مقدمه:
انسان همیشه درطول تاریخ برای کسب معرفت وشناخت خدا همواره ازدومنبع بهره برده است یکی وحی وحجت ظاهری است که خداوند به واسطه پیامبران وازطرق کتب آسمانی انسان راباحقایق پیدا ونهان آشنا کرده است ومنبع دیگرعقل وحجت باطنی است که آدمی ازراه دقت درپدیده های طبیعی وتلاش فکری وتجربی به کسب معرفت ودانش نائل شده است براین اساس پیامبران نقش اساسی هدایت انسان رابرعهده داشته اند واین هدایت وروشنگری به گونه ها ی مختلف استوار گشته است که اساس دین مقدس اسلام برتوحید ویگانه پرستی بنیان نهاده شده است ودرهمه دستورات اعتقادی ،اخلاقی وعملی آن توحید تجلی یافته است به همین جهت مساجد بعنوان جایگاه ارتباط وانس خداوند ارزش والایی یافته است ودرابعاد وشئون مختلف زندگی امت اسلامی نقش آفرین گشته است ومسجد اصلی ترین پایگاه دین،اخلاق ومعنویت وبرترین مکان تقویت ایمان وعالی ترین مرکز کسب آگاهی وبصیرت ووالاترین کانون احیاو تقویت اندیشه وفرهنگ ناب اسلامی ومقدس ترین مکان تربیت وپرورش انسان های وارسته گشته است ومسجد رامی توان ازمنظرهای مختلف مورد توجه وبررسی قرارداد ولی ازدید مدیریتی که موردنظرماست مسجد مجموعه ای مقدس وکانونی چند منظوره وگستردگی بسیار زیاد وعمومیتی فراگیر دارد که تک تک آحاد امت اسلامی راباتنوع وتفاوت بسیار زیاد به خود جلب نموده است وبرای مدیریت یک مرکزومجموعه ای بدین گستردگی باید نخست اهداف ماموریت وکارکردهای آن رابخوبی شناخت وبراساس آن اهداف به تدوین برنامه های هدف مند واجرایی پرداخت وازتمامی ظرفیت های مساجد بهره برداری نمود تااهداف اصلی و اصیل آن مرکز که همانا خواست خدا ورسولش می باشد تحقق یابد انشاا…
طیرانی – پیشقدم
تاریخچه دانش مدیریت
انسان از اولین روزهای خلقت خود، بااداره امورفردی وگروهی سروکارداشته است وبامعنا ومفهوم مدیریت همراه بوده است گفته شده که برای اولین بار مردم چین بود که درحدود1100 سال قبل از میلاد مسیح ، به صورت سازمان یافته ، چهار وظیفه مدیریتی یعنی برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری وکنترل را تجربه کرده اند بعداز آنان ایرانیان ، مدیریت راباتجربیات ونگرش ها ی خود آزمودند.
درحدود سال های 350 تا 450 قبل از میلاد، یونانیان مدیریت را به عنوان یک هنر متمایز، تشخیص داده ورویکردی علمی را برای آن ابداع نمودند ودرآغاز قرن بیستم ، مدیریت به عنوان یک رشته علمی ، تخصصی ودانشگاهی به صورت رسمی مطرح شدواز آن پس تاکنون ، تحول وتکامل بسیار ودرخور توجهی یافته است .
پس از انقلاب صنعتی درغرب وایجاد کارگاه های بی شمار وتوسعه ورشد کارخانه های عظیم تولیدی ، همچنین باتولد سازمانهای جدیداجتماعی ، نقش مدیریت درافزایش بهره وری باعث شد مباحث مربوط به مدیریت اهمیت بیشتری یابدوپژوهشهای گستره ای در مورد آن انجام پذیرد وبدین صورت نظریه های متفاوتی پیرامون مدیریت طرح ودرمقام عمل ، به اجراگذاشته شد.
دردوران معاصر نیز «مدیریت » ونقش آن دربهبود ونتایج حاصله از هر تلاش وکوشش ، مورد توجه بیشتر وویژه ای قرارگرفته است وهم اینک مدیریت به مثابۀ یک علم وفن درردیف سایر علوم بشری به خوبی درخشید ه است وهمه ساله نظریات جدیدتری درمسایل مختلف این فن ، درسطح جهان مطرح ، بررسی ونقدمی گردد.
ضروریت واهمیت فراگیری علم مدیریت
از دیرباز نقش واهمیت مدیریت درپیشترفت امور ونیل به اهداف روشن بوده است ، امااینک درسایه ی پیشرفتهای علمی وصنعتی ،این واقعیت برای همکاران روشنترشده است .
باعنایت به سیره وتوصیه های پیامبر وامامان معصوم که امورفرهنگی ، تعلیم وتربیت ، مسایل سیاسی واجرایی ، اجتماعی وحتی اقتصادی همه وهمه بایدبه گونه ای سازماندهی ومدیریت شوند که بشررا به هدف آفرینش نزدیکتر سازند وزمینه ی خودشناسی ، خداشناسی ، وحرکت درمدار رضای خداوند را برای انسان فراهم آورند ، مدیریت یک تکلیف ومسئولیت دینی است ، براساس روایاتی که از پیامبر نقل شد ه اگر سه نفردرجایی باهم زندگی می کنند ویاباهم برای انجام کاری مسافرت می کنند بایدیکی ازمیان خودرابه عنوان مسئول برگزینند.
پژوهش ها نشان داده است که مدیریت با برنامه ریزی ، نظارت ، کنترل وسایر فعالیت های دیگر ، منابع مختلف را درجهت هدف به حرکت در می آورد، بدین رواگر مدیریت منطقی ودرست ، برجهت دهی وبه کارگیری مناسب امکانات ونیروها حاکم نباشد ، همه یا بخش عمده ای ازمنابع هدر می رودودرواقع ، تنها با مدیریت صحیح است که ساماندهی ، هماهنگی وهمکاری ، نقش فزاینده ای به خودمی گیرید.
برخی مدیریت رایک خصوصیت ذاتی وعده ای آن رایک علم ودانش نظری وبعضی آن رامهارت علمی وهنری دانسته اند وپاره ای ازافراد ، آن را نوعی عمل دانسته اند که انجام دادنی است نه صرفاً دانستنی ، وبرخی آن را یک روش عمل دانسته اند که انجام دادنی است نه صرفاً دانستنی ، وبرخی آن را یک روش برای نیل به مقصود می دانند ، ولی به نظرمی رسد، مدیریت هم دانش است هم مهارت وهنر ، هم علم است وهم عمل وهم روش ، هم آموختنی ودانستنی است هم انجام دادنی به هرحال آنچه مسلم است ، حتی اگر مدیریت یک غریزه ، خصوصیت وتوانایی ذاتی نیز باشد می توان ومی باید ، آن را با آموزش های علمی وتمرین های علمی لازم ، افزایش داد.
مدیریت همچون دانش های دیگر ، دارای اصول وروش هایی است که فراگیری وبه کاربستن آن ، مدیررا درانجام مسئولیت صحیح خویش یاری خواهدنمود.
باعنایت به ماموریت ، اهداف ومسئولیت های والا ، ابعاد وکارکردهای مختلف وگوناگون مسجدکه آن رابه صورت مرکزی چند منظوره درآورده است ، مدیریت مسجد کارساده وآسانی نیست ونیاز به آشنایی بااصول ، مبانی روش وتکنیک های مدیریت دارد.
بعلاوه اکنون درعصرنیاز وبازگشت بشربه سوی معنویت وباتوجه به دوران توسعه وسازندگی کشورمان به عنوان ام القرا والگوی جهان اسلام ،باعنایت به لزوم روزافزون شدن نقش مساجد درهدایت امت اسلامی ، باید کارکردهای مساجدبامدیریتی آگاه ، بصیر، شجاع ، وآشنا به ابزار وتکنیک های مدیریت ، احیا شده وباجاذبه های معنوی وبه کارگیری روشهای علمی ، هدایتگر نسل جوان وآیندگان باشند .
تعریف وشناخت واژه مدیریت
لغت شناسان واژه «مدیریت » راصفت فاعلی برگرفته ازمصدروبن «اداره =قوام ،نظام ، وتولیت ورهبری کردن» وبه معنای کسی که کاری رااداره می کند، اداره کننده کاری یا موسسه ای ،گرداننده وچرخاننده دانسته اند .
دراصطلاح برای مدیریت تعاریف گوناگونی ارایه شده است که به برخی از آنها اشاره می گردد:
1-مدیریت ، یعنی اداره کردن امور یک سازمان
2- مدیریت ،یعنی هنرانجام اموربه وسیله دیگران
3- مدیریت ، علم وهنرهماهنگی کوششها ومساعی اعضای یک سازمان واستفاده ازمنابع،برای نیل به اهداف معین می باشد.
4- مدیریت ،یعنی انجام وظایف برنامه ریزی ، سازماندهی ، هماهنگی ، ارتباط وهدایت.
5- مدیریت ، یعنی انجام وظایف وایفای نقش های رهبری سازمان ، منبع اطلاعاتی وعامل تصمیم گیری ورابط باسایرسازمان ها.
6- مدیریت ، یعنی فرایند برنامه ریزی ، سازماندهی ، نظارت وکنترل ، انگیزش ، ارتباطات ، هدایت وتصمیم گیری که هماهنگی ونیل به هدف ها رامیسرمی سازدومدیران برای انجام وظایف خود، آن رادنبال می کنند.
7- مدیریت ، فرآیند کارکردن با دیگران وازطریق دیگران واستفاده کارآمد ازمنابع محدود برای تحقق اثربخش اهداف سازمان است.
8- مدیریت ، هماهنگی همه منابع وامکانات ازطریق فرآیندهای برنامه ریزی ، سازماندهی، هدایت وکنترل است به طوری که اهداف تعیین شده تحقق یابد.
9- مدیریت ،فرآیند اجتماعی ،برنامه ریزی ، سازماندهی ، کارگزینی ،هدایت ،هماهنگی وکنترل درراستای تعیین وفایق شدن به اهداف سازمانی دریک محیط پویا می باشد.
گفتنی است تعریف های بسیاردیگری نیزازمدیریت ارایه شده است که برای رعایت اختصار از آوردن همه آنها صرف نظر می شود.
همانطورکه درتعاریف فوق ملاحظه فرمودید، برای یک مدیرهمواره ماموریت واهداف مشخصی مطرح است که بایدبرای نیل به آنها ، نیروی انسانی ، امکانات وتجهیزات موجودراباحداکثر سرعت ممکن از بهترین وکوتاهترین راه ، منسجم ورهبری نمایدبدینسان مدیریت یعنی :
«اداره نمودن یک مجموعه از طریق برنامه ریزی وسازماندهی نیروی انسانی ، امکانات وتجهیزات موجودبرای رسیدن به اهداف معین»
آری تعاریف فوق برخلاف ظاهر گوناگون خود ، مدیریت راسامان داده امورمربوط به پرسنل ،تجهیزات ،تسهیلات، وبه عبارت دیگرمهندسی نیروی انسانی وتجهیزات وقراردادن هریک ازکارکنان درجایگاه خودوکاربردتجهیزات درجای خودبرای دستیابی به اهداف معین شناسانده اند.
همانطورکه می دانیدهرسازمان دارای دونوع نیروی انسانی است:
1- نیروهای ستادی یا نیروهای برنامه ریزی ؛
2- نیروهای صفی یا عوامل اجرایی .
همچنین هرسازمان دارای امکانات وتجهیزات واموال وسرمایه های مختلفی است که مدیربایدباشناخت وارزیابی صحیح ازتوانایی های افراد، آنان رادرپست های سازمانی متناسب ، به کارگیرد وامکانات ، تجهیزات وتسهیلات رامتناسب بااهداف سازمان، درمحل وجایگاه مناسب ولازم خودقرارداده وصرف نماید.
براین اساس ، مدیریت ،نوعی علم ، فن ،هنروتوانایی است که برا ی نیل به اهداف سازمانی ، افرادوامکانات راباظریفت کامل وباسرعت هرچه بیشتر، سازماندهی وبسیج نموده ، به کارگیرد.
مدیریت اسلامی
مدیریت درفرهنگ های مختلف ،ازهدف انگیزه ، اصول ، شرایط وروش های یکسانی برخوردارنیست ،بلکه دربستر اندیشه وفرهنگ های گوناگون دیدگاه های مدیریتی ، تفاوتهای اساسی بایکدیگر پیدامیکنند.
پیروزی انقلاب اسلامی درایران ،ایده ی «مدیریت اسلامی » علاوه براستفاده ازدانش ، ابزاروتکنیک های علمی مدیریت ، نکات جدیدی همچون بصیرت وبینش الهی ، سلوک اخلاقی ومعنوی ، درنظرگرفتن اهداف والای انسانی ، مدنظرقراردادن جهت گیری های کلی وشیوه های اجرایی خاصی رادربرابر مدیران قرارمیدهد تابااستفاده از آن بتوانندباقلبی سلیم ، عزمی راسخ تخصص علمی وتعهد مکتبی ، به شرف خدمت به جامعه ی اسلامی نایل گردند وبه مقام والای رضایت وقرب حق تعالی دست یابند.
ایده ی مدیریت اسلامی از چشمه سار زلال قرآن کریم ، نهج البلاغه وسنت وسیره ی پیامبر وامام معصوم خوشه برمی گیردودر نظام ارزشی مکتب حیات بخش اسلام ، رشد وبالندگی می یابد.
گفتنی است آیات قرآن ،سنت وسیره ، سرشارازمطالب فراوانی پیرامون اهداف ، انگیزه ،شرایط مدیران ، اصول وشیوه های مدیریت است که می بایدآنها رااستخراج ،تدوین وارایه نمود.
به همین جهت افزون برتعاریف عمومی که درباره مدیریت ارایه شده است، برخی « مدیریت اسلامی » راگونه ای خاص از مدیریت دانسته ، ومدیریت اسلامی رابه شکل های زیرتعریف کرده اند:
1-مدیریت هنر وعلم به کارگیری صحیح افرادوامکانات درجهت وصول به اهداف سازمانی است به نحوی که باموازین شرع مغایریت نداشته باشد.
2- فعالیتی که زمینه ی رشد انسان به سوی الله رافراهم نماید ومطابق کتاب وسنت وسیره وروش پیامبر وامامان معصوم وعلوم وفنون وتجارب بشری جهت رسیدن به اهداف یک نظام یا سازمان درابعادمختلف ، همانند یک محور ومدار وقطب عمل کند، مدیریت اسلامی است.
دراین تعریف که اهداف الهی ، سیاست کاربرد نیروی انسانی ، همچنین جهت گیری فعالیت های سازمانی ونقش مدیر درنیل به اهداف باتوجه به مبانی اسلامی مشخص شده است اصلی ترین جهت گیری کلی مدیریت ، تلاش وحرکت براساس هدف خلقت وعلت آفرینش جهان وانسان یعنی زمینه سازی برای حرکت به سوی الله معرفی شده است وبرانطباق شیوه های مدیریتی با آموزه های قرآن کریم وسیره وسنت معصومین وتجارب علمی وتکنیک های فنی بشری به عنوان یک ضرورت رهگشا تاکیدشده است ومدیر به عنوان مدار ومحور هرحرکت صحیح ، منظم وسازمان یافته شناخته شده است .
به همین جهت جهان هستی وبه ویژه کره ی زمین به عنوان جایگاه ارتباط وانس انسان با خداوند ، ارزشی والا یافته است ومی بایست با مدیریتی شایسته ، همه ابعاد مختلف زندگی فردی واجتماعی انسان از ارتباط وپیوند عمیق با حضرت حق برخوردار گرددوامور به گونه ای سازمان یابدکه انسان بتواند به سیر الی الله بپردازد وبه وصال حق ومقام قرب نایل گرددبراین اساس مدیریت اسلامی دارای اصول ومبانی خاصی به شرح ذیل است:
اصل خدامحوری ، اصل ارزش مداری ، اصل توکل بر خدا، اصل خودسازی ، اصل کسب ورضایت خداوند، اصل ادای تکلیف ، اصل آخرت گرایی ، اصل ولایت مداری ، اصل عدالت ورزی ، اصل خیرخواهی ، اصل حفظ حرمت وکرامت انسانی ، اصل حفظ واستفاده درست از بیت المال ، اصل رعایت حقوق دیگران ، اصل توجه به محرومین ، اصل خحفظ عزت نفس ، اصل اعتمادبه نفس ، اصل تواضع وفروتنی ، اصل صداقت وراستی ، اصل انطباق گفتار وعمل اصل ساده زیستی ، اصل وفاداری ، اصل امانت داری ، اصل رازداری ،
مسجدازدیدگاه قرآن واحادیث اهل البیت
1-اهمیت وفضیلت مسجداز دیدگاه قرآن سنت وسیره ی ائمه معصومین (ع)
1- مساجد ، خانه های خدادر روی زمین:
ان فی التوراه مکتوبا : ان بیوتی فی الارض المساجد ،فطوبی لمن تطهرفی بیته ثم زاربی فی بیتی وحق علی المزور ان یکرم الزائر
«خداوندمتعال می فرماید: درتورات نوشته شده است که : مسجدها خانه های من درزمینند، خوشابرای کسی که خودرا در خانه اش پاک وتمییزکند وسپس درخانه ی من به زیارتم بیایدوحق زائر این است که میزبان اورا محترم شمارد»
امام صادق (ع) دربیان فلسفه تعظیم مساجدمی فرماید:
«انما امر بتعظیم المساجد لانها بیوت الله فی الارض»
همانا به تعظیم وبزرگداشت مساجد امرشده است، زیرا مساجد خانه های خدادرروی زمین هستند»
2- مساجد ،ستارگان زمین :
«درحدیث قدسی آمده است»:
الاان بیوتی فی الارض المساجد ، تصنی لاهل السما کما تضی النجوم لاهل الارض».
«همانا مساجد خانه های من درروی زمینند همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند مساجد نیزبرای اهل آسمان درخشش دارند»
3- «بیوتی فی الارض المساجد تضی لا هل السماکما تضی النجوم لاهل الارض الا طوبی لمن کانت المساجد بیوته الاطوبی لمن توضا فی بیته ثم زارنی فی بیتی »
«خانه های من درروی زمین مساجدند همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشندمساجد نیز برای اهل آسمان می درخشند خوشا برای کسانی که مساجد راهمچون خانه خود فرض کنند خوشا برای کسانی که درخانه هایشان وضوسارند سپس مرادرخانه ام زیارت کنند»
4- مساجد ، بهترین مکان:
«قال رسول الله (ص) خیر البقاع المساجد»
«بهترین مکانها مساجدند»
«رسول خدا(ص) به جبرئیل فرمود: یا جبرئیل ای البقاع احب الی الله عز وجل ؟ قال : المساجد».
«ای جبرئیل بهترین ومحبوبترین مکان نزد خداوند چه مکانی است ؟ جبرئیل گفت : مساجد»
5- مساجد ، جایگاه پیامبران :
درروایات آمده است » المساجد مجالس الانبیاء» . (مساجدجایگاه پیامبران است)
6- مساجد ، خانه های متقین :
« قال رسول الله(ص) : المساجد بیوت المتقین »
« مساجد ، خانه های متقین وپرهیزکاران است »
مساجد، پایگاه مومنین :
«قال رسول الله(ص) : ان المومن مجلسه مسجده »
«رسول گرامی (ص) اسلام فرمود: مجلس مومن مسجداست ».
درحدیث دیگر ی رسول گرامی(ص) اسلام فرموده است:
«المسجد بیت کل مومن».
« مسجد خانه ی هرانسان مومن است»
7- مساجد : بستان بهشتی :
« قال رسول الله (ص) ریاض الجنه المساجد»
«مسجد ها ، باغها وبستانهای بهشتی اند»
8- بقامساجد درقیامت:
« قال رسول الله (ص) تذهب الارضون کلها یوم القیامه الا المساجد فانها تنضم بعضها ال بعض »
« در روز قیامت همه زمین ها از بین می روند مگر مساجد که پیوند به هم باقی می مانند»
9- مساجد درردیف قرآن وعترت:
«قال رسول الله (ص) من احب الله فلیحبتی ومن احبتی فلیحب عترتی انی تارک فیکم الثقلین « کتاب الله وعترتی ومن احب عترتی فلیحب القرآن ومن احب القرآن فلیحب المساجد فانها افنیه الله وابنیته اذن فی رفعها وبارک فیها »
«هر کس خدا رادوست داشته باشد، بایدمرادوست بداردوهر کس مرادوست بدارد عترت وخاندان مرابایددوست بدارد، من کتاب قران وعترتم را درمیان شما باقی گذاشتم وهر کس خاندان مرادوست بدارد بایدقرآن را دوست بداردوهر کس قرآن را دوست دارد بایدمساجد را دوست بداردزیرا مساجد بناهای الهی هستند که خداوند اذن داده که بلند ومرتفع گردند ودارای خیر وبرکت باشند ».
10 – مساجد ، انوارالهی :
قال رسول الله (ص) المساجدانوارالله
« مسجد ها نورالهی هستند»
11- مساجد ، بازارآخرت :
« قال رسول الله(ص) : المساجد سوق من اسواق الاخره قراها المغفره و تحفتها الجنه ».
« مساجد بازاری از بازارهای آخرتند : آمرزش وبخشش از وسایل پذیرایی درآنها است وتحفه وهدیه ی آنها بهشت است».
12 – فلسفه ی تعظیم مساجد:
قال امام الصادق(ع) : اتدری یایونس لم عظم الله تعالی حق المساجد وانزل هذه الایه، « کانت الیهود والنصاری اذا دخلوا کنا ئسهم اشرکوا بالله تعالی فامرالله سبحانه نبیه ان یوحد الله تعالی فیها ویعبده»
امام صادق (ع): «ای یونس آیا میدانی که چرا خداوند حق مساجد رابزرگ داشته است؟ وآیه « مساجد از آن خداست پس هیچ کس را با خدا نخوانید» را نازل فرموده است؟زیرایهود ونصاری وقتی که داخل کلیساهای خودمی شدند به خداوند سبحان شرک می ورزیدند پس خداوند سبحان به پیامبرش فرمودکه درمساجد خداوند متعال را به یگانگی ویکتایی بخوانند وتنها اورا پرستش کنند».
1- اهمیت بنای مسجد
پاداش ویژه بانیان مسجد درقیامت:
« قال رسول الله (ص) : من بنی مسجدا ولو کمقحص قطا ه بنی الله له بیتا فی الجنه »
« هر کس مسجدی بناکند اگر چه به اندازه ی لانه ی مرغی باشدخداوند متعال از برای اوخانه ای دربهشت بنا کند ».
امام صادق (ع) نیز فرمود: من بنی مسجد ا بنی الله له بیتا فی الجنه »
« هر کس مسجدی بنا کند خدای متعالی برای او خانه ای دربهشت بناکند»
رسول خدا (ص) درحدیث دیگر ی ، می فرماید: من بنی لله مسجدا بنی الله له قصرا فی الجنه
«هر کس برای خدا مسجدی بسازدخداوند متعال برایش قصری دربهشت بنا کند»
با زآن حضرت درکلامی دیگر پاداش ویژه بناکنندگان مسجد فرموده است:
من بنی مسجد ا فی الدنیا اعطا الله لکل شبرمنه اوبلکل دراع منه مسیره اربعین الف عام مدینه من ذهب وقصه ودر ویاقوت وزمرد وزبرجد ولولو»
«هر کس دردنیامسجدی بناکند خداوند دربرابر هر وجب یا هر ذراع آن مسیرچهل هزار سال شهراز طلا نقره در یا قوت زمرد وزبرجدومرواریدبه اوعطا فرماید»
2- بنا کنندگان مساجد مانع نزول عذاب الهی :
قال الصادق(ص) ان الله اذرادان یصیب اهل الارض بعذاب قال : لولاالذین بتحابون فی ویعمرون مساجدی ویستغفرون بالاسحار لولاهم لانزلت عذابی»
امام صادق (ص) : «چون خداوند متعالی خواسته باشد اهل یک آبادی را دراثر نافرمانی عذاب کند وببینددرمیان آنان سه تن مسلمان واقعی است خطاب فرماید« ای گناهکاران وکسانی که ازفرمانهای من سربرتافته اید اگر درمیان شما مومنانی نبودند که یکدیگر را دوست داشته باشندومساجد مراآبادکنند ودرسحر گاهان از خوف وخشیت من استغفار کنند عذابم رابر شما فرود می آوردم»
3- « آبادکنندگان خانه های خدا خانواده ی الهی هستند»
مقام ومنزلت اهل مسجد
1- توجه ویژه خداوند به اهل مسجد درقیامت
« قال رسول الله(ص) سبعه یظلهم الله فی ظله الا ظله : امام عادل وشاب نشا فی عباده الله عز وجل ورجل قلبه متعلق بالمسجد اذا خر ج منه حتی یعود الیه »
« هفت گروه درقیامت موردتوجه ولطف خداوند متعال قرار میگیرند : امام عادل وجوانی که از عبادت خداوند عز وجل شاداب شود شخصی که وقتی از مسجد خارج شود تازمان برگشت توجه اش به مسجد باشد»
2- خانه بهشتی پاداش اهل مسجد:
قال رسول الله(ص) :من کان القران خدیثه والمسجد بیته بنی الله تعالی له بیتا فی الجنه »
«کسی که کلام وذکرش قرائت قرآن باشد ومسجد خانه اش خداوند متعال خانه ای دربهشت برایش مهیامی سازد»
3- اهل مسجد محبوبترین افرادنزدخداوند:
« قال رسول الله(ص) خیر البقاع المساجد واحبهم الی الله اولهم دخولا و آخروهم خروجا منها »
« بهترین مکانها درروی زمین مساجد هستند ومحبوبترین افرادنزدخداوند کسی است که اول داخل مسجد شود ودیرتر از همه مسجد خارج گردد»
4- ضمانت خداوند از اهل مسجد :
« قال رسول الله (ص) « من کانت المساجد بیته ضمن الله له بالروح والراحه والجواز علی الصراط»
« هر کس مسجد خانه اش باشدخداوند آسایش وآرامش وعبوراز صراط را برای او ضمانت می کند.
چارت تشکیلاتی مساجد
زندگی انسانها ازآن جهت که یک زندگی اجتماعی است ، از واحدهای مختلفی تشکیل شده که ما،هر یک ازآنها را ارکانهای نظام اجتماعی می نامیم وهرسازمان ،مجموعه مرکبی است ازواحدهای جزئی که هریک عهده دار انجام کاری معین است.
هریک ازسازمانهای اجتماعی ،چه کوچک وچه بزرگ ،چه ساده وچه پیچیده ،دارای اهداف وکارکردهاوسیستمی هستند که بوسیله آن،اجتماع بشری را به چرخش درآورده ویکی ازنیازهای جامعه را برآورده می سازند.
به دیگر سخن درهرجامعه برای انجام وظایف خاصی ورسیدن به اهداف معینی یک سازمان بوجود می آید این سازمان برای انجام مسئولیت خویش،دارای سیستم وکارکرد مخصوص به خود می باشد.
ودرجامعه اسلامی،هرمسجد یک سازمان منسجم معنوی است.و دارای اهداف ،کارکرد وسیستمی مخصوص به خود می باشد.وباید به شکل صحیح مدیریت شود تابتواند نقش اصلی خود رابخوبی ایفانماید.
مسجدتشکیلات وسازمانی ،الهی ومردمی است که بامدیریت معنوی ونفوذ کلمه امام جماعت وباحضور توده مردم،سازماندهی می شود.
به همین جهت ارتباط بین مدیر آن باکاگزاران ونمازگزاران- اداری،خشک، بی روح ورسمی نیست والبته نباید باشد. بلکه عامل اصلی پذیرش مسئولیت وحضورنمازگزاران،همچنین انسجام،نظم واجرای دقیق رهنمودهای امام جماعت ،انگیزه های معنوی است.ویژگی های منحصر به فرد مسجد،سازمان مسجد رابصورت یک سازمان خاص وویژه درآورده است.
این سازمان همانند دیگر نهادهای اجتماعی به دلیل ضرورتهای زندگی جدید،ایجاد نشده است.بلکه ریشه درفطرت ونهاد خداجوی آدمی دارد وبه عنوان اولین مرکز اجتماعی سیاسی،ازصدر اسلام تا کنون درمیان امت اسلامی نقش مهم ومحوری،ایفانموده است.
البته این ویژگی هاموجب نشده است تاسازمان وتشکیلات یکسانی درهمه جا شکل بگیرد بلکه به دلیل کارکرد های گوناگون مساجد،تشکیلاتی که فعلاً دراستانها وشهرهای مختلف ایران وجهان موجود است شکل یکسانی ندارد.
دراین فصل،سازمان مسجد و امام جماعت ،هیئت امناء ،خادم وپایگاه مقاومت بسیج به صورت پیشنهادی ارایه می گردد.
این سازمان علاوه برساده بودن،حفظ قداست ومعنویت وتناسب با کارکرد،بااحتراز جدی از اداری شدن روابط درجهت نظم بخشیدن به امور ونهادینه ساختن مدیریت مساجد،تنظیم شده است.باعنایت به اهمیت ،حساسیت وجایگاه والای مسجد،تشکیل نهاد یاسازمان مساجد،تحت اشراف ونظارت مستقیم مقام ولایت ضرورت دارد.
وضعیت موجود مساجد ازنظر ساخت وساز،امام جماعت،هیئت امناء،خادم،نظافت وبهداشت،برنامه های فرهنگی آموزشی،ازیک سووانجام کارهای موازی ازطرف دستگاه های اجرایی ونهادهای مختلف که هریک خود رامسئول اصلی امورمساجد می پندارند،وتوزیع نامناسب بودجه های تخصیصی از سوی دیگر،ضرورت تشکیل نهادیاسازمان مساجد راپیش ازپیش متجلی ساخته است.
براین اساس پیشنهاد می شود کانونهای فرهنگی مساجد،وزارت ارشاد اسلامی،بخش مساجد سازمان اوقاف وامورخیربه ،قسمت مساجد سازمان تبلیغات اسلامی،ومرکزرسیدگی به امور مساجد در سازمان امورمساجد ادغام وانجام امورمربوط به مساجد ،متمرکز گردد.
یکی ازوظایف نهادفوق،آن است که امام جماعت راگزینش نموده ومنصوب نماید.
باعنایت به دیدگاه فوق،چارت تشکیلاتی ذیل تنظیم وبراساس آن،امام جماعت ،مدیریت مسجد رابرعهده دارد وهیئت امناء به عنوان شورای مشورتی ومسئول اموراجرایی مسجد،وظایف خویش را تحت اشراف ونظارت امام جماعت انجام می دهند.
پایگاه بسیج اگرچه ازنظر سلسله مراتب فرماندهی بطور مستقیم زیرنظر نیروی مقاومت می باشد.ولی باید با هماهنگی کامل باامام جماعت عمل نماید ودربرابر امام جماعت بصورت غیرمستقیم مسئولیت دارد.
خادم نیز بطور مستقیم دربرابر هیئت امناء وبصورت غیرمستقیم دربرابر امام جماعت مسئولیت خواهد داشت.
براین اساس ،امام جماعت بااعمال مدیریت صحیح درمسجد و نظارت برحسن اجرای امور مختلف آن ،می بایست نقش خویش را بخوبی ایفا نماید.عدم توجه به نقش محوری امام جماعت یاوجود موانع دربرابر اعمال مدیریت وی،موجب ازهم گسستگی نظام مسجد وبه هم ریختگی امور آن خواهد شد.
امام علی( علیه السلام ) می فرمایند:
افضل الناس فی المسجد الامام ثم الموذن ثم من علی یمین الامام .
درمسجد،برترین امام است وبعد ازاو موذن ،سپس آن کسی که برسمت راست امام نماز می گذارد.
اصول وشیوه های مدیریت برمساجد
مدیریت همچون دانش های دیگردارای اصول وروشهایی است که فراگیری وبه کاربستن آن ، مدیررادرانجام مسئولیت صحیح خویش یاری خواهد نمود.
لذااصولی که می توان آنها راازآیات ، روایات وسیره اهل بیت استفاده نمود ارائه می گردد
امیدآنکه درارتقاء وتعالی بیشترمدیریت مساجدمفید باشد.
اصل اول : شناخت وظایف واهداف :
اولین وظیفه هرمدیرآن است که به طوردقیق ازحوزه مسئولیت وشرح وظایف واختیارات خویش آگاهی پیداکند ورسالت واهدافی که برای دست یابی به آنها ، باید تلاش وکوشش نماید به تفصیل بشناسد .
شناخت اجمالی یادانستن کلیات برای اداره یک سازمان ، کفایت نمی کند . براین اساس ، مدیربایدباتسلط کامل ، برجزئیات ، اهداف ووظایف ، مسئولیت خود راشناخته وبابصیرت کامل عمل کند.
امام صادق(علیه السلام ) می فرماید:
(العامل علی غیربصیره کالسائرعلی غیرالطریق لاتزیده سرعه السیرالابعدا )یعنی هرکس بدون بصیرت وآگاهی عمل کند مانند کسی است که بیراهه می رود هرچه شتاب کند ازهدف دورترمی شود .
براین اساس امام جماعت باید بررسالت خطیرونقش ووظیفه خویش کاملا واقف باشد .
اصل دوم : جمع آوری اطلاعات وشناخت محیط:
ازآنجاکه داشتن آمارواطلاعات لازم نقش مهمی دربرنامه ریزی تصمیم گیری وانتخاب روش مدیریت دارد دومین وظیفه یک مدیرآن است که آمارواطلاعات لازم راازمنابع مختلف جمع آوری نماید .
مدیرباید ازبودجه ، امکانات ، نیروی انسانی ، برنامه های اجراء شده قبلی ، بطورکامل اطلاع پیدانماید آنگاه اقدام نماید.
ازآنجاکه مدیریت صحیح مستلزم آگاه بودن ازکلیه عوامل موثردرآن سازمان است هرمدیرباید برای شناخت سه دسته ازعوامل کوشش نماید:
1-عوامل خارجی:
یعنی عواملی که ازخارج سازمان ، برتصمیم گیریهاوافراد سازمان موثراست ومی تواند فعالیتهای سازمانی راتغییردهد.
2-عوامل داخلی :
یعنی تأثیرات اعضاء وکارکنان آن سازمان برروی محیط وبازده سازمان است به عبارت دیگرروابط افراد دریک سازمان برروی محیط وبازدهی آن سازمان اثرمی گذارد. مااین تأثیرات راعوامل داخلی می نامیم ، مدیرلایق آنست که بخوبی ازاین روابط اطلاع پیدامی کند.
3-عوامل محیطی :
یعنی شرایط فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی واجتماعی که بطورخودآگاه یاناخودآگاه برافراد واعضاء سازمان اثرمی گذارد. که مدیرباید ازآنهامطلع باشد تابتواند باتوجه به آنها ، تصمیمات مقتضی رااتخاذنماید.
براین اساس امام جماعت باید ازهمه امورمسجد، فعالیت هیئت امناء بسیج ، معتمدین محل ، مدارس ومراکزعلمی فرهنگی وتفریحی محدوده مسجد، همچنین شرایط فرهنگی آن منطقه اطلاع کامل داشته باشد.وعوامل موثردرمسجد ، محل ومنطقه رابخوبی بشناسد.
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
(قدرثم اقطع ) ابتداهرکاریاهرچیزرااندازه گیری کن آنگاه تصمیم بگیر.
اصل سوم: طرح وبرنامه ریزی :
برای انجام هرکارباید پس ازآگاهی ازمسئولیت ، جمع آوری اطلاعات وسنجش وارزیابی عوامل ، فکرواندیشه رابکارانداخت وباعنایت به همه جوانب ، برنامه ریزی نمود.
طرح وبرنامه ریزی بردوگونه است :
1-برنامه ریزی کلی 2- برنامه ریزی اجرایی.
طرح نیزبرسه نوع است :
1-دارزمدت . 2- میان مدت . 3- کوتاه مدت.
طرح وبرنامه کامل وجامع ، طرحی است که درآن علاوه براهداف وبرنامه های کلی ، برنامه های اجرای درازمدت ، میان مدت وکوتاه مدت بطوردقیق مشخص باشد.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید :
( وفکرثم انطق وتبین ثم اعمل ) ابتدابیاندیش آنگاه سخن بگووابتداراه راروشن نماآنگاه درمقام عمل برآمی.
امام جماعت باید برای بهداشت ونظافت ، تامین هزینه ، اقامه نماز، برگزاری مراسم ، کلاسهای معارف ، سخنرانی واموردیگرمسجد، دارای طرح وبرنامه سالانه مشخص باشد وآنرادنبال نماید.
اصل چهارم : مشورت :
مدیرباید درانجام امورباافرادخبره آگاه ودارای صلاحیت مشورت نماید . خداوندبه پیامبر(ص ) دستورمی دهد:
(وشاورهم فی الامرفاذاعزمت فتوکل علی الله ) باآنان مشورت نماآنگاه که تصمیم گرفتی برخداندتوکل نما.
این آیه فرایند تصمیم گیری ، رابامشورت ترسیم می کندواهمیت آنراتبیین می نماید.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید:
(وشاورقبل ان تعزم وفکرقبل ان تقدم) قبل ازآنکه عزم کاری کنی بادیگران مشورت کن وقبل ازآنکه اقدام نمایی بیاندیش .
البته باید باصاحبان خردوتجربه مشاوره نمودوازمشورت باانسانهای ترسو، بخیل وحریص خودداری نمود.
براین اساس امام جماعت باید باهیئت امناء ، بسیجیان ، جوانان ودست اندرکاران وحتی نمازگزاران به مشورت بپردازد. آنگاه تصمیم گیری نماید وازتحمیل نظرات خویش دراداره مسجد بپرهیزد.
اصل پنجم : انعطاف پذیری دراجرا:
برنامه ریزی اگرچه دقیق وبااطلاع کامل ازاموروپس ازمشورت انجام شده باشد ، ممکن است درمقام اجرابامشکلاتی مواجه شود وباموانعی برخوردنماید، که دربرنامه پیش بینی نشده است . دراین صورت مدیرنباید براجرای برنامه اصرارورزد ویامأیوس ، سرخورده ومضطرب شود بلکه باید باحسن تدبیر، اجرای برنامه راباانعطاف ودرنظرگرفتن شرایط دنبال کند.
دراین موراد ، شناسایی درورودوخروج درهرکار، سنگین وسبک کردن اموروترجیح اهم برمهم بسیاراهمیت دارد.
اصل ششم : پیگیری واستقامت :
مدیرباید بدون شتاب زدگی وعجله و با تأنی ، کاررادنبال نماید ودر راه هدف ، استقامت ورزد وامورراتارسیدن به کمال مطلوب پیگیری نماید .
امام علی (علیه السلام ) می فرماید :
(لااصابه لمن لااناه له) کسی که تأنی وحوصله کافی نداردبه هدف نمی رسد. ودربیان دیگری امام صادق (علیه السلام ) می فرماید:
(یظفرمن یحلم) هرکس استقامت کندوصبرپیشه سازد پیروزمی شود .
یکی ازعلل عدم موفقیت طرحهاوبرنامه های بسیارعالی ، عدم پیگیری است درروایات کارکمی که تداوم یابدازکارزیادی که رهاشودبهترشمرده شده است.
اصل هفتم: کنترل ونظارت :
مدیرباید بصورت آشکاروپنهان برحسن انجام برامورنظارت داشته باشد واطرافیان خود راکنترل نماید.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید: ای مالک درامورکارگزاران خویش نظارت کن وپس ازآزمایش آنان رابکارگمار.( وابعث العیون من اهل الصدق والوفاء ) وبرآنان افرادصادق وباوفایی ر ابه عنوان چشم ((به صورت مخفی )) بگمار.
مدیرتوانابایدهمه راکنترل نماید وسعی نماید اطرافیان براو تسلط نیابند واوراتحت نفوذوآلت دست خود قرارندهند. ومنابع اطلاعاتی اورامحدودوکانالیزه ننمایند وباعملکردبدخویش ، چهره اورامخدوش ننمایند.
اصل هشتم : تقسیم کار:
مدیرباید کارهارابین افراد ، تقسیم نماید وهروظیفه رابه کسی واگذارکند که بینش وتخصص لازم راداراباشد.
واگذاری کاربه افرا، آنها رابرای پذیرش مسئولیتهای بالاترآماده وقدرت خلاقیت آنهاراپرورش می دهد. ووقت مدیررابرای هدایت ورسیدگی به کلیه امورفارغ می سازد.
بعلاوه ، مدیرباید انجام امورجزیی رابه دیگران واگذارنمایدوخودبه امورمهم بپردازد.عدم رعایت این نکته ، توهین به دیگران تلقی وباعث دلسردی افرادوپراکندگی آنان می شود .
براین اساس امام جماعت نمی بایست خودمتصدی انجام کلیه امورمسجد گردد. بلکه باید تاحد امکان همه افراد رابانظم وترتیب خاصی دراداره امورمساجد مشارکت دهد وبااین کار، علاوه براستفاده ازفکروتوان همگان ، باسرعت بیشتری به کمال مطلوب دست یابد.
اصل نهم : سنجش وارزیابی :
مدیرباید به سنجش طرح ها وشیوه های اجرایی ، وارزیابی وتوان افراد تحت امربپردازد وبادست یابی به اشکالات وموانع اجرایی برنامه یانقاط ضعف وقوت نیروهای انسانی ، کوشش نماید برنامه ها رابازنگری وافرادرااصلاح نماید.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید:
(انزل الناس منازهم خیرهم وشرهم ) مردم رادرمقام خودشان وادارچه نیک باشند وچه بد.
گفتنی است پس ازارزیابی ، مدیرنباید عیوب افراد رابرای همگان بازگونماید. یانقاط ضعف آنان رابه رخشان بکشد. بلکه باید باتدبیروارتباط صحصح ، آنان رامتوجه خطای خود سازد.
امام علی(علیه السلام ) می فرماید:
(عاتب اخاک بالاحسان الیه ) برادردینی خود رابااحسان کردن سرزنش نما.
بدینسان امام جماعت باید آثاربرنامه های اجراشده رابررسی نماید وارزیابی وسنجش هیئت امناء ، به هدایت وتعلیم وتربیت آنان بپردازدودرصورت لزوم ، کادرمجربتری انتخاب وجایگزین نماید.
اصل دهم : توسعه فعالیت :
مدیرلایق آنست که همواره درصددگسترش تدریجی وا دامه تلاشهای خود باشد.
همانطورکه مستحضرید ادامه یک سازمان ، بطورمستقیم به توانایی وقدرت آن درنحوه بثمررساندن اهداف ومقاصد دارد. درروایات ماآمده است :
(من ساوایوماه فهومغبون) کسی که دوروزش مساوی باشد زیان کاراست .
امام جماعت باید ، باجذب همگان ، فعالیتهای دینی رابه تدریج گسترش دهد وبه فعالیتهای جاری بسنده ننماید.
اصل یازدهم : نظم وتقسیم اوقات :
مدیرباید ازنظم فکری وعملی برخوردارباشد وکاررابانظم وترتیب خاص سروسامان دهد. تاازهم ریختگی وازهم پاشیدگی امورجلوگیری نماید.
حضوربموقع ، آغازوانجام منظم امور، مرتب ساختن وضعیت ، علاوه برپیشرفت وسرعت بخشیدن اثرات مثبتی برکارگزاران برجای می گذارد وآنان رابه نظم هدایت می نماید.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید:
(اوصیکاوجمیع ولدی واهلی ومن بلغه کتابی بتقوی الله ونظم امرکم) من شماوهمه فرزندان واهل بیت خودوهرکه نامه ام به اومی رسد رابه تقوی الهی ونظم امروسفارش می کنم.
بدینسان مدیرباید اوقات خود راتنظیم نماید وبااین عمل ، مدیریت زمان رادراختیارگیرد.
باکمال تأسف برخی ازمدیران، به جای تسلط برکارخویش ، کاربرآنان مسلط می گرددوهمیشه ذهن وفکرمشغولی دارند وبالنتیجه کار، زمان آنان رااداره می کند . چنین مدیرانی به یقین نمی توانند درست وظایف خودراانجام دهند. این مدیران اگراوقات خویش را، متناسب ، باوظایف خود، اختصاص
می دادند وبرای رسیدگی به هرقسمت ، زمان معینی رامصروف می داشتند، می توانستند باتسلط کامل ، مجموعه سازمانی خودرابخوبی اداره نمایند.
امام کاظم (علیه السلام ) می فرماید:
(اجهدواان یکون زمانک اربع ساعات1-ساعه لمناجاه الله 2-وساعه لامرالمعاش 3-وساعه لمعاشره الاخوان والثقات و…4-وساعه تخلون فیهاللذاتکم فی غیرمحرم وبهذاالساعه تقدرون علی ثلاث الساعات) سعی کنید اوقات خویش رابه چهاربخش تقسیم کنید : ساعتی رابرای مناجات باخداوساعتی رابرای تأمین هزینه زندگی وساعتی رابرای معاشرت دوستان مورداعتمادکه شماراازعیوبتان باخبرمی سازند وساعتی رابرای لذتهای حلال اختصاس دهید. زیرابوسیله این ساعت چهارم است که درآن سه ساعت دیگرموفق خواهید بود.
امام جماعت باید بطورمنظم درمسجد حضوریابد وهفته ای یک یا دو روز را برای صحبت کردن معین سازد وبرای اداره امورمسجد، شرکت درجلسه هیئت امناء وبسیج ، وقت لازم رااختصاص وبرای پاسخ به سئوالات وارتباطات مردمی ساعتهایی رامشخص واعلام نماید.
اصل دوازدهم : جذب ومشارکت مردم :
مدیرباید مردم راجذب نمایدوازاموری که موجب تنفروپراکنده شدن مردم می گردد. اجتناب نماید وبابرقراری ارتباط صحیح وصمیمی ، همگان رامجذوب سازد.
ویژگی های امام جماعت
فردی که می خواهدمدیریت مهمترین پایگاه توحیدرابه عنوان امام جماعت به عهده گیرد بایدازجهت های مختلف دارای شرایط وویژگی هایی باشدکه ذیلاً به آن اشاره می شود.
ازنظرفقهی : امام جماعت باید:
– بالغ ، عاقل، شیعه دوازده امامی، عادل وحلال زاده باشد.
– نمازرابه طورصحیح بخواند.
– اگرمأموم مرداست امام هم بایدمردباشد.
– بنابراحتیاط واجب کسیکه مرض خوره یاپیسی داردنبایدامام جماعت شود.
– اگرامام مرضی داردکه نمی تواندازبیرون آمدن بول وغائط خودداری کندبنابراحتیاط واجب نمی شودبه اواقتدار کرد.
ازنظرعلمی: علاوه برتحصیل علوم رایج درحوزه ها، باید:
– باقرآن وعلوم مختلف آن بویژه تفسیرآشنایی داشته باشد.
– باروایات وسخنان ائمه معصومین علیه السلام ومنابع روایی آشناباشد.
– باعلم کلام وشبهات جدیدکلامی وپاسخهای مربوطه آشناباشد.
– بامطالعه روزنامه ومجلات، ازاخبارسیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی روزآگاه باشد.
– زبان وادبیات معاصررابشناسدوتوان استفاده ازآن راداشته باشد.
– باتسلط برمسایل شرعی، توان پاسخگویی به سوالات فقهی راداشته باشد.
– برای توفیق بیشتر، بااصول مدیریت، اصول مشاوره ، اصول وروشهای مختلف تعلیم وتربیت وروانشناسی تربیتی آشناباشد.
ازنظروضعیت ظاهری: امام جماعت باید:
– دارای سلامت جسمانی باشد.
– نظیف وپاکیزه باشد.
– لباسش درعین سادگی ، ازآراستگی لازم برخوردارباشد.
– ازتجمل وپوشیدن لباسهای بسیارگران قیمت وخارج از، زی طلبگی اکیداً خودداری نماید.
– باعطرخودراخوشبوسازد.
ازنظرگفتار: امام جماعت باید:
– ازپرحرفی، مطالب بیهوده ، کلمات رکیک وناپسند، غیبت وبدگویی اشخاص بویژه درجمع عاری باشد.
– هنگام سخنن گفتن بادیگران، سن ، موقعیت ومعلومات مخاطب رارعایت نماید.
– ازنظربرخورد: امام جماعت باید:
– دارای چهره ای بازوگشاده وخوش برخوردباشد.
– شخصیت افرادراحفظ وبه همگان احترام بگذارد.
– ازتحقیردیگران به هرعنوان بپرهیزد.
– متواضع وفروتن باشد.
– بااحوال پرسی گرم ، باافرادمحل ارتباط عاطفی برقرارنماید.
قال امام علی علیه السلام:
من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تادیبه بسیرته بلسانه ومعلم نفسه ومودبها احق بالاجلال من معلم الناس ومودبهم.
هرکس خویشتن راپیشوای مردمان قرارمی دهد، بایدقبل ازدیگران ، سازندگی ازخودآغازکند. وپیش ازآن که ازراه زبان به تربیت دیگران بپردازد، بایدباسیره وبرخوردش آنان راادب نماید. آری آن که به تعلیم وتادیب خویش می پردازدازمعلم وادب کننده دیگران ، به احترام وبزرگداشت سزاوارتراست.
نهج البلاغه
اصول وشیوه های مدیران موفق
1-ایمان وتقوی:
مدیربایدبه خداوندایمان داشته ودرکارهاازاواستمدادنماید. ایمان به خدا، عامل احساس وظیفه وتعهد، واتکال به اودرهنگام تصمیم گیری هابهترین پشتیبان مدیریت است.
تقوی نیزعاملی است که آدمی راازگناه بازمی داردواورادربرابرتمایل به گناه ، خطاوسوء استفاده ازموقعیت ، محافظت می کند.
میزان ایمان وتقوی درگفتار، رفتاروعملکردآدمی تجلی می کند.
بنابراین مدیربایدنسبت به آداب اسلامی مقیدوازسراخلاص، سنت های دینی راسرلوحه اعمال ورفتارخویش قراردهد.
2- حسن خلق :
بخش عمده مدیریت رابرقرارنمودن ارتباط بادیگران تشکیل می دهد.
سلام کردن، گشادگی چهره، محبت، محبت ، استقبال وبدرقه نمودن، برخوردنیکو، احترام به دیگران، تواضع ، رفق ومداراکه بدان توصیه گشته ودرسیره پیامبر(ص) وامامان علیه السلام معمول بوده است، بهترین روش تحصیل رضای خداوندودست یابی به اهداف واعمال مدیریت است.
امام علی علیه السلام می فرماید:
(آله الریاسه سعه الصدر) سعه صدرابزار ریاست است.
پیامبر(ص) می فرماید:
(الخلق الحسن یذهب الخطاکمایذهب الماء الجلیدوالخلق السوء یفسد العمل کمایفسدالخل العسل) اخلاق نیکوخطاراازبین می بردهمانطورکه آب ، یخ راذوب می کندواخلاق بداعمال آدمی رانابودمی سازدآنگونه که سرکه عسل راازبین می برد.
3- عدالت :
عدالت به تعبیرامام علی علیه السلام ازعسل شیرین تروازکره نرمتروازمشک خوشبوتراست.
عدالت موجب استواری نظام مدیریت، محبوبیت وانجام قانونمندامورمی گردد.امام علی علیه السلام می فرماید:
(العدل یضع الامورمواضعها) عدل اموررادرجایگاه خودقرارمی دهد.
بدین ترتیب عدالت موجب می شودهرنیروی انسانی درجایگاه ی متناسب خودمشغول بکارگرددوهرچیزدرجای خوداستفاده شود.
4- امانتداری «تعهد»
مدیربایدامانتدارباشدازاموال بیت المال که دراختیاراوست به طورصحیح ونه برای امورشخصی استفاده نماید.
همچنین باعنایت به (الجالس بالامانه) سخن ها امانت است آنچه دیگران بااودرمیان می گذارندیااخبارمحرمانه وسری که به اومی رسدنبایدنزددیگران بازگووافشاء نماید.
حضرت یوسف علیه السلام درموردتصدی امورکشورمصرچنین فرمود: (قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم) مرابه خزائن زمین مسئولیت ده همانامن امانتدارودانا هستم.
این سخن به مانشان می دهدکه مدیربایددوویژگی داشته باشد:
1-تعهدوامانتداری. 2- دانش وتخصص مدیریت.
5- توانایی:
مدیربایدصلاحیت وتوانایی جسمی وعلمی مسئولیتی راکه می پذیردداشته باشد. قرآن مجیددرموردلزوم توانایی می فرماید:
(ولاتوتوالسفهاء اموالکم) اموال خودرادراختیارسفیهان قرارندهید.
امام علی علیه السلام درموردخلافت می فرماید:
(ایهاالناس ان احق الناس بهذالامراقواهم علیه واعلمهم بامرالله فیه) ای مردم همانا سزاوارترین شخص به امرخلافت تواناترین آنها برخلافت است وآگاهترین آنان به دستورخداونددرحکومت .
دراین سخن دانایی وتوانایی شرط وملاک تفویض مسئولیت به فردشمرده شده است. قرآن مجیدعلت انتخاب طالوت به فرماندهی راچنین بیان می کند:
(زاده بسطه فی العلم والجسم) اوراازنظردانش وتوانایی جسم افزونترقرارداده بود.
آری مدیربایددارای بینش اسلامی وآگاهی های علمی وسیاسی باشدوتوانایی جسمی وروحی وقدرت اداره کردن اموررااشته باشدتابتواندمحورفعالیت هاقرارگیرد.
براین اساس، اگرکسی دارای توانایی افزونتری بودوآمادگی انجام مسئولیت راداشت بایدراه رابرای اوبازنمودوبا آغوش بازمسئولیت رابه وی واگذارودرانجام اموراورامساعدت نمود.
6- صداقت ووفای به عده:
مدیربایددرگفتارواعمال خویش باصداقت باشد. وهرگزازسخنان مبهم برای فریب دیگران استفاده نکندوبه تمام عهدوپیمانهای خویش وفادارباشدواگرنه ، به تدریج اعتمادهاازاوسلب ورفتاروگفتارش بی ارزش می گرددودر نتیجه اعتبارخودراازدست می دهد.
7- تسلط برنفس:
مدیربایدبرنفس خویش تسلط کامل داشته باشد. هیجان ، اضطراب، پیروزی یاشکست دراوتاثیرمشهودبجای نگذاردوبه هنگام شادی وسروریاحزن وخشم، براعصاب خویش مسلط باشد وازانجام عمل ناپسندیاسخن تندو نادرست خوداری نماید.
امام علی علیه السلام می فرماید:
(قدرتک علی نفسک افضل القدره وامرتک علیهاخیرالامره)
برترین توانایی آن است که برنفس خویش قدرت داشته باشی وبهترین فرمانروایی آن است که برنفس خود فرمانرواباشی.
8- دوراندیش:
مدیربایددوراندیش باشدوعاقبت ونتیجه هرکارراتاحدامکان بسنجدپیامبر (ص) می فرماید:
(اذاهممت بامرفتدبرعاقبته ) هرگاه خواستی درموردکاری اقدام نمایی به عاقبت آن بیاندیش.
9- متعادل ومتواضع:
مدیربایدازافراط وتفریط درهمه اموربپرهیزد. نه آنچنان مته برخشخاش بگذاردوسخت گیری کندکه تحمل دیگران به سرآید. ونه آنقدرتساهل وتسامح ورزدکه اشخاص درانجام وظایف خویش کوتاهی نمایند. ازخطاهای کوچک زیردستان تغافل نمایدامادربرابرخطاهای بزرگ ، کیفرمتناسب رادرنظربگیرد، وهرکس رابه اندازه علم، تقوی وکارش موردتکریم قراردهد. امام علی علیه السلام می فرماید:
هرگزنیکوکاروبدکارنزدتویکسان نباشند.
10- پیشگام :
مدیربایدخوداهل کاروتلاش باشدوازکوشش وتلاش وکارخسته نشودومسئولیت های خودرابه دیگران واگذارنکند.
اوبایددرحرکتهاپیشگام باشدتادیگران به فعالیت بیشترترغیب شوند. پیامبر(ص)خودبرای ساختن مسجدبه کارمی پرداخت ودراولین صف جهادشرکت می جست.
امام علی علیه السلام دراین باره می فرماید:
(کنااذااحمرالباس اتقینابرسول الله (ص) هنگامی که جنگ سخت می گردید، مابه پیامبر(ص)پناه
می بردیم ودرسایه شمشیراومی آسودیم.
مدیربایدازژست گرفتن وشخصیت والاتربرای خودقائل بودن بپرهیزدودرمقابل انتقادونظریات دیگران ، متواضع وقابل انعطاف باشد. وبداندکه ژستهای مدیریتی وپافشاری واصراربرنظرخویش اگرچه غلط باشد، هیچگاه شخصیت اورابالانخواهدبرد.
اگرچه می توان صفات وویژگی های دیگری براین مجموعه افزودامادراین مختصربه مواردفوق بسنده می کنیم.
بدون شک هریک ازصفات فاضله واخلاق کریمانه دیگری که درفوق ذکرنشده است، می توانددرارایه مدیریتی مطلوب وموفق تر، مدیررایاری رساند.
آفات مدیران مساجد
مدیرباید ازامورذیل که مردم راازاطراف اوپراکنده می سازدخودداری نماید.
الف- تکبرواستبدادرأی :
(من تفقه وقروتکبرحقر) هرکه فقیه شدموقر، وهرکس تکبرورزیدخوارگردید.
ب- مباهات وبه خودبالیدن:
(من رضی عن نفسه کثرالساخط علیه) هرکه ازخودراضی گردید، افرادزیادی نسبت به اوخشمگین خواهندشد.
ج- خنده بسیاربلند وشوخیهای بی جا:
(منکثرمزاحه استخف به ) هرکس بسیارشوخی نموددیگران اوراکوچک وحقیرخواهندشمرد.
د-ستیزه جویی بامردم:
(ان للخصومه قمحا) همانادرخصومت وستیزه جویی ، نابودیها نهفته است .
ه – تملق وچاپلوسی :
(من قل ذل) هرکه خودراکم گرفت خوارگردید.
و- خلف وعده ، شکستن عهدودروغ .
ز- گوشه گیری ازجامعه ودوری ازمردم.
ح-عدم شرکت درمجالس شادی وسوگورای مردم.
امام علی (علیه السلام ) می فرماید:
(اعجزالناس من عجزعن الکتساب الاخوان ) عاجزترین مردم کسی است که ازبدست آوردن دوست ناتوان باشد.
مدیرباید زمینه مشارکت مردم رافراهم نماید زیراجذب وتشکل افراد، نظرعنایت الهی راجلب وانجام امورمهم رامیسرمی سازد.
پیامبر(ص) می فرماید: (یدالله مع الجماعه ) دست عنایت خداجماعت است .
براین اساس امام جماعت باید مردم وبویژه نسل نورابابرخوردشایسته ونیکوجذب نماید وباحضورمداوم درمدارس ومراکزعلمی محدوده مسجدوبرقراری ارتباط باآنان ، زمینه حضورشان درمسجدرافراهم سازد.
ازسوی دیگربرای ساخت ، توسعه ، نظافت وبهداشت مسجد، همچنین تبلیغات، اداره جلسات، زمینه مشارکت همگان راآماده نماید. سیره پیامبر(ص) مبنی برجذب ومشارکت همگان بهترین درس، رهنمودوراهکاربرای ماست.
تذکرات راهبردی وهدف ازمدیریت مساجد
تذکرچند نکته به عنوان حسن ختام این نوشتار سودمند خواهد بود.امیداست بابذل توجه کافی همگان،مساجد ماازرونق بیشتری برخوردار گردد.
1- مسجد باید نظیف ترین وزیباترین ساختمان هرمنطقه باشد و همچون نگین انگشتر درمیان ساختمانهای هرمحله بدرخشد.بنابراین سعی نمایید بااهمیت دادن به نظافت وزیبایی مسجد،آنرا به محیطی شاداب،باطراوت ،جذاب ودلکش مبدل سازید.
2- ایجاد اشتیاق واستقبال عمومی وبویژه نسل جوان به مسجد ورفع مشکلات وموانع حضور آنان ،به عنوان یک اقدام اساسی از سوی امام جماعت وهیئت امناء باید دردستور کارقرارگیرد.
البته معلومات شایسته ،بیان خوب وآراستگی ظاهر امام جماعت،به تنهایی برای مجذوب ساختن مردم کافی نیست.بلکه علاوه برآنها،صداقت،تقوی وپاکی،حسن سلوک،عملکرد صحیح،رعایت شئونات،برخور د گرم وبرقراری ارتباط مستحکم عاطفی و سهیم وشریک ساختن همگان دراداره امور مسجد،اقبال عمومی مردم به مسجد رابه دنبال خواهد داشت.
3- مسجد باید محل انس،وحدت وهمدلی ومشارکت همه مسلمانان باشد. طبق آیه شریفه ( ان اول بیت وضع للناس ) مسجد برای بهره برداری همه مردم ایجاد شده است.بنابراین اختصاص دادن آن به یک صنف وگروه خاص صحیح نیست.
بنابراین انجام کارهایی که موجب اختلاف وسوء تفاهم می شود،همچنین اعمال سلیقه شخصی واستبداد به رای درمدیریت مسجد وعدم توجه به نظریات دیگران درانجام امورآن،برخورد ناشایست با جوانان ونوجوانان توسط خادم یااعضای هیئت امنایی که بارسالت مسجد آشنایی ندارند،به تدریج مردم ونسل نوراپراکنده ومسجد را خلوت می سازد.بنابراین درانتخاب اعضای هیئت امناء واستخدام خادم باید دقت کافی صورت پذیرد.
4- همانطور که مطلع هستید مساجد صدراسلام درعرصه های مختلف زندگی مسلمانان،نقش برجسته ای ایفا می نمودند.
باکمال تاسف هم اینکه مسجد،تنها محل اقامه نماز جماعت آنهم برای تعداد محدودی واحیاناً برگزاری مراسم ختم مردگان شده است.
لازم است باتبلیغات هماهنگ وشایسته وتشویق همگان،کوشش نماییم همچون صدراسلام ،نقش مسجد درزندگی اجتماعی مردم به طور کمی وکیفی افزایش یابد ومراسم شاد نظیر جشن عقد و عروسی ،جشن تکلیف،مراسم تحویل سال،اعطای جوایز مسابقات ورزشی نیز درمسجد برگزار شود.
5- ازبلندگوی بیرونی مسجد فقط اذان پخش گردد وازپخش مراسم اقامه نماز جماعت،دعا، سخنرانی به جد اجتناب گردد.زیرا پخش مراسم فوق ازبلند گوی بیرونی نه تنها سودمند نیست بلکه موجب اذیت همسایگان وناراحتی آنان می گردد.ودرنتیجه حرام و ازگناهان کبیره محسوب می گردد.
قرآن کریم درکنار عبادت مارابه احسان نسبت به همسایگان فراخوانده می فرماید:
واعبدو الله ولاتشرکوابه شیئا وبالوالدین احسانا وبذی القربی والیتامی والمساکین والجارذی القربی والجار الجنب
وبه عبادت خدا بپردازید وشرک نورزید وبه پدر ومادر ونزدیکان ویتیمان ومساکین و همسایگان فامیل و همسایگان همجوار خویش احسان کنید.
پیامبر (ص) می فرماید:
من اذی جاره حرم الله علیه ریح الجنه وماواه جهنم وبئس المصیر ومن ضیع حق جاره فلیس منا) هرکس همسایه خود را بیازارد خداوند بوی بهشت رابراوحرام می نماید وجایگاه چنین کسی جهنم است وجهنم بد جایگاهی است وهرکس حق همسایه خود راضایع نماید ازما(مسلمان) نیست.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
ملعون ملعون من اذی جاره) کسی که همسایه خویش رابیازارد ملعون است ملعون است.
براستی چرا وباکدام مجوز شرعی وبه چه انگیزه ای ،برخی تاپاسی ازشب گذشته،مراسم داخل مسجد راازبلندگوهای بیرون مسجد پخش می کنند؟
آیاچنین اقداماتی راموجب اذیت همسایگان نمی دانند یااذیت به دیگران راحرام وگناه کبیره نمی پندارند؟ یابدلایل واهی و بهانه های مختلف چشم برهم می گذارند وازان جلوگیری نمی کنند؟
6- باکمال تاسف درب برخی ازمساجد فقط هنگام نماز باز می گردد وپس ازنماز بلافاصله بسته می شود.
باید سعی نمود،ساعات بازبودن درب مسجد وحضور فعالانه مردم وجوانان درآن به طور چشمگیری افزایش یابد.
7- تهاجم فرهنگی دشمن راجدی بگیریم.حفظ ارزشهای معنوی وبقای نظام مقدس جمهوری اسلامی درگرواشاعه وتعمیق فرهنگ ناب اسلام محمدی(ص) است. بنابراین برای مقابله با آن،مسجد باید به مرکز تعلیم قرآن ونشر معارف اسلامی تبدیل گردد.
بدون تردید فعال ساختن مسجد ازطریق فعالیت های فرهنگی،تشکیل کلاسهای آموزشی،برنامه پاسخ به سوالات وبرگزاری مسابقات ضرورت امروز جامعه اسلامی ما دربرابر تهاجم فرهنگی دشمن است. مبادا ازاینگونه امور به هردلیل یابهانه غفلت کنیم که فردا دیراست!
خداوندا به ائمه جماعات ،مشعلداران هدایت امت اسلامی بیش ازپیش توفیق کرامت فرما و تلاش صادقانه آنان را به لطف خویش به نیکوترین وجه قبول فرما!
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
قطع : وزیری
ناشر: دانشکده علمی کاربردی آستان قدس رضوی
منابع ومآخذ:
1- نگرشی برمدیریت اسلامی – سید رضا تقوی دامغانی
2- سازمان ومدیریت مسجد – علی محمدی آشنایی
3- مدیریت مسجد- مرکز رسیدگی به امور مساجد
4- فرهنگ نامه مسجد- محمد محمدی ری شهری
5- مسجد درآینه قرآن ورویات – حسر وتقدسی نیا
6-نهج الفصاحه- ابوالقاسم پاینده