نویسنده: مهدی تقوایی
دغدغه امروز مدیران اجرایی سیاست و اجرای اقتصاد مقاومتی است. واژه ایی خوشایند و مخاطب پسند، و مسلماً فرایند پذیر. زیرا هیچ تحول و تغییری بویژه در مراحل توسعه ایی بدون نگاه سیستمی و فرایندی، موفقیتی را در پی نخواهد داشت. با گذشت چندین ماه از دولت تدبیر و امید در نهایت بسته پيشنهادي خروج از ركود، پس از اجرای مقدماتی برنامه کنترل تورم و برنامه ریزی اولیه آن رونمایی شد.
مرحله عبور از رکود ضرورت اقدام های هماهنگ نظیر سرمایه گذاری، اعتماد آفرینی در بخش خصوصی و مصرف کنندگان به کالاهای ساخت داخل، سیاستهای اقتصادی و تجاری با سایر کشورها ودر مجموع سیاست های اقتصاد کلان، سیاست های بهبود فضای کسب و کار، تامین منابع مالی و فعالیت ها و محرک های خروج از رکود را در بر می گیرد.
وضعیت صنعت کشور:
نگاهی به وضعیت صنعت کشور نشانگر روندرشد ارزش افزوده بخش صنعت که ازسال 1382تا 1385 پیوسته بیش از 10 درصد بوده است، ازسال1386 الي1391) به استثنای سال1389 (به نحو چشمگیری کاهش یافته است و متاسفانه درسال 1391 بخش صنعت ومعدن رشدمنفی 9.5 درصد رانسبت به سال قبل تجربه کرده است. در حوزه صادرات غیرنفتی کشوردر سال 1391 با کاهش 6 درصد روبرو بود که این کاهش روند در نیمه اول سال 1392 نیزادامه داشت. از سوی دیگر محدودیت حمل کالا از طریق دریا بدلیل تحریم کشتیرانی وبنادر، هزینه حمل و زمان رسیدن کالا به مقصد را نیزافزایش داد. و در مجموع بررسی شاخص های بین المللی در زمینه فضای کسب و کار، رقابت پذیری و رونق اقتصادی نیز بیانگر کاهش رتبه کشور در فعالیت های تولیدی و اقتصادی می باشند.
اما سوال مهم در اقتصادی کشور ما با الگوی خاص و منحصربفرد خود یعنی ویژگی دولتی – خصوصی بودن آن، نقش مدیران اجرایی و دستگاههای دولتی در فرایند اقتصاد مقاومتی و شرایط کنونی است. اگر در جلسات اقتصادی به سخنان مدیران اجرایی کشور توجه شود آنان را همچون رهبرانی در حوزه کاری خود می بینید که در تمامی علوم سرآمد و برش کلامی و تصمیم سازی نهایی را از خود نشان می دهند. این افراد راه حل مشکل اقتصاد را در مسائل و امور بیرون از دستگاه خود و خودشان جستجو می کنند به طوریکه نگاه شان به مشکل و مسئله از برون می باشد. آنان سعی در تغییر رفتار ظاهری افراد و بخش خصوصی اقتصاد کشورمان دارند. ویژگی این تغییرات فرمایشی بی دوامی و ناپایداری آن است. از لحاظ علم رفتار این تغییر صرفاً رفتاری و نه تحول گرا است. قوانین مختلف، فرمانها، بسته ها و … اشکال عمده اش در این است که می توان به نوعی با آن کنار آمد. نظیر شعار هرسال که انواع مقاله و مطلب به اسم آن و یا وظایف ذاتی دستگاههای اجرایی به اسم نام این سال خود را جلوه می دهند و نوعی دور زدن آن فرمان صورت می پذیرد. برخی از مدیران در شرایط کنونی ذاتاً سعی در کنترل امور دارند، شخصاً تصمیم گیری و فرمان صادر میکنند. البته در تمامی این موارد ظاهر دموکراتیک آن را حفظ می کنند. خواسته آنها رهبری کردن و در راس امور بودن است و نسبت به پست و موقعیت خویش احساس مالکیت می کنند، آنها بازخورد اطلاعات را فقط از کانالهایی که خود تعبیه کرده اند جستجو می کنند و از بازخورد اطلاعات دیگر بیزارند، چرا که آن را تهدیدی برای پست و موقعیتی که به شدت به آن وابسته اند می پندارند.
اقتصاد کشور نیاز به یک جراحی عظیم و جهادگونه دارد. برای یک عمل جراحی موفق نیاز به شرایط و علائم حیاتی است که سلامت و جان اقصاد به آن وابستگی شدید دارد. پیش شرط لازم برای موفقیت این جراحی بزرگ عبارتند از: تشخیص درست بیماری، پیچیدن یک نسخه درمانی درست و دقیق، وجود پزشک یا تیم جراحی مجرب (رهبران خدمتگزار)، وجود اعتماد کافی بین بیمار و پزشک (دریافت بازخور اطلاعاتی)، با ثبات و پایدار بودن وضعیت بیمار (پرهیز ار نگاه سیاسی گونه و منفعت طلبانه)، امکان کنترل و مدیریت پیامدهای پس از جراحی (دریافت بازخور اطلاعاتی) و مهمترین آن استریل و پاک بودن محیط جراحی اقتصادی و دستهای پزشک جراحی کننده است که با حضور مدیران خدمتگزار میسر می شود.
مدیران اجرایی خدمتگزار:
شرایط کنونی اقتصاد کشور مدیران اجرایی را می طلبد که توجه شان به خدمت در راستای هدف باشد این افراد رهبران خدمتگزار و خادم هستند. نظیر امام علی (ع)، مالک اشتر و … تنها درصورتی مسئولیت اجرایی را می پذیرند که بتوانند از طریق آن به بهترین وجه خدمت کنند آنها ذاتا تمایل به مفید واقع شدن را دارند. رهبری و مدیریت آنان به عنوان یک کار نظارتی است و چنانچه فردی را از خود مناسب تر تشخیص دهند، آماده شریک کردن وی در مسئولیت رهبری و اجرایی هستند وحتی حاضرند کنار رفته و کار دیگری را پیدا کنند! با این هدف که از آن طریق، بهترخدمت کنند. مدیران اجرایی مورد نیاز کشور برای این عمل مهم جراحی و اجرای بسته خروج از رکود و رونق اقتصادی می بایست به شدت علاقمند به بازخورد اطلاعات باشند زیرا آن را عاملی برای خدمت بهتر می دانند. آنها به معنای واقعی، در مقابل تمامی حوزه های اقتصاد خاضع اند!.
نویسنده: دکتر مهدی تقوائی مدرس دانشگاه