ارتباط چابکی و عملکرد زنجیره تأمین در افزایش توان رقابتی سازمان

نویسنده: آناهیتا نجارزاده

چکيده:
امروزه دنياي بي مرز و محيط تغيير پذير جهاني چالش‌های جديدي را پيش روي سازمان‌هامی‌گذارد. بخشي از تغييرات سريع محيط كه سازمان‌ها با آن مواجهند، رقابتی شدن صنعت است. عدم انعطاف پذيري و تغيير سازمان‌ها با توجه به نياز هاي زنجيره تأمين در جهان متغير امروزي يكي از موانع موفقيت این‌گونه سازمان‌ها در راستاي رقابتی شدن می‌باشد. در رقابت‌هاى جهانى موجوددر عصر حاضر، بايد محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرارداد. خواست مشترى بر كيفيت بالا و خدمت رسانى سريع، موجب افزايش فشارهايى شده استكه قبلاً وجود نداشته است، در نتيجه شركت‌ها بيش از اين نمى‌توانند به تنهايى ازعهده تمامى كارها برآيند. در بازار رقابتى موجود، بنگاه‌هاى اقتصادى و توليدى علاوهبر پرداختن به سازمان و منابع داخلىخود، به مديريت و نظارت بر منابع و اركانمرتبط خارج از سازمان نیز نياز يافته‌اند. علت اين امر، در واقع، دستيابى به مزيت يامزاياى رقابتى با هدف كسب سهم بيشترى از بازار است. مديريت زنجيره تأمین پديده‌اى است كه اين كار را به طريقى انجام مى‌دهد كه مشتريان بتوانند خدمات قابلاطمينان و سريع یا محصولات با كيفيت در حداقل هزينه دريافت کنند.حال این نکته قابل اهمیت است که چابکی به عنوان پارادایم جدید در صنعت می‌تواند در بهبود شرایط این سازمان‌ها دخیل باشد . بنابراین در این پژوهش با شناخت عناصر مهم در موفقیت زنجیره تأمین سعی در شناخت تأثیرقابلیت‌های چابکی بر روی عملکرد زنجیره تأمیندر جهت رقابتی شدن سازمان داشته و با وقوف به این امررابطه بینقابلیت‌های چابکی  و عملکرد زنجیره تأمینسازمان را ، در پژوهشی میدانی در بین شرکت‌های صنعتیمورد آزمایش قرار دادیم.

کلید واژه‌ها: زنجیره تأمین، چابکی، عملکرد سازمانی، مزیت رقابتی

مقدمه:
يكي ازقابلیت‌هایی كه جهت دستيابي به رقابت پذيري زنجيره تأمين ضروري است، چابکی می‌باشد. چابکی استراتژی که در برگيرنده راهبردهايي براي بهبود عملكرد زنجيره تأمين است نيازمند به‌کارگیریتکنولوژی‌های جديد در كنار ساير راهكارهاي آن است. از اين رو تکنولوژی‌های مورد نياز يك سازمان به طور قاعده‌مند و مطابق با نیازمندی‌های سازمان بكار گرفته می‌شود. با گام برداشتن در اين مسير می‌توان شاهد تغيير فرهنگ سازمان، افزايش انعطاف پذيري، افزايش بهره‌وری، قابليت سود دهي و رضايتمندي مشتري بود. در اين مقاله، در ابتدا به تأثير چابکی در فرايند هاي كليدي زنجيره تأمين يك سازمان پرداخته شده و در ادامه راهكارهايي از اين استراتژی، براي بهبود عملكرد زنجيره تأمين در جهت موفقيت سازمان‌ها در ورود به عرصه جهاني ذكر شده است.در واقع گسترش بازارها و محصولات، رقابت‌ها را از سطح مابين شرکت‌ها به سطح مابين زنجيره‌هاي تأمین کشانده و تمرکز بر بهبود عملکرد اين زنجیره‌ها، تنها مسير دستيابي به مزاياي رقابتي در بازار جهاني کسب و کار امروزه است. در اين رابطه، نگرش زنجیرهتأمین چابک از استراتژي‌هاي قوي براي افزايش رقابت‌پذيري شرکت‌ها و زنجيره‌هاي تأمینشان تلقي مي‌شود، بهطوری کهپساز معرفي واژه مديريت زنجیرهتأمین توسط آقايان اولیور و وبر  در سال 1982، گسترش قابل ملاحظه‌اي در روند به‌کارگیری اين رويکرد پديدار گشته و اين اعتقاد در ميان اکثر سازمان‌ها بهوجود آمده است كه رقابت تنها در سطح مابين سازمان‌‌ها مطرح نبوده و اين زنجيره‌‌هاي تأمین هستند كه با يكديگر رقابت مي‌كنند. طبق تعريف، يك زنجیرهتأمین شبکه‌اي از سازمان‌ها با ارتباطات بالادستي و پایین‌دستیدر فرآيندهاي مختلف است كه کليه فعاليت‌هاي مرتبط با جريان‌هاي مواد (و نيز جريان‌هاي مالي و اطلاعاتي مرتبط با آن) از مرحلهتهیه مواد اوليه تا مرحله تحويل كالاي نهايي به مصرف‌كننده را شامل شده و از طريق عرضه محصولات نهايي و خدمات به مشتريان، توليد ارزش مي‌نمايد. در طول چند سال اخير, تغييرات بسيار شگرف و وسيعي در سطح سازمان‌های فعال در كسب‌و‌كار جهاني رخ داده است. با جهاني شدن بازارها و فشردگي روزافزون رقابت در فضاي اقتصادي جديد, سازمان‌ها ابتدا دريافتند كه براي بقاء در اين بازارها, بايد بتوانند همگام با تغييرات پيشرفت و تغيير كنند. پس از مدتي سازمان‌ها به اين نتيجه رسيدند كه براي موفق بودن در بازار, نه تنها بايد خود سريع و چابك باشند,  بلكه  بايد تأمین‌کنندگانآن‌ها و نيز شبكه توزيع محصولاتشان, داراي هماهنگي بالا و انعطاف مناسب باشد. مجموعه اين طرز تفكر باعث شكل‌گيري مفاهيم “مديريت زنجيره تأمین” در سال‌های دهه قبل گشت. با ظهور پارادایم های جدید در سال‌های اخير, استفاده از اين سازوکارها براي پيشبرد اهداف زنجيره تأمین(عرضه) مورد توجه مديران صنايع قرار گرفت و اين ابزارها قدرت فوق‌العاده خود را در يكپارچه‌سازي فرايندهاي زنجيره عرضه و كاهش هزينه‌ها, افزايش سرعت تحويل محصول به مشتري نشان دادند. مديريت زنجيره تأمین داراي سه فرايند عمده و اصلي می‌باشد که عبارتند از: مديريت اطلاعات, مديريت لجستيک و مديريت روابط, که در آن انعطاف پذیری و سرعت نقش مهم و موثري را در کل مديريت زنجيره تأمین و همچنين بهبود عملکرد آن بازي می‌کند.

ادبیات تحقیق:
. با توجه به بررسی‌های انجام شده توسط مدیران ارشد ایالت متحده تولید چابک شرط لازم برای رقابت پذیری معرفی شده است]2[ 0 لذا با وقوف به این مهم  باید در صدد راه‌هایی بود که بتواند ارتباط بین چابکی و مزیت رقابتی سازمان را شناسایی نماید . چابکی به مجموعه ای از توانمندی‌ها تقسیم بندی شده است و بارها در مقالات مختلف معرفی شده است.]3،4،5،6و7[.در مدل مرجع تولید چابک که بر مبنای بررسی شرکت‌های کوچک و متوسط توسعه یافته است ،چهار توانمندی لازم برای دستیابی به چابکی معرفی شده است، که  شامل:استراتژی چابک،فرایند های چابک ،پیوند های چابک و کار کنان چابک می‌باشد]7و8[.ادبیات گذشته در زمینه چابکی تعاریف متعددی از چابکی ارائه کرده‌اند . این تعاریف مفهوم کلی چابکی را بیان می‌کنند. اگر چه آن‌ها بین مفهوم تولید چابک و چابکی استراتژیک تمایز قائل نشده‌اند . اما چابکی استراتژیک به اقدامات استراتژیک همچون گسترش دانش بازار وقابلیت‌ها برای مطابقت بیشتر با محیط احتیاج دارد. دیگر مشخصه‌ی چابکی تولید ، به داخل و درون متمرکز بودن یعنی استفاده از مؤلفه های درون شرکتی برای بهبود پاسخ‌های سازمانی به تغییرات است. از طرف دیگر ، چابکی استراتژیک به طرف خارج متمرکز شده که از منابع بین سازمانی همچون سرمایه های اجتماعی برای مدیریت تغییرات استفاده می‌کند. پس منظور اصلی ارتقای چابکی تولید یک شرکت یا کارخانه از طریق انعطاف پذیری و سرعت عملیات داخلی است که تعدیلات و اصلاحات سریع توسط عملیات شرکت در پاسخ به تغییرات غیر قابل پیش بینی را ممکن می‌سازد. از طرف دیگر، شرکت‌هایی که از نظر استراتژیک چابک هستند. از سرمایه های اجتماعی و رابطه ای برای بهبود دانش و توانایی‌های تصمیم گیری خود در یک محیط در حال تغییر استفاده می‌کنند. در نهایت ، چابکی تولید اساساً از نظر ماهیت ، واکنشی انفعالی است در حالی که چابکی استراتژیک ماهیتاً کنشی است. از این رو، با استفاده از چابکی تولید فقط می‌توان به تغییرات غیر قابل پیش بینی پاسخ واکنشی داد. زمانی که تغییر بازار متضمن تغییر در ساختار شرکت باشد که زمان زیادی برای صورت گرفتن، می‌برد، این امر برای موفقیت موسسه یا شرکت می‌تواند زیان آور باشد. علاوه بر این، از آن جایی که چابکی تولید به طور فعال به دانش پویا نیاز ندارد، پایگاه های دانش و شایستگی‌های شرکت ممکن است منسوخ و قدیمی شود، چون پایگاه دانش شرکت تجدید نشده است. در نتیجه ، توانایی شرکت برای مواجهه با تغییرات مختل شده است. بنابراین ، یک الگوی جدید یا تغییر یافته مورد نیاز بوده است که توسعه‌ی یک نوع جدیدی از چابکی را پرورش دهد به نام چابکی استراتژیک. چابکی استراتژیک به استراتژیک بودن و چابک بودن در یک زمان نیاز دارد. استراتژیک بودن به پیش بینی کردن تغییرات و تقویت شایستگی‌ها برای تسلط یافتن بر تغییرات دلالت می‌کند و چابک بودن به معنای عکس‌العمل و پاسخگویی سریع و چالاک است. بنابراین چابکی استراتژیک پیش کنشی بودن در پیش بینی و پاسخگویی به تغییرات است. علاوه بر این ، در چابکی استراتژیک شرکت باید از منابع بین سازمانی برای تجدید و تکمیل پایگاه دانش خود استفاده کند. آنچه را می‌توان از آن به عنوان ابعاد استراتژی چابکی نام برد را می‌توان به صورت نمودار  زیر نشان داد که در آن سه عامل مهم در چابک شدن سازمان دخیل است.حساسیت استراتژیک:این بعد از یک سری موارد تشکیل می‌شود که در رأس آن هدف افزایش چابکی استراتژی و نیز افزایش کیفیت همکاری‌های داخلی قرار می‌گیرد.واحد رهبری:واحد رهبری را می‌توان به صورت مسئولیت پاسخ گویی و نیز نوع سبک رهبری و قابلیت‌های مدیران اجرایی دانست.قابلیت منابع:در واقع با وجود منابع و قابلیت‌های مناسب، سازمان در انعطاف پذیری و نیز کسب فرصت‌های رقابتی پیشی گرفته و نیز ساختار مناسب و مدونی به وجود می‌آورد.

شکل 1: ابعاد چابکی استراتژی
ما در این پژوهش از تئوری منبع مدار استفاده کرده و با توجه به دید گاه صاحب نظران این تئوری ابعاد مزیت رقابتی را مورد بررسی قرار می‌دهیم]9[.زنجیره تأمین:زنجيره ‌تأمین زنجيره‌اي است كه همه فعالیت‌های مرتبط باجريان كالا و تبديل مواد, از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاي نهايي بهمصرف‌كننده را شامل مي‌شود. به عبارت ديگر زنجيره تأمين سيستمي است که اعضاء بالادستي شامل تأمين کننده¬هاي مواد خام و توليدکننده¬ها از طريق جريان مواد و اطلاعات با اعضاي پايين دستي زنجيره تأمین يعني توزيع کننده¬ها و عوامل خرده فروشي و در نهايت مصرف کننده نهايي ارتباط برقرار می‌کنند. در اين ساختار وظيفه مديريت زنجيره تأمين، مديريت تمام شبکه از تأمين کننده¬ها گرفته تا مشتري نهايي, براي دستيابي به بهترين خروجي براي کل سيستم می‌باشد. بنابراين مديريت زنجيره تأمين اين قابليت را داراست تا در جهت افزايش هماهنگي و یکپارچگیهای داخلي و فراسازمانی, سازمان‌هایی مستقل را به صورت مجموعه يکپارچه مديريت کند. از اين رو برقراري ارتباط داخل و خارج سازمان از مهم‌ترین ضروريات آن به حساب می‌آید. مديريت زنجيره تأمين در مقايسه با مديريت سنتي که به مديريت تک تک اعضاء می‌پردازد بر مديريت روابط تمرکز می‌کند و به دنبال راه حل‌هایی براي کاهش هر چه بيشتر سيکل تأمين, توليد و توزيع محصول و افزايش انعطاف پذيري و مسووليت پذيري جهت اصلاح فرايندهاي موجود و توليد محصول جديد که بتواند به نياز مشتريان که دائماً در حال تغيير است پاسخ دهد. براي اين کار سازمان‌ها بايد با اتخاذ و اجراي تکنولوژی‌های زنجيره تأمين و سیستم‌های اطلاعاتي سعي در کاهش سيکل زنجيره تأمين و يکپارچگي فرآيندهاي خود نمايند.

شکل2- ساختار كلي يك زنجيره تأمین

معيارهاي ارزيابي عملكرد زنجيره تأمین
در اين قسمت به معرفي معيارهاي عملكرد زنجيره تأمين پرداخته و از ميان آنان معيارهاي مورد نظر براي سنجش اثر چابکی در زنجيره تأمین انتخاب می‌شوند.هر معيار عملكرد يا گروهي از معيارهاي عملكرد براي تعيين ميزان كارايي و اثربخشي يك سيستم مورد استفاده قرار می‌گیرند. معيارهاي عملكرد مؤثر, داراي خصوصياتي هستند كه بر نحوه ارزیابیشان از سيستم موجود اثر می‌گذارد [10]. 1- كلي بودن  يعني اندازه گيري تمام جنبه هاي يك موضوع 2- جهاني بودن به معناي اينكه معيار مذكور, مقايسه تحت شرايط متفاوت را امكان پذير سازد. 3- قابل اندازه گيري بودن ( داده هاي مورد نياز قابل اندازه گيري باشند) 4- سازگاري با اهداف سازمان. براي اينكه بتوان ميزان اثر بخشي و كارايي هر زنجيره تأمين را بررسي كرد انتخاب معيارهاي عملكرد ضروري به نظر می‌رسند. متخصصين به شيوه¬هاي مختلف به بررسي اين موضوع پرداخته¬اند و معيارهاي گوناگوني را به عنوان مبنا براي سنجش زنجيره تأمين در نظر گرفته‌اند.
يكي از اولين تقسيم بندی‌های صورت گرفته, تقسيم بندي نيلي  [11] است كه معيارهاي كيفيت, زمان, انعطاف پذيري و هزينه را در نظر گرفته است.
چان, هفت مشخصه را كه نشان دهنده عملكرد زنجيره تأمين است شناسايي كرده است. دو مشخصه كاملاً كمي هستند ( هزينه و استفاده از منابع ) و پنج مشخصه ديگر كيفي ( كيفيت, انعطاف پذيري, وضوح  , اعتماد, نو آوري ). بيمون [12] نشان می‌دهد كه اكثر مدل‌های زنجيره تأمين دو معيار عملكرد را مورد استفاده قرار داده‌اند 1- هزينه 2- تركيب هزينه و پاسخگويي به مشتري.
هدف از انجام تحقيق حاضر يافتن بهترين معيار عملكرد براي زنجيره تأمين نيست و فقط از ميان معيارهاي معرفي شده در ادبيات موضوع, چهار معيار کلی كه تقریباًتمامی معيارها را در برمی¬گیرد, براي تعيين اثر چابکی انتخاب مي¬شوند. بر طبق ادبیات موضوع معيارهاي هزينه, کیفیت, انعطاف پذیری و وضوح در اكثر مدل‌های زنجيره تأمين مورد استفاده قرار گرفته¬اند. بنابراين در تحقيق حاضر نيز اين چهار معيار مبنا قرار داده شده و كاركردهاي چابکی با توجه به اين چند معيار مورد بررسي قرار مي¬گيرند. در ادامه تعريفي مختصر از اين چهار معيار اصلی مي¬دهيم.
    هزينه: سود يك سازمان مستقيماً از هزينه عملياتش تأثير می‌گیرد. مانند حداقل کردن هزینه تولید, حداکثر کردن بازگشت سرمایه, حداقل کردن سرمایه درگیر در موجودی, حداکثر کردن فروش, حداقل کردن هزینه¬های کنترل موجودی
    کیفیت: اين معيار مستقيماً با سطح رضايت مشتري از محصول و خدمات ارائه شده براي محصول ارتباط دارد. مانند: حداقل کردن تأخیر در تولید,  حداقل کردن زمان پاسخگویی به درخواست مشتریان, حداقل کردن زمان پردازش, حداقل کردن دوباره کاری‌ها
    انعطاف پذیری اعضاء زنجیره: درجه ای از توانایی زنجیره عرضه در واکنش به نوسانات تصادفی در الگوی تقاضا مانند: مدیریت و پیش بینی تقاضا و کاهش اثر شلاقی (تغييرات نامنظم در سفارشات طي زنجيره تأمین)
    شفافیت و وضوح :هر زنجيره تأمين از تأمين كنندگان, توليد كنندگان, توزيع كنندگان و مشتريان تشكيل شده است. ميزان وضوح در يك زنجيره تأمين, صحت و سرعت انتقال اطلاعات را بين اين عناصر نشان مي¬دهد.

پیشینه تحقیق
در زمانيكه چابكي به عنوان يك استراتژي برنده براي رشد و حتي يا به حيات برخي سازمان‌ها مطرح است، انتخاب رويكرد چابكي در زنجيره تأمين يك گام منطقي به نظر مي‌رسد [13].از نظر ایشان چابكي در زنجيره تأمين توانايي زنجيره تأمين به عنوان كل و اعضاي آن براي هم‌سویی سريع در شبكه با پويايي‌ها و نوسانات در نيازمندي‌هاي مشتريان مي‌باشد. توسعه‌هاي موازي در حيطه‌هاي چابكي و SCM به معرفي مفهوم «زنجيره و تأمين چابك» منجر گرديد [14].از نظر وی که یکی از اولین مروجین مفهوم چابکی در زنجیره تأمین است، يك زنجيره تأمين براي آنكه واقعاً چابك باشد بايستي داراي چهار ويژگي باشد: اولحساس به بازار: توانایي زنجيره تأمين به درك و پاسخگويي به تقاضاي واقعي در بازار،دومفضاي مجازي: استفاده از فناوري اطلاعات براي تسهيم و تشريك اطلاعات بين خريداران و تأمين كنندگان زنجيره تأمين مجازي با استفاده از ابزارهاي پيشرفته الكترونيكي مانند تبادل الكترونيكي داده (EDI) و مانند آن به سرعت، و شفافيت اطلاعات مورد مبادله كمك مي‌كند؛ سوميكپارچگي فرايند: همكاري بين خريداران و تأمين كنندگان، توسعه اصول مشترك، سيستم‌هاي مشترك و اطلاعات مشترك و در نهایت شبكه‌مند بودن: درك اين نكته كه شركت به تنهايي نمي‌تواند موفق باشد و زنجيره تأمين را بايستي به صورت يك شبكه در نظر بگيرد. لین و همکاران مدل مفهومي زنجيره تأمین چابک را بر اساس ادبيات موضوع ارائه دادند. در این مدل مفهومی به ابعاد و مؤلفه ای چابکی زنجیره تأمین مانند محرک‌ها، توانایی‌ها، توانمند سازها و اهداف چابکی پرداخته شده است.[15]
وان هوك  پس از تحقيقات متعدد سه ويژگي عمليات زنجيره تأمين براي چابك شدن را ارائه مي‌كند: 1- مديريت و بهره‌گيري از نوسانات و انحراف‌ها ؛2-  پاسخگويي سريع ؛3- پاسخگويي واحد و در حجم كوچك [16]. سوافورددر پايان نامه خود چارچوبی برای چابکي زنجيره تأمین مبتنی بر انعطاف پذیری ارائه کرده و بیان می‌دارد چابکي بسيار متأثر از انعطاف پذيري در بخش¬هاي مختلف زنجيره تأمین شامل توسعه محصول جديد، تدارکات و منبع يابي، ساخت و توزيع است[17]. گوناسكارانو همکاران با مطرح ساختن مفهوم «زنجيره تأمين پاسخگو»،  (RSC) به عنوان استراتژي رقابتي در اقتصاد شبكه‌مند سعي مي‌كنند ابعاد تازه‌اي از پاسخگويي، سرعت و انعطاف‌پذيري را زنجيره تأمين مورد واكاوي و تشريح قرار دهند.[18]
مطالعات مشابه عمدتاً توسط محققين خارجي صورت گرفته است.در اينجا به مهم‌ترین موارد پيشينه  تحقيق در ارتباط با شاخص‌های ارزيابي چابكي در زنجيره تأمين پرداخته می‌شود.يوسف و همكارانش اقدامات زنجیره تأمین چابك را شامل موارد زير مي‌دانند: همكاري با رقبا، ‌همكاري بلندمدت با مشتريان و تأمين كنندگان، اهرمی کردن اثر منابع اساسي به وسيله تشكيل شبكه با ديگر شركت‌ها، شرايط سخت عملياتي كه همكاري با ديگر شركت‌ها را ناگزير مي‌سازد،‌ائتلاف با همتاهاي كسب‌وكار، يكپارچه نمودن اطلاعات با ديگر شركت‌ها بر مبنای سيستم‌هاي رايانه‌اي، اعطاي اولويت بالاتر به ائتلاف نسبت به نفوذ به بازار[19]. سوآفورد و همکاران و همچنین لین و همکاران به روش مشابه توانمندي‌هاي چابکي را عبارت از موارد زير مي‌دانند: پاسخگويي، شايستگي ، انعطاف، سرعت[20].آگاروال و همكارانش با بهره‌گيري از ادبيات تحقيق و نيز با برگزاري جلسات طوفان ذهني، توانستند مجموعه 15 متغير را براي چابكي ارائه دهند. این متغیرها عبارتند از: حساسيت به بازار، سرعت، صحت داده‌ها، معرفي محصول جديد، طرح‌ريزي همکارانه، يکپارچه‌سازي فرايند، استفاده از ابزار تکنولوژي، کاهش زمان تأخیر، بهبود سطح خدمت، حداقل سازی هزينه، رضايتمندي مشتریان،بهبود کيفيت، حداقل سازی عدم اطمينان، گسترش اعتماد و کاهش مقاومت در برابر تغيير[21].مهم‌ترین معيارهاي ارزيابي چابکی بر اساس مدل مرجع عمليات زنجيره تأمين (SCOR) عبارتند از: پاسخگويي و انعطاف پذيري. این دو معیار در قالب شاخص‌هایی مانند انعطاف پذيري افزايشي تدارکات، انعطاف پذيري افزايشي ساخت ، انعطاف پذيري افزايشي توزيع، انعطاف‌پذيري بازگشت اضافي به تأمين كنندگان، انطباق پذيري افزايشي تدارك، انطباق پذيري افزايشي ساخت، انطباق پذيري افزايشي توزيع ،  انطباق‌پذيري كاهشي تدارك، انطباق پذيري كاهشي ساخت و انطباق‌پذيري كاهشي توزيع مورد ارزیابی قرار می‌گیرد[22].

فرضیات تحقیق
با توجه به ادبیات و پیشینه تحقیق فرضیات زیر تدوین می‌گردد.
•    فرضیه اول (فرضیه اصلی): چابکی زنجیره تأمین اثر معنا داری بر عملکرد آن دارد.
•    فرضیه دوم :بین فرایند چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    دارد فرضیه سوم :بین افراد چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    فرضیه چهارم :بین استراتژی چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    فرضیه پنجم :بین پیوند های چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
مدل مفهومی تحقیق
مدل مفهومی یا چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار می‌شود. لذا براساس مطالعه مبانی نظری ، بررسی‌های صورت گرفته و نتایج حاصل از مطالعه تحقیقات پیشین ، مدل مفهومی مربوطه به صورت شکل 3 تبیین می‌گردد.

روش شناسی
اينپژوهشازحيثهدفكاربرديو از حيث ماهیت،توصيفي و از نوع همبستگی که به صورت پيمايشي نیز اجرا شده است. برای پوشش مطالب تئوریک از نشریات تخصصی،کتب و اسناد و مدارک موجود استفاده گردید و در بخش پیمایشی از پرسشنامه استاندارد استفاده شده که پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه‌ها در بین جامعه آماری ، با انجام آزمون‌های آماری،تأثیر یا عدم تأثیرمؤلفه‌ها بر هم شناسایی شده و بر اساس آن مدل مفهومی بررسی گردید.در ضمن ابزارهای جمع آوری داده‌ها و تجزیه  وتحلیل مربوطه، در ادامه آورده شده است.
مشارکت  کننده‌ها
آزمودنی‌های اين تحقيق عبارت است از شرکت‌هایموجود در شهرک صنعتی شهرستان یزد که کل جامعه آماري تحقيق را تشکيل می‌داد. نمونه ای از جامعه آماری با استفاده از جدول مورگان انتخاب ودر يک مقطع زماني (پاییز 1392)  مورد بررسي قرار گرفتند . پرسشنامه‌ها در اختيار 106 مدیر و اعضای شرکت‌های صنعتی  قرار گرفت و 101پرسشنامه تکميل شده، عودت داده شد(نرخ پاسخ 95 % ). ميانگين سني مشارکت کنندگان 34 سال بود . (سال5/7 = SD). اکثر شرکت کنندگان (7/85% ) مدارک دانشگاهي داشته  و بقيه 3/14% مدرک دیپلم را اخذ نموده بودند  .

جدول 1- مفاهیم ، تعداد سؤالات و آلفای کرونباخ

مفاهیم

آلفاي كرونباخ

تعداد سؤالات

استراتژی چابک

78/0

4

فرایند های چابک

66/0

5

پیوند های چابک

67/0

3

افراد چابک

75/0

4

پایایی آزمون از طریق محاسبه آلفای کرونباخ محاسبه شد که خلاصه نتایج در جدول 2 قابل مشاهده است.

جدول 2- ابعاد عملکردزنجیره تأمینو آلفای کرونباخ

ابعاد

آلفا

هزينه

91/0

کیفیت

74/0

انعطاف پذیری اعضاء زنجیره

81/0

شفافیت و وضوح

83/0

روایی
روایی آزمون از اهمیت خاصی برخوردار است .هدف از بررسی روایی اساسی ارزیابی این است که پرسشنامه در سنجش آن چیزی که طراحی شده موفق عمل کرده است یا خیر.در اینجا با توجه به استفاده های متعدد و استاندار د بودن پرسشنامه در روایی آن تردیدی نیست.

یافته‌ها
یافته های جدول 3 نشان می‌دهد ضریب همبستگی چابکی و عملکرد زنجیره تأمین معنی دار است. یعنی بین چابکی و عملکرد زنجیره تأمینرابطه معنی دار وجود دارد. براساس ضریب تعیین(2r) 3/7 درصد واریانس چابکی و عملکرد مشترک بوده است. لذا رابطه بین چابکی و عملکرد زنجیره تأمینتأیید می‌گردد از این رو فرضیه اولبا عنوان “چابکی اثر معنا داری بر عملکرد زنجیره تأمین دارد” مورد قبول واقع می‌شود.
جدول 3 -ضریب همبستگی بین چابکی و عملکرد زنجیره تأمین

متغیر ملاک: عملکرد زنجیره تأمین

شاخص آماری

ضریب همبستگی مجذور ضریب همبستگی سطح معناداری
متغیر پیش بین  چابکی **271/0 073/0 000/0

01 /0>p
برای آزمون فرضیه های بعدی نیزاز جدول 4 استفاده می‌کنیم.
•    فرضیه دوم :بین فرایند چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    دارد فرضیه سوم :بین افراد چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    فرضیه چهارم :بین استراتژی چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.
•    فرضیه پنجم :بین پیوند های چابک از مؤلفه های چابکی و عملکرد زنجیره تأمین ارتباط معناداری وجود  دارد.

جدول4- ضریب همبستگی بینمؤلفه هایچابکی و عملکرد زنجیره تأمین

مؤلفه فرایند های چابک افراد چابک پیوند های چابک استراتژی چابک

چابکی

کیفیت 087/0

102/0

359/0**

003/0

106/0

071/0

359/0**

003/0

201/0**

003/0

هزینه 064/0

378/0

240/0**

000/0

022/0

715/0

156/0**

010/0

157/0*

012/0

انعطاف پذیری 101/0

081/0

002/0-

986/0

152/0**

010/0

023/0

710/0

169/0*

013/0

شفافیت 084/0

147/0

263/0**

000/0

090/0

133/0

256/0**

000/0

168/0**

008/0

عملکرد زنجیره تأمین 181/0**

003/0

245/0**

000/0

175/0**

002/0

245/0**

000/0

245/0**

000/0

*p 05 /0>**p 01 /0>

براساس نتایج جدول 4 بین مؤلفه کیفیت در عملکرد زنجیره با چابکی سازمانی رابطه معنادار(201/0r =) وجود دارد. بین مؤلفه هزینه در عملکرد زنجیرهتأمین با چابکی سازمانی رابطه معنادار(157/0r =) وجود دارد. بین مؤلفه انعطاف پذیری در عملکرد زنجیره با چابکی سازمانی (169/0r =) رابطه معنادار وجود دارد. مؤلفه شفافیت در عملکرد زنجیره با چابکی سازمانی رابطه (168/0r =)  معنادار دارد. هرچند  که بعضی از مؤلفه‌ها در سطح 05/0 معنا دار بوده، اما سایر ضرایب همبستگی ذکر شده در سطح 01 /0>p معنادار می‌باشند. و بین قابلیت‌های چابکی با  عملکرد زنجیره تأمین نیز در تمامی موارد ارتباط معنادار در سطح 01 /0>p وجود دارد.
نتيجه گيري
با توجه به مباحث فوق و افزايش روزافزون سرعت تغييرات در بازارهاي جهاني, سازمان‌ها براي كسب موفقيت در بازاريعني دستيابي به توان تحويل محصول با كيفيت, با كمترين هزينه و در کوتاه‌ترین زمان ممكن به مشتري- چاره‌اي ندارند جز اينكه بين كليه عوامل دخيل در توليد محصول خود-تأمین‌کنندگان, توليدكننده و توزيع‌كنندگان- ارتباطي تنگاتنگ و هماهنگ ايجاد نمايند. در اين بين پارادایم های جدید با ورود خود به زنجيره‌هاي تأمین, توانسته‌اند كارائي و اثربخشي اين زنجيره‌ها را بسيار بالا ببرند و بدين جهت بسيار مورد توجه شرکت‌های پيشرو در بازارهاي جهاني قرار دارند. يکي از اين پارادایم ها چابکی می‌باشد که مي¬تواند بستر مناسبي جهت سرعت دادن به روند عملیات  و شناسايي تغییرات آن در هر مرحله از زنجيره تأمین فراهم نمايد و به اين ترتيب از عمليات اضافي و تکراري که سبب کند شدن فرآيند زنجيره تأمینمی‌شود بکاهد. اين پارادایم با استفاده از توانایی‌های خود در شناسایی, و سرعت بخشیبهفعالیت‌ها و …مي-تواند باعث كاهش هزينه¬ها و درنتیجه كاهش قيمت تمام شده محصول گردد. همچنين مي¬تواند با افزايش سرعت و دقت, كاهش زمان پاسخگويي به مشتري, كاهش دوباره‌کاری‌ها و … كيفيت و انعطاف¬پذيري زنجيره را بهبود بخشد. بالاخره اينكه مي¬تواند با در اختيار قرار دادن اطلاعات مربوط به محصول در هر مرحله از زنجيره شفافيت و وضوح زنجيره بهبود بخشد.

منابع:

[2] Yusuf, Y.Y., Sarhadi, M. and Gunasekaran, A. (7333) Agile Manufacturing: the Drivers, Concepts and Attributes, Internationa Journal of Production Economics, 33, 7-3, 99-19.
[3] Gunasekaran, A. Agile manufacturing: A framework for research anddevelopment. International Journal of Production Economics, 62, pp. 87-105, 1999.
[4] Gunasekaran, A. Agile manufacturing: enablers and an implementationframework. International Journal of Production Research, Vol. 36, No. 5,pp. 1223-1247, 1998.
[5] Sharifi, H. and Zhang, Z. A methodology for achieving agility inmanufacturing organizations: An introduction. International Journal ofProduction Economics, Vol. 62, pp. 7-22, 1999.
[6] Sharp, J. M., Irani, Z., and Desai, S. Working towards agile manufacturingin the UK industry. International Journal of Production Economics, 62,pp. 155-169 , 1999.
[7] Meredith, M. and Francis, D. Journey towards agility: the agile wheelexplored. The TQM Magazine, Vol. 12, No. 2, pp. 137-143, 2000.
[8] Brown, S., and Bessant, J The manufacturing strategy-capabilities links inmass customization and agile manufacturing – an exploratory study.International Journal of Operations and Production Management, Vol. 23,No. 7, pp. 707-73, 2003.
[9] Li S, Ragu-Nathan B, Ragu-Nathan T.S, Rao S.S, The impact of supply chain management practices on competitive advantage and organizational performance, Omega, Article in Press
[10]-Simchi-Levi D., Kaminski P., Simchi-Levi E., (2000). Designing and Managing the Supply Chain, Concepts, Strategies and Case Studies. Irwin McGraw-Hill Higher Education, International Edition.
[11]- Narasimhan, R. and Kim, S,W.(2002) ” Effect of supply chain integration on the relationship between diversification and performance: evidence from Japanese and Korean firms”, journal of operation management, 20: 303-323
[12]-Lee, H., Whang, S., (1998). Information Sharing In Supply Chains.Research Paper.Stanford University.
[13] Sharifi H., H.S. Ismail and I. Reid, (2006). Achieving agility in supply chain through simultaneous “design of”and “design for” supply chain, Journal of Manufacturing Technology Management Vol. 17 No. 8.
[14]Christopher M. (2000). The agile supply chain.competing in volatile markets. Industrial Marketing Management 29.
[15]Lin C-T, Chiu H and Chu P-Y, (2006).Agility index in the supply chain. International Journal of Production Economics 100: 285–299.
[16]vanHoek R. (2005). Mitigating the minefield of pitfalls in creating the agile supply chain. In Andersin HE, Niemi E and Hirvonen V (eds) Proceedings of the international conference on agility – ICAM 2005, Helsinki University of Technology, Otaniemi, Finland.
[17]Swafford PM, (2003). Theoretical development and empirical investigation of supply chain agility. PhD dissertation in DuPree College of management, Georgia Institute of Technology.
[18]Gunasekaran A, Kee-hung Laib, and T.C. Edwin Cheng (2008). Responsive supply chain: A competitive strategy in a networked economy, Omega 36.
[19]Yusuf YY, Gunasekaran A, Adeleye EO and Sivayoganathan K. (2004). Agile supply chain capabilities: determinants of competitive objectives. European Journal of Operational Research, 159.
[20]Swafford PM, Ghosh S and Murthy NN.(2006). A framework for assessing value chain agility.International Journal of Operations & Production Management 26(2).
[21]Agarwal, A., Shankar, R and Tiwari, M.K. (2007).Modeling agility of supply chain, Industrial Marketing Management 36(4), 443-457.
[22] Supply chain council. (2006). Supply chain operations reference model SCOR® Version 8.0.

موضوع: بررسی ارتباط چابکی و عملکرد زنجیره تأمین در جهت افزایش توان رقابتی سازمان

Investigate the relationship between agility and performance of supply chain in order to increase the competitiveness of the organization

استاد راهنما: آقای دکتر شهباز براهویی(استاد دانشگاه آزاد ،واحد قشم)
نویسنده: اناهیتا نجارزاده (دانشجوی کارشناسی ارشدمدیریت بازرگانی)*
دانشگاه آزاداسلامی ،واحدقشم،ایران
anahita.najarzadeh@yahoo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *