مقدمه: کارکردهاي اوقات فراغت
اوقات فراغت بخش مهمی از زندگی افراد به حساب می آید. لحظات فراغت شامل اوقاتی است كه به اختیار افراد می تواند در راه آموختن، تربیت، مشاركت های داوطلبانه اجتماعی و … صرف گردد. از آن جا که فرد میتواند در اوقات فراغت همان چیزی را كه میپسندد انجام دهد قابلیت های انسان غالباً در اوقات فراغت به ظهور می رسد.مدیران و برنامه ریزان کشور برای مدیریت صحیح و مؤثر اوقات فراغتِ آحاد جامعه – خصوصاً جوانان و نوجوانان- ابتدا باید با مبانی نظری اوقات فراغت آشنا شوند. برای ورود به این بحث ابتدا لازم است کارکردهای آن در جامعه مشخص گردد.بنابرمطالعات صورت گرفته مهمترین کارکردهای اوقات فراغت عبارتند از:
رفع خستگي: يکي از کاکردهاي مهم اوقات فراغت رفع خستگي و تأمين استراحت فرد است.کارمداوم بدون زماني براي رفع خستگي موجب پائين آمدن بازده عمل و کاهش سلامت رواني فرد ميشود. مسلماً هدف از اين اوقات بطالت نيست بلکه زماني است که فرد به تمدد اعصاب ميپردازد و حاصل آن افزايش بازده است.
تفريح: پس از انجام کار در زمانی طولانی انسان نياز دارد تا زمانی را صرف تفريح کند. تفريح جنبههاي مختلفي براي افراد ميتواند داشته باشد. دراسلام به تفريح های سالم زیادی اشاره شده است که ميتوانند نقش مؤثري در روح و روان فرد داشته باشند.مثلاً پيامبر اعظم(ص) با اشاره کردن به يک تفريح سالم ميفرمايند: مسافرت کنيد تا سلامت بمانيد.
شکوفايي استعدادها: استعدادهاي انسان اگر در شرایط مساعدي قرار گيرد به فعل تبديل ميشوند. اوقات فراغت يکي از اين موقعيت هاي مناسب است که فرد ميتواند با استفاده از آن به شناسایي و تقويت استعدادهاي خود بپردازد.
رشد اجتماعي و معنوی فرد: تقویت سرمایه اجتماعی، تقویت هویت دینی و ملی، کاهش آسیب های اجتماعی، کمک به توسعه اقتصادی و اجتماعی وکمک به رشد اجتماعی فرد از مهم ترين كاركردهاي اجتماعي اوقات فراغت است.
نیازهای فراغتی مردم در سنین مختلف و ضرورت توجه به آن در فرآیند برنامه ریزی
خدمات فراغتی در هر جامعه برمبنای نیازهای مردم بنا شده است. این نیازها سبب شرکت افراد در فعالیتهای فراغتی میشود. نیازهای انسانی چیزی است که فرد خلاء آن را احساس میکند. نیازها عمدتاً اجتماعی هستند اما دارای رشد و تکاملاند و در طول زندگی تغییر میپذیرند. نیازهای انسان در مراحل مختلف زندگی تغییر پیدا میکند. زیرا علایق و فعالیتهای انسانها تغییر میکند. برخی از دلمشغولیها هرچند در تمام مدت زندگی ممکن است وجود داشته باشد، اما در یک مرحله خاص از زندگی برجسته و نمایان میشود. براین اساس نظام برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید براساس گروه های سنی به صورت تخصصی صورت پذیرد. مراحل اصلی زندگی را به شرح؛ کودکی و نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی(بازنشستگی) برشمردهاند که مسلماً نظام برنامه ای واجرایی متفاوتی را مطالبه می نماید. نظریه پردازان فهرست نیازهای عمده ای را برای تعیین «نیازهای فراغت» مردم شناسایی کرده اند که عبارتند از: نیازهای؛ “تجربههای جدید(مثل مسافرت و ماجراجویی)، استراحت و تفریح، فعالیت جسمی و سلامتی، کسب هویت، امنیت، برتری(یعنی توان کنترل دیگران در محیط)، تعامل و ارتباط با دیگران، فعالیت ذهنی و خلاقیت، مفیدبودن”
همچنین ممکن است در زمینه فراغت نیازهایی خلق شود که ضرورتی نداشته باشد این نیازها درواقع نیازهای کاذب هستند. به بیان دیگر اجتماع فرد را به داشتن برخی «نیازها» ترغیب میکند که به هیچ وجه ضروری نیست از همینرو میبینیم که فرد به اتومبیل، تلویزیون و ویدئو و تلفن همراه نیاز پیدا میکند. این نیازها کاذب اندو چندان ضروری نیست(مثل رفتن گاه و بیگاه به سفر یا استفاده از غذای رستوران(
مدیران و دست اندرکاران در کشور باید بدانند فلسفه وجودی مدیریت و برنامهریزی اوقات فراغت، ایجاد موقعیتهایی برای رضایتخاطرو رشد و تکامل فرد است. برای برنامهریزی فراغت، میتوان به وسيله نیازسنجیها از انگیزههای پنهان، علایق، عادت ها و دانش افراد آگاه شد.آگاهی از ویژگیهای جمعیتشناختی، چگونگی استفاده از زمان، رفتار مردم در اوقات فراغت و نگرش آنها به موضوع فراغت، از راههای عملی این نیازسنجی است. شناسایی الگوهای فراغت افراد مستلزم ارزیابیهای کمی و کیفی است.
مراحل برنامه ریزی فعالیت های اوقات فراغت عبارتند از:1- برنامه ریزی بر مبنای توجه به نیاز،2-اولویت ها( نیازها بر اساس درجه اهمیت آن ها برآورده شود)، 3- استفاده بهینه از امکانات موجود، 4- مشارکت و همفکری درتنظیم برنامه، 5- مسئولیت پذیری(در برنامه ریزی اوقات فراغت و اجرای آن باید وظایف و مسئولیت های افراد مشخص گردد)،6- پیش بینی اتفاقات احتمالی، 7- برنامه ریزی اقتصادی(در برنامه ریزی اوقات فراغت باید سرمایه و منابع مالی لازم را برای پیشبرد امورو فعالیتها در نظر گرفت)، 8- برنامه ریزی اجتماعی و سیاسی(سیاست گذاریهای صحیح و هدفمند در همه ابعاد) 9- برنامه ریزی آموزش های غیر رسمی.
عادت هاي ايرانيان در گذران اوقات فراغت و چند توصیه براي برنامه ريزان
در ایران گذران اوقات فراغت از گذشته تا به حال تغيير یافته و گذران اوقات فراغت مردم از خارج خانه به درون خانه ها راه يافته است. آمارها نشان مي دهد بيشتر وقت صرف تماشای تلويزيون و متأسفانه وقت کمتري صرف مطالعه مي شود. البته سينما، پارک ها و تئاتر هنوز هم جز گذران اوقات فراغت محسوب مي شود. در گذشته مردم عموماً اوقات فراغت شان را به ميان طبيعت و ييلاق هاي اطراف شهر مي رفتند، البته کساني که از توان مالي برخوردارباشند و وسيله نقليه شخصي داشته باشند هنوز هم گاهي به اين شيوه اوقات فراغت را سپري مي کنند. از دیگر امور زیربنایى و اساسى در مدیریت اوقات فراغت، درک و فهم صحیح از اوقات فراغت است. شناساندن معنا و مفهوم صحیح فراغت به مردم خود از عوامل مهمّ استفاده بهینه از این اوقات است. بسیارى از افراد و خانواده ها، تصوّرشان از اوقات فراغت بسیار سطحى است.آن ها این فرصت ها را فرصت هاى بیکارى به معناى بیهوده گذرانى و سرگرمى هاى بى حاصل تلقّى کرده اند. در نتیجه در ایام فراغت فرزندانشان را به اختیار خود رها کرده اند. غافل از آنکه فرزندان در خانه و یا محیط هاى دیگر به امور بیهوده و گاه مبتذل مشغول مى شوند. توجه و به کارگيرى توصيه هاى زيرتوسط متولیان امور در تنظيم اوقات فراغت بسيار تعيين کننده است:
ـ برنامه ريزي اوقات فراغت نوجوانان و جوانان با مشورت خود آنان انجام پذيرد.
ـ برنامه اوقات فراغت، لازم است با توجه به علاقه و سنين افراد تنظيم شود.
ـ تنظيم اوقات فراغت، به گونه اى باشد که حداقل به يک نياز روحى فرد پاسخ دهد.
ـ برنامه اوقات فراغت بايد از جاذبه بالايى برخوردار باشد.رعايت تنوع روحى نوجوانان و جوانان در طرح و اجرا از عوامل موفقيت برنامه است.
ـ معمولاً در اوقات فراغت، نرخ جرائم و بزهکارى ها افزايش مى يابد و بيشترين عامل ارتکاب جوانان به رفتارهاى نامناسب، معاشرت هاى آلوده مى باشد.مراقبت از حيات اجتماعى و معاشرت ها در ايام فراغت، يک ضرورت غير قابل انکار است.
ـ تشويق نسل جوان به داشتن برنامه اى مفيد و جامع که شامل؛ “ورزش، کتابخوانى، جبران عقب افتادگى هاى آموزشى، پرورش هنر و سليقه هاى متنوع، آموزش مهارت هاى زندگى اجتماعى، تعليم دوره هاى مختلف زبان و رايانه، تقويت مبانى دينى و اخلاقى، مطالعه زندگى نامه پيشوايان الهى و … ” باشد، آنان را در تحقق زندگى متعادل و سالم يارى مي نمايد.
سخن پایانی
با فرارسیدن تعطیلات دستگاههاي مختلف برنامههاي خود را تحت عنوان «غنيسازي اوقات فراغت» اعلام ميكنند.دست اندرکاران امور تربیتى، اوقات فراغت را پدیده اى مي دانند که مناسبترین بستر رشد و توسعه استعدادها و درعين حال زمینه ساز بسیارى از انحرافات و بزهکارى هاست.اوقات فراغت از آن موضوع هاي کليشه اي است که هر سال بارسیدن تعطیلات سوژه ي رسانه ها می شود. هرساله دستگاه های مسئول مثل؛ آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت ورزش و جوانان، بسیج و … با ارایه آماروگزارش های مختلف از موفقیت نهاد خود در غنی سازی اوقات فراغت سخن به میان می آورند. حال آنکه که اكثر تلاش آن ها فقط در برگزاری کلاس های هنری، ورزشی و اردوها خلاصه شده و مهم تر اینکه این آمار و ارقامی که در استان هاي مختلف برای فعالیت هاي فراغتي از سوی سازمان های ذیربط انجام می گیرد بیشتر جنبه کمی قضیه را در برداشته و بعد کیفی توجه نمی شود.
هدف از فعالیت های اوقات فراغت کسب آرامش و لذت همراه با تدبیر و آموزش است. در این مسیر خانواده و نهادهای متولی غنی سازی اوقات فراغت مي بايست در برنامه ریزی های خود نیازها و علايق جوانان و نوجوانان را مدنظر داشته باشند. لذا بی توجهی و عدم احساس مسولیت نهادهای مسئول و خانواده نسبت به نیازهای اوقات فراغت جوانان باعث می شود که جوانان تصور کنند درک نمی شوند و جامعه نسبت به آنان بیگانه است. مدیران فرهنگی، تربیتی و دست اندرکاران مدیریت و برنامه ریزی اوقات فراغت کشور باید بدین نکته توجه کنند که در فرهنگ اسلام زمان هایى که به غفلت سپرى شود جز حسرت براى صاحبش چیزى ندارد.عمر عزیز انسان گرانبهاتر از آن است که به غفلت و بطالت بگذرد.در فرهنگ اسلامى، فراغت به معناى بيکارى، بطالت و تنبلى وجود ندارد. انسان مسلمان نمى تواند وقت را به بیهودگى بگذراند. پس باید برای بهره مندی حداکثری مردم مسلمان کشور ازاوقات فراغت با دقت و حساسیت بیشتری برنامه ريزي و اقدام نمود.