دلنوشته ها

وقتی شایستگی می میرد


⛱ در این میان بازار تملق و چاپلوسی رونق می گیرد، بادنجان دور قاب چین ها همه کاره می شوند و آفتاب پرست های فرصت طلب دبیرکل “حزب‌باد” می گردند. مردمان به کناره می روند و نامردمان جولان می دهند و لشکر “دغل‌دوستان” روزی هزار بار دور شیرینی طواف می کنند. و تو می‌مانی با دنیایی از توان و شایستگی که مجالی برای بروز و ظهورش نیست.

⛱ شایستگی که در میان نباشد، فسادهای اقتصادی کلان شکل می گیرد، تلفن‌چی‌ها و رئیس‌دفترهای خبرکشِ سازمان ها همه کاره می شوند، جای مدیران دستور می دهند و عقده های حقارت شان را به رخ می کشند. هر کسی سرش به تنش می ارزد را به پارکینگ فرستاده و گوشه نشین می کنند و هر بلایی دلشان خواست بر سر بیت المال در می آورند.

⛱ وای به حال جامعه‌ای که در آن عادت مألوف و طريق معروف؛ “آزردن دوستان باشد و خلافِ راه صواب”، “نقض رأى اولوالالباب باشد و کنار زدن شایستگان”، “ذوالفقار علی در نيام باشد و زبان سعدي در کام” که در آن زمان دنیاپرستان حریصی زمام را به دست می گیرند که “چشم تنگ دنیادوست‌شان” را تنها خاک گور پر می کند.

⛱ پس تا می توانید فرومایگان را کنار بزنید و در جای خود بنشانید، هر عالمِ عاملی را قدر بدانید و در صدر نشانید، تعهد و تخصص را ارج گذارده و ترویج کنید، تا شایستگی حاکم شود، فساد رخت ببندد، هر کسی در جای خود بنشیند و عدالت برقرار گردد تا بدین سان هم خدا راضی گردد و هم خلق خدا.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *