بی شک موفقيت درکار اتفاقی يابرمبنای يک حادثه نيست. با پذيرش اين امر خالی ازلطف نيست به این نکته اشاره شود که؛ موفقيت ازطريق تلاش های منظم يک مدير صادق و قابل انعطاف به همراه مشارکت وهمکاری کارکنانش تحقق می پذيرد. ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است که انسان کلیه ی فعالیت های خود را با شاخص های عملی رفتار و کردار علوی انطباق داده و عملکرد خود را مورد بازنگری قرار دهد. کونتز یکی از دانشمندان عرصه ی مدیریت در گفتاری “مدیریت” را مهمترین فعالیت بشری معرفی می نماید. اگر صحت این جمله را به دلیل تأثیر گذاری مدیریت در زندگی بشری بپذیریم انطباق مدیریت و شیوه های رهبری در جامعه اسلامی با مصادیق مدیریت علوی از مهمترین مواردی است که می بایست بدان توجه گردد.
اميرالمؤمنين علی (ع) در وصيت به فرزندگراميشان می فرمايند:« شما وتمام فرزندان وخاندانم وكسانى را كه اين وصيتنامهام به آنان مىرسد به تقوى وترس از خداوند ونظم در امور سفارش مىكنم». نظم در امورچه اهميتی دارد که حضرت علی(ع) آن را درکنار تقوای الهی سفارش می کنند؟
ناظر و آگاه دانستن خداوند متعال بر تصمیمات و رفتار آدمی چه در محیط کاری و اجتماعی و چه در زندگی شخصی وترس از خدا به همراه تقوا در کار و تصمیمات امری است که تحقق آن سلامت و تعالی و بالندگی انسان و جامعه اسلامی را تضمین می نماید. انسانی که خود را در محضر خداوند متعال ببیند و بدان ایمان داشته باشد بی شک منافع اجتماعی و سازمانی را فدای غرایض و منافع شخصی خود نمی کند. و نهادینه شدن این امر در تمام سطوح جامعه سلامت رفتار همگانی را به همراه دارد. همچنین نظم در امور و رعایت اصول آن ايده ای است که تا همين اواخر به عنوان حرکتی جزئی و کم اهميت در سازمان ها بشمار می رفت وآن را صرفاً جالب ، اما نه ضروری، در نظر می گرفتند. ولی امروزه مديريت ضمن تغيير ديدگاه خود نسبت به نظم در امور، اصول علمی 5S را مطرح وآن را محور تفکر قرار می دهد. در واقع سازماندهی، نظم و ترتیب، پاکیزه سازی، استاندارد سازی و انضباط به عنوان پنج اصل مهم در راستای دستیابی به نظم در سازمان ها مطرح می گردد.
” تقوای الهی” برکت و پیش نیاز سلامت کاری و ” نظم در امور” نقطه شروع بهبود بهره وری و کيفيت بشمار می رود . هر چند تقوا و رعایت اصول آن حلقه ی مفقوده ی کارکرد نظام های بشری در عصر جدید و در هزاره ی سو م است ولی از این نکته نیز نمی توان غافل ماند که رفتار مبتنی بر ايجاد يک رويکرد اساسی برای فرهنگ مثبت و منضبط کاری در سازمان و نهادینه کردن آن در اجتماع امری است که تأثیر بلا انکاری در پیشرفت جوامع داشته است. که نگاهی گذرا به جوامع پیشرفته این امر را به خوبی نشان می دهد.
نظم در امور و فعاليت های روزمره نتايجی از قبيل: افزايش مشارکت افراد، استفاده بهتر از فضا، جريان بهتر و روان تر فرآيندها، کاهش حوادث ،خرابی ها و دوباره کاری ها، محيط کاری تميزتر و سامان يافته تر، انجام ساده تر فرآيندهای روزانه، امکان ارائه ايده های جديد و بيشتر در امر بهبود برای سازمان را به همراه دارد.هر مدير خلاق به منظور توانمند سازی کارکنان و بالفعل ساختن استعداد های آنها در محيط کارو در جهت ارائه خدمات و افزايش کارائی، لازم است موارد ذکر شده را جزء اولويت های سازمان قرار دهد چرا که موفقيت کاری تا حدود زيادی به ميزان اهميت و توجه به اين نکات بستگی دارد.موفقيت در کار هيچگاه يک اتفاق يا يک حادثه خوشحال کننده نيست، بلکه ازطريق تلاشهای منظم وسيستماتيک محقق می شود،بنابراين نظم در امور تجسمی از توانائيهای افراد در مشارکت همه جانبه است وازآن به عنوان شاخصی از ميزان کارائی مديريت سازمان ها ياد مي کنند. که تقوای در کار و تصمیمات نیز جلا دهنده این تلاش هاست.
با عنایت به مطالب فوق الذکر باید به این نکته اذعان نمود که « تقوای الهی و نظم در امور» میراث جاودانه ی امیرالمؤمنین نه تنها برای فرزندگرامی شان و یا مسلمانان و شیعیان بلکه رمز فلاح و رستگاری و سعادت بشریت است بدين ترتيب هرمديری با تلاش در جهت اجرای اين اصول به شيوه درست می تواند رفتار سازمانی خود و کارکنانش را تنظيم نموده و برای بهبود رفتار و اخلاق و همچنین کيفيت کاری سازمان وايجاد نظم سيستماتيک وپايدار قدم بردارد.