بررسی نقش رنگ‌ها در طراحی لوگو

نویسندکان: داریوش زارعی – احمد سعیدی

چکیده : در دنیای امروز برندینگ یا همان ایجاد یک نام تجاری مهم ترین بخش تجارت است.تجارت در هر زمینه ای که  باشدچه مجموعه های تولیدی و چه خدماتی در نهایت نام تجاری آن حرفه است که گویای موفقیت یا شکست آن خواهد بود. موفقیت نام تجاری برابر با موفقیت خود تجارت است.در حقیقت هدف اصلی برندینگ این است که یک کالا یا خدمات از رقبایش متمایز دیده شود.تنها زمانی یک مجموعه ارزش افزوده پیدا خواهد کرد که یک نام تجاری شود و یا  اصطلاحا برند شده باشد.مطالعات و تحقیقات در طول بیست سال گذشته ثابت کرده است که نقش برندها در ارزش آفرینی،کاهش ریسک و افزایش عمر کسب و کار غیر قابل انکار است.در نتیجه یکی از با ارزش ترین دارائی ها هر مجموعه برند یا  برندهای آنها می باشد، یکی از ضروریات مدیران ارشد هر سازمان ایجاد برندهای قدرتمند می باشد.در یک مجموعه نباید هدف چیزی جز تثبیت نام تجاری باشد. اگر شما قادر به خلق نام تجاری با نفوذی باشید در این صورت نیز می توانید از جریان بازاریابی موثرتر و با نفوذتر بهره مند شوید. نام تجاری یک هویت است پس می توان چنین فرض کرد که پروسه برندینگ(خلق نام تجاری) روند ساخت و پرداخت این هویت است.عوامل بسیاری در پروسه برندینگ تاثیر گذارند از جمله نام، نشانه(لوگو)، طرح بسته بندی، رنگ ، ویژگی های محصول و یا خدمات، وب سایت، تبلیغات، مدیریت مجموعه، پرسنل که می توان از آنها به عنوان عناصر برندینگ نام برد. ما در این مقاله سعی داریم تا به نقش رنگ ها در خلق نام تجاری بپردازیم.
کلید واژگان : رنگ ،  طراحی لوگو ،  برندینگ

مقدمه :
یکی از مهم‌ترین جنبه‌های تبلیغات یک کالا توانایی ماندگاری برند آن در ذهن است به گونه‌ای که در صورت تکرار خرید، با توجه به کیفیت کالا، تمایل برای استفاده مجدد از‌‌ همان برند ایجاد شود. برای این منظور ابتدا نیاز است علامت تجاری خود را در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ثبت کنید، در غیر این صورت همیشه تهدید سوء استفاده از نام تجاری و برند شما توسط دیگر واحد‌های تولیدی وجود داشته و در صورت عدم ثبت آن، امکان پیگیری و شکایت را از خود سلب می‌کنید. هم چنین دقت نمایید امروزه علامت گذاری به مسئله‌ای اساسی در خط مشی کالا تبدیل شده است و در بلندمدت تولید کالا با یک علامت تجاری، به سرمایه گذاری قابل توجهی، مخصوصاً در زمینه تبلیغات پیشبردی و بسته بندی نیاز دارد.در نظر بگیرید شما با حداکثر توان و استعداد و سرمایه خود یک واحد تولیدی و یا خدماتی را تأسیس کرده و محصولات خود را با بیشترین کیفیت ممکن تولید می‌کنید، هدف شما جلب رضایت مشتریست و به آن نائل می‌شوید، اما با توجه به دنیای رقابت امروز تنها از طریق داشتن علامت تجاری منحصر به خود می‌توانید از خرید دوباره مشتری اطمینان حاصل کنید.
شاید سال‌هاست كه برای كسب و كارتان زحمت می‌كشید اما هنوز هم، با وجود مشتریان زیاد، یك نام آشنا نشده‌اید. ممكن است فكر كنید محصول یا خدمتی كه ارائه می‌دهید شایستگی چنین نامی را ندارد اما اشتباه می‌كنید. گناه ناآشنا بودن محصول‌تان را بر گردن خط تولید یا مجموعه‌ای كه سازمان‌دهی كرده‌اید نیندازید؛ مقصر اصلی خود شمایید كه هیچ وقت با صدای بلند نام كسب وكار و قدرت خارق‌العاده‌اش را به زبان نیاورده‌اید.
به‌طور كلی پیام تبلیغاتی موفق، پیامی است كه می‌تواند در نخستین نگاه مخاطب را به‌خود جذب كند پس سعی كنید خیلی وارد حاشیه‌ها و جزئیات نشوید و یك تصویر یا جمله ساده را انتخاب كنید كه با یك‌بار دیده شدن فهمیده می‌شود و در ذهن می‌ماند.  حالا وقت آن است كه یك نقطه طلایی در تبلیغ‌تان وارد كنید؛ از قدرت احساسات و همذات‌پنداری مخاطب برای در یاد ماندن تبلیغ‌تان استفاده كنید و او را درگیر آگهی‌ای كنید كه مقابلش قرار دارد.
استفاده از الفاظ را كنار بگذارید و گمان نكنید اگر نكته‌ای كه در كسب و كارتان هست، در تبلیغ‌تان نیاید، دیگران شما را ضعیف   فرض می‌كنند. بلكه سعی كنید در تبلیغ‌تان نقاط طلایی كسب و كار و تفاوت‌هایش با هم‌صنف‌های‌تان را مختصر و مفید روشن كرده و كاری كنید كه مخاطب برای كسب اطلاعات تكمیلی خودش پیگیر شما باشد. فكر نكنید اگر وارد جزئیات شوید و خیلی  حاشیه پردازی كنید، تبلیغ‌تان موفق می‌شود، بلكه برعكس. كوتاه حرف بزنید و تنها از شعارهای تكان‌دهنده و به یاد ماندنی كمك  بگیرید.
تصور نكنید پیام یا تصویری كه طراحی كرده‌اید، همیشه موفقیت آمیز پیش می‌رود. ممكن است تبلیغ شما نتواند از پس  مخاطبان بر بیاید پس برای تجدید آن، اول ببینید آگهی‌های‌تان در دوره‌های قبل چقدر بازخورد به همراه داشته‌ و بعد برای تكرار شان اقدام كنید. شاید مجبور باشید شیوه تبلیغ‌تان را اصلاح كنید و شاید هم نیاز داشته باشید رسانه تبلیغاتی‌تان را تغییر دهید؛ پس فكر نكنید شكست یك تبلیغ به معنای شكست تمامی تبلیغات است.
قرار نیست برای همه كس، همه چیز باشید. تكلیف‌تان را با خودتان روشن كنید؛ برای چه كسی حرف می‌زنید و قرار است مشكلی را حل كنید. اجازه دهید كه موسسه‌های دیگر، باقی مشكلات را حل كنند و شما تنها تمركزتان را روی یك موضوع بگذارید و برای جا انداختنش با كمك تبلیغات تلاش كنید.
روانشناسی رنگ یکی از جالب‌ترین و در عین حال بحث برانگیزترین جوانب بازاریابی است که نقش مهمی در متقاعدسازی مشتری برای خرید دارد.
دلیل این امر این است که امروزه اکثر مکالمات مربوط به رنگ و متقاعدسازی مشتری، شامل شواهد حدسی و گمانه‌زنی است. علاوه بر این، بعضی از بازاریابان اطلاعات اغراق‌آمیزی  درباره‌ی  “رنگ و ذهن” به منظور گمراه کردن به مشتری می‌دهند.

مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق :
این روزها برند در بازارهای جهانی به یکی از بازیگران اصلی کسب و کار بدل شده است و هر کمپانی که بتواند برند مقتدرتری در بازار داشته باشد، گوی سبقت را خواهد ربود.
وقتی موضوع برند و برندسازی مطرح می‌شود، یکی از سئوالات اساسی این است که شرکت‌ها درهنگام ایجاد یک راهبرد برند موفق و پیروزمند، چه نکاتی را باید در نظر داشته باشند؟
نخستین چیزی در ایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است. بهترین راهبرد برای ایجاد یک برند نیرومند، ایجاد درکی از مفهوم تفاوت است. بزرگترین گام در فرایند تبدیل شدن به یک برند مشهور و نه صرفاً یک نام مشهور، آن است که برند هم متفاوت دیده شود و هم بهتر از رقبا باشد.
دوم اینکه سهم خود را مطالبه کنید و مدعی آنی باشید. روابط نیرومند با مشتریان، برندهای نیرومند را تقویت می‌کند ولی شرکتها همچنان مایل به تمرکز بر کسب سهمی از جیب مشتری هستند تا کسب سهمی از قلب و احساس مشتری.این فلسفه ممکن است موجب فروش در کوتاه مدت شود ولی موجب ایجاد روابط بلند مدت نخواهد شد.
دستیابی به سهمی از قلب و احساس مشتریان از طریق راضی کردن آنها نه فقط موجب ایجاد مشتریان وفادار خواهد شد بلکه این مشتریان خشنود را به یک نیروی فروش کارآمد برای شرکت تبدیل خواهد کرد.
سوم اینکه کاریزمای برند را ایجاد کنید. وجود احساسات موجب فروش می‌شود و شرکتها همواره باید تلاش کنند که رابطه ای احساسی را میان برند یا برندهای خود و مصرف کنندگان ایجاد کنند.
بهترین راه برای اطمینان از اینکه احساسات به برند و ایجاد روابط با مصرف کنندگان تبدیل شود، ایجاد شخصیت برندی نیرومند است.به عبارت دیگر استفاده از ارزشهایی که مصرف کنندگان دوست دارند و می توانند با آنها ارتباط بر قرارکنند.
چهارم اینکه به یاد داشته باشید که فرهنگ برند ایجاد کنید. آموزش کارکنان، نقش بسیار مهمی در موفقیت برند دارد. تک تک کارکنان شرکت باید آموزش داده شوند تا هم ارزش برند را بدانند و هم در کارهای روزانه شان در مسیر ایجاد برند از آن استفاده کنند. افراد از تجربه‌هایی بزرگ در زمینه برند برخوردارند. آنها سفیران برند شما هستند.
پنجم اینکه دست به استقرار سیستم مدیریت برند بزنید. همه نقاط تماس با مصرف کنندگان باید مورد توجه و مراقبت ویژه باشد تا اطمینان حاصل شود که کل تجربه های افراد در زمینه برند همخوان، هماهنگ و متناسب است. این مسأله شامل تغییر دادن راهبرد ، سیستم، فناوری، فرایندها، خدمات، کالاها و حتی مکان های فیزیکی است تا بتوان تجربه های خریداران را مهندسی کرد.
یک عنصر بسیار مهم دیگر در حوزه برند سازی، متوازن کردن یکپارچگی و همنوایی با تغییرات است. گرچه مصرف کنندگان از محصولاتی که با آن آشنا هستند و با خواسته های آنان سازگار هستند خوششان می‌آید، ولی در عین حال خواهان چیزهای جدید نیز هستند. کالاها و خدمات جدید، عناصر بسیار مهم برای ارائه تجدد و ارتباط با مصرف کنندگان است. ولی ثابت نگه داشتن نام برند و ارزش های آن موجب افزایش اطمینان دوباره و اعتماد بیش از پیش می شود.
آخرین موردی که لازمه ایجاد برند موفق است این است که شرکتها باید با برندسازی به عنوان یک سرمایه گذاری برخورد کنند نه به عنوان یک هزینه. اشتیاق به سرمایه گذاری در زمینه برند در آسیا و کشورهای درحال توسعه ضعیف است. تأکید بسیار زیاد بر تفکر و عملکرد کوتاه مدت سبب تضعیف برند سازی و به حاشیه راندن آن می‌شود. در اغلب موارد، متناسب با تغییر عامل” احساس خوب” به برند میزان تخصیص نقدینگی به موضوع برند سازی تغییر می‌کند.
مدیریت برند ، باورها و ارتباطات شفاف، هدفمند و پایداری است که شرکتها بر اساس آنها برای مشتریان هدف خود ارزش آفرینی می‌کنند و به نوعی برند خود را مدیریت می‌کنند (آلن میشل)
وی مدیریت برند را جزء لاینفک برندسازی معرفی کرده و اعتقاد دارد هرگز برندی صرف انجام مجموعه فعالیتی تحت عنوان “ایجاد برند”، ساخته نمی‌شود به دلیل آنکه برای شکل گیری یک برند عوامل متعددی دخیل می‌باشند.
برای مدیریت کردن یک برند، داشتن استراتژی یک ضرورت محسوب می‌شود. استراتژی برند ،عنصري ضروری و نیروی محرکه ای تعيين كننده برای برنامه های بازاریابی شرکتها محسوب می‌شوند. تثبیت موقعیت یک برند نسبت به رقبا و هدف قرار دادن مصرف کنندگان خاص، قیمت گذاری منطقی، ارتباطات با شرکا و هرگونه سیاستی که برای حمایت از برند صورت می‌گیرد از جمله عواملی است که در این خصوص از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد (کاپفرر)
مدیریت برند می‌تواند بسیاری از شرکتها را از دام “خودشیفتگی برند” که ممکن است برخی را گرفتار خود کند، رها سازد چرا که شرکتها بایستی دائماً برای ارتقاء برند خود تلاش و کوشش کنند (آلن میشل)

