نظام آموزشی لیبی

درصد عمده أي از شهروندان ليبيايي‌، تحت لواي حكومت پادشاهي‌، ازحق برخورداري از امكانات آموزشي و پرورشي بهره مند گرديده‌اند. از اين روي مدارس مقاطع آموزش ابتدايي و متوسطه درسراسركشور تأسيس يافته و مدارس قديمي قرآني كه درخلال مبارزات استقلال طلبانه تعطيل گرديده‌ بود، مجدداً فعاليت نموده و با آغاز فعاليت خود نياز معنوي و ديني حوزه آموزش كشور را برآورد نمودند. در آن اثنا بخش آموزش كشور با كاستي هاي عمده اي اعم از برگزاري دوره‌هاي كوتاه مدت تحصيلي‌، فقدان معلمين و مدرسين با تجربه ليبيايي و تمايل شديد دانش‌آموزان به يادگيري دروس به شيوه حفظي و غيراستدلالي (مشخصه مميزه آموزش دركشورهاي عربي) مواجه مي بود. اين درحالي است كه طي سال‌هاي اخير به واسطه اتخاذ سياست‌هاي صحيح آموزشي ثبت نام درمدارس ـ به ويژه درسطح آموزش ابتدايي ـ از رشد چشمگيري برخوردارگرديده است. علاوه بر اين آموزش علوم فني وحرفه‌اي نيز به حوزه آموزشي كشور افزوده شده و نخستين دانشگاه ليبيايي ارائه كننده علوم مذكورطي سال1955ميلادي در شهر بن قاضي تأسيس گرديد.

در همين اثنا زنان ليبييايي نيز به طور فزاينده‌اي مبادرت به تحصيل آموزش رسمي نموده وكودكان روستايي و باديه نشين براي نخستين بار از امكانات نظام آموزشي كشور برخوردارگرديدند.

در اوايل دوران استقلال كشور در سال1951ميلادي‌، تعداد دانش آموزان ثبت نام شده در مدارس از34 هزار نفر به150هزار نفر درزمان انقلاب و  طي سال1969 بر360 هزار نفر بالغ گرديد. در خلال دهه1970ميلادي‌، در تلاش جهت جايگزيني معلمين و ديگر پرسنل ليبييايي بامعلمين مصري كه پايه حوزه آموزشي كشور محسوب مي گرديدند، نظام تربيت معلمين بومي راه‌اندازي گرديد. علاوه براين، طرح ابداع مدارس پيش ساخته و كلاس‌هاي درسي سيار جهت استفاده دانش آموزان مناطق محروم و دورافتاده كشور به اجرا در آمده و جهت نيل به اين هدف از چادرهاي صحرايي به عنوان كلاس‌هاي درس و مراكز آموزشي مستقر در واحه‌هاي بياباني كشور بهره‌برداري گرديد. در سال1986ميلادي‌، بنا بر اعلان منابع رسمي، نرخ ثبت نام دانش‌آموزان در مدارس مختلف كشور بر 245/1هزار دانش آموز بالغ گرديده كه از اين تعداد670 هزار نفر( 54% ) از آنان دانش آموزان پسر و 575 هزار نفر(46%.) از آنان دانش آموزان دختر بوده‌اند.

مطابق آمار مذكور، حدود يك سوم از جمعيت كل كشور درحوزه‌هاي مختلف آموزشي كشور به امر تحصيل مبادرت نموده‌اند. طبق آخرين آمار بدست آمده در فاصله سال‌هاي 1986-1970  قريب به 32 هزار كلاس درس ويژه مقاطع آموزش ابتدايي‌، متوسطه و فني وحرفه‌اي بنا گرديده و تعداد معلمين كشور نيز از19 هزار نفر به 79 هزار نفر افزايش يافته است.  نرخ رو به رشد احداث فضاهاي آموزشي و افزايش تعداد معلمين بومي به بهبود  نسبت تعداد معلمين به دانش آموز در مقاطع آموزش پيش دبستاني و ابتدايي منجر گرديده و متعاقب آن افزايش تعداد ثبت نام كنندگان مقاطع آموزش عمومي متوسطه و فني وحرفه‌أي، افزايش ميزان حضور دانش‌آموزان دركلاس‌هاي درسي را به همراه داشته است.. در برهه استقلال كشور، نرخ كل بيسوادي در ميان افراد بالاي رده سني10سال از 20% تجاوز نمي‌نمود و اين درحالي است كه طي سال1977 ميلادي‌، با افزايش فرصت‌ها و امكانات آموزشي‌، اين ميزان در مجموع بر51%  متشكل از73% در مردان و 31% در زنان بالغ گرديد. در سال1987ميلادي‌، آموزش دركليه سطوح آموزشي رايگان بوده و دانشجويان مقرري آموزشي دريافت مي‌نمودند. در آن اثناء حضور دانش‌آموزان درمقطع آموزش ابتدايي تا پايان مقطع متوسطه اجباري بوده وكليه دانش آموزان ملزم به گذراندن آموزش‌هاي ارائه شده در مقاطع مذكور بودند. از زمان استيلاي حكومت انقلابي‌، توجه ويژه‌اي به حوزه آموزش كشور مبذول شده است. طي دهه1980ميلادي‌، حكومت معمر قذافي تلاش‌‌ها و تدابير فراواني را در اين زمينه اتخاذ نمود اما با اين حال نتيجه قابل ملاحظه‌اي حاصل نگرديد. زيرا نظام آموزشي كشور همچنان با مشكل فقدان معلمين با تجربه ليبيايي مواجه بوده، و متعاقب آن حضور بانوان درمقاطع آموزش متوسطه و بالاتر كاهش يافت وتلاش‌هاي دولت در جهت تعطيلي مدارس خصوصي و ادغام آموزش ديني و آموزش سكولار در اواخردهه1970ميلادي به آشفتگي بيشترحوزه آموزشي منجر گرديد. ازجمله مهم‌ترين دلايل عدم موفقيت دولت در اين زمينه مي‌توان به كاهش تقاضاي افراد جهت ثبت نام در دوره‌‌هاي فني وحرفه‌اي اشاره نمود، زيرا در اين دوره تنها از 5 هزار دانش آموز در تعداد12مدرسه فني وحرفه‌اي كشور ثبت نام به عمل آمد. علت اين امر را مي‌توان در ميزان علاقه مندي جوانان ليبييايي به ادامه تحصيل در رشته‌هاي مختلف پزشكي كه از محبوبيت و جايگاه والايي در ميان جامعه برخوردار بودند، جستجو نمود. در نتيجه، هيچ‌گونه چشم انداز روشني درجهت كاهش اتكا به كارگران مهاجر در برطرف نمودن نياز بخش اقتصاد به مهارتهاي فني وحرفه‌اي وجود نداشت.

از جمله دلايل مهم آشفتگي موجود در نظام آموزشي گذشته كشور ليبي مي‌توان به الحاق سنوات نظام وظيفه اجباري سربازي ويژه دانشجويان پسر و نظام پيش‌آهنگي ويژه دانشجويان دختر اشاره نمود. شايان ذكر است كه مقطع آموزش پايه از سال1981ميلادي، به دوره آموزشي دانش‌آموزان مقطع متوسطه و دانشجويان دانشگاه‌هاي كشور اضافه گرديده است. بر همين اساس، دانش آموزان دختر و پسر مراكز متوسطه با لباسهاي متحدالشكل نظامي دركلاس‌هاي درس حاضر گرديده و روزانه ساعاتي را به فرا گيري علوم و فنون نظامي مي‌پرداختند. ملبس بودن به لباس‌هاي متحدالشكل نظامي دركلاس‌هاي آموزشي اجباري نبوده اما دانشجويان موظف بودند تا درجهت فراگيري آموزش نظامي به اردوگاه‌هاي آموزش نظامي مراجعه نمايند.علاوه بر اين، دانشجويان دختر به‌طور رسمي تشويق مي‌شدند تا در دوره‌هاي تحصيلي نظامي ويژه بانوان حضور يابند.لازم به ذكر است اعمال يك چنين تدابيري به ويژه درخصوص دختران از محبوبيت والايي برخوردار بوده اما در آن اثناء امكان پيش بيني تأثيريك چنين تدابيري برحضور دانش آموزان دختر درمدارس و دانشگاه‌‌ها و به‌طوركلي براستانداردهاي آموزشي كشور امكان پذير نبود.

منبع: پایگاه اینترنتی دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *