پيشرفت و عدالت با الگوی اسلامی ايرانی

نویسنده: دكتر سيد مهدی زريباف

دهه چهارم انقلاب اسلامي آغاز شده است؛ پس از گذشت سه دهه پر فراز و نشيب از اين انقلاب الهي، به‌نظر مي‌رسد كه شرايط و فضاي بين‌الملل در آستانه تحول اساسي در عرصه‌هاي مختلف فرهنگي و سياسي و اقتصادي قرار گرفته است و پس از فروپاشي امپراتوري شوروي و اردوگاه‌انديشه‌هاي ماركسيستي و سوسياليستي، اين بار نوبت نظام سرمايه‌داري و ليبراليسم است. وجه مشترك فلسفي اين دو نظام سياسي و اقتصادي، در تفكر ماترياليستي و ماده پرستي است.
دهه چهارم انقلاب عظيم اسلامي آغاز شده است؛ پس از گذشت سه دهه پر فراز و نشيب از اين انقلاب الهي به نظر مي‌رسد كه انقلاب اسلامي در مسير گسترش فكري و علمي نويني قرار گرفته و اكنون دوران حاكميت انديشه و تفكر برتر الهي فرا رسيده است. پيشرفت‌هاي علمي در زمينه‌هاي گوناگون تكنولوژيك و فناوري در زمينه‌هاي پزشكي، بيوتكنولوژي، نانو تكنولوژي، تكنولوژي هسته‌اي و اخيراً دستيابي به تكنولوژي پيچيده هوا- فضا گوياي اين حقيقت است؛ با وجود اين، همچنان در آغاز راه ايستاده‌ايم.
گفتني است نظام سياستگذاري و مديريت جمهوري اسلامي ايران، فرهنگي عمومي و فرهنگ خواص و نخبگان، ساختار و ساز‌و‌كارهاي حقوقي و تقنيني نظام، فرايندهاي اقتصادي و معيشتي جامعه و مشاركت مردم در صحنه تعاملات اجتماعي و سياسي و در مجموع شخصيت و هويت رفتاري جامعه، نيازمند بازنگري و بازسازي است و براي تحقق سعادت فردي و اجتماعي و براي فتح قله‌هاي رفيع انسانيت و تعالي بشر، ناچار بايد خود و نظام اجتماعي خود را سامان بخشيم و براي چنين امري نيازمند الگو و مدل‌هستيم. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد: «ولكم في رسول‌الله اسوه حسنه». به راستي چه الگويي بهتر از الگوي مديريتي و حكومتي پيامبر اسلام(ص) و حضرت امير(ع) و چه رفتاري بهتر از سيره حضرت پيامبر(ص) و حضرت علي(ع) و ائمه معصومين عليهم‌السلام در صحنه روابط فردي و اجتماعي وجود دارد و مگر قرآن- كه كتاب الهي و آسماني و كتاب هدايت بشريت است- نمي‌تواند مبنايي براي تنظيم معيارها و شاخص‌هاي مطلوب رفتاري و عملياتي قرار گيرد. چه كنيم كه مشمول اين دعاي پيامبر نشويم كه مي‌فرمايد: «يا قوم ان قومي اتخذوا هذا‌ القرآن مهجورا». به‌راستي چه بايد مي‌كرديم و مشكل اساسي در كجاست؟ چرا هنوز پس از گذشت سه دهه از انقلاب نتوانسته‌ايم نظام‌هاي فكري و مديريت هماهنگ با ساختار ولايت الهي را كه ثمره خون شهيدان انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني(رحمه‌الله‌عليه) است، در عرصه‌هاي مختلف ارائه كنيم. اكنون بينديشيم. «وانتم الاعلون ان كنتم مؤمنين»
دهه چهارم انقلاب اسلامي آغاز شده است؛ مقام معظم رهبري كه سكانداري و ولايت عظماي انقلاب اسلامي را برعهده دارند، دهه چهارم انقلاب اسلامي را «دهه پيشرفت و عدالت» ناميده‌اند. ايشان تدوين الگوي توسعه و پيشرفت ايراني- اسلامي را از نخبگان جامعه طلب مي‌كنند. پيشرفت در قاموس انقلاب اسلامي، تعريفي متفاوت با الگوهاي مرسوم توسعه دارد. منظور ايشان از پيشرفت، پيشرفت همه‌جانبه مادي و معنوي است؛ به‌عنوان مثال از نظر ايشان حل مسئله معيشت و اشتغال مردم پيشرفت است، پيشرفت‌هاي علمي و فناوري پيشرفت است، دستيابي به فكر روشن و نيز اعتماد و اعتقاد عميق و ايمان الهي و انگيزه روزافزون واخلاق انساني و والاي اسلامي، پيشرفت است. ايشان بيراهه‌ها و آفات پيشرفت را عبارت مي‌دانند از: ظاهربيني و سطحي نگري عموم، معيار قراردادن غربي‌ها و دنباله‌روي و تقليد كوركورانه از آنها و نيز عقده حقارت و خودكم بيني و يأس در مقابل پيشرفت ديگران. ايشان مي‌فرمايد اين يك بيراهه بسيار خطرناك است كه امروزه از سوي استاد دانشگاه، متفكر سياسي و گويندگان مذهبي ترويج مي‌شود. به نظر ايشان، اين درست ضد تجربه طولاني مدت بشري است؛ مگر خداي متعال يك دسته از انسان‌ها را اين گونه آفريده كه هميشه بايد جلو باشند؛ كدام واقعه تاريخي اين را نشان مي‌دهد. مگر كساني كه امروز در دنيا جلو هستند، در چند قرن پيش، ملت‌هاي عقب‌افتاده دنيا در همه مسائل گوناگون نبوده‌اند؛ همان دوراني كه نامش را قرون وسطا گذاشته‌اند و دوران جهل و بي خبري و ظلمت و خواب بوده‌است. همان دوران در كشور ما و در كشورهاي اسلامي، دوران عظمت و پيشرفت علم و فلسفه و نيز پيشرفت سياسي و اقتدار سياسي بوده است.
مقام معظم رهبري، رسالت نسل كنوني را ارتقاي جايگاه فعلي ملت ايران به‌عنوان الگوي پيشرفت اسلامي مي‌داند ولي مي‌فرمايد اين پيشرفت بايد بر پايه عدالت باشد. كشور بايد عادلانه اداره شود و با عدالت به پيشرفت برسد. ايشان مي‌فرمايد كشور بايد در همه زمينه‌ها پيشرفت كند؛ پيشرفت در توليد ثروت، پيشرفت در افزايش بهره‌وري، پيشرفت در عزم و اراده ملي، پيشرفت در اتحاد ملي و نزديكي قشرهاي مختلف به يكديگر، پيشرفت در دستاوردهاي علمي و فناوري، پيشرفت در اخلاق و معنويت، پيشرفت در كم كردن فاصله طبقات اجتماعي، پيشرفت در جهت رفاه عمومي و انضباط اجتماعي و به‌وجود آمدن وجدان كاري، پيشرفت در امنيت اخلاقي، پيشرفت در آگاهي و رشد سياسي و پيشرفت در اعتماد به نفس ملي. تقاضاي عمده مقام معظم رهبري براي تحقق پيشرفت توأم با عدالت، نخست‌تدوين نقشه راه و سپس داشتن الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت است. آنچه از نظر ايشان اهميت ويژه دارد، استقلال فكري، توجه به نظريه پردازي در حوزه‌علوم انساني و توجه به مباني و مبادي و شاخص‌هاي ديني و اسلامي پيشرفت است. در اين زمينه مي‌فرمايند: امروز در ذهن و فكر مسئولان و به‌صورت يك گفتمان عمومي در ذهن نخبگان و فرزانگان، نقشه پيشرفت غربي كشور رد شده و غلط از آب درآمده است.
امروز انتقاد از نقشه پيشرفت غربي، مخصوص ملت‌هاي شرقي نيست؛ بلكه خود فرزانگان غربي هم در زمينه‌هاي اقتصادي، اخلاقي و سياسي زبان به انتقاد گشوده‌اند. امروز ليبرال-‌دموكراسي مورد انتقاد است. ايشان در جاي ديگري مي‌فرمايند اين‌كه نقشه پيشرفت اسلامي- ايراني چيست، بايد تدوين و ابعاد آن مشخص شود. ما دريافته‌ايم كه بايد به نقشه ايراني- اسلامي پيشرفت بازگرديم، حال شما بايد راه حل را پيدا كنيد، شما بايد به نتيجه برسيد و به فكر نظريه‌سازي باشيد؛ البته الگو گرفتن بي قيد و شرط از نظريه پردازان غربي و شيوه ترجمه گرايي را غلط و خطرناك بپنداريد. ما در زمينه علوم انساني به نظريه‌سازي نياز داريم. بسياري از حوادث دنيا حتي در زمينه‌هاي اقتصادي، سياسي و غيره محكوم نظريه‌هاي صاحب‌نظران در علوم انساني است. آنها هستند كه در جامعه شناسي، روانشناسي و فلسفه، شاخص‌ها را مشخص مي‌كنند؛ ولي ما بايد نظريه‌پردازي‌هاي خود را داشته باشيم و در اين زمينه كار كنيم.
ايشان در تفسير خويش، درباره طراحي، تدوين و اجراي مدل پيشرفت با الگوهاي اسلامي- ايراني، نكات ارزشمندي را به‌عنوان محورهاي مطالعه و الگوسازي در دهه چهارم انقلاب اسلامي بيان مي‌فرمايند كه توجه به آنها براي فرهيختگان و نخبگان جامعه اسلامي بسيار ضروري است:
1-‌ ارائه بحث نظري و تعريف شفاف و ضابطه‌مند از پيشرفت و عدالت2-‌ ايجاد باور همگاني در درجه اول بين نخبگان و بعد در همه مردم
3-‌ يافتن نقشه راه و مسير تحقيق و تحقق 4-‌ انطباق الگو بر مباني نظري، فلسفي و انسان شناختي اسلام 5-‌ وسيله بودن پيشرفت‌هاي مادي به منظور رشد و تعالي انسان 6-‌ تأكيد بر فكر وابتكار ايراني 7-‌ توجه به ويژگي‌هاي جغرافيايي، تاريخي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي ملت ايران 8-‌ گسترش انقلاب در ميان ملت‌ها از راه الگوسازي در نظام جمهوري اسلامي
به‌نظر مي‌رسد كه هنوز مهم‌ترين پرسش اين است كه آيا واقعاً به اسلام و برتري آن ايمان داريم؛ آيا به اين باور رسيده‌ايم كه ايمان به خدا، مهم‌ترين عامل معنوي قدرت و پيشرفت است؛ آيا قبول داريم كه قرآن، «تبيان لكل شيء» است؛ آيا قبول داريم كه اين كتاب، يهدي للتي هي‌اقوم است؛ يا به اين آيه ايمان آورده‌ايم كه «ولكم في رسول‌الله اسوه حسنه»؛ پس يا ايها‌الذين آمنوا، آمنوا.
با وجود اين، حركت را آغاز كرده‌ايم و اميدواريم كه با لطف و كرم الهي و عنايت حضرت صاحب‌امر(عج) و ياري سروران انديشمند و فرهيخته و انديشه‌ورزان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، قدمي در اين راه پر فراز و نشيب بگذاريم و تكليف تاريخي و الهي خود را در اين جهاد علمي و فرهنگي و در مسير تمدن‌سازي اسلامي انجام دهيم. اكنون آماده‌ايم كه تمام ديدگاه‌ها، بينش‌ها، استدلال‌ها و سلايق‌فكري و پژوهشي را با وسعت نظر و ديده منت پذيرا باشيم و براساس آيه «وجادلهم باللتي هي احسن» گفتمان و توسعه تفاهم علمي و مشاركت پژوهشي را در زمينه ايده پردازي، طراحي، تدوين و توليد و تحقق اسلامي- ايراني پيشرفت آغاز كنيم و در اولين گام، جهت گيري خود را به سمت تدوين نقشه راه الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت قرار داده‌ايم؛ حال نوبت شماست كه به اين قافله بپيونديد و در قالب نهادهاي علمي- پژوهشي يا به شكل فردي با ما همكاري كنيد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *