نوآوری در آموزش های مهندسی

نویسنده: سعید هداوند – مدیر آموزش شرکت صاایران

چکیده: شرط ماندگاری و پویایی سازمان های صنعتی، به میزان نوآور بودن آموزش های مهندسی آنها بستگی دارد. اگر چه اين شرط، بدون مدیریت صحیح یادگیری، تضميني به دست نمي‌دهد و حصول آن به فهم نوآوری در توانا ساختن سازمان برای دستیابی به سطوح بالاتر عملکرد و تجربه کردن راه حل های متعدد در مواجه با چالش های رقابتی بستگی دارد، ولي بدون آن نيز قطعاً سازمان دانایی محور ايجاد نخواهد گرديد.
در گذشته این سؤال طرح بود که نوآوری چگونه می تواند عملکرد ها را بهبود بخشد،در حالی که امروزه با تکیه بر آموزش به عنوان منبع بالقوه مزیت رقابتی این سؤال طرح است که چگونه توسل به نوآوری، سازمان را قادر می سازد که در دنیای متغیر کسب و کار به مزیت رقابتی بلند مدت نایل شود؟ در این مقاله با تمرکز بر وجوه مختلف نوآوری، فرایند مدیریت نوآوری در نظام آموزش های فنی و مهندسی سازمان های صنعتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واژه های كليدي: نوآوری، نوآوری آموزشی،آموزش مهندسی، استراتژی

1.مقدمه
آشفتگی های ناشی از وجود ساختارهای سنتی در سازمان های صنعتی، پیامدهای منفی برای نظام آموزش های فنی و مهندسی در پی داشته و چالش های متعددی را  با خود به ارمغان می آورند. در این ساختارها که فراگیران زمان زیادی را برای کنار آمدن با آن صرف می نمایند، بخش زیادی از دانش محفوظ سازمان از دست رفته و نظام آموزش زیر بار آثار به جای مانده از تصمیمات سازمانی که پیش از آن اتخاذ شده است کمر خم خواهد نمود.
امروزه در حالی که صنایع با شتابی همپای با توسعه تکنولوژی در حال دگرگونی هستند، تحولات سریع و شگرف فناوری، چند قطبی شدن جهان، تولید قابل انعطاف، اتوماسیون، کاربرد گسترده فناوری اطلاعات در صنعت، تولید محصولات قابل رقابت در بازارهای جهانی، اقتصاد بدون نفت و بسیاری تحولات دیگر، نظام آموزش های فنی و مهندسی را  با چالش های بسیاری مواجه نموده  است.[1] چالش های برشمرده از یک سو و نیاز سازمان به حفظ و بهبود مستمر جایگاه رقابتی خویش در بین رقبا از سوی دیگر موجب گردیده تا موضوع استراتژیک و مهم نوآوری  در فرایند مدیریت آموزش های مهندسی مورد توجه ویژه قرار گیرد
با توجه به آنکه  تحقق این گونه موضوعات نیازمند تغییر و بازسازی است و نظام آموزش های فنی و مهندسی نیز
می بایست متناسب با تغییر نیازهای جامعه متحول گردد، لذا با این رویکرد، این س ؤال طرح می شود که نوآوری در آموزش های مهندسی، چگونه می تواند  سازمان های صنعتی را قادر سازد که در دنیای متغیر کسب و کار به مزیت رقابتی بلند مدت نایل شوند؟  برای پرداختن به این سؤال، شناسایی آموزش هایی که نیازمند تفکرات نو هستند، پارادایم های تازه ای که قدرت تمرکز بر رویکردهای جدید را دارا می باشند، فرو ریختن محتاطانه عرف ها و تعصباتی که تفکر خلاق را محدود می سازند و نهایتاً  ارایه مثال ها و قیاس هایی که به تعریف مجدد آنچه امکان پذیر است، می تواند زمینه مناسبی را برای پاسخگویی فراهم آورد.
با این رویکرد، مفهوم نوآوری در آموزشهای مهندسی در بخش اول مقاله تبیین خواهد گردید.در بخش دوم، ضرورت و الزامات نوآوری های آموزشی مورد بحث قرار می گیرد. بررسی چالش های پیش رو و فرایندی که بر مبنای آن نوآوری در نظام آموزش های فنی و مهندسی سازمان، شکل می گیرد، محور اصلی بخش سوم مقاله  را تشکیل خواهد داد.در ادامه، دستاوردهای مورد انتظار مورد کنکاش قرار گرفته و با جمع بندی مباحث طرح شده پیشنهاد هایی نیز برای مدیریت بهتر نوآوری های آموزشی ارایه می گردد.
2.مفهوم شناسی
2. 1. نوآوری
«تامپسون »، نوآوری را فرایندی تعریف می نماید که طی آن سازمان [یا واحدی از آن] یک گزینه بهتر و یا متفاوت از رویه یا شیوه موجود را انتخاب و تلاش می کند آن را به صورتی عملی سازد تا کاستی های در رویه مورد نظر، رفع یا بهبود یابد.[2] «باتلر »، نوآوری را ایجاد دگرگونی های تازه در فرایندهای مبتنی بر استراتژی سازمان می داند. [3] به زعم «اُریلی »، نوآوری از  سه عامل «توسعه درونی حاصل از برنامه های تحقیق و توسعه»، «تفکرمدیران و کارکنان درباره چگونگی مثمر ثمرتر شدن فعالیت ها» و «تغییرات ایجاد شده در ماهیت رقابت» منتج می گردد.[4]
2. 2. نوآوری آموزشی
نوآوری آموزشی را می توان به عنوان ترک اصول، فرایندها و اقدامات سنتی آموزش یا ترک شکل های معمولی آن تعریف نمود.[5]در این معنا نوآوری شامل مواردی همچون «هدف گذاری و برنامه ریزی»، «انگیزاندن و همسوسازی تلاش ها»، «هماهنگ سازی وکنترل فعالیت ها»، «تجمیع و تخصیص منابع»،«کسب و به کارگیری دانش»، «برقراری و توسعه روابط»، «شناخت و توسعه استعدادها» و«متوازن سازی تقاضاهای بیرونی» می باشد.
«استوارت »، نوآوری آموزشی را به عنوان دانشی که در نظام آموزش وجود دارد و مزیتی متفاوت تولید کرده و  قابلیت‌های نظام آموزش را برای تأمین نیازهای مخاطبان افزایش می دهد تعریف می نماید.[6] به زعم وی نوآوری های آموزشی دارای چهار محور «دوره هایی که اساساً جدید می باشند»، «فرایندهایی که هزینه ها را کاهش
می دهند»، «تفکراتی که روابط و اطلاعات را افزایش می دهند» و «تغییرات ساختاری که هزینه ها را کاهش و کیفیت را افزایش می دهند» می باشند.
3. نوآوری در آموزش های مهندسی
مهمترین راه اثربخش نمودن آموزش های فنی و مهندسی، بازآفرینی فرایندهای حاکم بر آن است. فرایندهایی همچون نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی، محرک هایی هستند که به سرعت اصول حاکم برآموزش های یاد شده را به اقدامات روزانه تبدیل می نمایند. همچنین تأکید بیش از اندازه بر دستورالعمل ها، قواعدی را بنا می کنند که حاکم بر کار گردیده و نظام آموزش را درگیر خود می کند.  بزرگ ترین چالش در این عرصه، خلق ایده های بدیع است. وجود مسایلی همچون تفکرات نامتعارف، اصول و پارادایم های نو و فرو ریختن تعصبات محدود کننده به همان اندازه که در سایر انواع نوآوری ها محوری هستند، در نوآوری آموزش های مهندسی نیز نقش چشمگیری دارند.
به زعم مؤلف ، نوآوری آموزشی به عنوان بخشی از یک برنامه ابداع، تنها زمانی می تواند زیر بنای اصول جدیدی را پایه گذاری نموده و باورهای سنتی را دچار چالش نماید که محدوده ای از فرایندها و روش های منظم و پویا را در برگرفته ومنجر به مزیت رقابتی پایدار گردد. در این شرایط وجود یک سامانه مدیریتی مبتنی بر نوآوری بهترین راه برای ایجاد همسویی میان استراتژی و ساختار است. وجود این امر، نظام آموزش های فنی و مهندسی را قادر می سازد تا روابط علی و معلولی منجر به خلق ارزش در آموزش را تعریف و تبیین نمایند. بنابراین یک نظام مبتنی بر نوآوری، هم یک الگو و هم زبانی مشترک برای ترکیب و انتقال اطلاعات درباره جریان خلق ارزش آموزش به دست می دهد. با این رویکرد، اهداف ذیل، سریع تر و مؤثرتر برای نظام آموزش های فنی و مهندسی حاصل می گردد:
    آگاهی از شالوده مبانی علمی و تسلط یافتن بر دانسته های بنیادی،
    کسب جدیدترین متدهای آموزش مهندسی [ تجزیه، تحلیل، محاسبات، مدل سازی، طراحی و بررسی های     تجربی] و اعمال تجربه به منظور به کارگیری آن ها،
    شناسایی و هماهنگی با فشارهای حاصل از عوامل فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با سیستم های مهندسی
    حساسیت نسبت به مسئولیت های حرفه ای، داشتن قابلیت سازماندهی و ارایه ایده های نوآورانه،
    گسترش الگوی حرفه ای مهندسی در سازمان و اقدام به فعالیت های لازم. [1]
«فلورز »، «نایاک »، و «سایلس »، تمایل مدیران و کارکنان به رها کردن دانش موجود، ارتباط استراتژیک سازمان با آموزش های مهندسی، عدم سرمایه گذاری خاص بر  برنامه ها و شیوه های سنتی، تمرکز بر استراتژی سازمان و نیازهای مشتریان و قابلیت یادگیری سازمان را مؤثر در  نوآور بودن آموزش ها بر می شمارند.[6] عوامل یاد شده در محیط هایی که هم پویا و هم پیچیده هستند به کار گرفته می شوند. یک محیط پویا به دلیل این که غیر قابل پیش بینی است، مستلزم ساختار ارگانیک و از آنجا که پیچیده است نیازمند ساختار غیر متمرکز می باشد.
به طور کلی ماهیت نوآوری های آموزشی باید با نیازهای مهندسی سازمان منطبق بوده و با ایجاد سطح قابل پذیرش فرهنگی-اقتصادی و آماده سازی بستر دانش فنی، توسعه کمی و کیفی سازمان را تأمین نماید.از آنجا که فعالیت های مهندسان و دانشمندان علوم مهندسی باید در چارچوب نیازهای صنایع کشور متمرکز شود، لذا باید ارتباطی قوی و منطقی بین نوآوری و سیستم آموزش مهندسی کشور برقرار گردیده تا زمینه مناسبی برای نظام آموزش های مهندسی سازمان فراهم شود. [7]
4. انواع نوآوری در آموزش های مهندسی
اگر چه نوآوری آموزش های مهندسی معمولاً به دگرگونی فرایندهای آن مربوط می گردد، اما بخش اعظم آن به تغییر تدریجی در ساختارها و یا ترکیبی از تکنیک ها، ایده ها و روش ها اشاره دارد. براین اساس سه نوع نوآوری را می توان مشخص نمود:
4. 1. نوآوری موضوعی
اکثر نوآوری های مربوط به موضوع، شامل تغییرات تدریجی هستند که در موضوع و محتوای برنامه های آموزشی، خصوصیات یا ترکیب جدیدی اضافه می کنند. این گونه نوآوری ها به دلیل نیاز و تقاضاهایی که فراگیران مطرح
می کنند همیشه وجود داشته و می تواند به توان رقابتی سازمان بیافزاید.
4. 2. نوآوری فرایندی
روش و شیوه های برنامه ریزی و اجرای آموزش را شامل می شود و معمولاً با توجه به تغییرات حاصله در هزینه ها و کیفیت آموزش مشاهده می گردد. نوآوری های فرایندی مانند نوآوری های موضوعی شامل اصلاحات تدریجی است که کاهش هزینه ها و بهتر شدن کیفیت را به دنبال دارد.
4. 3. نوآوری ترکیبی
این گونه نوآوری، تلفیقی از نوآوری های موضوعی و فرایندی می باشد که با افزایش کمیت و کیفیت برنامه های آموزشی، منجر به برقراری ارتباطات مؤثر با جامعه مهندسین، آگاهی از تحولات روز،کسب مهارت های نو و قابلیت به کار گیری مهارت ها و ابزارهای نوین مهندسی در انجام امور تخصصی می شود.[5]
5.ضرورت نوآوری
نوآوری، ضرورت تغییراتی مانند «توسعه آموزش های جدید»، «فرایندهای جدید» و«مشتریان جدید» را که لازمه پیشبرد استراتژی ها می باشند توصیف می کند.این تغییرات نیز رفتارها و ارزش های جدیدی را ایجاد می نمایندکه سازمان به آنها نیازمند می باشد.اولین گام در تدوین استراتژی آموزش های مهندسی، تعیین برنامه تغییری است که استراتژی کل سازمان را به تحقق آن ملزم می کند. با این رویکرد،نوآوری سه نوع تغییر رفتار را که شامل توجه به «مشتری»، «خلاقیت و نوآوری» و «نتیجه گرایی» می باشد برای ارزش افزایی نظام آموزش های فنی و مهندسی ضروری می سازد.
ازدیگر سو نیز چهار رفتار درونی که شامل «درک مأموریت، استراتژی و ارزش ها»، «فضای پاسخگویی»، «ارتباط آزادانه» و «کار تیمی» می باشد بر لزوم نوآوری تأکید دارند. برای توصیف نقش استراتژیک نوآوری، تدوین برنامه ای یکپارچه برای پشتیبانی از تقویت تمام دارایی‌های نامشهود سازمان لازم است. وقتی فعالیت های آموزشی سازمان حول محور مهندسان متمرکز است، اغلب فضایی از تخصصی شدن ایجاد می گردد و تکنسین های واحدهای وظیفه ای، الگوهای حرفه‌ای کار خود را مهندسان قرار می دهند. بی تردید چارچوب تخصص محوری برای سرآمدی وظیفه ای در هر یک از واحدها مفید است.اما در عمل واحدهای وظیفه ای مختلف، مستقل از یکدیگر به دنبال نوآوری و سرآمدی بوده و برای دستیابی به منابع کمیاب سازمان به رقابت با یکدیگر می پردازند. بر این اساس، ضرورت توجه به ایجاد  نوآوری های آموزشی را می توان با سه پرسش پاسخ داد:
– چه نوع تعاملات فنی وجود دارد که سازمان هرگز در آن موفق نبوده است؟ اشتیاق به عبور از این تعاملات به ظاهر گریز ناپذیر، اغلب محرک نوآوری است. مثلاً، توسعه آموزش های مهندسی نمایانگر دو ایده متضاد  تمرکز زدایی افراطی و مدیریت منضبط و کلان می باشد. شاید احساس شود که علاقه شدید سازمان به حفظ وضعیت فعلی، اراده نظام آموزش را به سرمایه گذاری روی ایده های جدید تحت تأثیر قرار می دهد، یا شاید این تصور شکل گیرد که سازمان در جستجوی مزیت های رقابتی، چابکی خود را روز به روز بیشتر از دست می دهد. در چنین شرایطی چالش پیش روی نظام آموزش های فنی و مهندسی، فرصتی برای تبدیل «این یا آن» به «هم این و هم آن» است.
– ضعف عمده آموزش های مهندسی در چیست؟ این پرسش باید فهرستی طولانی از نواقص را به دنبال آورد. معمولاً اغلب سازمان ها قبل از آنکه ناگزیر از تغییر شوند در ارایه واکنش به تغییرات سریع، ضعیف عمل نموده و در بهره گیری از نوآوری، خلق محیطی الهام بخش، یا ایجاد اطمینان از آموزش های پویا، ضعف عمده دارند.
– چالش های پیش روی نظام آموزش های فنی و مهندسی کدام است؟ تغییرات سریع، افزایش تصاعدی قدرت مشتریان، رقبایی با هزینه فوق العاده کم و نسل جدیدی از مصرف کنندگان بسیار «معقول» و بد گمان به دریافت خدمات مناسب از سازمان، بخش مهمی از چالش های آینده هستند که لزوم نوآوری های آموزشی را در کنار نوآوری های مدیریتی  ایجاب می نمایند.
6. الزامات نوآوری
عوامل مؤثر بر فرایندهای نوآوری را به دو گروه اصلی  عوامل درونی [توانایی و قابلیت یادگیری سازمان برای توسعه و خلق فرایندهای جدید در دانش مهندسی] و عوامل بیرونی [توانایی شناسایی و عرضه دانش متناسب با نیاز مهندسان]
می توان تفکیک نمود. اما نکته اصلی اینجاست که الزامات اصلی نوآوری کدام است؟  کدام افراد یا عناصر، فرایندهای اجرایی آن را طرح ریزی خواهند کرد؟، برنامه های نوآوری در چارچوب کدام استراتژی و برای تأمین چه اهدافی اجرا خواهند شد؟ و پایش اقدامات انجام شده چگونه انجام می پذیرد؟ پاسخگویی به این سؤالات مستلزم آن است که  تغییرات اساسی در فرهنگ، شیوه های رهبری و خلق ارزش های آموزشی ایجاد شده و زمینه مناسب برای استقرار تغییرات انجام شده فراهم گردد. در ادامه، هر یک از عوامل برشمرده مورد بررسی تفصیلی قرار می گیرند:
6. 1.  شناخت فرهنگی
فرهنگ،گرایش ها و رفتارهای قابل پیش بینی و با ثباتی ایجاد می کند که نحوه عمل نظام آموزش را شکل می دهد. در بیشتر مواقع «شکل دهی فرهنگ» اولویت اول رشد و یادگیری است. مطالعات نشان می دهد که درصد بالایی از نوآوری ها، به دلیل ناسازگاری فرهنگی ایجاد هم افزایی نمی کنند. [3]
حال سؤال این است که آیا فرهنگ، استراتژی را به سازمان تحمیل می کند یا استراتژی، فرهنگ را در پی می آورد؟  «خاوير گرف »، معتقد است که استراتژی بر فرهنگ اثر می گذارد. نظام آموزش باید گرایش ها و رفتارهای جدیدی را برای تمام مهندسان، به منظور توفیق استراتژی جدید معرفی نماید. «چارلز اُریلی»، هشت عامل «ریسک پذیری»، «توجه به جزئیات» ،« نتیجه محوری» ،«رقابت پذیری»، «حمایت»،«رشدوپاداش»، «کار تیمی» و «تصمیم گیری» را در توسعه فرهنگ نوآوری مؤثر می داند. [8]  با این توصیف، مؤلف نیز بر این عقیده است که نوآوری، به تغییرات اساسی در سطوح مختلف نظام آموزش های فنی و مهندسی نیاز دارد. برای این مهم، توجه به گرایش ها و رفتارهای جدید در بین مهندسان به عنوان پیش نیاز این تغییرات لازم می باشد.
6. 2.  شایستگی رهبری
رهبری تغییرات بنیادین، برای یک سازمان نوآور ضروری است. برخی از سازمان ها از دو رویکرد «فرایندی برای توسعه رهبران» و «مدل شایستگی که ویژگی های رهبران را تعریف می کند»، برای تبیین نقش رهبری استفاده می کنند. هر دوی این رویکردها بر شایستگی های خاصی که از رهبران انتظار می رود متمرکز هستند. این رویکردها به جای مطالعه چگونگی توسعه رهبران، تلاش می کند آنان را آنچنان که هستند توصیف نمایند. [5]
رویکردهای مذکور رفتارهای رهبران را برای اینکه شایستگی های برتری از خود نشان دهند شناسایی می کند. بر این مبنا برای رهبری تحول آفرین می توان نقش هایی همچون «ایجاد ارزش»،«اجرای نوآوری» و«توسعه سرمایه انسانی» را قائل بود.رهبرانی که ارزش خلق نموده و نوآوری را اجرا می‌نمایند، نه تنها سرمایه های فنی سازمان را  با  برنامه های فرهنگی تقویت می کنند، بلکه برای توسعه توانمندی های موجود نیز از اهداف نوآورانه پشتیبانی می نمایند.
6. 3. خلق ارزش
نوآوری و ریسک پذیری نظام آموزش های فنی و مهندسی در پذیرش تغییرات و شیوه های نوین تفکر، اولویت اصلی خلق ارزش است. در خلق ارزش به مشتری توجه گردیده و بر کار بهتر، سریع تر و با هزینه پایین تر تأکید می گردد. به عنوان مثال شرکت  «سونی »، مدعی است که جهان را از چشم مشتری نگاه می کند. این به آنها این امکان را می دهد که نیازهای آتی آنان و فرصت های جدید را پیش بینی نمایند.[8] یا اینکه «مایکرو سافت »،علاوه بر ارایه ارزش به مشتریان سیستم، از مدیران، مهندسان و سایر کارکنانش می خواهد با گروه های بیرونی که راه های جدید ارزش افزایی را خلق می کنند ارتباط برقرار نمایند.[5]
6. 4. استراتژی سازمان
نوآوری در آموزش های مهندسی با کمک چهار استراتژی خاص توسعه پیدا می نماید. اول، باید مأموریت سازمان، راهبردها و ارزش ها مشخص باشد.دوم، پاسخگویی و هماهنگی، استراتژی را به نوآوری پیوند می زند. سوم ارتباطات سازمانی، عقاید مشترک، هنجارها و ارزش ها را کنترل و تقویت می کند و چهارم، کار تیمی به افراد متفاوت و فرهنگ متنوع سازمان جهت دهی می نماید.
6. 5. آموزش هماهنگ
هماهنگی شرط ضروری هر نوع نوآوری است.[9] باید تمامی عوامل ذی ربط هدفی معلوم، چشم اندازی مشترک و درکی مشخص از تأثیر نوآوری بر بهبود آموزش های سازمانی داشته باشند.آموزش هماهنگ، نوآوری و ریسک پذیری را تشویق نموده و فعالیت های نظام آموزش را در جهت تحقق اهداف سطح بالا هدایت می کند. لازمه این کار ایجاد آگاهی و انگیزش می باشد. به این معنا که ابتدا کلیه عوامل مؤثر بر آموزش های مهندسی باید اهداف استراتژیک را به شیوه ای بیان کنند که تمام ذی نفعان آن را بفهمند و سپس مدیران باید مطمئن شوند که افراد و تیم ها، اهدافی عالي دارند که در صورت تحقق، به ایجاد نوآوری کمک می نماید.[10] سازمان های  صنعتی پیشرو معمولاً از پیمایش مهندسان برای تعیین میزان آگاهی و درک نوآوری بهره می برند و به کمک پیوند اهداف شخصی با اهداف کسب و کار به هماهنگی استراتژیک دست می یابند.
6. 6.  خلاقیت
در آموزش مهندسی، خلاقیت به عنوان مهمترین عامل در تولید فرآورده های جدید به شمار می رود. وجود این باور که خلاقیت، استعدادی همگانی است و با ارایه برنامه های مناسب تقویت خواهد گردید، موجب خواهد شد که ویژگی نوآور بودن برنامه ها به طور مستمر حفظ گردد. به زعم متخصصان علوم تربیتی، توجه و رعایت موارد هفتگانه زیر به طرح ریزی آموزش های خلاقانه کمک خواهد نمود:
     کسب ویژگی خلاقیت، آگاهی و طرز فکرهای مطلوب خلاقیت،
    درک موضوع خلاقیت،
    درگیر شدن در فعالیت های خلاق،
    تقویت فرایند خلاقیت،
    تقویت ویژگی های شخصی خلاقیت،
    یادگیری تکنیک های خلاقیت و اصول حل خلاق مسایل،
    تقویت توانایی های خلاقیت.
البته گذشته از توانایی های برشمرده، باید زمینه های مناسب برای طرح اندیشه های نو همراه با اعتماد و گرایش های لازم نیز فراهم باشد. در غیر این صورت بدون وجود شرایط مطلوب و نبودن استقبال و تشویق و انگیزه های مناسب، امکان به کار بستن ایده های نو دشوار خواهد بود.[11]
6. 7. آینده نگری
پیشرفت های شگرف علمی، حاکی از آن است که بدون آینده نگری، امکان مشارکت در توسعه سازمان و دستیابی به استراتژی های از پیش تعیین شده بسیار ناچیز بوده و حتی محکوم به شکست می باشد.آینده نگری راهی برای گذران وقت نیست، بلکه یکی از مهمترین مسایل عرصه علم، دانش و پژوهش به شمار می آید.[11] پیش بینی های صورت گرفته از تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی نشان می دهد که لازمه تطبیق با تغییرات سریع در عصر آتی، نوآور بودن و ارایه ایده ها و راه های تازه می باشد. این دیدگاه و این باور باید در استراتژی آموزش سازمان تجلی پیدا نموده تا فراگیران یقین پیدا نمایند که هر آموزشی بر مبنای برنامه ریزی حساب شده از قبل انجام می پذیرد، تاآنها نیز عادت کنند آینده نگری و نوآور بودن را به عنوان یک فرهنگ در فعالیت های خود دخیل و وارد نمایند.
8. چالش های در پیش رو
مهمترین چالش های قابل پیش بینی در ایجاد و توسعه نوآوری های آموزشی را می توان به شرح زیر برشمرد:
8 .1. نامشخص بودن نيازها و اولويت‌ها
علت شکل گیری این معضل به ساختار سنتی نظام آموزش های فنی و مهندسی باز می گردد. وجود این مسئله موجب گردیده تا واحدهای مختلف سازمان، خود را در این عرصه بیازمایند. انتخاب موضوعاتی که مبنای نیاز و اولویت آنها مشخص نیست و یا اینکه از شفافیت لازم برخوردار نیستند از مهمترین پیامدهای این موضوع می باشد. اغلب آموزش هایی که بدین طریق برنامه ریزی و اجرا می شوند داراي اشكالات عدیده ای به این شرح هستند:
     انتخاب كارهاي اجرايي روزمره به عنوان اولويت های آموزشی؛
     تأکید بر انجام سریع آموزش هایی كه نياز به بررسي مقدماتي دارند؛
    انتخاب موضوعات قدیمی كه از اثر بخشی لازم برخوردار نیستند،
     استقبال از موضوعاتی كه با تعاریف مبهم و غیر عملياتي طرح مي‌شوند؛
وجود اشکالات برشمرده به همراه ضعف اولویت بخشی به نیازها و ايجاد بستر مناسب براي آموزش ها، چندگانگي مراکز تصمیم گیرنده،شكاف هاي نگرشي وارتباطي ميان این مراکز و بـــي اعتمادي غالب مهندسان نسبت به نقش این گونه آموزش ها در تقويت بنيان دانشی آنها از جمله عواملي است كه ضعف و ناكارآمدي نظام آموزش های فنی و مهندسی را در بلندمدت موجب می گردد.
8 .2. ناپیوستگی اهداف و برنامه ها
چنانکه در بند پیشین اشاره شد شایع ترین مشکل نظام آموزش های فنی و مهندسی آن است که از ساختارهای سنتی بهره می برند.در حالي كه مسئول برنامه ریزی و اجرای دوره های تخصصی، مراکز آموزش سازمان ها هستند، برخی واحدها اعتقاد دارند از آن جا كه تأمین نیازها از این مسیر مبتلا به بوروکراسی گردیده و زمان مناسب اجرای آموزش ها از دست می رود، لذا باید رأسا اقدام به برنامه ریزی و اجرای آموزش نمود.
ضعف در سیاستگذاری و برنامه ریزی اجرایی موجب می شود تا اغلب  مهندسان از آموزش هایی بهره مند شوند که یا ارتباط ضعيفي با نيازهاي سازمان داشته و یا اینکه از محتوا وکیفیت مناسبی برخوردار نمی باشند. وجود این دلایل موجب خواهد گردید تا اكثر آموزش ها مطابق با فرایند از پيش تدوین شده [از نیاز سنجی تا ارزشیابی]، پیش نرفته و روند آموزش متناسب با شرايط مختلف تغيير نماید. این دوگانگی که ناشی از نامشخص بودن سیاست ها و استراتژی های کلان سازمان می باشد، حاصلی جز تضعیف ساختار نظام آموزش های فنی و مهندسی به دنبال نخواهد آورد.
8 .3. نامناسب بودن امكانات و تجهیزات
از دیگر محدودیت های مربوط به آموزش های مهندسی می توان به ضعف در بهره برداری از تجهیزات و امكانات مورد نیاز اشاره نمود. وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر در بهره برداری از حداقل امکانات، موجب شده تا بخش وسیعی از اوقات نظام آموزش، به حل مسايل روزمره تخصیص یابد و به همین دلیل اغلب،ترجیح می دهند تا برنامه های آموزشی خود را بیشتر مبتنی بر تئوری و نظریه پردازی نموده که در این صورت برآیند آن احتمالاً ارزش علمي بالايي نخواهد داشت و كمتر مورد پذيرش اهل فن قرار خواهد گرفت.
همچنین وجود محدوديت هاي مالي در هزينه کرد امکانات و تجهیزات مورد نیاز، تعریف دوره های تخصصی با توجه به امكانات موجود نه نيازهای شناسایی شده، جهت گیری منابع و امکانات به انجام آموزش های نظری و کوتاه مدت، توزیع نامناسب بودجه و فقدان دستورالعمل و روش كاري مشخص براي بهره برداری از امکانات موجود، موجب گردیده تا آموزش های مهندسی بیش از گذشته تضعیف گردند.
8 .4. غالب بودن آموزش های توجيه‌گر
ضعف مسأله يابي،تكراري بودن، فقدان ژرف نگري، عدم استفاده از مباني نظري مناسب، عدم تعيين اولويت ها، فقر پيشينه و روش‌شناسي، كمبود ابزار و امکانات لازم جهت اجرای آموزش های مورد نیاز از جمله عواملي هستند كه در کاهش كيفيت و اثر بخش بودن آموزش ها دخالت دارند.
همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، عدم اولویت بخشی و مرتبط نبودن موضوعات آموزشی با نیازهای سازمان موجب گردیده تا کیفیت آموزش ها و نتایج آنها تا حد قابل ملاحظه ای افت نماید. شاید دلیل عمده آن اهميت دادن بيش از حد به كميت و رقابت شتابزده با سازمان های همتراز در تعداد دوره های برگزار شده بدون توجه به كيفيت و كاربردي بودن آنها است.در واقع به جاي آنكه آموزش به عنوان يك وسيله براي رسيدن به اهداف علمي و رفع مشكلات، مورد استفاده قرار گيرد، خود به صورت يك هدف در آمده است.
چالش ديگر، عدم اعتماد مهندسان به آموزش های سازمانی و در نتيجه اعلام نكردن نيازهای خود به نظام آموزش است. اگر چه براي رفع اين معضل، برخی سازمان ها اقدام به تشکیل کارگروه های تخصصی نموده اند ولي هنوز يك برنامه منسجم و هدفمند براي ارتباط دائمي و پيوسته بين نظام آموزش و گروه مهندسین سازمان ايجاد نگردیده و حركت هاي انجام شده بيشتر مقطعي و خودجوش است. يكي از دلايل آن عدم استقبال از انجام آموزشها به خاطر وجود بوروكراسي حاكم بر برنامه ریزی و اجرای آن می باشد.
8 .5. فقدان نظام ارتباطی و هماهنگ کننده
از دیگر چالش های عمده، فقدان رویکردی است که قادر باشد سمت و سوي مناسب را فراهم آورده و زمینه بهره برداری مناسب از  برآیند آموزش ها را به شكلي مناسب ایجاد نماید. فقدان سازماندهی در اين بخش باعث می گردد كه شعبات مختلف سازمان هایی که دارای پراکندگی جغرافیایی هستند و یا حتی واحدهای مختلف در یک سازمان از عملكرد يكديگر بي اطلاع باشند، كارهاي موازي انجام دهند، توليدات علمي معطل بماند و قفسه‌هاي كتابخانه‌ها و حتي سيستم‌هاي رايانه‌اي به انباري از اطلاعات غير فعال تبديل شود.
8 .6.  نارسايي اطلاع رسانی و مستند سازی
محدوديت مراكز اطلاع‌رساني، عدم دسترسي مهندسان به منابع علمي روز، محدوديت پهناي باند در دسترسي سريع به شبكه اينترنت، عدم دستیابی به تجربه های موفق صورت گرفته در سطح ملي و بين‌المللي از مهمترين چالش های نظام آموزش های فنی و مهندسی در سازمان های صنعتی است.
البته مشکل اصلی اين نيست كه در عرصه توليد اطلاعات ضعيف عمل می گردد بلكه دشواری آن جا است که آنچه در عرصه سازمانی، ملی و فراملی تولید می شود، به دلیل ضعف درگردآوري، مستندسازي، سازماندهي، ذخيره‌سازي و اشاعه به موقع، به طور کامل و مناسب به مصرف کنندگان نرسیده و افت كمي و كيفي عملکرد ها و عدم قطعیت در تصمیم گیری ها را نیز به دنبال خواهد آورد. از طرف دیگر ناکافی بودن بودجه، كمبود افراد كتاب شناس و متخصص، وجود قوانين نادرست در كتابخانه‌ها و مراکز اطلاع رسانی كه مانع استفاده مناسب مهندسان از منابع دانشی در دسترس مي‌شود، از جمله مشكلاتی است که عملکرد  نظام آموزش های فنی و مهندسی را تحت تأثیر خود قرار می دهد.
8 .7. بي اعتمادي به اثر بخش بودن آموزش ها
از آنجا که بخش عمده صنعت کشور وارداتی است و انتقال فناوری از طریق مونتاژ شكل گرفته است، لذا ضرورت ایجاد سازوكارهايي كه منجر به برنامه ریزی  سرفصل ها و عناوین آموزشی جدید شود هيچگاه احساس نگردیده است. اگرچه در سال های اخیر تلاش هاي مختلفي برای بهبود وضعیت آموزش صورت پذيرفته، اما وجود دلایلی چون عدم ثبات سیاست ها، عدم وجود سازوکار مناسب براي آموزش و بالطبع نداشتن برنامه مدون و جامع، موجب گردیده تا مسئولان و دست اندرکاران، به ویژه مهندسان در اثر بخش بودن آموزش ها تشكيك و ترديد نمایند.
از دیگر چالش ها می توان به  عدم حمایت مدیریت ارشد، عدم تحمل متعصبان به فرایندهای جاری، غالب بودن افق های زمانی کوتاه مدت، توسعه عقلانیت و بوروکراسی افراطی [12]، مبهم بودن هزینه ها و تبعات نوآوری، عدم شرکت جدی سازمان و نداشتن علاقمندی، مناسب نبودن مؤلفه های فرهنگی، اقلیمی، انسانی و سازمانی با مقوله نوآوری، نگرانی ناشی از احتمال بروز ناسازگاری سازمانی ومبهم فرض نمودن آینده در پیش رو اشاره نمود. [13]
9. فرایند ایجاد نوآوری درآموزش های مهندسی
در این بخش اشاره خواهد شد که چگونه با توجه به چالش های برشمرده، فرایند نوآوری در نظام آموزش های فنی و مهندسی ایجاد گردیده و توسعه  پیدا می نماید. فرایند یاد شده که مبتنی بر «مهارت»، «استعداد« و «شیوه انجام کارها»     می باشد، در طی 12 مرحله به تکامل می رسد.
9. 1. شناسایی حوزه های استراتژیک
تمام حوزه های کاری برای سازمان مهم هستند و نیازهای اساسی سازمان را برآورده می سازند. ولی علیرغم این موضوع بسیاری از آنها آن گونه نیستند که تمایز ایجاد نمایند. بر این اساس وظیفه اصلی نظام آموزش، به فعلیت رساندن پتانسیل بالقوه کارکنان آن دسته از مشاغلی است که نسبت به بقیه تأثیرگذاری بیشتری بر توفیق اهداف سازمانی دارند. در فرایند نوآوری باید آن دسته از دوره های مهندسی که بر تحقق استراتژی سازمان، تأثیر فوق العاده ای دارند را شناسایی نموده و بر آنها متمرکز شد.
9. 2. همگرایی نظام آموزش با استراتژی سازمان
این همگرایی به نظام آموزش کمک خواهد نمود تا با نگاهی دقیق تر، به چگونگی ارایه آموزش های مهندسی بپردازد. در حالیکه اثربخشی این الگوی ساده ثابت شده است، اما نظام آموزش باید رویکردی را به کار گیرد که بازتابنده خصوصیات مربوط به حوزه های خاص استراتژی سازمان باشد. بدین ترتیب، نیاز به تدوین فهرست هم سنجی که بر اساس آن رویکردی که بیشترین احتمال موفقیت را برای استراتژی های مشخص شده به ارمغان می آورد احساس می گردد.فهرست تدوین شده به نظام آموزش این امکان را می دهد که به همه فرصت های موجود [مشتریان سازمان، مخاطبان نظام آموزش، مراجع قانونی و…] از زوایای مختلف نگاه کند. تنوع دیدگاه ها این موقعیت را ایجاد خواهد نمود که از یک دام کلاسیک دوری گردد. نظام هایی که در پی ایجاد فرصت نمی باشند با خطر از دست دادن عناصر مهمی مواجه خواهند بود که میزان ضربه پذیری آنان را افزایش می دهد. هماهنگی با استراتژی های کلی سازمان این امکان را به نظام آموزش می دهد تا با در دست داشتن خطوط راهنما از بازی عام به سوی فرصت های ویژه برای نوآوری حرکت نماید. [4]
9. 3. تخریب باورهای سنتی و بی پایه
برای درک پیشرفت های علمی در روش های مهندسی، باید از استیلای اصول قدیمی بر نظام آموزش تا حد ممکن کاست. بخشی از آنچه که به عنوان خرد علمی مورد پذیرش قرار می گیرد در حقیقت تعصبات کورکورانه ای است که به عنوان واقعیت محتوم معرفی شده اند. [6]  به عنوان یک نوآور آموزش، هر باور قدیمی را باید با دو سؤال آزمایش نمود. اول اینکه، آیا برای هدف نهایی سازمان مفید است؟ و دوم اینکه، آیا می توان واقعیتی جایگزین برای باور منعکس کننده آن یافت. اگر بقیه اصول مدیریت  هم در چارچوب سؤالات نقادانه قرار گیرند، مشخص می شود که بسیاری از آنها به همان اندازه سست و بی پایه هستند که انجام ندادن آنها  فضا را برای نوآوری مهیا می کند.
9. 4. ارایه  طرح های نوآورانه
اکنون زمان ایجاد فهرستی کوتاه از ایده های نوآوری برای ارزیابی این مسأله فرا رسیده که آیا ایده های طرح شده با حوزه های شناسایی شده و فهرست هم سنجی تدوین شده همگرایی دارند یا خیر؟ این عمل باعث خواهد شد طرح نوآوری طبق برنامه پیش رفته و بتوان آن را به شکلی منسجم برای هماهنگی با استراتژی  سازمان تنظیم نمود. در این مرحله، ایده ها  بر اساس دانش موجود، تجربیات، مطالعات و حتی پیشنهاد گروه های دیگر تولید می شود.
تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران نظام آموزش، معمولاً با ایده های جدید برخورد می کنند و آنها را راهگشا
می یابند. اما نکته مهم این است که پذیرش نخستین ایده یا خلق روشی جدید برای حل چالش های در پیش رو، آغاز حرکت است، نه تمام حرکت، پس لازم است تناسب آموزش نوآوری شده با ویژگی های بالقوه مهندسان مورد بررسی دقیق قرار گیرد. اگر ایده تولید شده با دانش، آگاهی، علایق و توانایی مهندسان تناسبی نداشته باشد، نمی توان به اجرای موفق آن امید داشت.در معنای دیگر، لازم است محیط اشاعه نوآوری قبل از تدوین نهایی مورد واکاوی قرار گیرد.[12]
9. 5. متناسب سازی نوآوری با ویژگی های سازمان
در این مرحله تلاش می گردد تا اعتبار نوآوری به لحاظ علمی و فنی افزایش یابد. ایجاد تناسب بین ایده تولید شده با شرایط محیطی و ویژگی های مهندسان، احتمال پذیرش نوآوری را افزایش می دهد. «راجرز و شومیکر»، معتقدند که نوآوری های آموزشی می بایست واجد پنج ویژگی مهم باشد: [13]
    مزیت نسبی : درک مهندسان از میزان مفید بودن نوآوری که می تواند تابعی از نتایج پذیرش آن، مثل راحتی، اعتبار سازمانی و رضایت خاطر باشد،
    سازگاری : هماهنگی نوآوری با تجارب و ارزش های موجود،
    پیچیدگی : میزان دشواری و یادگیری نوآورانه و بهره برداری از آن در فرایندهای کاری،
    آزمون پذیری : امکان آزمون نوآوری در سطحی محدود و بررسی نتایج حاصل از اجرای آن،
    مشاهده پذیری : قابل لمس بودن نتایج نوآوری برای کاربران آن.
با توجه به ویژگی های برشمرده لازم است متناسب با ادراکات کاربران از نوآوری، اصلاحاتی در آن به عمل آید، به گونه ای که بیشترین ویژگی های برشمرده در آن لحاظ شود.
9. 6. تغییر در نقش های سنتی  
شکی نیست که مدیر آموزش، نقش مهمی در قابلیت سازی نظام آموزش های فنی و مهندسی در زمینه رشد و نوآوری ایفا می کند. تخصیص منابع مناسب برای ابتکارات، یک گام روشن به شمار می آید. اما مدیران آموزش، باید کاری بیش از تأمین منابع انجام دهند. [15] آنها باید برای حل مسایل راهبردی دشوار با نوآوران سازمان همکاری کنند. عموماً مدیرانی که بر راهبردهای نوین نوآوری نظارت می کنند باید به طور مستمر با مهندسانی که این راهبردها را به کار بسته یا طراحی می کنند وارد مذاکره شوند. برگزاری جلسات پراکنده موجب می گردد که یا روند پیشرفت کار کند شود و یا بعضاً بدون نظر کاربران اصلی [مهندسان]، تصمیمات حیاتی اتخاذ گردد.
9. 7. آمادگی ساختاری
نظام آموزش های فنی و مهندسی می بایست قابلیت ها و شایستگی های فعلی خود را جهت ورود به حوزه های نوآوری ارزیابی نماید.در این ارزیابی از رویکردهای کلی تا ارزیابی عملکرد و پتانسیل افراد استفاده می شود.این ارزیابی ها موجب می گردد تا نظام آموزش با درک روشن از اهداف و استراتژی ها، از عملکرد و شایستگی فعلی خود بازخوردی معنادار گرفته و راهکاری عملی برای توسعه قابلیت های خویش ارایه نماید. به دلیل اهمیت آمادگی ساختاری این امر جدای از فرایند مدیریت عملکردی که مرسوم است انجام می پذیرد.در سازمان های پیشرو، ارایه  برنامه نوآوری با روش ساختار یافته استراتژی، تجربه ای موفق است. نوآوری با تمرکز بر استراتژی، خلاء های دانش فنی سازمان راآشکار می سازد. [4]
9. 8 .کار تیمی و تسهیم دانش
هیچ چیزی بدتر از آن نیست که ایده ای خوب فقط یک بار استفاده شود. هیچ یک از دارایی های سازمان ارزشمندتر از دانش جمعی که اعضای آن دارند نیست. بسیاری از سازمان ها از نظام مدیریت دانش برای ایجاد، سازمان دادن و نشر دانش در سازمان استفاده می کنند. ایجاد نوآوری مشتمل بر شناخت و تسهیم اطلاعات و دانش است که می تواند به کار سایر افراد بیاید. برای گذر از دانش اختصاصی به سوی تسهیم ایده ها، باید تغییری فرهنگی را از سر گذراند. این امر می تواند از شیوه های ذیل حاصل گردد:
1) سازماندهی دانش: اطلاعات برای در دسترس بودن باید در سراسر سازمان توزیع گردند.
2) توسعه دانش: مهندسان در هر حوزه باید اطلاعاتی را که دیگران ارسال می کنند، مرور و تأیید نمایند. این کار اعتبار مطالبی را که منتشر می شود افزایش داده و بهترین کاربردهای آنها را در سازمان توصیه می کند.
3) نشر دانش : چالش اصلی، یافتن راه های انگیزش مهندسان برای مستند کردن ایده ها و دانش کسب شده است، به نحوی که در دسترس سایرین قرار گیرد، این تفکر بسیار ساده اما در عین حال پیاده سازی آن دشوار است. اما این دشواری در سازمان هایی که از راهبرد نوآوری استفاده کرده اند دیده نمی شود چون کار تیمی و تسهیم دانش را اولویت استراتژیک وجه رشد و یادگیری خود معرفی کرده اند.[3]
9. 9. جستجوی اصول تازه
چالش های فراگیر و غیر منتظره را نمی توان از طریق رویکردهای سنتی حل کرد. در مواجهه با این چالش ها اقدامات ذیل مؤثر خواهد بود:
     قدرت و کارکرد تیم های کاری باید تا حد ممکن توزیع شود،
     نظام آموزش باید خود سازمان ده باشد،
     حاکمیت بر نظام آموزش باید توزیع شود،
     نظام آموزش باید همکاری و رقابت را بطور یکپارچه در هم آمیزد،
     نظام آموزش باید بی نهایت منعطف و در عین حال با دوام باشد،
     مالکیت همکاری ها باید مشارکتی و به تساوی باشد.
جستجوی اصول تازه با دو پرسش ساده همراه است. اول اینکه، چه چیزهایی واجد خصوصیات یا قابلیت هایی هستند که نظام آموزش قصد دارد ایجاد نماید؟ ودوم، برای یافتن اصول طرح‌ريزي یک نظام آموزش با قابلیت سازگاری بالا چه اقداماتی باید صورت پذیرد؟
9. 10.  تبدیل ایده به واقعیت
برای تبدیل ایده های سنت شکن به واقعیت، باید این نکته درک گرددکه چگونه باید با فرایندهای موجود مواجه شد و بر آن غلبه پیدا نمود. تعیین گام های اجرایی، به تحقق این موضوع کمک می نماید. برای این کار لازم است تا در شروع هر برنامه نوآوری به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
     وضعیت فعلی فرایند های آموزشی چگونه است؟
     چگونه می توان آن را تغییر داد؟
     هدف از این تغییر چیست؟
     معیارهای موفقیت در این زمینه کدامند؟
     مخاطبان این فرایند چه کسانی هستند؟
     چه کسانی در این فرایند مشارکت می کنند؟
     داده ها و اطلاعات ورودی کدامند؟
     از چه ابزارهای تحلیلی استفاده می شود؟
     چه وقایع یا مراحلی در این فرایند وجود دارد؟
    این فرایند چه نوع تصمیماتی را ایجاد می کند؟
    معیارهای تصمیم گیری کدامند؟
    تصمیمات چگونه تبیین می شوند و برای چه کسانی؟
    چگونه این فرایند به سایر سیستم های مدیریتی متصل می شود؟ [3]
بعد از مستندسازی جزئیات هر مرحله، می بایست فهرستی از گروه های ذی نفع تهیه گردد و از آنها خواسته شود تا مراحل ذکر شده را از نظر تأثیر روی چالش نوآوری ارزیابی نمایند. پاسخ های ارایه شده به تدوین برنامه های آموزشی نوآورانه کمک خواهد نمود.
9. 11. پشتیبانی از اجرای نوآوری
اقدام اصولی نظام آموزش در پذیرش نوآوری باید مورد حمایت قرار گیرد. این حمایت از جنبه های اداری، مالی و علمی صورت می پذیرد. یکی از مهمترین این حمایت ها، ارایه آموزش های لازم می باشد. این مرحله از آموزش ها، برای ایجاد مهارت ارایه می شود. در واقع به کسانی آموزش داده می شود که قصد دارند نوآوری را به صحنه عمل آورند. پس «آگاهی» در این دوره ها در سطح «آگاهی برای عمل» است. [12] فرایند نظارت نیز بخشی از مرحله پشتیبانی است.
9. 12. بازخورد و اصلاح
اشاعه نوآوری به زمان نیاز دارد. به این معنا که برنامه های نوآورانه می بایست به گونه ای تعریف شوند که قادر باشند به نحو فعال و تعاملی خود را با محیط منطبق سازند. از آنجا که فرایند اشاعه نوآوری اساساً غیر قابل پیش بینی است، لذا باید مدیریت اشاعه به گونه ای باشد که قبل از اینکه استحاله یا رد شود تغییرات لازم را پیدا نماید. [12] این امر مستلزم طراحی مسیر بازخورد می باشد. بازخورد، امکان اصلاح و بازبینی مستمر نوآوری و انطباق هر چه بیشتر آن را با محیط فراهم می آورد و روند پذیرش و گسترش آن را تسهیل می کند.
13.دستاوردهای مورد انتظار
تمرکز بر برنامه های نوآورانه در نظام آموزش های فنی و مهندسی، اين امكان را  به سازمان مي‌دهد كه به شيوه‌اي خلاق و نوآور عمل نموده و براي شكل دادن به آينده دانشی خود به صورت انفعالي عمل نكند. همچنین به نظام آموزش كمك مي‌كند که از مجراي استفاده نمودن از روش های منظم تر، معقول‌تر و منطقي‌تر راه‌ها يا گزينه‌هاي نو را انتخاب نموده و استراتژي‌هاي بهتري را برای بهبود عملکرد خود تدوين نمايد. در ادامه مهمترین مزایای حاصل از اجرای برنامه های نوآورانه برشمرده می شود:
    به نظام آموزش در شناسايي روش‌هاي نوین و بهبود مستمر آموزش کمک خواهد نمود.
     تنظيم اولويت فرایندهای بهبود و ايجاد فرهنگ نوآوری را امکان پذیر می سازد.
    مسیر بهبود تکاملی آموزش را از فرایندی غیر منظم به فرایندی منظم، با کیفیت بهبودیافته نشان می دهد.
    ¬با ایجاد «نقشه¬راه» زمینه را برای بهبود مداوم عملکرد کاری مهندسان فراهم¬ می آورد.
    به مهندسان جهت توسعه توانمندی خود و همسوسازی عملکردها با استراتژی ها، فرصت‌ بیشتری می دهد.
    دارای چارچوب و فرایند منظمی برای شروع فعالیت‌ها و بهبود مستمر برنامه های آموزشی می باشد.
    با توجه به سرعت تحولات علمی و رشد فناوری، کار تیمی و تخصصی ایجاد می نماید.
    قابلیت شناسايي و پاسخگويي به تغييرات، فرصتهاي جديد و تهديدات در حال ظهور را تسهيل مي كند.
    به تقویت منطق نوآوری در ارزيابي نياز به کیفیت نيروي كار کمک می نماید.
    به كليه سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های آموزشی انسجام می بخشد.
     سازمان موقعيت واكنشي خود را به وضعيت كنشي وآينده ساز تبديل می نماید.
همچنین مهندسانی که در چرخه آموزش های نوآوری شده قرار گیرند، واجد قابلیت هایی نظیر شناخت، فرموله کردن و حل مسایل مهندسی، درک تعهدات اخلاقی و حرفه ای، تجربه مناسب در اجرای روش های آزمایشی،کسب دانش بالا در فناوری های مربوط به تخصص خود،داشتن روحیه و تفکر خلاق و هوشمند، اشتیاق و ایجاد زمینه لازم برای اجرای فعالیت های پژوهشی خواهند بود. [8]
14.پیشنهادها
با توجه به گستردگی و تنوع برنامه های نوآوری، نمي‌توان براي موفقیت آن نسخه‌اي كلي پيچيد و به همين دليل با توجه به موضوع مقاله، پیشنهادهای زير ارائه ‌مي‌گردد:
    تمرکز بر ایجاد برنامه‌هاي نوآورانه،
    اعتماد به نوآوران در طراحي و پيشبرد برنامه‌هاي كلان علمي،
    تعيين اولويت‌هاي آموزشی با تشکیل کارگروه های تخصصی و مشارکت علمی مهندسان،
    ايجاد ارتباط ارگانيك بين دو بخش آموزش و پژوهش،
    فراهم آوری امكانات لازم براي مهندسان در بهره‌مندي از يافته‌هاي علمي خود در فرایند کار،
    برقراری تعاملات مناسب بين بخش هاي مختلف سازمان بر اساس الگوي مبتني ‌بر دانایی،
    توسعه آموزش های مهندسی با امكانات و تجهيزات مناسب و تخصيص بودجه‌هاي كافي بر اين امر،
    امکان دستيابي سریع و مناسب به اطلاعات مربوط به فناوري و دانش روز،
    تلاش براي افزايش سهم فعاليت هاي معطوف به توليد دانش و اطلاعات مهندسی كشور،
    توجه به نقش اقتصادي آموزش و پيوند ميان سياست‌هاي علمی و سياست هاي صنعتي،
    افزايش بودجه های آموزشی به منظور حمايت از برنامه‌هاي نوآورانه، [14]
    تشریک مساعی در بهره برداری از منابع سخت‌افزاري و نرم‌‌افزاري،
    اصلاح نظام پرداخت ها براساس توانايي‌ها و تخصص‌هاي علمي مهندسان،
    سپردن نظات برعملكرد مراكز و مؤسسات تخصصي به افراد دانشی و مرتبط،
همچنین به منظور توسعه زمینه برای ایجاد نوآوری، پیشنهادهایی نظیر داشتن افق زمانی دراز مدت وضرورت جهت مند کردن آموزش ها،کمک به مهندسان نوآور و انجام برخی حمایت های مالی از آنها برای ممانعت از شکست ابتکارات آموزشی، غنی سازی آموزش های تخصصی مهندسان ، اعطای استقلال بیشتر به نظام های آموزش، اطلاع رسانی مناسب و به موقع در سطح سازمان و توجه به نظرات مخاطبان نوآوری های آموزشی، قابل بررسی می باشند. [16]
اگرچه راهكاري برشمرده مؤثر هستند ولي توقع نمي‌رود با به كار بستن آنها، تمام مشکلات رفع گردیده و روند نوآوری های آموزشی به بالاترین سطح ممکن دست یابد. چرا كه اين امر از ابعاد ديگري غير از بعد آموزشی نيز قابل بررسي است. تلاش در جهت رفع كمبودهاي تخصصي فقط از راه بهبود و افزايش فرصت هاي آموزشي و شغلي، تأمين نيازهاي علمي مهندسان و تأمين ثبات اقتصادي و سياسي سازمان ممكن نخواهد بود. بايد براي مهندسان، انگيزه‌هاي رواني و مشوق‌هاي لازم براي  حضور فعال در دوره ها ايجاد شود. اين مشوق را مي‌توان به شيوه‌هاي گوناگوني ارائه كرد. مثلاً ايجاد احساس مفيد بودن، تقويت بينش سازمانی و نقش داشتن در توسعه سازمان ، افزايش ميزان رقابت شغلي، حفظ حرمت و منزلت کاری از برجسته ترین روش هاي ايجاد انگيزه است.
15. نتیجه گیری
سازمان های صنعتی بی وقفه تلاش می کنند تا خود را از رقبایشان متمایز کنند.کسب توانایی لازم برای ایجاد تمایز، کاربرد هوشمندانه دارایی های دانش برای مقاصد نوآوری است.جهاني شدن اقتصاد، انتظارات زياد مشتریان، فشارهاي رقابتي و مانند اين ها علائمي هستند كه سازمان را مجاب می سازد تا با حرکت درمدار نوآوری، سريع تر از ديگران ياد گرفته و حركت نماید.
موضوع محوری این مقاله آن بود که شرط ماندگاری و پویایی سازمان های صنعتی، به میزان نوآور بودن آموزش های مهندسی آنها بستگی دارد. اگر چه اين شرط، بدون مدیریت صحیح یادگیری، تضميني به دست نمي‌دهد و حصول آن به فهم نوآوری در توانا ساختن سازمان برای دستیابی به سطوح بالاتر عملکرد و تجربه کردن راه حل های متعدد در مواجه با چالش های رقابتی بستگی دارد، ولي بدون آن نيز قطعاً سازمان دانایی محور ايجاد نخواهد گرديد.
وجود آرمان مشترك در سازمان،تمايل به دگرگوني در ساختارها،عدم رضايت از مديريت سنتي،افزايش سطح خواسته مشتريان و تشديد رقابت در بازارهای جهانی از دیگر موضوعاتی است که اثرات آن در تدوین فرایند مدیریت نوآوری در آموزش های مهندسی مورد بررسی قرار گرفت.

مراجع
1. دوامی،پرویز،”آموزش مهندسی و نیازها در ایران”، فصلنامه آموزش مهندسی ایران، سال اول، شماره1، 1378
2. Thompson.L .john, strategic management, second edition, Alden press oxford, 1993
3. Butler.R.J, managing innovation, controlled chaos, Harvard business review, (may-June), 2006
4. Branson.John, speaking at the balanced scorecard collaborative confenence on human capital, Naples, Florida, 2002
5. رشيد کابلي، مجيد،” نوآوري”، ماهنامه توسعه مديريت، شماره 8، آذر ماه 1378
6. Thomas A. Stewart, intellectual capital: the new wealth of organizations, New York: Doubleday, 1998
7.دوامی، پرویز،” مدلی برای آموزش مهندسی متالورژی در ایران”، فصلنامه آموزش مهندسی ایران، سال هفتم، شماره 26، 1384
8. کاپلان،رابرت و نورتون، دیوید، “نقشه استراتژی”، ترجمه حسین اکبری و همکاران، تهران : انتشارات گروه پژوهش صنعتی آریانا،1384
9.  سنگه،پیتر، “پنجمین فرمان: خلق سازمان یادگیرنده”، ترجمه حافظ کمال هدایت و محمد روشن، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی،1376
10.پورتر،مایکل، “استراتژی چیست؟”، ترجمه جهانگیر مجیدی و عباس مهرپویا، تهران: انتشارات توسعه خدمات فرهنگی رسا،1383
11.یعقوبی،محمود،”ویژگیهای تربیتی در آموزش مهندسی”، فصلنامه آموزش مهندسی ایران، سال اول، شماره1، 1378
12.حسنی،محمد، “الگویی برای اشاعه نوآوری در نظام آموزش و پرورش ایران”، فصلنامه نوآوری های آموزشی، سال پنجم، شماره 15، 1385
13.راجرز.ام، شومیکر. اف، “رسانش نوآوری: رهیافتی میان فرهنگی”، ترجمه عزتالله کرمی و ابوطالب فنایی، شیراز: دانشگاه شیراز، 1377
14. Carneiro.Alberto, the role of intelligent resources in knowledge management, journal of management, vol. 5, no.4, 2001
15. اسماعیلی، محمودرضا، “سازماندهی برای نوآوری”، فصلنامه مطالعات مدیریت، شماره 49، 1384
16. منطقی،مرتضی،”بررسی چالش های فراروی نوآوری های آموزشی”، فصلنامه نوآوری های آموزشی، سال پنجم، شماره 15، 1385
این مقاله در فصلنامه آموزش مهندسی ایران، شماره 43، پاییز 1388 به چاپ رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *