روانشناسی کار و مدیریت

کاربرد یافته های روان شناختی در سازمان ها

نویسنده: محمدتقي دلخموش

«تاريخ گواه آن است كه ظهور و سقوط ملتها با افزايش و كاهش بهره‏وري ملي همبستگي دارد. تا زماني كه بهره‏وري سازمانها در حد بالا و بهينه نباشد، بهره‏وري ملي نيز پايين خواهد بود … اگر بخواهيم منابع انساني سازمانهاي كارآمد و كارآيي و بهره‏وري شغلي افراد در اين سازمانها مطلوب باشد، بايد مباحث و موضوعهاي روانشناسي كار، روانشناسي بهره‏وري و روانشناسي كاربردي براي مديران را بشناسيم …».كتاب روانشناسي كار با عنوان فرعي كاربرد روانشناسي در كار، سازمان و مديريت، اثر محمود ساعتچي از روانشناسان شناخته شده ايراني با رغبت به زمينه‏هاي روانشناسي كار و امور استخدامي است كه توسط نشر ويرايش در 382 صفحه در سال 1383 انتشار يافته است. كتاب حاضر در زمرة 16 كتابي قرار مي‏گيرد كه با عناوين روانشناسي سازماني، صنعتي و كار تاكنون به زبان فارسي منتشر شده است. از شانزده اثري كه شامل يازده تأليف و پنج ترجمه است، كتاب دكتر ساعتچي به دليل سوابق نويسنده، مي‏تواند توجه ويژه دوستداران روانشناسي كاربردي را جلب كند.مروري بر اثركتاب شامل پيشگفتار مؤلف، پانزده فصل، فهرست منابع، سه پيوست، نمايه اسامي افراد و واژه‏نامه انگليسي به فارسي است.در پيشگفتار، مؤلف ضرورت انتشار كتاب را يادآور شده است.فصل اول به تعريف قلمروهاي تخصصي، تاريخچه مختصر و روشهاي تحقيق در روانشناسي اختصاص يافته است و در فصل دوم، تاريخچه، تعريف و كاربردهاي روانشناسي كار طرح شده است. در فصل سوم از زاويه تفاوتهاي فردي در كار، به ويژگيهاي شخصيت به منزله منبع اصلي ايجاد تفاوتهاي فردي در عرصه كار پرداخته شده است و در فصل چهارم، پس از تعريف سازمان و آثار آن بر افراد، چگونگي برخورد با شخصيتهاي دشوار مورد بحث قرار گرفته است.در فصل پنجم، ماهيت، ساختار و انواع آزمونهاي استخدامي مورد نظر قرار گرفته‏اند و در پي آن در فصل ششم، مفاهيم و مراحل اجرايي امتحانات استخدامي، مراحل و شيوه‏هاي انتخاب كاركنان، انواع و مراحل مصاحبه مطرح شده‏اند.در فصل هفتم در قالب نظريه‏ها و فنون آموزش كاركنان، موضوعهايي مانند نظريه‏هاي يادگيري، نتايج حاصل از بكارگيري اين نظريه‏ها، آموزش كاركنان، بهبود منابع انساني و الگوي بزرگسال‏آموزي، شرايط مناسب براي يادگيري، تشخيص نياز به يادگيري، تدوين هدفها، اجراي برنامه و ارزشيابي برنامه آموزشي مورد بحث قرار گرفته‏اند.فصل هشتم به مفاهيم و مراحل اجرايي دوره‎‏‏هاي آموزشي اختصاص يافته است و موضوع فصل نهم، نظريه‏هاي انگيزش شغلي و پيشرفت است. در چهارچوب نظريه‏هاي انگيزش شغلي، نظريه‏هاي مزلو، آلدرمز و هرزبرگ و نظريه‏هاي برابري و انتظار مرور شده‏اند و در بحث انگيزش پيشرفت نظريه مك كللند مورد توجه قرار گرفته‏است. بهره‏گيري از مفاهيم انگيزش كار، پايان بخش فصل نهم است.در فصل دهم، انواع جدولهاي زماني كار ارائه شده و مباحثي مانند ساعات كار فشرده، ساعات كار قابل انعطاف، تقسيم كار، كار در منزل، كار نوبتي و … مطرح شده‏اند.فصل يازدهم به طراحي محيط كار و مسايل مرتبط با آن مانند سر و صدا، درجه حرارت، بهره‏گيري از رايانه، وسايل و مبلمان محل كار اختصاص يافته است.نقش زنان در كار، مديريت و رهبري، موضوع فصل دوازدهم و پويايي‏شناسي گروه و رهبري، موضوع فصل سيزدهم هستند. در اين فصل، تعريف، انواع و شكل‏گيري گروه، جامعه‏پذيري سازماني، تصميم‏گيري در گروه، رهبري گروه، منابع نفوذ رهبري در گروه و الگوهاي رهبري در گروه مورد بحث قرار گرفته‏اند.در فصل چهاردهم موضوع آسيب‏شناسي فعاليتهاي گروهي در كار و روشهاي آموزش مشاركت گروهي و در فصل پاياني اثر، رفتار مصرف‏كننده از زواياي انگيزشي، نگرشي، طبقه‏ اجتماعي- اقتصادي و … برجسته شده‏اند.از سه پيوست كتاب، پيوست نخست، حاوي فهرست آزمونها و ناشران آزمون در خارج از ايران، پيوست دوم شامل قطعنامه‏هاي دومين و سومين همايش ملي كار و پيوست سوم حاوي برنامه آموزشي دوره كارشناسي ارشد روانشناسي صنعتي و سازماني هستند.كاستيهاي اثر«… لازم بود موضوعهايي از كتاب روانشناسي كار كه در كتابهاي مكمل آن ارائه شده‏اند حذف و موضوعهاي ديگر كه جاي آنها در چاپهاي قبلي خالي بود، گنجانده شود».به زعم مؤلف اثر، فصول كتاب به اقتضاي نياز مديران و با انجام برخي حذفها و اضافه‏ها در تطبيق با ساير آثار مؤلف، فراهم و ارائه شده‏اند. شايد به همين سبب، سازماندهي اين اثر از انسجام كافي برخوردار نيست. به شماري از موضوعها – كه مي‏بايست در كتابي با عنوان روانشناسي كار ارائه شوند- پرداخته نشده است. براي نمونه، مسايلي مانند تحليل و ارزشيابي شغلي، ارزشيابي عملكرد حرفه‏اي، رضايت حرفه‏اي، تنيدگيهاي شغلي و … در اين اثر به چشم نمي‏خورند. ترتيب فصلها هم مي‏توانست شكل منطقي‏تري به خود بگيرد: براي مثال، انگيزش شغلي در پي پويايي‏شناسي گروه ارائه شود و نه بين دو فصل مراحل اجرايي دوره‏هاي آموزشي و جدول زماني كار.محتواي برخي از فصلها در حد يك فصل نيستند (مانند فصل هشتم) و مي‏توانند در چهارچوب فصلهاي ديگر، قرار گيرند. فقر محتوايي در پاره‏اي از فصلها چشمگير است؛ براي نمونه محدوديت چشم‏اندازها و يافته‏هاي پژوهشي در فصلهاي سوم و هفتم. فقر محتواي فصلها به ويژه با مطالب حاشيه‏اي و گاه نامرتبط (براي نمونه، در فصل نهم در طرح انگيزش پيشرفت يا فصل چهاردهم در طرح آسيب‏شناسي زمينه‏هاي حرفه‏اي) يا غيرروانشناختي(براي نمونه، فصل چهاردهم با طرح نظريه آرجريس) برجسته‏تر مي‏شود.شيوه نگارش كتاب در بسياري از موارد از اصول نگارش متون علمي تخطي كرده است و به منابع مورد استفاده در تعداد قابل توجهي از صفحه‏هاي كتاب كه حاوي الگوهاي نظري يا يافته‏هاي پژوهشي هستند، اشاره نشده است. براي مثال، مطالب مربوط به تاريخچه روانشناسي در فصل اول، مطالب مربوط به آزمونها در فصل پنجم، ذكر يافته‏هاي پژوهشي مك‏كللند در چهار صفحه (204 تا 208) در فصل نهم و … .برخي از معادل‏سازيهاي فارسي براي اصطلاحهاي تخصصي دقيق نيستند: رشد براي developmental، اضافه بار شناختي cognitive overload، وسواسي compulsive، انطباق accomodation، حال و هواي عاطفي affective tone، خودمرتبه‏اي self-ranking، سازمان‏دار organized، نافعال passive، صفت trait، سنخ type، صداقت براي تجربه كردن openness to experience.همچنين شايسته است كه عنوان فهرست منابع به كتابشناسي تغيير يابد، چه منابع ارائه شده در فهرست منابع با متن مطابقت كامل ندارند.سخن آخراميد است كه مؤلف در ويرايشهاي بعدي كتاب، با اهتمام افزونتر براي رفع كاستيهاي اثر، منبع درسي سودمندي در اختيار مدرسان و دانشجويان رشته‏هاي روانشناسي و مديريت قرار دهد.
منبع: http://www.jip.ir/en/index.php?option=com_content&task=view&id=81&Itemid=3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *