مولف : علی اصغر رضوانی
تلخیص : محسن خسروپور – حامد اخوان ثالث
صفحه آرا: امیر سعید سعیدی
ناشر : انتشارات مسجد مقدس جمکران
تاریخ نشر : پاییز 1386
نوبت چاپ : دوم
چاپ : اسوه
تیراژ : 3000 جلد
قیمت : 3000 تومان
شابک 5-045-973-964-978
تلفن و نمابر : 7253340-0251
صندوق پستی : قم -617
پيش گفتار:
مساله حقیقت تشیع و مبدا پیدایش آن مورد اهتمام و توجه بسیاری از مولفان و مورخان قدیم و جدید قرار گرفته و محل تضارب آراء و افکار بوده است . بیشتر مولفان هنگام بحث از حقیقت تشیع آن را مذهبی می دانند که در عصر تقسیمات اعتقادی به سبب اختلاف اعتقادی و سیاسی پدید آمده که همگی بعد از گذشت نیم قرن از هجرت پیامبر اکرم (ص) بوده است. بدین جهت آراء مختلفی درباره پیدایش این فرقه و عقاید آنان مطرح کرده اند ؛ گاهی می گویند : آنان پیروان عبدالله بن سباند و عقایدشان را از یهودیت گرفته اند و برخی افکار این فرقه را منتسب به پارسیان قدیم می دانند که مجوس بوده اند و عده ای پیدایش این فرقه و مذهب را در نتیجه و عکس العمل آن اتفاقاتی می دانند که در کربلا بر ضد اهل بیت پیامبر (ص) اتفاق افتاد و سر منشا آن شهادت امام علی (ع) بود . اینگونه آراء و نظرات درباره مبدا پیدایش مذهب تشیع ادامه یافت ؛ برخی دیگر پیدایش آن را به بعد از سقیفه نسبت داده و عده ای به عصر عثمانی و گروهی به شروع معرکه جمل یا صفین نسبت داده اند و سبب همه اینگونه نسبت ها عدم شناخت صحیح از تشیع و شیعه به عنوان الگوی حقیقی اسلام یا عقیده ای وارداتی از یکی از امت های دیگر نبوده ؛ بلکه عقیده ای اسلامی به تمام معنا بوده است که بذر اول آن را خداوند متعال در قرآن کریمش و رسول گرامی اسلام (ص) در سننش کاشت و آبیاری کرده اند و اهل بیت عصمت و طهارت نیز در طول بیش از دو قرن موقعیت این مذهب را ترسیم کرده و شبهات را از آن زدوده اند ، و علمای اسلامی نیز تاکنون در صدد تثبیت و تبیین آن برآمده و حقانیت آن را به اثبات رسانده اند.
تشیع در لغت
جوهری در «صحاح اللغه » می گوید «تشیع عبارت است از مشایعت یعنی پیروی نمودن ، یاری نمودن ، ولایت کسی را داشتن » به همین مضمون نیز در تاج العروس و لسان العرب وارد شده است .
تشیع در اصطلاح
تشیع در اصلاح از نگرشی برخاسته است که امامت را منصبی الهی دانسته و معتقد است که انتخاب امام به وسیله نص و از جانب خداوند صورت می گیرد . در این میان پیامبر گرامی اسلام (ص) به پیروی از سنت الهی که در میان انبیای گذشته نیز وجود داشته – به دستور خداوند –امامان و اوصیای بعد از خود را معرفی کرده است. این بزرگواران که اول آن علی بن ابی طالب علیه السلام است ، و آخر آن امام مهدی (ع) ، هم در زمینه مرجعیت دینی و در بخش ولایت ، حاکمیت و رهبری جامعه، امام و مقتدای مردم پس از رسول خدا (ص) است.
مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه می گوید : « تشیع عبارت است از ایمان به وجود نص از جانب پیامبر (ص) بر امامت علی (ع) و خلافت او ، بدون آنکه در حق او یا فرزندانش غلو شده باشد » .
پیدایش تشیع
در مورد پیدایش تاریخی شیعه و ظهور آن نظرات گوناگونی از سوی مورخین ارائه شده است که به عمده ی آنها اشاره می کنیم :
1- ظهور تشیع در عصر پیامبر (ص)
شیعه امامیه معتقد است که بذر اولیه تشیع را خداوند در قرآن کریم نشانده و پیامبر اکرم (ص) در طول دوران رسالتش آن را آبیاری کرده است . بنابراین شجره طیبه در زمان حضور نبی گرامی اسلام به ثمر نشسته و به همین جهت عده ای در زمان پیامبر (ص) به این عنوان معروف بوده اند ، مثل سلمان فارسی ، ابوذر غفاری ، مقداد بن اسود و غیره ، این قول و نظریه را ان شاء الله اثبات خواهیم کرد.
2- ظهور تشیع در سقیفه
بعضی از تاریخ نگاران اهل سنت معتقدند، هنگامی که در سقیفه عده ای به تبع نص – به دنبال حضرت علی (ع) رفتند ، تشیع بوجود آمد.
3- ظهور تشیع هنگام قتل عثمان
گروهی نیز عقیده دارند که هنگام حمله مردم به خانه عثمان و کشتن او ، تشیع ظهور پیدا کرده است .
4- ظهور تشیع پس از شهادت حسین بن علی (ع)
دکتر کامل مصطفی شبیبی معتقد است که تشیع و شیعه پس از شهادت امام حسین (ع) ظاهر گشته است .
5- تاثر تشیع از افکار فارسیان
برخی معتقدند که فکر و ایده تشیع برخاسته از افکار ایرانی است که به پایتخت اسلام نفوذ کرده است .
6- تشیع متاثر از افکار ابن سبا
عده ای معتقدند که تشیع متاثر از افکار عبدالله بن سبا می باشند که در عصر عثمان ، مسلمان شد . در این بحث نظریه اول را به اثبات خواهیم رساند که در نتیجه آرای دیگر خود به خود ابطال خواهند شد.
عوامل ظهور تشیع
عوامل ظهور و بروز تشیع و یا به تعبیری دیگر ، جدایی شیعه از عامه را می توان در امور ذیل خلاصه کرد .
عامل اول : وجود آیات فراوان بر امامت و ولایت امام علی (ع)
با مراجعه به قرآن کریم پی به وجود آیاتی خواهیم برد که بر امامت و ولایت امام علی (ع) یا مجموعه اهل بیت (ع) دلالت می کنند که در ذیل به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد :
1-آیه ولایت : خداوند متعال می فرماید :« انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکواه و هم راکعون » ولی امر شما تنها خدا و رسول خدا و مومنانی هستند که نماز را به پا داشته و فقیران را در حال رکوع زکات می دهند.
( سوره مائده ، آيه 55 )
1- آیه تبلیغ : خداوند متعال می فرماید « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس » ای رسول ، ابلاغ نما آنچه را که پروردگارت بر تو نازل کرده و اگر ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ ننموده ای و خداوند تو را از مردم محافظت می نماید . (سوره مائده ، آیه 67)
2- آیه اکمال : خداوند متعال می فرماید «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضيت لکم الاسلام دينا» امروز دینتان را بر شما کامل نموده و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد (سوره مائده آیه 3)
عامل دوم : وجود آیات فراوان بر امامت و ولایت اهل بیت (ع)
خداوند متعال می فرماید « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » خدا و رسول و صاحبان امر از خود را اطاعت کنید . ( سوره نساء آیه 59)
مقصود از اولی الامر معصومینی هستند که اطاعت آنان به طور مطلق همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب است. البته در حق کسانی غیر از این دوازده امام ادعای عصمت نشده است.
عامل سوم : وجود آیات فراوان درباره مرجعیت دینی اهل بیت (ع)
1- آیه تطهیر: خداوند متعال می فرماید : « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» همانا خداوند اراده کرده تا هر گونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت (ع) دور کرده و شما را کاملاً پاک نماید ( سوره احزاب آیه 33)
هنگامی که آیه تطهیر بر پیامبر (ص)در خانه ام سلمه نازل شد ، پیامبر (ص) علی ، فاطمه ، حسن ، و حسین (ع) را دعوت کرد و سپس کساء را بر روی آنها کشید و عرض کرد بار خدایا ، اینان اهل بیت من هستند پس رجس و پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک فرما.
2- آیه هدایت : خداوند متعال می فرماید « انما انت منذر و لکل قوم هاد » همانا تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایت گری می باشد ( سوره رعد آیه 7)
طبری به سند صحیح از رسول خدا (ص) روایت کرده اند که فرمود : من منذر و علی هادی است و با تو ای علی هدایت شوندگان هدایت یابند .
عامل چهارم : وجود آیات فراوان در مورد فضایل و مناقب اهل بیت (ع)
1- آیه دهر : خداوند متعال می فرماید :« و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا» و هم به دوستی خدا به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام می دهند و می گویند فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هم هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم . ( سوره دهر آیات 8 و 9)
2- آیه شراء : خداوند متعال می فرماید : « من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد» برخی مردانند که از جان خود در طلب رضایت خداوند در گذرند و خداوند دوست دار چنین بندگانی است ( سوره بقره آیه 27)
ابن ابی الحدید می گوید : تمام مفسرین روایت کرده اند که آیه فوق در شان علی نازل شد ، آن هم در شبی که آن حضرت در رخت خواب پیامبر (ص) آرمید .
3- آیه مباهله: خداوند متعال می فرماید :« فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا نوع ابناءنا و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» پس هر کس با تو در مقام مجادله (درباره عیسی ) برآید پس از آن که به وحی خدا بر احوال او آگاه شدی بگو که بیاید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله بر خیزیم تا دروغ گو و کافران را به لعن عذاب خدا گرفتار سازیم . ( سوره آل عمران آیه 61)
4- آیه مودت : خداوند متعال می فرماید « قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی » بگو من از اجر رسالت جز این نمی خواهم که مودت مرا در حق خویشاوندان من منظور دارید.
حاکم نیشابوری به سند خود از علی بن الحسین نقل کرده که فرمود : حسن بن علی (ع) بعد از شهادت علی (ع) خطبه ای ایراد فرمود . در آن خطبه حمد و ستایش خدا کرده . آن گاه فرمود: در این شب کسی از دنیا رحلت نمود که هیچ یک از اولین ، در عمل بر او پیشی نمی گیرد و هیچ یک از آخرین او را درک نخواهند نمود . پیامبر (ص) پرچم را به دست علی (ع) می داد و جنگ می نمود در حالی که جبرئیل طرف راستش و میکائیل طرف چپ او بودند ، و باز نمی گشت تا این که خداوند به دست او فتح و پیروزی قرار می داد و بر اهل زمین ، هیچ زرد و سفیدی (طلا و نقره ) نگذاشت ، جز ششصد درهم از زیادی عطاهایش ، که می خواست با آن خادمی را برای اهلش تهیه کند … آنگاه فرمود: ای مردم هر کس مرا می شناسد که می شناسد ، و هر کسی که مرا نمی شناسد ، پس من حسن بن علی هستم . من پسر پیامبرم ، من پسر وصی ام ، من پسر بشارت دهنده ام ، من پسر بیم دهنده هستم و من پسر دعوت کننده به سوی خدا به اذن اویم ، من پسر چراغ نور دهنده ام ، من از اهل بیتی هستم که جبرئیل بر ما نازل می شد و از نزد ما بالا می رفت من از اهل بیتی هستم که خداوند پلیدی را از آنان دور کرده و آن ها را کاملاً پاک نموده است . و من از اهل بیتی هستم که خداوند دوستی و مودت آن ها را بر هر مسلمان واجب کرده است .
عامل پنجم : وجود روایات فراوان بر امامت و ولایت اهل بیت (ع)
1- حدیث غدیر : پیامبر اکرم (ص) در غدیر خم فرمود :« من کنت مولاه فعلی مولاه» هر که من مولای اویم این علی مولای اوست
2- حدیث دوازده خلیفه : پیامبر اکرم (ص) فرمود : « یکون بعدی اثنا عشر امیراً کلهم من قریش » بعد از من دوازده خلیفه و امیر خواهد بود که همه آنان از قریش هستند.
3- حدیث ولایت: پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی (ع) فرمود: « انت ولی کل مومن بعدی » تو ولی و سرپرست هر مومنی بعد از من هستی
4- حدیث وصایت : پیامبر اکرم ( ص ) فرمود : « ان لکل نبی وصیاً و وارثاً و ان علیاً وصیي و وارثی » برای هر پیامبری ، وصی و وارثی است و همانا علی وصی و وارث من است.
5- حدیث منزلت : پیامبر اکرم (ص) فرمود « انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی » تو نزد من مانند هارون نزد موسایی ، مگر آن که بعد از من پیامبری نیست.
6- حدیث خلافت : پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی (ع) فرمود «انت اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا» تو برادر ، وصی و جانشین من در میان قومت
مي باشي، پس به سخنان او گوش داده و او را اطاعت کنید.
عامل ششم: وجود روایات فراوان درباره مرجعیت دینی اهل بیت (ع)
1- حدیث ثقلین : ترمذی از جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند که گفت :« در حجه الوداع روز عرفه رسول خدا (ص) را دیدم در حالی که بر شتر خود «قصواء» سوار بود و خطبه می خواند . شنیدم که فرمود : ای مردم من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد ، کتاب خدا و عترتم
2- حدیث « انا مدینه العلم» : حاکم نیشابوری به سند خود از جابر نقل می کند که از رسول خدا (ص) فرمود ، « انا مدینه العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیاتها من بابها» من شهر علمم و علی دروازه آن است ، هر کس که اراده کرده است شهر علم را دریابد باید از درب آن وارد شود و نیز رسول خدا (ص) فرمود :« انا دارالحکمه و علی بابها» من خانه حکمت هستم و علی درب آن است .
3- حدیث سفینه : پیامبر اکرم (ص) فرمود : « مثل اهل بیتی کسفینه نوح، من تخلف عنها زخ فی النار » مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است ، هر کس از آن تخلف کند در آتش قرار خواهد گرفت.
4- حدیث امان : حاکم نیشابوری از ابن عباس نقل می کند که پیامبر (ص) فرمود ستارگان ، امان بر اهل زمینند از غرق شدن و اهل بیت من امان این امت از اختلافند ، اگر قبیله ای از عرب با اهل بیتم مخالفت نماید بین خودشان اختلاف شده و از گروه شیطان محسوب خواهند شد.
5- حدیث « علی مع الحق » رسول خدا (ص) فرمود :« رحم الله علیاً ، اللهم ادر الحق معه حیثما دار» خدا رحمت کند علی را ، بار خدایا هر جا علی است حق را با او قرار بده.
حاکم نیشابوری از ام سلمه نقل می کند که رسول خدا (ص) فرمود « علی مع القرآن و القرآن مع علی ، لن یفرتانا حق یردا علی الحوض » علی با قرآن و قرآن با علی است این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند .
آیات و روایاتی که در شان اهل بیت (ع) ذکر شد ، نه تنها فضیلتی برای آنان محسوب می شود ، بلکه از آنجا که این فضایل انحصاری آنان است دلالت بر افضلیت و برتری آنان بر دیگران دارد ، و طبق نص عده ای از اهل سنت ؛ همچون ابن تیمیه امامت حق افضل امت است.
عامل هفتم وجود روایات فراوان درباره فضایل و مناقب اهل بیت (ع)
1- حدیث نور : پیامبر اکرم (ص) فرمود : من و علی ابی طالب نوری واحد نزد خداوند متعال بودیم ، چهار هزار سال قبل از آن که خداوند حضرت آدم را خلق کند ، بعد از خلقت آدم آن نور را به دو جزء تقسیم نمود جزئی من و جزء دیگر آن علی است .
2- حدیث «احب الخلق » امام علی (ع) کسی است که طبق نص نبوی « احب الخلق الی الله » است ترمذی به سند خود از انس بن مالک نقل می کند مرغ بریانی نزد پیامبر (ص) برد، عرض کرد : خدایا محبوب ترین خلق نزد خودت را نزد من بفرست تا با من در این غذا شرکت کند ، در این هنگام علی (ع) وارد شد و با او در غذا شرکت کرد.
3- امام علی (ع) برادر معنوی پیامبر (ص) : جابر بن عبدالله و سعید بن مسیب می گویند رسول خدا (ص) بین اصحابش عقد اخرت بست و تنها رسول خدا ، ابوبکر ، عمر و علی باقی ماندند ، آن گاه بین ابوبکر و عمر عقد اخوت بست و سپس به علی (ع) فرمود : تو برادر من و من برادر تو ام .
4- امام علی (ع) میزان ایمان و انفاق : رسول خدا (ص) فرمود : دوست ندارد علی را مگر مومن و مبغوض ندارد علی را مگر منافق .
5- امام علی (ع) و باز بودن درب خانه او به مسجد: احمد بن حنبل از زید ابن ارقم نقل می کند ، گروهی از اصحاب، درهایی را از منزلشان به مسجد باز نموده بودند ، پیامبر (ص) نقل فرمود : همه درها بسته شود ، غیر از درب خانه علی ، برخی از مردم سخنانی گفتند ، آن گاه فرمود : من درها را از جانب خود نبستم و باز نگذاشتم، بلکه مامور شدم و به ماموریتم عمل نمودم.
6- امام علی (ع) و ردّ شمس: ابوهریره می گوید: رسول خدا (ص) در حالی که سرش در دامان علی (ع) بود خوابید ، و ایشان نماز عصر را نخوانده بود که خورشید غروب کرد . پیامبر (ص) که بیدار شد برای او دعا کرد ، خورشید بازگشت ، علی (ع) نماز عصر را در وقت خود به جای آورد ، آن گاه خورشید بازگشت .
7- امام علی (ع) و ابلاغ سوره برائت : ابورافع می گوید : رسول خدا (ص) ابوبکر را برای ابلاغ سوره برائت به مکه فرستاد ، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت : سوره را یا باید خودت ابلاغ کنی یا کسی که از توست . پیامبر (ص) علی (ع) را به دنبال او فرستاد .علی (ع) بین مکه و مدینه به ابوبکر رسید ، سوره را از او گرفته و بر مردم قرائت نمود.
8- امام علی (ع) مولود کعبه: حاکم نیشابوری می گوید : در اخبار متواتر آمده است که فاطمه دختر اسد ، امیرالمومنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه- را داخل کعبه زایید.
9- امام علی (ع) و گرفتن لواء: بریده اسلمی از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود : فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند . روز بعد ابوبکر و عمر منتظر بودند که آن را صدا بزند ، ولی پیامبر (ص) علی (ع) را در حالی که درد چشم داشت صدا زد و آب دهان در چشم او مالید ، آن گاه پرچم را به دست او داد و عده ای نیز با او حرکت کردند.
10- امام علی (ع) اولین مسلمان و مومن : پیامبر (ص) به فاطمه (ع) فرمود :« انه لاول اصحابی اسلاماً » علی اولین نفر از اصحاب من است که اسلام آورد.
11- امام علی (ع) اولين نمازگزار با پیامبر (ص) : حاکم نیشابوری به سندش از امام علی (ع) نقل می کند که فرمود «عبدت الله مع رسول الله سبع سنین قبل ان يعبده احد من هذه الامه» با رسول خدا (ص) هفت سال قبل از دیگران عبادت کردم .
عامل هشتم : وجود روایات فراوان در مدح شیعه و پیروان اهل بیت (ع)
در مصادر حدیثی اهل سنت روایات بسیاری می یابیم که پیامبر اکرم (ص) پیروان اهل بیت (ع) را تحت عنوان شیعیان علی (ع) مورد مدح و ستایش قرار داده است ، اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم ، جابر ابن عبدالله انصاری می گوید : نزد رسول خدا (ص) بودیم که علی (ع) وارد شد ، پیامبر (ص) فرمود :« قسم به کسی که جانم به دست اوست همانا این علی (ع) و شیعیان او قطعاً کسانی هستند که روز قیامت به فوز بهشت و سعادت نایل خواهند شد»
امام علی (ع) فرمود : رسول خدا (ص) به من فرمود : تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود.
مفهوم شیعه در لغت
واژه شیعه از نظر لغت در دو معنا به کار رفته است .
1- موافقت و هماهنگی دو فرد یا دو گروه در عقیده یا عمل ، بدون این که یکی تابع دیگری باشد ، چنان که در لسان العرب آمده :« شیعه جماعتی را گویند که بر امری اجتماع کنند. پس هر قومی که بر امری اجتماع کنند را شیعه نامند »
این معنا در قرآن کریم نیز به کار رفته است ، چنان که از حضرت ابراهیم (ع) به عنوان شیعه حضرت نوح (ع) یاد شده است .( و ان من شیعته لابراهیم ) ( سوره صافات آیه 83)
2- متابعت و پیروی از دیگری ، در قاموس المحیط آمده است « شیعه رجل ، اتباع و انصار اوست . پیروی از عقیده و راه و رسم دیگری معمولاً با محبت و دوستی همراه است. در کاربرد واژه شیعه نیز این معنا مراد است. چنان که قرآن کریم در مورد فردی قبطي که از هواداران و پیروان حضرت موسی (ع) بود فرموده است (فاستغاثه الذی من شیعته علی الذی من عدوه) در آن حال آن شخص که شیعه موسی بود ، دادخواهی و یاری علیه دشمنی خواست .
از دو معنای یاد شده معنای دوم شناخته شده تر و معروف تر است.
مفهوم شیعه در اصطلاح
مورخان و محققان در ملل و نحل، عنوان شیعه را به طور مطلق بر شیعه دوازده امامی اطلاق می کنند که در ذیل به برخی از این کلمات اشاره می کنیم:
1- ابن خلدون می نویسد: شیعه در لغت به معنای همراه و پیرو است ، اما در عرف فقیهان و متکلمان به پیروان علی و اولاد او اطلاق می شود.
2- میر سید شریف جرجانی می نويسد : شیعه به کسانی گفته می شود که از علی (ع) پیروی نموده و امامت او را پس از رسول خدا (ص) پذیرفته اند و معتفدند که امامت از او و فرزندانش خارج نمی شود .
3- محمد فرید وجدی می نویسد : به کسانی که علی (ع) را امام دانسته و از او پیروی کرده اند و امامت را خارج از اولاد او نمی دانند شیعه اطلاق می شود . اینان معتقدند که امامت قضیه ای مصلحتی نیست تا امت به اختیار خود کسی را به عنوان امام معرفی کنند، بلکه رکن و پایه ای از ارکان دین می باشد به همین جهت باید رسول خدا به صراحت ، امام پس از خود را معرفی نماید . از معتمدات دیگر شیعه این است که آنان امامان را از گناهان کبیره و صغیره معصوم دانست و می گویند : انسان در گفتار و رفتار باید تولّي و تبرّي را رعایت کند ، مگر این که از دشمن ظلم بترسد که در آن حال می تواند تقیه نماید .
4- شیخ مفید نیز می گوید : به کسانی که از امام علی (ع) پیروی نموده و او را بر دیگر صحابه مقدّم داشته اند ، شیعه گفته مي شود . آن ها معتقدند که امام علی (ع) پس از رسول خدا (ص) به اراده خداوند متعال و وصیت پیامبر اکرم ( ص) به عنوان امام معرفی شده است .
پیامبر و دعوت به تشیع
1- ابن عساکر به سندش از جابر ابن عبدالله انصاری نقل می کند که فرمود : ما نزد پیامبر (ص) بودیم که علی (ع) وارد شد . پیامبر (ص) فرمود : قسم به کسی که جانم به دست اوست همانا این ( علی ) و پیروان و شیعیان او به طور حتم در روز قیامت به فوز خواهند رسید . در این هنگام بود که این آیه نازل شد . ( ان الذین آمنا و عملوا الصالحات و اولئک هم خیر البریه ) لذا هر گاه اصحاب پیامبر مشاهده می کردند که علی (ع) می آید می گفتند : خیر البریه آمد « مقصود تو هستی ای علی و شیعیان تو » .
2- ابن مغازلی به سندش از انس بن مالک نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود : از امتم هفتاد هزار نفر بدون حساب وارد بهشت می شوند . آن گاه به علی (ع) التفات کرده و فرمود : اینان شیعیان تواند و تو امام آنانی .
3- سمهودی به سندش از امام علی (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود : خوشا به حال سبقت گیرندگان بر عرش الهی در روز قیامت . عرض شد : ای رسول ! خدا آنان کیانند؟ فرمود : شیعیان تو ای علی و محبّین تو.
تاریخ تشیع
در بحث ظهور شیعه، به عوامل چند اشاره کرده و گفتیم که موسس شیعه خداوند متعال است ، زیرا در قرآن کریم ، علی (ع) را به عنوان ولی و سرپرست ، بعد از رسول خدا (ص) معین کرده و مردم را به پیروی از او دعوت نموده است. نه تنها علی (ع) بلکه با معرفی کردن اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان افراد معصوم ،همه را به پیروی از آن بزرگواران فرا خوانده است و در طول 23 سال بعثت پيامبر اکرم (ص) نیز مردم را به پیروی از امام علی (ع) و التزام به امامت و ولایت آن حضرت و امامت یازده امام بعد از او فرمان داده است . آیا در زمان پيامبر (ص) کسانی بوده اند که علی (ع) را به این عنوان پذیرفته و او را ولی و جانشین بعد از رسول خدا (ص) قبول کرده باشند ؟ وضعیت شیعیان و پیروان علی (ع) در طول تاریخ اسلام تا این زمان چگونه بوده است !
تشیع در عصر پیامبر (ص)
گروهی از اصحاب در زمان پیامبراكرم (ص) با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام علی (ع) و بعد از پیامبر اکرم (ص) به او اعتقاد پیدا کرده ، زعامت و امامت او را پذیرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند . این گروه از همان زمان به «شیعه علی » معروف شدند.
1- ابوحاتم رازی می گوید : اولین لقب و کلمه ای که در عهد رسول خدا ( ص) ظهور کرد کلمه شیعه بود . این کلمه، لقب چهار نفر از صحابه بوده است که عبارتند از ابوذر، سلمان ، مقداد، عمار.
2- نوبختی می گوید: همانا اولین فرقه از فرقه های اسلامی ، شیعه است و آن فرقه علی بن ابی طالب می باشد که در زمان پیامبر به شیعه علی نام گذاری شد ، و بعد از او معروف به توجه به آن حضرت و اعتقاد به امامت او بوده اند.
برنامه تشیع در زمان رسول خدا (ص)
شیعیان در زمان رسول خدا (ص) بعد از آن که از ولایت و جانشینی امام علی (ع) اطلاع یافتند درصدد تثبیت این مقاوم و ولایت از راه های مختلف برآمدند که از آن جمله است:
1- بیعت با امیرالمومنین در روز عید خدیر خم
پیامبر (ص) در روز غدیر خم خطبه ای ایراد کرد و در آن مقام و منصب علی بن ابی طالب ( ع ) را برای خلافت ابلاغ نمود ، آن گاه فرمود : من مامورم که از شما بیعت گرفته نسبت به آنچه از جانب خدا در حق علی امیرالمومنین و امامان بعد از او آورده ام از شما التزام بگیرم ، امامانی که آن ها از ذريّه من و اویند . امامان که قیام کننده بر حق می باشند و از جمله آنان مهدی است که تا روز قیامت به حق حکم خواهد کرد….
ای مردم : شما بیش از آن هستید که با یک دست با من بیعت کنید ، در حالی که خداوند عزوجل مرا امر کرده که از زبان شما نسبت به پیمانی که برای علی به عنوان امیرالمومنین و امامان بعد ا زاو گرفته ام ، اقرار بگیرم ، امامانی که از من و اویند . آنگونه که من به شما ابلاغ کردم ، این که در ذريّه من از صلب اوست . پس همه شما بگویید ، ما شنوا و مطیع و راضی و منقاد دستوراتی هستیم که از جانب پروردگار ما و تو در امر علی و امر اولاد از طلب او از امامان ، ابلاغ کردی ، با تو به قلب ها و جان ها و زبان ها و دستهایمان بیعت می کنیم و بر این امر زندگی کرده و می میریم و مبعوث می گردیم و هرگز تغییر و تبدیل نخواهم داد و شک و ریبی نخواهیم داشت و از عهد خود باز نمی گردیم و پیمانی که بسته ایم نقض نخواهیم کرد . خدا را اطاعت کرده و تو و علی امیرالمومنین و اولاد او ، امامانی که از ذريّه و صلبت بعد از حسن و حسین نام بردی اطاعت خواهیم نمود . امامانی که مقام آنها را نزد خود و پروردگار عزوجل به شما شناساندم…
مردم خطاب به حضرت علی (ع) عرض کردند : گوش فرا داده و اطاعت امر خدا و امر رسولش را به قلب ها و زبان ها و دستان خود خواهیم کرد. در این هنگام بود که مردم نزد رسول خدا و علی (ع) ازدحام کرده و با دستان خود بیعت نمودند … »
1- کار عملی در تثبیت ولایت
از جمله کارهایی که پیروان امام علی (ع) در جهت تثبیت امامت و ولایت آن حضرت انجام دادند این بود که شهادت به ولایت او را بعد از شهادت به رسالت پیامبر (ص) در اذانشان به عنوان تبریک ، نه به قصد جزئیت ، می گفتند تا از این راه هم اعتقادشان را به ولایت محکم کنند و هم به دیگران گوشزد نمایند.
شیخ عبدالله مراغی مصری نقل می کند : در زمان پیامبر (ص) سلمان فارسی در اذان و اقامه نمازش شهادت به ولایت را بعد از شهادت به رسالت می گفت. شخصی بر رسول خدا (ص) وارد شد و عرض کرد ، ای رسول خدا: چیزی شنیدم که تاکنون نشنیده بودم . پیامبر (ص) فرمود . آن چیست؟ عرض کرد سلمان در اذانش بعد از شهادت به رسالت ، شهادت به ولایت می گوید . رسول خدا (ص) فرمود : نیکی و خیر شنیده ای ».
تشیع هنگام وفات پیامبر (ص)
شیعیان هنگام وفات پیامبر ( ص) با توجه به دستورهای آن حضرت درصدد تثبیت و تنفیذ دستورات برآمدند ، از آن جمله :
1- با تاکید و اصرار پیامبر (ص) به آوردن دوات و قلم برای نوشتن وصیت ، در آن هنگام ، دسته و جماعتی بودند که اصرار به آوردن دوات و قلم داشتند تا پیامبر (ص) وصیت خود را مکتوب دارد، ولی از آنجا که طرف مقابل قوی بود نتوانستند این دستور عمل را عملی سازند.
2- بعد از آنکه پیامبر (ص) به جهت عمل نکردن به دستورش ، جمعیت را از خود دور کرد ، افرادی از شیعیان امام علی (ع) مثل مقداد و ابوذر را نزد خود نگاه داشت ، آنگاه وصیت خود را نسبت به امامان بعد از خود نزد آنان مطرح نمود .
3- هنگامی که برخی ، به جهت رسیدن به ملک و سلطنت بعد از فوت پیامبر (ص) به سقیفه بنی ساعده رفته مشغول تقسيم قدرت و تصاحب آن برای خود بودند ، در حالی که جنازه رسول خدا (ص) هنوز دفن نشده بود ، شیعیان به پیروی امامشان علی (ع) مشغول دفن رسول خدا (ص) و عزاداری برای آن حضرت بودند.
تشیع در ایام امامت امیرالمومنین (ع)
خلافت امام علی (ع) در اواخر سال 35 ه.ق شروع شد و تقریباً چهار سال و نه ماه ادامه یافت.شیعیان امیرالمومنین (ع) هنگام بیعت عمومی با آن حضرت وقت را مناسب دیدند تا یادی از ولایت امیرالمومنین (ع) کرده ، مردم را به آن مقام شامخ تذکر دهند تا اگر خواستند با آن حضرت بیعت کنند با انگیزه ای حقیقی باشد . از این رو هنگام بیعت مردم با امیرالمومنین (ع) مالک بن حارث اشتر خطاب به مردم کرده ، فرمود :« ای مردم ، این علی (ع) و وصی اوصیاء و وارث علم انبیاست ، او کسی است که بلاهای بزرگ را به جان خریده و زحمت های فراوانی در راه اسلام تحمل کرده است . و او کسی است که کتاب خدا به ایمان او شهادت داده و پیامبرش او را به بهشت رضوان بشارت داده است . کسی که تمام فضایل در او جمع شده ، و احدی از گذشتگان و اهل این زمان در سابقه و علم و فضلش شک نکرده است ….»
خزیمه بن ثابت نیز پس از بیعت با امام علی (ع) می گفت « ما کسی را برگزیدیم که رسول خدا (ص) او را برای ما برگزید»
امام علی (ع) به کوفه آمد و آن شهر را محل اقامت خود ، به عنوان پایتخت ، انتخاب نمود ، تا آن که بتواند تشیع را در عراق گسترش داده و خود را نیز به اهل عراق معرفی نماید . از طرفی کوفه منطقه ای سوق الجیشی بود ، و چون کل عراق نیز به شام نزدیک بود ، آن حضرت خواست تا علاوه بر عراق ، شام را نیز تحت نظر قرار دهد.
بعد از ورود امام علی (ع) به عراق، مردم با ملاحظه امام علی (ع) به عنوان قهرمان سیاست ، در مقابل استیلای شامیان از او حمایت کردند و مدت ها از حامیان مذهبی امام علی (ع) بودند . پس از جنگ جمل ، اصطلاح شیعه علی (ع) شامل همه کسانی می شد که از علی (ع) در مقابل عایشه حمایت می کردند . علاوه بر آن به اشخاص و گروه های غیرمذهبی که به دلایل سیاسی از علی (ع) حمایت می کردند ، لفظ شیعه اطلاق می گردید .
نصر بن مزاحم می گوید : امام علی (ع) هنگام برشمردن جنایات طلحه و زبیر فرمود : همانا پیروان طلحه و زبیر در بصره شیعیان و عاملان مرا به قتل رساندند.
در این مفهوم وسیع بود که کلمه شیعه در سند حکمیت در صفین به کار رفت . ده سال بعد ، زمانی که شیعیان شروع به تثبیت موقعیت اسمی خود کردند ، کوشش هایی برای جدایی حامیان علی (ع) صورت گرفت و بین حامیان مذهبی و غیرمذهبی وی تمایزی حاصل شد.
امام علی در طول چهار سال و نه ماه حکومت خویش ، اگر چه نتوانست جامعه اسلامی را به صورت اول خویش بازگرداند ، اما به موفقیت های مهمی دست یافت که عبارتند از :
1- معرفی کردن شخصیت واقعی رسول خدا (ص) برای مردم
2- جلوگیری از بدعت ها و تحریف های دینی در حد امکان
3- تبیین احکام فراموش شده اسلام
4- تصحیح و اصلاح احکامی که به اشتباه برای مردم تبیین شده بود
5- تبیین مقدار زیادی از معارف دینی
6- تربیت شاگردان جلیل القدر ؛ مانند اویس قرنی ، کمیل بن زیاد ، میثم تمار، رشید هجری ، و …
در عصر حکومت امام علی (ع) اگرچه فشارها و حصرهای سیاسی از شیعه برطرف شد، ولی در عوض مبتلا به جنگ های داخلی متعدد شدند و در این جنگ ها نیز با گفتار و عمل ، دست از دفاع از امیرالمومنین (ع) بر نداشتند.
شیعیان با وجود شکست در جنگ ها برای دفاع از امیرالمومنین و مقابله با مخالفین آن حضرت ، دست از دفاع عقیدتی از آن حضرت (ع) برنداشتند از جمله جنگ جمل و جنگ صفین .
شیعه واقعی کیست
ممکن است عده زیادی در مسئله اي ادعایی داشته باشند ، ولی اهل عمل نبوده ، و بر اعتقادات خود ثابت قدم نباشند .ادعا می کنند که ما متدین به فلان دین هستیم ولی به اصول و موازین آن پایبند نیستند . ادعا می کنند که اهل فلان مذهبیم ، ولی نه تنها از اصول آن مذهب خبر ندارند ، بلکه اصول آن را زیر پا می گذارند آنان را نمی توان حقیقاً از افراد دین یا مذهب خاص به حساب آورد ، اگرچه در ظاهر خود را جزء آن می دانند ، و در حقیقت سیاهی لشگري برای آن دین و مذهبند . مخالفان آن دین و مذهب نیز برای این دسته و گروه حساب خاص و مهمی باز نمی کنند ، و ازآنان خوف و هراسی ندارند و اصلاً آنان را جزء آن دین یا مذهب به حساب نمی آورند ، بلکه افراد حقیقی آن دین و یا مذهب را کسانی می دانند که بر اصول خود پایبند بوده ، و حاضرند در این راه جان و مال خود نیز بگذرند.
در رابطه با مذهب تشیع و شیعیان نیز همین را می گوییم ، به این معنا که اگرچه خیلی ها ممکن است ادعا کنند ما شیعیان علی (ع) و اهل بیت پیامبریم ، ولی این ادعا تنها زبان و لفظ تجاوز نکرده و به قلب آنها ننشسته است ، به مبانی و اصول تشیع پا برجا و پایبند نیستند. نمی توان تشیع و شیعه عقیدتی را به حساب آنها تمام کرد . شیعه حقیقی و عقیدتی کسی است که نه تنها امام كُش نیست بلکه جانش را فدای امام خود می کند ، همانگونه که در روز عاشورا تعداد زیادی از آنان که از حرکت امام حسین (ع) و قیام او اطلاع پیدا کردند ، نهایت فداکاری را کرده و خود را به امامشان رساندند و جان خود را عاشقانه در راه او در طَبَق اخلاص گذاردند و به شهادت رسیدند.
همین سوال و اشکال را می توان از خود سوال کنندگان و اشکال کنندگان پرسید: آیا تمام کسانی که در کشورهای اسلامی ادعای مسلمانی دارند حقیقتاً مسلمانند؟ همه آنان به اصول و مبانی اسلام پایبند هستند ؟ يا این که نه تنها این چنین نیستند ، بلکه در راه محو و نابودی اسلام قدم بر می دارند ، و برای استکبار جهانی خدمت می کنند؟ آیا کسانی که در جوامع و کشورهای اسلامی نیستند که عبد ذلیل و خدمتکار کافران و استعمارگران بر علیه اسلام و مسلمین هستند ؟ شما قطعاً آنان را مسلمان واقعی نمی دانید ، بلکه آنها تنها اسمی از اسلام را بر خود نهاده اند. در مورد شیعیان نیز ممکن است برخی این چنین باشند که با نام گذاری خود به شیعه عقیدتی ، عمل کننده به اعتقادات خود نبوده ، و بر اصول و مبانی پابرجا و پایبند نباشند.
استاد شیخ علی آل محسن می گوید « این که برخی می گویند شیعیان قاتلان حسین اند در کلامشان تناقض آشکار است ؛ زیرا شیعه امام حسین (ع) به کسی اطلاق می شود که از یاران و متابعان و دوستداران او باشد ، چگونه ممکن است بین این معنا و جنگ و کشتن جمع شود ؟ آیا شیعه امام کش می شود ؟ بر فرض تسلیم که قاتلان امام حسین (ع) از شیعیان بودند ، ولی با این عملشان به طور قطع از تشیع خارج
می شوند)) .
سید محسن امین عاملی در جواب این شبهه می نویسد :« پناه بر خدا، این که شیعیان واقعی قاتلان امام حسین (ع) باشند ، کسانی که او را به شهادت رساندند برخی اهل طمع بودند که به دین کاری نداشتند ، و برخی دیگر انسان هایی پست و شرور بودند ، و بعضی هم پیروان روسای خود بودند که حب دنیا آنان را به این جنایات بزرگ وادار ساخت . و از شیعیان و محبان حضرت هیج کس در قتال با او شرکت ننمود.
اما شیعیان مخلص و حقیقی او همگی از انصار و یاران او بودند، و تا آخر او را همراهی کرده ، در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند . آنها با تمام کوشش خود و تا آخرین ساعت از حیات خود دست از یاری او برنداشتند ، بسیاری از آنان نیز تمکن یاری و نصرت از حضرت را نداشتند تا در رکاب او جانفشانی کنند . یا این که نمی دانستند كه کار به اینجا ختم می شود و امام (ع) را به شهادت می رسانند. و برخی نیز خود را به خطر انداخته و حصاری را که ابن زیاد بر دور کوفه کشیده بود پاره کرده، خود را به آب و آتش زده تا به هر نحو ممکن به حضرت ملحق شوند . اما این که یکی از شیعیان و محبان آن حضرت در قتل او شرکت کرده، باشد این مطلبی است که هرگز در خارج واقع نشده است…….»
تشیع در عصر امام مهدی (عج)
برخی از شیعیان قم ، (بی خبر از رحلت امام عسکری(ع)) برای پرداخت وجوه خویش به سامرا رفتند . کسانی آنها را به پیش «جعفر» بردند. قمی ها ، نخست در پی امتحان «جعفر» برآمدند . بدین منظور از وی پرسیدند : آیا از مبلغی که آوردیم اطلاع داری ؟ جعفر گفت : تنها خدا از غیب اطلاع دارد . در نتیجه قمی ها از پرداخت پول به وی خودداری نمودند . در آن هنگام شخص آنها را به خانه ای هدایت کرد و در آنجا پس از آن که مبلغ وجوهات به آنها گفته شد. پول را به شخصي که درست گفته بود ، تحویل دادند .
جعفر این موضوع را به معتمد گزارش دادند ، به دستور او ، خانه امام و حتی خانه های همسایگان آن حضرت تفتیش مجدد شد.
حساسیت شدید دستگاه خلافت و تحریکات جعفر برای کنترل امام دوازدهم (ع) بود و علاوه بر آن در صورت عدم دسترسی به آن حضرت ، دست کم می توانستند اعلام کنند که امام حسن عسکری (ع) فرزند نداشته است. احضار افراد موثق در منزل امام نیز برای این بود تا ادعای خود در این باره رنگ حقیقت داده و شیعیان را دچار حیرت و سردرگمی سازند.
بر اساس طرح پبش بینی شده ، مساله ولادت آن حضرت ، از چشم مردم و حتی بیشتر شیعیان به دور ماند.
فقط برخی از شیعیان مورد اعتماد و عده ای از وکلای امام حسن عسکری (ع) و کسانی که در خانه امام (ع) مشغول خدمت بودند ، از ولادت حضرت باخبر شدند. شیخ مفید از تعدادی اصحاب و خادمان و یاران نزدیک امام عسکری (ع) روایت کرده است که آنان موفق به دیدار امام زمان (ع) شده اند .
محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر ، حکیمه خاتون (دختر امام جواد (ع)) ، ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابو نصر طریف (خدمتگزار امام) از آن جمله بودند.
به این ترتیب امام حسن عسکری (ع) فرزند خود را به برخی نشان داد و ایشان را جانشین خویش معرفی نمود .
شیخ کلینی از «ضوء بن عجلی» روایت کرده است که مردی ایرانی از اهالی فارس، به او گفته بود :« به منظور خدمت برای امام عسکری (ع) به سامرا رفتم خود را به عنوان مسئول خرید خانه پذیرفت . روزی حضرت عسکری (ع) فرزند خود را به من نشان داد و فرمود «هذا صاحبکم» وی اظهار می کند که دیگر پس از آن تا رحلت امام ، آن کودک را ندیده است . او می افزاید : «د رزمانی که وی آن حضرت را دید حدود دو سال سن داشته است. »
شاید پراهمیت ترین دیدار اصحاب و شیعیان امام عسکری (ع) با حضرت بقیه الله ، زمانی بود که «محمد بن عثمان عمروی» از وکلای خاص امام زمان (ع) ، همراه با چهل نفر دیگر در خدمت امام بودند . آن حضرت فرزند خود را به آنان نشان داد .
گسترش تشیع در ایران
با تاملی در تاریخ ایران پی می بریم که گرایش ایرانیان به تشیع از چند جهت و طریق بوده است
1- از آنجا که در فتوحات عصر خلفا برخی از شیعیان امام علی بن ابی طالب (ع) به جهت مصالحی در آنها شرکت می کردند ، لذا بعد از فتح کشورها و شهرها اعتقادات خود از جمله ولایت اهل بیت (ع) را به آنان منتقل می نمودند.
2- عده ای نیز به جهت همدردی که با شیعیان مظلوم و در راس آنان امامان داشتند تشیع را در اختیار نمودند ؛ زیرا انسان فطرتاً میل به همدردی و گرایش به مظلوم دارد و این خود عامل اساسی برای نفوذ شیعه د رمیان مردم ایران بوده است.
دکتر جوزف فرانسوی در تحقیقي تحت عنوان «شیعه و ترقییات معیر العقول» می نویسد «… و از جمله امور طبیعی که موید فرقه شیعه شده و توانسته است تا در قلب دیگر فرقه ها تاثیر بگذارد ، مساله اظهار مظلومیت بزرگان دینتان است.
و این مساله از امور طبیعی به شمار می آید ؛ زیرا طبع هر کس به نصرت و یاری مظلوم کشش دارد و دوست دارد ضعیف بر قوی غلبه یابد و لذا طبیعت بشر به ضعیف متمایل است…. »
3- عده ای دیگر تشیع را از طریق مقابله و معاشرت با شیعیان که به ایران سفر کرده بودند فرا گرفتند ؛ زیرا شیعه به این نتیجه رسیده بود که اگر بخواهد به حیات معنوی خود ادامه دهد باید فرهنگ و مذب خود را گسترش داده و در قلوب مردم نفوذ کند ، و در بین مردم و حکومت ها جا افتاده و موقعیت خود را حفظ و تثبیت نمايند.
4- گروه بسیاری نیز بعد از آن که دولت شیعی صفوی در ایران تاسیس شد ، رسماً اعلان تشیع کرده و لذا این مذهب به طور رسمی در ایران گسترش چشمگیری پیدا کرد .
عوامل نفوذ و گسترش تشیع
عوامل چند در نفوذ و گسترش تشیع در سرزمین های مختلف، محبوبیت علویان می باشد. این مساله در میان مردم عراق ، علاوه بر جنبه دوستی اهل بیت ، جنبه سیاسی نیز داشت.
اهالی کوفه ، علویان را که پیشینه ای از حکومت حضرت علی (ع) داشتند ، لایق رهبری دیدند . علاقه مردم به اهل بیت ، با توجه به گفته های پیامبر (ص) امری طیبعی به نظر می رسد ، به تعبیر دیگر وقتی مردم می شنیدند، پیامبر (ص) اهل بیت را معرفی کرده است ، به سوی ائمه گرایش پیدا می کردند . محبت علویان در طول تاریخ اسلام ، ذره ای کاهش نیافت . هر زمان که یک علوی در یک نقطه ای قیام کرد ، مرد گرد او جمع مي شوند . می دانیم ((صاحب الزنج )) برای نفوذ در میان زنگیان ، خود را علوی معرفی کرد.
عبدالله محض می گفت :« همه مردم علاقه داشتند تا از علویان باشند ، ولی هیچ یک از علویان آرزو نکردند که ا زدیگران باشند »
صفات شیعه
برخی ادعا می کنند که ما شیعه امام علی (ع) و امام جعفر صادق (ع) هستیم ولی در عمل از آن حضرات چندان پیروی نمی کنند و تنها به حرف دل خوش کرده اند مخالفان از ادیان و مذاهب دیگر هنگامی که به اعمال مدعیان تشیع نگاه می کنند به تشیع بدبین شده و از ان اعلان تنفر می نمايند. خیال می کنند که تشیع همین اعمالی است که در اشخاص مدعیان آن تبلور یافته است ، در حالی که این چنین نیست ، شیعه آنگونه که امامهای شیعه فرموده اند ، خصوصیات و صفاتی دارد که برخی از آنان در اصل مسلمان بودن او دخیل بوده و برخی نیز دلالت بر کمال دارد . شیعه واقعي و کامل کسی است که در تمام صفات حسنه ، و بارز و نمونه باشد . در این بخش به ذکر صفات و خصوصیاتی که در کلمات اهل بیت (ع) برای شیعیانشان آمده می پردازیم.
امام صادق (ع) فرمودند : «شیعیان ما اهل ورع و کوشش و اهل وفا و امانتداری و اهل زهد و عبادتند. شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز می خوانند (یعنی غیر از نمازهای واجب، نوافل را نیز انجام می دهند ) . آنها شب را به عبادت پرداخته و روزها را روزه دارند. زکات اموال خود را می پردازند و حج را به جا آورده و از هر کار حرامی پرهیز می کنند» .
و نیز فرمود :« شیعیان ما کسانی هستند که پیشتاز در کارهای خوب بوده و از کارهای قبیح خودداری می نمایند ، کارهای زیبا را آشکار کرده و نسبت به امر جلیل سرعت می نمایند ، و این به جهت رغبت به رحمت جلیل است ، این چنین شخصی که از ما است ، به سوی ما منسوب بوده و با ما است و هر کجا که ما هستیم » .
امام باقر (ع) فرمود : «شیعیان ما فقط کسانی هستند که خدا ترس بوده و او را اطاعت کنند . آنان معروف به تواضع و خشوع و کثرث یاد خدایند»
امام صادق (ع) فرمود » همانا شیعه علی کسی است که شکم و فرج او عفیف بوده و در جهاد ثابت قدم باشد تنها برای خالقش کار کند و امید ثواب او را داشته و از عقاب او خائف باشد . هر گاه چنین اشخاصی را دیدی آنها شیعه جعفرند» .
امام علی (ع) فرمود «شیعیان ما کسانی هستند که در راه ولایت ما از خود بذل و بخشش نشان می دهند ، و در راه مودت ما همدیگر را دوست دارند. به جهت زنده نگه داشتن امر به زیارت یکدیگر می روند در حال غضب به کسی ظلم نمی کنند و در صورت رضا اسراف نمی نمايند . برای همسایگان خود مایه برکتند ، و با کسانی که معاشرت می کنند پیام آوران صلح و صفا و صمیمیتند. ))
امام صادق (ع) فرمود : (( اگر شیعیان ما استقامت می کردند ملائکه با آنها مصافحه می کردند و ابرها بر سرشان سایه می افکند، و در روز تحت اشراق انوار الهی بوده و از بالای سرشان و از زیر پاهایشان متنعّم به نعمت های خداوند بودند، و از خداوند هر چیزی را که سوال و خواهش می کردند به آنها عطا می نمود.
زید شحّام می گوید :امام صادق (ع) به من فرمود : « به هر کس از شما که مطیع من است و از من دستور می گیرد ، سلام برسان . من شما را به تقوای خداوند عزوجل و ورع در دینتان و کوشش برای خدا و صدق گفتار و ادای امانت و سجده طولانی و معاشرت خوب با همسایگان دعوت می نمایم . محمد (ص) برای این امور به سوی مردم فرستاده شد . کسانی که شما را امین خود دانسته و چیزی را نزد شما به امانت گذارده اند، حق امانت را رعایت کنید چه خوب باشد و چه بد ؛ زیرا رسول خدا (ص) همیشه امر می نمود به ادای نخ و پارچه خیاطی شده . از عشیره خود صله رحم نمایید ، و در تشییع جنازه آنها حاضر شوید . مریض های آنها را عیادت کنید و حقوق آنان را بپردازید . هر یک از شما که در این خود ورع داشته و راستگو بوده و دارای امانت نماید و با مردم خوشرفتار باشد ، گفته می شود این شیعه جعفری است ، این امر خشنود ساخته و گفته می شود این ادب جعفری است به خدا سوگند هر آینه حدیث گفت مرا پدرم همانا شخصی از شیعیان علی در میان قبیله خود زینت آنان است، از همه بهتر امانت دار بوده و به جا آورنده حقوق و راستگوترین مردم در گفتار است . وصیت های مردم و امانت های آنان نزد اوست . در بین عشیره از او سوال می شود و می گویند : چه کسی مثل فلانی است ؟ او از همه بهتر امانتدار بوده و از همه راستگو تر در گفتار است )).
این ها شیعه واقعی نیستند؟!
امام صادق (ع) فرمود :« از شیعیان ما نیست کسی که به زبان خود چیزی بگوید ولی در اعمال و آثار به ما مخالفت کند » و نیز فرمود : « ای شیعیان آل محمد ! از ما نیست کسی که هنگام غضب خود را حفظ نکند ، و با کسی همنشین مي شود خوش زبان نبوده و با او مدارا ننماید و با کسی که تقاضای صلح کرده مصالحه نکند»
وظیفه شیعه در معاشرت با مردم
امام صادق (ع) فرمود :« ای جماعت شیعه ! شما به ما منسوب هستید، زینت ما باشید ، کاری نکنید که مردم با رفتار شما به ما بدبین شوند» . و نیز فرمود : « خدا رحمت کند بنده ای را که ما را نزد مردم محبوب گرداند و باعث دشمنی مردم با ما نشود . به خدا سوگند اگر مردم محاسن کلمات ما را ببینند از هر چه عزیزتر خواهند شد و هرگز کسي نمی تواند به آنها دسترسی پیدا کند ». و نیز فرمود : « ای عبدالاعلی …..سلام و رحمت خدا را بر شیعیان ما برسان و به آنها از قول من بگو : خدا رحمت کند بنده ای را که محبت مردم را به سوی خود و ما بکشاند و به این که معروف را بر آنها ظاهر کرده و منکر را از آنان دور نمایند)).
امام هادی (ع) فرمود: «تقوا پیشه کنید و زینت ما باشید نه مایه بی آبرویی ، هر دوستی و مودت را به سوی ما بکشید و از ما هر قبیحی را دفع نمایید)).
مفهوم تشیع
جوهری در «صحاح اللغه» می گوید : تشیع عبارت است از مشایعت یعنی پیروی نمودن ، یاری کردن ، ولایت کسی را داشتن» .
تشیع در اصطلاح از نگرشی برخاسته است که امامت را منصبي الهی دانسته و معتقد است که انتخاب امام به وسیله نص و از جانب خداوند صورت می گیرد . در این راستا پیامبر گرامی اسلام (ص) به پیروی از این سنت الهی که در میان انبیای گذشته نیز وجود داشته ، به امر خداوند ، امامان و اوصیای بعد از خود را معرفی کرده است . این بزرگواران که اول آنها علی بن ابی طالب ( ع ) و آخر آنها حضرت مهدی (ع) است هم در زمینه مرجعیت دینی و هم در بحث ولایت و حاکمیت و رهبری جامعه، امام و مقتدای مردم بعد از رسول خدایند.
مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه می گوید : «تشیع عبارت است از ایمان به وجود نص از جانب پیامبر (ص) بر امامت حضرت علی (ع) و خلافت او ، بدون اینکه در حق او و فرزندانش غلو شده باشد» .
خداوند متعال می فرماید :« خداوند به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده است که آنها را قطعاً خلیفه در زمین خواهد کرد. همانگونه که پيشينیان را خلافت بر روی زمین بخشید ، و دین پسندیده برپا خواهد کرد ، و خوف آنها را به امنیت مبدل می کند ، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت ، و کسانی که بعد از آن کافر شوند فاسقند» .
در این آیه خداوند می فرماید : وعده ما این است که دین پسندیده را بر پا خواهیم کرد. این دین پسندیده کدام دین است؟ همان دینی است که در آیه «اکمال» به آن اشاره کرده است . در آنجا فرمود: امروز برای شما راضی شدم به اسلام که دین شما باشد . یعنی روزی که حضرت علی بن ابی طالب (ع) به امامت و خلافت رسید . پس معنای آیه این است که دین با ولایت ، مرضی و مورد پسند خداوند است نه دین بی ولایت حضرت علی (ع) ، و تشیع یعنی اعتقاد به امامت و ولایت امیرالمومنین (ع) بعد از رسول خدا (ص) و ولایت یازده امام معصوم از ذريّه او ، و همین دین یعنی دین با ولایت ، اسلام همراه با امامت اهل بیت، مورد وعده الهی است که در عصر ظهور پیاده خواهد شد، زیرا که مورد پسند و رضایت خداوند است.
شیعه جعفری
در این عصر شیعه دوازده امامی به شیعه جعفری معروف شده است. و این بدان جهت است که مذهب شیعه در فروع همان مذهب امام جعفر صادق (ع) می باشد به اعتبار این که بیشتر تعلیمات تشیع از آن حضرت اخذ شده است ، گرچه اعتبار روایات حضرت صادق (ع) در فروع فقه از دیگر امامان بیشتر است لذا مذهب شیعه را مذهب جعفری نامیده اند.
سرّ این مطلب آن است که عصر حضرت صادق (ع) در آخر حکومت اموی بود . هنگامی که آن حکومت رو به ضعف گرویده و در اوائل عصر دولت عباسی قرار داشت . آنان در ابتدای حکومتشان تعصب شدید به خرج ندادند ؛ زیرا دولتشان هاشمی بود ، لذا اهل بیت در آن ایام از آزادی نسبی برخوردار بودند و بدین جهت توانستند در نشر دین و مذهب کوشش فراوانی داشته باشند . ولی در عصر منصور و هارون الرشید و امثال آن دو از پادشاهان ظالم ، راویان از اهل بیت (ع) تقلیل یافت و این به جهت فشارهای سیاسی و خوف شدیدی بود که بر اصحاب امامان وارد می شد.