نویسنده: مـهـدي ياراحــمـدي خراسـاني
اشاره:
مفهوم صبر در لغت شكيبائى و استقامت معنا شده است و قرآن و روايات اهميت و موقعيت خاصى را براى آن قائل شده اند. در مقابل صبر، نابردبارى و ناشكيبائي قرار دارد. خداوند متعال در سور ه مبارکه« العصر» می فرماید:« سوگند به عصر که همانا انسان در زیانکاری است مگر آنان که ایمان آورده ، کردار شایسته نموده و توصیه به حق و صبر کردند.» کلمه” صبر” در مجموع 102 مرتبه درقران کریم ذکرشده است.با توجه به این مهم در این مجال مختصری در ارتباط با ضرورت صبر واثرات ناشی از آ ن عنوان می گردد.
اميرالمؤمنين(ع) مىفرمايند: صبر پيشه كنيد! زيرا صبر براى ايمان همچون سر براى بدن است و هيچ خيرى در بدن بدون سر نيست و هيچ خيرى در ايمانى كه صبر با آن نيست نمىباشد.
مقدمه:
طبیعت زندگی دنیا این است که با موانع و مشکلات و آفات همراه میباشد در مسیر انجام بایدها و نبایدها اغلب مشکلاتی است که اگر انسان از آنها نگذرد به مقصد نمیرسد. در ضمن، همیشه آفات و مصائبی در کمین نعمتهاست که باعث از دست دادن آنها میشود. مصایبی در اموال و عزیزان و دوستان و مواهب دیگر. انسان بدون صبر و استقامت هم در جهات مثبت به جایی نمیرسد و هم در برابر عوامل منفی قادر به ایستادگی نیست. به همین دلیل کلید اصلی پیروزیها صبر و شکیبایی است و از آنجا که دین مجموعهای از باید و نبایدهاست، اطاعات و ترک معاصی بدون صبر و استقامت بقا و دوامی ندارد زیرا طبق بیان گذشته صبر در برابر ایمان همانند سر نسبت به بدن است. افراد سست اراده و کم حوصله و کم استقامت بسیار زود از میدان حوادث میگریزند یا در برابر حجم مشکلات زانو میزنند نه دنیا را بدون صبر و استقامت میدهند و نه اخرت را. در حالات علمای بزرگ مذهبی و دانشمندان علوم دیگر که به اختراعات و اکتشافات بزرگی نایل شدند چیزی که بیش از هر چیز دیگر میدرخشد صبر و استقامت آنهاست.
تعريف صبر:
صبر در لغت به معناى حبس و بازداشتن است. هر گاه كسى خويشتن را از فعلى اختيارى باز دارد صبر كرده است. بنابراين صبر را در معناى عام آن مىتوان اين گونه تعريف كرد: باز داشتن خود از عملى كه مانع رسيدن به هدف و يا موجب تأخير در رسيدن به هدف مىشود. صبر در اين معنا، خود به خود فضيلتى اخلاقى نيست، بلكه مقاومتى است كه ناشى از تسلط فرد بر خويشتن است. اين مقاومت در صورتى از لحاظ اخلاقى فضيلت خواهد بود كه هدف شخص صابر، كمال اخلاقى و تقرب به خداوند باشد و صبر در برابر چيزى صورت گيرد كه با كمال اخلاقى و تقرب خداوند در تعارض و تقابل باشد.
حلم وصبر :
صبر از مراتب انسانیت است و بدون آن کسی نمـﻰتواند پلـﻪهای تکامل را طی کند. صبر کلمـﻪای نورانی و از نعمات خداوند است. برای هیچ کس مشکلات و نزول بلا رفع نمـﻰشود و لذا نمـﻰتوان دعا کرد که بلا نازل نشود، بلکه مـﻰتوان از خدا خواست که به ما توفیق صبر بدهد، و الا بلا و امتحان حتمی است.در زندگی شخصی و درکار نیز صبر ضررورتی غیر قابل انکار است. صبر زیرمجموعـه حلم است. حلم یعنی صبری که از عقل برخاسته باشد. برخی از ما صبر مـﻰکنیم، چون ضعیف هستیم، اما حلم، صبری است که عقل به انسان دستور داده است. انسان حلیم اصل و نسب دارد و کسی که صبر ندارد خودش را بـﻰابهت مـﻰکند و جامعه به او اهمیت نمـﻰدهد، چون تا کسی به او حرفی مـﻰزند از کوره درمـﻰرود، در نتیجه کسی به او نزدیک نمـﻰشود چون او را احمق مـﻰپندارند. حضرت علی (ع) در کلامی مـﻰفرمایند: «صبر برای عبادات، مانند سر برای بدن است. آیا دیده اید انسانی بـﻰسر را که زنده باشد، راه برود و حرف بزند؟ همانقدر که سلام کردن یک انسان بـﻰسر مسخره است، اگر انسانی که صبر ندارد هم بگوید من دیندارم، مسخره مـﻰنماید.»
ارزش اخلاقى صبر:
ارزش اخلاقى صبر بسته به هدفى است كه صبر به منظور آن صورت مىگيرد. در مبحث روابط انسان با خداوند، مقصود از صبر، نوعى مقاومت در برابر عواملى است كه رابطه انسان با خدا را سست مىكنند و او را از دايره ايمان به لحاظ نظرى يا عملى خارج مىسازند.
اقسام صبر:
در روايتى از پيامبر اعظم (ص) انواع سه گانه صبر به شرح زير معرفي گرديده است: الصبر ثلاثة: صبر عند المصيبه و صبر على الطاعة و صبر عن المعصيه؛ شكيبايى بر سه قسم است: شكيبايى در مصيبت و شكيبايى بر طاعت و شكيبايى از گناه. صبر در مصيبت و صبر بر طاعت، شكيبايى در برابر امور ناخوشايند است و صبر از گناه صبر از امور خوشايند كه ميل و هواى انسان به آن گرايش دارد. اقسام صبر را مىتوان به گونهاى ديگر از زبان حضرت علي (ع) نيز معرفى كرد:آقا مي فرمايند:الصبر صبران: صبر على ماتكره و صبر عما تحب؛ شكيبايى دو گونه است: شكيبايى بر آن چه خوش نمىدارى و شكيبايى از آن چه دوست مىدارى. صبر در واقع مقاومت نفس در برابر هواست. به عبارت ديگر صبر پايدارى انگيزه دينى در برابر انگيزههاى مخالف است. بعضى افعال به انسان كمك مىكنند تا به كمال اخلاقى و قرب خداوند نايل شود و برخى مانع و مزاحم كمال او هستند. پس بايد از افعالى كه مزاحم كمال ما هستند خوددارى كنيم و به عبارت ديگر، در برابر انگيزههاى اين گونه افعال مقاومت نماييم؛ يعنى صبر كنيم. انگيزههايى كه انسان را به كارهاى معارض با كمال دعوت مىكنند سه نوعند: 1- برخى از آنها انسان را به شكايت از قضاى الهى و اظهار ناخرسندى از آن دعوت مىكنند. 2- برخي از آنها انسان را دعوت به انجام افعالى خلاف كمال او مىسازد. 3- اميال و هواهاى نفسانى است كه انسان را به درك لذات ممنوع وادار مىسازد.
مراتب صبر:
صبر و شكيبايى در برابر كدام يك از انگيزههاى غير دينى فضيلت بيشترى دارد؟ آيا مىتوان انواع صبر را بر حسب فضيلتى كه دارند درجه بندى نمود؟ علماى اخلاق معيارى كلى را از روايات استنباط كردهاند كه به نظر مىرسد معيار مناسبى براى درجه بندى انواع و افراد صبر است. ايشان گفتهاند: هر صبر كه بر نفس انسان دشوارتر آيد ثوابى افزونتر و آن چه آسانتر است ثوابى كمتر دارد. اين تفاوت و تفاضل مطابق اين اصل است كه: «افضل الاعمال احمزها» اگر اين معيار را بپذيريم نمىتوان تفاوت ثواب و فضيلت انواع و اقسام صبر نسبت به يكديگر را به طور قاطع بيان كرد زيرا در هر مورد از صبر بايد مقدار صعوبت صبر در نظر گرفته شود. چه بسا قسمى از اقسام صبر كه نوعا آسانتر از اقسام ديگر است در موردى خاص و شرايطى ويژه براى يك مؤمن بسيار دشوار و حتى دشوارتر از ساير اقسام صبر باشد. با وجود اين، در روايات مراتبى براى صبر ذكر شده است كه بايد اختلاف مراتب را اختلاف نوعى دانست.
صبر بر معصيت؛ برترين صبرها:
ثواب و فضيلت صبر بر معصيت، به مراتب افزونتر از ثواب و فضيلت صبر بر طاعت است و ثواب و فضيلت صبر بر طاعت به مراتب بالاتر از ثواب و فضيلت صبر بر مصيبت مىباشد. پيامبر گرامى اسلام ، مراتب صبرهاى سه گانه رابدين صورت بيان فرمودهاند: ” كسى كه در مصيبت صبر كند و با صبر نيكويش شدت آن را از سر بگذراند، خداوند براى او سيصد درجه مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله آسمان و زمين است و كسى كه بر طاعت صبر كند خداوند براى او ششصد درجه مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمين تا عرش است و كسى كه بر گناه صبر كند، خداوند نهصد درجه براى او مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمين تا منتهاى عرش است. ”
آثار صبر:
برخي از مهمترين آثار صبر به شرح زير مي باشد: 1- صبر و ظفر قرين هم هستند. اميرالمؤمنين(ع) در اين باره مىفرمايند: انسان شكيبا پيروزى را از دست نمىدهد اگر چه زمانى طولانى بر او بگذرد. 2- انسان صبور از ارتكاب گناهانى همچون جزع بر قضاى خداوند ايمن است و بر صبورى خود پاداش مىگيرد: اميرالمؤمنين(ع) در اين باره مىفرمايند: اگر شكيبايى كنى حكم خدا بر تو جارى مىشود و پاداش داده مىشوى و اگر بىتابى كنى باز هم تقدير خدا بر تو جارى است ولى گناهكارى. 3- كسى كه صبر مىكند خداوند دعاى او را مستجاب مىكند و جبران مصيبت او را مىكند .4- صابران كه بر طاعات و معاصى شكيبايى مىكنند، آخرتى نيكو دارندو پاداشهاى بى حساب خداوند بر آنان مىبارد.5- صبر در برابر بلايا باعث رشد انسان و ترقى او در مراتب كمال است. 6- صبر بر طاعت و معصيت انسان را بهشتى مىكند. 7- صبر باعث تبديل مصائب به لطف و رحمت خداوند، آسودگى خاطر از حساب آخرت و دخول در بهشت مي گردد.
رابطه صبر و ايمان:
صبر از مهمترین ارکان ایمان است چرا که در حدود 70 آیه در قرآن در این باره سخن گفته شده است و در حدیث نبوی صبر نیمی از ایمان شمرده میشود. امام علی (ع)فرمودهاند: ايمان بر چهار ستون استوار است: صبر و يقين و عدل و جهاد. صبر، مقاومت در برابر هر انگيزهاى است كه انسان را از خداوند دور مىكند؛ بنابراين تخلق به هر يك از اخلاقيات ايمانى نيازمند صبر است، زيرا در اخلاق، ايمان و خلق نيكو، با معيار اثر گذارى آن در تقرب انسان به خداوند نيكو شمرده مىشود و در برابر هر خلق نيكو، نيازمند پايدارى و تمرين و ممارست است. از اين گذشته مقاومت در برابر چيزهايى كه انسان را از خداوند دور مىسازد، در صورتى انجام مىگيرد كه انسان به خداوند مؤمن باشد و نسبت به او معرفت داشته باشد. بدون شناخت خداوند و اوصاف او و بدون ايمان، نمىتوان هيچ عملى را به سبب مقرب بودن نيكو شمرد و يا بالعكس. بنابراين ايمان به معناى معرفت و يقين به خداوند و اسماء حسناى او، شرط ضرورى و مقدمه لازم صبر است. از طرف ديگر، ايمان علاوه بر اقرار زبانى و معرفت يقينى مشتمل بر عمل به اركان نيز مىباشد و عمل به مقتضاى معرفت، خود نيازمند صبر و مقاومت است. در نتيجه مىتوان گفت بدون صبر، ايمان كامل كه التزام عملى به دين خداست امكانپذير نيست. پس رابطه ايمان و صبر، دو طرف دارد: از يك سو ايمان نظرى سازنده صبر است و از سوى ديگر، بدون صبر، ايمان عملى تحقق نمىيابد.
راههاى تحصيل صبر:
با عنايت به مرقومات فوق الذكر راههاى تحصيل صبر را مىتوان اين گونه خلاصه كرد: 1- تقويت معرفت و يقين به خداوند و حكمت و خيرخواهى او.2- توجه به آثار مثبت صبر، 3- توجه به اين كه ملكه صبر، شرط توفيق به انجام تكاليف و پرهيز از گناهان است و همه كارهاى انسان با صبر به نتيجه خواهد رسيد؛ 4- كسى كه شكيبايى مىكند افزون بر آن كه آخرتى نيكو دارد، زندگى دنياى او نيز آرام و موفقيتآميزتر است. انديشيدن به اين واقعيت نيز انسان را به شكيبايى راغب مىسازد؛ 5- ممارست براى تحصيل صبر . 6- انديشيدن به عواقب و نتايج سوء ناشكيبايى.
اسوه ي صبر:
در میان پیامبران الهی که هر یک ویژگی خاصی از فضایل اخلاقی را دارا بودند حضرت ایوب علیهالسلام به عنوان پیامبر صبور شناخته میشود او الگوی صبر و استقامت در برابر مشکلات بود. در قرآن كريم آمده است:”ما ایوب را شکیبا یافتیم، چه بنده خوبی بود که بسیار بازگشت کننده به سوی خدا بود.”حضرت ایوب به عنوان یک آزمون بزرگ گرفتار مصائب عظیمی شد تا درجه شکر گزاری او آشکار گردد و به مقام قرب پروردگار نزدیکتر شود او که اموال، زراعت و گوسفندان فراوان و فرزندان برومند و لایق و متعدد داشت در یک آزمون بزرگ همه چیز خود را از دست داد و خود نیز به بیماری شدیدی مبتلا شد.آن حضرت چنان بیمار گشت که از شدت درد به خود میپیچید و بدینسان اسیر و در بند بستر بیماری و درد گردید ولی هیچ یک از این امور، از شکر او نسبت به درگاه خداوند نکاست. زخم زبانهای زیادی از دوست و دشمن شنید، مصیبتی که شاید بالاترین مصائب بود گاهی راهبان بنیاسرائیل و عبادتکنندگان آنان به دیدنش میآمدند و به صراحت میگفتند: تو چه گناه عظیمی کردهای که به این عذاب الیم گرفتار شدهای؟ ولی باز هم آن حضرت صبر را از کف نمیداد و چشمهی زلال شکر و سپاس الهی را به کفران و ناشکری آلوده نمیساخت تنها کاری که کرد این بود که بعد از مدتی طولانی به پیشگاه خداوند عرض کرد: بارپروردگارا! شیطان مرا به رنج و عذاب افکند انتظار گشایش را تنها از تو دارم.
نتيجه گيري:
صبر علاوه بر زندگی مادی، در زندگی معنوی نيز وجود دارد اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوسها و زرق و برق دنیا و جاذبههای گناه ایستادگی نکند و در راه شناخت خدا و اطاعت از فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایی نمیرسد.صبر در تمام امور زندگی برای همه مهم ومفید است وتاکید قرآن و بزرگان در اهمیت آن برای همه مشخص است . بعضی ها به تقسیم بندی صبر در زندگی پرداخته و صبررا در مصیبت ، در معصیت و در عبادت دیده اند. و بعضی ها به تاثیرات عملی صبر پرداخته اند وعده ای دیگر در روان شناسی به آن توجه کرده اند.انسان صابر بر خود مسلط است و آرامش خود را از طريق اظهار شكايت و رفتار اعتراضآميز به دست نمىآورد، بلكه از راههاى ديگرى كه رضايت خداوند در آن است آرامش خود را تأمين مىنمايد. در واقع او در برابر انگيزه شكايت گرى مقاومت مىكند. اين مقاومت، ناشى از ايمان است. كسى كه به خداوند ايمان دارد و خيرخواهى خداوند را باور كرده است و مىداند كه خداوند علم و قدرت مطلق است و از همه كس به او مهربانتر است پيش آمدهاى ناگوار را به مصلحت خويش مىداند و آنها را آزمايش الهى و باعثى براى بيدار شدن خويش مىشناسد. چنين انسانى معتقد است مصيبتهاى زندگى باعث پالايش انسان از گناهان و نردبان ترقى است مشروط بر آن كه صبر پيشه سازد و به قضاى الهى اعتراض نكند.
منابع:
1- قرآن كريم
2 – اصول كافى، ج 2، باب الصبر.
3 -نهجالبلاغه، كلمات قصار.
4 -نهجالبلاغه، خطبه ها.
5 – جامع السعادات، ج ۳.