امروزه جايگاه تكنولوژي در سازمانها و حتي در ردههاي بالاي مديريتي كشورها به حدي ارتقا يافته است كه روساي جمهور نيز براي خود مشاور تكنولوژي انتخاب ميكنند. مثلا در مورد اوباما بحثهاي گوناگوني در باره انتخاب اين مشاور صورت گرفت. البته در ايران هنوز فردي بهعنوان مشاور تكنولوژي رئيسجمهور منصوب نشده است و معاون علمي و فناوري رئيسجمهور همزمان هر دو نقش را ايفا ميكند. درخصوص سازمانها و دستگاههاي مختلف نيز بايد اذعان كرد كه سرعت پيشرفت تكنولوژي در عرصههاي گوناگون بسيار زياد است و استفاده از تكنولوژي و دستاوردهاي آن كمك شاياني به رسيدن به اهداف تعيين شده ميكند. استفاده از تكنولوژيهاي روز هرچند بارمالي زيادي براي سازمانها همراه دارد اما كيفيت و سرعت دريافت نتيجه، توجيهگر اين بار مالي است.
سازمانهاي اجرايي سعي دارند با بهرهبرداري از تكنولوژيهاي روز، به كيفيت و سرعت بالاتري در رسيدن به اهداف خود دست يابند. بيشتر سازمانها و نهادهاي اجرايي از مديراني تشكيل يافتهاند كه هريك در شاخه تخصصي خود فعاليت دارند كه همگي با نام مديران ارشد آن سازمان شناخته ميشوند.مدير اجرايي كه به اختصار CEO (chief executive (officer ناميده ميشود در واقع بالاترين مدير هرسازمان اجرايي است كه ديگر مديران ارشد را هدايت ميكند. بعد از CEO بالاترين رتبه از نظر اهميت كار مربوط به
CFO )Chief Financial Officer) يا مدير ارشد مالي است كه موتور حركتدهنده هر سازماني به حساب ميآيد. CTOها (Chief Technology (Officer مديران ارشد تكنولوژي هستند كه در رتبه بعدي اهميت در يك سازمان اجرايي قرار دارند.
CTOها يا مديران ارشد تكنولوژي كه به تازگي جايگاه خود را در ميان ساختار سازمانهاي اجرايي پيدا كردهاند حاصل رشد تكنولوژي و مشاهده نتايج استفاده از آن است. در يك جمله CTO يك شغل اجرايي است كه با تكنولوژي و علم مواجه است. CTO وظيفه جابهجايي سرمايه مادي، معنوي، سياستها و پيشرفت در تكنولوژي براي توسعه و موفقيت در كسب و كار يك نهاد يا سازمان اجرايي را برعهده دارد.مديران ارشد تكنولوژي وظيفه يكپارچهسازي فعاليتهاي تكنولوژي محور، با استراتژي كلي سازمان خود را دارند كه نيازمند برقراري روابط خاصي است؛ روابطي مؤثر و پربار با افراد كليدي شركت، افرادي چون مديرعامل، اعضاي هيئتمديره، دانشمندان برتر، مديران آزمايشگاههاي تحقيقاتي و رهبران بازاريابي.
ضرورت حضور مديران ارشد تكنولوژي در سازمانهاي اجرايي وقتي بيشتر احساس ميشود كه پي ببريم بهكارگيري تكنولوژي روز بدون مديريت، گاه با نتايج مثبت همراه نيست و ممكن است وقفههاي طولاني مدت در روند حركتي يك واحد اجرايي ايجاد كند.
در كنار لزوم مديريت تكنولوژي بهكارگرفته شده در سازمانها، بحث مهمتر انتخاب تكنولوژي مناسب است چراكه انتخاب نادرست تكنولوژي علاوه بر وقت، هزينه سازمانها را نيز تلف خواهد كرد.
مديران ارشد تكنولوژي كه با بحثهاي فني آشنا هستند و توانايي مديريت بهكارگيري تكنولوژي مناسب را براي رسيدن به اهداف شركت دارند به خوبي از فرايند و روند طي شده در سازمان خود از نظر نوع و چگونگي بهكارگيري تكنولوژي آگاهي دارند. بنابراين حضور CTO در يك سازمان اجرايي كيفيت و سرعت بالاتري را به سازمان در جهت نيل به اهداف خود ميبخشد.با توضيحات ارائه شده بهنظر ميرسد كه جايگاه CTO بايد به نوعي جايگاهي رسمي در يك سازمان اجرايي باشد تا به نتيجه دلخواه دستيابيم، اما اينطور نيست. حضور CTOها در سازمانهاي اجرايي حتي بهعنوان مشاور ميتواند اثرات مثبت خود را در نتيجه به دست آمده داشته باشد.
سازمانها و نهادهاي اجرايي ميتوانند از طريق مشورت از مشاوران تكنولوژي خود كه همان مديران ارشد تكنولوژي هستند در راه رسيدن به اهداف خود گام بردارند؛ مديراني كه گاه با ارائه يك مشاوره، روند حركتي مناسبي را به مجموعه خود ميبخشند. بنابراين ظهور تكنولوژي و ضرورت استفاده بهينه آن، ما را ترغيب خواهد كرد تا با اختصاص بخشي از ساختار سازماني خود به مديران ارشد تكنولوژي با كيفيت و سرعت بيشتري به سوي اهداف خود حركت كنيم. سؤال اساسي اين است كه آيا در ايران مديران تكنولوژي شناخته شده هستند؟