نویسنده: امير علي حسنلو
مقدمه: مدیریت در هر مجموعه ، امنیت و آرامش را بسیار سهل و ممکن می نماید تا موقع بحران وقتی بحران در جامعه،اندیشه،ویا به گروهی که طرفدار اندیشه خاص می باشند، حاکم شد. برای برون رفت ازاین بحران مدیری بسیار کار آزموده می طلبد تا از این شرایط به سلامت عبور کرد؛ خصوصاً مجموعه ای گرفتار بحران جمعی باشند که حامل پیام بزرگی برای تمام انسانها هستند، درست مثل پیامبران الهی که وظیفه ای بسیار خطیر از طرف خداوند عهده دار بودند.
پیام آوران کربلا برای انسانها، پیام آزادی از قید طواغیت و فراعین، و پیام عزت و آزادگی، و پیام شهادت با عزت در مقابل زندگی ذلت و خفت بار، وپیام پیروزی خون بر شمشیر را آوردند، در بحرانی ترین لحظه ها این پیامها به بهترین ورساترین فریادها بر گوش تمام اهل تاریخ طنین انداز شد، و صدای کیست مرا یاری کند؟ را آزادگان و شرافتمندان تاریخ انسانیت لبیک گفته وخواهند گفت؛ وبدین سبب هرگز هیچ زور و سلطه ای را از مستکبران پذیرا نخواهند شد! اما امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و عمه اش زینب ـ سلام الله علیها ـ و اهل بیت امام حسین- علیه السلام- در بحران بی نظیر تاریخ بشریت این پیام ها را به انسانیت رسانده اند .
مدیریت چنین بحرانی با درایتی امکان پذیر است که صبر و سعه صدر و شجاعت پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، ایوب، موسی، عیسی و محمد و… ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ در او متجلی ونمایان باشد، امام سجادـ علیه السّلام ـ به راستی وارث انبیای الهی است که دین الهی را از بحرانی ترین لحظه های تاریخ به سلامت گذراند وحیات انسانیت و انسان را که رمز قیام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پیوند داد و برای همیشه تاریخ زنده ماند. بدون تردید اگر مدیری همچون امام سجاد-علیه اسلام-پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ وجود نداشت طغیان گران و مستکبران پیروز تاریخ بودند و هیچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهای زمانه قدرت نفس کشیدن نداشت، امام حسین ـ علیه السّلام ـ با فدا کردن خود این درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ علیه السّلام ـتدریس کرد و ایشان هم در مدرسه السیاره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترین واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از این روی بود که انسانیت آموخت که مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران برای مظلوم پیروزی و برای ظالم خفت و خواری در پی دارد.
امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ مشهور به زین العابدین و سجاد، با انواع بحرانها و تدابیر از نزدیك آشنایی داشت و با مشكلات بسیاری كه در دوره حیاتش با جد و عمو و پدرش ـ علیهم السّلام ـ برای جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزدیك میشناخت و با جریانهای سیاسی و اجتماعی مدینه و كوفه و جهان اسلام آشنا بود.
آن حضرت در حادثه عاشورای سال 61 (ه.ق)حدوداً 23 سال سن داشته[1] و دارای همسر و فرزندانی بوده است. تمام قضایای تاریخ و وقایع شهر مدینه و حركت امام حسین و پیش از آن صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ و برخورد معاویه با شیعیان همه برای آن حضرت شناخته شده است. در جمع كاروان امام كه از مدینه به سوی مكه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مكه به سوی كوفه حركت میكند و در مسیر راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات میكند.[2] و خطبههای فراوانی ایراد فرموده[3] و اهداف و غایت قیام را نیز تبیین وظایف اهلبیت پس از شهادت خود را ترسیم و صریحاً فرمود فرزندم علی پس از من امام واجب الاطاعه است به اهلبیت خود فرمود كه از او اطاعت كنید.[4] امام در آخرین لحظهها تمام آنچه را كه برای امامت نیاز است برای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ سپرد. بنابراین راهی كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ با درایت كامل آغاز كرد و مدیریت نمود، راه پایدار و مستمر بود كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید آن را ادامه بدهد. این قضیه از ابتدای راه روشن بود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای استمرار و رهبری نهضت بزرگ كاملاً آماده بود و از قبل برنامههایی كه پدر بزرگوارش ترتیب داده بود همه را میشناخت و مو به مو اجرا میكرد، در تأسیس نهضت عاشورا مدیریت بسیار قوی از سوی امام حسین اعمال شد بگونهای كه تعداد سپاه امام و اعضای آن همه افراد خاص بودند، اخلاصی كه امام در راه خدا داشت این اخلاص با مدیریت امام در تك تك اعضای سپاه امام از كودك تا پیرترین عضو مشاهده میشود، این یك مدیریت معنوی بینظیر است، اخلاصی كه امام دارد، حبیب دارد و سرباز خردسال امام نیز دارد[5] و با بیزبانی این اخلاص متجلی میشود، نظمی كه در نهضت عاشورا و اداره این نهضت دیده میشود با انسجام و وحدت در كمتر مجموعهای یافت میشود و همین نظم در مدیریت بود كه گروه اندك با سپاه عظیم وقتی روبرو شدند خود را نباختند، استواری و ایمان راسخ در تك تك اعضای سپاه امام واقعاً بینظیر و یك الگوی كامل برای نهضتهای الهی و اسلامی است. سپاه دشمن از وضع امام و روحیه آن حضرت در روز عاشورا وقتی كه تنها مانده بود چنین گزارش میدهند: هرگز او را با تنهاییاش شكست پذیر ندیدیم با اینكه تمام یارانش در خون غلتیده بودند[6] هر چه بلا بیشتر میشد چهرهاش نورانیتر میشد وقتی شب عاشورا امام با تك تك یاران خود صحبت كرد و فرمود شما آزاد هستید بروید، زهیر بن قین برخاست و عرض كرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه كنند دست از یاری تو برنمیدارم. همین زهیر چند روز پیش از این دوست نداشت در مجاورت خیام امام خیمه بزند و از آن حضرت دوری میكرد اما درایت و مدیریت امام از همان زهیر بن قین مردی ساخته كه چنین عاشقانه در راه او اظهار محبت میكند، شیخ مفید مینویسد: همه یاران آن حضرت چنین گفتند[7] امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: در این شب (عاشورا) من مریض بودم عمهام زینب از من پرستاری میكرد پدرم در گوشهای نشسته بود و شمشیر خود را اصلاح و این شعر را زمزمه میكرد: یاد هر اف لك من خلیل كم لك بالاشراق والاصیل (ای روزگار دوستیت پایدار نیست با دوست غیر دشمنیت هیچ گار نیست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساكت شدم ولی عمهام زینب بیقراری نمود پدرم او را دلداری و توصیه به صبر نمود.[8]
امام خواهران و سایر اعضای اهلبیت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[9] پس از این توصیه هیچ یك از آنها بیتابی نكردند و عمل دون شأن از آنها دیده نشد[10]. از حر بن ریاحی كه فرمانده اولین دسته از سپاه كوفه بود كه برای دستگیری امام مأموریت داشت، مدیریت و برخورد شایسته امام، او را به اندیشه واداشت، امام با رفتار خود كه از دشمن با گشاده رویی و با آب پذیرایی كرد و سعی نمود آنها را به راه روشن هدایت نماید، حر پس از تفكر به خیل كاروان امام پیوست. بنابراین نقش مدیریت در نهضت عاشورا و تأسیس آن مكتب بینظیر، كاملاً برجسته است، مدیریت امام مجموعهای منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد كه اساس یك نهضت است. همه در پیروی از پیشوای خود یك دل بودند و همه پیمان جان بسته بودند كه با همان هدف تا پای جان از او دفاع كننإ یكی از یاران امام سینه خود را سپر امام كرد تا امام نماز را بپا دارد. مدیریت امام انسانساز بود و نهضت عاشورا بر پایه این مدیریت تأسیس شد.
1. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و استمرار مدیریت در شرایط بحران
امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای ادامه نهضت خود چنانكه در تأسیس، مدیریت شایستهای اعمال كرد ضروری است كه برای استمرار و پایداری و انتقال آثار و حفظ آنها و تبیین و بازگو كردن بدون تحریف آن نیاز به مدیری است كه در شرایط بحرانی پس از تأسیس آن را صیانت و اداره كند و از آن پاسداری نماید مدیری كه مؤسس نهضت بود شخصیتی چون امام حسین تربیت یافته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود مدیری كه بتواند از بحرانیترین شرایط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پیامهای آن به آیندگان منتقل كند چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
1. 1. ویژگیهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و كاركرد آن در مدیریت بحران
مدیر هر مجموعه و هر اندیشهای بایستی ویژگیهای ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غایی و عالی با بهترین روشها هدایت كند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با درایتی كه از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن كننده شخصیت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در كربلا دارای پیام است به این جهت كه امام و تنها معصوم پس از امام حسین و كسی كه باید نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتیجه برسد در این مجموعه باشد، چنانكه خواهران امام بعنوان اعضای اردوی مرحله بعد بودند در این مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسین دو گروه با دو وظیفه خاص نقش آفریدند.
1. گروه اول (امام و یاران شهیدش)
این گروه تأسیس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از اسلام غیر ناب كه سازشكاران و قدرت طلبان و خلفای اموی و عباسی و… مدعی آن بودند متمایز كردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا كردند.[1] . همان، ص 13.
[2] . محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ از مدینه تا كربلا، ص 32.
[3] . ر. ك: همان كتاب (نجمی).
[4] . فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ص 223.
[5] . وقتی عبداله بن حسن كودك خردسال را میبیند عمویش تنها مانده از خیام به سوی عمو میرود تا از او دفاع كند، در همانجا شهید شده. ابی مخنف، مقتل، ص 249، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 58 (طبع نجف).
[6] . مفید، همان، ص 111.
[7] . همان، ص 93.
[8] . همان، ص 94.
[9] . بلاذری انساب الاشراف، ج 3، ص 185 و ابن طاوس ، ص 91.
[10] . شیخ مفید، همان، ص 94.
مدیریت چنین بحرانی با درایتی امکان پذیر است که صبر و سعه صدر و شجاعت پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، ایوب، موسی، عیسی و محمد و… ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ در او متجلی ونمایان باشد، امام سجادـ علیه السّلام ـ به راستی وارث انبیای الهی است که دین الهی را از بحرانی ترین لحظه های تاریخ به سلامت گذراند وحیات انسانیت و انسان را که رمز قیام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پیوند داد و برای همیشه تاریخ زنده ماند. بدون تردید اگر مدیری همچون امام سجاد-علیه اسلام-پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ وجود نداشت طغیان گران و مستکبران پیروز تاریخ بودند و هیچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهای زمانه قدرت نفس کشیدن نداشت، امام حسین ـ علیه السّلام ـ با فدا کردن خود این درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ علیه السّلام ـتدریس کرد و ایشان هم در مدرسه السیاره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترین واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از این روی بود که انسانیت آموخت که مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران برای مظلوم پیروزی و برای ظالم خفت و خواری در پی دارد.
امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ مشهور به زین العابدین و سجاد، با انواع بحرانها و تدابیر از نزدیك آشنایی داشت و با مشكلات بسیاری كه در دوره حیاتش با جد و عمو و پدرش ـ علیهم السّلام ـ برای جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزدیك میشناخت و با جریانهای سیاسی و اجتماعی مدینه و كوفه و جهان اسلام آشنا بود.
آن حضرت در حادثه عاشورای سال 61 (ه.ق)حدوداً 23 سال سن داشته[1] و دارای همسر و فرزندانی بوده است. تمام قضایای تاریخ و وقایع شهر مدینه و حركت امام حسین و پیش از آن صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ و برخورد معاویه با شیعیان همه برای آن حضرت شناخته شده است. در جمع كاروان امام كه از مدینه به سوی مكه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مكه به سوی كوفه حركت میكند و در مسیر راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات میكند.[2] و خطبههای فراوانی ایراد فرموده[3] و اهداف و غایت قیام را نیز تبیین وظایف اهلبیت پس از شهادت خود را ترسیم و صریحاً فرمود فرزندم علی پس از من امام واجب الاطاعه است به اهلبیت خود فرمود كه از او اطاعت كنید.[4] امام در آخرین لحظهها تمام آنچه را كه برای امامت نیاز است برای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ سپرد. بنابراین راهی كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ با درایت كامل آغاز كرد و مدیریت نمود، راه پایدار و مستمر بود كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید آن را ادامه بدهد. این قضیه از ابتدای راه روشن بود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای استمرار و رهبری نهضت بزرگ كاملاً آماده بود و از قبل برنامههایی كه پدر بزرگوارش ترتیب داده بود همه را میشناخت و مو به مو اجرا میكرد، در تأسیس نهضت عاشورا مدیریت بسیار قوی از سوی امام حسین اعمال شد بگونهای كه تعداد سپاه امام و اعضای آن همه افراد خاص بودند، اخلاصی كه امام در راه خدا داشت این اخلاص با مدیریت امام در تك تك اعضای سپاه امام از كودك تا پیرترین عضو مشاهده میشود، این یك مدیریت معنوی بینظیر است، اخلاصی كه امام دارد، حبیب دارد و سرباز خردسال امام نیز دارد[5] و با بیزبانی این اخلاص متجلی میشود، نظمی كه در نهضت عاشورا و اداره این نهضت دیده میشود با انسجام و وحدت در كمتر مجموعهای یافت میشود و همین نظم در مدیریت بود كه گروه اندك با سپاه عظیم وقتی روبرو شدند خود را نباختند، استواری و ایمان راسخ در تك تك اعضای سپاه امام واقعاً بینظیر و یك الگوی كامل برای نهضتهای الهی و اسلامی است. سپاه دشمن از وضع امام و روحیه آن حضرت در روز عاشورا وقتی كه تنها مانده بود چنین گزارش میدهند: هرگز او را با تنهاییاش شكست پذیر ندیدیم با اینكه تمام یارانش در خون غلتیده بودند[6] هر چه بلا بیشتر میشد چهرهاش نورانیتر میشد وقتی شب عاشورا امام با تك تك یاران خود صحبت كرد و فرمود شما آزاد هستید بروید، زهیر بن قین برخاست و عرض كرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه كنند دست از یاری تو برنمیدارم. همین زهیر چند روز پیش از این دوست نداشت در مجاورت خیام امام خیمه بزند و از آن حضرت دوری میكرد اما درایت و مدیریت امام از همان زهیر بن قین مردی ساخته كه چنین عاشقانه در راه او اظهار محبت میكند، شیخ مفید مینویسد: همه یاران آن حضرت چنین گفتند[7] امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: در این شب (عاشورا) من مریض بودم عمهام زینب از من پرستاری میكرد پدرم در گوشهای نشسته بود و شمشیر خود را اصلاح و این شعر را زمزمه میكرد: یاد هر اف لك من خلیل كم لك بالاشراق والاصیل (ای روزگار دوستیت پایدار نیست با دوست غیر دشمنیت هیچ گار نیست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساكت شدم ولی عمهام زینب بیقراری نمود پدرم او را دلداری و توصیه به صبر نمود.[8]
امام خواهران و سایر اعضای اهلبیت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[9] پس از این توصیه هیچ یك از آنها بیتابی نكردند و عمل دون شأن از آنها دیده نشد[10]. از حر بن ریاحی كه فرمانده اولین دسته از سپاه كوفه بود كه برای دستگیری امام مأموریت داشت، مدیریت و برخورد شایسته امام، او را به اندیشه واداشت، امام با رفتار خود كه از دشمن با گشاده رویی و با آب پذیرایی كرد و سعی نمود آنها را به راه روشن هدایت نماید، حر پس از تفكر به خیل كاروان امام پیوست. بنابراین نقش مدیریت در نهضت عاشورا و تأسیس آن مكتب بینظیر، كاملاً برجسته است، مدیریت امام مجموعهای منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد كه اساس یك نهضت است. همه در پیروی از پیشوای خود یك دل بودند و همه پیمان جان بسته بودند كه با همان هدف تا پای جان از او دفاع كننإ یكی از یاران امام سینه خود را سپر امام كرد تا امام نماز را بپا دارد. مدیریت امام انسانساز بود و نهضت عاشورا بر پایه این مدیریت تأسیس شد.
1. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و استمرار مدیریت در شرایط بحران
امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای ادامه نهضت خود چنانكه در تأسیس، مدیریت شایستهای اعمال كرد ضروری است كه برای استمرار و پایداری و انتقال آثار و حفظ آنها و تبیین و بازگو كردن بدون تحریف آن نیاز به مدیری است كه در شرایط بحرانی پس از تأسیس آن را صیانت و اداره كند و از آن پاسداری نماید مدیری كه مؤسس نهضت بود شخصیتی چون امام حسین تربیت یافته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود مدیری كه بتواند از بحرانیترین شرایط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پیامهای آن به آیندگان منتقل كند چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
1. 1. ویژگیهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و كاركرد آن در مدیریت بحران
مدیر هر مجموعه و هر اندیشهای بایستی ویژگیهای ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غایی و عالی با بهترین روشها هدایت كند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با درایتی كه از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن كننده شخصیت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در كربلا دارای پیام است به این جهت كه امام و تنها معصوم پس از امام حسین و كسی كه باید نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتیجه برسد در این مجموعه باشد، چنانكه خواهران امام بعنوان اعضای اردوی مرحله بعد بودند در این مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسین دو گروه با دو وظیفه خاص نقش آفریدند.
1. گروه اول (امام و یاران شهیدش)
این گروه تأسیس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از اسلام غیر ناب كه سازشكاران و قدرت طلبان و خلفای اموی و عباسی و… مدعی آن بودند متمایز كردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا كردند.[1] . همان، ص 13.
[2] . محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ از مدینه تا كربلا، ص 32.
[3] . ر. ك: همان كتاب (نجمی).
[4] . فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ص 223.
[5] . وقتی عبداله بن حسن كودك خردسال را میبیند عمویش تنها مانده از خیام به سوی عمو میرود تا از او دفاع كند، در همانجا شهید شده. ابی مخنف، مقتل، ص 249، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 58 (طبع نجف).
[6] . مفید، همان، ص 111.
[7] . همان، ص 93.
[8] . همان، ص 94.
[9] . بلاذری انساب الاشراف، ج 3، ص 185 و ابن طاوس ، ص 91.
[10] . شیخ مفید، همان، ص 94.
2. گروه دوم: امام سجاد و اهلبیت (بقایای كاروان حسینی)
وظیفه و نقش گروه اول با مدیریت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از مدینه شروع شد و تا شهادت امام حسین، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسیسی داشتند.
وظیفه و نقش گروه دوم با مدیریت امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت امام حسین آغاز میشود. این دوره بسیار حساس و سخت و در طول تاریخ اسلام دورهای بسیار پرآشوب و مشقت بار برای پیروان اهلبیت بوده است. اوضاع اجتماعی بسیار آشفته و آشوب زده اوضاع سیاسی نیز در بحران كامل قرار دارد چون در رأس امور فردی نالایق و ناشایسته مثل یزید قرار گرفته است. انواع منكرات در جوامع اسلامی و شهرهای اسلامی به تقلید از بنی امیه رواج یافته.[1] و دین اسلام با تمام دسیسهها از درون و از بیرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقایع تاریخی این دوره اشراف داشته باشیم به حاكمیت بحران به سراسر جغرافیای جهان اسلام واقف میشویم ابوالفرج اصفهانی به گوشههایی از انحرافات اجتماعی این دوره اشاره میكند[2] و مسعودی به فسق و فجور دوره حكومت یزید تصریح میكند.[3]
مدیری كه باید از این بحرانهای سخت نهضتی تازه تأسیس را به سلامت عبور بدهد، امام زین العابدین است كه دارای ویژگیهای ذیل است:
1. در متن نهضت قرار دارد و در واقعه كربلا حاضر است و از نزدیك شاهد وقایع پیدایش نهضت الهی است.
2. مقبولیت عمومی دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدین جهت آن حضرت را القابی نظیر: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدین، سید المتقین، الامین و… لقب دادهاند دكتر شهیدی معتقد است این القاب را مردم به آن حضرت دادهاند، افرادی كه نه شیعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقیده داشتند، بلكه به خاطر بروز صفاتی عالی از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبی خود كه به شخصیت حضرت در آنها بوجود آمده بود میدادند. هر یك از این لقبها نشان دهنده مرتبهای از كمال نفس و درجاتی از ایمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[4]
محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مینویسد: علی بن الحسین عالی مرتبه و پرهیزگارترین و بلندمرتبهترین فردی است كه از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت میكند … »[5] زُهری (او یكی از دانشمندان بزرگ اهل سنت است كه معاصر امام سجاد بود) گفته علی بن الحسین فقیهترین و داناترین فرد روزگار است[6] و بیش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[7].
3. عابد و زاهدی بینظیر در عصر خود كه تمام علمای اسلام به این ویژگی آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[8]
4. اعلمیت (دانایی و علم) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای دوست و دشمن اثبات شده است و هیچ كس منكر فضایل علمی حضرت نیست.
5. جمیع اوصاف و ویژگیهایی كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و جانشینان راستین آن حضرت داشتند در آن حضرت به زیباترین و نیكوترین صورتها نمایان بود، و همین تجلی اوصاف بود كه مقبولیت عمومی و هیبتی خاص از حضرت ظاهر مینمود، وقتی مسلم بن عقبه حضرت را احضار كرد و به سبب خشمی كه از او و خاندانش در دل داشت قصد كشتن حضرت را كرد. وقتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ وارد شد، مسلم با دیدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جای خود برخاست و با احترام امام را در كنارش جای داد.[9] شكوه امام در حج عبدالملك را به حیرت واداشت و او با قصد تحقیر پرسید او كیست؟ فرزدق او را با زیباترین سرودهاش معرفی كرد[10]
بنابراین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از نظر شایستگی، بدیل امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود و از آن جهت كه مقبولیت عمومی و بینظیر در میان امت اسلام داشت تجلی سیره نبوی نیز در او بسیار برجسته است پس شایستگی و منزلت رفیع اجتماعی، آن حضرت سیمای پیامبر اسلام را حیا كرد و نفاق بنی امیه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، كه یكی از اهداف قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود را روشن كرد و بر همه، حتی اهل شام و آیندگان تاریخ روشن شد كه اسلام ناب در جانب مكتب عاشورا است.[11]
از این روی یكی از بحرانهای مهم تاریخ اسلام در این مقطع با شخصیت و ویژگیهای امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ مدیریت شد. پس در مدیریت بحران وجود شخصیت برجسته برای گذر از وضع بحرانی یكی از درسهایی است كه از نهضت عاشورا و سیره امام سجاد میتوان درس گرفت. پس از برشمردن ویژگیهای فردی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و نقش آن در مدیریت بحران به بحرانهایی كه آن حضرت در انجام مأموریت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره میكنیم:
2. بحرانها و مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ
1. 2. بحران اسارت اهلبیت
بحران اسارت اهلبیت كه ناشی از فقدان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنیت روحی را آسیب پذیر میكند، دیدن این صحنه از نظر عاطفی برای مجموعه تحت مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بسیار غم انگیز بود. چون وجود پدر و عموی قهرمان و همسر، مایه امن و آسایش كودكان و زنان، عضو این مجموعه بود كه پس از فقدان عزیزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبیعی است كه اظهار عواطف و احساسات در مقابل این تراژدی بی نظیر تاریخ باید عظیم باشد، مجموعهای كه ساعتی پیش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولی در فاصله اندكی همه را یكجا از دست دادند. و با دشمنی مواجه هستند كه بسیار سفاك و بیرحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشی به خیمه های اهلبیت هجوم میبرند،[12] امام در این حال مبتلا به تب شدید است، كه پناه اهل حرم بود، عمهاش زینب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با این وصف وارد مرحله جدید و حساس شده و به تدریج امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید وظایف و نقش خویش را در حفظ نهضت كربلا ایفا كند، نشر پیام امام حسین در مسیر حركت با سخنرانیهای حضرت زینب كه با درایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آغاز شد این بانوی قهرمان در این بحران حامی بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمی در گذر از بحران ایفا كرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدی بود.[13] از این روی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ سرپرست كاروان اهلبیت (امام حسین ـ علیه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پیش امام سجاد نشاند و با این رمز همراهی آن دو را روشن كرد). امام سجاد در برابر ابن زیاد در كوفه با دلایل و براهین قرآنی در مقام دفاع از خون شهدای كربلا برآمد[14] و به قرآن استناد میكرد و با این شیوه منطق دفاع را تبیین مینمود، خطاب به ابن زیاد فرمود: مرا از كشتن میترسانی نمیدانی كه كشته شدن شعار ما و شهادت كرامت ماست؟ در كوفه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطبهای قراء ایراد كرد و خود را معرفی نمود و از آنچه در كربلا گذشته بود به مردم كوفه خبر داد، چون در كوفه علاوه بر اینكه عدّهای طرفدار امویان بودند شیعیان نیز حضور داشتند، امام در این خطبه از چهره عدّهای كه نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بیوفایی و حیلهگیری محكوم كرد كه عهد شكستند (البته شیعیان امام حسین در كوفه فراوان بودند و وفادار به اهلبیت) در این سخنرانی امام به مرثیه سرایی و ذكر مصیبت پرداخت و با این راه برد عواطف مردم را نسبت به مكتب عاشورا پیوند داد و با روح مردم عجین كرد تا حیات ابدی و پیوند ناگسستنی به آن بدهد (انتقال بعد حماسی عاشورا به متن جامعه) این حركت امام شورش علیه خط نفاق را در كوفه زمینه سازی كرد و اولین قیام به زودی توسط، عبداله بن عفیف ازدی كه از یاران امیر مؤمنان و شیعیان مخلص بود صورت گرفت، كوفه مرحلهناآرامی و اعتراض خود را آغاز كرد.[15] اسیران از كوفه به سوی شام پایتخت امویان در حركت بود تدابیر مأموران بر این بود كه مسیر حركت اسیران از شهرها نباشد.
امام سجاد شهر شام را از بحرانی ترین و سخت ترین دوران حیات خود میشمارد كه بر آن حضرت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما با درایت و شایستگی توانست پیام نهضت را از این شهر به فراتر از مرزهای جهان اسلام برساند[16] و از ارزشهایی كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در پی آنها بود به خوبی دفاع و حقانیت مكتب اهلبیت را اثبات كند، در برخود و تدابیر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ یزید بسیار منفعل شد و شكست خود را دریافت و تحقیر شد در ابتدای ورود كه سرهای شهدا در برابر یزید قرار گرفت، یزید با سرودن اشعاری اظهار خرسندی كرد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با استناد به آیات قرآن[17] شادی یزید را برهم زد، در شام نیز امام بیشتر در مقابل كارهای یزید به قرآن استناد میكرد و با این استدلال رفتار او را در بین اهل شام برخلاف قرآن معرفی و مشروعیت و ادعای خویشاوندی او با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را كه سالها تبلیغ كرده بودند پوچ و بی اساس نمود، و ریشههای خلافت امویان را به لرزه انداخت، موضعی كه امام و همراهان (عمهها و خواهران) در كوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهلبیت سوابق مسلمانی امویان و خاندان ابوسفیان و مقابلهآنها با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به مردم تبیین میكنند (این درس را باید از امام بگیریم كه برای تفهیم شرایط حاضر آگاهی كافی از گذشته داشته باشیم) این رویكرد امام ـ علیه السّلام ـ دقیقاً در راستای قیام امام و نهضت بزرگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ است.[1] . مسعودی، مروج الذهب (ترجمه)، ج 2، ص 71،اصحاب و عمال یزید نیز از فسق او پیروی میكردند در ایام وی غنا (موسیقی لهوی) در مكه و مدینه رواج یافت و مردم آشكارا شرابخوارگی كردند… ، ص 72 ، 73.
[2] . ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج 8، ص 209.
[3] . مسعودی، همان، ص 70 ـ 73.
[4] . دكتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص 8.
[5] . ابن سعد طبقات، ج 5، ص 222.
[6] . همان، ج 5، ص 214.
[7] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص 193.
[8] . ابن سعد، همان، ج 5، ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج 3، ص 134 ـ 136.
[9] . مسعودی، همان، ص 74.
[10] . ر. ك: اربلی، كشف الغمه، ج 2، ص 92 ـ 93.
[11] . چنانكه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت این آیه از قرآن: … ما كان الله لیذر المؤمنین… حتی یمیز الخبیث من الطیب ، (آل عمران / 3)، به وجه تمایز مكتب خود با دشمن اشاره میكند.
[12] . مفید همان، ص 112.
[13] . ابن اثیر كامل،ج 4،ص 79 و طبری تاریخ، ج 7، ص 367 در كربلا و در كوفه قصد جدی به كشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود.
[14] . ابی مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (یوسفی غروی)، ص 262.
[15] . ابن طاووس، الملهوف،ص 199 ـ 207.
[16] . سید ابن طاوس، همان، ص 231، هنگام حضور اسیران در كاخ یزید، سفیر روم در مجلس یزید حاضر بود برخورد یزید با فرزند پیامبر را سرزنش نمود و به حقانیت مكتب اهلبیت پی برد، ص 224.
[17] . (.. لا تفرحوا .. والله لا یحب كل فحتال فخور…»، حدید 22 ـ23.
كه بین اسلام نبوی و اسلام اموی (آمریكایی) تمایز ایجاد كند تا تحریفات بعنوان اسلام ناب معرفی نشود (از این مدیریت دقیق امام این درس را باید گرفت كه مكتب عاشورا را از تحریفات باید جدا كرد، همانطور كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در مقابل تحریفات بنی امیه قیام كرد) امام ـ علیه السّلام ـ در كاخ یزید چنان موضع و تدبیری از خود نشان داد كه یزید برخورد عبیدالله با اسیران را ناشایست دانست و او را تقبیح كرد، این پیروزی بزرگ برای كاروان اهلبیت بود. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنرانی كرد و فضایل اهلبیت پیامبر را تبیین و جو مسموم دمشق را كه سالها معاویه و امویان ایجاد كرده بودند تغییر داد. یزید برای فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساكت شد تا موذن به نام پیامبر رسید، حضرت پرسید ای یزید آیا محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ جدّتو است یا جد من؟… اگر جد من است چرا پدر مرا كشتی، مردم حاضر در مسجد با شنیدن این كلام امام به شیون و ناله سردادند! در حالی كه همین مردم بر اثر تبلیغات یزید بر این باور بودند، كه اینها خارجی و دشمن دیناند! این گونه بود كه امام این بحران بزرگ را با مدیریتی بینظیر به بهترین شیوه به سود نهضت هدایت كرد،به نحوی كه زبان منتقدین به یزید گشوده شد، و یزید ابن زیاد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[1] این مرحله دیگری از شكست او و پیروزی امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمهها و سایر اعضای اهلبیت را محدود و ممنوع نكرد بلكه بر اساس توصیه پدرش از این گزینه نیز در ابلاغ پیام و و ایفای نقش استفاده كرد و عواطف مردم را بر علیه حكومت امویان و … برانگیخت و روی همین اصل بود كه قیامهای بزرگی از میان مردم بر علیه حكومتهای اموی و عباسی شكل میگرفت و در اكثر این پیامها شعارهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قیام زید فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یكی از برجستهترین شعارها عنصر امر به معروف و نهی از منكر و قیام به حق و تأكید به سیره نبوی خود را نشان میدهد.[2]
در تمام قیامها الهام از قیام امام حسین با ریشههای عاشورایی به وضوح دیده میشود، امام زین العابدین با مدیریت مقتدرانه خود نهضت عاشورای امام را با ویژگیهایش ابدیت و جاودانگی داد.
2. 2. بحرانهای پس از اسارت
جامعه اسلامی گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدنی گردید و اهلبیت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مصیبت و درد جانكاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ 34 سال امامت[3] داشت كه همه این دوره را گریان و از درد جانكاه این ضایعه سنگین محزون بود[4] حزن امام به نوعی واكنش درونی در برابر این مصیبت بود كه حامل پیام عاشورا و احیاء و حفظ نهضت بود. اهلبیت امام كه از كربلا برگشتند هر یك با رویكردهای مختلف در حفظ ارزشهای نهضت عاشورا كوشیدند، همسران امام دختران امام مثل سكینه كه مراثی بلندی در رثای امام میسرود و شاعران را در سرودن اشعار اهلبیت تشویق میكرد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز در اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته از این گزینه نیز سود جست.[5] پس از مراجعت امام به مدینه بحرانهای متعددی در این شهر به وجود آمد و امام در این شرایط مجبور بود به نوعی موضعگیری كند تا اساس دین كه پس از این با نهضت عاشورا آمیخته بود، محفوظ بماند، شورشهای سیاسی و قیامهای اجتماعی در مدینه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدینه به طور رسمی برای شهدای كربلا عزاداری نمود[6] و مردم مدینه در كنار بنی هاشم در فراق شهیدان كربلا گریسته و نوحه سرایی كردند، با این روش پیوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدینه با بروز قیامهای پی در پی خود را نشن داد كه بر علیه حكومت انجام میگرفت بزرگترین قیام مدینه قیام عبدالله بن حنظله بود كه توسط ابن عقبه (مسرف) به خاك و خون كشیده شد. در این زمان حكومت یزید گرفتار بحران فراگیر بود و امام با نشان دادن سیره صحیح پیامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقیقی اسلام بود موضع دیگری كه در این بحرانها از امام مشاهده میشود بهره گیری از دعا در تبیین جایگاه اهلبیت است كه با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از این ابزار بهره میجوید كه حاصل آن امروز مجموعهای بینظیر بنام صحیفه سجادیه بر جای مانده و بر غنای معارف مكتب اهلبیت میافزاید. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یاران انگشت شماری دارد كه برای آنها از نهضت امام حسین و اهمیت آن میگوید، در این دوره خانه كعبه در آتش سوخت و ابن زبیر بر علیه حكومت اموی قیام كرد، مختار قیام كرد و به امام نیز نامه نوشت امام ـ علیه السّلام ـ سرانجام قیام مختار و ابن زبیر و همه را میدید لذا هیچ عكس العملی از خود در قبال قیامهای مختلف نشان نداد. پس از سال 64 تا 75 حجاز و شام در محنت كامل و آشوب و خونریزی قرار داشتند امام با روش و شیوه دعا و با فعالیتهای اجتماعی در صدد احیای سنت رسول خداست.[7] قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابن زیاد و یزید و… همه بزودی طعم تلخ انتقام را چشیدند و مردم كوفه نیز گرفتار حكومت حجاج شدند، دوستان علی و شیعیان و صحابه راستین را هر جا مییافت به قتل میرساند، او در یكی از خطبههای خود گفت مرگ بر این مردم چرا گرد قصر عبدالملك را طواف نمیكنند (به زائران حرم رسول خدا این جمله را گفت) مگر نمیدانند خلیفه هر شخص بهتر از رسول اوست[8] بدین ترتیب دوره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بحرانیترین دوره اسلام است كه حاكمانی چون یزید، مروان، عبدالملك و ولید و سلیمان حكومت راندند، هیچ یك از آنها از فضل و انسانیت اندك بهره نداشتند پستترین عرب بودند، بدعتهای فراوانی در دوره آنها بر جامعه اسلامی تحمیل شد، خنیاگری و ترویج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاكمان اموی، اسلام را در معرض انحرافی دیگر قرار داد.[9] امام علی بن الحسین نیمه دوم زندگانی خود را در چنین محیط كه اندكی از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محیطی از یك سو زیر مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن كه مبادا از آل علی و خاندان او نامی به نیكی برده شود و چنان در این كار سخت میگرفتند كه مردم میكوشیدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا كه امام میفرماید: در مكه و مدینه بیست نفر نیست كه ما را دوست بدارد[10] امام در صحیفه با بیزاری از كردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه میبیند و میشنود و راه درست را در پرتو تربیت دین و قرآن و پاكیزه ساختن جانها از آلایش میداند. و ستم را مورد نكوهش قرار میدهد و بر پیامبر و اهلبیت آن حضرت در تمام دعاها مكرراً درود میفرستد.[11]
و سیره و منش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ درباره اهل و عیال خود وخادمان یكی از روشهایی است كه آن حضرت برای حفظ آداب و ارزشهای اسلامی بكار بسته، غلامان و كنیزان زیاد میخرید و آنها را تربیت مینمود و آزاد میساخت و یكی از همین غلامان نقل میكند به مولایم علی بن حسین گفتم گریه و زاری شما تمام شدنی نیست؟ حضرت فرمود وای بر تو یعقوب برای تنها گمشده خود بقدری گریست من چگونه بر تمام عزیزانم كه در یك روز كشته شدند گریه نكنم[12] تربیت فرزندان شایسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهای نهضت از سیره امام روشن است. بدین سان امام در بحرانهای بی نظیری قرار گرفت و با روشهای عالی توانست دوره محنت و رنج بینظیر را سپری كند و نهضت عاشورا و دست آوردهای آن را به نسلهای بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ علیه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوریت بیشتر این اندیشه را وسعت داد. از این روی هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداری امام با رونق بی نظیر در افزون بوده و بهترین احیاگر ارزشهای اسلامی شده است تا جایی كه نهضت عاشورا، نهضتی است كه غیر مسلمانان، برای رهایی از یوغ استعمار از آن الگو میگیرند چنانكه گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس از آن الگو میگرفت و تمام نهضتهای آزادی بخش از مكتب امام حسین و یارانش درس گرفته و در قیام خود به این نهضت بزرگ انسانی اقتدا میكنند. در پایان میتوان نتیجه گرفت كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با این رویكرد به رسالت الهی خود عمل نموده است:
1. استناد به قرآن و سنت پیامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صدای دلنشین در دورهای كه مویان برای نابودی اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار میكردند و با این دسیسهها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. كه امام سجاد با زمزمههای دعا و قرآن و عبادت تبلیغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار میداد.
2. آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آیات قرآن همچون چراغی پرفروغ در ظلمت عصر اموی میدرخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا میشناسند وارث پیامبر و داناترین اهل زمان معرفی میكنند، این ویژگی حكومت اموی را بدون قیام و شورش دچار خلاء مشروعیت و بحران كرده است.
3. در مقابل غلو بنی امیه و جعل احادیث برای بالا بردن نسب و حسب خودشان كه با تطمیع شاعران و جاعلان حدیث این هدف را دنبال میكردند، امام نیز از شعرای اهلبیت حمایت میكند و آنها را تشویق به ذكر فضایل اهلبیت مینماید (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج یا قصیده بلندی به زیبایی معرفی میكند).
4. بازگویی و نقل حوادث عاشورا با گریههای طولانی در رثای امام حسین و یارانش در هر فرصت.
5. پیوند دادن روح حماسی نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه كردن آن ـ رویارویی مردم با حكومت و شكل گیری قیامهای گسترده بر علیه امویان.
6. تربیت فرزندان و دانشمندان: امام با درك شرایط كه اسلام حامی دانشمند نداشت و در برابر افكار انحرافی كه امویان در جامعه رواج میدادند و افكار خارجی به جهان اسلام از طرق مختلف وارد میشد، این خلاء در جامعه كاملاً محسوس بود از این رو امام به تربیت نخبگان همت نمود با این تدبیر بحران بزرگ علمی را در جامعه اسلامی از بین برد.
[1] . طبری، همان، ج 7، ص 37، و مفید همان، ج 2، ص 120، 122 «لعن الله ابن مرجانه…»
[2] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 46 ص 207.
[3] . مفید، همان، ص 138.
[4] . مجلسی، همان، ص 63.
[5] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص 227.
[6] . ابن طاوس، پیشین، ص 227.
[7] . مجلسی، همان، ج 42، ص 62 (با حمایت از محرومان مدینه و اخلاق بسیار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسك الهی و عبادات اسلامی حركت حساب شده از خود نشان داد).
[8] . ابن عبد ربه عقد الفرید، ج 5، ص 284.
[9] . ابوالفرج اصفهانی، ج 8، ص 209.
[10] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 104.
[11] . صحیفه سجادیه، دعای دوم، دعای هشتم، دعای سی و هشتم و دعای چهل و دوم.
[12] . مجلسی ، بحارالانوار ، ج 46، ص 92 ـ 105.
وظیفه و نقش گروه اول با مدیریت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از مدینه شروع شد و تا شهادت امام حسین، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسیسی داشتند.
وظیفه و نقش گروه دوم با مدیریت امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت امام حسین آغاز میشود. این دوره بسیار حساس و سخت و در طول تاریخ اسلام دورهای بسیار پرآشوب و مشقت بار برای پیروان اهلبیت بوده است. اوضاع اجتماعی بسیار آشفته و آشوب زده اوضاع سیاسی نیز در بحران كامل قرار دارد چون در رأس امور فردی نالایق و ناشایسته مثل یزید قرار گرفته است. انواع منكرات در جوامع اسلامی و شهرهای اسلامی به تقلید از بنی امیه رواج یافته.[1] و دین اسلام با تمام دسیسهها از درون و از بیرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقایع تاریخی این دوره اشراف داشته باشیم به حاكمیت بحران به سراسر جغرافیای جهان اسلام واقف میشویم ابوالفرج اصفهانی به گوشههایی از انحرافات اجتماعی این دوره اشاره میكند[2] و مسعودی به فسق و فجور دوره حكومت یزید تصریح میكند.[3]
مدیری كه باید از این بحرانهای سخت نهضتی تازه تأسیس را به سلامت عبور بدهد، امام زین العابدین است كه دارای ویژگیهای ذیل است:
1. در متن نهضت قرار دارد و در واقعه كربلا حاضر است و از نزدیك شاهد وقایع پیدایش نهضت الهی است.
2. مقبولیت عمومی دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدین جهت آن حضرت را القابی نظیر: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدین، سید المتقین، الامین و… لقب دادهاند دكتر شهیدی معتقد است این القاب را مردم به آن حضرت دادهاند، افرادی كه نه شیعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقیده داشتند، بلكه به خاطر بروز صفاتی عالی از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبی خود كه به شخصیت حضرت در آنها بوجود آمده بود میدادند. هر یك از این لقبها نشان دهنده مرتبهای از كمال نفس و درجاتی از ایمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[4]
محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مینویسد: علی بن الحسین عالی مرتبه و پرهیزگارترین و بلندمرتبهترین فردی است كه از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت میكند … »[5] زُهری (او یكی از دانشمندان بزرگ اهل سنت است كه معاصر امام سجاد بود) گفته علی بن الحسین فقیهترین و داناترین فرد روزگار است[6] و بیش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[7].
3. عابد و زاهدی بینظیر در عصر خود كه تمام علمای اسلام به این ویژگی آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[8]
4. اعلمیت (دانایی و علم) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای دوست و دشمن اثبات شده است و هیچ كس منكر فضایل علمی حضرت نیست.
5. جمیع اوصاف و ویژگیهایی كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و جانشینان راستین آن حضرت داشتند در آن حضرت به زیباترین و نیكوترین صورتها نمایان بود، و همین تجلی اوصاف بود كه مقبولیت عمومی و هیبتی خاص از حضرت ظاهر مینمود، وقتی مسلم بن عقبه حضرت را احضار كرد و به سبب خشمی كه از او و خاندانش در دل داشت قصد كشتن حضرت را كرد. وقتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ وارد شد، مسلم با دیدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جای خود برخاست و با احترام امام را در كنارش جای داد.[9] شكوه امام در حج عبدالملك را به حیرت واداشت و او با قصد تحقیر پرسید او كیست؟ فرزدق او را با زیباترین سرودهاش معرفی كرد[10]
بنابراین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از نظر شایستگی، بدیل امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود و از آن جهت كه مقبولیت عمومی و بینظیر در میان امت اسلام داشت تجلی سیره نبوی نیز در او بسیار برجسته است پس شایستگی و منزلت رفیع اجتماعی، آن حضرت سیمای پیامبر اسلام را حیا كرد و نفاق بنی امیه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، كه یكی از اهداف قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود را روشن كرد و بر همه، حتی اهل شام و آیندگان تاریخ روشن شد كه اسلام ناب در جانب مكتب عاشورا است.[11]
از این روی یكی از بحرانهای مهم تاریخ اسلام در این مقطع با شخصیت و ویژگیهای امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ مدیریت شد. پس در مدیریت بحران وجود شخصیت برجسته برای گذر از وضع بحرانی یكی از درسهایی است كه از نهضت عاشورا و سیره امام سجاد میتوان درس گرفت. پس از برشمردن ویژگیهای فردی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و نقش آن در مدیریت بحران به بحرانهایی كه آن حضرت در انجام مأموریت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره میكنیم:
2. بحرانها و مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ
1. 2. بحران اسارت اهلبیت
بحران اسارت اهلبیت كه ناشی از فقدان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنیت روحی را آسیب پذیر میكند، دیدن این صحنه از نظر عاطفی برای مجموعه تحت مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بسیار غم انگیز بود. چون وجود پدر و عموی قهرمان و همسر، مایه امن و آسایش كودكان و زنان، عضو این مجموعه بود كه پس از فقدان عزیزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبیعی است كه اظهار عواطف و احساسات در مقابل این تراژدی بی نظیر تاریخ باید عظیم باشد، مجموعهای كه ساعتی پیش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولی در فاصله اندكی همه را یكجا از دست دادند. و با دشمنی مواجه هستند كه بسیار سفاك و بیرحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشی به خیمه های اهلبیت هجوم میبرند،[12] امام در این حال مبتلا به تب شدید است، كه پناه اهل حرم بود، عمهاش زینب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با این وصف وارد مرحله جدید و حساس شده و به تدریج امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید وظایف و نقش خویش را در حفظ نهضت كربلا ایفا كند، نشر پیام امام حسین در مسیر حركت با سخنرانیهای حضرت زینب كه با درایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آغاز شد این بانوی قهرمان در این بحران حامی بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمی در گذر از بحران ایفا كرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدی بود.[13] از این روی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ سرپرست كاروان اهلبیت (امام حسین ـ علیه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پیش امام سجاد نشاند و با این رمز همراهی آن دو را روشن كرد). امام سجاد در برابر ابن زیاد در كوفه با دلایل و براهین قرآنی در مقام دفاع از خون شهدای كربلا برآمد[14] و به قرآن استناد میكرد و با این شیوه منطق دفاع را تبیین مینمود، خطاب به ابن زیاد فرمود: مرا از كشتن میترسانی نمیدانی كه كشته شدن شعار ما و شهادت كرامت ماست؟ در كوفه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطبهای قراء ایراد كرد و خود را معرفی نمود و از آنچه در كربلا گذشته بود به مردم كوفه خبر داد، چون در كوفه علاوه بر اینكه عدّهای طرفدار امویان بودند شیعیان نیز حضور داشتند، امام در این خطبه از چهره عدّهای كه نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بیوفایی و حیلهگیری محكوم كرد كه عهد شكستند (البته شیعیان امام حسین در كوفه فراوان بودند و وفادار به اهلبیت) در این سخنرانی امام به مرثیه سرایی و ذكر مصیبت پرداخت و با این راه برد عواطف مردم را نسبت به مكتب عاشورا پیوند داد و با روح مردم عجین كرد تا حیات ابدی و پیوند ناگسستنی به آن بدهد (انتقال بعد حماسی عاشورا به متن جامعه) این حركت امام شورش علیه خط نفاق را در كوفه زمینه سازی كرد و اولین قیام به زودی توسط، عبداله بن عفیف ازدی كه از یاران امیر مؤمنان و شیعیان مخلص بود صورت گرفت، كوفه مرحلهناآرامی و اعتراض خود را آغاز كرد.[15] اسیران از كوفه به سوی شام پایتخت امویان در حركت بود تدابیر مأموران بر این بود كه مسیر حركت اسیران از شهرها نباشد.
امام سجاد شهر شام را از بحرانی ترین و سخت ترین دوران حیات خود میشمارد كه بر آن حضرت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما با درایت و شایستگی توانست پیام نهضت را از این شهر به فراتر از مرزهای جهان اسلام برساند[16] و از ارزشهایی كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در پی آنها بود به خوبی دفاع و حقانیت مكتب اهلبیت را اثبات كند، در برخود و تدابیر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ یزید بسیار منفعل شد و شكست خود را دریافت و تحقیر شد در ابتدای ورود كه سرهای شهدا در برابر یزید قرار گرفت، یزید با سرودن اشعاری اظهار خرسندی كرد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با استناد به آیات قرآن[17] شادی یزید را برهم زد، در شام نیز امام بیشتر در مقابل كارهای یزید به قرآن استناد میكرد و با این استدلال رفتار او را در بین اهل شام برخلاف قرآن معرفی و مشروعیت و ادعای خویشاوندی او با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را كه سالها تبلیغ كرده بودند پوچ و بی اساس نمود، و ریشههای خلافت امویان را به لرزه انداخت، موضعی كه امام و همراهان (عمهها و خواهران) در كوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهلبیت سوابق مسلمانی امویان و خاندان ابوسفیان و مقابلهآنها با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به مردم تبیین میكنند (این درس را باید از امام بگیریم كه برای تفهیم شرایط حاضر آگاهی كافی از گذشته داشته باشیم) این رویكرد امام ـ علیه السّلام ـ دقیقاً در راستای قیام امام و نهضت بزرگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ است.[1] . مسعودی، مروج الذهب (ترجمه)، ج 2، ص 71،اصحاب و عمال یزید نیز از فسق او پیروی میكردند در ایام وی غنا (موسیقی لهوی) در مكه و مدینه رواج یافت و مردم آشكارا شرابخوارگی كردند… ، ص 72 ، 73.
[2] . ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج 8، ص 209.
[3] . مسعودی، همان، ص 70 ـ 73.
[4] . دكتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص 8.
[5] . ابن سعد طبقات، ج 5، ص 222.
[6] . همان، ج 5، ص 214.
[7] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص 193.
[8] . ابن سعد، همان، ج 5، ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج 3، ص 134 ـ 136.
[9] . مسعودی، همان، ص 74.
[10] . ر. ك: اربلی، كشف الغمه، ج 2، ص 92 ـ 93.
[11] . چنانكه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت این آیه از قرآن: … ما كان الله لیذر المؤمنین… حتی یمیز الخبیث من الطیب ، (آل عمران / 3)، به وجه تمایز مكتب خود با دشمن اشاره میكند.
[12] . مفید همان، ص 112.
[13] . ابن اثیر كامل،ج 4،ص 79 و طبری تاریخ، ج 7، ص 367 در كربلا و در كوفه قصد جدی به كشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود.
[14] . ابی مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (یوسفی غروی)، ص 262.
[15] . ابن طاووس، الملهوف،ص 199 ـ 207.
[16] . سید ابن طاوس، همان، ص 231، هنگام حضور اسیران در كاخ یزید، سفیر روم در مجلس یزید حاضر بود برخورد یزید با فرزند پیامبر را سرزنش نمود و به حقانیت مكتب اهلبیت پی برد، ص 224.
[17] . (.. لا تفرحوا .. والله لا یحب كل فحتال فخور…»، حدید 22 ـ23.
كه بین اسلام نبوی و اسلام اموی (آمریكایی) تمایز ایجاد كند تا تحریفات بعنوان اسلام ناب معرفی نشود (از این مدیریت دقیق امام این درس را باید گرفت كه مكتب عاشورا را از تحریفات باید جدا كرد، همانطور كه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در مقابل تحریفات بنی امیه قیام كرد) امام ـ علیه السّلام ـ در كاخ یزید چنان موضع و تدبیری از خود نشان داد كه یزید برخورد عبیدالله با اسیران را ناشایست دانست و او را تقبیح كرد، این پیروزی بزرگ برای كاروان اهلبیت بود. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنرانی كرد و فضایل اهلبیت پیامبر را تبیین و جو مسموم دمشق را كه سالها معاویه و امویان ایجاد كرده بودند تغییر داد. یزید برای فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساكت شد تا موذن به نام پیامبر رسید، حضرت پرسید ای یزید آیا محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ جدّتو است یا جد من؟… اگر جد من است چرا پدر مرا كشتی، مردم حاضر در مسجد با شنیدن این كلام امام به شیون و ناله سردادند! در حالی كه همین مردم بر اثر تبلیغات یزید بر این باور بودند، كه اینها خارجی و دشمن دیناند! این گونه بود كه امام این بحران بزرگ را با مدیریتی بینظیر به بهترین شیوه به سود نهضت هدایت كرد،به نحوی كه زبان منتقدین به یزید گشوده شد، و یزید ابن زیاد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[1] این مرحله دیگری از شكست او و پیروزی امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمهها و سایر اعضای اهلبیت را محدود و ممنوع نكرد بلكه بر اساس توصیه پدرش از این گزینه نیز در ابلاغ پیام و و ایفای نقش استفاده كرد و عواطف مردم را بر علیه حكومت امویان و … برانگیخت و روی همین اصل بود كه قیامهای بزرگی از میان مردم بر علیه حكومتهای اموی و عباسی شكل میگرفت و در اكثر این پیامها شعارهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قیام زید فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یكی از برجستهترین شعارها عنصر امر به معروف و نهی از منكر و قیام به حق و تأكید به سیره نبوی خود را نشان میدهد.[2]
در تمام قیامها الهام از قیام امام حسین با ریشههای عاشورایی به وضوح دیده میشود، امام زین العابدین با مدیریت مقتدرانه خود نهضت عاشورای امام را با ویژگیهایش ابدیت و جاودانگی داد.
2. 2. بحرانهای پس از اسارت
جامعه اسلامی گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدنی گردید و اهلبیت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مصیبت و درد جانكاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ 34 سال امامت[3] داشت كه همه این دوره را گریان و از درد جانكاه این ضایعه سنگین محزون بود[4] حزن امام به نوعی واكنش درونی در برابر این مصیبت بود كه حامل پیام عاشورا و احیاء و حفظ نهضت بود. اهلبیت امام كه از كربلا برگشتند هر یك با رویكردهای مختلف در حفظ ارزشهای نهضت عاشورا كوشیدند، همسران امام دختران امام مثل سكینه كه مراثی بلندی در رثای امام میسرود و شاعران را در سرودن اشعار اهلبیت تشویق میكرد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز در اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته از این گزینه نیز سود جست.[5] پس از مراجعت امام به مدینه بحرانهای متعددی در این شهر به وجود آمد و امام در این شرایط مجبور بود به نوعی موضعگیری كند تا اساس دین كه پس از این با نهضت عاشورا آمیخته بود، محفوظ بماند، شورشهای سیاسی و قیامهای اجتماعی در مدینه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدینه به طور رسمی برای شهدای كربلا عزاداری نمود[6] و مردم مدینه در كنار بنی هاشم در فراق شهیدان كربلا گریسته و نوحه سرایی كردند، با این روش پیوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدینه با بروز قیامهای پی در پی خود را نشن داد كه بر علیه حكومت انجام میگرفت بزرگترین قیام مدینه قیام عبدالله بن حنظله بود كه توسط ابن عقبه (مسرف) به خاك و خون كشیده شد. در این زمان حكومت یزید گرفتار بحران فراگیر بود و امام با نشان دادن سیره صحیح پیامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقیقی اسلام بود موضع دیگری كه در این بحرانها از امام مشاهده میشود بهره گیری از دعا در تبیین جایگاه اهلبیت است كه با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از این ابزار بهره میجوید كه حاصل آن امروز مجموعهای بینظیر بنام صحیفه سجادیه بر جای مانده و بر غنای معارف مكتب اهلبیت میافزاید. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یاران انگشت شماری دارد كه برای آنها از نهضت امام حسین و اهمیت آن میگوید، در این دوره خانه كعبه در آتش سوخت و ابن زبیر بر علیه حكومت اموی قیام كرد، مختار قیام كرد و به امام نیز نامه نوشت امام ـ علیه السّلام ـ سرانجام قیام مختار و ابن زبیر و همه را میدید لذا هیچ عكس العملی از خود در قبال قیامهای مختلف نشان نداد. پس از سال 64 تا 75 حجاز و شام در محنت كامل و آشوب و خونریزی قرار داشتند امام با روش و شیوه دعا و با فعالیتهای اجتماعی در صدد احیای سنت رسول خداست.[7] قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابن زیاد و یزید و… همه بزودی طعم تلخ انتقام را چشیدند و مردم كوفه نیز گرفتار حكومت حجاج شدند، دوستان علی و شیعیان و صحابه راستین را هر جا مییافت به قتل میرساند، او در یكی از خطبههای خود گفت مرگ بر این مردم چرا گرد قصر عبدالملك را طواف نمیكنند (به زائران حرم رسول خدا این جمله را گفت) مگر نمیدانند خلیفه هر شخص بهتر از رسول اوست[8] بدین ترتیب دوره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بحرانیترین دوره اسلام است كه حاكمانی چون یزید، مروان، عبدالملك و ولید و سلیمان حكومت راندند، هیچ یك از آنها از فضل و انسانیت اندك بهره نداشتند پستترین عرب بودند، بدعتهای فراوانی در دوره آنها بر جامعه اسلامی تحمیل شد، خنیاگری و ترویج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاكمان اموی، اسلام را در معرض انحرافی دیگر قرار داد.[9] امام علی بن الحسین نیمه دوم زندگانی خود را در چنین محیط كه اندكی از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محیطی از یك سو زیر مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن كه مبادا از آل علی و خاندان او نامی به نیكی برده شود و چنان در این كار سخت میگرفتند كه مردم میكوشیدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا كه امام میفرماید: در مكه و مدینه بیست نفر نیست كه ما را دوست بدارد[10] امام در صحیفه با بیزاری از كردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه میبیند و میشنود و راه درست را در پرتو تربیت دین و قرآن و پاكیزه ساختن جانها از آلایش میداند. و ستم را مورد نكوهش قرار میدهد و بر پیامبر و اهلبیت آن حضرت در تمام دعاها مكرراً درود میفرستد.[11]
و سیره و منش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ درباره اهل و عیال خود وخادمان یكی از روشهایی است كه آن حضرت برای حفظ آداب و ارزشهای اسلامی بكار بسته، غلامان و كنیزان زیاد میخرید و آنها را تربیت مینمود و آزاد میساخت و یكی از همین غلامان نقل میكند به مولایم علی بن حسین گفتم گریه و زاری شما تمام شدنی نیست؟ حضرت فرمود وای بر تو یعقوب برای تنها گمشده خود بقدری گریست من چگونه بر تمام عزیزانم كه در یك روز كشته شدند گریه نكنم[12] تربیت فرزندان شایسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهای نهضت از سیره امام روشن است. بدین سان امام در بحرانهای بی نظیری قرار گرفت و با روشهای عالی توانست دوره محنت و رنج بینظیر را سپری كند و نهضت عاشورا و دست آوردهای آن را به نسلهای بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ علیه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوریت بیشتر این اندیشه را وسعت داد. از این روی هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداری امام با رونق بی نظیر در افزون بوده و بهترین احیاگر ارزشهای اسلامی شده است تا جایی كه نهضت عاشورا، نهضتی است كه غیر مسلمانان، برای رهایی از یوغ استعمار از آن الگو میگیرند چنانكه گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس از آن الگو میگرفت و تمام نهضتهای آزادی بخش از مكتب امام حسین و یارانش درس گرفته و در قیام خود به این نهضت بزرگ انسانی اقتدا میكنند. در پایان میتوان نتیجه گرفت كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با این رویكرد به رسالت الهی خود عمل نموده است:
1. استناد به قرآن و سنت پیامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صدای دلنشین در دورهای كه مویان برای نابودی اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار میكردند و با این دسیسهها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. كه امام سجاد با زمزمههای دعا و قرآن و عبادت تبلیغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار میداد.
2. آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آیات قرآن همچون چراغی پرفروغ در ظلمت عصر اموی میدرخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا میشناسند وارث پیامبر و داناترین اهل زمان معرفی میكنند، این ویژگی حكومت اموی را بدون قیام و شورش دچار خلاء مشروعیت و بحران كرده است.
3. در مقابل غلو بنی امیه و جعل احادیث برای بالا بردن نسب و حسب خودشان كه با تطمیع شاعران و جاعلان حدیث این هدف را دنبال میكردند، امام نیز از شعرای اهلبیت حمایت میكند و آنها را تشویق به ذكر فضایل اهلبیت مینماید (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج یا قصیده بلندی به زیبایی معرفی میكند).
4. بازگویی و نقل حوادث عاشورا با گریههای طولانی در رثای امام حسین و یارانش در هر فرصت.
5. پیوند دادن روح حماسی نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه كردن آن ـ رویارویی مردم با حكومت و شكل گیری قیامهای گسترده بر علیه امویان.
6. تربیت فرزندان و دانشمندان: امام با درك شرایط كه اسلام حامی دانشمند نداشت و در برابر افكار انحرافی كه امویان در جامعه رواج میدادند و افكار خارجی به جهان اسلام از طرق مختلف وارد میشد، این خلاء در جامعه كاملاً محسوس بود از این رو امام به تربیت نخبگان همت نمود با این تدبیر بحران بزرگ علمی را در جامعه اسلامی از بین برد.
[1] . طبری، همان، ج 7، ص 37، و مفید همان، ج 2، ص 120، 122 «لعن الله ابن مرجانه…»
[2] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 46 ص 207.
[3] . مفید، همان، ص 138.
[4] . مجلسی، همان، ص 63.
[5] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص 227.
[6] . ابن طاوس، پیشین، ص 227.
[7] . مجلسی، همان، ج 42، ص 62 (با حمایت از محرومان مدینه و اخلاق بسیار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسك الهی و عبادات اسلامی حركت حساب شده از خود نشان داد).
[8] . ابن عبد ربه عقد الفرید، ج 5، ص 284.
[9] . ابوالفرج اصفهانی، ج 8، ص 209.
[10] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 104.
[11] . صحیفه سجادیه، دعای دوم، دعای هشتم، دعای سی و هشتم و دعای چهل و دوم.
[12] . مجلسی ، بحارالانوار ، ج 46، ص 92 ـ 105.
*http://www.andisheqom.com/Files/matbuat.php?idVeiw=1630&level=4&cat=m