پیوند هوش رقابتی و استراتژی‌های کارآفرینانه

نویسنده: هادی مستعلی‌پور

چکیده: برنامه هوش رقابتی به مقایسه وضعیت سازمان خودی در قیاس با رفتارهای بالقوه رقبا می پردازدو در این مسیر به برترین های  رقبا در تمامی عرصه ها پیدا می کند به کار گیری  و اعمال برنامه ریزی هوش رقابتی در یک سازمان این خاصیت را دارد که با پیش رو گذاشتن اطلاعات دقیق از رقبا و کسب آخرین خبرهای تازه و برنامه ریزی آنها، سازمان خودی قادر می شود خود را در وضعیت برتر قرار دهد . هوشمندی رقابتی عبارت است از نظارت هدفمند بر محیط رقابتی كه سازمانها در آن به فعالیت و رقابت می پردازند با هدف اخذ تصمیمات راهبردی. در خلال سالهای اخیر، هوشمندی رقابتی به یكی از مفاهیم مهم مدیریت تبدیل شده و با فرهنگ شركتهای پیشرو عجین گشته است. افزایش هوشمندی رقابتی موجب می گردد سازمانها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل كرده و نتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و درمواقع مقتضی دردسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. این امر جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر سازمان تسریع كرده و اثربخشی فرایند تفكر و تصمیم گیری جمعی را به نحو چشمگیری بهبود می بخشد. بدین ترتیب، مدیران اجرایی با درك بهتر رقبا و محیط پرچــــالش رقابت می توانند با تكیه بر ابزارها و تكنیك های خاص، اطلاعات مرتبط با قابلیتها، نقاط قوت و ضعف و نیات رقبا راموردبررسی قرار داده و نسبت به انتخاب راهبرد مناسب اقدام و همواره یك گام از رقبا جلوتر باشند. یك سازمان هوشمند استراتژی رقبا را بهتر و سریعتر پیش بینی می كند و از شكست و موفقیت آنها نكات بسیاری می آموزد و این امكان را برای مدیران ارشد سازمان به وجود می آورد تا با ممیزی سیستماتیك از رقابت پذیری سازمان، با آگاهی بیشتری نسبت به اتخاذ تصمیمات راهبردی اقدام كنند.


کلمات کلیدی: هوش رقابتی، هوش جاسوسی، کسب و کار، مزیت رقابتی

مقدمه
جهانی شدن اقتصاد، سرعت گرفتن تغییرات فناوری و انفجار اطلاعات باعث گردیده سازمانها فشار بیشتری را برای باقی ماندن در صحنه رقابت تحمل كنند. ازطرف دیگر فناوری ارتباطات و اطلاعات با دراختیار گذاردن راههای متنوع كسب برتری، موجب گشته است تا سازمانها با افزایش سطح هوشمندی رقابتی خود و به كارگیری و استفاده از اطلاعات، بر رقیبان غلبه كنند. در سالهای اخیر، هوشمندی رقابتی در زمره یكی از مفاهیم مدیریت درآمده است و بسیاری از شركتهای بزرگ آن را به جزیی از فرهنگ سازمانی خود تبدیل كرده اند، چون از بسیاری جهات رویكرد هوشمندی رقابتی منافع بیشتری نسبت به دیگر مفاهیم مدیریت كه در چند دهه اخیر شكل گرفته اند، دربردارد. در دنیای امروز كسب هوشمندی رقابتی یكی از الزامات غیرقابل انكار برای اغلب سازمانها است تا بتوانند از طریق كسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی، بر قابلیتهای خود بیفزایند. دكتر بــن گیلاد (BEN GILAD) استاد دانشگاه و تئوری پرداز معروف هوشمندی رقابتی اظهار داشته است: هوشمندی رقابتی، كل دانشی است كه یك شركت از محیطی كه در آن رقابت می كند دراختیار دارد و حاصل تجزیه و تحلیل ذرات بی شمار از اطلاعاتی است كه روزانه شركت را بمباران می كند. در پرتو این دانش است كه تصویر كاملی از وضعیت فعلی و آتی صحنه رقــــابت در پیش روی مدیران نقش می بندد تا بتوانند بهتر تصمیم بگیرند. (GILAD, B.۱۹۹۹. RUTGERS UNIVERSITY) درحال حاضر اكثر موسسات موفق در كشورهای توسعـــه یافته از هوشمندی رقابتی به عنوان یك ابزار قدرتمند برای كسب آگاهی بیشتر از محیط استفاده می كنند. آینده به خدمت گرفتن هوشمندی رقابتی بسیار نویدبخش است و بدون شك موسسات برای ادامه حیات در محیطی كه هر روز با چالشهای بیشتری مواجه خواهدبود با تكیه بر قابلیتهای هوشمندی رقابتــــــــی و گردآوری و تجزیه و تحلیل موفقیت آمیزاطلاعات و چیرگی بر عدم اطمینان از چشم انداز رقابتی، احساس امنیت بیشتری خواهندكرد.

مفهوم هوشمندی رقابتی
براساس تعریف جامعه كارشناسان هوشمندی رقابتی، هوشمندی رقابتی، برنامه سیستماتیك و اخلاقی است برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل و مدیریت اطلاعات بیرونی سازمان كه برنامه ها، تصمیمات و عملیات شركت را تحت تاثیر قرار می دهد.به عبارت دیگر هوشمندی رقابتی (COMPETITIVE INTELLIGENCE=CI) فرایند افزایش توان رقابتی بازار ازطریق درك رقبا و محیط رقابتی است. خصوصاً هوشمندی رقابتی عبارت است از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات درخصوص قابلیتها، نقاط ضعف و نیات رقبای تجاری كه با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی و منابع آزاد و ازطرق قانونی واخلاقی كسب می شود.هوشمندی رقابتی مدیران ارشد سازمانها را در هر اندازه ای كه باشند، قادر می سازد تصمیمات خود را براساس آگاهی از اطلاعات بازار، R&D، تاكتیك های سرمایه گذاری دركسب و كار و غیره، اتخاذ كنند. هوشمندی رقابتی بخش جدایی ناپذیر از پدیده روبه ظهور اقتصاد دانایی است. (۱)براساس تعریف دیگری، هوشمندی رقابتی فرایندی است تحلیلی برای گردآوری اطلاعات در زمینه فعالیتهای رقبا و تبدیل آن به دانش هدفمند، به هنگام و راهبردی كه بتواند به تصمیم گیــری مدیران اجرایی، برای برنامه ریزی جهت دستیابی به اهداف سازمان كمك كند. در این فرایند، برای جمع آوری اطلاعات از ابزارها و تكنیك های قانونی و اخلاقی استفاده می شود. (۲) براساس تعریف دانشكده مدیریت فرانسه (GTILAB)، هوشمندی رقابتی عبارت است از هنر یافتن، جمع آوری، فرآوری و ذخیره سازی اطلاعات، به منظور دسترسی و استفاده پرسنل در تمام سطوح سازمان، تا ضمن شكل دادن به آینده سازمان، از وضعیت موجود نیز در قبال تهدیدات رقابتی حمایت كنند.(۳)

از دیدگاه این دانشكده مفهوم هوشمندی رقابتی به چهار مقوله اصلی قابل تقسیم است:
۱) آگاهی تجاری / بازاریابی – كه عمدتاً اطلاعات مشتریان، تامین كنندگان، خریداران و توزیع كنندگان گردآوری و موردتجزیه و تحلیل قرار می گیرد؛
۲) آگاهی از وضعیت رقبا – كه متمركز بر مسائلی از قبیل سیاستهای قیمت گذاری، محصولات جانشین و سیاستهای توسعه رقبا است؛
۳) آگاهی فناوری و تكنیكی – كه با تحقیقات پایه و كاربردی، كارخانجات، فرایندها و هنجارها و حق اختراع سروكار دارد.
۴) آگاهی راهبردی واجتماعی – كه به مسائلی از قبیل قوانین، مسائل مالی و مالیاتی، مسائل سیاسی و اقتصادی و جنبه های اجتماعی و منابع انسانی می پردازد. ذاین چهار نوع از اطلاعات كه در بسیاری از سازمانها به آن پرداخته می شود، عمدتاً رفتار و روندهای اجتماعی را موردمشاهده و تحلیل قرار می دهد.

برخی از موضوعهای كلیدی كــــــه جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن برای افزایش هوشمنــدی رقابتی مورداستفاده قرار می گیرند عبارتند از:
۱) اطلاعات مربوط به به گزینی: بهبود عملكرد فرایندهای داخلی، تاثیر كاهش تصدی گری یادگیری از رقبا، تغییر در فعالیتهای كسب و كار رقبا؛
۲) اطلاعات مربوط به شبكه زنجیره ارزش: قابلیتهای تامین كنندگان، كانالهای توزیع، تاثیر حاشیه سود، اثربخشی استراتژی های توزیع؛
۳) شبكه جهانی اطلاع رسانی: تغییرات اطلاعـــات مربوط به رقبا در شبكه جهانی اطلاع رسانی، اثربخشی بازاریابی ازطریق اینترنت، استفاده رقبا از اینترنت برای زیرنظر داشتن بــازار، تاثیر اینترنت و شبكه جهانی اطلاع رسانی بر فروش سازمان؛
۴) اطلاعات مالی: عملكرد مالی، تاثیر قدرت مالی رقبا، تغییرات ارزش سهام رقبا، نرخ بازده داراییهای رقبا؛  ۵) اطلاعات مربوط به قیمت: تغییر قیمتهای عمده فروشی، تغییر قیمتهای خرده فروشی، سیاستهای اعطای تخفیف، تاثیر قیمتهای رقبا بر فروش سازمان، تغییر حاشیه سود، اثربخشی استراتژی های قیمت گذاری؛
۶) اطلاعات ترویج فروش و تبلیغات: اعتبار نام تجاری، نمایشگاههای تجاری، برنامه های روابط عمومی سازمان، تغییر در استراتژی های تبلیغ، اثربخشی تبلیغات برای مشتریان هدف، تاثیر تبلیغات رقبا بر فروش سازمان؛
۷) اطلاعات خدمات / محصولات: معرفی كالا و خدمات جدید، اطلاعات مندرج در بروشورها و كتابچه های معرفی محصول و خدمت، تقاضا برای محصولات و خدمات رقبا، فناوری تولید و توانایی تحقیق و توسعه، «كاربر آشنا بودن»(USER FRIENDLINESS) ، تنوع محصول و خدمات، قیمت تمام شده رقبا، اثربخشی ارزش افزوده، تغییر در كیفیت كالا و خدمات، توقف تولید و یا ارائه خدمت؛
۸) اطلاعات فروش: اطلاعات ماهانه فروش رقبا، سیستم پاداش پرسنل فروش، پورسانت فروش متمركز، تغییر در خدمات و محصولات رقبا، تغییر در خدمات پس از فروش و مدیریت مشتری، بودجه بازاریابی رقبا، رتبه بندی نمایندگی ها، پیش بینی فروش رقبا؛
۹) اطلاعات راهبردی بازار: برنامه های تحصیل و ادغام رقبا، فعالیتهای مربوط به ثبت علائم تجاری، اثربخشی استراتژی های بازاریابی، تغییر در استراتژی های بازاریابی، تاثیر استراتژی های جدید بازاریابی بر فروش؛
۱۰) اطلاعات نیروی انسانی: جذب نیروی انسانی توسط رقبا، كاهش نیروی انسانی رقبا، چارت سازمانی رقبا، سوابق مدیران اجرایی رقبا؛
۱۱) اطلاعات مشتریان: اطلاعات مقایسه ای استفاده مشتریان از خدمات و محصولات رقبا، تغییردر نگرش مشتریان در رابطه با محصولات و خدمات، تعداد دفعات خرید، سطح وفاداری مشتریان نسبت به محصول و خدمات رقبا، علت خرید محصول و خدمات مشابه شركت، از رقبا. (۴)● وظایف و نقشهای هوشمندی رقابتی

تمایز هوش رقابتی با جاسوسی رقابتی :
در برنامه هوش رقابتی ،گسترش اطلاعاتی از رقبا مد نظر است که در حیطه قانونی جای داشته باشد اما در جاسوسی رقابتی به صورت دیگری انجام می شود که از رایج ترین آنها می توان به هک کردن اشاره کرد. از دیگر عملیاتی که در بخش هوش رقابتی مجاز نیست می توان به چند نکته اشاره نمود :
1-کسب اطلاعات از کارکنان رقبا با وعده ی استخدام و حقوق و مزایای خیلی زیاد
2-اغوا کردن کارکنان یا کارمندان رقیب
3-اعزام کارکنان خودی به سازمانهای رقیب برای استخدام در مجموعه ی رقیب و جمع آوری اطلاعات از این طریق
5-مصاحبه ساختگی با اشخاص که قبلا در سازمان رقیب شاغل بودنده اند و اکنون در جستجوی کار هستند

وظایف واحد هوش رقابتی :
وظیفه اصلی واحد هوش رقابتی ،ممیزی دائمی کار کرد رقبا است که در درجه اول ،بازبینی دقیق نحوه چرخش کار آنها  را در بر می گیرد ملاحظات پایه ای برای واحد هوش رقابتی :
1- بررسی صحت  کامل اطلاعات
2- بررسی و کنترل همه جانبه داده ها و تجزیه تحلیل ها
3-پرهیز از هر گونه غفلت و تصمیم گیری های نادرست
4-پرهیز از دوباره کاری های وقت گیر و کسل کننده
5-ارائه راه حل وپیشنهادات و ابزارها به همراه گزارش ها ی خود واحد

همواره رویدادهای اطلاعاتی بسیاری در محیط پیرامون ما در حال شکل‌گیری و انحطاط است که بر شرایط کسب‌وکار، بنگاه‌های اقتصادی، سازمان‌های اجتماعی و عام‌المنفعه و همچنین سازمان‌های نهادی تاثیرات مثبت یا منفی دارد؛ حاصل این رویدادها واکنش سازمان‌ها است که این عکس‌العمل‌ها حیات، رشد یا افولشان را منجر می‌شود. باید در نظر داشت مجموع این رفتارها در اقتصاد کشور نیز به صورت مستقیم تاثیر خواهد داشت.

 پیوند هوش رقابتی و استراتژی‌های کارآفرینانه
همواره رویدادهای اطلاعاتی بسیاری در محیط پیرامون ما در حال شکل‌گیری و انحطاط است که بر شرایط کسب‌وکار، بنگاه‌های اقتصادی، سازمان‌های اجتماعی و عام‌المنفعه و همچنین سازمان‌های نهادی تاثیرات مثبت یا منفی دارد؛ حاصل این رویدادها واکنش سازمان‌ها است که این عکس‌العمل‌ها حیات، رشد یا افولشان را منجر می‌شود. باید در نظر داشت مجموع این رفتارها در اقتصاد کشور نیز به صورت مستقیم تاثیر خواهد داشت. شدت اطلاعات، سرعت تغییرات، اولویت و نوع اطلاعات و همچنین شیوه‌های کسب اطلاعات، اهرم‌های قدرتمند اعمال فشار بر سازمان‌ها به‌خصوص کسب و کارها و بنگاه‌های اقتصادی هستند. این اهرم‌های اعمال فشار درواقع در محیط خارجی سازمان‌ها به وجود می‌آیند. حال سوالی که همواره مدیران سازمان‌ها یا صاحبان کسب‌وکار با آن مواجهند این است که در چنین وضعیتی برای فرار از فشارها و به‌منظور بقا و در مراتب بالاتر دستیابی به موفقیت‌های بیشتر چه کارهایی باید انجام داد و این کارها باید چگونه صورت پذیرند؟ جواب این سوال در عین دشواری بسیار ساده به نظر می‌رسد و آن عبارت است از «اتخاذ تصمیم»؛ تصمیمی که صحت آن به مقدار زیادی وابسته به میزان شناخت از محیط‌های پیرامونی سازمان است. در اینجا سوال دیگری مطرح می‌شود و آن اینکه در صورت اتخاذ تصمیم صحیح، آیا این امر می‌تواند به‌صورت تمام و کمال موجب ایجاد سود پایدار برای سازمان شود؟ طبیعتا جواب منفی است و در چنین شرایطی است که نفش کارآفرینان و استراتژی‌های آنان نمایان می‌شود. فضای پیرامونی سازمان‌ها به سه گروه محیط عمومی، محیط صنعت و محیط رقابت تقسیم‌بندی می‌شود. محیط عمومی متشکل از ابعادی در جامعه است که بر صنعت، شرکت‌ها و سازمان‌هایی که در خود جا داده تاثیر می‌گذارد.
محیط صنعت به مجموعه عواملی اطلاق می‌شود که مستقیما بر یک سازمان یا شرکت و فعالیت‌های رقابتی آن تاثیر می‌گذارد و شاخص‌هایی همچون قدرت چانه‌زنی خریدار و تامین‌کننده، تهدید تازه‌وارد‌ها، تهدید کالا‌های جایگزین و شدت رقابت بین رقبای فعلی را شامل می‌شود و به پنج نیروی پورتر شهرت دارد. البته ناگفته نماند که بعضی صاحب‌نظران در حوزه مدیریت استراتژیک نیروی ششم کالا‌های مکمل یا سازگار با محصول و خدمات سازمان را هم جزو عوامل محیط صنعت می‌پندارند. محیط رقابت فضایی است که رقبا به رویارویی مستقیم با یکدیگر می‌پردازند یا به زبان دیگر میدان تقابل استراتژی‌های کسب‌وکار است. همچنین به این نکته نیز باید اشاره کرد که دو محیط نام برده شده معمولا رابطه اثرپذیری تقریبا یک سویه با سازمان دارد و سازمان اثرپذیرتر است، اما محیط رقابت عموما اثر پذیری بیشتری از سازمان دارد. بنابراین کارآفرینان، مدیران، صاحبان کسب‌وکار و فعالان اقتصادی همراه با شناخت دو محیط عمومی و صنعت باید برای تاثیرگذاری در محیط تلاش کنند که البته این کنش‌ها و واکنش‌های اثرگذار در محیط رقابت حاصل می‌شود. بنابراین به‌منظور دستیابی به این مهم نیازمند ابزاری هستیم که به آن هوش رقابت اطلاق می‌‌شود. اما در این مرحله احتمالا انتظار می‌رود تا تعریفی از هوش رقابتی ارائه شود. هوش رقابتی در حقیقت به مجموعه‌ای از داده‌ها و اطلاعات سازمانی اشاره دارد که سازمان‌ها برای درک وپیش‌بینی بهتر اهداف رقبا، استراتژی ها، مفروضات و قابلیت‌هایشان به آنها احتیاج دارند. به عبارت دیگر قدرت تحلیل رقبا به فعالان اقتصادی کمک می‌کند تا در جهت نیل به سوی مزیت رقابتی گام بردارند. این موضوع را به خاطر بسپارید که ترکیب داده‌ها و اطلاعات جامع است که هوش رقابتی را شکل می‌دهد پس نباید صرفا خود را به جمع‌آوری اطلاعات رقبای جغرافیای سازمان یا شرکت محدود ساخت و اطلاعات رقبای خارج مرز‌های کشور یا بین‌الملل را فراموش کرد. هوش رقابت در بر گیرنده چهارجزء تحلیل رقابت است:
-تفاوت هدف‌ها و تاکیدات سازمانی و نگرش به ریسک در آینده سازمان ما با رقبا چیست؟
-استراتژی جاری سازمان چگونه رقابت می‌کند و آیا در ساختار رقابت تغییرات آتی را در نظر گرفته‌ایم؟
-آیا فرضیات ما و رقبا مبتنی بر وجود احتمال تغییرات درآینده است و در مورد صنعت چه مفروضاتی دارند؟

طبقه بندی هوش رقابتی
هوش رقابتی را می توان در طیفی از روحیه كاملاً مبارزه جو كه مدیران به دنبال كسب اطلاعات معین و مشخص و شكار فرصتها هستند تا روحیه در خواب رفتگان كه مدیریت هیچگونه علاقه ای به این امور ندارد، طبقه بندی كرد.
۱) روحیه مبارزه جو:
در این حالت سازمان بسیار پیش فعال است و مدیریت دائماً به دنبال شكار فرصتهای جدید برای سرمایه گذاری و جنگ علیه عدم آگاهی از محیط است.
۲) روحیه تهاجمی:
در این حالت نیز سازمان بسیار فعالانه عمل می كند و مدیریت آشكارا به دنبال كسب اطلاعات استراتژیك، تجزیه و تحلیل و استفاده از آن است.
۳) روحیه فعال:
در این حالت مدیریت همواره به دنبال اطلاعات راهبردی از منابع معمولی است و سیستم اطلاعاتی شركت هنوز كاملاً شكل نیافته و یا سازمان در ابتدای استقرار یك شبكه عملیاتی گرد آوری اطلاعات است.
۴) روحیه انفعالی:
سازمان زمانی عكس العمل نشان می دهد كه از خارج مورد حمله و تهدید واقع شود و از فرصت طلبی برای كسب اطلاعات استفاده می شود.
۵) روحیه در خواب رفتگان:
در این حالت سازمان علاقه ای به هوشمندی رقابتی نشان نمی دهد و مدیران ترسی از رقابت به دل راه نمی دهند كه البته این امر بیشتر ناشی ازعدم آگاهی است تا تهور.

-نقاط قوت و ضعف و جایگاه سازمان نسبت به رقبا چیست؟
پاسخ به این سوالات به ما می‌گویند که رقبای ما در آینده چه اقداماتی را انجام می‌دهند و مزیت ما نسبت به آنها چه باید باشد و روابط سازمان را چگونه باید با رقبا شکل دهیم. این پاسخ‌ها همان بینشی است که برای خلق مزیت رقابتی و اتخاذ تصمیم با کیفیت در فضای رقابتی مورد نیاز است. فعالان اقتصادی و کارآفرینان با استفاده از هوش رقابتی می‌توانند به مراتب عالی خلق ارزش دست پیدا کنند، اما این توفیقات با تغییرات و جهش‌های محیطی یا به عبارت دیگر تغییرات بازار، سیاست‌های رقبا، تغییر مبنای رقابت دستخوش نوسانات نزولی می‌شود. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد نا امیدی در چرخه حیات بنگاه خود نمایی می‌کند. حال چه باید کرد؟ در اینجا است که پیوند استراتژی‌های کارآفرینانه و هوش رقباتی جلوه می‌کند. استراتژی‌هایی که همواره به دنبال دستیابی به فرصت‌های نو و بدیع با بهره‌گیری از منابعی که تهدیدات راخنثی و فرصت‌ها را تقویت می‌کند و از دسترس همگان دور است و تقلید از آنها ممکن نیست یا بسیار دشوار است؛ به عبارت ساده‌تر پاسخ به تغییرات پیرامونی به شکلی نوین اما قاعده‌مند راهکار نهایی کارآفرینان و بنگاه‌های اقتصاد محور است برای برون‌رفت از بن بست‌های بازار و فضای کسب‌وکار. با پیوند هوش رقابتی و استراتژی‌های کار آفرینانه بنگاه‌ها به یک مزیت رقابتی پایدار دست پیدا می‌کنند و در نهایت خلق ثروت رخ خواهد داد.
اما در بعضی از مواقع این ابزار علمی پر کاربرد مورد کم لطفی قرار می‌گیرد و از آن به‌عنوان توجیه اعمال غیر اخلاقی در فضای کسب‌وکار تعبیر می‌شود. برای پیشرفت اقتصادی وتبدیل شدن به جامعه‌ای با ویژگی‌های کشور‌های مرفه شرایط اخلاقی و فضای دور از فساد مورد نیاز است؛ به این معنا که برای به‌دست آوردن اطلاعات از روش‌هایی ازجمله باج‌خواهی، تجاوز به حقوق دیگران، استراق سمع وسرقت نقشه‌ها، نمونه‌ها یا اسناد و… استفاده نکنند. زیرا مطمئنا منجر به خفگی نوآوری وخلاقیت در افراد وسازمان‌ها می‌شود و با ازبین رفتن نوآوری یک بال کسب مزیت رقابتی پایدارکه استراتژی کارآفرینانه ازبین می‌رود و امید نیل به اهداف متعالی را از جامعه سلب می‌کند و در نهایت در چرخه‌ای نا خوشایند گریبان کسانی که اخلاق کسب‌وکار را رعایت نمی‌کنند، خواهد گرفت.

نتیجه گیری
امروزه سازمانهایی در محیط رقابتی برنده خواهند بود كه از حوزه فعالیت خود درك و ارزیابی عمیق تری داشته و برای خود مزیتهای رقابتی بیشتری فراهم سازند. به مدد افزایش هوشمندی رقابتی است كه سازمانها بر رقبای خود برتری یافته و جایگاه ویژه ای در عرصه رقابت كسب می كنند. در عصر حاضر، تنها تمركز بر وقایع و بررسی اطلاعات گذشته چندان كارساز نیست، بلكه بررسی دقیق محیط و كسب اطلاعات از رخدادهای درحال ظهور است كه حیات سازمان را استمرار می بخشد. در دنیای امروز با ویژگی بازارهای روبه رشد سریع، تكیه بر اطلاعات قدیمی به كاهش بینش و از دست دادن فرصتهـــــای پیش روی سازمان منجر می گردد. بنابراین، افزایش درجه هوشمندی است كه نگاه و درك سازمان را نسبت به تحولات محیط و آینده شفافتر ساخته و توان سازمان را برای تحلیل فرایندهای روبه ظهور افزایش می دهد.
سازمانهای موفق در این زمینه، با كاهش میزان توجه به گذشته – بررسی قیمت محصولات رقبا، گزارشهای مالی، استراتژی فروش رقبا و… كه به آسانی قابل دسترس است و در اخذ تصمیمــات حیاتی نقش چندانی ندارد – محور توجه خود را به آینده و هشدارهای آگاه كننده در ارتباط با فرصتها و تهدیدهای محیط معطوف می دارند. موفقیت فردا در عرصه كسب و كار از آن سازمانهایی است كه بصیرت و آگاهی بیشتری نسبت به خود و محیط رقابت داشته باشند.

مراجع
1-   دانش فرد، فرشته (1389). بررسی عوامل مرتبط با انسجام هوش رقابتی در کارکنان شعبه‏های بانک ملت شهر شیراز. دانشگاه پیام نور.
2-   دهقان، نبی اله؛ دهقان، فاطمه و فتحی، صمد (1391). تبیین و آزمون راهبرد تعامل قابلیت یادگیری بازار، نوآوری و مزیت رقابتی پایدار. فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی. شماره 9. بهار 1391 صص 150-128
3-   درگی، پرویز (1390). هوشمندی رقابتی هوشمندی بازاریابی. (ا. آخوندی، م. جاوید موید، تدوین کنندگان) رسا.
4-   واکر، سی آوریل، بوید، هاربرد دابلیو، مالینز، جان، و لرش، ژان  (1383). استراتژی بازاریابی با رویکرد تصمیم محور (چاپ اول) اعرابی، سید محمد، ایزدی، داوود. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
5-   آمارنامه­ی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس (1391).

1-    An Introduction to Competitive Intelligence. (2004). Global Intelligence Alliance.
2-    Anica Popa, I., & Cucui, G. (2009). A Framework for Enhancing Competitive Intelligence Capabilities using Decision Support System based on Web Mining Techniques. Int, J. of Computers, Communications & Control, ISSN 1841 – 9836, E- ISSN 1841- 9844, IV(4), 326-334.
3-    Anita, K., & Hesford, J. (2007). A Process-Oriented View of Competetive Intelligence and its Impact on Organizational Performance. Journal of Competetive Intelligence and Management.
4-    Barney , J. B. (1996). Firm Resources and Sustained Competetive Advantage. (Vol. 1). Journal of Management.
5-    Berkowtiz, B. D., & Goodman, A. E. (1989). Strategic Intelligence for American National Security. Princeton, NJ, Princeton University Press.
6-    Bouthillier, T., & Jin, T. (2005). Competitive Intelligence and Webometrics. Jounal of Comeptitive Intelligence and Management, 3(3), 19-39.
7-    Calof, J. (1998). Increasing Your IQ – The Competitive Intelligence Edge. EcDevJournal – online version.
8-    Chen, H., Chau, D., & Zeng, D. (2002). CI Spider: a tool for competitive intelligence on Web, Decision Support Systems. 34, 1-17.
9-    Colakoglu, T. (2011). The Problematic of Competetive Intelligence: How to Evaluate & Develop Competetive Intelligence? 7th International Strategic Management Conference, 1623,1651.
10- Ecells, R., & Nehemkis, P. (1984). Corporate Intelligence and Espionage: A Blueprint for Executive Decision Making. NY, Macmillan.
11- Fleisher, C. S. (2001). An introduction to the management and practice of competetive intelligence, in C.S. Westport, CT, Quorum Books, 3-18.
12- Gilad, B. (1989). The Role of Organized Competitive Intelligence in Corporate Strategy. Columbia Journal of World Business, 24(4), 29-36.
13- Herring, J. (1992). September- October). The Role of Intelligence in Formulating Strategy. Journal of Business Strategy, 13(5), 54-60.
14- Kahaner, L. (1996). Competetive Intelligence: From Black Ops to Boardrooms – How Businesse Gather, Analyze, and Use Information to Succeed in the Global Marketplace. New York, NY.
15- Kaleka, Anna. (2002). Resources and capabilities driving competitive advantage in export markets: guidelines for industrial exporters. Industrial Marketing Management, 31, 273– 283.
16- Lemos, A. D., & Porto, n. C. (1998). Technological Forecasting Techniques and Competitive Intelligence: Tools for Improving the Innovation Process. ndustrial Management & Data Systems, 330-337.
17- McGonagle, J. J., & Vella, C. M. (2002). A Case for Competitive Intelligence. The Information Management Journal, 36(4), 35-40.
18- odendaal, B. J. (2004). competetive intelligence with specifice reference to the challenges facing the competetive intelligence professionals in South Africa. . University of Pretoria.
19- Porter, M., & Miller, V. (1991). How Infornation Gives You Competitive Advantage. Harward Business Review.
20-Prescott, J. (1999). The evolution of competitive intelligence: designing a process for action. Proposal Management, 37-52.
21- Qui, T. (2007). Scanning for Competetive Intelligence: A Managerial Perspective. European Journal of Marketing, 42(7/8), 814-835.
22- Rouach, D., & Santi, P. (2001). Competitive Intelligence adds value: Five Intelligence Attitudes (Vol. 19). European Management Journal. Elsevier Science Ltd.
23- Swaka, K. A. (1996). Demystifying Competitive Intelligence. Management Review, 85(10), 47-51.
24- Tain, K. M., Mat Yatin, S. F., Abdul, R. A., & Ahmad, N. M. (2008). Knowledge Management and Competitive Intelligence: A Synergy for Organizational Competitiveness in the K-Economy (Vol. 6). Communications of the IBIMA.

mastalipour.hadi@ut.ac.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *