مديريت، عدالت، مهدويت

خلاصه كتاب: تلخيص : مهدي راشكي – مقدمه: مهدي (علیه السلام) به عنوان مظهر انسان کامل، عاليترين نوع مديريت را عرضه مي‌کند. نقطه ثقل مديريت کامله آن حضرت عدالت تمام عيار است. عدالت معاني متنوعي دارد: ميانه روي در امور، مساوات و عدم تبعيض، عدم ارتکاب کبيره و عدم اصرار بر صغيره، نهادن هر چيزي در جاي خود، دادن حق هر ذي حق، برابري اجتماعي (قسط) رعايت مفاسد و مصالح در قانون گزاري، نقطه تعادل تمامي فضائل است.     
بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود
مقدمه
عدالت چيست؟
علل و موجبات عدل
مديريت چيست؟
وظايف مديريت
انواع مديريت
مديريت عادلانه
مديريت عادلانه مهدوي
سازماندهي،  برنامه ريزي،  نظارت،  انگيزش

مقدمه
مهدي (علیه السلام) به عنوان مظهر انسان کامل، عاليترين نوع مديريت را عرضه مي‌کند. نقطه ثقل مديريت کامله آن حضرت عدالت تمام عيار است. عدالت معاني متنوعي دارد: ميانه روي در امور، مساوات و عدم تبعيض، عدم ارتکاب کبيره و عدم اصرار بر صغيره، نهادن هر چيزي در جاي خود، دادن حق هر ذي حق، برابري اجتماعي (قسط) رعايت مفاسد و مصالح در قانون گزاري، نقطه تعادل تمامي فضائل است.                                                                                               
وظائف مديريت عبارتند از: سازماندهي، برنامه ريزي نظارت،  رهبري و انگيزش.
براي تبيين مدل مديريت عادلانه مهدوي، وظايف پنج گانه مديريت، با احتساب مفاهيم متنوع عدالت، ترکيب و تحليل  می شود.
در همه ابعاد فردي و اجتماعي، اخلاقي و سازماني، دروني و بيروني، اقتصادي و سياسي، مادي و معنوي، مديريت آن حضرت عدالت محور بوده است، معيارهايي مانند شايسته سالاري، فراواني اقتصادي، امنيت، آباداني، معنويت، پيشرفت، خدمت، عدم ظلم و ستم، بسط علم و آگاهي، رشد و تعالي همه جانبه توسعه چند بعدي و… در سايه ترکيب عالي عدالت و مديريت در حکومت آن حضرت پديد مي آيد.
طبق وعده هاي وحياني و معصومانه، مدينه فاضله مهدوي سرانجام تشکيل خواهد شد و انتظار بشريت به پايان مي رسد. البته «مدينة المهدي» به نوعي تکرار يا تداوم «مدينة النبي» است. پس مدينه فاضله مصداقي در گذشته و آينده دارد؛ دو باني و معمار هم نام و همراه هم کنيه، با يک عمامه و زره و شمشير و اسب و قرآن و برنامه، يکي خاتم الانبيا و ديگري خاتم الاوصيا.
از اخبار آسماني، چشم‌انداز مدينه فاضله مهدوي روشن مي شود، که اطلاع از آن هندسه عدالت و امنيت و سلامت و رفاه و علم، بشر را از وضع موجود بيزار و باشتاب به آن افق موافق سوق و شوق مي‌دهد.
در فاصله بین  مدينه النبی ومدینه المهدی ، غدير و عاشورا و انقلاب اسلامي را   داريم که هرکدام رنگي و آهنگي از مدينة المهدي را دارند.
در اين نوشتار، «مديريت عادلانه» و «عنصر عدالت در مديريت مهدوي» را پي مي‌جوييم.
با ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زمين پر از عدل و داد مي‌شود، بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده بود، آري، «عدالت» اصلي‌ترين گمشده بشريت و اکسير اعظم و کبريت احمر است. با تحقق آن، امنيت و سلامت و علم و تربيت و همه نيازهاي تاريخي ديرينه بشر تأمين مي‌گردد

عدالت چيست؟
دادن حق هر ذيحق؛ نهادن هرچيزي در جاي خود؛
موزون بودن (تعادل و تناسب و توازن)؛
ميانه روي بين افراط و تفريط (اعتدال)؛
تساوي و نفي هرگونه تبعيض (تفاوت قائل نشدن بين افراد)؛
رعايت استحقاق در افاضه وجود (عدل در تکوين)؛
عدم ارتکاب کبيره و عدم اصرار بر صغيره (عدالت فردي و فقهي)؛
برابري اجتماعي (قسط، عدالت اجتماعي و قضايي و سياسي و اقتصادي)؛
رعايت مفاسد و مصالح در قانون‌گذاري (عدل در تشريع)؛
نقطه تعادل و تلاقي تمام فضائل (مثلا عفت، شجاعت و حکمت که اوساط اخلاقي هستند، قدر جامعي به نام عدالت دارند) (نظريه عدالت ارسطو).
