مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است و برقراری رابطه با دیگران، لازمه زندگی اوست، چرا كه تأمین نیازهای روحی و جسمی وی تنها از این راه ممكن است. دین اسلام نیز به این بعد از وجود انسان توجه كرده است و برای تنظیم روابط اجتماعی او با دیگران، آداب و مهارتهایی وضع نموده و پیروان خود را به رعایت این آداب سفارش فرموده است. اما متأسفانه بسیاری از مسلمانان با این مهارتها آشنایی ندارند، به همین دلیل توانایی برقراری روابط مناسب اسلامی را از دست میدهند و به ناچار منزوی میشوند. به همین دلیل، این مقاله به موضوع بررسی مهارتهای ارتباطی در زندگی اجتماعی اتخاذ شده است، آن هم براساس آموزهها و تعالیم جامع دینی كه عمل به آنها باعث رشد همه ابعاد وجودی انسان میشود، با این هدف كه افراد با آداب و مهارتهای اجتماعی آشنا شوند و با به كارگیری آنها از ارتباط با دیگران، بهرهمند شوند و به چنان جایگاه و موقعیت اجتماعی دست یابند كه به فرموده حضرت علی علیه السلام كه اگر از دنیا رفتند بر آنها بگریند و اگر زند ماندند شوق دیدارشان را داشته باشند.«خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَیْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْكُمْ» (نهج البلاغه، حكمت10)
1- مهارتهای ایجاد ارتباط:
نحوه و نوع ایجاد برقراری ارتباط در لحظهی اول آشنایی و ملاقات، از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. به طوری كه تا حد زیادی، ادامه یا قطع ارتباط به آن بستگی دارد. از جمله مهارتها، رعایت آداب ملاقات است. آداب ملاقات، بهترین مهارت در گشودن باب ارتباط به شمار میرود؛ چرا كه وقتی انسان با كسی روبه رو میشود، در اولین لحظه دیدار، باید با رفتار خود نوعی اطمینان و آرامش خاطر برای طرف مقابل ایجاد كند، كه سلام كردن، مصافحه نمودن آنهم با رویی خوش و صمیمانه هر كدام این اطمینان را فراهم خواهد كرد.
1-1 سلام:
اولین مهارت در ایجاد ارتباط، افشاء سلام است. سلام برگرفته از واژه سلم و به معنای صلح و صفا و صمیمیت است؛ به طوری كه وقتی به كسی سلام میكند به او اعلام میكند كه تو از آسیب من در امان و سلامت هستی و ضرری از من به تو نمیرسد، كه این پیام در ایجاد محبت و نزدیك شدن دلها به یكدیگر سهم بسزایی دارد. همچنین سبب میشود طرف مقابل به ایجاد رابطه با انسان علاقه مند شود.
اما لازم است افراد با برخی آداب در به كارگیری این مهارت (سلام گفتن) آشنا باشند، از جمله اینكه: در ملاقات برادران دینی خود ابتدا به سلام باشند. یعنی در سلام كردن به آنها پیشی بگیرند، پسندیده است در پاسخ به سلام دیگران، جوابی بهتر گویند. طبق آیه 86 از سوره مباركه نساء كه میفرماید: «وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا». (اگر به شما تحیتی گفته شد بهترش را پاسخ گویید یا همانرا رد كنید كه خدا بر همه چیز حسابگر است)، به عنوان مثال: اگر سلام شنیدند با سَلامُ عَلیكُم پاسخ گویند، اگر سَلامُ عَلَیكُم شنیدند سَلامُ عَلَیكُم و رحمةالله گویند و اگر سَلامُ عَلَیكُم وَ رحمةُ الله شنیدند سَلامُ علیكُم وَ رحمةُ الله وَ بَرَكاته بگویند. دیگر اینكه اگر كسی بدون سلام، شروع به سخن گفتن كرد. پاسخ او را ندهند تا بر یكدیگر سلام گویند، در صورتی كه زنی وارد مجلس مردان شد باید عَلَیكُم السَّلام بگوید و مردان با السَّلامُ علیكُم او را پاسخ دهند، باید كه شخص سواره بر پیاده سلام گوید و او كه ایستاده است بر نشسته سلام كند، زمانی كه شخصی بر جمع آنان وارد شد، كافی است تنها یك نفر از جمع پاسخ او را بدهند، چون داخل خانه شدند سلام كنند (حتی اگر كسی در خانه نباشد) چرا كه این كار سبب نزول بركت الهی شده و فرشتگان را همدم انسان میكند، اگر وارد مسجد شدند و مردم در حال نماز بودند بر پیامبر سلام كنند (السَّلامُ علیكَ ایهَا النَّبی وَ رحمةُ اللهِ وَ بَرَكاته) و خود نیز مشغول سلام شوند. همچنین جایز نیست به چند نفر سلام كنند: اگر وارد نماز جمعه شدند، بر امام جمعه در حالی كه مشغول خطبه خواندن است، كسی كه در حال تشییع جنازه است، او كه در حال رفتن به نماز جمعه است، كسی كه در حمام و مستراح است، شخصی كه بر سر سفره شراب نشسته است و او كه در حال سرودن اشعار ناپسند و غیر اخلاقی (مثل تهمت زدن به زنان پاكدامن) است. (ر.ك.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج76، صفحات1تا 18)
2-1 مصافحه (دست دادن):
مصافحه نیز همچون سلام در ایجاد رابطه نقش بسزایی دارد، وقتی انسان به هنگام ملاقات، با طرف مقابل دست میدهد، به نوعی عشق و محبت و اعتماد را به قلب او وارد میكند و زمینه را برای یك ارتباط صمیمی فراهم میسازد. اما، از جمله آدابی كه باید به هنگام بهره مندی از این مهارت به كار برد، اینكه: مؤمن هنگام مصافحه (با برادر دینی خود) باید زودتر دستش را به طرف برادر دینی خود دراز كند و بعد از انجام مصافحه دست خود را از دست مؤمن بیرون نكشد بلكه به آرامی و دیرتر از طرف مقابل دستش را جدا كند. همچنین هنگام مصافحه مستحب است با نظر رحمت، محبت و عطوفت به چهره برادر دینی خود بنگرد. (ر.ك. ذوفقاری، شهاب الدین، آداب و سنن اسلامی) و پس از جدا شدن برای یكدیگر استغفار كنند. (ر.ك. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج16، ح21) در اندازه و حد تجدید مصافحه نیز گفته شده: «به اندازه چرخیدن بر تنه درخت خرما» (همان منبع، ح18) یعنی نزدیك به یك متر، اگر مؤمنان از هم دور شدند در ملاقات دوباره باید با هم مصافحه كنند.
3-1 خوشرویی:
مهارت دیگر، كه از بهترین و زود بازدهترین فنون در ایجاد ارتباط محسوب میشود. خوشرویی است، به طوری كه، هنگامی كه كسی با روی خوش با دیگران ملاقات كند، با این عمل به او میفهماند كه به وی اعتماد دارد، علاوه بر این چهره باز و متبسم او، به طور معجزه آوری قفل دلها را گشوده و موجب جذب افراد و پیوند دوستی با آنها میشود تا جایی كه آنها بدون هیچ هراسی، به خود جرأت میدهند، باب آشنایی را باز كنند و سفره دلشان را پیشاپیش بگسترانند. (ر.ك. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت) خوشرویی و اخلاق نیكو از صفات بارز نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه خداوند از آن به خلق عظیم یاد كرده است، آنجا كه میفرماید: «وَأنَّكَ لَعَلَی خُلقٍ عَظیم». (سوره قلم، آیه4) كه اگر این خلق نیكو و گشاده رویی حضرت نبود، همه از اطراف ایشان پراكنده میشدند و اهداف رسالت محقق نمیشد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: (خود را برای خوش رفتاری با هم نشین خود آماده كن و خلق و خویت را نیكو گردان) (حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج4، ص45، ح2) وقتی كه افراد با روی خوش و لبخند به استقبال دیگران میروند، جوانههای عشق و محبت را در دل آنها به ودیعه نهاده و موجبات یك ارتباط صمیمی را فراهم میكنند.
4-1 تواضع:
«تواضع، كه همان فروتنی و فرونهادن هر نوع برتری بینی و برتری جویی است كه در قرآن كریم، در بیشتر موارد با واژه خفض جناح آمده است» (فولادگر، محمد، سیمای اخلاق در آیینه قرآن و حدیث، دانشگاه صنعتی اصفهان، 1376، ص137) از جمله آنجا كه خداوند بر پیامبر مهربانیها خطاب میفرماید: وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ». (سوره شعراء، آیه215) بال مهربانی خود را برای كسانی از مؤمنان كه از تو پیروی میكنند بگستران
همچنین در سور اسراء آیه 24، كه در اینجا به فرزندان سفارش شده تا نسبت به پدر و مادر خود فروتن باشند: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ». برای پدر و مادر بال تواضع را از روی مهربانی بگستران.
حضرت علی (علیه السلام) نیز در توصیه به مالك اشتر فرموده است: «َاخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَنَاحَکَ، وَابْسِطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ. پروبالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده روی و فروتن باش.» (نهج البلاغه، نامه 46)
و در روایتی از امام صادق (علیه السلام) است كه: «به راستی در آسمان دو فرشتهاند كه بر بنده گماشتهاند. هر كه برای خدا تواضع كند او را بالا برند و هر كه تكبر كند او را پست كنند.» (كلینی، محمد، اصول كافی، ج4، ص366، ح2) انسان متواضع، هر چند فردی بزرگ است و ممكن است از مقامی بالا برخوردار باشد. اما با فروتنی و «تعظیم و اكرام دیگران» (نراقی، احمد، معراج السعادة، ص296) با تسخیر دل همگان محبت آنان را جلب میكند و زمینه تحقق یك ارتباط صمیمی و دوستانه را فراهم میسازد. تا جائی كه بیشترین دوستان از آن انسانهای فروتن است. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ» (نهج البلاغه، ح214) كسی كه درخت شخصیت او نرم و بیعیب باشد، شاخ و برگش فراوان است.»
اما رمز موفقیت انسانهای متواضع در ایجاد برقراری ارتباط با دیگران، به كارگیری مهارتهایی است كه افراد متكبر از آنها محرومند، از جمله این مهارتها اینكه، در سلام كردن بر دیگران پیش دستی میكنند. در روایت است كه از تواضع، اینكه « سلام كنی به هر كه برخوری» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج16، ح5) دیگر اینكه در مقابل رفتارها و خصایص نیكوی خود، از اطرافیان توقع ستایش ندارند. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده است: «از نشانههای تواضع است كه… دوست نداشته باشی به خاطر تقوایی كه داری ستایش شوی». (حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج8، ص489، ح4) همچنین اگر به مجلسی وارد شوند، هر كجا خالی باشد یعنی در مجلس، همان جا مینشیند و از نشستن در آنجا ناراحت نمیشوند. امام صادق (علیه السلام) در این باره فرموده است: «از نشانههای تواضع این است كه انسان در جایی پایینتر از شأن خود بنشیند».(حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج8، ص489، ح3) اهل تواضع، از جدال و بحث بیهوده و تكراری هم پرهیز میكنند. چنانكه امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «از نشانههای تواضع است كه مجادله و بگو و مگو را رها كنی (اگرچه) حق با تو باشد».(همان منبع، ح49)
آنها از هم صحبتی و مجالست با فقرا و طبقات پایین جامعه ناراحت نمیشوند. طبق سیره پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) « كه همواره بر خاك مینشستند و بر زمین غذا میخوردند و دعوت بردگان را اجابت مینمودند». (طبرسی، فضل بن حسن، مكارم الاخلاق، ص46) در بیان نمونهای از آن آمده است كه «مردی آبله برآورده بود و آبله او چرك برداشته و پوست آن رفته بود و بر حضرت پیغمبر (صلوات الله علیه و آله وسلم) داخل شد در وقتی كه آن حضرت به چیز خوردن مشغول بودند، آن شخص پهلوی هر كه نشست از پیش او برخاست، حضرت او را پهلوی خود نشاند و با او چیزی خورد». (نراقی، احمد، معراج السعادة، ص295)
از دیگر مهارتها در رفتار متواضعان، آرامش و وقار به هنگام راه رفتن است. (ر.ك. وطن دوست، رضا، فرهنگ روابط اجتماعی) خداوند متعال در بیان یكی از ویژگیهای شایسته عبادالرحمن به همین موضوع اشاره میفرماید كه آنها با خاكساری و تواضع راه میروند. وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا.» (سوره فرقان، آیه63)( عبادالرحمن كسانی هستند كه در روی زمین فروتنانه راه میروند). به دلیل بهره گیری از چنین مهارتها و رفتارهای پسندیده است كه افراد در كنار انسانهای فروتن احساس آرامش میكنند و از ایجاد رابطه با آنها استقبال میكنند، در حالی كه از افراد متكبر و از خود راضی گریزانند و هیچ تمایلی به ایجاد دوستی با آنها ندارند، چرا كه عمل انسانهای مغرور نقطه متقابل متواضعان است به طوری كه همیشه منتظرند تا دیگران به آنها سلام كنند، در مقابل هر رفتاری از دیگران انتظار تشكر و تمجید دارند، اگر بر مجلسی وارد شوند بالاترین و بهترین مكان را برای نشستن برمیگزینند، اگر بینوایی آنها را دعوت كرد، او را اجابت نمیكنند و از هم صحبتی با وی اعراض مینمایند، هنگام راه رفتن، با همهی غرور پابر زمین میكوبند گویی كه قدرت بر شكافتن زمین دارند، خداوند متعال در منع آنها میفرماید: «ولا تمش فی الارض مَرَحاً.» (سوره فرقان، آیه 18) در زمین به تكبر راه نروید». افراد متكبر، از سوی جامعه مورد پذیرش نیستند چرا كه به دلیل حفظ موقعیت كذایی خود، همیشه از بقیه انتظار دارند تا پیش قدم شده و با آنها رابطه برقرار كنند در حالی كه كسی میل به دوستی با آنها ندارد. بنابراین انسانها برای ایجاد ارتباط باید با به كارگیری مهارت تواضع خود را در سطح همنوعان خویش بینند و از هرگونه غرور و تكبر بیجا خودداری كنند.
5-1 گوش دادن:
شنوایی، از جمله نعمات بزرگی است كه خداوند به انسانها ارزانی داشته است كه در ایجاد ارتباطات انسانی سهم بسزایی دارد، چرا كه همه مردم دوست دارند سكوت را شكسته، صحبت كنند. آنها مایلند احساسات و افكارشان را به دیگران منتقل سازند و به طور كلی به كسی نیاز دارند كه حرفهای آنان را خوب بشنود. اگر كسی احساس كند شنونده خوبی برای حرفهای خود یافته است حتماً با او رابطه برقرار میكند و دوست میشود. بنابراین بر ما لازم است با مهارت گوش دادن آشنا باشیم تا بتوانیم دوستان خوبی باشیم. اما آدابی كه در این زمینه باید رعایت شود: لازم است، با همه حواس به سخنان طرف مقابل توجه شود. یعنی استماع به جای سماع صورت گیرد حضرت علی (علیه السلام) در بیان صفات متقین میفرماید: «اَصفَوا الیها مَسامِع قُلُوبهم». گوش دل به آنها (آیات) میسپارند. (با گوشهای دلهایشان به آن (آیات الهی) گوش میدهند)، (نهج البلاغه، خطبه 193) در حین گوش دادن، به اطراف توجه نكنند، به هیچ وجه سخن او را قطع نكند كه این نیز نشانه كم ظرفیتی و بی ادبی است، چنانچه با بخشی از صحبتهای او مخالف است یا نظری به ذهنش میرسد تا پایان سخنانش صبر كند، اگر خبر یا حكایتی تعریف میكند كه قبلاً شنیده شده است باید با چنان علاقه گوش دهد كه تصور شود نمیداند و از زبان او اولین بار است میشنود، نه اینكه با بی اعتنایی به او بفهماند آن را شنیده و مطلع است، (ر.ك. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت) اگر گوینده از نظر سنی یا تحصیلات كمتر بود، با دیده حقارت به او نگاه نكنند تا او گمان كند كه نیازی به شنیدن و گوش دادن ندارد. برعكس «با او طوری رفتار كند كه گویا مهمترین انسان در جهان است» (ماكسول، جان، مدیریت ارتباطات، ترجمه امیر پویا سیفزاده، تهران، فرا، 1385، ج1، ص62) گفتههای گوینده را با رفتارهای غیر كلامی مثل تكان دادن سر، لبخند و… تأیید كند چرا كه هر شخصی به دنبال صحبت كردن در پی آن است كه تأثیر سخنان خود را در مخاطب احساس كند، اگر مشاهده نمود موجب دلگرمی او میشود كه سخنان او را فهمیده و برای او ارج و احترام قائل است.
در اوصاف پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز آمده است: «ایشان سخن همنشین خود را قطع نمیكرد و با او طوری رفتار میكرد كه او تصور مینمود هیچ كس نزد رسول خدا از وی گرامیتر نیست» (محمدخاتم پیامبران، ص392) «اگر كسی شروع به تكلم میكرد كاملاً ساكت میشدند گوش فرا میدادند تا حرفش به پایان برسد».(طبرسی، فضل بن حسن، مكارم الاخلاق، ج1، ص44) حضرت این رفتار پسندیده را به پیروان خود توصیه میفرمودند: «اینكه مروت و جوانمردی است كه انسان به هنگامی كه دوستش با او سخن میگوید به گفتارش گوش دهد» (ر.ك. الحیدری، محمد، روش دوست یابی)
6-1 نیكویی در گفتار:
از مهمترین مهارتها در ایجاد ارتباط، نیكویی و شیوایی در كلام است. خداوند متعال به انسانها سفارش فرموده است: «و قولوا للناس حسناً» با مردم به نیكی سخن بگویید. امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرموده است: « چیزی را بگویید كه بهترین سخنی باشد كه شما دوست میداری به شما بگویند، چون خدای عز وجل دشنام و لعنت و طعن بر مؤمنان را دشمن میدارد و كسی كه مرتكب این جرائم شود، فاحش و مفحش باشد و دوست ندارد، در مقابل اشخاص با حیا و حلیم و عفیف و آنهایی را كه میخواهند عفیف شوند دوست میدارد». (طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج1، ص2309)
طبق این روایت لازم است افراد سخنی بگویند كه در چارچوب موازین عقلی و ارزشهای دینی و آداب و سنن مثبت اجتماعی قرار گیرد و شنونده را به پذیرش وادارد، همچنین مورد رضایت پروردگار قرار گیرد، سخنی كه شیوا و رسا باشد، سلامت و عفت كلام در آن حفظ شده باشد، استوار و سنجیده باشد، نرم و ملایم در عین حال قاطع باشد، (ر.ك. ایروانی، جواد، مهارت گفتگو، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1386) علاوه بر این لازم است افراد در كلام خود، از واژههای زیبا و تأثیر گذار استفاده كنند، كلمات را مثبت و دقیق انتخاب نمایند، جملات نیرومند به كار (ر.ك. كول، كریس، مهارتهای ارتباطی، ترجمه محمدرضاآلیس، تهران، هامون، 1387) با لحنی آرام و متین صحبت كنند، در بین سخنان تبسم و گشادهرویی را حفظ كنند، برای تنوع در گفتار گاهی میزان صدای خود را تغییر دهند، در بین كلام از مهارت شوخ طبعی بهره برند و شمرده و واضح سخن گویند. (كاندریل بنی بو، جو، 101 راه بهبود آنی مهارتهای ارتباطی، ترجمه الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی، تهران، نسل نو اندیش، 1388، ص24) به كارگیری مهارت در گفتار، سبب میشود انسان در بین دیگران محبوب شود و در برقراری ارتباط با آنها موفق گردد.
7-1 هدیه دادن:
وقتی انسان به كسی هدیه میدهد، بذر عشق و محبت را در دل ودیعه مینهد و موجب میشود تا بین آنها رابطهای صمیمی شكل گیرد و اگر كینه و كدورتی هم بوده برطرف شود. از این رو روایات به هدیه دادن سفارش شده است. امام صادق علیه السلام فرموده است: «تَهادُوا تَحَابوا فَإنَّ الهَدیةَ تَذهبُ بِالضَغائِن». (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج75، ص45، ح1) (هدیه دهید و محبت آورید پس همانا هدیه كینهها را از بین میبرد).
لازم نیست هدیه حتماً مادی باشد بلكه هدایای معنوی نیز میتواند موجب پیوند قلوب و ایجاد رابطه شود. از جمله سخنی حكمت آمیز كه هدایت طرف مقابل را به دنبال دارد، كمك به او در حل مسائل علمی، رفع مشكلات و نیازمندیهای او حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «نِعمَ الشَیء الهَدِیهَة مِفتاحُ الحَوایج» (همان منبع، ح3) چه خوب است هدیهای كه گشاینده مشكلات باشد. دیگر اینكه، هدیه دادن نباید موجبات زحمت طرفین را فراهم كند، كه در اینصورت نه تنها محبتی ایجاد نمیكند بلكه نوعی دلسردی و كینه به دنبال خواهد داشت. پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: از جمله گرامیدشت انسان نسبت به برادر مسلمانش آن است كه هدیه او را بپذیرد و آنچه را برایش میسر است به او هدیه كند و به خاطر او خود را به زحمت نیندازد. «مِن تَكرَمَةِ الرَّجلِ لأخَیهِ المُسلم أن یقبل تُحفَتَه أو یتَّحَفه مِمَا عِندَه وَلا یتَكلف شَیئاً» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ح69)
8-1 پر احساس و با طراوت بودن:
از دیگر مهارتها كه در ایجاد پیوند با افراد مؤثر است، پر احساس و با طراوت بودن است. امروزه به دلایل مختلف، بسیاری از افراد روح نشاط و شادابی را در خود میراندهاند و به نوعی سردی و بی عاطفه بودن دچار شدهاند، كه این وضعیت مخل برقراری ارتباط است، چرا كه انسانها روح و نشاط را دوست دارند نه مرگ و بی روحی را. به همین دلیل انگشت اشاره و توجه همه افراد، به سمت انسانهای شاداب و با احساس است] آنها كه همنشینی و ایجاد رابطه با ایشان انرژی و طراوت را به جان انسانها منتقل میكند و زندگی را برایشان زیبا و دوست داشتنی میگرداند. بنابراین لازم است همه افراد از این مهارت بهره مند باشند، اگر هم به هر دلیلی شادابی خود را از دست دادهاند، با انجام حركات ورزشی و حضور فعال در گردهماییها نشاط و طراوت را در خود ایجاد كنند تا مورد پذیرش جامعه قرار گیرند و در برقراری ارتباطی صحیح و سازنده دست یابند. (ر.ك. رفعت، محمود، آئین و آداب معاشرت، تهران، كتاب آفرین، 1366)
9-1 هوشاری:
از دیگر فنون ارتباط، گوش به زنگ بودن و هوشیاری است. مشاهدات نشان میدهد افرادی بیشتر مورد علاقه و احترام اجتماع هستند كه از لحاظ مغزی همیشه خود آگاه و هوشیارند، در حالی كه افراد بیحال با قیافهای كدر و اندوهگین كه راجع به هیچ موضوعی نمیتوانند اظهار عقیده كنند و هیچ ارادهای برای انجام هیچ كاری ندارند، از لیست دوستی افراد خارج شده، هیچ كس به ایجاد رابطه با آنها رغبتی نشان نمیدهد. اما كسانی كه از همه امور و اتفاقات پیرامون خود و جامعه آگاهی دارند به محض صحبت با دیگران، مورد پذیرش قرار میگیرند و برای دوستی افراد انتخاب میشوند. بنابراین لازم است افراد با گسترش میزان مطالعات، حفظ شعر و عضویت در گروههای مختلف اجتماعی، هوشیاری خود را افزایش دهند تا در ایجاد رابطه با دیگران دوستی با آنها موفق شوند (ر.ك. همان كتاب)
10-1 همدلی:
یكی از مهمترین مهارتها، همدلی با دیگران است. كه در تعریف آن گفته شده: یعنی درك و فهم احساسات، عواطف و موقعیت زندگی دیگران. (ر.ك.خنیفر، حسین، پورحسینی، مژده، مهارتهای زندگی، قم، مدیریت حوزههای علمیه، مركز نشر هاجر، 1385، ص128) در مهارت همدلی، انسانها تلاش میكنند خود را به جای طرف مقابل بگذارند و از نگاه او به وقایع و اتفاقات بنگرند و با ایجاد پیوند قلبی با وی، زمینه برقراری ارتباط را فراهم سازند. اما امروزه، استفاده از این مهارت به ویژه از سوی انسانهای شایسته كمتر به چشم میخورد، در حالی كه همواره، اكثر افراد به دنبال كسی میگردند كه آنها را درك كنند و براساس شرایط روحی و جسمی آنها با ایشان رفتار كنند، حال اگر به چنین فردی دست یابند با او رابطه برقرار میكنند، كه علت بسیاری از سوءاستفادهها (به ویژه از قشر جوان) كه امروزه شاهد آن هستیم، همین امر است. در حالی كه لازم است انسانهای مطمئن و سالم جامعه، به خصوص خانوادهها مهارت همدلی را در خود تقویت كنند و با ایجاد رابطهای صمیمی و مناسب، از بروز اختلافات، انحرافات و سردی روابط جلوگیری كنند.
2- مهارت حفظ ارتباط:
در روابط انسانی، حفظ ارتباط از ایجاد آن مهمتر است، چرا كه رابطه انسانها همچون سرمایههای گرانبها و بی نظیری است كه اگر از دست رفت، جبران آن متحمل وقت و هزینه بسیار است، علاوه بر این نشانه ناتوانی انسان است. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُم» (نهج البلاغه، حكت 12) ناتوانترین مردم كسی است كه در دوستیابی ناتوان است و از او ناتوانتر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.
با توجه به این نكته لازم است افراد با تكنیكها و مهارتهای حفظ ارتباط آشنا باشند تا بتواند با افزایش توانایی خود از این سرمایه به خوبی نگهداری كنند. در این بخش به برخی از این مهارتها اشاره خواهد شد.
2-1 صداقت:
از جمله مهارتها كه به شكل نامحسوس اما بسیار مؤثر، در حفظ روابط بین انسانها نقش دارد، راستگویی است. صراحت در گفتار و رفتار، قابل دیدن یا شنیدن نیست، بلكه دو طرف درگیر ارتباط، آن را حس میكنند؛ به طوری كه اگر یك طرف رابطه، در بیان و هدف منظور خود صداقت نداشته باشند، طرف مقابل را دچار تردید و اشتباه میكند و به روابط آنها آسیب وارد میكند، به همین دلیل در دین اسلام به صداقت توصیه شده است؛ خداوند متعال در سوره مباركه توبه آیه 19 فرموده است:«اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ» تقوای الهی پیشه كنید و با راستگویان باشید.
امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است: «كوُنوا دُعاةُ لِلناسِ بِالخیرِ بِغَیرِ ألسنَتِكُم لِیرَوا مِنكُم الأجتهاد وَ الصِّدقَ وَ الوَرَع» (كلینی، محمد، اصول كافی، ج4، ص32، ح10) مبلغ مردم باشید به كار خیر نه تنها با زبان خود تا از شما كوشش و راستی و ورع بنگرد. نقطه مقابل صداقت، دروغ و تزویر است. دروغ موجب میشود كه افراد اعتماد به همدیگر را از دست بدهند و از برقراری رابطه با یكدیگر دچار هراس شوند، كه این خود سردی روابط را در پی خواهد داشت، اما صداقت و راستی، فضای ارتباطی انسانها را به محیطی امن و قابل اعتماد تبدیل میكند، به طوری كه افراد با آرامش كامل با یكدیگر ارتباط برقرار میكنند و در جهت حفظ روابط خویش تلاش مینمایند.
2-2 اظهار محبت:
از دیگر آداب، آگاه نمودن دوستان از محبت خود نسبت به ایشان با گفتار و عمل است. حضرت صادق علیه السلام در این باره فرموده اند:«أذا أحبَبتَ رَجُلاً فَأخبِره» (حرعاملی، محمد، وسائل الشیعه، ج8، ص466، ح4) (زمانی كه كسی را دوست داری به او بگو). وقتی كه انسان با رفتار و گفتار خود، دوست و همراه خویش را از علاقهای كه نسبت به او دارد، آگاه سازد، عشق و محبتی را از دل خود به قلب او منتقل میكند كه این امر، دوستی بین آنها را پایدار ساخته و روابطشان را استوارتر میگرداند.
3-2 رعایت انصاف و عدالت:
از مهمترین مهارتها در حفظ روابط انسانی، رعایت انصاف از سوی طرفین است. انصاف یعنی انسان هر چه برای خود میخواهد برای دیگران هم همان را خواهد. حضرت علی (علیه السلام) در توصیه به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی فرموده است: «ای پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را كه برای خود دوست داری، برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند. ستم روا مدار، آنگونه كه دوست نداری به تو ستم شود، نیكوكار باش آنگونه كه دوست داری به تو نیكی كنند و آنچه را برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت شمار و چیزی را برای مردم رضایت ده كه برای خود میپسندی، آنچه نمیدانی مگو». (نهج البلاغه نامه 319)
ثمره انصاف و عدالت، چیزی جز اعتماد و محبت نیست. چرا كه وقتی افراد در معاشرت با انسان، به چنان اعتماد و باور قلبی برسند، كه از وی شر و ضرری به ایشان نخواهد رسید، (زیرا او هر آنچه برای خود میخواهد، برای دیگران همان خواهد) مطمئن میشوند و با فكری آسوده به ارتباط خود ادامه میدهند، اما اگر متوجه شوند كه آن شخص تنها به فكر سود و منفعت خود است و از هر چیز بهترین آن را فقط برای خود میخواهد، نسبت به او بی اعتماد میشوند تا جایی كه حاضر نیستند به رابطه خود با وی ادامه دهند، بلكه درصددند تا به نحوی معاشرتشان را با آن قطع كنند و از آسیب وی در امان باشند. به همین دلیل لازم است، انسانها در هر شرایطی با رعایت انصاف و عدالت، از حقوق دوستان خود پاسداری كنند تا ارتباطشان حفظ شود و به نابودی كشیده نشود.
2-4 دیدار و ملاقات:
از جمله مهارتهای مؤثر در حفظ ارتباطات انسانی، دیدار و ملاقات كسانی است كه آنها را میشناسند. لازم است افراد با دیدار از دوستان از حال ایشان آگاه شوند و آنها را به باد فراموشی نسپارند. حضرت صادق (علیه السلام) میفرماید: «تَزَاوَروُا وَ تَلاقُوا وَتَذاكرُوا وَ أحیُوا أمرَنا» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج74، ص352، ح20)
یكدیگر را زیارت كنید و ملاقات نمایید و همدیگر را یاد كنید و امر ما را احیا نمایید. همه افراد میتوانند در یك دیدار ساده و بی تكلف، بهترین و خوشترین ساعات زندگی خود را در كنار دوستان یا همسفران قدیمی خویش سپری كنند و از آثار و فواید آن بهره مند شوند. از جمله اینكه، با یكدیگر درد دل كنند، از مشورت و نصیحت دوستان استفاده برند، به مشكلات مادی یكدیگر رسیدگی كنند، به حل مسائل علمی همدیگر بپردازند، كینهها را برطرف نمایند و بسیاری فواید دیگر كه در این گردهماییها شامل حال افراد میشود. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است «لقاءُّ الإخوانِ مَغنَمٌ جَسیمٌ وَ أن قلُّوا» (كلینی، محمد، اصول كافی، ج4، ص530، ح16) برخورد برادران بهره بزرگی است اگر اندك باشند.
5-2 نیكی در برابر بدی:
از بزرگترین موهبتهای الهی و عالیترین ملكات انسانی، صفت برجسته نیكی در برابر بدی است. این صفت والا از مهمترین اركان دوستی و برادری و مؤثرترین عامل در ایجاد انس و تداوم روابط به شمار میرود (ر.ك. الحیدری، محمد، روش دوست یابی) كه در آیات قرآن كریم به آن سفارش شده است. خداوند متعال میفرماید:«ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» (سورهی فصلت، آیه 34) بدی را با نیكی دفع كن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند طبق این آیه شریفه، راه از بین بردن دشمنیها، نیكی در برابر بدی دیگران است. اما برخی افراد سعی میكنند كه بدی دیگران را با بدی پاسخ گویند به گمان اینكه با این عمل، آنها را تأدیب نموده و از كرده خود پشیمان میسازند، در حالی كه سخت در اشتباهند چرا كه با مقابله به مثل نه تنها بدی از بین نمیرود بلكه دشمنیها بیشتر شده و روابط بین آنها سردتر و تیرهتر میگردد. ولی كسانی كه در مقابل رفتار ناپسند دیگران، نیكی و احسان میكنند، موجب شرمندگی آنها میشوند، چرا كه اینگونه افراد انتظار دارند در مقابل عمل ناشایست خود بدی ببینند اما وقتی با خوبی مواجه میشوند خجلت زده میگردند و تلاش میكنند تا بدی خود را جبران كنند. از این رو كینهها را فراموش كرده و محبت و صمیمیت را جایگزین آن میسازند كه نتیجه این رفتار به جای قطع رابطه، استحكام و تداوم روابط است.
ائمه (علیهم السلام) نیز در معاشرت با مردم بسیار از این مهارت بهره میگرفتند. از جمله زمانی است كه مردم شامی با امام حسن مجتبی (علیه السلام) روبه رو شد و به دلیل تبلیغات سوء دشمن، امام خوبیها را مورد ناسزا و دشنام قرار داد. اما حضرت در پاسخ به سخنان ناشایست او وی را مورد عطوفت و مهربانی خود قرار دادند و در صدد تأمین نیازهای او برآمدند كه همین امر موجب پشیمانی مرد شامی شد، تا جایی كه به امام عرض كرد؛ تا لحظاتی پیش از دشمنان تو بودم اما اكنون محبوبترین فرد نزد من هستی. حال با اندكی تأمل در این داستان در مییابیم كه اگر امام حسن (علیه السلام) در پاسخ به سخنان توهین آمیز مرد شامی، او را مورد سرزنش قرار میدادند و از وی روی میگرداندند، نه تنها آن مرد از كرده خود پشیمان نمیشد بلكه با رضایت از رفتار ناپسند خود از امام جدا میشد و بیش از پیش به دشمنی خود ادامه میداد، اما عمل شایسته و پسندیده امام باعث شد تا او شرمنده شود و از دوستان آن حضرت گردد. برهمین اساس بر همه مسلمانان است كه با پیروی از سیره اهل بیت (علیهم السلام) با نیكی كردن، از بدی دیگران بگذرند و رابطه خود را با آنها حفظ كنند.
6-2 تغافل:
تغافل كه به معنای نادیده انگاری و چشم پوشی از خطای دیگران است، لازمه حفظ روابط به شمار میرود. چرا كه انسانها گاهی اوقات، گفتار و كرداری را مرتكب میشوند كه زیبنده یك انسان كامل نیست. بنابراین لازم است اطرافیان، با به كارگیری مهارت تغافل، از كنار این خطاها بگذرند و خود را درگیر مسائل بی ارزش نكنند. همچون عبادالرحمن كه وقتی با گفتار و كردار لَغوی روبهرو میشوند با كرامت از آن میگذرند و ارزشمندی خود را حفظ میكنند. «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان، آیه 72) یا آن هنگام كه از سوی جاهلان مورد خطاب واقع میشوند، به جای مقابله به مثل با سلام و بزرگواری از كنارشان عبور میكنند و منزلت اجتماعی خود را نگه میدارند. قرآن میفرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ… إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (همان سوره، آیه 63)
بنابراین، انسانها در معاشرتهای اجتماعی، باید در مقابل گفتار و رفتار بیهوده دیگران از مهارت نادیده انگاری بهره برند به طوری كه با همه دقت و هوشیاری طوری وانمود كنند كه گویی آن رفتار را ندیده یا آن سخن را نشنیده اند، تا بتوانند به رابطه خود با آنها ادامه دهند و آنرا حفظ نمایند. (ر.ك. رشیدپور، مجید، پرورشهای اخلاقی و روشهای تربیتی، تهران: انجمن اولیا و مربیان، 1386)
7-2 رازداری:
انسان در ارتباط خود با دیگران اعم از دوستان، همسایگان، همسفران و… از برخی اسرار و عیوب آنها آگاه میشود، او باید امین باشد و از فاش كردن آنچه دیده یا شنیده خودداری كند. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «مبادا از آن اشخاص باشید كه پردهدر و فاش كننده رازها هستند» (نراقی، احمد، معراج السعاده، ص527) هم چنین در جایی دیگر فرموده است: «خیر دنیا و آخرت در نهان داشتن راز و یار شدن با نیكانست و همه بدیها در فاش كردن راز و دوستی با بدانست». (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج16، ح14) رازداری، موجب جلب اعتماد انسانها نسبت به یكدیگر میشود، كه این اعتماد، قلوب افراد را به هم نزدیك میسازد و محبت بین آنها بیشتر میشود و همین امر سبب میشود تا روابطشان حفظ شده و روزبه روز مستحكمتر گردد.
8-2 تشكر و ستایش در برابر كار نیك:
از دیگر فنون حفظ ارتباط، سپاسگزاری و قدردانی از زحمات و خوبیهای دیگران است. به طوری كه اگر از كسی نیكی دید یا كمكی به او ارزانی داشت، ادب نموده از او تشكر كند و درصدد جبران آن احسان تلاش كند و با این كار موجب فزونی محبت و صمیمیت گردد. خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا» (سوره نساء، آیه86) (و زمانی كه به شما تحیتی گفته شد پاسخ آن را با بهتر از آن دهید یا (حداقل) با همانند آن پاسخ گویید كه خداوند حساب همه چیز را دارد.). طبق این آیه، افراد نباید از كنار نیكی دیگران بی توجه بگذرند بلكه یا بهتر از آن یا همانند آن را پاسخ دهند. متأسفانه برخی افراد، كار نیك دیگران را وظیفه و خدمت به خود میدانند، به همین دلیل، حتی از تشكر زبانی دریغ میورزند و با این رفتار ناپسند موجب سردی روابط میشوند. در حالی كه باید متوجه باشند، كمك دیگران تنها از سرلطف و بزرگواری است، نه از باب انجام وظیفه، پس باید با بهره گیری از این مهارت، پاسخ نیكی دیگران را بدهند و حتی اگر نمیتوانند جبران خوبی او را كنند، حداقل از او تشكر كرده و در حقش دعا كنند و با این عمل رابطه بین خود و آنها را حفظ نمایند.
9-2 وفای به عهد:
یكی از مهمترین عوامل در تداوم روابط انسانها، پایبندی به پیمانهاست. خداوند متعال در اهمیت وفای به عهد فرموده است: «یا أیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود» ای مؤمنان به عهد و پیمانها وفا كنید كه شما در برابر عهدهایی كه میبندید، مسئولید.«أنَّ العَهدَ كانَ مسئوُلاً) در روایات نیز به وفای به عهد، تأكید فراوان شده است، تا جایی كه آن را شرط دینداری معرفی كردهاند. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:» لا دین لِمَن لَا عَهدَ له». ( مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج75، ص96، ح20) دین ندارد كسی كه وفای به عهد ندارد. مهارت وفای به عهد، اعتماد انسانها را نسبت به یكدیگر جلب میكند و آرامش و امنیت را در روابط اجتماعی حكمفرما میسازد و موجب میشود تا فضای ارتباطی حفظ شده، تداوم یابد؛ در حالی كه بدقولی و نقض پیمان، جامعه را دچار هرج و مرج میسازد (ر.ك. وطن دوست، رضا، فرهنگ روابط اجتماعی) و پایههای اعتماد و امنیت را سست میكند و روابط انسانها را متزلزل میگرداند. بنابراین لازم است افراد به پیمانهای خود حتی با غیر مسلمانان وفادار باشند تا به این وسیله به ارتباطی دوستانه و استوار دست یابند.
10-2 رفق و مدارا
از دیگر مهارتها، كه ادامه زندگی را برای انسانها ممكن میسازد، رفق و مدارا است. «رفق در لغت ضد خشونت و به معنای نرمی است»، (مصطفوی، جواد، التحقیق فی كلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368، ج4، ص1859) مدارا نیز نزدیك به رفق و به معنای حسن معاشرت با مردم و تحمل اذیت آنهاست. با توجه به معنای دو واژه تفاوتی بین این دو كلمه وجود دارد و آن اینكه در مدارا علاوه بر نرمی و ملایمت، تحمل آزار دیگران نیز هست كه در رفق نیست. به همین دلیل مدارا نسبت به رفق از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جایی كه از آن به نصف ایمان تعبیر شده است. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:«المُداراةُ نِصفُ الایمان». و در روایتی دیگر فرمودهاند: پروردگارم مرا به مدارا با مردم امر كرده هم چنان كه به اداء واجبات امر فرموده است. (ر.ك. نراقی، احمد، معراج السعادة) بنابراین بر همه افراد لازم است، در معاشرتهای اجتماعی با بهره گیری از این مهارت در مقابل بداخلاقیها و آزار دیگران به ویژه همسایگان تحمل داشته باشند، چراكه در غیر اینصورت اختلاف و درگیری سطح جامعه را فرا خواهد گرفت به طوری كه زندگی برای همه تلخ و غیرممكن شده، رابطهها سرد و خاموش میگردد، در حالی كه رفق و مدارا سبب میشود تا انسانها در كمال امنیت و آرامش زندگی كنند و به رابطهای صمیمی با یكدیگر ادامه دهند.
11-2 تواضع:
از جمله مهارتها، كه علاوه بر ایجاد رابطه، در حفظ ارتباط نیز سهم بسزایی دارد، صفت پسندیده تواضع است. كسانی كه پس از ایجاد رابطه، در معاشرت و برخورد با دیگران تكبر میورزند و با یك مقایسه ظاهری، خود را از اطرافیان بالاتر و بهتر میدانند، ارتباطات خود را با خطر تزلزل و نابودی مواجه میسازند. اما افراد متواضع و فروتن كه حتی با وجود موقعیتها و خصایص برتر نسبت به اطرافیان، از این مهارت پسندیده بهره میبرند و از هر نوع حس خود برتربینی در رابطه با دیگران میپرهیزند، به ارتباط خود تداوم بخشیده و روزبه روز آن را گرمتر و صمیمیتر میسازند. بنابراین لازم است، در هر موقعیتی خود را همسطح دوستان ببینند و با رفتاری متواضعانه به حفظ رابطه خود با دیگران كمك كند.
پینوشتها
1. دانش آموخته كارشناسی ارشد، رشته نهج البلاغه، دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام) اصفهان
منابع تحقیق :
1- قرآن كریم، ترجمه ناصر مكارم شیرازی.
2- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.
3- الحیدری، محمد، روش دوست یابی، ترجمه سید محمدصادق عارف، مشهد؛ آستان مقدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1378.
4- ایروانی، جواد، مهارت گفتگو، مشهد؛ دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1386.
5- جمعی از نویسندگان، محمدخاتم پیامبران، حسینیه ارشاد، 1347.
6- حرعاملی، علی بن حسین، وسایل الشیعه، بیروت: مؤسسه اعلمی مطبوعات، 1104 ه. ق.
7-خنیفر، حسین، پورحسینی، مژده، مهارتهای زندگی، قم، مدیریت حوزههای علمیه، مركز نشر هاجر، 1385.
8- ذوفقاری، شهاب الدین، آداب و سنن اسلامی، اصفهان، دار التعلیم القرآن الكریم، 1383.
9- رشیدپور، مجید، پرورشهای اخلاقی و روشهای تربیتی، تهران: انجمن اولیاو مربیان، 1386.
10- رفعت، محمود، آئین و آداب معاشرت، تهران؛ كتاب آفرین، 1366.
11- طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، دفتر نشر انتشارات اسلامی، 1386.
12- طبرسی، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، قم، مؤسسه انصاریان، 2011ه. ق
13- كلینی، اصول كافی، قم؛ اسوه، 1375
14- فولادگر، محمد، سیمای اخلاق در آیینه قرآن و حدیث، دانشگاه صنعتی اصفهان، 1376
15- كاندریل بنی بو، جو، 101 راه بهبودآنی مهارتهای ارتباطی، ترجمه الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی، تهران: نسل نواندیش، 1388
16- كول، كریس، مهارتهای ارتباطی، ترجمه محمدرضا آل یس، تهران؛ هامون، 1387
17- ماكسول، جان، مدیریت ارتباطات، ترجمه امیرپویا سیف زاده، تهران؛ فرا، 1385
18- محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، قم؛ دفتر تبلیغات اسلامی، 1385
19- نراقی، احمد، معراج السعاده، قم؛ هجرت، 1378
20- وطن دوست، رضا و…(گروه پژوهشی قرآن و حدیث)، فرهنگ روابط اجتماعی، مشهد؛ دانشگاه علوم اسلامی، 1388
21- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران؛ المكتبة الاسلامیة، 1111 ه.ق
22- مصطفوی، جواد، التحقیق فی كلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368
منبع مقاله :
فصلنامهی قرآنی كوثر، سال پانزدهم، پاییز 94، شماره 55