زرتشت، اندیشه رسیدن به پیروزی نهایی و وصول به جهانی که در آن مدادهای آدمی برآورده شود و بر همه ی خواسته هایش پیروز گردد درگاهان آشکار دیده می شود. درست اندیشان و پیروان راستین هر مزد با اعتقاد به نیروی لایزال او پیوسته در تلاشت و جستجوی نجات بخشی هستند که این آرزوی آنان را برآورده و پرهیزکار به نعمت جاودانی و کافران را به رنجی جانکاه و مداوم دچار کند.
((زندگان و آنهایی که بوده اند و خواهند بود نجاتی خواهند جست که از سوی او می آید، آن که امید می دهد که روان پرهیزگاران در بی مرگی نیرومند بود و آن دردمندان در رنج جاودانی. این ها را مزدا اهورا به شهریاری (= نیروی) ]خویش[ آفرید. (سین 45 ب 75) از سوی دیگر هر فرد، سرود جهان هستی و پناهگاه امن گروندگان با ایمان، این امید را در دل آنان زنده نگاه می دارد و منتظران را به نجات دهنده ای، که خواهد فرستاد نوید می دهد : ((کسی که در این راه با دیوان و مردمان، که به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می کنند ستیزه کرده است. یعنی از آن مردمی است که به او (= زرتشت) وفا دارند – چنین کسی با دینش (= وجدانش) تو را دوست، برادر یا پدر است، اهوار مزدا سرور خانه ی ما را نجات خواهد داد. (سین 45 ب 11)
نجات بخشی که هر مزد به مردمان نیک وعده داده است، وظیفه اش پاییدن و نگهبانی این جهان راستی است. جهانی که اندکی پیش از رستاخیز آراسته خواهد شد و در آن راستگو بر دروغگو چیره خواهد شد. جهانی که در آن حق غالب است و باطل و دروغ مغلوب – نجات بخش یا نجات بخشانی که نوگری هستی را انجام می دهند در اوستا با واژه ای مشخص می شوند که اصلاً (آن که پیش خواهد برد، آن که پیشرفت خواهد دادم معنی می دهد. تفسیر های اوستا کاربردهای مفرد این واژه اوستایی را ((سودمند)) و کاربردهای جمع آن راه سودمندان ترجمه و به “فرشگرد کردار” تفسیر کرده اند. ترجمه های فارسی میانه و تفسیرهای اوستا را فرودین مثبت نیز تایید می کند : … از این جهت سوشیانس ]نامیده خواهد شد[ یعنی : (استوت ارت) زیرا که سراسر جهان مادی را سود خواهد داد. (بخشی از بند 29، فروردین یشت). به هر صورت هر چند “سود رسانندگی” معنی دقیق واژه نیست. اما یکی از جنبه های توانایی نجات بخش یا نجات بخشان هست. واژه در فارسی میانه “سوشیانس” و در فارسی نو “سوشیانس/ سوشیانت” و در فارسی زردشتی، ساوشیوس، سوشیوس، سیاوشانس و نیز ضبط شده است.
جهان پایانی : جهانی که پس از ظهور آخرین نجات بخش یعنی سوشیانس، ساخته می شود، با جهان آغازین، یعنی آن گاه که از اهریمن و یارانش خبر نبود همانند است، در این جهان همه چیز بر مبنای دین است و در زیر قدرت کامل هر فرد و بر وفق دستور او اداره می شود. این جهان به مدد تلاش ها و کوشش های نیک مردان آراسته شده و از خونریزی نیز خالی نبوده است. حق در سایه تیغه تیز، کارد و شمشیر استوار شده است.
نجات بخشی در دین مسیحی و یهودی : امید بستن به جهانی روشنی و نورانی که در آن آدمی بر همه ی خواستنهای خود کامیاب شود و از گناهان پاک و از همه بستگیهای مادی و جلوه های ناخوب آن رهایی یابد و ایمان به وجود نجات دهنده ای که برآورنده ی این آرزوها و نیاز ما باشد در کتاب عهدین آشکارا دیده می شود. جهان مطلوبی که همه خواستار آن هستند و برای رسیدن به آن در تلاشند با همت و کوشش و ادای نجات بخشان راستین نظام می گیرد و تحقیقاتی می پذیرد. نجات دهنده واقعی خدای مقتدر و دانا و آگاه بر همه چیز است که به بندگان خود نیروی نجات روحانی می بخشد و جز او نجات بخشی نیست : زیرا من یهو خدای تو و قدوس اسرائیل نجات دهنده تو هستم. (اشعیاء 43، 3.) من یهو هستم و غیر از من نجات دهنده ای نیست (اشعیاء باب 43 آیه 43 آیه ی 12). و تنها اوست که می تواند امید آدمیان را برآورده سازد و آنان را از گناه برهاند و در سختی یاری کند : و الان ای خداوند برای چه منتظر باشیم امید من بر تو می باشد مرا از همه ی گناهم برهان. (مزامیر 8،39( ای خدای نجات دهنده ما به خاطر جلال نام خود ما را یاری فرما. (مزامیر 9،79) هر چند نجات دهنده ی واقعی خواست و بس اما آنان که او بر می کشد و بر می کشد و به درجه ای از نیرو و قدرت برساند که کامیابی و نجات قومشان را سبب شوند نیز نجات دهنده اند مانند یوشعه بنانون. اما در عهد جدید نجات دهندگی به عیسی (ع) نسبت داده شده است زیرا او مأمور شده است که امت خویش را از گناه نجات بخشد- : او پسری می خواهد زایید، و نام او را عیسی خواهد نهاد زیرا او امت خویش ار از گناهشان خواهد رهانید. (ا.متی 21،1). زیرا در حقیقت شنیده ایم که او (= مسیح) در حقیقت مسیح و نجات دهنده ی عالم است. (ا.یوضا 42،4). مسیح نجات دهنده آخرین نیز هست. مسیحی که به اعتقاد پیروان خویش به سلیب کشیده شده. (خدای پدران ما، آن عیسی را برخیزاند که شما به صلیب کشیده، کشتید. او را خدا بر دست راست خود بالا برده8 سرور و نجات دهنده ساخت تا اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بدهد. (اعمال رسولان 5،31).
نجات دهنده کیست : نجات دهنده ی پایانی، بر مبنای معتقدات یهودیان، مسیح (= ماشیم) است که جهان درخشان و با شکوه آینده را می سازد. و اعتقاد بیشتر دانشمندان یهود بر این است که ظهور مسیح و فعالیت او برای بهبود وضع جهان و تامین خواستها و نیازهای مردمان بخشی از نقشه های خداوند در آغاز آفرینش بوده است.و لزوم وجود نجات بخشی که کسی جز مسیح نیست، پیش از آفرینش کائنات به ذهن خداوند خطور کرده است. مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای برخورد می کنیم. آنجا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو می کند ظاهر به وجود خویش در آغاز آفرینش اشاره می کند.
یهودیان بدو (= مسیح) گفتند : “هنوز پنجاه سال نداری و ابراهیم را دیده ای؟ عیسی به ایشان گفت : آمین آمین به شما می گویم که پیش از آن که ابراهیم پیدا شود من هستم” (ا.یومنا 57،56،8).
به اعتقاد همه یهودیان نجات دهنده انسانی است همانند دیگران اما برخوردار از جلوه و جبروت خدایی است و جهان را با نور خویش که جلوه ای از نور خداست روشن خواهد کرد : و بار دیگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگی برای تو نخواهد تابید، زیرا که یهوه نور جاودانی تو و خدایت زیبایی تو خواهد بود (اشعیاء 19،60). برخی، این ماشیح یعنی نجات دهنده ی آخرین، را همان داوود می شمارند : … و بعد از آن بنی اسرائیل بازگشت نموده یهوه خدای خویش و پادشاه خود داوود را خواهند طلبید. (هوشع 5،3). و باز برخی دیگر می گویند که خداوند در پایان جهان داوود دیگری را برای نجات مردم می فرستد : و ایشان خدای خود یهوه و پادشاه خویش داوود را که برای ایشان بر می انگیزانم خدمت خواهند کرد. (ارمیاء 9،30)
گرچه در این زمینه آراء متفاوتی اظهار شده است که گاه یکدیگر نقض می کند اما آنچه روشن است این که مسیح از خاندان داوود است که در پایان جهان برای نو ساختن جهان و نجات آن ظهور خواهد کرد. به اعتقاد مسیحیان و به اشاره های آشکار مطلب عهد جدید نجات بخشی پایان همان عیسی مسیح است که بار دیگر زنده خواهد شد و جهان را از نابسامانی خواهد رهانید. برخی می پندارند که مسیح، فرزند داوود رخانی ظهور می کند که مردم یا مجرم اند یابی گناه گروه نخست به آیه ای در کتاب اشعیاء نبی استناد می کنند که می گوید : و او دید که کسی نبود و تعجب نمود که شفاعت کننده ای وجود نداشت و از این جهت باز وی را برای او نجات آورد و عدالت او وی را دستگیری نمود – (اشعیاء 16،59) و یا در جای دیگری که می گوید : به خاطر ذات خود، این را می کنم زیرا که اسم من چرا باید بی حرمت شود و جلال خویش را به دیگری نخواهم داد (اشعیاء 11،48). گروه دوم به آیه ی زیر استناد می کنند : و جمیع قوم تو عادل خواهند بود. و زمین را تا به ابد متصرف خواهند شد (اشعیا 21،60). جهان پیش از ظهور : جهانی که مقارن ظهور مسح یا پیش از آن در عهدین توصیف می شود ، مجموعه ای است که هیچ نظمی بر آن حاکم و هیچ اصلی در آن پایدار نیست. رنجها و دردهایی که پیش از ظهور مسیح رخ می دهد، به “دردهای زایمان “تعبیر می شود : ای خداوند ایشان درحین تنگی تو را خواهند طلبید و چون ایشان را تأدیب نمایی دعاهای خفیه خواهند ریخت. مثل زن حامله ای که نزدیک زاییدن باشد و درد زه او را گرفته از آلام خود فریاد کنتد. و هم چنین ما نیز ای خداوند در حضور تو هستیم. حامله شده درد زه ما را گرفت و باد را زاییدیم و در زمین هیچ نجات به ظهور نیاوردیم. (اشعیاء 26،16 تا 18). …. و زلزله حادث خواهد شد و تحطیها و اغتشاشها پدید می آید، اینها ابتدای دردهای زه می باشد. (ا. مرقس، 8،13). بر مبنای برخی اشارات تورات، جهان پیش از ظهور درست همان حالات و موقعیت را خواهد داشت که پیش از قیام ابراهیم داشت.
جهان پس از ظهور نجات بخش :
چهان پس از ظهور مسیح به کلی با جهان پیش از ظهور دارد. دنیایی است با قانون های نو. جهانی که در آن آسایش همگانی فراهم شده و نیروی رشد و بالندگی جامعه به اوج خویش رسیده است. جهانی بس شگفت انگیز و داستانی، درخشان هر روز میوه می دهد. زمین پر از گنجینه های گرانبهاست.
… آبها در بیابان و نهرها در صحرا خواهد جوشید و سراب به برکه و مکانهای خشک به چشمه های آب مبدل خواهد گردید در مسکنی که شغالها می خوابند علف و بوریا و نی خواهد بود و در آن جا شاهداهی و طریقی خواهد بود. و به طریقی مقدس نامیده خواهد شد و نجسان از آن عبور نخواهند کرد، بلکه آن به جهت ایشان خواهد بود. و هر که در آن راه سالک شود اگرچه هم جاهل باشد گمراه نخواهد گردید. شیری در آن نخواهد بود و حیوان درنده ای بر آن پر نخواهد شد و در آن جا یافت نخواهد شد بلکه ناجیان بر آن سالک خواهند گشت. (اشعیاء 7،35 تا 10) و زمین ایشان از نقره و طلا پر شده و خزان ایشان رو انتهایی نیست. زمین ایشان از آسیابان پر شده و ارابه های ایشان رو انتهایی نیست (اشعیاء 7،2). جهان نورانی و روشن است و این روشنی و جلا جلوه همیشه تابان خلاست و خورشدی و ماه از نور بیشتر بهره ورند : و در روزی که خداوند شکستگی قوم خود را ببندد و ضرب جراحات ایشان را شفا دهد روشنایی ماه مثل روشنایی آفتاب و روشنایی هفت چندان مثل روشنایی هفت روز خواهد بود. (اشعیاء 26،30).
در انجیل از خرابی “اورشلیم” و مصیبت عظیمی که در جهان خاصه برای قوم یهود پدید می آید سخن رفته است و می گوید در آن موقع پر آشوب و آشفته ناگهان پسر انسان با جلال و جبروت مخصوصی در میان ابرها آشکار می شود و از جانب خداوند به سلطنت باشکوهی نائل می گردد که تا آنروز کسی ندیده است.”انجیل متی” باب 24 می گوید : چون عیسی به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند : بما بگو که این امور کی واقع می شود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟ عیسی در جواب ایشان گفت : زنهار کسی شما را گمراه نکند، آن آن رود که بسا بنام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد، و جنگلها و اخبار جنگلها خواهید شنید. زنهار مظطرب می شوید زیرا که وقوع این همه لازم است لیکن انتها هنوز نیست.
درمان بیماریها با طلوع آفتاب عدالت آسان است و آبی که از اورشلیم جاری می شود داروی دردهای شفا نیافته و زنده گر مردگان است.
جنگ و خونریزی از جهان رخت بر خواهد بست و قومی بر قوم دیگر تیغ نخواهد کشید : و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ رو نخواهد آموخت (اشعیاء 4،2) هیچ کس بیجا زحمت نخواهد کشید و یکی دست و رنج دیگری را نخواهد برد و برای آسایش دیگران بر خویشتن رنج هموار نخواهد ساخت. بنا نخواهد کرد تا دیگران سکونت نمایند و آن چه را که غرس می نمایند دیگران نخواهند خورد زیرا که ایام قوم من مثل ایام درخت خواهد بود و برگزیدگان من از عمل دستهای خود تمتع خواهند برد – زحمت بی جا نخواهند کشید و اولاد به جهت اظطراب نخواهند زایید (اشعیاء 22،66).
جهان پایانی بر پایه ی اوصاف پراکنده ای که از آن شده است جهانی است بی مرگ، بی غم و رنج، بی درد و ماتم و جاوید خدای بزرگ هر که را تشنه است از آب حیات سروری سیراب می سازد و همه نابکاران و دروغگویان را نابود می کند “و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اول درگذشت … من به هر که تشنه باشد از چشمه آب حیات مفت خواهم داد و هر که غالب آید وراث هم چیز خواهد شد و او را خدا خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود (مکاشفه یوحنا 8،7،4،21).
جهان پر است از آب و میوه و آدمیان تنها خدا رو می پرستند. همیشه روز است و حکومت با فرمانروای توانایی است که فرمانروایش بر دوام است و نهری از آب حیاط به من نشان داد. که درخشنده بود مانند بلور و از تخت خدا و بره جاری می شد. و در وسط شارع عام آن و بر هر دو کناره ی نهر درخت حیاط رو که دروازه میوه می آورد … (مکاشفه یوحنا). و از رویدادهای مهم، ظهور جنگ فرشتگان با اژدهای بزرگ یعنی شیطان و راندن از بارگاه کبریان و فرو افتادنش بر زمین و ناکار شدن اوست. و در آسمان جنگ شد میکائیل و فرشتگان با اژدها جنگ کردند.
ولی غلبه نیافتند بلکه جای ایشان دیگر در آسمان یافت نشد و اژدهای بزرگ انداخته شد یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان سمی است که تمام ربع مسکون را می فریبند. او بر زمین انداخته شد و فرشتگان بادی انداخته شدند و آوازهای بلند در آسمان شنیدم که می گوید اکنون نجات و قوت و سلطنت خدای ما و قدرت مسح او ظاهر شد زیرا که آن مدعی برادران ما که شبانه روز در حضور خدای ما بر ایشان دعوی می کند. به زیر افکنده شد. (مکاشفه یوحنا 7،12 تا 10).
دوران حکومت مجدد مسیحم بر مبنای عهد جدید یا تفسیرهای آن متفاوت است و به طور کلی از چل سال کمتر و هفت هزار سال بیشتر نیست. برخی تفسیرها این مدت را به ابهام یاد کرده اند و مدت آن را برابر آفرینش جهان تا ظهور، از طوفان نوح تا ظهور و یا به اندازه ی عمر سه نسل دانسته اند. و بنابر یک پندار دین دوران تنها یک دوران انتقالی میان زندگی این جهان در رستاخیز است. عهد جدید این دوره را ظاهراً هزار سال می داند.
مهدی موعود در منابع معتبر اهل تسنن :
با اینکه دانشمندان بزرگ و محدثان نامی اهل تسنن احادیث منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مراجع به مهدی موعود اسلام را به همان گونه که شیعه معتقد است و خود روایت کرده اند – در منابع معتبر خود آنهم بنقل از صحابه مشهور آورده اند. مع الوصف عده ای از نویسندگان گذشته و کنونی آنان که شابعه غرض ورزی و تعصب و لجاج بر کنار نبوده و هستند چنین وانمود کرده اند که8 اعتقاد به وجود مهدی به عنوان نجات دهنده دنیا، یک عقیده صد درصد شیعی است و هیچگونه ارتباطی با اهل تسنن ندارد. بسیاری از مردم تصور می کنند که وجود امام زمان علیه السلام را باید از دریچه عقلی و مسئله طول عمر و فلسفه غیبت و امثال اینها شناخت و پاسخ اشکالات وارده را از این طریق داد و دیگر اطلاع ندارند که زمزمه مخالفت با این مسئله نخست از طرف سنی ها ابراز شد و آنها بودند که با شک و تردید و انکار و تنقید موضوع مهدی موعود اسلام نگریستند.
حتی امروز هم برخی از بدخواهان آنها دست بردار نیستند و گاه و بیگاه با کتابها و مقالاتی که می نویسند اذهان را نسبت به این مسئله مسلم اسلامی مشوب می سازند و باعث انحراف بیشتر مردم می گردند. نوشته های مغرضانه ی این دسته از اهل تسنن بود که دستاویز برخی از خاورشناسان غربی و ایادی بیگانه و عناصر مرموز داخلی گردید. و بالطائف الحیل به گمراه ساختن مسلمانان و افراد بی اطلاع پرداختند. برای درک این حقیقت لازم است دوازده قرن به عقب برگردیم و قدیمی ترین منابع حدیث سنی ها را از نظر بگذرانیم و ببینیم آیا آنها که مصادر اولیه حدیث عامه می باشد ذکری از مهدی موعود به میان آورده اند؟!
1- احمدبن حنبل پیشوای فرقه ی ((حنبلی)) متونی به سال 241 هجری هم عصر امام نهم و دهم – در کتاب معروف ((مسند)) که قدیمی ترین و معتبرترین مدرک حدیث اهل تسنن است، اخبار مهدی و هم اخبار مهدی آخر زمان از دودمان پیامبر (ع) رو نقل کرده است.
2- محمدبن اسماعیل بخاری : (256) : نامی ترین محدثان عام و معاصر حضرت عسگری (ع) با همه ی تعصبی که دارد و با اینکه سعی کرده است که حتی یک روایت از حضرت صادق (ع) نقل نکند مع الوصف در جزء چهارم کتاب ((صحیح)) خود یعنی معتبرترین کتب حدیث اهل تسنن ((کتاب الاحکام)) احادیث دوازدهم پیشوای بعد از پیغمبر و نیز در همین جزء “باب نزول عیسی بن مریم” از همکاری عیسی با مهدی موعود اشاره نموده است.
3- مسلم بن حجاج نیشابوری (261)نیز با اینکه مانند بخاری اصرار دارد نامی از مهدی نبرد، معهذا در (کتاب الفتن و اثراط اساعه” و “باب نزول عین” جلد اول کتاب “صحیح” که دومین صحاح است قسمتی از این روایات را نقل کرده است.
4- ابن ماجه قزرینی (273) : در کتاب ((سنن)) جلد دوم با صراحت این اخبار را از عبداله، ابوسعید خدری، ثوبان غلام عمر، محمدبق صنفیه ام سلمه زوج پیامبر، انس بن مالک و عبداله بن حارث در بخش مخصوص بعنوان باب خروج المهدی آورده است.
5- ترمذی (279) در کتاب الفتن از ((سنن)) خود “باب ماجاء فی المهدی رضی الله عنه” روایات مربوطه را از عبدالله عمر و ابوسعید خدری ذکر نموده است.
از مجموع این اخبار که در مستند احمد جنبل و پنج صحیح از صحاح شش گانه اهل تسنن نقل شده این نتیجه به دست می آید که : بعد از پیغمبر دوازده پیشوا خواهد بود، آخرین آنها مهدی است، مهدی از دودمان پیغمبر و علی و زهرا و حسین (ع) است. مهدی دین اسلام را زنده می کند و در میان مردم به عداالت رفتار می نماید – عیسی بن مریم از آسمان فرود می آید و پشت سر مهدی نماز می گذارد و در قتل دجال مظهر رذالت، بی دینی به وی کمک می کند.
کتابهایی که پیرامون مهدی موعود تألیف شده :
کتابهایی که ذیلاً نام می بریم همگی توسط دانشمندان اهل تسنن پیرامون امام زمان و مهدی موعود اسلام تالیف شده است.
1- احوال صاحب الزمان تألیف : سعدالدین حموئی (722)
2- اخبار المهدی تالیف : حمادبن یعقوب رواجنی.
3- اربعین تالیف : ابونعیم اصفحانی سابق الذکر.
4- ابراز الموهم من کلام ابن حزم تالیف : احمدبن صدیق بخاری.
5- اربعین حدیث فی المهدی تالیف : ابولعلاء همدانی.
6- البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان – تألیف : علی متقی هندی مؤلف کنزالعمال (975)
7- ابیان فی اخبار صاحب الزمان تألیف : کنجی شافعی 658.
8- تلخیص البیان فی علامات مهدی آخر الزمان تالیف ….
9- جمع الاحادیث الوارده فی المهدی – تالیف ابوبکر بن خیثمه.
10- العرف الوردی فی اخبار المهدی – تالیف : جلال الدین سیوطی.
11- اکنون چند روایت مورد بحث را از مدارک معبتر و مهم عافه نقل می کنیم : (روایت های اهل تسنن راجع به مهدی موعود).
صحیح بخاری، جابربن سمره می گوید : پیغمبر فرمود : “دوازده امیر خوانده بود” سپس سخنی فرمود که من نشنیدم، پدرم گفت: پیغمبر فرمود : همگی آنها از قریش می باشند.
صحیح مسلم : جابربن سمره گفت : با پدرم حضور پیغمبر رسیدم و شنیدم که می فرمود : دین اسلام به پایان نمی رسد مگر اینکه دوازده خلیفه در میان آنها به خلافت برسند. سپس پیغمبر سخنی گفت که بر من پوشیده ماند از پدرم پرسیدم پیغمبر چه فرمود؟ گفت : پیغمبر فرمود : همگی از قریش هستند.
منتخب کنترل العمال : در حاشیه مسند جمل – جابرین سمره گفت : پیغمبر فرمود : برای این امت دوازده سرپرست خواهد بود که آزار دشمنان زیانی به آنها نمی رساند و همگی از قریش می باشند. طبرانی هم آنرا را در معجم کبیر از جابر روایت کرده است. اینک همین روایت را با پنج طریق از منابع شیعه نقل می کنیم :
خصال صدوق : جابربن سمره گفت در حضور پیغمبر بودم، فرمود : دوازده تن به جانشینی من می رسند. مردم فریاد برآوردند و من نفهمیدم دیگر پیغمبر چه گفت : از پدرم که نزدیک حضرت بود پرسیدم چه فرمود؟ گفت فرمود : همگی آنها از قریش م باشند و همگی نیز مانند ندارند.
کفایه الاثر : سلمان فارسی گفت : پیغمبر فرمود : امامان بعد از من دوازده تن می باشند به عدد ماه های سال. مهدی این امت نیز از ماست که دارای هیبت موسی و نورانیت عیسی و داوری داوود و صبر ایوب است.
کفایه الاثر : امام حسن علیه السلام در روز شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام در حالیکه خطبه می خواند و سخت اندوهگین بود فرمود : جرم رسول خدا به من فرمود : پیشوائی مسلمانان را دوازده امام از اهل بیت من خواهند داشت هر یک از ما نیز یا کشته و یا مسموم می شویم.
کفایه الاثر : امام حسن (ع) فرمود : از جد بزرگوارم رسول خدا سؤال کردم امامان بعد از او چند نفر خواهند بود ؟ فرمود : امامان بعد از من دوازده نفر به عدد نقباء بنی اسرائیل می باشند. خداوند علم و فهم مرا به آنها ارزانی فرموده است و یا حسین تو نیز از آنها هستی. عرض کردم : یا رسول الله قائم ما کی ظهور می کند؟ فرمود : ظهور او مانند رستاخیز است که به طور ناگهانی پدید می آید.
نجات بخشی در اسلام. (شیعه ی 12 امامی). (اثنا عشری).
به اعتقاد شیعیان، جهان پر از ستم و کینه، فقط تهیدستی و تبهکاری را آزاد مردمی سامان می دهد که ظهورش مسلم و قیامتش قطعی است. حتی اگر از عمر دنیا فقط یک روز مانده باشد.
… رسول خدا فرمود : در آخر الزمان مردمی از فرزندان من ظهور می کند که نامش نام من است و کینه اش کینه من و زمین را از عدل پر می کند آن چنان که از جور آکنده بود. و آن “مهدی” (ع) است.
… ابن مسعود گفت : رسول خدا (ص) گفت : دنیا به پایان نمی رسد تا اینکه مردی از خاندان من که نامش موافق نام من است عرب را حاکم شود.
این موعود که “مهدی” نامیده می شود، آخرین امام از امامان دوازده گانه و فرزند بلافصل (امام حسن عسگری (ع). امام یازدهم شیعیان است و از این طریق نسبش به دختر پیامبر اکرم (ص) فاطمه زهرا (س) می رسد. بدین ترتیب تردید می ماند که مهدی از خاندان نبوت است.
دولت مهدی (استقرار حکومت عدل و قسط) :
الف : جهان در عصر مهدی (ع) از همبستگی و ارتباط وسیعی برخوردار است.
ب : مقارن ظهور حضرت مهدی (ع) قطبهای قدرت و اهرمهای زور و قلدری به سبب جنگهای داخلی و مکرر از یکدیگر گسیخته اند.
ج : علم در عصر حضرت مهدی (ع) پیشرفت زیادی کرده است.
شیعه تشکیل یک حکومت جهانی واحد را با چنین جو اجتماعی و سیاسی و با در نظر گرفتن آمادگی و آگاهی عمومی جامعه تحت رهبری نیرویی مدد گرفته از الطاف الهی، در عصر مهدی (ع) منتظر است و پیامدهای چنین حکومتی را آبادی زمین و آسایش و امنیت برای همه موجودات و بهره برداری از همه مواهب طبیعی و تشکیل جامعه ای بر بنیاد مساوات می داند. باشد که هر یک از ما دست در دست هم دهیم تا زمینه ساز ظهور مولایمان قائم آل محمد (ص) باشیم.
(( الهم عجل لولیک الفرج ))
تمام راه ظهور تو را با گناه بستم دروغ گفتم آقا که منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست، راست می گویم دعا برای تو باز است راست می گویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است برای کشتنتان نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم
من از سیاهی شبهای تار می گویم من از خزان شدن این بهار می گویم
درون سینه ی ما عشق یخ زده آقا تمام مزرعه ما ملخ زده آقا
کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست برای آمدنت این جمعه هم مهیا نیست
منبع : نجات بخشی در ادیان
تألیف : محمد تقی راشد محصل.