اين منظومه‌اي از عدالت آفاقي و انفسي تکويني و تشريعي، فردي و اجتماعي، اخلاقي و اعتقادي است. نقل جمع‌بندي استاد شهيد مطهري در مفهوم عدالت جالب است (عدالت آنجا که به توحيد يا معاد مربوط مي‌شود، به هستي و آفرينش شکل خاص مي‌دهد و نوعي جهان‌بيني است. آنجا که به نبوت و تشريع و قانون مربوط مي‌شود، يک مقياس و معيار قانون‌شناسي است… آنجا که به امامت و رهبري مربوط مي‌شود، يک شايستگي است. آنجا که پاي اخلاق به ميان مي‌آيد، آرماني انساني است و آنجا که به اجتماع کشيد، يک مسئوليت است).
«همانا خداوند به عدالت و احسان امر مي کند».
«اي کساني که ايمان آورده‌ايد، همواره براي خدا قيام کنيد و از روي عدالت گواهي دهيد. دشمني با جمعيتي، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنيد که به پرهيزگاري نزديک‌تر است و از معصيت خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‌دهيد با خبر است».
نتیجه :از آنچه تا به حال گفته شد (عدالت در بينش، عدالت در روش و عدالت در ارزش خلاصه میشود. «بالعدل قامت السموات و الارض»   چرا  شيعه را عدليه خوانده‌اند؟ زیرا عدالت ممتازکننده‌ترين عنصر انديشه شيعي از غير آن است.

علل و موجبات عدل
موجبات عدل را مي‌توان به سه عامل تقسيم کرد: بودن قوانين و مقررات عادلانه، اجرا و تنفيذ آنها علي السواء؛ شعور مردم به حقوق خود که «لا يدرک الحق الا بالجد».
شايد علت اينکه در حکومت علوي که مظهر عدالت در رأ‌س آن بود، امام در محراب عبادت از شدت عدالت به شهادت رسيد و مردم نيز نتوانستند او را تحمل کنند، فقدان عامل سوم بود؛ يعني عدم درک صحيح مردم نسبت به حقوق خود؛ و الا از لحاظ قانون عادلانه و مجري عادل کمبودي نبود. اشکال در ضلع سوم مثلث عدالت بوده است و تا اين سه ضلع تکميل نشود، عدالت در حکومت و اجتماع تحقق نمي‌يابد و شايد علت تاخير و طولاني ظهور حکومت و مديريت عادلانه اين باشد که شعور مردم و آمادگي ادراکي آنها بالا رود و هم‌سنگ دو ضلع ديگر شود.
و اما «اجراي عدالت» که ماحصل «مثلث عدالت» است، نياز به مديريت دارد؛ آن‌هم مديريتي در سطح جهان با هر تنوع و تکثري که دارد.

انواع مديريت
مديريت بحران، مديريت توسعه، مديريت منابع انساني و مديريت بهره‌برداري،

مديريت عادلانه
دراینجا از زاويه عدالت به مديريت مي‌نگريم و درحقيقت، از «اجراي عدالت» بحث مي‌کنيم.

مديريت عادلانه مهدوي        
امام مهدي (عج) امامي عادل است؛ يعني از گناه به دور است (به کمک عصمت)؛ انساني کامل است؛ در کسب فضائل و رفض رذايل، در درون خويش به تعادل رسيده است. حتي از لحاظ جسمي و ظاهري متعادل و زيبا است. تمام خصوصيات جسمي و روحي او در اخبار به ما رسيده است. همه حاکي از يک اعتدال و جذابيت است. بينش او مبتني بر توحيد و عدل است. اراده او اعمال عدالت است. قانوني که در اختيار دارد قانوني عادلانه است. همان قانون محمدي علوي است بدون کم و کاست. مردمي که در زمان او هستند عدالت‌خواه و پشتيبان عدالت و آماده جهاد و فداکاري براي تحقق آن هستند. موانع راه عدالت يا زدوده شده و يا به دست قدرت او برچيده مي‌شوند و توان مقابله ندارند. مقتضي عدالت موجود و مانع مفقود است. بحث در نحوه تحقق عدالت و مديريت عدالت است. چگونه اين امام عادل، قانون عادلانه را براي مردم عدالت‌خواه، پياده مي‌کند؟ به هر ذيحقي حق مي‌دهد، هرچيز را در جاي خود مي گذارد، مساوات و توازن در جامعه پياده مي‌کند و…
با توجه به اخبار در دست، هر وظيفه ناظر به عدالت را به بحث مي‌گذاريم.

سازماندهي،  برنامه ريزي،  نظارت،  انگيزش
1) سازماندهي
سازمان عبارت است از گروهي متشکل از دو يا چند تن که در محيطي با ساختار منظم و از پيش تعيين شده براي اهداف گروهي با يکديگر همکاري مي‌کنند. هنگامي که مديران منابع مادر را با تلاش افراد (دست کم دو نفر يا بيشتر) به منظور رسيدن به هدف‌ها ترکيب مي‌کنند عمل سازماندهي انجام مي‌شود.
در ذيل عنوان سازماندهي، مباحثي از قبيل ساختار سازماني، اهداف ساختاري تقسيم کار، اختيار و مسئوليت و نيز بحث وحدت فرماندهي و بحث قدرت مطرح مي شود
اين اخبار از سازمان آن حضرت، ياران حضرتش و سازماندهي ويژه‌اي که در زمان ظهور تحقق مي‌يابد خبر مي‌دهند که نکات ذيل (مخصوصاً در رابطه با عدالت) از آن قابل برداشت است:
الف ـ ياران آن حضرت از همه اديان و اقوام هستند: يهود، نصاري، اصحاب کهف، يوشع بن نون، سلمان، ابودجانه و مقداد و مالک اشتر) و نيز فرشتگان، (مانند جبرئيل، ميکائيل، اسرافيل) جنيان. ايرانيان / عجم که شامل هر نژاد غير عرب مي‌شود و بسياري از آنها پرونده و نام و نشان دارند و خيلي جاها و مليت‌ها و اقوام ديگر که از احاديث ديگر قابل برداشت است. اين امر حاکي از يک نوع عدالت در سازماندهي است که آن حضرت نيروهاي خويش را صرفاً از يک نژاد و قوم خاص پذيرش و گزينش نمي‌کند و به شايستگي توجه مي‌کند و شايسته‌سالاري را اعمال مي‌کند و «شايسته سالاري» معياري مبتني بر عدالت است که معيارهاي خويشاوندگرايي و رابطه‌گرايي و امثال ذلک را در گزينش کنار مي‌زند. ياران حضرت مهدي (ع) پرداخته است و تحليلي در ذيل اخبار ارائه داده است که اخبار وارده را در بخش‌هاي ايمان، شجاعت، عبادت و ميزان فرمانبرداري تقسيم کرده و نشان داده است که هيچ تبعيض و ترجيح بلا مرجّح در سازمان انساني آن حضرت، چه سازمان اداري، چه نظامي و…
ب‌ـ: «شيعيان ما در زمان سلطنت قائم بزرگان اهل زمين و حکام آنها خواهند بود‌» منافاتي با شايسته سالاري ندارد و دال بر تبعيض و ترجيح بي‌مورد نيست؛ چراکه اولاً شيعيان شامل تمامي نژادها و قوميت‌ها و کشورها و زبان‌ها خواهد شد و منحصر به گروهي خاص نيستند.
ثانياً شيعيان کابينه اصلي و نيروهاي کليدي را تشکيل مي‌دهند و از همه ساکنان ارض استفاده‌هاي به جاي خود در سازمان حضرت مهدي (عج) خواهد شد.
ثالثاً علت دادن کليدها و پست‌هاي اصلي به شيعيان، حقانيت و امتيازات معنوي و سابقه مبارزاتي (عقيدتي) آنها است. آنها منتظران واقعي بوده‌اند که در زمان طولاني غيبت کبري، به انتظار فرج به عنوان افضل اعمال دل مشغول بوده‌اند و با ادعيه، صدقه، نماز، آمادگي و غير ذلک ترجيحاتي را به دست آورده‌اند که ديگر ياران مهدي ممکن است چنين ويژگي نداشته باشند. شيعيان حکم حواريون و خصيصين را دارند و در حقيقت، قاعده اصلي و کانون مرکزي سازمان حضرت هستند. ترجيح آنان با مرجح و عين عدالت است، لذا خداوند در قرآن مي‌فرمايد:
کساني که قبل از پيروزي انفاق کردند و جنگيدند با کساني که پس از پيروزي انفاق کردند يکسان نيستند. آنها بلند مقام‌تر از کساني هستند که بعد از فتح انفاق کردند و جنگيدند و خداوند به هر دو وعده نيک داد. و خدا به آنچه انجام مي دهيد آگاه است.
ج ـ در روايات ما آمده که ياران مهدي «جان خويش را در جنگ‌ها پناه او مي‌سازند».
اين هم منافاتي با عدالت ندارد و ظلم و تبعيض محسوب نمي‌شود. او خود طالب و مايل به حفظ جان خويش نيست؛ شمشير او علامت جهاد و فداکاري اوست. اين ياران مهدي هستند که حفظ او را حفظ اسلام و نظام مي‌دانند. چگونه مي‌شود وجود مقدسي را که همواره در انتظارش بوده‌اند به دم تيغ بسپارند
د ـ  برتري مؤمنان بر فرشتگان در سازمان مهدي (عج) طرح شده است و فرشتگان در خدمت ياران او هستند. اين نيز بيانگر نوعي عدالت است؛ چرا که فرشتگان که گناه نمي‌کنند. قدرت آن را ندارند. ولي ياران مهدي (ع) که با وجود قدرت بر گناه و عصيان، اين گونه مطيع و معصوم هستند، قطعاً برترند. هم‌چنين در آغاز خلقت هم مسجود فرشتگان بوده‌اند و بعد از طي سيکل طولاني، حق به حق‌دار مي‌رسد و فرشتگان کارگزاران مؤمنان مي شوند، همان‌گونه که درخدمت اهل عصمت و طهارت بودند. آنان در خدمت رسول خدا (ص) بودند و در جنگ‌هاي متعدد  و در خدمت نوح و ابراهيم و عيسي بودند و در خدمت حضرت حسين بن علي بودند . ولي حسين نپذيرفت. اين جلوه از عدالت است آن هم به معناي قرار دادن هر چيز در جاي خود که فرشتگان جاي واقعي شان خدمت به مؤمنان است.
هـ يکي ديگر از جلوه‌هاي عدالت «خداوند از گورستان وادي السلام هفتاد هزار صديق را زنده مي‌کند که همگي از اصحاب و انصار او مي شوند». اگر از وادي السلام الغاء خصوصيت شود، مردگاني که هر صبح مخلصانه در دعاي عهد ترنم کرده‌اند که:
«گر مرگ بين من و مولايم فاصله شد، همان مرگي که براي بندگان حتمي و آمدني است پس مرا از قبرم خارج کن تا با زره‌اي مثل کفن و شمشير و نيزه آماده و آخته در دست به آقايم لبيک بگويم. هرجا باشم (دور و نزديک)».
اين دعا که از حنجره‌هاي پاک منتظران بلند مي‌شده است، مورد استجابت قرار مي‌گيرد و در رکاب او قرار مي‌گيرند و اين هم عدالت است که به معناي مساوات است و عدم تبعيض و فرق‌گذاري چه فرق است بين مردگان و زندگان در بهره‌وري از فيض لبيک به معصوم؟ چگونه است آنان که نه در کربلا بودند تا شهيد شوند و نه در زمان ظهور زنده بودند تا در رکاب حضرت باشند با آن‌همه عشق از فيض جهاد درمحضر امام (عج) محروم باشند. عدالت اقتضا مي‌کند که آنها هم با حضرت باشند. اين حديث براي منتظران بسيار انگيزاننده است که بدانند خداوند اجر آنها را ضايع نمي‌کند.
وـ يکي ديگر از جلوه‌هاي عدالت حضور زنان در سازمان آن حضرت است که از 313 نفر، در نقل‌هاي مختلف، 13 نفر، 50 نفر و… هستند. به هر حال، اين زنان در جنگ هم شرکت دارند و مسئوليت‌هايي را هم علي القاعده بر دوش دارند البته به تناسب شأن و توان آنها…. به هر حال زناني که در احد بوده‌اند (مثل نسيبه) و پيامبر حضورشان را تأييد کرده است و در کربلا بوده اند (مثل زينب و ام کلثوم فرزندان علي (ع)) به همين مناط، در رکاب آن حضرت هستند و تبعيض در اين زمينه نيست. اعمال اين عدالت در سازماندهي حضرت به معناي اعمال مساوات و برابري اجتماعي است.

2) اوصاف کلي ياران مهدي
سيد بن طاووس از ابن زرين غافقي نقل مي‌کند که حضرت علي (ع) فرمودند:
ياران مهدي مرداني هستند فولاددل که همه وجودشان يقين به خداست و مرداني سخت تر از صخره ها که اگر به کوه ها روي آرند، آنها را از جاي برکنند. درفش پيروزمند آنان به هرشهر و پايتختي روي آرند، آنجا را به سقوط وادار سازند، گوئي آن مردان عقابان تيزچنگند که بر مرکب ها سوار شده اند، اين شيرمردان پيروز و عقابان تيزچنگ براي تبرک و فرخندگي دست خويش را به زين اسب امام مي کشند و بدين سان تبرک مي جويند. آنان او را در ميان مي‌گيرند، جان خويش را در جنگ ها پناه او مي سازند و هرچه او اشاره کند، با جان و دل انجام مي دهند. برخي از آنان شب هنگام نخوابند و زمزمه قرآن و مناجاتشان هم چون زنبوران عسل فضا را آکنده سازد، تا بامداد به عبادت خداي بايستند و بامدادان سوار بر مرکب ها شوند.
آنانند راهيان شب و شيران روز و هم آنانند گوش به فرمان امام خويش، ايشان چون مشعل هاي فروزانند که دل هاي استوارشان بسان قنديل هاي نور در سينه شان آويخته است. اين مردان تنها از خدا مي ترسند فرياد «لا الله الا الله» و «الله اکبر» آنان بلند است. همواره شهادت و کشته شدن در راه خدا را آرزو مي کنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» است. به هر سو روي مي آورند، ترس و بيم از هيبت آنان، پيشاپيش در دل مردمان افتد (و تاب مقاومت از همه گرفته شود) اين خداجويان سبک بال به سوي خداوند خويش روي مي آورند و خدا به دست آنان امام حق را ياري مي فرمايد.
ـ همچنين در روايت متعدد ديگر مانند آنچه در صحيح مسلم ذکر شده است:
آنان بهترين دليران روي زمين هستند. مرداني هستند که خدا را آن گونه که بايد شناخته‌اند. آنها پرچم داران حضرت مهدي (ع) هستند. آنان فقهيان، قاضيان و فرمان روايانند.
این اخبار به «شايسته سالاري» دلالت دارند
جمع بندي
سازماندهي آن حضرت کاملا متکي به عنصر عدالت است (به تفصيلي که ذکر شد).

3) برنامه ريزي
دومين وظيفه مدير بعد از سازماندهي برنامه ريزي است.
برنامه ريزي مانند پلي است ميان جايي که هستيم و جايي که مي خواهيم به آن برسيم. برنامه ريزي يعني انتخاب مأموريت ها، هدف ها و اقداماتي براي نيل به آنها که مستلزم تصميم‌گيري و انتخاب از ميان بديل ها براي اقدام آينده سازمان است.
برنامه ريزي اساسي ترين وظيفه در ميان وظايف مديريت است. ديگر وظايف مدير، يعني سازماندهي رهبري و‌‌کنترل، هدف هايي را پي مي گيرند که در فرآيند برنامه ريزي پي گيري شده است. برنامه ريزي جايگاهي را که سازمان در آينده بايد در آن قرار گيرد تعيين مي کند و سپس مجموعه هايي از اعمال کارساز را که براي رسيدن به اين وضعيت در آينده ضروري است انتخاب و اجرا مي کند. همه افراد سازمان ها و گروه ها بايد براي فعاليت هاي خود برنامه ريزي کنند تا بتوانند به خواسته هاي خود جامه عمل بپوشانند.
آن حضرت (عج) برنامه ريزي دارد. برنامه اي براي اجرا و ايجاد عدالت، عدالتي در تمام ابعاد، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، امنيتي و… که همان قسط است و عدالت اجتماعي (به معناي اعم) حال به گوشه اي و شمه اي از برنامه هاي مهدي (عج) اشاره مي کنيم.
امام علي (ع): قائم ما با رعب و با پيروزي تأييد مي شود. زمين در زير پاي او مي پيچد و گنج هاي آن از براي او آشکار مي شود. حکومت او مشرق و مغرب را فرا مي گيرد و خداوند دينش را بر همه اديان غالب مي گرداند، گرچه مشرکان ناخوش دارند.   ـ مهدي (عج) هفت سال حکومت خواهد کرد که هرسال از آن معادل ده سال از سال هاي شماست. آن گاه خداوند آنچه خواهد انجام خواهد داد.
ـ قائم ما به هر سو که رود، ابرها بر سر او سايه مي افکنند و با زباني فصيح مي‌گويند اين مهدي آل محمد (ص) است که زمين را پس از وفور بي عدالتي و ستم پر از قسط و عدالت مي کند. همچنين زمين در زير پاي او مي پيچد. (يعني قدرت طي الارض خواهد داشت)
ـ هرگاه قائم ما خروج کند، زمين گنج هاي خود را بيرون مي برد و مردم هم آن را مشاهده مي‌کنند.
ـ هنگام ظهور، زمين به نور قائم (ع) منور مي گردد و تاريکي از ميان مي رود و مردم نياز به نورافشاني خورشيد و ماه ندارند.
ـ او گنج ها را استخراج مي کند، اموال را تقسيم مي کند و اسلام را حاکم مي‌کند.
رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:
در آخر امت من، مهدي خروج مي کند. خدا باران را برايش فراوان مي بارد و زمين، گياه خود را مي روياند. او مال را به شکل صحيح تقسيم مي کند، مرکب ها فراوان مي شوند و مردم مورد اعظام و اکرام مي شوند. او هفت يا هشت سال حکومت مي‌کند.
مهدي (عج) از حکومت خود چه هدفي دارد، جز همان اهداف که رسول خدا (ص) و اميرالمومنين (ع) داشتند کما اينکه آن حضرت در يک خطبه به چهار هدف اشاره مي کند (احياي معالم و شعائر دين خدا، اصلاح (آباداني شهرهاي خدا) امنيت بندگان مظلوم خدا و اقامه حدود خدا) همين اهداف را امام حسين (ع) هم به عينه بيان مي کند. اين اهداف در يک کلمه قرآني (قيام به قسط) خلاصه مي‌شود.
. قرآن مي فرمايد:
«(در زمان ظهور) خداوند براي مؤمنان و عاملان صالح خوف را به امنيت تبديل مي‌کند.»
از انواع برنامه ريزي مديريت زمان است .مديريت زمان علاوه بر تعريف اصطلاحي آن که بهره برداري بهينه از زمان است و شعار مبنايي آن (توزيع الوقت توسيع الوقت است. تدبير الهي حضرت مهدي (عج) و مديريت فوق عالي زماني توسط ايشان گويا زمان طولاني تر از هميشه است .
لذا آن حضرت برنامه ريزي عادلانه و خارق العاده خود را که در همه ابعاد است در همين مدت کوتاه انجام مي ؟!
تقسيم صحيح اموال همان توزيع عادلانه ثروت است که به لفظ (صحيح) از قول نبي اکرم (ص) طرح شده است يعني عمده ترين معضل اقتصادي حکومت ها و دولت ها را حضرت مهدي (عج) با مديريت عادلانه و برنامه ريزي عادلانه اقتصادي خود حل مي کند و به گونه اي که رسول خدا (ص) بر بي‌نظيري رفاه مهدوي اشاره مي‌کند آنقدر مردم در اثر اين توزيع بي نياز مي شوند که سياست چک سفيد اعمال مي شود و طبق حديث :مال در يک ظرف است و هرکس به شکل آزاد از آن برمي دارد.
جمع بندي: پس عدالت اجتماعي اعم از عدالت قضايي، فرهنگي، اقتصادي و خانوادگي و شغلي و امنيتي است که از خلال اخبار فوق استنتاج شد. و دست آورد دست پرقدرت مهدي (عج) مي باشد. که ناشي از برنامه ريزي است به عنوان يکي از پنج وظيفه مديريت.

4)نظارت
سومين وظيفه يک مدير نظارت است
نظارت يا کنترل را به گونه هاي مختلف تعريف کرده اند در همه اين تعريف ها کنترل را نوعي مقايسه بين آنچه هست و آنچه بايد باشد دانسته اند يکي از اين تعاريف از استونر است که مي‌گويد:
کنترل مديريتي فرآيندي است جهت حصول اطمينان از اين که فعاليت هاي انجام شده با فعاليت هاي برنامه ريزي شده مطابقت دارد در واقع کنترل فراگيرتر از برنامه ريزي است کنترل مديران کمک مي کند تا مراقب اثر بخشي فعاليت هاي برنامه ريزي، سازماندهي و هدايت باشند، بخش اصلي فرآيند کنترل، اعمال اقدامات اصلاحي مورد نياز است.
يکي از عللي که موجب مي شود مديران به سختي تفويض اختيار کنند اين است که نگرانند زيردستان کاري را که مسئوليتش بر عهده آنان است به درستي انجام ندهند، اگر مدير نظام کنترل موثري به وجود آورد اين بي ميلي به تفويض اختيار کاهش مي يابد. مديراني که اختيار خود را تفويض مي کنند چون نهايتا خود مسوول تصميم هايي هستند که زيردستان مي گيرند به سازوکار بازخورد نيازمندند.
نظارت ها دو دسته است:
اول خود نظارتي يا نظارت از درون؛
دوم نظارت بيروني و سازماني.
در ديد اسلام نظارت دروني بر دو پايه عدالت و تقوا است ?اعدلوا هو اقرب للتقوي? «عدالت کنيد به تقوي نزديک شويد» عدالت در اين معنا همان اعتدال دروني و کسب اوساط از فضايل و نيز دوري از کبائر و عدم اصرار بر صغائر و اموري که مورد نظارت هستند عبارتند از: افراد امور مالي، عمليات و برنامه‌ها.
در حکومت مهدي (عج) نظارت چگونه است؟ به چند خبر مهدوي اشاره مي کنيم:
ـ هرگاه قائم ما قيام کند خداوند به گوش ها و چشم هاي شيعيان ما قوه و نيرويي بخشد در حالي که بين آنها و قائم (ع) واسطه اي نباشد، با شيعيان ما تکلم فرمايد و آنها مي‌شنوند و به آن حضرت مي نگرند در حاليکه آن حضرت در مکان خود مي باشد.
ـ در خصوص قول خداوند ?اينما تکونوا يات بکم الله جميعا?؛ «هرجا باشيد خدا همه شما را جمع مي‌کند» ابالحسن (ع) مي‌فرمايد: مربوط به قيام قائم است که خداوند جمع شيعيان را از جميع بلدان جمع مي‌کند.
ـ امام باقر (ع) در تفسير آيه ?الذين ان مکنا هم في الارض اقاموا الصلوة و آتو الزکاة و امروا بالمعروف و نهو اعن المنکر فللّه عاقبة الامور? فرمود: اين مربوط به آل محمد (ص) است مهدي (ع) و اصحاب او را خداوند در مشارق و مغارب زمين حاکم مي‌گرداند دين را پيروز مي گرداند و بوسيله مهدي و اصحاب او بدعت ها و باطل را زائل مي‌کند پيروان باطل را هم زائل مي‌کند تا اثري از ظلم نماند ياران مهدي امر به معروف و نهي از منکر مي‌کنند و
عاقبت امر از آن خداست (سرانجام دين خدا حاکم مي‌شود).
امر به معروف و نهي از منکر به عنوان نظارت عمومي رايج است و از برنامه هاي اصلي دولت مهدي (عج) است . از خصوصيات ياران مهدي (عج) به شکل بارز ايمان و تقوي و شجاعت است که خود حاکي از يک نظارت دروني يا خود نظارتي است که در مديريت نوين به آن اهتمام ويژه‌اي مي‌شود.
مديران را از نظارت تحميلي پرهيز و به خود نظارتي سوق مي دهند و اين همان نهادينه شدن ملکه تقوي و عدالت است. بنابراين ظهور عدالت دروني که عامل پرهيز از گناه و موجب تعادل اخلاقي و فضيلتي است در ياران مهدي موج مي زند و نظارت را خود بخود اعمال شده قرار ميدهد… (اين يک جلوه از عدالت درنظارت و مديريت عادلانه مهدي)
از سوي ديگر در مديريت نوين از (نظارت موثر) صحبت شده است که عبارت است از نظارتي که به جمع آوري اطلاعات اکتفا نمي‌کند بلکه با استفاده از بهترين ساز و کارهاي نظارتي و بهترين راه کارها تا پايان پيش مي‌رود و کار نظارت را با اقدام اصلاحي تمام مي‌کند. آن گاه يکي از خصلت‌هاي نظارت موثر (اعتدال در نظارت) شمرده شده که ميانه روي در نظارت است نه خيلي زياد نه خيلي کم و گفته شده نظارت زياد به لجاجت، فريب دادن و دادن اطلاعات غير معتبر و اصلاحات مقطعي مي‌انجامد و نظارت کم به تورم هزينه ها مي‌انجامد، لذا نظارت معتدل سفارش شده است.
علاوه بر اينکه نظارت عمومي. امر به معروف و نهي از منکر هم وجود دارد.
جمع بندي؛ نقش عنصر عدالت در نظارت:
نظارت دروني يا خودنظارتي که همان کلمه عدالت و تقوا است؛
نظارت معتدل و به دور از افراط و تفريط؛
نظارت عام و همگاني از پائين به بالا يا از بالا به پائين بدون تبعيض.

5) انگيزش
چهارمين وظيفه يک مدير انگيزش است. انگيزش از ساده ترين و در عين حال پيچيده ترين وظايف مديريت است. به اين دليل ساده است که مردم به سوي رفتاري که احساس کنند پاداشي در پي‌دارد برانگيخته مي شوند. بنابراين؛ برانگيختن شخص نبايد کار چندان دشواري باشد؛ فقط بايد مشخص شود که شخص چه مي خواهد تا بتوان از آن به عنوان پاداش و انگيزه استفاده کرد. در همين مرحله نيز انگيزش پيچيده مي‌شود؛ چرا که آن چه را که يک نفر به عنوان پاداش مهم تلقي مي کند، ممکن است براي شخص ديگري مهم نباشد. افراد از نظر چگونگي پيش بيني موفقيت خود با هم متفاوتند. با اين حال علي رغم پيچيدگي انگيزش، ترديدي نيست که انگيزش اساس مديريت است. اگر مديران نتوانند به گونه اي کارکنان را تشويق به کار کنند، در مديريت موفق نخواهند شد. دربارة انگيزش، نظريات متفاوتي ابراز شده است؛ ويکتور روم، مازلو، فردريک هرزبرگ، مک کلاند، وسل گلرمن و گري دسلر که مشهورترين آن‌ها نظريه ابراهام مازلو است که براساس سلسله مراتب نيازها از مادي به معنوي تنظيم شده است. او معتقد است تامين نياز عمده ترين عامل انگيزش است. خاصيت انگيزش اين است که افراد بدون خستگي و بيهودگي با عشق و علاقه نهايت توان را به کار مي گيرند تا نيازهاي خود را تامين کنند در نظريه مديريت رحماني بالاترين انگيزش به برآورده شدن متعالي‌ترين نيازها اختصاص يافته است. در حکومت مهدوي انگيزش ياران مهدي به اوج مي رسد.
ـ مفضل بن عمر از امام صادق (ع) سوال کرد آقاي من حضرت مهدي (عج) از کجا و چه‌گونه ظهور مي کند؟ امام (ع) فرمود:
اي مفضل تنها ظاهر مي شود و تنها به خانه خدا مي آيد و تنها وارد کعبه مي شود و آن روز را به تنهايي به شب مي رساند. چون شب فرا آمد و مردم همه خواب رفتند جبرئيل و ميکائيل و صفوف فرشتگان از آسمان نزد او فرود مي آيند. جبرئيل به او مي‌گويد: آقاي من سخنت روا و امرت نافذ است. آن حضرت دست مبارک بر صورت خود مي کشد و مي گويد: ستايش خداي را که وعده خويش استوار فرمود و زمين را در قبضه ما گذاشت. در هر کجاي بهشت که بخواهيد منزل مي‌گيريم چقدر خوب است اجر و پاداش عمل کنندگان در بين رکن و مقام مي ايستد و به آواز بلند مي گويد: اي جماعت نقبا، اي خاصان و آنان‌که شما را (خداوند) پيش از ظهور براي نصرت من ذخيره کرد، از صميم دل و اطاعت کامل نزد من آييد. صداي مبارک آن حضرت در شرق و غرب عالم به آن ها مي رسد، بعضي از آن‌ها در محراب به عبادت مشغول و بعضي در رختخواب مي‌باشند. به همين يک صدا همه آواز او را مي شنوند، دعوتش را اجابت کرده و اندازة يک چشم بر هم زدن به مکّه مي آيند. همة آنان پيش او در بين رکن و مقام حاضر مي شوند. خداوند امر مي‌فرمايد نوري از آسمان تا زمين ستون وار کشيده شود و به آن نور همة مؤمنان که در روي زمين هستند روشنائي مي‌گيرند و نوري از آن به اندرون خانه هاي مؤمنان بتابد و دل هاي آنان به تابش آن نور خرم و خرسند مي شود.
. امام باقر (ع) فرمود:
زماني که قائم ما قيام کند دستش را بر سر بندگان قرار مي دهد، پس عقل‌هاي آن ها را جمع مي کند و خواسته هاي آنان با اين کار کامل مي شود.
بي ترديد اصلي ترين عامل انگيزش، وجود عدالت است که در تار و پود نظام مهدوي مشهود است. در سازماندهي، نظارت برنامه ريزي، رهبري و هماهنگي، اين عنصر است که ياران او را به اهتزاز و ابتهاج در مي‌آورد.
کند خواه ناخواه، همه به شکل اعجاب انگيزي برانگيخته مي‌شوند. خداوند در قرآن چنين مي‌فرمايد:
اي کساني که ايمان آورده ايد هر کدام از شما از دينش برگردد خداوند به زودي قومي را جايگزين آنان مي کند که دوستشان مي دارد و آنان نيز خدا را دوست مي دارند. آنان در نزد مؤمنان فروتن هستند و در برابر کافران سربلند در راه خدا مجاهدت مي کنند و از ملامت سرزنش کنندگان نمي‌هراسند. اين فضل الهي است که به هر کس بخواهد عطا مي کند.
که عده اي از مفسران اصحاب مهدي را مصداق مي‌دانند.بارز اين آيه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *