مهدویت وشیطان پرستی

ابتدا کلمه دجال را تعریف می کنیم:اگرشما به ریشه لغت نگاه کنید(چون عربی دارای لغات ریشه است ولغات ریشه معنای ابتدایی دارند که مشخص می کنند معنی کلمه ازکدام حوزه معنایی گرفته می شود)کلمه “دجال”لغتی بود که عرب ها وقتی به کار می برند که یک شتر بیماری کچلی می گرفت وبرای علاج روی آن قیر می ریختن از کلمه یدجل استفاده می کردند.آنها روی شتر قیر می ریختند وشما نمی توانستید بیماری آن را ببینید.شتر ظاهرا خوب به نظرمی رسیدچون رویش قیر ریخته شده بود.آیا متوجه این شدید؟دجال همین است او روی بیماری ومرض قیر می ریزد تا خوب به نظر برسد.پس هدف دجال این است که بیاید ومثل عیسی (ع) بامردم حرف بزند…همان طور که عیسی (ع)به مردم گفت که بایستی برای جهان آخرت تلاش کنید..دجال به مردم می گوید که باید برای این دنیا تلاش کنید.همان طور که عیسی(ع)به مردم خبر داد که این دنیا سرابی فریبنده است که شما را فریب می دهد.دجال به آنها خواهد گفت که جهان آخرت یک فریب است یعنی اوشمارا مجبور می کند تاباور کنید این جهان جایی است که ارزش زندگی را دارد وبه شما می گوید که فقط یکبار زندگی می کنید پس هرچقدر که می توانید از آن لذت ببرید این پیام عصر حاضر است.
نام دیگر دجال” فریبنده یک چشم” است که به آن مسیح دروغین نیزمی گویند زیراهدف آن جعل هویت واقعی عیسی(ع)است که متاسفانه اکثریت مردم گمراه می شوند واورا به عنوان مسیح(ع) قبول می کنند.تقریبا تمامی فرهنگ ها وتمدن هاآمدن اورا پیش بینی کرده اند.درحالیکه بیشتر انسان ها از آمدن او می ترسند اندکی نیز هستند که چندین هزارسال برای آمدن اوخود را آماده کرده اند وفرش قرمز را برای ظهوراو پهن کرده اند البته منظوراز فرش قرمز دراینجا فرشی شطرنجی است.که فرش شطرنجی یعنی سفر به ابعاد دیگر زندگی.رنگ سیاه درزمین شطرنجی نماد دنیای آنها ورنگ سفید نماد دنیای ما است وترکیب این دورنگ در کنار همدیگر یعنی ادغام شدن دو جهان باهم…حال جالب است که تمامی مناسک فراماسونری ها باید بر روی زمین شطرنجی انجام گردد.برای اطمینان بیشتر شما نسبت به این موضوع توجه شمارا به یکی از فیلم های هالیوود سوق می دهم.در این فیلم شخصیت اول فیلم (به نام نئو)ازهر راهی برای دیدن شیطان استفاده می کند اما موفق نمی شود تنها در صورتی درها بازشد که اوبرای عبورودیدن او اززمین شطرنجی استفاده کرد.حال چراما می گوییم که دنیا درحال آماده سازی خود برای ظهور دجال است؟زیرا نمادهای آنها روز به روز روبه گسترش است:مثلا یکی از نمادهای آنها ابلسیک است که متاسفانه این نماد در سرتاسر جهان وجود دارد.یکی دیگر از نمادهای دیگر شیطان پرستان هرم است که این نماد بسیار معروف است و از گذشته های بسیار دور در جهان(مثل مصر باستان) وجود داشته است.برای اینکه بفهمید چرا ساختمان ها به صورت کنونی ساخته شده اند ابتدا باید مفهوم انرژی را درک کنید.چندین بنای تاریخی برای هدف خاصی که آن انتقال انرژی است طراحی شده اند.اما هیچ کدام از این ها بدون شما نمی تواند انجام شود چون نوع اعمال ومراسمی که درون یا زیراین بناها انجام می پذیرد تعیین کننده نوع انرژی است که منتقل می شود.این قضیه مثل هرچیزدیگری درجهان می تواند در راه مثبت یادرراه منفی به کار گرفته شود.مهمترین طرح های معماری برای انتقال انرژی چیست؟هرم ها…هشت وجهی ها…گنبدها.این طرح ها قوی ترین وموثرترین حالت برای انتقال انرژی هستند. طبقه ممتاز این مفهوم را به خوبی درک کرده اند زیرا کاربرد این طرح ها در بناهایی که ساخته اند بسیار مشهود است.درحالی که مساجد وکلیساها وکنیسه ها به گونه ای ساخته شده اند تا انرژی مثبت را منتقل کنند…طبقه ممتاز بناهایی ساخته اند تا انرژی بدی و شرارت را منتقل کنند.در نهایت این جنگ بر سر انرزی است.دجال نمی تواند بیاید تا زمانیکه انرژی درسرتاسر جهان در وضعیت مشخصی قرار بگیرد.اگر خودتان تحقیق کنید خواهید فهمید که مهمترین بناهای روی زمین در محل تقاطع خطوط انرژی ساخته شده اند.(خطوط انرژی:مکان های استراتژیک روی زمین را مشخص می کنند.)حال چرا ما می گوییم این انرژی که از بناها وساختمان ها منعکس می شود بر روی ما انسانها تاثیر می گذارد؟زیرا “همه چیز انرژی است.”بگذارید کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم.وقتی بدنتان را به کوچکترین ساختارهایش تجزیه کنید بعد از سلول ها و مولکولها به چه چیز می رسید؟اتم ها الکترون ها وپروتون ها.این به چه معنااست؟یعنی شما در بنیانی ترین شکل از انرژی ساخته شده اید وهمچنین جهان و عالم اطراف شما.یعنی خداوند شما را به صورت یک انتقال دهنده انرژی خلق کرده که محیط اطرافتان می تواند روی شما اثر بگذارد…وازآن مهمتر که شما می توانید روی انرژی های اطرافتان اثر بگذارید.
طرح دیگری که ازطریق آن فراماسون ها برروی ما تاثیر می گذارندوجهان را آماده آمدن دجال می کند:فراماسون ها دریافتند که طرح آنها برای تشکیل دولت جهانی کاملا منوط به مطیع ساختن توده های مردم دربرابر دستوراتشان است ودرنتیجه ازبین بردن موانع اهدافشان وبزرگترین تهدید برای نقشه آنهاکه از هر ارتشی وهر قانونی خطرناکتر است خطر ذهنی است که بتواند آزادانه تفکر کند.برای از بین بردن این تهدید ورسیدن به اهداف ماسون ها یکی از گستاخانه ترین نقشه ها ی تاریخ را طراحی کردند.کنترل کامل بر تمام جنبه ها ی زندگی انسان “زندگی شما”وسلاحی که از آن علیه شما استفاده می کنند در خانه خود شماست.شما وکودکانتان راسرگرم می کنند وتدریجا”شمارا شستشوی مغزی می دهند بدون اینکه حتی متوجه شوید.درجوامع امروزی مردم بیشتر وبیشتر وقتشان را صرف رسانه های مدرن می کنند.تلویزیون.سینما.بازی های کامپیوتری.اینترنت.داستان ها وموسیقی های معروف.جزء مهمی از زندگیتان شده است ودرعین حال اینها گستره عظیمی از اطلاعات را عرضه می کنند که شما به صورت خودآگاه یاناخودآگاه آنها را در ذهن خود جای می دهید. اطلاعاتی در مورد جامعه از ایده آل ها اخلاقیات و تفاوت خوب وبد تا روشی که اجتماعات واقتصادها سازماندهی می شوند هرروز از مقابل دیدگان شما می گذرد این رسانه ها با ارائه دیدگاه های خاصی نسبت به جهان وهر چه که وجود دارد نقش مهمی در تعیین مبانی ایفا می کنند.بنابراین هر گروهی که بر اطلاعاتی که در این رسانه ها منتشر می شود کنترل کامل داشته باشد قدرت کاملا موثری دارد تا بتواند تقریبا به تمام توده مردم جهان طرز فکر مورد نظر خود را القا کند واین در حقیقت روشی است که فراماسون ها عمل می کنند.فراماسون ها به صورت ویژه ای از صنعت سرگرمی برای فضاسازی درجهت کنترل طرزتفکرمردم استفاده می کنند.”چه به صورت آشکار ویا ناخودآگاه” گرچه روشهای مورد استفاده متفاوت است ولی هدف یکی است وآن هدف تحمیل عقائد.جهان بینی واهدافشان بر شماست طوریکه شما فکر می کنید که آنها افکار خودتان است.اثبات این موضوع را به راحتی می توانید پیدا کنید.تنها کاری که باید انجام دهید این است که تحقیق کنید چه کسانی صاحبان رسانه در جهان هستند.شما خواهید فهمید که آنها همان اقلیتی هستند که انجمن های مخفی را برپا واداره می کنند:صهیونیست ها.شیطان پرستها.یهودیهاآنهامالک ومدیر رسانه های موسیقی.سینما.تفریحات وصنایع مستهجن وهرزه نگاری هستند.تنها برای یک هدف:تلقین شما از طریق کنترل ذهن.
حال هالیوود چه کمکی برای رسیدن به این هدف به آنها می کند؟ابتدا بگذارید کلمه هالیوود را معنی کنیم.هالیوود کلمه بسیار جالبی است.چون کلمه ای است که توسط یک کافر مطرح شده است.هالیوود درواقع یعنی:هالی-به معنای مقدس-/وود-به معنای چوب-وآن چوبی است که درسحر وجادوگری کافران عصای جادوگری ازآن ساخته شد واین اعتقاد وجودداشت که ساحرانی که مالک آن عصاها باشند می توانند مردم رامسحور خود کرده وبه کنترل درآورند.این بخش آن حالت نمادی دارد…اما مهم است که این بخش رانیزبفهمید که هالیوود نیزمردم را مسحور خود کرده است.این یک رویا است. درآمریکا به آن ماشین رویا می گویند.برای مردم خیالها وفانتزی هارا به وجود می آورد.مردم را به حالت غیرعادی می برد.چیزی که جالب است این است که چیزی که در سینما اتفاق می افتد فضای تاریکی است که مردم در آنجا به تلویزیون نگاه می کنند .یک حالت خلسه و مسحور شدن است که اتفاق می افتد.چیزی است به نام حالت معلق بی ایمانی.شما وارد یک حالت می شوید که دچار شک و بی ایمانی می شوید بعد به حالتی وارد می شوید که به وسیله آن شروع به ایمان پیدا کردن می کنید چیزی که به طور درونی می فهمید تصور است.دروغ است.فیلم ها جادو هستند.فقط جادو هستند.مردم می روند وآنها را تماشا می کنند و به دام آنها می افتند.مردم درطول فیلم گریه می کنند.تمام این تخلیه های هیجانی در این حالت اتفاق می افتد.خیلی از فیلم ها اینگونه هستند واین یک فاکتور مهم در مکانیزم کنترل است.اینکه به مردم اجازه داده می شود تا بروند ونوعی تخلیه هیجانی داشته باشند.ارسطو راجع به فاکتورهای مهم صحبت می کند.یکی از فاکتورهای لازم برای تراژدی ایجاد این تجربه پالایش نفس است وبه همین دلیل است که بیشتر فیلم ها ونیزخبرها وچیزهایی مثل این ها برای این تمدن مهم هستند.همه مردم به این اخبارهانگاه می کنند وبه خاطر دیدن حوادث غم انگیز دیگران حس غم انگیز پالایش دهنده ای را تجربه می کنند وبعد احساس امنیت ورضایت برای تجربه شخصی خودشان از احساس خوشبختی فریبنده ای در درون خود احساس می کنند.بنابراین اینها روشهای بسیار پیچیده وماهرانه ای است.من فکر می کنم که این خطرناک است هرچند که تلاش های هم آهنگی در حال انجام است اما تعداد زیادی از مردم نیز هستند که نگرش یکسانی به جهان دارند اما لزوما در یک تلاش هماهنگ با یکدیگر کار نمی کنند.یکی از ابزار هایی که توسط  سیستم دجال به کار گرفته می شود خانم قرمز پوش است در بیشتر فیلم های هالیوودی از این نماد استفاده می کنند این نماد تاجایی برا آنها مهم است که تمامی لباس های اسکار2008 را قرمز انتخاب کردند!خب اهمیت “خانم قرمزپوش”در چیست؟زن قرمزپوش نشانه زندگی با هیجان بیشتر است.اوگیجی وپرتی دارد: اما وعده دروغین برای چیزی بهتر نیز هست.”چیزی هیجان انگیزتر.” او فراری ازمسئولیت های مسخره زندگی واقعی است.فراری از انجام کار درست.او نماد آزادی از مسیرهای دشوار در زندگی است که هرکس بایستی طی کند تا درک واحساس خودرا بالا ببرد.او نماد همه چیزهایی است که گفته می شود ما همیشه دنبال آنها هستیم واو میتواند مارا متقاعد کند که داشتن او زندگی مارا بهتر خواهد کرد.اما آیا واقعا چنین است؟او اسلحه پنهان شیطان است…”نشان دهنده تمام امیا ل جنسی و مالی وشهرت “است.به خاطر او لذات دنیوی را بر لذات بهشتی ترجیح داده می شود.به وسیله او شیطان بر روح انسان تسلط خواهد یافت. شیطان در همه جا آن را سر راه شما قرار می دهد!آیا می توانید به خانم قرمزپوش پشت پا بزنید؟شما بایستی بفهمید که هالیوود باید تعداد بیشتری نماد زن قرمز پوش  تولید کند تا شما را در رویاها سرگرم کنند تاشما زندگی خودرا وقف این کنید که لذات دنیوی بیشتری بدست آورید.برای درک بهتر این موضوع(سوق دادن انسان به طرف لذات دنیوی)بگذارید ادامه مطلب را با یک داستان معروف سرخ پوستی ادامه دهم.:و یک مرد تنها نشسته بود وعمیقا در غم واندوه فرو رفته بود.همه حیوانات به او نزدیک شدندو گفتند:”ما دوست نداریم تورا غمگین ببینیم هر چیزی که می خواهی از ما بخواه به آن می رسی”مرد گفت:می خواهم دید خوبی داشته باشم.کرکس جواب داد:می توانی دید من را داشته باشی.مرد گفت:می خواهم قوی باشم.پلنگ گفت:مثل من قوی خواهی شد.بعد مرد گفت:رازهای زمین را بدانم.ماربزرگ جواب داد:من آنها را به تو نشان خواهم دادو همین طور تا آخرین حیوان ادامه پیدا کرد وقتی که مرد تمامی هدایایی را که می توانست از آنها بگیرد به دست آورد آنجا را ترک کرد. بعد جغد به سایر حیوانات گفت:حالا دیگر آن بیشتر می داند وقادر است کارهای زیادی کند.آهوی  کوهی گفت:آن مرد هر آنچه را که نیاز دارد به دست آورد حال دیگر غم واندوه او متوقف خواهد شد.اما جغد جواب داد “نه”من حفره ای در آن مرد دیدم طوری عمیق که مثل گرسنگی هیچگاه سیر نمی شود این چیزی است که باعث ناراحتی او می شود و باعث می شود اوباز هم بخواهد.او آنقدر به کارگرفتن ادامه می دهد تا اینکه یک روز دنیا خواهد گفت:”من دیگر بیش از این نیستم وچیزی برای دادن ندارم.این امتحان شماست آیا می توانید بر لذات دنیوی غلبه کنید وبر تقویت روحی وآرامش درونی تمرکز کنید تا به بهشت ابدی دست یابید؟ این مطالب افشا کرد که چگونه این سیستم تنها بر لذات دنیوی تمرکز کرده*این سیستم ساخته شده تاشمارا به توهمات دنیوی این دنیا علاقه مند و وابسته کند.از خودتان بپرسید چرا؟ “دنیا” درعربی به معنی دنیوی و جسمانی است ودر اسلام دلالت بر چیزی منفی است.”آخرت” به معنی زندگی ابدی پس از مرگ است.ما می دانیم “دنیا” در عربی چیست.دنیا عنصر گمراه کننده این جهان است.آن عنصری است که مردم را از آخرت دور نگه می دارد و این بازی شیطان است.بازی شیطان این است که مردم را دور نگه دارد.کلمه “شیطان” به معنی ایجاد فاصله است.دنیا نزدیک است او باعث می شود تاما احساس کنیم که دنیا نزدیک است نه آخرت.اسلام به ما می گوید دنیا فاصله است.یکی از معانی ریشه ای کلمه دنیاکه دست دراز کردن برای انگورهایی است که هیچگاه به چنگ نمی آیند.چون این ذات دنیا است اینکه شما هیچگاه نمی توانید به آن برسید. دنیا همیشه از شما گریزان است.پیامبر(ص)در حدیثی گفته است:”اگر فرزند آدم کوه هایی از طلا داشته باشد باز کوه طلای دیگری می خواهد.” به اطراف خود نگاه کنیدمردم در این دنیا به دنبال چه می دوند؟ پول-شهرت-ماشین-خانه و….همه براساس لذات مادی است. آیا این چیزی است که جهان به ما عرضه می کند؟راحت باشید وبه دنبال هرچیزی می خواهید بروید. دیر یا زود به واقعیت آن پی خواهید برد.می دانید ماچگونه خلق شدیم؟ شما ابتدا به صورت یک روح خلق شدید وبعد در این کالبد وبدن جسمانی قرار داده شدید. بدن شما تنها یک”ابزار” است.ابزاری برای روح شما تا توسط آن بتواند این گذرگاه مادی و جسمانی موقتی از زندگانی ابدی شما را به انجام برساند.ابزاری که بایستی برای تقویت و تغذیه روح به کار گرفته شود.اما ما چکار می کنیم؟ ما برعکس. تمام زندگانی خود را وقف تغذیه خود”ابزار” با لذات دنیوی و مادی می کنیم و این سیستم به طور زیرکانه طراحی شده تاشما را به توهمات دنیوی وابسته نگه دارد.بنابراین شما تحت کنترل باقی خواهید ماند.تا به حال نخواسته اید بدانید که آیا این جامعه پراز سرگرمی به صورت اتفاقی وشانسی اینگونه تغییر وتوسعه یافته؟)هواپیمای سازمان سیا با4تن کوکائین درون آن سقوط کرد.)فکر می کنید مالکان رسانه ها می کوشند تا شما را مطلع نمایند یا اینکه برای سود خودشان به شما سرگرمی می فروشند؟ آیا این انحرافات ذهنی شمارا از پرسیدن این سوال باز نداشته که چرا سیاستمداران عمدا دروغ می گویند؟انتخاب باشماست این مطالب تنها کذب بودن آنچه که به دنبال آن می دوید را نشان می دهد.اما آنچه که مردم انجام می دهند”سرمایه گذاری روی جسم است نه روح_وجمله ای بسیار معروفی که در تبلیغاتشان استفاده می کنند”هزینه اش مهم نیست” و آنها فراموش می کنند تا روح را نیز تعمیر کنند.خب تعجبی ندارد که درک ما از زیبایی نیز منحرف شده است.ابزارهای زیادی در جهت فعال نگه داشتن سیستم دجال به کار می رود.بعضی از آنها را بررسی کردیم حال می رسیم به یکی از موثرترین  ابزارها که الآن آن را انتخاب کرده ایم تا روی آن تمرکز کنیم.تلقین فکری به مردم از طریق جادوی موسیقی است. پیام های واضحی که به طور مستقیم به شما منتقل می شود.آنهایی است که به عنوان مثال مکررا از طریق رسانه ها دریافت می کنید.آنهایی است که بسیاری از افراد نمی توانند تشخیص دهند اما پیام هایی است که به صورت ناخودآگاه ازطریق موسیقی-تبلیغات-فیلم های سینمایی- کارتون وبرنامه های تلویزیونی القا می شوند!اگرچه تدریجی ولی مطمئنا ستاره های معروف هستند که این پیام ها را منتقل می کنند.چه خودشان بدانند وچه ندانند در حال شرکت در این کنترل افکار هستند.به این ترتیب آنها تبدیل به بتهایی می شوند تا طرافدارانشان از آنها پیروی کنید.تنها کاری که بایستی انجام شود این است که ستاره های معروف وصنایعی که آنها برایش کار می کنند تحت کنترل قرار بگیرند ونیز آنهایی که ابزاری برای کنترل توده مردم دراختیار دارند واین دقیقا چیزی است که از دهه 60 تاکنون در حال وقوع است.در این مطالب گفته شده دریافتیم که فیلم های سینمایی در دو سطح دارای پیام هستند: 1)برای مخاطبین ناآگاه وعوام مردم که پیغام به صورت صریح است. 2)معانی عمیق تر ومخفی تر در پشت تولیدات رسانه هایی که مالکان ویا مدیران آنها افرادی پنهان ومرموز هستند. آیا این موضوع در مورد موسیقی هم صدق می کند؟ البته!ممکن است آن چه به عنوان آهنگ عاشقانه ای خطاب به همسر به نظر بیاید اما در واقع ماهیتش پرستشی است خطاب به دجال و سیستمش.گاهی اوقات وتوسط بعضی از خوانندگان خاص پیام آهنگ ها کاملا شیطانی است که کارگردانش خود دجال و شیطان است!نیازی نیست که برای یافتن این نشانه ها زیاد تلاش کنید چون اگر واقعا وجود داشته باشند خیلی آشکار خواهند بود.آشکار اما تنها برای بینندگان آگاه ومطلع.حال فهمیدید که هالیوود از طریق برنامه هایش چگونه شما را به بازی می گیرد؟مورد دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم فرم های نظر خواهی و پرسشنامه ها است. می دانید که شما همیشه فرم های نظر خواهی و پرسش نامه دریافت می کنید که آنها توسط ایالت یا دولت یا قانون گذاران یا مقامات رسمی و دیگران بین مردم پخش وتوزیع می شود حال واقعا فکر می کنید که این قدرت های حاکم در مورد نظر شما اهمیتی قائل می شوند؟واقعا فکر می کنید که آنها قبل از تصمیم گرفتن منتظر می مانند تا پاسخ پرسش هایشان را از شما بگیرند؟اتفاقی که برای این پرسشنامه ها می افتد این است که به طورمثال این سوال مطرح می شود:فکرمی کنید کشور بعدی برای حمله آمریکا به آنجا کدام است؟اگر نتایج این طور شد که 70 درصداز مردم آمریکا اعتقاد داشته باشند که ایران کشور بعدی است که بایستی مورد حمله واقع شود این در واقع مطالعه ای است کنترل شده برای بررسی میزان اثرگذاری تبلیغات رسانه ای که مورد استفاده آنها قرار می گیرد بنابراین با دستیابی به چنین نتیجه ای آنها کاملا از نتایج راضی وشگفت زده می شوند ومی گویند که تبلیغات رسانه ای ما جواب می دهد ما عمدا سعی می کنیم تا مردم را کنترل کنیم تا فکر کنند که ایران بایستی کشور بعدی باشد وبعد نتایج همه بررسی می کنیم و می بینیم که کار ما در تبلیغات عالی است.اصل موضوع همین است و اگر نتایج مشخص شد که به حد نصاب نرسیده مثلا بگوییم20درصد خواهان جنگ با ایران و80 درصد دیگر خواهان صلح واقعی باشند آنها می گویند بسیار خب بایستی برویم و روی تبلیغات رسانه ای خود کار کنیم وآنها را موثرتر کنیم تا این درصدها تغییر کند.اینکه چرا من چنین چیزی می گویم به خاطر پدیدهUFOاست.ازدهه 60 تاکنون تعداد افرادی که به موجودات فضایی اعتقاد داشته اند به سرعت رو به افزایش است ودرعصرمدرن ما نیز هر روز بر تعدادشان افزوده می شود این تنها موفقیت آنها را تایید می کند و همچنین طرح هایی که اتفاق می افتد تا اولا شما را طوری کنترل کنند تا بهUFOها باور پیدا کنید وثانیا برای هدایت وکنترل حمله UFO که همه جهان,بایستی باهم متحد شوند تا این دشمن را به عقب برانند و”نظم نوین جهانی”را بپذیرند.طرح سلطه جهانی,با گفتن اینکه ما توسط موجودات بیگانه مورد حمله واقع شده ایم.طوری که ما خواهیم گفت:”اوه,لطفا,سازمان ملل متحد بیا و به ما کمک کن.”بنابراین حواستان باشد,طرحی در حال سازماندهی است.برای اینکه از طریق تکنولوژی و اطلاعات محرمانه ای که آنها را زیر قانون امنیت ملی,مخفی نگاه داشته اند,مردم را مطیع خود سازند.شما خواهید پرسید آنان چگونه چنین رویدادی را اجرا می کنند؟ چگونه ما فریب چنین دروغی را می خوریم؟جواب این است:به همان روشی که آنها,رویدادهای دیگر را اجرا کردند طوری که شما هم باور کردید.با به کار بردن ابزارهای یکسانی که به شما اجازه می دهد که فریب چنین دروغی را بخورید.”ازطریق جادوی رسانه” هالیوود در چه کار دیگری مهارت دارد؟عرب ها بدنام ترین گروه در تاریخ هالیوودهستند.آنهااصولابه عنوان انسانهای فرعی وسطح پایین به تصویر کشیده شده اند”untermenschen”یا انسان پایین مرتبه.اصطلاحی که توسط نازی برای بدنام کردن کولی ها ویهودی ها به کار گرفته می شد.این تصور بیش ازیک قرن باما بوده است.جمع بندی عرب های بد-چگونه هالیوود یک نفررا بدنام می کند؟برای 30 سال است که همگی ما دیده ایم که چگونه فیلم سازان عربهارا روی به تصویر کشیده اند .آقای dr.jackshaheen-پروفسر بازنشسته دانشگاه ایالت ایلی نویز جنوبی در این مورد می گوید:(من به بیش از1000 فیلم نگاه کرده ام.فیلم هایی از اولین روزهای گمنامی هالیوود تا امروز که هالیوود به موفق ترین صنعت سینمایی تبدیل شده است وسعی کردم چیزی راشفاف کنم که خیلی ازما,به نظرمی رسد که نمی بینیم.الگوی ثابت خطرناک ازعرب های منفور.کلیشه هایی که از تمام همنوعان خود دزدی می کنند.تمامی جنبه های فرهنگی ما,عرب را به عنوان موجودی پست مطرح می کند این صفت عرب ها یک استعداد طبیعی است,نه اینکه انحراف اخلاقی در کار باشد.ما چند تصویر برنامه ریزی شده راگرفته ایم وآن را مرتب و مرتب تکرارمیکنیم.مهم نیست که ما درpadukakentuckyزندگی کنیم یادرwoodriverایلی نویز.همه ما چیز یکسانی می دانیم.ما افسانه شناسی می دانیم.افسانه شناسی یعنی به عنوان مثال,تصاویر هالیوود ازعرب ها.افسانه های سرزمین عرب:سرزمین عرب دیروز یعنی عرب امروز.عرب یک کاریکاتور یک بعدی است بریده های کارتونی که توسط فیلم سازان مورد استفاده قرار می گیرد و به عنوان اراذل داستان وصحنه های طنز ومسخره به کار می رود وما بارها وبارها,عرب ها را در فیلم ها می بینیم که به عنوان دلقک به تصویر کشیده می شوند وتنها هدف بودن آنها,خنده های بی ارزش مردم می باشند.کلیشه ها آنقدر گسترش پیدا کرده اند که برای مردم غیرقابل دیدن شده و دلیل این اتفاق این است که ما با این تصور بزرگ شده ایم به تلویزیون نگاه کنید.ما الآن برنامه های تلویزیونی داریم که می گویند علاوه برعرب های تروریست بیرون آمریکا,عرب های آمریکایی اینجا نیز تروریست هستند واین پارانویا(بیماری سوء ظن شدید نسبت به دیگران),به طور ریشه ای وعمیق گسترش یافته است.بنابراین,زمانی که عرب های بی گناه کشته می شوند وقتی بمباران می شوند-وقتی زخمی می شوند-وقتی در مکان هایی مثل زندان ابوقریب شکنجه می شوند-آیا واقعا باعث تعجب است که ما اصلا احساس دلسوزانه نداریم یا بدتر آن را مسخره می کنیم؟آن وقت دیگر تفاوتی نخواهد بود نسبت به تشریفات ورود به گروه جمجمه استخوانها وما زندگی انسانها را نابود می کنیم وما به ارتشی بر می خوریم که تاکنون در مورد”رهایی از احساسات”چیزی نشنیده است.تاکنون در مورد”تخلیه عصبانیت”چیزی نشنیده است.خب,مثل نوعی تحقیر,یک شوخی برادرانه.یک نوع سرگرمی,ولی نکته اینجاست که به همه گفته می شود که این فرد از جانب رئیس آمده وما اصلا به آنها اهمیت نمی دهیم زیرا قبلا به ما آموزش داده اند تا فکر کنیم که آن شهروندان بی گناه با “القاعده”و”صدام حسین” یکسان وبرابر هستند وازهمدردی ودلسوزی برای آنها,احساس خوبی نداشته باشیم و این خیلی خطرناک است.)
حال فکر می کنید چرا اینگونه است؟خب خیلی ساده است.چون افراد مسئول در هالیوود و در رسانه ها,همگی صهیونیست هستند.صهیونیست بودن به چه معناست؟به این معناست که شما هر تلاشی را که به استقرار”صهیون”کمک می کند را حمایت کنید.”صهیون” کجاست وبه چه معناست؟پایتخت صهیون بیت المقدس است;ولی سرزمین صهیون قراراست ازرودنیل درمصرتارودفرات درعراق گسترش یابد.”ارض موعود”بنابراین,ارض موعود در خاورمیانه قرار دارد.خوب چه کسانی با این طرح مخالفت خواهند کرد؟بدیهی است که ساکنان آن سرزمین یعنی عرب ها خواهند بود.برای چند لحظه به آن فکر کنید.آنها رسانه هایی راکنترل می کنند که اتفاقا عرب هارا به عنوان انسان های بد به تصویر می کشند.ارض موعود,در سرزمین خاورمیانه قرار دارد.قطعات پازل را به هم وصل کنید.مغرضانه به انسان ها تلقین می شود تا حوادث امروز وحوادثی که در آینده رخ خواهد داد را بپذیرند تابه صهیونیست ها اجازه دهند که ارض موعودی که انتتظارش را می کشند تاسیس کنند!دیدید که چه راحت ارتباط بین “صهیون” و “نظم نوین جهانی” وهمینطور “خاورمیانه جدید” که دولت آمریکا راجع به آن سخنرانی می کند مشخص شد؟ آیا اکنون دلیل به تصویر کشیده شدن عرب ها و مسلمانان به صورتی که در هالیوود و رسانه ها است را می فهمید؟ سرزمین “صهیون” یا از طریق جنگ تاسیس می شود ویا از راه توافق.چه نوع توافقی؟به نوعی که رهبران آن سرزمین ها به طور کامل تحت کنترل صهیونیست باشند,به نوعی که رهبران چنان به حمایت صهیونیست وابسته باشند که توان “نه” گفتن به هیچ یک از دستوراتشان را نداشته باشند.
“فریب بزرگ” :آیا می خواهید طرح های بزرگ برای فریب را بدانید؟فریب تمام عصرها,گذشته وحال.برای هر عصر طرحی متمایز وجود داشت.اما همگی براساس طرح وبرنامه یکسانی بودند.فریب انسان دور ازخدا ودوراز حقیقت.با دقت به طرح هایی که یکی از شیطان پرستان بزرگ ادعا می کند ازجانب خود شیطان آمده,توجه کنید:آنها سه سیاست عمده داشتند که ما میخواهیم آنها را دنبال کنیم:اول اینکه “شیطان می گوید ما باید مطمئن شویم که انسان ها باور کنند که شیطان وفرشته هایش وجود ندارند”{تحقیقات اخیردر یک مطالعات آماری ملی نشان داده که بالای75درصد از مردم اعتقادی به شیطان واقعی ملموس نداشتند.}دومین سیاست از سه سیاستی که آنها اتخاذ کرده بودند,پیدا کردن راهی برای کنترل کامل ذهن های انسان ها توسط شیطان بود واینکار را می تواند ازطریق خارج کردن هیپنوتیزم از قلمرو اسرار ومعرفی آن به عنوان علمی جدید در راه منفعت رساندن به انسان انجام شود انگاه شیطان می تواند از افراد بسیار مشهور,استادان وافراد با استعدادی استفاده کند که می توانند کارهای بزرگی انجام دهند مانند اینکه به فرض مردم را در زمان به عقب برگردانند,به زندگی های سابق والبته بعداز اینکه جلسه تمام شود آن شخص هیچ چیز در مورد تاریخ گذشته نمی داند وفردی که او در موردش صحبت می کند کارهایی می کرده که مربوط به دو تاچهار هزارسال قبل بوده است به این معنیا که انسانها توسط شیاطینی که می توانند داستان های درست تاریخ باستان را بگویند,تسخیر می شدند.این ممکن است چون جنیان برای هزارها سال زندگی می کنند.اما این استراتژی آنها بود.حال آنها برای آن چه می کنند؟قضیه این است که خیلی محکم در اذهان عمومی همگان اعتمادی مستحکم در پذیرش فریب بزرگ ایجاد خواهد کرد.بنابراین این می تواند راهی برای غیر مسیحی کردن جهان غرب از ططریق راه عرفان وتصوف باشد وسومین سیاست آنها نابودی انجیل بدون آتش زدن آن است.این استراتژی خیلی جالب است چون بعد از شورای کلی تصمیم گرفته شد که شیطان شخصا به چارلز داروین پیاده کردن اصول تئوری تکاملش را آموزش دهد او مورد تعلیم شخص شیطان بود.شیطان سقوط کرده,وهمان موقع شیطان ومشاورانش فهمیدند که اگر فردی به پذیرش نظریه تکامل تدریجی گمراه شود در زندگیش ایده خلقت مطرح شده در کتاب مقدس را ازبین خواهد برد سقوط انسان وادعای رستگاری همگی از بین خواهند رفت هرکسی که نظریه تئوری تکامل را تدریس می کند به عنوان وزیر آن سیستم مذهبی بزرگ,مطرح می شود و او گفت که همه آموزگاران آن نظریه توسط ارواح به عنوان فردی با ارزش شناسایی می شوند وهدیه ای ویژه از شخص شیطان دریافت می کنند.کسب قدرت زیاد برای القای نابینایی معنوی به فردی که تازه تغییر مذهب داده.”سه توانایی” . فریب بزرگ:خدایی وجود ندارد. حقیقت بزرگ:تئوری تکامل توسط شخص شیطان به شما اهدا شده است.می خواهید بدانید که طرح های فریب درعصرما چه هستند؟این طرح بزرگ است,طرح بزرگ اربابان.طرح بزرگ برای برداشت کردن 
جمعیت کثیری از انسان های روی زمین برای نهضت اوست قبل از اینکه ستیز بزرگ بین خیر وشر بسته شود.اینکار به طور یکنواخت انجام خواهد شد.در این طرح بزرگ مردم چنین چیزهایی را به شدت خواهند پذیرفت که می گوید ارواح شیطانی,خودشان را به عنوان ساکنان سیاره ها وکهکشان های بسیار دور معرفی می کنندکه می آیند تا به ساکنان سیاره زمین,نابودی قریب الوقوع سیاره زمین را به آنها هشداردهند مگر اینکه کاری جدی برای اجتناب ازآن انجام شود. طرح شماره1:شیطان-جن,خودش را به عنوان موجود فرازمینی پنهان می کند وهرگز ازفریب شما به این ایده متوقف نمی شود.طرح شماره2:به اسلام پایان دهند. طرح شماره3:مطرح کردن مذهب جهانی جدید.آن مذهب چه خواهد بود؟مذهبی که به شما می آموزد:”شما یک خدا هستید.”
این قسمت قرار است سختی هایی که افراد بعد از صحبت کردن راجع به چنین اطلاعاتی در ارتباط با جدایی از شبکه دوستانشان با آن مواجهه می شوند را مورد بررسی قرار دهد.در مورد این نوع اطلاعات که مردم به آن توطئه می گویند با مشکلات زیادی مواجهه می شوند آنها میگویند که چگونه مردم این نوع اطلاعات را نمی پذیرند,در مقابل آن جبهه می گیرند و به ما می خندند ومارا احمق وسایر القاب توهین آمیز صدا می کنند.وقتی به چنین طرز تفکر وچنین دانشی دست پیدا کنید این عکس العمل مردم خیلی عادی است.من به شما اطمینان می دهم هر فردی که درگیر تحقیقات روی این زمینه شده باشد,باچنین عکس العملی هایی مواجه شده است.وقتی من برای اولین بار به بررسی وکشف چنین چیزهایی پرداختم,وقتی فهمیدم که توی این دنیا چه مشکلاتی وجود دارد احساس می کردم این وظیفه من است که همه ی افراد اطراف خودم را در مورد این نوع اطلاعات جدید که به آنها برخورده بودم متقاعد کنم اما پس از چند سال بالاخره متوجه شدم که با این روش به جایی نمی رسم.درسی به ذهن می آید واین یک درس قدیمی چینی است که وقتی معلمان می خواستند دانشی را آموزش دهند, به شاگردان خودمی گفتند وقتی کسی تشنه است,نصف لیوا ن آ ب به او بدهید اگر همچنان تشنه بود نصف دیگر رابه او بدهیداین به این معناست که وقتی کسی نیا زبه دانشی دارد او ابتداباید برای آن تشنه باشدوزمانیکه این تشنگی برای شما مطرح شد نصف لیوان آب به او بدهید آنها را زیر دوش گالن های آب نگیرید چون اینکار تنها آنها را فراری می دهد نصف لیوان به آنها بدهید اگر آنها به دنبال نصفه دیگر آمدند,آن را به آنها بدهید ولی اگر نیامدند این دیگر به عهده شما نیست.دیر یازود درطول زندگیشان به سراغ شما خواهند آمد.بهترین راه برای مردم,برای اینکه بفهمند وطرز تفکرشان را تغییر دهند این است که خودشان تغییر را تجربه کنند;خودشان تحقیق کنند وبفهمند نه اینکه کسی به آنها بگویند.بنابراین اگر نگران کسی هستید یا اگر می خواهید این اطلاعات را در اختیار دیگران بگذارید بایستی خیلی زیرک باشید,بایستی کاملا زیرکانه عمل کنید وآن شخص را وارد ماجرا کنید,از آنها سوال بپرسید به جای اینکه جواب را فراهم کنید مثلا فکر کنید با دوستانتان نشسته اید ودارید به اخبار نگاه می کنید;او در مورد اوضاع خاصی که در خبرها پخش شده صحبت می کند از آنها بپرسید فکر می کنید چرا اینگونه است؟چرا چنین داستان هایی پوشش داده می شود؟از طریق چنین بحث هایی است نه از طریق موعظه و سخنرانی که شما سطح خاصی از اعتماد ویا سطحی از آرامش را بین خود وشنونده دلخواه ایجاد خواهید کرد واین می تواند به شما کمک کند تا اورا به مرحله بعد ببرید که آسان کردن راه ها برای اوست تا دانشی را که به نظرتان با ارزش است,بدست آورد یا دریافت کند آنگاه کسانی که آماده هستند تا بفهمند و آماده هستند تا آزاد و رها شوند,اینگونه خواهند شد.اما خیلی ها اینگونه نخواهند شد در هر صورت شما نبایستی خود را مقصر بدانید.حال چرا چنین اتفاقی می افتد؟ چرا مردم چنین دانشی را نمی پذیرند؟چرا مردم در مقابل چنین دانشی جبهه می گیرند؟چرا مردم به شما حمله می کنند؟علت این اتفاق,قطعا به خاطر یکی از دلایل زیر است : دلیل اول:از دیدگاه روانشناسی پذیرش این اطلاعات کار ساده ای نیست .فرد می تواند چنین اطلاعاتی را نپذیرد وبه مسیر قبلی زندگیش ادامه دهد.عقل تشخیص می دهد که این اطلاعات اورا مجبور به نظم دادن وبرنامه ریزی مجدد اطلاعاتی خواهد کرد که در طول چندین سال روی هم انباشته شده است وعقل شروع به مبارزه می کند چون اینکار نیاز به تلاش فکری زیادی دارد وبهترین راه برای فرار از چنین تلاشی نپذیرفتن اطلاعات است.دلیل دوم:دلیل دوم به خاطر مشکل نفس است.به خاطر نفس فرد است که او با شما و اطلاعات شما مبارزه می کند.چون او برای حرف های خودش,بیشتر از حرف های شما ارزش قائل است.آنها نمی توانند بپذیرند که شما ممکن است تصادفا به چنین حقایق باارزشی دست یافته باشید که آنها قبلا از آنها اطلاع نداشتند و در دفاع از نفس خویش,حقایق شما را انکار می کنند.دلیل سوم:در بسیاری از موارد شخص آنقدر از زندگی راحت ومستحکمی برخوردار است که خیلی ساده,آنها نمی خواهند روش زندگیشان تغییری کند واصلا نمی خواهند به آنچه که در این جهان اتفاق می افتد,توجهی کنند .آنها بیش از حد به خودشان توجه می کنند.دلیل چهارم:شما باید بفهمیدکه بیشتر این مردم,برای جدا شدن از سیستم آماده نیستند وخیلی از اونها آنقدر ناامید,به سیستم وابسته هستند که برای حفاظت از آن با تو مبارزه می کنند.دلیل پنجم:آنها به صدای سیستم اعتماد دارند وبرای آن ارزش قائلند,این صدا به بالاترین تصمیم گیرنده هستی آنها تبدیل شده است.صدای سیستم چیست؟رسانه ها!
حال به نظر شما چرا طبقه ممتاز و انجمن های سری و مرموز تمام عمر خود را صرف طرحی می کنند که در زمان حیات خودشان هم عملی نمی شود؟چون اهداف این طرح,توسط این افراد برنامه ریزی نشده است بلکه توسط نیرویی بسیار قوی تری انجام شده است .این افرادروح های خود را به این طرح فروخته اند تا در عوض پاداش های دنیوی از ثروت و قدرت بدست آورند.چه کسی از این طرح سود می برد؟این طرح به معمار “نظم نوین جهانی”سود می رساند و نیز به افراد احمقی که این طرح را به جلو می برند.وقت آن رسیده تا تمامی قطعات پازل را کنار هم بچینیم شما جهان پر از فریب اطراف خود را دیده اید موافق هستید که این جهان,جهانی پر از دروغ و فریب است.می دانید پیامبران چنین عصر پراز فریبی را به چه کسی نسبت داده اند؟دجال\ضدمسیح می دانید مسیح دروغین در اسلام چه نام دارد؟”الاعورالدجال”که معنای دقیق آن “فریبند یک چشم” است.بگذارید از شما بپرسم فکر می کنید دادن این عنوان به مسیح دروغین تصادفی است؟این تصادفی است که طبقه ممتاز نماد “یک چشم ” را به عنوان نماد خود انتخاب کرده اند؟ دجال\ضد مسیح سالهاست که بر زمین فرمانروایی می کند؟آیا او یک شخصیت است یا یک هوشیاری؟مطمئنا هر دو خواهد بود!اگر دقت کنید می بینید که هرم روی دلار به طور کامل ساخته شده به غیر از قسمت بالایش و چشم در بالای ان معلق است و پایین نیامده و سطح هرم را لمس نکرده چون آنها معتقدند با انجام پروژه ماسونی که آنها را در پایین گفته اند:NOVUS ORDO SECLORUM((نظم نوین جهانی))ANNUIT COEPTIS ((طرح ما با موفقیت روبه رو خواهد داشت.)) او با پروژه ما راضی خواهد شد.پروژه چیست؟سوال این است این پروژه ای که خدایشان با انجام آن راضی می شود,چیست؟معنای اصلی پروژه می شود: “سکولاریزه کردن جهان ” تهی کردن کامل جهان از عقاید مذهبی.این آن پروژه است و به همین دلیل اسمش را گذاشته اند:یک نظم دنیوی یا سکولار جهانی.حال بادقت به این مطلب توجه کنید:(برگرفته ازسخنرانی توسط شیخ عمران حسین):قرآن وپیامبر که درود خداوند بر او باد توجه ما را به بازیگر دیگری به قدرتمندی یاجوج و ماجوج جلب کرده اند.او کیست؟ او دجال همان مسیح دروغین یا ضد مسیح است.چرا به او مسیح دروغین می گویند ؟چون هدف او جعل هویت مسیح واقعی است.مسیح واقعی,پسر مریم بود.پیامبر عیسی علیه السلام.درود ورحمت خداوند بر او باد.وقتی خداوند او را فرستاد با هدف حکومت بر جهان از اورشلیم,از سرزمین مقدس اسرائیل.به این معناست که مسیح دروغین سعی می کند بر جهان حکومت کند و حکومت او از جایی نیست جزاسرائیل.بنابراین دجال به تکمیل هدفش نزدیک شده است.رسول خدا,پیامبر محمد علیه السلام از انتشار دجال در جهان در طول عمرشان به ما خبر داد.او ادامه داد که وقتی دجال در جهان انتشار پیدا کند,برای چهل روز روی زمین زندگی خواهد کرد.یک روز مساوی یکسال,یک روز مساوی یک ماه.یک روز مساوی یک هفته وبقیه روزهایش مانند روزهای انسان هاست.وقتی دجال در روزی بود که مساوی یکسال است,بریتانیا مرکز فرماندهی او بود.وقتی دجال به روزی رفت که مساوی یک ماه است ایالات متحده آمریکا مرکز فرماندهی او شد ودر نهایت وقتی دجال به روزی برود که مساوی یک هفته است او به خانه اش به سرزمین مقدس بر می گردد.دجال تاکنون مرحله اول خود,یعنی یک روز برابر یکسال را به پایان رسانده است یعنی زمانیکه بریتانیا بر جهان حکومت می کرد وپوند استرلینگ,پول رایج بین المللی بود.بعد دجال به روز برابر یک ماه رفت و ایالات متحده به جای بریتانیا بر جهان حکومت کرد ودلار آمریکا پول رایج بین المللی شد و حالا قرار است ایالات متحده,قدرت را ترک کند و اسرائیل قرار است جای آمریکا را بگیرد و پول جدید چه خواهد بود؟جواب:دلار آمریکا مورد هجوم قرار خواهد گرفت و سقوظط خواهد کرد و تمامی اسکناس ها در نقاط مختلف جهان را از بین خواهد برد.بعد از آن دیگر اسکناسی را نخواهید دید.پول جدید ما چه خواهد بود؟پول جدید ما چه خواهد بود که اسرائیل برای بردگی بشریت از آن استفاده خواهد کرد,به همان طریقی که ایالات متحده از دلار آمریکا استفاده کرد؟اسرائیل قرار است از پول نامرئی که دیده نمی شود استفاده کند.پول غیر قابل لمس,نمی توانید آن را لمس کنید.آن پول,پول الکترونیکی خواهد بود . چیز عجیب,چیز خطرناک در مورد پول الکترونیکی این است که توسط سیستم بانکداری در سراسر دنیا کنترل می شود و سیستم بانکداری,توسط یهودیان کنترل می شود.این سخنی ناجوانمردانه نیست و سخت گیرانه نیست.سخن غیر معتبری نیست.عین حقیقت است.
مطابق اسلام,یک سال اخروی,برابر هزار سال انسانی است و به این طریق ما می فهمیم که دجال از طریق بریتانیا هزار سال حکومت کرد.بدون هیچ شانس و تصادفی حکومت سلطنتی بریتانیایی ها به سال 900 بر می گردد.1900+900+1000 در سال 1917 آمریکا رسما وارد جنگ جهانی شد و این قدمی است برای تاسیس ابر قدرت جهانی جدید.دجال از آنجا به اندازه “یک روز برابر یک ماه”,حکومت می کند.بنابراین اگر یک سال برابر1000سال است.یک ماه برابر12/1000 خواهد بود که برابر 83سال خواهد بود.2000=83+1917 …..در سال 2000 جورج واکر بوش به ریاست جمهوری در ایالات متحده برگزیده شد.در سال2001 حادثه11سپتامبر اتفاق افتاد که تمامی تحقیقات مستقل ثابت می کند که حادثه11 سپتامبر یک جنایت داخلی بود.در سال 2002 افغانستان مورد حمله قرار گرفت.در سال2003 عراق مورد حمله قرار گرفت.در سال2006لبنان مورد حمله قرار گرفت .در سال های پس از11سپتامبر,ایالات متحده پایگاه هایی در بیش از 10 کشور خاورمیانه تاسیس کرد که به محافظت از فرمانروایی و امنیت “اسرائیل” بپردازند.یعنی آخرین پایتخت نظم نوین جهانی!دقیقا همانطور که محمد (ص)1400 سال پیش آن را فاش کرد.آیا اکنون متوجه شدید که تمامی مشکلات در خاوریانه و در جهان به خاطر چیست؟من تضمین می کنم که تمامی توافق ها یا جنگ هایی که در آینده پیش می آید,در جهت محافظت از تشکیلات و یا تامین امنیت ایالت اسرائیل خواهد بود در حالیکه همیشه مخالفان مورد حمله قرار خواهند گرفت.دجال در اسرائیل جامه عمل به خود می پوشاند و از آنجا سلطنت و حکمرانی خود را ادامه می دهد واز آنجا به بعد,بقیه روزهایش مانند روزهای زمینی خودمان خواهد بود.چیزی که در قرآن و در حدیث پیامبر(ص)مسلم است این است که پیروزی با کسانی که است که از امام مهدی پیروی می کنند و به مسیح واقعی (ع) بپیوندند.اما متاسفانه،اکثریت جهان از مسیح دروغین پیروی خواهند نمود و اعتقاد خواهند داشت که او،مسیح واقعی است.چون آنها معتقدین واقعی نبوده و نشانه های ظهور را مطالعه نکرده اند.ما با جهانی مواجه هستیم با توطئه ای ظالم و یکپارچه که عمدتا بر اساس روش های حریصانه ای استوار است برای توسعه منطقه نفوذ خودش.سیستمی است که منابع انسانی و مادی وسیعی را به زور به خدمت گرفته برای ساختن ماشینی بسیار کارا و محکم به هم بافته که عملیات نظامی،دیپلماتیک،جاسوسی،اقتصادی،علمی و سیاسی را با هم ترکیب کرده است.آماده سازی و تدارکاتش،پنهانی است نه معلوم برای عموم.اشتباهاتش،دفن می شوند نه اینکه در روزنامه ها چاپ شوند.چه چیزی این سیستم را محکم به هم نگاه داشته است؟ چرا طبقه ممتاز کاملا مطیعانه از این طرح ها پیروی می کنند؟چون این ،بخش از مذهب آنهااست.چون اگرچه ممکن است آنها از دید عموم،مسلمان،مسیحی یا یهودی،به نظر آیند،اما در خفا و پنهانی،همگی شیطان پرست هستند.و این طرح ها،آنها را به مقام های بالای سیستم برده است یا فکر می کنید فردی چون جرج بوش،تمامی راه برای رسیدن به ریاست جمهوری را با تکیه بر هوش و شجاعت خودش پیموده است؟این رهبران،از یک برنامه شیطانی پیروی می کنند و برای فرمانروایی دجال اصرار دارند،چون این بخشی از مذهب آنها است.
آنچه در ادامه این مطلب می خوانید،جالب ترین و مهم ترین اطلاعاتی است که به آن پی بردیم.چندین نقاط پر انرژی کلیدی و مهم روی زمین وجود دارد،وقتی دو خط انرژی یکدیگر را قطع کنند،یا وقتی منشا انرژی،از زمین باشد،این انرژی با حرکتی دورانی در جهت عقربه های ساعت،جریان پیدا می کند.شما نیز به طور دائم،از خود انرژی منتشر می کنید،در حقیقت،احساسات و افکار شما،انرژی های در حال حرکت هستند.اما در مورد کعبه،چیزی کاملا متفاوت وجود دارد.کعبه،محل عبور بیشترین تعداد خطوط انرژی روی زمین است که موجب شده کعبه،پر انرژی ترین نقطه روی زمین باشد.اما این تنها چیزی نیست که کعبه را متمایز می کند.کعبه،قوی ترین انرژی روی زمین را منتشر کرده و انتقال می دهدو وقتی آنجا،پر بیننده ترین مکان روی زمین است،دیگر پی بردن به دلیل آن مشکل نیست اما انرژی کعبه به روش متفاوتی جریان پیدا می کند.حرکت این انرژی،در جهت عکس عقربه های ساعت می باشد.بنابراین می توانید حدس بزنید که خداوند از مسلمانان خواسته در چه جهتی به دور کعبه بچرخند؟بنابراین دوستان من وقت آن رسیده است که ایمان وتعهد خود نسبت به خداوند یکتا را آغاز کنید.(خالق جاودان همه چیز روی زمین و در جهان او بزرگتر از آن است که ذهن ما،او را درک کند.)می دانید مسلمانان بایستی چند بار،به دور کعبه بچرخند؟هفت بار،همگی در جهت عکس عقربه های ساعت.دوست دارید بدانید چرا؟ببینید،چیزی که ما انسانها را به این زندگی و این بعد و این زمین،محدود کرده،محدودیت های زمان ومکان است.ما به واسطه زمان ومکان،به این بعد و این هستی محدود شده ایم بنابراین اگر کسی بخواهد این بعد و این هستی را درک کند،بایستی خود را از قید زمان و مکان رها کند.پس وقتی شما به کعبه می روید ودر خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخید،این نوع حرکت در واقع چه کاری می کند؟این کار در واقع به شما کمک می کند تا روح خود را تا حدی متعالی کنید که از قید زمان و مکان،رها شوید.بنابراین می توانید با اینکار،حسی بسیار منحصر به فرد و بسیار زیبا و بسیار پر انرژی را تجربه کنید که زندگی شما تا ابد،تغییر دهد.اگر این موضوع راباور نمی کنید،از افرادی که کعبه را دیده اند،بپرسید چه احساسی داشتند یا زندگی آنها از آن زمان چه تغییری کرده است؟اگر چرخش به دور کعبه کمک می کند تا روح خود را تعالی بدهید،و از محدودیت های این جهان،حداقل از لحاظ روحانی رها شوید،می توانید حدس بزنید چرا ما اینکار را7بار انجام می دهیم؟مطمئنا حکمتی پشت این قضیه است ویک فرضیه در این مورد این است:چند طبقه روحانی(آسمانی)در این جهان وجود دارد؟ “7 ” پس می توانید پی ببرید که هر چرخش شما را از لحاظ روحانی ،از یکی از این طبقات آسمانی عبور می دهد تا بتوانید به نهایت حالت دانایی و معرفت و معنویت برسید.آیا این به این معناست که تنها مسلمانان می توانند به این سطح برسند؟آیا این به این معناست که اگر شما مسلمان نیستید،منصرف شوید یا این اطلاعات را انکار کنید؟به هیچ وجه.اصولا هر کدام از شما،صرف نظر از این که دین شما چه باشد اگر عبادت و زندگی خود را وقف خالق یکتا کنید و نه هیچ مخلوقی،آنگاه شما در مسیر درست قرار گرفته اید.
برای درک نبرد نهایی،بایستی بفهمید که صلح وآرامش واقعی صرفا نبود تنش وکشمکش نیست،در واقع،وجود وحضور عدالت است.(مارتین لوتر کینگ).برای درک معنویت،انرژی و نقاط قدرت روحانی،بایستی بفهمید که ما یک موجود انسانی،در یک سفر روحانی نیستیم.مایک موجود روحانی ،در سفر انسانی هستیم.stephen covey)).اگر شما نگران وضعیت آینده هستید،بایستی بفهمید که راز سلامتی ذهن وجسم شما،ماتم گرفتن برای گذشته،نگرانی برای آینده یا مشکلات پیش بینی شده نیست.بلکه زندگی کردن عاقلانه و مشتاقانه در زمان حال است.(بودا) امیدواریم که کافران حقیقی،این را درون خود بیابند که نتایجی را که برای خود گرفته اند،مورد بررسی مجدد قرار دهند و تلاش کنند تاصادقانه،خدا را کشف کنند.امیدواریم که هندوها،بودایی ها،راستافریان و سایرین به درس های زیبای خود پایبند باشند اما یاد بگیرند که از پرستش بت ها دوری کنند و در جهت رسیدن به خالق یکتا،کار کنند.ما اطمینان داریم که یهودیان واقعی در مورد تورات اصلی تحقیق خواهند کرد و به آموزه های موسی به عنوان پاسخی علیه صهیونیست ها،احترام خواهند گذاشت.ما اطمینان داریم که مسیحیان واقعی،در مورد داستان واقعی عیسی،تحقیق خواهند کرد تا به اعتقدات مشترک مسلم بین خودمان پی ببرند.امادر عین حال ،این را درون قلب خود می یابند که به نقش تاریخی ابوبکر و قدرت و فرزانگی علی و آموخته های اهل بیت،احترام بگذارند.این،همان چیزی است که پیامبر(ص)از ما انتظار دارد,و وقتی به همه این رهبران،احترام بگذارید.آنگاه،یک مسلمان حقیقی خواهید بود.ما هیچگاه ادعا نکردیم که هیچ گروه،دین یا مذهبی از راه درست منحرف شده،یا محکوم به جهنم هستند.هیچ انسان روی زمینی،حق ندارد چنین ادعایی کند.ما تنها موضوعاتی را روشن و شفاف کردیم که نقش تعیین کننده ای در تدارکات دیدن برای ” ظهور” نهایی،ایفا خواهند کرد.چون تفاوت وجود دارد بین منتظر” ظهور” بودن و برای آن کاری کردن.
بهتر است شمع کوچکی روشن کنی تا اینکه تاریکی را نفرین کنی(ضرب المثل چینی) ما مفتخریم به اینکه شمع های کوچک زیادی را سراسر دنیا روشن کردیم.هرکاری می خواهید با این اطلاعات بکنید، به خود شما مربوط است.
در پایان می خواهیم تشکر کنیم از آموزگار خودمان،راهنمای خودمان،خالق خودمان،حامی خودمان “خدای یکتا،مهربان ترین و بخشنده ترین.”
تهیه کننده این مطالب:مریم کدخدا (دانشجوی دانشگاه امام رضا)
منبع این اطلاعات:سریال 50 قسمتی ظهور که دریکم ژوئن2008 آغاز ودرهفتم نوامبر2008 پایان یافته است.
تهیه کنندگان این مستند:
(Noreagaa & Achernahr)www.wakeupproject.com    جه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *