آشنایی با روش شناسی فقه الاداره

منبع: بنیاد فقه

بحث در روش شناسی فقه الاداره بسیار مفصل است که ما به طور مختصر وارد آن شده و علاقمندان می توانند در جلد اول کتاب فقه الاداره مفصلا با این بحث آشنا گردند:

مقدمه:
فصل مهّم روش­ شناسي فقه­ الاداره در چهار بخش تنظيم شده است.
ابتدا با روش اجتهادي مسأله محور به ­عنوان روش انتخابي اين تحقيق آشنا می شویم، سپس نحوة اعمال اين روش در مباحث علم مديريت به بحث گذاشته خواهد شد. بعد از این مرحله امكان نظريه­پردازي و نظام­سازي مباحث مديريت از ديدگاه فقه اسلام مورد بررسي قرار مي­گيرد و در نهایت با كمك روش­شناسان، «روش اجتهادي» از حيث اثربخشي و كارآئي مورد ارزيابي واقع خواهد شد
بخش اوّل: اجتهاد روش انتخابي فقه­الاداره
روش انتخابي فقه­الاداره روش اجتهادي است كه روشي مسأله محور است و از مزاياي ديگر روش­هاي پژوهشي هم بهره­مند است.
بخش دوم: اعمال روش اجتهادي در مباحث مديريت
مديريت عبارت است از « فرآیند به كارگيري موثر منابع مادي و انساني با استفاده از برنامه­ريزي و سازمان­دهي و هدایت و کنترل در جهت حصول اهداف سازمان».
و در يك نگاه دقيق «مديريت» يا «اداره» يك فعل سازماني است و فعل سازماني از مصاديق فعل مكلّف است كه موضوع علم فقه است. پس همان طور که با روش اجتهادي مي­توان حکم فعل مکلف را استنباط کرد، می توان احكام فعل سازماني را نیز با روش اجتهادی استنباط كرد.
به ­عبارت دیگر تمامي عمليات مديريت، مصاديقي از فعل سازماني و فعل سازماني مصداقي از فعل مكلّف است و بر اساس تقسيم افعال به جوانحی و جوارحی، فعل سازماني هم به دو قسم جوارحي و جوانحي تقسيم مي­شود.
بخش سوم: نظريه­پردازي و نظام سازي با روش اجتهادي
روشن شد فقه از چنان ظرفيتی برخوردار است که می تواند با روش اجتهادي به كليه سؤالات پاسخ دهد و حکم شرع را در موضوعات گوناگون مديريتي و غير مديريتي کشف نماید. در حقيقت هر سؤال، پاسخ مناسب خود را از دستگاه پر توان و فعّال و وسيع فقه خواهد ­يافت. حال این سوال مطرح است که آیا  با روش اجتهادي  مي­توان به نظريه­ پردازي يا نظام سازي پرداخت، یا خیر؟
الف- نظريه­پردازي[۱]
نظريه عبارت است از يك انديشه و طرز فكر نظام­مند، روش­مند و هدفمند و چند وجهي و چند لايه­اي كه مركّب از نظرات و آراء و احكام گوناگون است. به عبارت دیگر هر نظريه­اي برگرفته از مباني بينشي و ارزشي و روشي خاص است وکه بيانگر يك مدل فكري داراي انسجام از يك مقوله ويژه است.
به­ عنوان مثال نظريه رشد كه استاد مطهّري در باب مديريت ارائه مي­دهد [۲] مبتني بر يك سري مباني معرفتي و ارزشي و تفسيري خاص است كه از اطّلاعات گوناگونی به انسجام ­رسیده است. همچنين است نظريه ولايت فقيه كه امام راحل آن را بيان كرده اند که يك مدل نظري جامع و چند جانبه، مبتني بر بينش­ها و ارزش­هاي اسلامي است.
فرايند نظريه­پردازي را مي­توان مبتني بر معارف سه وجهي و يا سه بعدي تحليل كرد، به­گونه­اي كه يك پردازشگر نظريه بر پايه همین سه محور، نظريه خود را سامان مي­دهد .
این سه محور از این قرار ند:
الف- معارف بينشي :
مراد از معارف بينشي نگاه انسان است به هستي، خلقت، نبوت، امامت و به عبارتي روشن­تر مجموعه هستي­شناسي، خداشناسي، رهبرشناسي، معادشناسي و امثال آن است و به اصطلاح مراد از آن، بينش يا جهان­بيني است.
ب- معارف ارزشي:
مراد از معارف ارزشي، شناخت فضائل و رذائل و صفات خوب و بد و پسندیده و ناپسند است.
ج- معارف روشي يا عملي:
مراد از معارف عملي و روشي، شناخت رفتار و اعمال گوناگون انسان ها و شناخت احكام آن ها است یعنی همان علوم رفتاري و شناخت رفتارهاي صحيح از ناصحيح و متعادل از غيرمتعادل است که از نظر شرع مقدس مورد شناسايي قرار مي­گيرد.
بخش چهارم: ارزيابي[۳] و ارزش­گذاري روش اجتهادي فقه الاداره
سنجش «بهره­وري»[۴]
همچنان که گذشت، روش اجتهادي مسأله محور است و مسأله اصلي و كلّي در آن، اين است كه فعل سازماني مديران و متعلقات آن (شیء يا انسان) چه حكمي دارد؟ و سؤالات فرعي در آن به تعداد حوادث واقعه مديريتي فراوان و فراگير خواهد بود. حال روش اجتهادي از دو منظر قابل ارزيابي  و بررسي است:
۱- كارآئي[۵]
۲- اثر بخشي[۶]
موضوع كارآئي به شيوه­ها و روش­هاي اجرائي تحقيق بر مي­گردد و اثر بخشي با ارزش كار و نتيجه تحقيق ارتباط دارد. اين مفهوم را مسامحتاً مي­توان چنين ترجمه كرد «چگونه بايد تحقيق كرد‌«، «چه چيزي را بايد تحقيق كرد».
۱- ارزیابی كارآئي فقه الاداره
از آن جا که كارآئي فقه الاداره با روش مسأله محور سنجيده مي­شود، ناچاریم  با این روش بیشتر آشنا شویم.
روش مسأله محور
در کلام يكي از روش­شناسان ایرانی که روش «مسأله محور» را در مقايسه با «روش موضوع محور» برتري مي­دهد این گونه آمده است:
«تتبع موضوع محور فعاليتي است كه با موضوع آغاز مي­شود و آن گاه هرگونه بحثي پيرامون موضوع غالباً بدون ترتيب منطقي به ميان مي­آيد؛ مقدمات دور و نزديك، مبادي تصوري و تصديقي، بحث از ابعاد و اضلاع مختلف، موضوع، تقسيم­بندي­ها و مباحث مصداقي، حواشي گوناگون و …
اما تحقيق مسأله محور ماجراي كاملاً متفاوتي دارد. اين گونه تحقيق فرآيندي است كه از مواجهه محقق با مشكل عملي و يا نظري آغاز مي­شود. محقق در گام دوّم، مشكل را به مسأله تبديل مي­كند و پس از تشخيص دقيق مسأله و صورت­بندي منطقي آن، فرضيه خود را در حل مسأله حدس مي­زند و در گام ديگر به ارزيابي و آزمون فرضيه مي­پردازد، تا به نظريه­اي قابل ارائه دست يابد»[۷].
[۱] – Theorization
[2] – استاد مطهری، مجموعه آثار، صدرا، تهران، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶، ج۳، ص۳۱۲٫
[۳] – Audit & Valuation & Assessment & Appyaisal
[4] –  Productivity
[5] – Efficiency
[6] –  Effectiveness
[7] –  قراملکی احد، روش شناسی مطالعات دینی، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۵، ص۱۲۹٫

http://www.fiqh-al-idarah.com/?p=1730

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *