معجزه ذهن

ای داوود! به قومت از جانب من بگو که هریک از بندگانم از من اطاعت کند، من نیز از او اطاعت کنم و او را در طاعت خود یاری دهم. اگر چیزی از من بخواهد، به او بدهم و اگر دعایی کند، اجابت نمایم. اگر به من توکل کند، او را حفظ نموده و همه امورش را کفایت کنم و اگر همه مخلوقات قصد او را کنند، در برابر آنها حائل شوم.

پیش گفتار
آیا تاکنون از خود پرسیده اید که بین افراد ثروتمند و فقیر یا افسرده و شاد و در کل بین انسان های موفق و ناکام چه تفاوتی وجود دارد؟
چرا اکثر مردم در بیماری، فقر و گمنامی زندگی می کنند و بعضی ها، قلّه های پیروزی و موفقیّـت را یکی پس از دیگری فتح می کنند؟
متأسفانه اکثر مردم، آنچنان در حال تلاش و تقلای جسمی، برای گذران امور زندگی هستند که فرصت نمی کنند، به دنبال جواب اینگونه سئوالات بگردند و با خود بیندیشند که چرا تاکنون زندگی خوبی نداشته اند و چگونه می توانند یک زندگی عالی و موفق را برای خود ایجاد نمایند؟
آنها افراد موفق را خیلی خوش شانس تصوّر می کنند و نمی دانند که موفقیت و خوشبختی نیز مانند هرکاری در این جهان، اصولی دارد و دلیل پیروزی انسان های موفق، فقط آشنایی با این اصول و کاربرد دقیق آنهاست.
به قول مارک تواین: «موفقیت یک علم است، اگر اصولش را بدانی، نتیجه اش را بدست می آوری.»
اکثر مردم باور ندارند که می توانند موفق باشند و حتی آمادگی دریافت اصول ساده موفقیت را ندارند.
هنگامی که این کتاب را به پایان برسانید دیگر هرگز وقتی یک فرد موفق را می بینید، حسرتش را نمی خورید و موفقیت او را به حساب قدرت جسمی، هوش و یا بخت بلندش نمی گذارید؛ بلکه پیروزی او را نتیجۀ آشنایی و کاربرد اصول موفقیت می دانید و متوجه می شوید که چرا تاکنون برای رسیدن به آرزوهایتان ناکام مانده اید و از همه مهمتر که هرکسی می تواند فقط با اجرای این اصول به هرچه می خوهد برسد.
من منطمئنم در هر زمینه از مسائل زندگی، در هر مرحله ای که هستید، قطعاً با مطالعۀ این کتاب می توانید به اهداف و آرزوهایتان برسید.
تقدیر و سرنوشت شما در اختیار خودتان است.
انتخاب با شماست که تصمیم راسخ را بگیرید که به مطالب این کتاب عمل کنید یا فقط به مطالعۀ آن بسنده نمایید. به خاطر داشته باشید که هدف نهایی زندگی، رسیدن به آرزوها و تسلط بر سرنوشت است.
هدف من از نگارش این کتاب این است که شما را با روش های بسیار ساده اما پرقدرت موفقیت آشنا نمایم و تمام آنچه را که دید و آموخته ام، بدین وسیله در اختیار شما قرار دهم، چرا که هرچیزی را زکاتی است و زکات دانش، آموختن آن است.
اگر پس از گذشت مدتی از مطالعه این کتاب، دیدید که نتیجه ای نگرفته اید، احتمالاً شما جزء افرادی هستید که عادت دارند پس از خواندن یک کتاب، موافقت با نویسنده و هیجان زده شدن، کتاب را به کناری گذاشته و همان اعمال قبلی خود را طبق عادت انجام می دهند.
پس اگر می خواهید که تغییر کنید، باید مدّتی را به کمک این کتاب به تغییر پندار، گفتار و کردارتان بپردازید تا در شما به صورت عادت درآید.
این کتاب را با عشق و محبت به پیشگاه شما تقدیم می دارم و مطمئن هستم که با عمل به مطالب آن می توانید به تمام آرزوهایتان برسید.
در پایان، خداوند مهربان را به خاطر تمام نعمت ها و برکاتی که به من ارزانی داشته، از جمله توفیق نگارش این کتاب، سپاس فراوان می گویم.
به ارزش واقعی خود پی ببرید.
«آن کس که خویدشت را نشناسد، به هلاک خویش بکوشد.»
«کسی که خودش را بشناسد، پرودگارش را می شناسد.»
«آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی، در حالیکه بزرگترین عالم در تو جود دارد.» (امام علی (ع))
تمام مشکلاتی که در طول تاریخ بر سر انسان آمده است، ناشی از عدم شناخت جوهر وجودی خویش است. امام رضا(ع) می فرماید: «ارزنده ترین مرحلۀ خِرد، خودشناسی است.»
تمام پیامبران و ادیان الهی سعی در شناساندن این گوهر داشتند و اسلام بعنوان کامل ترین دین الهی، انسان را با ارزش ترین موجود هستی (اشرف مخلوقات) و نمایندۀ خداوند در روی زمین توصیف کرده است.
سیسرون می گوید: «هر انسانی خودش را کمتر از هر چیز می شناسد و خودشناسی برای انسان کاری بسیاری دشوار است.»
هنگامی که خداوند آسمانها را با این عظمت آفرید، زمانی که گیاهان، جانوران و اشیاء بیشماری را خلق کرد، برای آفریدن هیچکدام خودش را تحسین نکرد؛ امّآ زمانی که خلقت انسان به پایان رسید، فرمد:
«آفرین بر پرودگاری که بهترین خلق کننده هاست.»
و به این امر هم بسنده نکرد و به تمام فرشتگان حتّی برترین آنها مانند جبرائیل و میکائیل دستور داد که به انسان سجده کنند. و ابلیس، با هزاران سال سابقۀ عبادت فقط به جرم امتناع از سجدۀ انسان از درگاه الهی رانده شد.
دلیل این همه احترام به انسان چیست؟
و منشأ عظمت او کجاست؟
خداوند جواب این سئوال را در قرآن این گونه بیان می کند:
«از روح خود در او دمیدم».
سپس خداوند تمام اسماء الهی را به انسان آموخت. و آنگاه تمام هستی را فراخواند تا امانتی را به ایشان بسپارد. تمام مخلوقات از قبول این امانت که چیزی جز اراده و اختیار نبود، شانه خالی کردند، به غیر از انسان.
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند        گل آمدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت        با من راه نشین بادۀ مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید        قرعۀ فال به نام من دیوانه زدند
و بدین دلیل بود که انسان تقدّس و برتری یافت و سجدۀ او بر ملائک واجب گردید.
معجزه ای به نام ذهن
انسان بزرگترین شگفتی آفرینش است و ذهن او قدرتمندترین ابزار موجود در جهان هستی. نیروی ذهن او از تولّد تا مرگ با شماست و این تنها قدرتی است که حتی لحظه ای از شما جدا نمی شود.
آثار عظیم و قابل تحسینی که در طی حیات بشر بوجود آمده است، قطعاً به دلیل استفاده از این نیروی عظیم درونی بوده است.
دانشمندان معتقدند که یک انسان در حالت عادی کمتر از 10% نیروها و استعدادهای خود استفاده می کند. وقتی که شما، با بخش عظیم قدرت خود آشنا شوید و آن را به کار بگیرید، به گروه انسان های بزرگ خواهید پیوست.
از کودکی به غلط به ما آموخته اند که برای رسیدن به آروزهایمان فقط باید تلاش و تقلا کنیم.
نابرده رنج، گنج میّسر نمی شود        مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
این شعر سعدی بیان کنندۀ قدرت پشتکار است که در صفحه 50 بطور مفصّل به توضیح آن خواهیم پرداخت، ولی اگر فکر کنید که کار و رنج زیاد به تنهایی باعث موفقیت می شود، به بیراهه رفته اید؛ چرا که قدرت اراده و تلاش جسمی در بالاترین بخش اندکی از نیروهای شما را به کار می گیرد.
تلاش جسمی بیش از حد به تنهایی، نه تنها شما را به آروزهایتان نمی رساند، بلکه باعث از بین رفتن انرژی و ایجاد بیماریهای روحی و جسمی نیز می گردد. برای رسیدن سریع و آسان به آروزها، باید از قدرت عظیم ذهن کمک گرفت.
ناکرده فکر، گنج میّسر نمی شود        مزد آن گرفت جان برادر که فکر کرد
با مطالعۀ این کتاب، متوجه می شوید که برای رسیدن به اهدافتان دیگر نیازی به تقلا و فشار جسمی ندارید و یک حرکت توأم با آرامش کفایت می کند.
با استفاده از قست راکد ذهن شاهد افزایش معنویت، سلامت، آرامش، قدرت، ثروت، حافظه و در کل شاهد یک زندگی عالی خواهید بود.
قسمت های مختلف ذهن
1- ضمیر خودآگاه
این بخش فقط در هنگام بیداری فعّال است و اعمال ارادی انسان را کنترل می کند و وظایفی چون تفکّر، تجزیه و تحلیل، استدلال و تصمیم گیری را برعهده دارد.
2- ضمیرناخوادگاه (شعور باطن)
این بخش عظیم ذهنی، همیشه (حتی در خواب) فعّآل است و تمام اعمال غیرارادی انسان را کنترل می کند، سیستم عصبی خودکار سمپاتیک و پاراسمپاتیک نیز که کنترل فعالیتهای درونی مانند: گردش خون، ضربان قلب، هضم غذا، تکثیر و مرّمت سلول ها و… را برعهده دارد، تحت کنترل ضمیرناخودآگاه است.
زیگموند فروید ذهن اسان را به یک کوه یخ شناور تشبیه کرده است. نوک کوه یخ را که بیرون از آب است، مشابه ضمیرخودآگاه و تودۀ عظیم و ناپیدای آن را همانند ضمیرناخودآگاه توصیف می کند.
اکثر انسانها اتفاقات بد و شکستهایشان را ناشی از بدشانسی یا تقدیر می دانند و حتی به اشتباه گمان می کنند که خداوند آنها را دوست ندارد.
جالب است که بدانید مسئولیت بوجود آمدن بخش عظیمی از وقایع زندگی برعهدۀ ضمیرناخودآگاه است.
قدرت ضمیرناخودآگاه همیشه و همه جا همراه شماست و چیزی نیست که فقط برای یک کار خاص مصرف شود، بلکه نیرویی است که می تواند تمام زمینه های زندگی تان را متحوّل کند.
خواص ضمیرناخودآگاه
1- ضمیر ناخودگاه با تمام نیرو و قدرتش، قوۀ منطق، استدلال و تعقّل ندارد. پیامهایی را که وارد آن می شود، بی چون و چرا پذیرفته و دقیقاً اجرا می کند، حتّی اگر این پیام ها غیرعلمی، غیرمنطقی و دروغ باشد.
دقیقاً مانند کامپیوتری که فرمول 10= 2+ 2 به آن داده می شود و اجرای محاسبات، برپایۀ همین فرمول از آن خواسته می شود. کامپیوتر به غیرمنطقی بودن فرمول اعتراض نکرده و تمام محاسبات را با همین فرمول انجام می دهد.
تا زمانی که پیام ها و جملات حاکی از فقر، بیماری، چاقی، افسردگی و… در ناخودآگاه شما ثبت باشد، تمام کوششهای شما جهت بدست آوردن ثروت، سلامت، لاغری، شادی و… بی فایده است، چرا که این پیام ها چه بخواهید و چه نخواهید، صد در صد توسط ناخودگاه شما اجرا می شود.
مثلاً وقتی می گویید « من همیشه شکست می خورم.» با ایکه این جمله احتمالاً درست نیست، امّا ضمیرناخودگاه آن را اجرا کرده و هر روز بر تعداد شکست هایتان می افزاید.
پس تنها راه رهایی از ناکامی و رسیدن به آروزها، برنامه ریزی ناخودآگاه برای موفقیّت است.
2- همانطور  که دو یا چند کامپیوتر را می توان به هم متصّل کرده و اطلاعاتشان را به یکدیگر انتقال داد، ضمیرناخودآگاه انسان ها نیز می تواند با همدیگر ارتباط برقرار کنند. مثلا زمانی که از کسی صحبت می کند و او به شما تلفن می زند، همچنین توانایی خواندن افکار (تله پاتی) بدین علّت است.
«آنچه را از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.»
3- اگر کامپیوترتان را که دارای اطلاعات محدودی است، به اینترنت متصل نمایید، می توانند اطلاعات فراوانی را از آن بدست بیاورید.
در جهان نیز آگاهی و شعور نامحدودی وجود دارد، به نام شعور جهانی که تمام اطلاعات عالم و پاسخ تمام سئوالات در آن وجود دارد، ضمیرناخودآگاه تحت شرایطی خاص می تواند به این آگاهی دسترسی پیدا کند و دانشی فراتر و بالاتر از درک و فهم شما را جذب نموده و به شما انتقال دهد.
4- هرگاه بین ضمیر خود آگاه و ناخودآگاه اختلافی پیش آید، همیشه ناخودآگاه برنده است. چرا که قدرت اجرایی در دست ضمیرناخودآگاه است. بهمین دلیل است که بعضی اوقات با اینکه در انجام کاری مصمّم هستید، اما به دلایلی موفّق به انجام آن نمی شوید.
بطور مثال اگر بخواهید بر روی لبۀ پشت بامی راه بروید، دچار سرگیجه شده و به پایین می افتید، امّا بر روی لبۀ جدول خیابان به راحتی راه می روید. علّت این است که در حالت اوّل ترس موجود در ضمیرناخودآگاه مانع از موفقیت شما می شود.
روش برنامه ریزی ضمیرناخودآگاه
1- قدرت کلام
«لازمه شناخت انسان، شناخت قدرت کلمات است»
کنفوسیسوس
کلمات چه راست باشند چه دروغ و چه بخواهیم و چه نخواهیم، بر زندگی انسان تأثیری خارق العاده دارد و متأسفانه اکثر افراد جامعه از این اصل بی خبرند و از آن بهره نمی جویند.
کلام انسان عصای معجزه گر اوست: سرشار از سحر و اقتدار!
هرچه این قدرت را بطور مثبت، بیشتر باور کنید و به کار گیرید، قدرتمندتر خواهد شد و زمان تحقّق یافتن آرزوهایتان کمتر.
کلمات از آفریده های اعجاب انگیز خداوند است، اگر از کلمات صحیح و مثبت استفاده کنید، نیروی عظیم ناخودآگاه در اختیارتان قرار می گیرد.
برای اینکه باورهای مثبت در ضمیرناخودآگاه ثبت و ضبط گردد، به اصول زیر توجه نمایید:
الف) تلقین به نفس
تکرار عبارات تأکیدی در اصطلاح روان شناسی تلقین به نفس گفته می شد. عبارات تأکیدی، جملات مثبتی است که در اثر تکرار در ناخودآگاه ضبط شده و اجرا می گردد. و جملات منفی را که طی سالیان گذشته در ناخودآگاه وجود دارد، بی اثر می نماید.
تلقین به نفس فنّی قدرتمند است که باعث شکستن محدودیّت های ذهنی و باورهای منفی می گردد و در مدّت زمان کوتاهی می تواند تغییراتی بزرگ را در زندگی ایجاد نماید.
اصول تلقین به نفس
1- عبارات تأکیدی باید دقیق و مشخص باشند.
گفتیم که ضمیر ناخودآگاه دارای عقل و منطق نیست و منظور شما را فقط به وسیلۀ کلمات درک می کند. استفاده از عبارات مبهم، نارسا و کلّی تأثیر زیادی بر ناخودآگاه ندارد.
تکرار کلمات کلّی مانند ثروتمندی، خوشبختی، رشد، تعالی و.. برای ایجادشان توسط ناخود”اه، بی فایده است؛ چرا که از نظر ناخودآگاه داشتن یک سکه ده ریالی پولداری به حساب می آید، زیرا ده ریالی را پول می داند و شما را پولدار
2- از کلمات مثبت استفاده کنید.
با اینکه مفهوم کلی عبارت «من بیمار نیستم» مثبت است، امّا کلمۀ «بیمار» واژه ای منفی است. گفتیم که ضمیرناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود.
3- عبارات تأکیدی باید ثابت باشند.
از آنجایی که برای ناخودآگاه کلمات اهمیت دارد، از تعویض مداوم کلمات عبارات تأکیدی خودداری نمائید. مثلاً اگر مدتی جمله «من سالم هستم» و مدّتی بعد جمله «من سلامت هستم» را تکرار کنید، اثر مدّت زمانی که جمله اول را تکرا کرده اید، از بین می رود و ناخودآگاه بر روی جملۀ جدید کار می کند.
4- استفاده از ضبط صوت
عبارات تأکیدی خود را به صورت خطابی روی یک نوار کاست ضبط کنید و زمانی که به کارهایی مشغولید که نیازی به تمرکز زیاد ندارد مانند رانندگی، ظرف شستن و… به آن گوش کنید.
این عبارات را با سرعت کمتری ضبط کنید و در بین جملات کمی مکث نمایید تا موقع گوش دادن به جملات، بتوانید روی آنها تمرکز کنید.
5- استفاده از آینه
روزی چند دقیقه در برابر آینه بایستید و به چشمان خود خیره شده و عبارات تأکیدی خود را به صورت خطابی (مانند اصل قبل) به خود بگویید. پس از مدّتی از تأثیر آن شگفت زده خواهید شد.
6- عبارات تأکیدی باید کوتاه و ساده باشند
هرچه عبارات تأکیدی ساده تر، کوتاه تر و ساده تر باشد، نفوذشان به ناخودآگاه سریع تر انجام می شود. درست ماند میخی که هرچه نوک آن تیزتر باشد، راحت تر در چوب فرو می رود.
بنابراین از تکرار جملات پیچیده و طولانی پرهیز نمایید.
7- عبارات تأکیدی باید به زمان حال باشند.
برای ساختن عبارات تأکیدی مربوط به اهدافتان از افعالی استفاده کنید که به زمان حال باشند نه به آینده. گویا آن چیزی را که آرزویش را دارید، هم اکنون در اختیار شماست.
8- زیاد تکرار کنید.
شکستن یک سنگ به ضربات مکرّر چکش نیاز دارد. از بین بردن باورها و عادات منفی گذشته و همچنین نفوذ جملات مثبت مثبت جدید نیز به تکرار نیازمند است.
9- تمرکز فکر داشته باشید.
پل ارتباطی بین ضمیر خود آگاه و ناخودآگاه، تمرکز فکر است و باعث می شود که جملات مثبت شما سریع تر و عمیق تر در ناخودآگاه نفوذ نماید. تکرار طوطی ار عبارات تأکیدی تأثیر زیادی بر ناخودآگاه ندارد.
10- رعایت استمرار و نظم در تمرینات
هرگز به بهانۀ اینکه خسته اید و یا وقت ندارید، از زیر برنامۀ روزانه شانه خالی نکنید. برای رسیدن به آرزوها، باید تمرینات را بطور منظم، مداوم و مستمر دنبال کنید.
11- پشتکار داشته و صبور باشید.
معمولاً بین واقعیت درونی و بیرونی فاصله ای زمانی وجود دارد. متأسفانه اکثر افرادی که به برنامه ریزی ذهن مشغول می شوند، پیش از رسیدن به نتیجه، دست از کار می کشند و علّت این امر چیزی جز عجله و راحت طلبی نیست. جهان برای هرکاری نیازمند زمان است. دانۀ شن در صدف، به مرور زمان تبدیل به مروارید می شود.
12- به خداوند توکل کنید.
«نیرومندترین مردم از نظر ایمان کسی است که توکلش بر خدای سبحان بیشتر باشد.» (امام علی علیه السلام)
توکل نشانۀ ایمان و موجب آرامش است. اعمالتان را بطور دقیق با عمل و تدبیر و مشاوره با متخصّصین انجام دهید و برای حصول نتیجه به خداوند توکل نمایید که هرکه به او توکل کند، خداوند او را بس است.
13- وابستگی نداشته باشید.
وابسته نبودن به نتیجه، عملی بسیار نیرومند است. به محض اینکه از وابستگی به آرزویتان دست می کشید، آن را خلق خواهید کرد. اگر به شدّت منتظر نتیجه و نگران رسیدن آن باشید، به آرزوهایتان نمی رسید.
14- حسّاسیت و تنفّر نداشته باشید.
نسبت به هیچ چیز و هیچکس تنفّر نداشته باشید. تمام انسانها را بابت اشتباهاتشان مورد عفو و بخشایش قرار دهید، در قرآن به این نکته اشاره شده است: «آنهایی که خشم و غضب خود را فرونشانند و از بدی مردم درگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
15- از چیزی نترسید
تردید و ترس بزرگترین دشمنان انسان هستند. علی (ع) می فرماید: «بزرگترین گناه، ترس است.»
از هرچه بترسید، به سرتان می آید. اگر از بیماری بترسید، مریض می شوید. اگر از فقر بهراسید، بی پول می شوید. به قول معروف «موش داخل کاسه آدم وسواس می افتد.»
16- آرزوهایتان را با شور و اشتیاق دنبال کنید.
عاشقان را حت جاه  مال و نیست            جز وصال یارشان آمال نیست (مولوی)
عشق، لازمۀ انجام هرکاری به نحو عالی در جهان است. عشق، زمان و مکان نمی شناسد. محدودیّت ندارد، خواب و بیداری نمی فهمد. دلیل اصلی پیشرفت های عظیم بشر در هر رشته ای، عشق آن افراد بوده است.
17- عدم تغییر شرایط موجود
بخاطر داته باشید هرگز نباید تمریناتتان را با اندیشۀ تغییر چیزی انجام دهید، بلکه باید به منظور آفریدن یک چیز یا وضع جدید باشد.
مثلاً هرگز نباید سعی کنید که فر خود را برطرف نمایید، بلکه باید شرایط موجود را در نهایت آرامش پذیرفته و درصصد آفرینش ثروت باشید.
18- به افکار مزاحم و منفی بی اعتنا باشید.
به محض اینکه کرار عبارات تأکیدی را آغاز می کنید، الگوها و نیازهای منفی، به دلیل سابقۀ طولانی، مقاومت نشان داده و به دو طریق سعی می کنند شما را مأیوس کرده و از ادامه تمرینات منصرف نمایند:
الف) مقاومت ذهنی
افکار منفی، عبارات تأکیدی را در نظر شما مسخره، دروغ و بی اثر جلوه می دهند و شما را به شک و تردید می اندازند. بدین ترتیب که در برابر عبارات مثبت، جملاتی منفی ظاهر می شوند.
مبادا در برابر این افکار مقاومت کنید و سعی در بیرون راندن آنها از ذهن خود داشته باشید و یا اینکه به حضور آنها حسّاسیت نشان دهید. اگر در حین برنامه ریزی، افکار آشفته کننده به شما دست داد، کاملاً طبیعی است.
فقط این کار را به آرامی کنار بگذارید و ذهنتان را دوباره به موضوع مورد نظرتان متوجّه سازید.
ب) مقاومت بیرونی
اگر مرحلۀ اول با موفقیت پشت سر گذاشتید، افکار منفی در صدد تغییر شرایط بیرونی برمی آیند. بدانید که این وقایع تصادفی نیستند، بلکه مقاومت ناخودآگاه برای نگهداری وضع موجود می باشد. ترک عادت موجب مرض است و مقابله با آن به پشتکار نیاز دارد.
19- همیشه مراقب ورود مسائل منفی به ناخودآگاه باشید.
دیدن صحنه های ناگوار و خواندن مسائل منفی زندگی مانند حوادث، داستانهای پلیسی، اشعار منفی، مقالات به اصطلاح آموزنده مانند: بر سر دوراهی، سنگ صبور، بازخوانی یک پروندۀ جنایی، قتلهای زنجیره ای آمریکا و… گوش کردن به آهنگهایی که از کلمات منفی در آن استفاده شده، گِله و شکایت از سختی های زندگی و در کل هر گفته، شنیده و دیده ای که منفی باشد، باعث تداوم باورهای منفی در ناخودآگاه شده و اثر عبارات تأکیدی را خنثی می کند.
20- عبارات تأکیدی را باور داشته باشید.
«از تردید و نگرانی بپرهیزید و همچون تخته ای سبک مایه که دستخوش امواج دریاست، به چپ و راست نلرزید، بلکه کوه آسا پابرجا و استوار باشید.» (امام علی علیه السلام)
جملاتی را که تکرار می کنید، باید به صورت قاطعانه باشد. اگر با ناباوری و روحیه ای ضعیف جملاتی را به خود بگویید، نتیجۀ خوبی نمی گیرید.
وقتی از کلمۀ «سعی» استفاده می کنید، حاکی از ناباوری و احساس عدم قدرت شماست. مثلاً وقتی از جملاتی مانند: «سعی می کنم به موقع برسم، سعی می کنم تمرینات را منظم انجام دهم و…» استفاده می کنید، احتمال موفقیتتان کمتر از زمانی است که می گویید: «می توانم به موقع بیایم، تمریناتم را منظم انجام می دهم.»
استفاده از لحن قاطعانه، باعث تسریع نفوذ جملات به ناخودآگاه می شود زمانی که دیگران حالتان را می پرسند یا از اوضاع و شرایط، کسب و کار و… سئوال می کنند، جواب فقط یک چیز است: «عالیه».
ب) پرسش
«بخواهید که به شما داده خواهد شد، بگویید که برای شما باز خواهد شد، بجویید که خواهید یافت.» (انجیل متّی 717)
یکی از دلایل تفاوت انسان های موفّق و ناکام، کیفیت و نوع سئوالاتی است که از خودشان می پرسند. سئوالات، قدرتی دارند که افکار انسان را بر روی یک مورد خاص، متمرکز می کنند. ذهن انسان اکثر اوقات در حال گفتگو (پرسش و پاسخ) است، حتّی زمانی که  آرام هستید. به قول حافظ:
در اندرون من خسته دل ندانم کیست        که من خموشم و او در فغان و غوغاست.
قدرت نوشتار
نوشتن کلمات، نقش بسزایی در نفوذ آنها به ناخودآگاه دارد، چرا که تمرکز ذهن حین نوشتن 75% افزایش می یابد. بدلیل دارابودن انرژی جذب بالا، اهمیّت نوشته بسیار زیاد است، تا آنجا که خداوند در قرآن به قلم و آنچه می نگارد، قسم یاد کرده است و رسول اکرم (ص) می فرماید:
« قلم علما از خون شهیدان، گرامی تر است».
از قدرت نوشتار می توانید به روش های زیر استفاده نمایید:
الف) نوشتن عبارات تأکیدی
ب) نوشتن اهداف و آرزوها
ج) نوشتن موفقیّتها و تجارب روزانه
د) نوشتن نعمات موجود در زندگی
هـ) نوشتن نکات مثبت جسمی و رفتاری خود
قدرت تصاویر
می گویند: « یک تصویر به اندازۀ هزار جمله ارزش دارد».
بعنوان مثال از یک کامیپوتر می خواهید که تصویر یک اتومبیل را برای شما ترسیم نماید، اگر بخواهید اطلّاعات لازم را از طریق کلمات به آن بدهید، شاید به صدها جمله برای تعریف قسمت های مختلف آن نیاز باشد، با این همه، تصویر نمایشی از این طریق، تصویر دقیقی نخواهد بود. اما اگر اطلاعات را از طریق اسکن کردن تصویر آن اتومبیل به کامپیوتر بدهید، چند ثانیه بیشتر زمان نمی برد و تصویر نماشی از این طریق بسیار دقیق خواهد بود.
ضمیر ناخودآگاه نیز، تصاویر و وقایع را سریع تر از کلمات ضبط می کند، چرا که شما در یک دقیقه شاید بتوانید صد کلمه بگویید یا بشنوید، امّا در همین زمان تصاویری را که می بینید هزاران کلمه به ذهن شما منتقل می شود.
از قدرت تصاویر می توانید به روش های زیر استفاده نمایید:
الف) تجسّم عینی
ب) تجسّم ذهنی (تخیّل – تصوّر)
«تخیّل، فرمانروای جهان است.» (دیزرائیلی)
موفقیت انسان بر دو اصل استوار است:
1- حرکت جسمی
در این حالت انسان به سوی اهدافش پیش می رود. این حرکت برای موفقیّت لازم است، امّا کافی نیست.
2- حرکت ذهنی
در این حالت، اندیشه و تجّسم ذهنی انسان، باعث جذب آفرینش هدف می شود. دانشمندان معتقدند که 70% یادگیری های انسان در شش سال نخست زندگی او صورت می گیرد و پرفایده ترین دوران تخیّل، همین دوران است.
ناپلئون بناپارت می گوید: « این نیروی تخیّل است که بر دنیا حکمفرمایی می کند.» و هنری وارد بیچر می گوید: «روح بدن تخیّل، به رصدخانۀ بدون تلسکوپ می ماند.»
به داستانی که نشان دهندۀ قدرت تجسّم است،، توجه نمایید:
یک تیم بسکتبال را به دو گروه تقسیم کردند و گروه اول یک هفته در زمین بسکتبال، تمرین پرتاب کردند، گروه دوم در این یک هفته دست به توپ نزدند و فقط روزانه دوبار پس از آرام سازی جسمی، در ذهنشان مشغول پرتاب توپ به حلقه شدند. بعد از یک هفته دو گروه را آزمایش کردند:
گروه اول 6% رشد کرده بودند و گروه دوم 15%
این آزمایش نشان می دهد که حرکت ذهنی به مراتب از حرکت جسمی مؤثرتر است. علت این امر این است که:
« ناخوادگاه به دلیل نداشتن قوه تعقّل، قادر به تمیزدادن یک تصویر واقعی و یک تصویر خیالی نیست.»
و این یک اصل بسیار مهم در برنامه ریزی ناخودآگاه می باشد.
استجابت دعا
تجسّم ذهنی مثبت لازمۀ استجابت دعاست. پس از اینکه دعایی می کنید و از خداوند چیزی می خواهید، چند دقیقه تصوّر کنید که دعایتان هم اکنون مستجاب شده است.
دکتر پیل می گوید: « این روشی بسیار عملی برای دعاکردن است و بطور خارق العاده ای عمل می کند. یکی از دلایلی که به دعاهای ما پاسخ داده نمی شود، این است که ما درخواست می کنیم ولی در حقیقت احتمال دریافت را نمی دهیم. ما در خواستن بسیار ماهر و در دریافت بسیار ناواردیم.»
این فرمول روحانی به ما می گوید که درخواست کنیم و بیدرنگ تصوّر کنیم که پاسخ درخواست خود را گرفته ایم.
رسول اکرم (ص) در این مورد می فرماید:
«اگر در حین دعا ایمان داشته باشی که در همان لحظه دعایت برآورده می شود، حتماً مستجاب خواهد شد.»
امام جعفرصادق (ع) نیز تکنیک برآورده شدن خواسته ها را اینجچنین بیان می فرماید: (اصل 7 و 20)
«وقتی دعا و آرزویی داری، پس تجسُم کن که یقیناً خواستۀ تو در پاشنۀ در است.»