فرصتی به نام اوقات فراغت

نویسنده: مهدي ياراحمدي خراسانی

چکیده:
در سال اصلاح الگوي مصرف يكي از زمينه هاي مصرفي كه بايد بدان توجه نمود مقوله زمان است. زمان، عمر و به بيان عاميانه تر فرصت زندگي نعماتي است بزرگ، زودگذر و غير قابل تكرار. از اين رو ضرورت دارد همواره انسان براي بهره برداي حداكثري از آن تلاش نمايد. در احاديث آمده است يكي از مسائلي كه در قيامت در مورد آن پرسش مي شود اين است كه: ” عمر و جواني خود را در چه راهي سپري نموده ايد؟” از اين رو در راستاي بهره برداري مناسب از فرصت زندگي مي بايست به مقوله ي اوقات فراغت بخصوص در سنين نوجواني و جواني توجه ويژه اي مبذول نمود.

مقدمه:
براي تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله نظام، با برنامه ريزي مناسب براي اوقات فراغت مي توانيم به رصد نيازهاي جوانان و امکانات دستگاه هاي متولي در اين حوزه بپردازيم. براي تحقق اين امر دستگاه هاي مجري اوقات فراغت موظف به شناسايي و معرفي مفاهيم خود در اين حوزه مي باشند. جمع آوري اطلاعات، ثبت نام و اطلاع رساني در ارتباط با اين مقوله اهميت زيادي دارد. برنامه هاي فراغتي اگر در راستاي برنامه هاي فرهنگي و هنري با تأکيد بر تقويت آگاهي ديني مبتني بر قرآن و عترت، کتابخواني، مطالعه و پژوهش، برنامه هاي ورزشي، برگزاري اردوهاي جهادي، زيارتي، سياحتي، علمي و گردشگري، برنامه هاي مهارت آموزي، فضاي مجازي و رسانه، برگزاري حلقه هاي گفتگوي جوانان، شناسايي، معرفي و تقدير از اختراعات و ابتکارات جوانان باشد ضمن بهره مندي مناسب عمر و فراغت جوانان زمينه ي انتقال مفاهيم مناسب ديني، ملي و فرهنگي را فراهم مي آورد.

مفهوم اوقات فراغت:
اوقات فراغت به زمان هايي اطلاق مي شود كه؛ افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولاً در این مواقع تمایل به انجام فعالیت های فرح بخش و نشاط آور بیشتر می‌شود. اوقات فراغت در واقع زمان‌هایی است که فرد آن را طبق تمایل شخصی خود و برای خود تنظیم می‌کند و برنامه آن در مورد هرکس متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد.

ريشه شناسي واژه اوقات فراغت:
اگر لغت اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین licere به معنی “اجازه دادن” می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد. حتی در اندیشه یونانی نیز لغت leisure هم ذوج کار و یا نیروی کارگر بوده است. در ميان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پيشه اي جدي مي دانسته است: ” ما حرفه و کار و شغلي را در پيش مي گيريم تا فراغتي داشته باشيم”. در نظر اول اين طور استنباط مي شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ايده آلي است که هر شهروند به دنبال و در آرزويش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگي است. آن چه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. از زمان شروع زندگی انگلستان مدرن یعنی قرن 14 فراغت به معنی ” فرصتی برای وقت آزاد ” محسوب می شده است.

سير تحول مفهوم اوقات فراغت:
مفهوم اوقات فراغت درطي دوره صنعتي شدن و گسترش سرمايه داري در اواخر قرن نوزدهم و قرن بيستم و تحولات بعد از دهه 1980 متحول شده است. تحولاتي که در ساخت اقتصادي و بازار کار در اين دوران رخ داد ماهيت اوقات فراغت را دگرگون کرد. مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتي و صنعتي شدن ) و دوره مدرنيته متأخر ( دوران جهاني شدن ) متحول شده است. در هر يک از اين دوره ها نگرش گروه هاي مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است. در دوره ماقبل مدرن اوقات فراغت بخشي از زندگي فرهنگي بوده است. اما در دوره صنعتي فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتي تلقي مي شده است چون بطور مشخص فعاليت هاي فراغتي ماقبل مدرن فعاليت هايي غير مولد تلقي شدند. بنابر اين مي توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت هاي اقتصادي که پيامد ظهور حوزه ستيز است نيز جستجو کرد.

كاركردهاي فراغت:
فراغت داراي کارکردهایي سه گانه است  که هر سه به نیازهای انسان پاسخ می‏دهند. كاركردهاي سه گانه ي فراغت شامل موارد زير است: 1- رفع خستگی کار و برطرف کردن خسارت‏های جسمی و روانی، استراحت، 2- تفریح، فرار از تکرار و روزمرگی و ورود به خیال پردازی‏های خستگی‏زدا و 3- رشد و خودشکوفایی، آفرینندگی.

رابطه بازي و اوقات فراغت:
سه مفهوم بازی، سرگرمی و فراغت برای توضیح سه پدیده متمایز به کار می‏روند. اما چه بسا بدون درنظر گرفتن این تمایز به صورت واژه‏هایی مترادف به کار روند. به نظر مازلو بازی آزاد و اوقات فراغت می‏تواند در خدمت رفع متعالی ترین نیازهای انسان یعنی تحقق خویشتن قرار گیرد. اما این نظریه‏های ساده، پدیده پیچیده بازی را کاملاً توضیح نمی‏دهند. براساس دیدگاه مردم شناختی بازی در اشکال گوناگون خود واجد اهمیتی حیاتی است زیرا رشته گسترده‏ای از رفتار بزرگسالی را آموزش می‏دهد.انسان‏شناسان در ترسیم روند پیشرفت انسان، در کنار ابزارهای مربوط به کار و حفظ حیات وسایل بازی از جمله عروسک‏ها، تیله‏ها، حلقه‏ها و تاس‏هایی به دست آورده‏اند. بسیاری از دستاوردها  و کشفیات بشری نتیجه بازی یا اشتیاق عمیق به یک سرگرمی بوده است. در هر حال بازی کودکان امری پذیرفته شده است اما بازی بزرگسالان بیشتر تصاویر کلیشه‏ای مثل فوتبال و یا سایر مسابقه ها را به ذهن متبادر می‏کند. براي اين سؤال كه “چرا بازی می‏کنیم؟” مي توان پاسخ هاي زير را متصور بود: 1- تخلیه انرژی مازاد ، 2- تمرینی برای زندگی واقعی و 3-تنش‏زدایی از زندگی شهری،‏ آرامش و سلامت‏بخشی.

رابطه كار و اوقات فراغت:
تأکید بر رابطه کار – فراغت مسأله ای جامعه شناختی است.کار زمانی است که برای صرف آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریافت نمی گردد. اما در عصر صنعتی برخی رابطه کار و فراغت را رابطه ای متجانس نمی دیدند و این ها که متعصبانه به نظم توسعه صنعتی و جامعه صنعتی نگاه می کردند فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می دانستند. آنها معتقد بودند که ” اگر کارگر صنعتی عادت به صرف اوقات فراغت – به همان گونه جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی – کند نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفريح سنتی مورد حمله قرار می گرفت تا به حاشیه رود. در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود و به تدریج با تشکیل بازار مصرفی حوزه های فراغتی اقشار مختلف شکل یافته است.

رابطه تفريح و اوقات فراغت:
رایج‏ترین تعریف از تفریح آن است که تفریح شامل سرگرمی‏هایی است که مردم در اوقات فراغت‏شان انجام می‏دهند و می‏تواند فردی یا گروهی باشد و بازی را نیز رفتاری شاد، آزاد و معنی‏دار نامیده‏اند که به فرایند رشد فرد(کودک) کمک می‏کند. بسیاری از تعاریف امروزی تفریح را نه مخالف و مغایر با کار تلقی می‏کنند و نه انتظار دارند اخلاقی و درست باشد، حتی به فعالیت بودن آن هم اعتقاد ندارند. تفریح به معنای حالتی است که فرد را به حالت اول بازگردانده و بازآفرینی می‏کند و به معنای بازگشت به سلامتی نیز به کار رفته اما اکثراً آن را به عنوان شکل خاصی از سرگرمی تلقی می‏کنند. پس تفریح فعالیتی است که به صورت انفرادی یا گروهی در اوقات فراغت انجام شده و شرکت در آن اختیاری و لذت‏بخش و دارای جاذبه آنی است و هیچ پاداشی غیر از خود تفریح، شرکت‏کننده را به آن تشویق نمی‏کند. پس تفریح امری فردی، رضایت بخش، اختیاری و نشاط ‏آور است که گاه توام با بازی است با واژه‏هایی چون اوقات فراغت، استراحت، آرامش، لذت و رضایت قرین است. اما هیچ‏کدام به تنهایی ماهیت آن را آشکار نمی‏کند تفریح به نیاز انسان پاسخ می‏دهد. تفریح در انسان بیش از اهمیت فیزیکی، اهمیت روانی دارد.

رابطه بيكاري و اوقات فراغت:
نظریه پردازان اجتماعی نه فقط به مسأله سرمایه داری و کار یا نیروی کار در نظریه های مدرن اهمیت می دهند بلکه به مسأله ماهیت اوقات فراغت هم پرداخته اند. مسأله اوقات فراغت موقعی مشکل می شود و نیاز به کاویدن بیشتری دارد که با مسأله ای به نام بیکاری روبرو می شویم. به این لحاظ برخی جامعه شناسان به جد به این مساله اهمیت داده اند”هونی کات” اوقات فراغت را به مثابه یک خلاقیت نگاه می کند: وي مي گويد: “جامعه باید برای افراد فرصتی آماده کند تا کارهای خلاقانه تولید کنند و اوقات فراغت همین فرصت است”.
مناقشات در باره پست مدرنیسم و جهانی شدن بر اوقات فراغت هم متمرکز است : به این معنی که مصرف کننده معاصر یک نوع خاص و متناسب سبک زندگی اوقات فراغتی در زندگی آزاد خود ساخته است این را ما می توانیم در خانه یا در دنیای توریستی هم ببینیم . صنایع فرهنگی و اوقات فراغت در واقع صنایع بزرگی هستند. که جامعه شناسان را به چالش جدی کشیده اند تا مدل های قدیمی پویایی رابطه تولید / مصرف را تجدید نظر کنند و بویژه در بررسی فرایند مصرف تجدید نظر اساسی کنند.نگاه کنید به فرهنگ عامه و جامعه مصرفی. این امور حتی با بحث آزادی و استقلال و محدودیت ها ، فاعلیت و ساختار رابطه دارند. یعنی اینکه این سوال مطرح است که آیا اوقات فراغت چیزی است که ما آن را با اختیار انتخاب می کنیم؟ مطالعه اوقات فراغت می تواند به شکلی سیاسی باشد و نیز به شکلی تحلیل اجتماعی، یعنی اینکه با مطالعه آن می توان برخی مسائل را در فرایند قدرت و امتیاز یا قدرت و طبقه روشن کرد.

استفاده صحيح از اوقات فراغت
صرف اوقات فراغت از آن جهت مهم است که بر اساس آن می توان موقعیت اجتماعی هر کس را مشخص کرد به این ترتیب که توانایی درگیر شدن در فعالیتی که وقت آزاد شما بحساب می آید موقعیت شما را در اجتماع نشان می دهد: برای افراد طبقه متوسط به بالا اوقات فراغت زمان جدی است. بيكاري، تنهائي، نداشتن تحرك و فعاليت، نداشتن سرگرمي هائي كه توجه و علاقه ي افراد را به خود جلب كند از عوامل ايجاد انحراف وبزهكاري (بخصوص در نوجوانان) است. از اين رو بايد به تناسب امكانات خانواده تدابيري انديشيده شود كه  افراد بالاخص جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را به ويژه در ايام تعطيلي تابستان در راه هاي مفيد و سالم مصرف كنند. عادت كردن به مطالعات سالم و سازنده از دوران كودكي مي تواند در اين راستا بسيار مفيد و اثر بخش باشد. گسترش مراكز پرورشي، تقويت روحيه ي علمي و حماسي، ورزش، كوهنوردي و سرگرمي هاي علمي و يا هنري و هم چنين مشاركت در فعاليت هاي اجتماعي و به ويژه كارهاي عام المنفعه و نيكوكارانه از مهمترين زمينه هاي استفاده و بهره برداري صحيح از اوقات فراغت مي باشد كه بسيار سازنده بوده و روح ارزش گراي انسان را ارضاء مي كند و پرورش مي دهد.

نتيجه گيري
برخي از جامعه شناسان معتقدند جوامع غربی در حال تبديل شدن به جوامع فراغتی هستند. مردم نسبت به گذشته پول و وقت بیشتری دارند. به همين دليل تلویزیون نگاه می کنند، سفر می روند یا برخی در خانه اوقات را سر می کنند. به همین لحاظ این مساله اوقات فراغت به روندهای اجتماعی مرتبط هستند. از سوی دیگر بخش زیادی از اوقات فراغت در خانه صرف می شود که همین به گرایشی به نام خصوصی سازی خانواده تبدیل شده است – یعنی عقب نشینی به طرف خانه و خانواده. از سوی دیگر بخش زیادی از اوقات فراغت به کالایی شدن زندگی تبدیل شده است که به رشد جامعه مصرفی دامن زده است. همچنین باید گفت که توزیع صرف اوقات فراغت به طور ناموزون بین جمعیت انجام شده است. برای مثال طبقات متخصص و حرفه ای بیشتر اوقات فراغت را در بیرون خانه دنبال می کنند اما کارگران ساده و بی تخصص ممکن است بیشتر در خانه اوقات فراغت را بگذرانند.آنچه فراغت را از سایر فعالیت‏ها متمایز می‏کند، جست‏وجوی یک حالت خشنودی است. حالتی که به عنوان هدفی برای خود جست‏وجو می‏شود. این حالت خصلتی لذت‏جویانه دارد. مسلماً شادی موضوعی صرفاً مربوط به اوقات فراغت نیست زیرا آدمی در هنگام انجام وظایف کاری و اجتماعی هم می‏تواند شاد باشد اما جست‏وجوی ارضا، لذت و شادمانی یکی از ویژگی‏های اساسی فراغت در جامعه امروزین است. هنگامی که ارضای ناشی از یک فعالیت ضعیف شده یا کاهش یابد فرد گرایش می‏یابد از آن فعالیت دست بردارد. پس شرط اول فعالیت فراغت ارضا و خشنود شدن است و چه بسا شامل فعالیتی شدید باشد. جست‏وجوی رضامندی و خشنودی برای فراغت اهمیتی آنچنان دارد که اگر شادی یا ارضای موردنظر تحقق نیابد، فراغت خصلت خودش را از دست می‏دهد.در نتیجه شادی یا ارضا یکی از وجوه فراغت و الزامات آن است.

منابع و ماخذ:
1- تئودور آدرنو،  “اوقات فراغت” ، ترجمه ج آل آحمد /2- کريستوفر پيرسون ، (1380) معناي مدرنيت: گفتگوي با آنتوني گيدنز، ترجمه ا.ع. سعيدي، کوير/3- گزارش ملي جوانان ، (1381) بررسي وضعيت اوقات فراغت جوانان، سازمان ملي جوانان ، نشر اهل قلم/4- رفعت جاه مريم، رابطه مفهوم اوقات فراغت با سه مفهوم بازی، سرگرمی و تفریح/www.modiryar.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *