مقدمه
دنیای حرفه بطور مداوم در حال تغییر است. فناوری های جدید به ما ذخیره زمان و پول را وعده می دهند. تلفیق مالکیت ها، تعادل قدرت را به سمت صنایع یکپارچه سوق می دهند.
وسوسه حرفه های جدید ، انتظارات بالایی در کاربران و مشتریان ایجاد می کنند.و رقابت جهانی یک تهدید ثابت و جدی برای بقای حرفه بوجود می آورد.
بدلیل هیجان ناشی از تغییرات حرفه، یک نیاز روز افزون در مردم بوجود آمده تا سازمانهایشان را در یک وضعیت یکپارچه تر ببینید.این موضوع به صورت یک نیاز در آمده تا ببینیم در سازمانهایمان چه می گذرد. رهبران حرفه می پرسند،چطور؟ چه وقت؟ کجا؟ چرا؟ چه کسی چکارمی کند؟ چه ابزارهایی نیاز دارد تا کار را انجام دهد؟” پاسخ به این پرسشها اساس معماری سازمانی را تشکیل می دهد.
معماری سازمانی
امروزه درباره ابزارها و فناوریهای مورد نیاز برای شناختن سازمان مدرن بیشتر سخن می گویند و می نویسند. این ابزارها و فناوریها شامل موارد زیر است: مدلسازی فرآیند حرفه، فناوریهای شیء گرا، مدیریت شناخت و انبارداری داده. اگر چه هیچ یک از این ابزارها و فناوریها ی مجزا سازمان را بطور کلی بیان نمی کنند، اما هر کدام به عنوان بخش کوچکی در پازل معماری سزمانی مؤثر هستند. در موارد پیچیده، این بخش ها در کنارهم هماهنگ نمی شوند. هر کدام ازاین ابزارها یا فناوریها، نسبتاً، یک حوزه جداگانه از سازمان را بیان می کند، و به یک سؤال خاص در یک پرسپکتیو خاص برای یک حوزه خاص پاسخ می دهد، بدون اینکه به معنای کلی توجهی کند. تجمیع فناوریهای نا همگون در یک مدل توصیف کاربردی و مفید از سازمان، هدف معماری سازمانی است
مفاهیم پایه معماری سازمانی
——————————————————————————–
تعریف معماري :
منظور از “معماري” تعيين ساختار كلي سيستم و روشهايي است كه اين ساختار را قادر به تامين ويژگيهاي كليدي سيستم مينمايد.
اين ويژگيها مربوط به يكي از موارد وظيفهمندي،كارآيي، مسايل و محدوديتهاي اقتصادي، نوع فناوري و يا مصالح مورد استفاده، وضوح طرح، قابليت استفادهی مجدد، قابليت تغيير در سيستمهاي بزرگ (پويايي)، قابليت درك و جنبه هاي هنري است.
بنابراين كلمهی معماري علاوه بر وجوه “ساختاري”، دربردارندهی وجوه “رفتاري” نيز هست.
معمار كيست؟
معمار صرفا يك طراح سطح بالا نيست، بلكه طراحي است كه در بخشهاي مختلف با سيستم درگير است و در مراحل مختلف يك پروژه، اجزا را به يكديگر پيوند ميدهد
معمار در اكثر موارد ميتواند ابداع كننده و مخترع باشد. او تنها يك مدير پروژه يا متخصص فني نيست، بلكه بيشترين نقش را در برقراري ارتباط ايفا مينمايد. يك معمار متبحر طرح خود را با توجه به آينده و تغييرات احتمالي تهيه و ارايه مينمايد، هرچند كه زندگي يك معمار به طور معمول دنبالهاي طولاني از تصميمات نيمه بهينه است كه عمدتا در فضايي تاريك و روشن اتخاذ شدهاند.
توصيف معماري اطلاعات:
مفهوم “معماري اطلاعات” قابل قياس با مفهوم “معماري ساختمان” است. نقشههاي ساختمان شامل برداشتهاي اوليهاي در مورد الكتريسيته، لولهكشي، كابلكشي، وروديها، خروجيها، پلهها و آسانسورهاست. به علاوه، نقشهها ديدگاههايي را در مورد طراحي كلي ساختمان شامل ساخت از جمله تعداد طبقات، ديوارهاي دروني و بيروني و كيفيت پشت بام ارايه مينمايد. همچنين نقشههاي ديگري كه در سطح پايينتر نشان دهندهی چيدمان تجهيزات به كار رفته و ساخت مواد موردنياز است، اين معماري را تكميل ميكند.
ارايهی يك معماري خوب از ساختمان به همراه طرحي است كه با در نظر گرفتن وضعيت آينده باشد. به گونهاي كه تغييرات بتواند به خوبي در آن انجام گيرد، اما در عين حال ساختاري پايدار را فراهم آورد، به شكلي كه جزييات درگيرشده بدون ايجاد خرابي در ساختمان و يا آغاز دوبارهی آن قابل اصلاح باشند.
معماري اطلاعات نيز از اصول مشابه در معماري ساختمان استفاده ميكند تا بنيان درستي را براي تصميمگيري دربارهی سبك كلي موردنظر، نحوهی كاربرد محاسبات و فناوري در هدايت عمليات، اعم از تجاري يا دولتي فراهم سازد. زيرمعماريهاي توليدشده در هنگام ايجاد طرح معماري اطلاعات دقيقا شبيه به همان نقشههاي معماري ساختمان هستند. آنها نشان دهندهی راههايي هستند كه اطلاعات و فناوري به منظور تمركز سيستمها و قابليتهاي آنها بر حمايت از نيازهاي مشتريان درحال حاضر و آينده با يك شيوهی كارآمد و موثر ميتوانند مورد استفاده قرار گيرند.
اگرچه بايد توجه داشت كه يك معماري اطلاعات، تنها يك مجموعه از مستندات نيست. زيرا كه مقاصد، اهداف و ماموريتها دايما در حال تغيير هستند. درنتيجه، هنگامي كه معماري اطلاعات تهيه شود، يا حتي زماني كه بخشي از آن تكميل شد، هر مولفه اي ممكن است درصورت نياز تغيير نمايد. در اين تلاش، مهم فعاليت مستندسازي و به روز نگهداري تغييرات از يك طرح معماري اطلاعات، يك خواست ويژه و گام موثر در حفظ دستاوردهاي آن تلقي ميگردد.
به نقل از :مقاله فراروش معماری اطلاعات
تعریف معماری سازمانی :
معماری سازمانی EA)) یک بیان کامل از سازمان است: یک برنامه کلان که تحت عنوان ” نیروی مشارکت” بین جنبه های برنامه ریزی حرفه مانند اهداف، دیدها، راهبردها و اصول حاکمیت؛ جنبه های عملکردهای حرفه مانند ترم های حرفه، ساختارهای سازمان، وظایف، فعالیتها و اطلاعات؛ جنبه های اتوماسیون مانند سیستم های اطلاعاتی و پایگاههای داده؛ و فعال کردن زیر ساخت فناوری فعال حرفه مانند کامپیوترها، سیستم های عملیاتی و شبکه ها، عمل می کند.
در یک سازمان مدرن وسیع، وجود چارچوب معماری سازمانی که با دقت تعریف شده، ضروری است تا بتوانیم دید کلی از ” سازمان کامل ” را با تمام ابعاد و پیچیدگی هایش بدست آوریم.
امروزه تعاریف متعددی از معماری سازمانی موجود است. تعریف معماری سازمانی که تو سط ” Open Group” ارائه شده از این قرار است:
” معماری سازمانی عبارت است از شناخت تمام عناصری است که سازمان را تشکیل می دهند و بیانگر نحوه ارتباط عناصر مذکور با یکدیگر می باشد.”
تعریف عناصر :
منظور از عناصر همه اجزایی است که حوزه، مردم، فرآیندها، حرفه و فناوری را در بر می گیرند. در این حالت مثالهایی از عناصر از این قرارند: راهبردها، پیشرانه های حرفه، اصول، ذینفع ها، واحدها، مکان ها، بودجه ها، حوزه ها، توابع، وظایف، فعالیتها، خدمات، اطلاعات، ارتباطات، برنامه های کاربردی، سیستم ها، زیر ساختها و غیره…..
تعریف سازمان :
به هر گونه اجتماعی از ساختار ها که مجموعه مشترکی از اهداف / اصول داشته باشند می توان سازمان اطلاق نمود. در این حالت، یک سازمان می تواند یک شرکت کامل و یا بخشی از شرکت باشد، سازمان دولتی، اداره منفرد، یا یک شبکه از سازمانها با فواصل جغرافیایی باشد که توسط اهداف مشترکی به هم پیوند خورده اند.
معماری سازمانی، مکانیزمی را برای ارتباطات بین عناصر ضروری و عملکرد سازمان ایجاد می کند. در نتیجه اطلاعات متمرکز، قابل اطمینان و هماهنگ درباره محیط سازمان بدست می آید. اطلاعات جامع و با کیفیتی که برنامه معماری سازمانی فراهم می کند، پاسخ به تغییرات و در نتیجه تصمیم گیری را برای سازمان تسهیل می نماید و در نهایت، به دلیل اینکه معماری سازمانی به سازمانها امکان نسخه برداری دقیق از اطلاعات و دقت در صحت اطلاعات را میدهد، مدیران قادرند نرح بازگشت اطلاعات سازمانی را بهبود بخشیده و منبع مطمئنی برای نگهداری اطلاعات ایجاد نمایند. تمرکز بروی EA ، تمرکز ارزش افزوده بروی حرفه در ترم های ROI ( بازگشت به اطلاعات ) و همزمان با آن وبه صورت موازی بروی فناوری برای کاهش پیچیدگی و هزینه ها ست.
چارچوب:
از دیدگاه معماری چارچوب ابزاری برای اندیشیدن سازماندهی شده می باشد. این ابزار برای معماری سازمانی عبارت است از یک ساختار منطقی برای دسته بندی و ساماندهی مدل های توصیفی که برای مدیریت سازمان و به همان میزان برای توسعه سیستم های سازمانی دارای اهمیت هستند.
به نقل از : Inmon, W., J. A. Zachman, J. G. Geiger. Data stores, data warehousing
and the Zachman framework, Managing enterprise knowledge. McGraw-Hill.
1997.
سازمان گسترده:
عبارتست از سازماني كه داراي محدوده كاري متنوع و توزيع شده باشد و تحقق رسالت از پيش تعريف شده اي را دنبال نمايد. در اين صورت سازمان گسترده شامل منابع متعدد نظير نيروي انساني، سازمان هاي مرتبط و فناوري است كه مي بايد عملكرد آنها را هماهنگ كند و اطلاعات مشترك جهت تحقق رسالت هاي مشترك نشر دهد.
معماري سامانهها :
همبندي مؤلفههاي سامانهاي (درون و برون سامانهاي) .
به نقل از : مقاله برنامه ريزي و مديريت راهبردي فناوري اطلاعات با استفاده از فناوري معماري اطلاعات
معماري فناوري اطلاعات:
يک چارچوب يکپارچه براي ارتقا يا نگهداري فناوري موجود و کسب فناوريهاي اطلاعاتي جديد براي نيل به اهداف راهبردي سازمان و مديريت منابع آن (قانون کلينگر-کوهن)
به نقل از: Office of Managmenet and Budget. Clinger-Cohen Act. USA. 1996.
معماري مبنا:
مجموعه اي از محصولات است كه وضع موجود فناوري اطلاعات در سازمان گسترده را توصيف مي كند ، همچنين فرايند هاي كارهاي جاري و بستر فني سازمان را ثبت مي نمايد. از اينرو به معماري مبنا “آنچنان كه هست” نيز مي گويند.
معماري مرجع:
هر موضوعي براي خود مدل مرجع دارد. معماري مرجع مبتني بر مدل مرجع است. اگر مدل مرجع را به مولفههاي نرمافزاري نگاشت نماييم بگونهاي كه گردش اطلاعات بين اين مولفهها را بتوان نشان داد معماري مرجع بوجود آوردهايم. طبيعتاً اين مولفههاي نرمافزاري عامل پيادهسازي وظيفهمندي تعريف شده در مدل مرجع ميباشند. به بيان ديگر در مدل مرجع مولفههاي مورد نياز و تعريف آنها مشخص گرديده است. همچنين وظيفه اين مولفهها و ارتباط آنها تعيين گرديده است. در صورتيكه بتوان يك نگاشت نرمافزاري ميان اين مولفهها و مولفههاي نرمافزاري برقرار نمود يا به عبارت ديگر براي اين مولفهها نرمافزار طراحي كرد و ارتباط ميان اين مولفهها و مولفههاي نرمافزاري را تعيين نمود آنگاه به يك معماري مرجع دست خواهيم يافت.
بنابراين نقش مدل مرجع تقسيم وظيفهمنديها و شناسائي مولفههايي با وظايف مشخص ميباشد، در حالي كه نقش معماري مرجع انطباق اين مولفهها با بخشهاي نرمافزاري و برقراري نگاشتي مابين آنها است. اين نگاشت الزاماً يك به يك نيست. بنابراين ميتوان گفت معماري مرجع ابزاري است كه در اختيار فراهمكنندگان راهكار ميتواند قرار داشته باشد تا بتوانند با كمك و بكارگيري آن براي هر صورت مسئله مشابهاي در حوزه معماري مرجع راهكاري مناسب با آن ارائه نمايند.
معماري مطلوب :
مجموعه اي از محصولات است كه وضع نهايي فناوري اطلاعات در سازمان گسترده را ترسيم مي كند. از اينرو به معماري مطلوب ” آنچنان كه بايد باشد” نيز مي گويند.
به نقل از: کتاب برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و ارتباطات نوشته دکتر علیرضا علی احمدی، مهدی ابراهیمی و حجت سایمانی ملکان
لايه هاي معماري اطلاعات :
زيرمعماري
زيرمعماري ها، نقشه هاي مجزايي هستند كه اجزاي مختلف يك معماري را نشان مي دهند. درواقع با ارائه ساختارهاي گوناگون از يك پديده سعي در شناخت بهتر آن داريم، همانند نقشه هاي اوزاليدي ساختمان كه هر يك وظيفه خاصي را ايفا مي نمايندو منظر خاصي از يك ساختمان را نشان مي دهند. اين ساختارهاي مجزا عبارتند از:
زيرمعماري 1- كار و حرفه:
سازمان ها، مشتريان، سازوكارهاي عملياتي، فرآيندها، استانداردها، خط مشي ها
زيرمعماري 2- اطلاعات:
جريان اطلاعات، داخلي، خارجي، مقوله ها، شكل ونمايش
زيرمعماري 3- برنامههاي كاربردي:
پردازش داده هاي ماشيني، سيستمها و فرآيندهاي دستي و ساختار داده هاي منطقي
زيرمعماري 4- داده ها:
طراحي پايگاه داده فيزيكي، ساختار پايگاه داده و فايل فرهنگ داده
زيرمعماري 5- فنّاوري:
كامپيوترها، شبكههاي ارتباطي، تجهيزات و امنيت زيرساخت ها
به نقل از http://www.enterprise-architecture.info