رمز خلاقیت برای جوانان

نویسنده: علی علی پناهی
خلاصه كتاب: رضا نایب زاده طرقبه

خودآگاهی گام اول خلاقیت: اولین قدم به سوی خلاقیت و خود شکوفایی شناخت خویشتن است.بنابراین اگر هم اکنون از خودتان سؤال کنید که،«من کیستم؟»چه پاسخی دارید؟از شما نمی خواهم نام و نام خانوادگی و میزان تحصیلات و درآمد خود را اعلام کنیدمن می خواهم باور شما را در مورد خودتان بدانم.این باور پایه و اساس زندگی شما و عامل اصلی در تعیین خوشبختی شما است.چرا؟
زیرا انسان ها همان گونه که خود را باور داشته باشندمی اندیشند و زندگی می کنند،یعنی افکار و اندیشه های شما که کیفیت زندگی شما را خلق می کنند.حاصل باور شما در مورد خودتان است.باور ما در مورد خودمان،یعنی عزت نفس ما و عزت نفس ما یعنی پایه و اسا شخصیت ما.همانطور که خداوند می فرماید وقتی انسان را کامل کردم و از روح خودم در او دمیدم بسیاری از انسان ها از این هویت خود غافلند و نمی دانند که روح الهی دارند و می توانند روی کره زمین زندگی عالی داشته باشند و جانشین شایسته ای برای خداوند روی زمین باشند.ما می توانیم آنگونه که می خواهیم زندگی کنیم.ما هم می توانیم مثل همه بزرگان تاریخ از زندگی خود یک شاهکار بسازیم.هیچ تردیدی در این مورد نباید داشته باشیم.کلید این کار در افکارمان قرار دارد.جسم ما محدودیت دارد اما روح الهی ما بیکران است و حد و مرز ندارد.هوش و استعداد های ما نیز بخشی از همان روح بیکران الهی ما است،نه جزئی از جسم محدود ما.
زندگی هدفمند:
در زندگی به دنبال چه هستید؟
آیا شما هم مثل بسیاری از مردم به دنبال خوشبختی هستید؟
آیا شما هم مانند بسیاری از مردم تصور می کنید پول،مقام و امثال آن خوشبختی می آورد؟
آیا می دانید بسیاری از افراد به ظاهر خوشبخت که دارای پول،مقام و ثروت هستند،از افسردگی رنج می برند و از داروهای آرام بخش استفاده می کنند؟بهترین تعریفی که از انسان خوشبخت میدانم عبارت است از:فردی که می داند چگونه و تحت هر شرایطی از زندگی لذت ببرد،به خصوص وقتی که اطرافیان او عصبانی و ناراحت هستند.
بدیهی است که انسان خوشبخت هم کمبودهای زندگی را احساس می کند اما برای رفع آن ها تلاش می کند و در نتیجه نه تنها خود از کمبودها رنج نمی برد بلکه کسی را هم رنج نمی دهد.حتما” می پرسید،«چگونه می توانیم از زندگی لذت ببریم؟»
پاسخ بسیار ساده است:راه لذت بردن از زندگی این است که در زندگی هدف داشته باشید.
فراموش نکنید که عظمت انسان ها به اندازه عظمت هدف آنهاست.
زندگی هدفمند یعنی هم در زندگی پیشرفت کنید و هم از امکانات و مواهبی که خداوند آفریده لذت ببرید و هم به فکر خدمت به دیگران باشید.اجازه دهید خیر در زندگی شما جاری شود.
اگر در زندگی هدف داشته باشید،واقعا از زندگی لذت خواهید بردو احساس آرامش خواهید داشت.چرا؟برای اینکه احساس پوچی و بیهودگی نمی کنید و هر قدم شما در جهت هدف شماست.
الگوی زندگی:
هیچ چیز بهتر از داشتن یک الگوی موفق در زندگی نیست.پس شما هم باید انسان های موفق جامعه و تاریخ را پیدا کنید و روش زندگی آن ها را دنبال کنید.بد نیست بدانید که انسان های موفق هرگز از عبارات زیر استفاده نمی کنند:
ü    شرایط خیلی ناامید کننده است،ما هرگز نمی توانیم پیشرفت کنیم.
ü    هیچ وقت اوضاع به نفع ما نبوده است.
ü    بعضی آدم ها خیلی خوشبخت هستند.
انسان موفق از اینگونه عبارات استفاده می کند:
ü    این،مانع کوچکی است.خیلی زود آن را از سر راه بر می دارم.
ü    در این حادثه تلخ نکته مثبتی برای همه ما وجود دارد.
ü    خوشبختی هر کس دست خودش است.
ü    زندگی عالی است.
در واقع دو گروه جملات فوق،نشان می دهند که انسان ها دو گروه هستند:
گروه اول افراد بدبین هستند و شرایط را نامساعد و ناگوار می دانند و گروه دوم همان شرایط را می بینند،اما به نقاط روشن ان توجه دارند.اگر می خواهید همواره از زندگی لذت ببرید
باید ویژگی های منفی را کنار بگذارید و به دنبال ویژگی های مثبت باشید.از جمله باید همواره از عبارات مثبت و امیدوار کننده استفاده کنید.
به سوی خلاقیت:
انسان خلاق حسادت نمی کند،برای حل هر مسئله ای از هم فکری دیگران استفاده می کند،حقیقت را در افکاری که مخالف نظر اوست جستجو می کند،نه تنها از موفقیت دیگران لذت می برد بلکه چشم و هم چشمی و رقابت ناسالم را هم قبول ندارد.هیچ قهرمان خاصی ندارد و می داند که در برابر هر قهرمان مشهوری میلیون ها قهرمان گمنام وجود دارداو هر کسی را یک قهرمان می داند.انسان خلاق هیچ ارزشی برای دنباله روی از دیگران قائل نیست و این توانایی را دارد تا به راحتی با قواعد و ضوابط جزیی کنار بیاید.انسان خلاق با دیگران با صداقت مواجه می شود.همیشه از قدرت تخیل خود در هر شرایطی استفاده می کند و با هر چیزی در زندگی از یک دیدگاه خلاق و سازنده برخورد می کند.
خلاقیت چیست؟
خلاقیت یعنی منحصر به فرد بودن.در رویارویی با مسائل یا روبرو شدن با زندگی با دیدگاه نظر خاص خود.در واقع برخورد با مسائل زندگی آنگونه که خود شما به عنوان یک انسان انتخاب می کنید نشانه خلاقیت شما است.مفهوم لفظی خلاقیت یعنی«خلق و ایجاد چیز جدید»
عکس خلاقیت تقلید و دنباله روی است،نه«کند ذهن بودن»خلاقیت کودکان وقتی متوقف می شود که از آنها خواسته شود کارها را همان گونه انجام دهند که آموزش دیده اند.یعنی دنباله رو باشند و از خودشان حرف جدید یا نکته جدیدی ارائه نکنند.تقلید و دنباله روی از دیگران یعنی نادیده گرفتن استعدادهای الهی نهفته در وجود خود،که این کار نوعی خود کشی است .حال برای آن که انسانی خلاق باشید باید به هفت نکته زیر توجه داشته باشید.
ü    داشتن احساس استقلال.خلاقیت یعنی چیزی جدید خلق کردن،یا برخورد با مسائل با نگاهی جدید .برای آنکه خلاق باشید باید احساس کنید که به کسی وابستگی ندارید.باید یقین کنید برای جلب رضایت دیگران کاری نمی کنید.شما موجودی بی نظیر و منحصر به فرد هستید و لذا برای انجام هر کاری باید روش خاص و مخصوص به خود داشته باشید.
ü  برای شناخت هر پدیده ای ذهن باز داشته باشید و مشتاق باشید برای هر کاری در زندگی به نکات جدید برسید و خود را برای هر کاری توانمند بدانید.
ü  صداقت را در وجود خود تقویت کنید.خلاقیت به شکب پیچیده ای با صداقت و سلامت نفس در هم آمیخته است.انسانی که با خودش صادق باشد،در این صورت این آزادی را دارد تا از صداقت فردی خود در زندگی و در تمام امور خود استفاده کند.بر عکس انسانی که دروغ می گوید بطور غیر طبیعی زندگی می کندو به طور غیر طبیعی هم رفتار می کند.در انسانی که زندگی مصنوعی و غیر طبیعی دارد،خلاقیت رشد نمی کند.
ü  هرگز در مورد عظمت و بزرگی خود تردید نداشته باشید.انسان های خلاق هیچ تردیدی به عظمت و بزرگی خود ندارند و می دانند بزرگی و نبوغ در درون آن ها نهفته است.در ضمن می دانند که این نبوغ با کار و تلاش شکوفا می شود.
ü  شوق و اگاهی داشته باشید.انسان های خلاق شوری در درون دارند که افراد غیر خلاق ندارندذ لذا برای یادگیری انچه برایشان جالب است پشتکار نشان می دهند.این افراد از اینکه در مورد هر پدیده ای سوال می کنند لذت می برند.
ü  داشتن پشتکار.افراد خلاق وقتی درگیر کاری می شوند با اشتیاق تمام به ان می پردازند و تا زمانی که توان آنها تحلیل نرفته است بر روی آنها کار می کنند.انسان های خلاق معتقدند که هیچ موفقیتی حاصل نمی شود مگر در سایه کار و تلاش:وَ اَن لَیسَ لِلاِنسانِ الا ما سَعی.هیچ چیز در زندگی نمی تواند جای پشتکار را بگیرد.استعداد نمی تواند،زیرا چه بسیارند انسان های با استعداد،اما ناموفق.نبوغ نیز نمی تواند جای پشتکار را بگیرد؛بابت نبوغ به کسی دستمزد نمی دهند.تحصیلات نمی تواند؛زیرا دنیا پر از تحصیلات کرده های فراموش شده است .فقط پشتکار و عزم راسخ هستند که حرف اول را در مسیر خلاقیت می زنند.پشتکار باید از درون انسان بجوشد.
ü  استقلال در فکر.انسان های خلاق به روش های منحصر به فردی فکر می کنند که موجب رشد خلاقیت آن ها می شود.آنها زندگی را با نگاه خاص خود می بینند .افراد خلاق به نحوی فکر می کنند که متداول و معمول نیست.به این راضی نمی شوند که عنوان چیزی را بدانند وسپس آن را فراموش کنند.ان ها می خواهند عمق پدیده ها را ببینند.
برخی ویژگی های انسان خلاق
Ü  انسان خلاق از طرح سوال در مورد هر چیزی لذت می برد.اشتیاق آن ها برای فهمیدن حد و مرز ندارد.با هر چیزی که روبرو می شوند برایشان جالب است.دوست دارند چیز های جدید را آزمایش کنند و هراسی از پدیده های ناشناخته و مجهول ندارند.
Ü  انسان های خلاق یاد نگرفته اند خیلی مراقب باشند،بلکه مشتاق هستند دست به مخاطره بزنند.دوست ندارند در زندگی تماشاچی باشند؛در واقع نمی توانند منتظر بنشینند تا سر موقع به مقصد بروند.دوست دارند حرکت کنند.اهل کار هستند.ذهن آن ها دائم فعال است.
Ü  انسان های خلاق شدیدا” به دنبال برنامه هایی هستند که برایشان جالب باشد.در کتابخانه به دنبال منابع جدید می روند با متخصصان گفت و گو می کنند تا با کشفیات آن ها آشنا شوند.ممکن است از برنامه های عادی کلاس ها،مانند پرسش و پاسخ پایان فصل ها راضی نباشند.در صورتی که تمایل آن ها برانگیخته شود توان فوق العاده ای پیدا می کنند.
Ü  انسان های خلاق افکار خاصی دارند،احساسات خاصی دارند و رفتارشان منحصر به فرد است.همین احساسات و عواطف است که آن ها را خلاق می سازد.بسیار صادق هستنئ.اگر ناراحت شوند بروز می دهند و اگر خوشحال شوند؛شادی را در چشمان آن ها و در رفتار آن ها خواهید دید.
Ü  افراد خلاق به سر و وضع خود توجه دارند؛اما آن قدر خلاق و سازنده هستند که متوجه باشند ارزش آن ها به وضع ظاهری آن ها بستگی ندارد،بلکه نوع رفتار آنها و شخصیت آن ها مهم است.زندگی را با همه پدیده های آن دوست دارند،حتی به سگ و گربه گرسنه هم احساس ترحم دارند.
Ü  افراد خلاق هرگز در زندگی خود درجا نمی زند.آن ها با روش خود،کار می کنند.نوآوری
دارند،از انسان های معمولی فراتر می روند و تصاویر کاملی از خودشان خلق می کنند.
Ü  انسان خلاق شوخ طبع است و می تواند شما را بخنداندو به دیگران نیز کمک می کندتا این گونه باشند،اما برای پنهان کردن نگرانی های خود به دلقک بازی پناه نمی برد و از شوخی های نیش دار نیز استفاده نمی کند.
Ü  انسان خلاق وقتی در یک جمع قرار می گیرد،جلو غیبت،شایعه پراکنی و استهزاء دیگران را می گیرد.خیلی زود متوجه می شود که چه چیزی مورد آزار دیگران می شود و بلافاصله تلاش می کند تا رفتار خود را اصلاح کند.به جای اینکه به دنبال نقطه ضعف در دیگران باشد،در آنها فضیلت می بیند.رقابت را دوست دارد،اما بر پیشرفت خود تاکید دارد نه بر شکست دیگران.
ویژگی های انسان خلاق:
ü    انسان توانمد یا خلاق کسی است که تحت هر شرایطی دارای اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی است و سراسر وجودش شور و شوق بوده و به جهان و به همه هستی احساس تعلق خاطر دارد.به این معنا که در این دنیا خود را از هیچ کس جدا نمی داند و همه انسان ها را دوست دارد.
ü    انسان توانمند بر اساس رهنمود های درونی عمل می کند،یعنی به پیام هایی که از درون می آید توجه دارد.به خود اعتماد دارد و به استقبال مشکلات می رود.ممکن است گاهی عصبانی شود اما کنترل خود را از دست نمی دهد.هرچز شکایتی ندارد و نزد دیگران آه و ناله نمی کند.
ü    انسان توانمند و خلاق هرگز در زندگی به رقابت فکر نمی کند و برای ارزیابی پیشرفتِ خود،به ندرت خود را با دیگران مقایسه می کند.در واقع او برای ارزیابی پیشرفتِ خود،وضع امروز خود را با دیروز خود مقایسه می کند
ü    انسان توانمند عالی زندگی می کند و حداکثر لذت را از زندگی می برد.برای این کار از عوامل مصنوعی مانند سیگار و امثال آن استفاده نمی کند بلکه از هر چیزی که در زندگی به دست می آورد خوب بهره می گیرد.از همه چیزهای خوب در زندگی لذت می برد،از جمله پیاده روی،ورزش،مطالعه،گوش دادن به موسیقی،خواندن شعر و ….
ü    یکی از ویژگی های انسان خلاق این است که قدرت تخیل او زیاد است لذا برای آنکه راه حل مسائل را پیدا کند از قدرت تخیل و تفکر خود استفاده می کند.
ü    نکته دیگر این که انسان توانمند دچار افسردگی و غم و غصه نمی شود و همواره به جنبه های مثبت زندگی توجه دارد.توجه به نعمت ها و عدم توجه به غم و غصه از ویژگی های مهم انسان توانمند است.
ü    یکی از خصوصیا ت انسان توانمند و خلاق این است که شوخ طبع است،اما هیچ گاه دیگران را به دلیل نقطه ضعفی که دارند مسخره نمی کنند و به دیگران نمی خندد.
ü    انسان توانمند هرگز خود را شکست خورده نمی داند بلکه شکست را آموزش و تجربه می داند و همواره خود را در مسیر موفقیت می بیند.
ادیسون برای اختراع لامپ 1000 مرتبه آزمایش انجام داد تا بالاخره به نتیجه رسید.مهم
این است که وقتی ادیسون 999 بار آزمایش انجام داد و هنوز نتیجه نگرفته بود خود را شکست خورده نمی دانست.او فکر نمی کرد که 999 بار آزمایش ناموفق انجام داده بلکه خود را صاحب 999 تجربه مختلف می دانست.
عزت نفس و اعتماد به نفس:
عزت نفس یعنی ارزش و احترامی که ما برای خودمان قائل هستیم.پس هر چه عزت نفس ما بالاتر باشد ما احترام بیشتری برای خودمان قائل هستیم.بیشتر قدر خودمان را می دانیم و به قول گوته کمتر خودمان را ضعیف و ناتوان می دانیم.
سوال:آیا تکبر و خود خواهی به معنای داشتن عزت نفس بالاست؟
خیر!باید توجه داشته باشیم که داشتن عزت نفس بالا با تکبر و خود خواهی کاملا” تفاوت دارد.در واقع آدم های خود خواه و متکبر به خاطر بعضی پدیده های بیرونی یا ظاهری مثل قدرت،پول،مقام،خودرو،زیبایی و امثال آن که دارند دچار تکبر می شوند.در حالیکه درون این آدم های خالی اس ت و در واقع خودشان هم شخصیت خودشان را قبول ندارند.درضمن اگر دقت کنید می بینید پدیده هایی که به آنها اشاره کردم ماندنی نیستند.گاهی اوقات هم اصلا” در زندگی ما کارآیی ندارند.در حالیکه عزت نفس یک پدیده درونی بوده و همیشه همراه انسان است .ناگفته نماند بذر های اولیه عزت نفس در خانواده و در اثر رفتار والدین شما با شما کاشته می شود.
برای داشتن عزت نفس بالا چه کار باید کرد؟
ü   سعی کنید انسان های موفق را که دارای عزت نفس بالایی هستند شناسایی کنید و آنها را الگوی خود قرار دهید .پس از آن،تلاش کنید تا قلبا” خود را یک انسان محترم بدانید . رفتارتان نشانه عزت و احترامتان باشد و هرگز به کسی بی احترامی نکنید.
ü    خود را فردی خاص و منحصر به فرد بدانید.شما در درون خود توان نا محدودی دارید تا در زندگی تبدیل به چیزی شوید که خودتان انتخاب می کنید.پس هیچ نیازی نیست که در زندگی شبیه کسی باشید.شما باید عظمتی را که خداوند در وجودتان گذاشته کشف کنید و آن را شگوفا کنید.
ü    بپذیرید که فردی ارزشمند هستید.حتی اگر گاهی دچار اشتباه شوید.باید یادتان باشد که:«هذ انسان محترمی ممکن است اشتباه کند».پس ارزش شما غیر از رفتارهایتان است .لذا اگر در کاری موفق نبودید یا در درسی نمره ضعیفی گرفتید،باید ازاشتباهات
خود در س بگیرید.
ü    مسئولیت پذیر باشید.انسان هایی عزت نفس بالا دارند که از آغاز زندگیشان مسئولیت پذیر بوده اند.این افراد اجازه نداده اند تا والدین آن ها کاری برایشان انجام دهند،اطاقشان را تمیز کنند،کتابهایشان را مرتب کنند.بلکه با انجام کار خود،آزمایش کارها و حوادث مختلف،اعتماد به نفس پیدا کرده اند.کودکانی که انجام کارهای روزانه خود مسئولیت پذیر می شوند احساس افتخار می کند،هم اعتماد به نفس آن ها زیاد می شود و هم عزت نفس آن ها بالا می رود.
ü    ما همان چیزی می شویم که به آن فکر می کنیم.فکر ما تصویری را که ما از خود داریم شکل می دهد و این تصویر نیز به نوبه خود احساسات و رفتار ما را می سازد.رالف والدو امرسون فیلسوف آمریکایی در قرن نوزدهم می گوید:«انسان همان چیزی است که تمام روز به آن فکر می کند».سعی کنید از موفقیت های خود در زندگی تصاویر مثبت در ذهن داشته باشید.این کار در ایجاد اعتماد به نفس گام بزگی است.
چگونه تصویری را که از خود دارید بهبود بخشید:
برای بهبود بخشیدن به تصویری که از خود دارید،یعنی تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس به نکات زیر توجه داشته باشید.
ü    به جای اینکه همیشه از راه های امن حرکت کنید،ریسک پذیر باشید.انسان هایی که از ریسک پرهیز می کنند دارای اعتماد به نفس پایینی هستند پس شما سعی کنید کارهای جدیدی را که هرگز انجام نداده اید آزمایش کنید.شکست امری طبیعی است و عدم موفقیت در یک کار به معنای شکست انسان نیست
ü    موفقیت از«می توانم ها» بدست می آید نه از«نمی توانم ها»مثلا اگر برای کنکور درس می خوانید با خود نگویید،«نمی توانم در یک رشته خوب،یا در یک دانشگاه خوب قبول شوم.»بعد هم بروید برای یک رشته دیگر یا دانشگاه دیگر که مورد علاقه تان نیست،برنامه ریزی کنید.اگر می خواهید انسان موفقی باشید با هر کار سختی که روبرو شدید جا نزنید،نگویید :«نمی توانم،تجربه قبلی ندارم»
ü    خیلی بر معیارهای ظاهری موفقیت تاکید نداشته باشید.دویدن به دنبال رتبه،نمره،درجه پول و امثال آن در زندگی عزت نفس را پایین می آورد.عزت نفس از درون و از نفس می آید نه از یافته ها و آنچه به دست می آوریم.
ü    سعی کنید کمتر از زندگی گله کنید.گله کردن و نق زدن یعنی اینکه«من از آنچه اکنون هستم و از موقعیتی که دارم،راضی نیستم.»در حالی که عزت نفس بالا یعنی داشتن نگاه مثبت به همه چیز زندگی حتی زمانی که اوضاع مطابق میل ما نباشد.فردی که عزت نفس بالایی دارد به خود اجازه نمی دهد از همه چیز زندگی شکایت کند.
ü    سعی کنید در زندگی مستقل باشید نه وابسته.احساس استقلال،عزت نفس را تقویت می کند.در حالیکه وابستگی،عزت نفس را از بین می برد.پس سعی کنید در کارهای خود از قبیل بازی کردن،درس خواندن،انجام کارهای شخصی و حتی حل مسائل زندگی خود به دیگران وابسته نباشید
ü    سعی کنید اهل پیشداوری و انتقاد نباشید.علت اینکه برخی افراد در مورد دیگران قضاوت و پیشداوری می کنند این است که می خواهند دیگران را تحقیر کنند تا خود شان احساسا خوبی داشته باشندو این کار مربوط به کسانی است که دارای عزت نفس پایین هستند.
آرامش و رابطه آن با خلاقیت:
انسان توانمند همیشه به دنبال آرامش است و آرامش و تفریح را با هم می خواهد.انسان توانمند می داند که نگرانی کارآیی انسان را کاهش می دهد لذت یاد گرفته است از افکار نگران کننده پرهیز کند.نگرانی نوعی روش تفکر است که نتیجه آن در درون ما به صورت احساس ناخوشایند در می آید.پس برای اینکه درون خود را از نگرانی خلاص کنیم باید نحوه تفکر خود را تغییر دهیم.
سه عامل ایجاد نگرانی:
سه عامل در ایجاد نگرانی نقش دارند:گناه،اضطراب و تنش(یا استرس)
گناه چیست؟
گناه یعنی داشتن احساس بد به کاری که در گذشته انجام داده ایم و یا سخنی که گفته ایم

سرشناسه:علی پناهی،علی،1328-
عنوان و نام پدید اور:رمز خلاقیت برای جوانان/تالیف علی علی پناهی.
مشخصات نشر:تهران،آسیم،1386
مشخصات ظاهری،85ص
شابک:9-308-418-964-978
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
یاداشت:کتابنامه:ص.85
موضوع:خلاقیت،اندیشه و تفکر خلاق،موفقیت،جنبه های روانشاسی
رده بندی کنگره:8ر84ع/408 BF
رده بندی دیویی:35/153
شماره کتابشناسی ملی:46733-85 م

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *