. سجده (32) : 24.
6. اصول کافی، ج 2، ص 78.
7. آل عمران (3) : 159.
8. اعراف (7) : 68.
9. کهف (18) : 110.
10. اصول کافی، ج 1، ص 37.
11. لسان المیزان ج 5، ص 368.
12. شعراء (26) : 109- 127- 145- 164- 180.
13. اعراف (7) : 66- 67.
14. رجال کشی، ص 488.
15. روم (30) : 60.
16. بحار الانوار: ج 78، ص 92.
17. السیرة النبویة (لابن هشام)، ج 4، ص 184- 185.
18. غرر الحکم و درر الکلم، ج 7، ص 408.
19. المیزان، ج 12، ص 372.
20. غرر الحکم، ج 7، ص 359.
*لینک: http://www.hawzah.netid=28358