چرا نام‌های تجاری مهم هستند؟
برای اکثر شرکت‌ها، نام‌های تجاری اولین عامل رقابتی و ارزشمند‌ترین دارایی استراتژیک، محسوب می‌شود. بدون نام‌های تجاری، ما مجبور بودیم در دنیایی زندگی کنیم که محصولات تنها طبق قانون عرضه و تقاضا و براساس قیمتشان، عرضه می‌شدند. ایجاد نام تجاری به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که فعالانه بر بعد تقاضای فعالیت‌هایشان تأثیر بگذارند و مشتریان را ترغیب کنند تا تصمیم خرید خود را براساس عوامل دیگری به جز عامل قیمت اتخاذ نمایند.
نام‌های تجاری برای مصرف‌کنندگان هم مهم هستند. نام‌های تجاری، مصرف‌کنندگان را قادر می‌سازند تا برای خرید خود آگانه تصمیم بگیرند. در نتیجه به آنها کمک می‌کنند تا از میان چند گزینه یکی را انتخاب کنند. می‌توان گفت که نام‌های تجاری به زندگی ما غنا بخشیده‌اند. در جهانی که نیازهای اصلی ما برآورده‌ شده‌‌اند، نام‌های تجاری در تشخیص هویت فردی به ما کمک می‌کنند تا بتوانیم. البته این، یک موضوع ایدئولوژیک است و ممکن است بسیاری با آن مخالف باشند.

چگونه یک برند قدرتمند بسازیم؟
انتخاب نام تجاري کالا يا خدمتي که در يک صنعت ارائه مي‌‌شود مي‌‌تواند سودآورترين بخش از يک استراتژي بازاريابي باشد. در ساده‌ترين تعريف، نام تجاري را مي‌‌توان سمبل و نمادي از کالاي شما دانست که قادر است از طريق آرم، ترکيب رنگ‌ها، صدا، مظاهر و حتي شيوه‌هاي نوشتاري، پيام مورد نظر را به مخاطب منتقل ساخته و در اولين نگاه کالاي شما را به ذهن وي آورد.
هدف از اين مقاله ارائه ليستي از اسامي‌ ‌سازمان‌هاي موفق در زمينه ايجاد نام‌هاي تجاري قدرتمند نمي‌‌باشد ، اما به نظر مي‌‌رسد که مثال کوچکي در اين جا مي‌‌تواند بازاريابان جوان و تازه کار را با اهميت اين مباحث بيشتر آشنا سازد. اگر در اين لحظه شما کلمه کولا را بشنويد ، چه چيزي به ذهنتان متبادر مي‌‌شود ؟ آيا سريعأ تصويري از قوطي قرمز رنگي که آرمي ‌‌با خطوط شکسته لاتين روي آن مي‌‌باشد، در ذهن شما نقش نمي‌‌بندد؟ سمبلي که در تمامي‌ بطري‌ها و قوطي‌هاي مربوط به يک نوشيدني گازدار به‌خصوص به چشم مي‌‌خورد . نام تجاري اين محصول در ذهن شما از قبل وجود داشته است.
در دنياي کنوني ، انواع مختلفي از نوشيدني کولا وجود دارد ، اما آن چه که ظاهر نمادين اين نوشيدني خاص را به ذهن شما مي‌‌آورد ، همان چيزي است که ما آن را نام تجاري قدرتمند مي‌‌ناميم. در واقع شما يک نام تجاري ماندگار را فقط زماني که با آن مواجه مي‌‌شويد به ياد نمي‌‌آوريد، بلکه هرگاه نيازي در خود حس مي‌‌کنيد، کيفيت آن نام تجاري را به ياد مي‌‌آوريد و همان را مي‌‌خواهيد.
البته مسأله‌اي که نبايد ناديده گرفته شود اين است که تنها کالايي مي‌‌تواند نام تجاري قدرتمندي را به خود اختصاص دهد که کيفيت بالايي داشته باشد. صرف هزينه براي تقويت نام تجاري کالايي که از کيفيت پاييني برخوردار است، تنها به هدر دادن منابع مي‌‌باشد . از طرف ديگر در دنياي پررقابت کنوني که تمام بنگاه‌هاي کوچک و بزرگ ، خواهان تمايز چشمگير خود و محصولات خود مي‌‌باشند ، يک نام تجاري نيرومند ، اسلحه قدرتمندي براي شکست رقبا محسوب مي‌‌شود، اما مسأله‌اي که وجود دارد اين است که در طول زمان بنگاه‌هايي که داراي منابع محدود و ‌اندک مالي بوده‌اند هميشه تحت‌الشعاع سازمان‌هاي بزرگ و ثروتمند قرار گرفته‌اند. سازمان‌هايي که منابع و تجهيزات مالي فراوان آنها، امکان به‌کارگيري بيشترين و پرسروصداترين تبليغات و شيوه‌هاي جلب مشتري را به آنها داده است. اما اين پايان کار بنگاه‌هايي با بودجه ‌اندک و محدود نمي‌‌باشد. يکي از رسانه‌هايي که در ابتدا اميد بسياري به اين گونه شرکت‌ها مي‌‌بخشيد، اينترنت بود. اينترنت در ابتدا ارزان و براي رقبا ناشناخته بود ، اما به تدريج با ورود رقباي قوي، با بودجه‌هاي کلان که قيمت‌هاي بالاتري براي به کارگيري فضاهاي اينترنتي پيشنهاد مي‌‌کردند، مجددأ عرصه بر حضور شرکت‌ها و بنگاه‌هاي ضعيف‌تر از لحاظ مالي تنگ شد ، اما حضور افراد خلاق در حوزه تبليغات باز هم  راه‌هاي جديدي را پيش رو گذاشت به نحوي که بدون صرف هزينه‌هاي کلان بتوان به نتايج درخشاني دست يافت.
يکي از موثرترين شيوه‌هاي به کار گرفته شده ، استفاده از مشتريان در روند ساختن يک نام تجاري قدرتمند است در اين حالت، مشتريان صرفأ دريافت‌کنندگان ساده کالاي شما نمي‌‌باشند، بلکه مشاوران اصلي شما در جهت بهبود بخشيدن به وضعيت نام تجاري شما و اجزا آن مي‌‌باشند و از اين روست که امروزه سازمان‌ها در هر ابعاد و ‌اندازه‌اي که باشند ، به استفاده از وب‌سايت‌هاي خلق نام تجاري به صورت آنلاين روي آورده‌اند. اين سايت‌ها به آنها اين امکان را مي‌‌دهد که با پرداخت مبلغ ‌اندکي پول به عنوان پاداش در قبال يافتن خطا‌هاي موجود در وب‌سايت مربوط به شرکت، مشتريان بالقوه را در ساخت يک نام تجاري قدرتمند شريک تلاش‌هاي خود سازند. زماني که مشتريان مي‌‌بينند که چگونه بنگاه مذکور در تلاش براي رفع خطاها و اشتباهات خود حتي در فضاي مجازي اينترنت مي‌‌باشد، ذهنيت مثبت و اعتماد بالايي نسبت به شرکت مربوطه در وي به وجود مي‌‌آيد. علاوه بر اين ، زماني که مشتريان احساس مي‌‌کنند که در افزايش کيفيت وب سايت موثر بوده‌اند ، احساس نزديکي بيشتري با بنگاه مورد نظر مي‌‌نمايند و از همه مهم‌تر اينکه بازديدکننده از يک وب‌سايت براي پيدا کردن خطا‌هاي موجود، ناگزير به دقيق شدن و مطالعه بيشتر وب‌سايت است، در نتيجه کاملأ تحت تأثير قرار خواهد گرفت و شرکت و محصول آن در ذهن وي نقش خواهد بست مورد اشاره شده تنها يکي از هزاران روش‌هاي خلاقانه‌اي است که فعالان حوزه تبليغات براي خلق يک نام تجاري ماندگار و قدرتمند به کار بسته‌اند.

اهمیت رنگ در برند
برند یکی از مهم ترین مباحث در زمینه مفهوم رنگ است و بسیاری از تحقیقات در این زمینه نادرست هستند.تلاش‌های فراوانی جهت طبقه‌بندی واکنش مصرف‌کننده به رنگ‌های مختلف انجام شده است. اما حقیقت امر این است که رنگ به تجارب شخصی افراد بسیار وابسته است و انتقال احساس و برداشت خاص از یک رنگ به صورت جهانی دشوار است.
اما الگوهای پیامی بسیاری در مفهوم رنگ وجود دارد. به عنوان مثال رنگ‌ها نقش حیاتی در خرید و برند، بازی می‌کنند.
محققان بر اساس مقاله ای با عنوان ” تاثیر رنگ در بازاریابی” یافته اند که بالغ بر  90 درصد قضاوت هایی که از سوی مصرف کنندگان درباره محصولات می شود، تنها بر اساس رنگ است. (انتخاب نوع رنگ هم به محصول بستگی دارد)
با توجه به نقش مهم رنگ در برند، نتایج حاصل شده از یک مطالعه با عنوان ” تأثیرات متقابل رنگ” نشان می دهد که رابطه بین رنگ و برند بر پایه تناسب درکِ رنگی است که در برند خاصی استفاده می شود. ( به عبارت دیگر آیا رنگ با آنچه که فروخته می شود “تناسب” دارد یا نه)
مطالعه‌ای با عنوان “قرمزِ هیجان انگیز و آبی رقابتی” نیز تأثیر رنگ بر خرید را بر اساس چگونگی اثرگذاری مفهوم برند، تأیید می‌کند. این بدان معنا است که رنگ باعث می شود مصرف کننده درباره “ویژگی” برند ، قضاوت کند. (اگر موتورهای هارلی دیویدسان، حس خوب و قدرتمندی را به موتورسوار نمی دادند، دیگر چه کسی می خواست آنها را بخرد؟)
برخی دیگر از مطالعات نشان می‌دهند که مغز ما برندهای قابل شناسایی را ترجیح می دهد که باعث می شود رنگ اهمیت ویژه ای در ویژگی برند داشته باشد.حتی پیشنهاد شده که کسب‌و‌کارهای نوپا رنگی را برای لوگو انتخاب کنند که آنها را از سایر رقیبان خود متمایز سازد. (مثلأ اگر کلیه رقیبان از رنگ آبی در برند خود در زمینه کسب و کارتان استفاده می کنند، شما رنگ بنفش را انتخاب کنید)
بر اساس مطالعات محققان، زمانی که وقت انتخاب “صحیح ترین” رنگ می رسد، پیش بینی واکنش مصرف کننده به رنگ انتخابی که با محصول در تناسب باشد، بسیار مهم تر از خود رنگ است. بنابراین اگر مالکان کمپانی هارلی-دیویدسن (Harley-Davidson) می خواهند محصولی را تولید کنند که در مشتریان احساس قدرت کنند، باید پیش بینی کنند که محصولاتی با رنگ صورتی هرگز به فروش نخواهد رسید.
هر رنگ با ویژگی خاصی در ارتباط است. ( مثلأ رنگ قهوه ای با خشونت، بنفش با فرهیختگی، و رنگ قرمز با هیجان در ارتباط است). اما نکته قابل توجه در اکثر مطالعات دانشگاهی درباره رنگ و بازاریابی این است که به جای پرداختن به رنگ های کلیشه ای و مربوطه معمول، رنگ انتخابی تان باید با ویژگی دلخواهِ برندتان، تناسب داشته باشد.
به نادرست بودن این مفهوم کلی که رنگ سبز به معنی آرامش است توجه کنید. در صورت داشتن چنین عقیده ای از موضوع اصلی دور می مانیم؛ گاهی از رنگ سبز برای برندهای مربوط به امور زیست محیطی مانند Timberland’s G.R.E.E.N standard, استفاده می شود، اما رنگ سبز گاهی اوقات جنبه مالی را هم (مانند mint.com سرویس مدیریتی امورمالی شخصی در آمریکا) در برمی گیرد.
این موضوع درباره‌ی سایر رنگ‌ها هم صدق می‌کند، مثلاً رنگ قهوه‌ای در یک حوزه به معنی خشونت و در جایی دیگر نشاندهنده‌ی صمیمت و احساس میزبانی (مانند مراسم شکرگزاری) و یا اشتها‌آور ( مانند آگهی تبلیغاتی شکلات) است.
اما این نکته را به خاطر داشته باشید که زمینه کاری شما مهم ترین نقش را بازی می کند. احساس و تصویر ذهنی که برند شما در متقاعد کردن مصرف کننده می گذارد، بسیار مهم است. رنگ انتخابی حتما باید با برند متناسب باشد.

یک راهنما برای روانشناسی رنگ در طراحی لوگو
رنگ می تواند یک ابزار ارتباط بصری مهم باشد که می تواند به طور صمیمانه ای بر روانشناسی بیننده در سطحی نیمه هشیار تأثیر بگذارد. رنگ می تواند در تعیین یک ارتباط مصرف کننده با محصول داده شده یا کمپانی کمک کند و نقشی مهم در به خاطر ماندن برند در ذهن بیننده دارد.
رنگ می تواند یک گوناگونی عظیم از احساسات و حتی خاطرات را بیرون بکشد. یک تفسیر شخصی از رنگ می تواند به فاکتور هایی مانند سن، ملیت، حرفه، علاقه، و اولویت های شخصی بستگی داشته باشد.
از این رو این توضیح نمی تواند به اندازه کافی در استفاده صحیح از رنگ موثر باشد، شما باید به طور کامل درک دقیقی از هدف افراد مورد نظرتان داشته باشید.
برای مثال، زمان رویارویی با یک محصول جدید، رنگ و ظواهر بصری (93%) دیگر فاکتور ها مانند بافت (6%) و صدا و بو (1%) در ذهن مصرف کننده باقی می ماند. حتی جالب است که بدانید 85% از خریداران می گویند که رنگ یکی از دلایل اصلی آن ها برای انتخاب و خریدن یک محصول است.
و دیگر تحقیقات نشان داده است که رنگ شناسایی یک برند را بیشتر از 80% بالا می برد. این یک آمار شگفت انگیز است زمانی که شمابه این قضیه فکر کنید که اعتماد مشتری، ارتباط مستقیم با مطرح شدن یک برند را دارد.
شما باید به طور عاقلانه ای شاخه های رنگی را در زمان طراحی یک لوگو مد نظر داشته باشید.

چگونه برای برند خود رنگ انتخاب کنیم
بر خلاف آنچه برخی فکر می کنند ، طراحی یک برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. نه تنها شما مجبورید تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشید، بلکه باید بدانید چگونه تغییرات را به خوبی و به نسبت های مناسب در جاهایی که نیاز است اعمال نمایید.
اگر شما بخواهید یک برند قدرتمند را طراحی کنید، تجارت شما قسمتی از تأمین و ارائه سرویس ها و خدمات مناسب و مطلوب برای راضی کردن مخاطب و مشتری خواهد شد.
شما می توانید به فروش اتومبیل بپردازید و یا یک فروشنده مستقل باشید، فنجان بفروشید و یا تعمیرکار ساعت باشید. داشتن یک برند قدرتمند هیچ ضرری برای شما نخواهد داشت ، در عوض ، باعث افزایش شانس شما برای دستیابی به موفقیت های بیشتر خواهد شد.
هنگام طراحی یک برند، شما مجبور خواهید بود نکات زیادی را در نظر داشته باشید. یکی از این آیتم ها رنگ است. شما می توانید یک لوگوی تک رنگ ، یک لوگوی دو رنگ و یا حتی لوگویی با بیش از دو رنگ داشته باشید . هر رنگ باز گو کننده مطالب و نکاتی در مورد لوگوی مرتبط می باشد. رنگ ها به طور ناخودآگاه چندین نوع پیام را منتقل می کنند. ما در این مقاله نگاهی به رنگ های اصلی خواهیم انداخت و نمونه های قدرتمندی از برند را که رنگ در آنها نقش بسزایی داشته را معرفی خواهیم کرد.

قرمز
قرمز رنگ خون و آتش است؛ با جنگ، قدرت، استحکام، شور و اشتیاق، عشق و آرزو در ارتباط است. این رنگ رنگ حسی است و پیام های قدرتی و احساسی را منتقل می کند. این رنگ به وفور به چشم می خورد. در علائم ایست، چراغ های خطر و تجهیزاتی که مربوط به آتش و آتش نشانی است. این رنگ در بسیاری از پرچم ها نیز وجود دارد. در حقیقت رنگ قرمز یک گزینه عمومی و متداول است چون شور و هیجان مردم را بر می انگیزد و همیشه برجسته و گیراست.
مثال: Red Bull, ESPN, Coca Cola, Yamaha, صلیب شرخ یا هلال احمر. همچنین McDonalds, Shell, Lego, Superman, YouTube و Windows برندهایی هستند که در طراحی آنها از رنگ قرمز در کنار رنگ های دیگر استفاده شده است.

نارنجی
رنگ نارنجی ترکیبی از انرژی رنگ قرمز و لذت و شادابی رنگ زرد است. نارنجی به معنای شادی، طلوع آفتاب و نمایانگر اشتیاق، فریبندگی، خلاقیت، جذابیت و برانگیختگی است. هر چند این رنگ به اندازه رنگ قرمز قدرت برانگیختن بیننده را ندارد، اما پیام ها و تأثیرات قدرتمندی به مغز انسان منتقل می کند. رنگ نارنجی بدون این که حس پرخاشگری و تهاجم را در فرد ایجاد کند حس گرما را به او منتقل می کند. این رنگ همچنین با تغذیه و مواد غذایی سالم همراه است. این رنگ سطح وضوح بالایی دارد و برای تبلیغ محصولات غذایی و اسباب بازی بسیار مناسب است. بنابراین در بساری از آگهی های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد.
مثال: Orange, Fanta, ING and GE Money Bank و در برندهای FedEx و ZDF به همراه رنگ های دیگر نیز به کار رفته است. این رنگ اغلب برای آبمیوه پرتقالی مورد استفاده قرار می گیرد. من فقط نام فانت را در اینجا ذکر کردمم اما اگر جستجویی در گوگل داشته باشید می توانید نام صدها برند آب پرتقال را که در آن ها از این رنگ استفاده شده را پیدا کنید.

زرد
رنگ زرد رنگ شادی و لذت است چون با طلوع آفتاب در ارتباط است. این رنگ حس گرما، شادی و خوشی را منتقل می کند. رنگ زرد انرژی و فعالیت را بر می انگیزد و در ماهیچه ها تولید انرژی می کند. مثل رنگ نارنجی این رنگ نیز اغلب با غذا و مواد غذایی ارتباط نزدیکی دارد. آمار نشان می دهد که استفاده مقدار زیاد این رنگ تأثیرات نگران کننده ای روی مغز و رفتار ما دارد. رنگ زرد برای تبلیغ محصولا مربوط به کودکان، تبلیغاتی که با تعطیلات تابستانی در ارتباط است و نیز تبلیغ مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد و در زمانی که هدف شما از استفاده از آن جلب توجه مخاطب است کارایی بسیار خوبی دارد، اگر چه این کارایی به اندازه رنگ قرمز و نارنجی نیست، چون رنگ زرد روشن تر از این دو رنگ است. برای این که تأثیر این رنگ بیشتر و قدرتمند تر شود باید آن را در یک پس زمینه تیره تر به کار برد. توصیه می کنیم از این رنگ در برندهای خیلی جدی و مهم استفاده نکنید چون این رنگ حس هیجاد و شدابی را القا می کند نمای برند را از حالت حرفه ای خارج می کند.
مثال: McDonalds, Batman, Yellow Pages, DHL, Best Buy and Smart Buy. در برندهای Windows, Shell, Nikon and Ferrari نیز ترکیبی از رنگ زرد و رنگ های دیگر را مشاهده می کنید.

سبز
رنگ سبز رنگ طبیعت است؛ به همین دلیل است که اغلب حس تازگی و طراوت و طبیعی بودن را القا می کند. سبز سمبل رشد و نمو و هارمونی است و حس امنیت را به بیننده منتقل می کند. سبز تیره با پول، بزرگداشت دلار آمریکایی، ارتباط نزدیکی دارد. این رنگ برای ذهن و چشم آرامش بخش است؛ به دید و تخیل کمک می کند. ثبات و استحکام را تلقین می کند و به هیمن دلیل برای کمپاین های قدرتمند و مشهور مورد استفاده قرار می گیرد. رنگ سبز روشن در چراغ های راهنمایی به کار می رود. این رنگ سمبل سلامتی وامنیت است. هر چند این رنگ با پول و ثروت در ارتباط است اما بیشتر برای تبلیغ محصولات “سبز” مورد استفاده قرار می گیرد.
مثال: در طراحی برندهای Animal Planet و Greenpeace به طور کامل از رنگ سبز استفاده شده است. در برندهای Starbucks, Xbox 360, Windows این رنگ در کنار رنگ های دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. علامت بازیافت نیز سبز است.

آبی
می توان گفت آبی رنگی است که به مقدار زیاد در طراحی برند مورد استفاده قرار می گیرد. آبی رنگ آسمان و دریا است، با تداوم و ثبات و حرفه ای بودن در ارتباط است. این رنگ سمبل اعتماد و اطمینان، هوش و استعداد، حقیقت، ایمان، وفاداری و آسمان است. اگر از این رنگ در خط مبنای پایین طرح استفاده شود، هر چیزی را که مد نظر داشته باشید تداعی می کند. به همین دلیل است که این رنگ به وفور در طراحی به کار برده می شود. رنگ آبی به عنوان یک رنگ سودمند برای ذهن و جسم شناخته شده است و تأثیر آرامش بخشی روی انسان دارد. این رنگ حس راحتی و آسایش و آرامش خاطر را القا می کند. آبی یک رنگ مردانه است به همین دلیل در برندهای قدرتمند مورد اتفاده قرار می گیرد. این رنگ اغلب در میان مردان طرفداران زیادی دارد.
رنگ آبی موفقیتی در صنعت مواد غذایی و آشپزی نداشته چون باعث کاهش اشتها می شود. اگر این رنگ با رنگ زرد یا قرمز ترکیب شود تأثیر بیشتری خواهد داشت.
مثال: در برندهای Nokia, HP, Intel, Samsung, Dove, Nivea, Facebook, Dell, Lenovo and Ford از رنگ آبی به عنوان رنگ اصلی برند استفاده شده است و در برندهای Windows, NASCAR, Pepsi, Carrefour, MSN و Volkswagen این رنگ نیز در کنار سایر رنگ ها قرار دارد.

ارغوانی
استفاده از رنگ ارغوانی در بین طراحان لوگو رایج نیست. اگر چه این رنگ ترکیبی از رنگ آبی و رنگ انرژیک قرمز است، به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد. این رنگ با تجملات، شکوه و عظمت همراه است و سمبل قدرت، اصالت، نعمت و جاه طلبی می باشد. ارغوانی رنگ افراد عجیب و غریب و غیر معقول است و اغلب با خردمندی، وقار و استقلال همراه است. این رنگ، رنگ افراد مونث است.
مثال: Yahoo! و LA Lakers تنها برندهای قدرتمندی هستند که از رنگ ارغوانی در انها استفاده شده است.

سفید
همه ما می دانیم که سفید یک رنگ نیست اما باید آن را نیز به این فهرست اضافه کنیم. این رنگ با روشنایی، بی گناهی، خلوص و پاکی همراه است. از آنجا که این رنگ به عنوان رنگ کمال شناخته می شود و حس مثبتی که القا می کند بیش از رنگ های دیگر است، اما به طور گسترده استفاده نمی شود. احتمالا دلیل این امر این است که رنگ سفید را نمی توان بدون رنگ های دیگر به کار برد. هر لوگویی می توانید سفید باشد. فقط کافی است آن را در فتوشاپ باز کرده و تصویر را سیاه و سفید کنید، در نهایت به یک تصویر سفید روی یک پس زمینه سیاه خواهید رسید. این رنگ گزینه مناسبی برای استفاده در برند نیست اما در طراحی وب کاربرد زیادی دارد.
مثال: در برندهای Toy Machine و Hot Wheels رنگ سفید به همراه رنگ سیاه استفاده شده است. رنگ سفید را نیم توان به تنهایی به کار برد.

سیاه
به این دلیل که رنگ سیاه جزو رنگ های به شمار نمی اید، استفاده از آن در میان طراحان رایج نیست، هر چند این رنگ پیام های قدرتمندی را به بیننده القا می کند. این رنگ با قدرت و وقار و از سوی دیگر با مرگ، بدی و رمز و راز همراه است. این رنگ علامت قدرت و اقتدار است. به همین دلیل است که دیلپمات ها و سیاستمداران را فقط در اتومبیل های سیاه رنگ سوار می کنند. یک کراوات و لباس محلی سیاه رنگ نشانه مهم بودن و جدیت است.
مثال: ABC, JVC, Sony, Agent 007, RCA, Mercedes و گاهی HP. در برندهای Swiss Air, NBC, Daytona, Amazon and Cartoon Network نیز این رنگ با ترکیبی از رنگ های دیگر به چشم می خورد.

صورتی
جالب است که بدانیم زمانی که قرمز رنگ حرکت و حمله است، صورتی یکی از آرام ترین رنگ هاست. در حقیقت بعضی از وقت ها خلافکار ها را در سلول های صورتی قرار می دهند زیرا تحقیقات نشان داده است که رنگ صورتی میزان عصبانیت و تهاجم را کاهش می دهد. روانشناسان فهمیده اند که صورتی بالاترین فرکانس رنگی را در برابر روشنفکری دارد، و صورتی برای خریداران سنتی جذاب است.

بنفش
دختران جوان مرتب رنگ بنفش را به عنوان رنگ مورد علاقه شان انتخاب می کنند. این رنگ فعایلت های مغزی را که در رابطه با حل کردن مشکل است ا فعال می کند. این رنگ می تواند مسایلی مانند راز، خرد و احترام به همراه داشته باشد. بنفش رنگ سلطنت است و معمولأ برای محصولات ضد پیری و زیبایی مورد استفاده قرار می گیرد. سایه رنگ های تیره تر می تواند نشان دهنده ثروت و خوش گذرانی باشد در حالی که سایه رنگ های روشن تر به بهار و داستان های عاشقانه اشاره دارد.

خاکستری
خاکستری نشان دهنده خنثی بودن و آرام بودن است. این یک رنگ خوب در طراحی لوگو نیست اما برای نشان دادن کیفیت نا مناسب چیز ها مناسب است.

قهوه ای
رنگ قهوه ایی بیان کننده پایداری، تجربه و راحتی است. همچنین برای بیان کردن طبیعت، دوستی، راستگویی و زمین مورد استفاده قرار می گیرد.

نتیجه گیری :
اگر يك شركت تمايل دارد كه از طريق نام تجاري خود ارتباط عميق و معناداري با مشتريان خود پيدا كند، ناگزير است در جست‌وجوي نقاط مشترك، تمايلات و علايق واحد با آنها باشد. نام تجاري بايد قادر باشد قلب و روح مخاطب خود را تسخيرکند.
در دنياي امروز كه بازارهاي آن مملو از محصولاتي است كه از لحاظ فيزيكي تفاوت چنداني با يكديگر ندارند خلق شخصيت مناسب براي يك نام تجاري، مي‌تواند تمايز چشمگيري را ايجاد كند. براي تحقق اين امر و خلق نام تجاري كه در اذهان ماندگار شود بايد به جست‌وجو و بررسي پرداخت، شناسايي زمينه‌هاي مشترك ميان مشتريان از يك سو و نام تجاري از سوي ديگر، از جمله زمينه‌سازي‌هاي برقراري ارتباطي موثر براي جلب مشتريان بيشتر است.
هر نام تجاري، شخصيت خاص خود را دارد. نام‌هاي تجاري كه هويت و اهداف خود را مشخص و متمايز مي‌سازد و چهره‌اي ملموس و دوستانه از خود ارائه مي‌دهند، قادرند كه با مشتريان خود ارتباطي غني و سودمند برقرار كنند و نه‌تنها بخشي از قلب و ذهن آنها بلكه بخشي از زندگي روزمره مصرف‌كنندگان را تسخير مي‌كند.
اگر نام‌های تجاری ارزشمندترین دارایی شرکت‌ها هستند، پس باید به دقت مراقب آنها باشیم. اگرچه نشان دادن یک رابطه آماری میان تبلیغات و فروش، به دلیل وجود متغیرهای متعدد، دشوار است، اما می‌توان رابطه میان تبلیغات و آگاهی افراد و رابطه میان آگاهی افراد و فروش را به اثبات رساند. به همین دلیل، اکثر شرکت‌ها به دنبال افزایش آگاهی عمومی مردم از نام تجاری خود هستند. آنها مشتریان خود را ترغیب می‌کنند که نسبت به نام تجاری شرکت وفادار بمانند.
همچنین، مهم است که تصویر نام تجاری به دقت بررسی شود تا تضمین گردد که عناصر مختلف در ایجاد نام تجاری کنار هم قرار گرفته‌اند و توجه لازم به آنها معطوف شده است. یک دلیل انجام این کار، تأثیر نام‌های تجاری در فروش محصولات و خدمات جدید است.
در حالی که بدون شک نام‌های تجاری به رشد خود ادامه خواهند داد، اما شواهدی دال بر واکنش مشتریان وجود دارند. این اینترنت است که مشتریان را به یک نام تجاری سوق می‌دهد. این امر باعث می‌شود که سازمان‌ها دیگر ارتباطات رو در رو با مشتریان نداشته باشند و در واقع مشتریان با مالکان نام‌های تجاری ارتباط برقرار کنند. به علاوه، مصرف‌کنندگان از اینترنت، برای تعیین کیفیت نام‌های تجاری استفاده می‌کنند. این در حالی است که بسیاری از این نام‌های تجاری با هزینه‌هایی گزاف توسط همان شرکت‌هایی ایجاد شده‌اند که ارتباطات رو در رو با مشتریان خود را از دست داده‌اند.
انتخاب رنگ مناسب برای برند یکی از مراحل مهم در ایجاد پیام های قدرمند و تأثیرگذار است. شما نه تنها با انتخاب یک رنگ مناسب برای برندتان مشتری و مخاطب را راضی خواهید کرد بلکه به آنها نشان خواهید داد که شما تصویری قدرتمند و جدید برای به نمایش گذاشتن و نشان دادن محصول خود به بازار هستید.
تحقیقات یکی پس از دیگری نشان داده اند که رنگ ها معنی های ناخودآگاهی را انتقال می دهند، بنابراین می تواند یک ابزار روانشناسی بسیار قوی در طراحی لوگو باشد. رنگ می تواند پیام های مثبت و منفی بفرستد، مردم را به خرید کردن تشویق کند یا باز دارد، اعتماد را توسعه داده یا کاهش دهد، و حتی فعالیت های شیمیایی را در مغز تحریک کند. یک انتخاب مناسب رنگی می تواند طراحی لوگو شما را تقویت و یا تضعیف کند.

منابع :
سلاطین نام های تجاری – مت هیگ – مترجم : سنبل بهمنیار
اسرار نام و نشان سازی _ خلیل جعفرپیشه- انتشارات آموخته، 1390. چاپ اول
کتاب های طراحی صنعتی و انتخاب رنگ در طراحی –  مجله توسعه و فناوری
اثر روانی رنگ و کاربردآن در تبلیغات –  سیواریز- شیوا ، دانشکده هنر دانشگاه شاهد 1381
هنر رنگ –  اتین –  یوهانس –  ترجمه عربعلی شروه – انتشارات یساولی 1378
خلاقیت در رنگ – بیرن – فابر – ترجمه جلال شباهنگی – انتشارات فرهنگان 1373

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *