اهميت آب درفضاي سبز

نویسنده: سيدوحيد صادق زاده

اهميت آب درفضاي سبز(ديروز امروز راه حل فردا)

زمينه وتاريخچه ي مختصري از باغ: هنرباغ ياپرديس سازي يكي از هنرهاي كهن ايرانيان بوده كه اين سنت زيبا حاوي ارزش ويژه اي بوده كه منجربه ابداع صنعت آبياري ابداع قنات وكاريز، تبديل اراضي با آب باريكه هاي زير زميني به چمنزار ،تحول شيوه هاي تهويه وايجاد فضاي دل پذير مسكوني درقلمرو برهوتوبي آب وعلف وافزايش بهشتي در دل بيابان بيكران است . آريايي هابااعتقاد به اين كه دنيا به چهار قسمت تقسيم گرديده كه دروسط آن آبگيري است واطراف آن رادرخت زندگي كاشته اندبه طرح چهار باغ هايي پرداخته كه قسمت اعظم درختكاري به غرس درختان ميوه كه درفواصل ورديف هاي مرتب ومطابق اصول دقيق ميوه دهي درفصول گوناگون سال كاشته شده بودند،اختصاص دارند كه به طور كلي درجهت رام كردن طبيعت ناسازگار بوده وبخشي از زندگي حيات وحش را در خود جاي مي داد.دردوره ي صفويه باغ سازي در ايران وارد مرحله ي جديدي شد واحداث باغ به عنوان تفرجگاه عمومي مورد توجه قرار گرفت.خيابان كشي هاي مشجر وايجاد معابر عمومي به صورت منظم براي اولين بار درزمان صفويه شروع شد كه به عنوان نمونه مي توان چهارباغ را نام برد. دردوره ي قاجاريه براي نخستسن بار باغ هايي به سبك اروپايي در تهران بنا گرديد. بنابراين باغ سازي غربي درباغ سازي سنتي ايران راه يافت وآن را دستخوش تغييراتي نمود.بدين ترتيب درناحيه ييلاق شميرانات كه تفرجگاه عمومي مردم تهران بود،باغ ها،كاخ هاوسفارت خانه هاي متعددي ساخته شد. ازآغاز قرن حاضر فضاهاي سبز شهري صرفاً ازديدگاه زيباشناسي فضاي شهري ومحيط زيست مطرح گرديد و جنبه ي نمايشي آن غالب بروجوه ديگر شد.

نمونه هايي موردي درتاريخ:
باغ هاي تيموري:
تيمور،كه مردم مغرب او را مرلن مي خوانند،يكي ازفاتحان ورهبران بزرگ نظامي جهان بوده است وي در اطراف ونزديكي پايتخت خود،سمرقند ، به احداث حلقه اي ازباغ هاي سلطنتي مبادرت ورزيد. اين تفرج گاه ها عبارت بودند از :باغ شمال،باغ ارم،باغ بهشت،باغ دلگشا ،باغ چنار باغ نو ،باغ جهان نما،باغ نقش جهان،باغ تخت قراچه ،باغ درازوباغ قراتوپه .به علاوه وي كمربندي ازباغ به وجود آورد ونام شهرهاي معروف اسلامي از قبيل قاهره،دمشق وشيراز، بغدادوسلطانيه رابرآن ها نهاد اين باغ ها شهر سمرقند را احاطه كرده بودند.  طبق اسند ومدارك به جا مانده ازآن دوره ،عده ي معدودي از اين باغ ها شكوه وجلال خود را تابيش از يك قرن حفظ كردند ،ولي اكنون همه ي آن ها ازميان رفته اند وويران شده اند. هنگامي كه كلاويخو به سمرقند رفت مشاهده كرد عده ي باغ هاي انگور پيرامون سمرقند به قدري زياد است كه مسافر چون به شهر نزديك شود ،فقط كوهي ازدرخت مي بيند وخانه هايي كه درداخل باغ ها احداث گرديده اند به چشم نمي خورد.درسراسر اين كمربند سبز انواع واقسام مناظر وهمه گونه نباتات وگياهان ديده مي شود .  كليه ي مدارك موجود از آن دوره حاكي از اين است كه در شهر سمرقند آب فراوان بوده وكليه ي نقاط آن خوب آبياري مي شده است .رود خانه ي زرافشان(كوهك) درسمت شمال واقع شده بود وتعداد زيادي آبرو وجوي كليه ي مناطق اطراف شهر را قطع وآبياري مي كرد.
– جايگاه آب درباغ هاي تيموري:
كلاويخو درسفرنامه ي خود ازيكي از باغ هايي كه در آن انتظار شرفيابي به حضور تيمور راداشته (احتمال دارد همان باغ گل ياباغ گل سرخ بوده باشد)چنين مي نويسد:”[…]دراين باغ شش حوض بزرگ ديده مي شود ودرسراسر آن نهر بزرگي جاري است كه ازحوضي به حوض ديگر مي رود…درست در وسط اين باغ تپه اي احداث كرده اند[…] اين تپه،كه كاخ هاي مزبوربرفراز آن ساخته شده اند ،ميان خندقي آكنده از آب محصور است،چون جويباري يه نهر مي ريزد ،آب فراواني رابه طور دايم به اين خندق ها سرازير مي گرداند.براي رسيدن به بالاي تپه وراه يافتن به كاخ هاي مزبور،دوپل مقابل يكديگر تعبيه كرده اند.دراين باغ آهوان بسياري ديده مي شوند كه ان هارا به فرمان تيمور گرفته وبه اين جا آورده اند قرقاول نيزبه تعداد زيادي ديده مي شود.”
كلاويخو اين سفير اسپانيايي معتقد است كه باغ نو زيباترين باغي بوده است كه وي در طول عمر خود ديده است ، فضاي وسيع اين باغ كه مستطيل شكل باديوارهاي بلند دروسط آن قصري بود بزرگ باطرح متقاطع وجلوي آن استخري بزرگ قرارداشت.
باتوجه به آن چه ازتاريخ بر مي آيد بيهوده نيست اگر بگوييم:تيمورحكومت وجلال خودرا مديون دو امراست يكي شمشير وديگري آب كه برگي خودرابه رخ سفيران وميهمانان مي كشاند.
وي با شمشير قدرت خودرا وبا آب كه درباغ سازي جلوه مي نمود شكوه وشوكت خودرا تثبيت نمود.

شهرسلطنتي اصفهان دردورران صفويه:
درماه مارس (اواخر اسفند ماه)1598م/1007ق روزي شاه عباس ازپايتخت خود قزوين به اصفهان رفت تاعيد نوروز يا هنگام اعتدال بهاري رادريكي از كاخ هاي سلطنتي به نام نقش جهان،كه درباغ بزرگي واقع شده بود ،جشن بگيرد.هنگام اقامت دراصفهان ناگهان به خاطرش مي رسد كه در منطقه يميان شهر مشهور قديمي وساحل زاينده رود يك شهر سلطنتي بنيان نهد.سرتاسر اين منطقه ازباغ هاي ميوه و باغ هاي گُل ومزارع وسيع تشكيل شده بود.دراين دوره باغ هاي متعددي ساخته شد ازجمله چهارباغ وتالارها وعمارات متعدد وزيبايي ازجمله عمارت آيينه خانه درنزديكي زاينده رودوعمارت هشت بهشت درچهار باغ نام برد .دراين دوره آب علاوه برآن كه هسته ي اصلي شهراست،ديگرچون به شدت گذشته مايه تفاخر شاه نيست بلكه شاه دراين دوره بابنا كردن عمارات وتالارها وزينت آن ها با كاشي هاي زيبا به نمايش قدرت خود پرداخت گرچه تمام آن را مديون باغ هايي بود كه اين تالارهارا دربرداشت وبه زيبايي آن مي افزود وخوب مي دانيم كه اين آب است كه عامل وجودي وپايداري هرباغ ومحيط سبزباطراوت است .دراين دوره ازآن چه ازسفرنامه ها برميآيد آب زلال وشفاف خود عامل هادي ودعوت كننده ي مسافربه شهر بوده است گذشته ازآن كه اگر آب نبود چهل ستون ديگرچهل ستون نبود ويا اگرنبود زيبايي وشكوه كاشي هاي تالارها خاموش مي ماند…
دردوره هاي بعد هنرباغسازي به سوي نقاط پرآب كشور ازجمله شمال كشور معطوف مي شود جايي كه آب ودرخت جمع گسترده مي شونديعني درجايي كه آسمان قدرت خود رادرسطح دريا مي گستراند و وزمين هنر وقدرت خود را درغالب درخت وجنگل نمايان مي سازد بعبارتي مكاني كه آسمان وزمين قدرت وشوكت خودرايكجا نمايان ميكنند.
امروزه يكي ازويژگي هاي نه گانه اي كه براي پارك وفضاي سبزآرماني بيان مي كنند ،استفاده از آب به صورت هاي مختلف :فواره، حوض، درياچه و… است هرچند آب درديگر ويژگي هاي آرماني پارك وباغ نقشي مستمر هرچند مستترراداراستبه عنوان نمونه (حضورموجودات زنده در مكان)مي توان با داشتن يك حوض وچند حيوان وابسته به آن چون ماهي يا پليكان هم خود آب راداشت وهم موجودات را درمكان.
ازدلايل رفتن به پارك كه عبارتند از:
1-براي آرامش پيداكردن.
2-بودن با خانواده وبازي بچه ها.
3-نياز به بودن با طبيعت.
4-تمركز پيداكردن.
5-راه رفتن.
6-فرارازشهر.
7-ورزش كردن.
8-انگيزه پيداكردن.
9-آشنايي با ديگران؛ديدن اشيائي غير از ماشين ،بتن وساختمان.
مي بينيم آب مي تواند درموارد فوق نقش بسزايي داشته باشد ،آب علاوه بر آن كه عامل به وجود آمدن وماندگاري پارك وباغ است ؛ ديدن اودرغالب هاي گوناگون چون بركه يا جوي روان مي تواند عاملي براي آرامش ، وسيله اي براي ايجاد انگيزه واسبابي براي بازي كودكان است.
امروزه كه مفاهيم وديدگاه هاي توسعه ي پايدار مطرح است يكي از تعابير موجود((شهرسبز))است ؛ بنا به تعريفي كه سازمان حفظت محيط زيست در همايش سبز ارايه داده است: شهري است كه مردم در آن نسبت به محيط زيست (هوا ،آب،خاك، گياهان، جانوران وانسان ها ) احساس مسئوليت مي كنند ودرمشاركت بانهادهاي مدني وسازمان هاي دولتي ،محيطي سالم وارام وپرنشاط باحد اقل استانداردهاي زيست محيطي به وجود مي آورند.
همچنين امروزه مه سخن از الگوهاي انطباقي لست از الگوهاي پايه در طبيعت مي توان الگوي پيچ رانام برد كهدر محيط طبيعي جريان مداوم وتغيير مسير رودها همراه با پوشش گياهي داراي خاصيت غيريكنواخت و نسبتاً منظم نظير لايه هاي چين خورده زمين ،مرز جنگل ها يا خطوط ساحلي ، كه مورد انطباقي در محيط مصنوع را مي توان از تبعيت مسيل ها وشريان هاي عبوري شهري از الگوهاي انعلف پذير پيچ وانحناي خطوط (ترافيك وعبور ومرورنمود كالبدي آب درمحيط زيست)وتوجه به مرز ها ولبه هاي متاثر ازنيروهاي متضاد ،تعديل وانعطاف پذير بودن آنها(موردانطباق درياف تها ارگانيك وغير ارگانيك) نام برد.
با توجه به بحران آب براي برنامه ريزي ومديريت آن نياز به داشتن تصويري كامل ازآن همراه بابرنامه ريزي تيمي درعين حال يكپارچه وناظر به آينده وافزايش مشاركت عمومي هست. با اين حال مي توان موارد ذيل را براي برنامه هاي آتي مدنظرقرارداد:

1-استفاده از بام سبز:بدين معنا كه هرمجتمع ساختماني با استفاده از تكنولوژي روز وهمچنين رعايت حريم ها وحرمت ها برروي پشت بام خود اقدام به ساختن يك فضاي سبز نمايدتا نياز به رفتن به پارك كمتر وآلودگي هاي ناشي از سفر انساني برمحيط وخود آدمي تا حدودي كاهش يابد.
2-تبعيت از نظريه ي شهر فشرده:باتوجه به استفاده وتبعيت ازاين نظريه كاربري ها به هم نزديك شده ،ميزان ترافيك وآلودگي كمترشده ومهمترآن كه مزارع وباغات اطراف شهر به علت گسترش شهر ازبين نرفته وباقي خواهد ماند . هرچند براي عملياتي كردن اين نظريه نياز به يك واحد فعال وقوي خدمات شهري است.
3-استفاده ازگياهان متناسب با اقليم ودرعين حال كم نباز به آب درپارك هاي سطح شهر.
4-استفاده از آب غير شرب براي فواره ها ي سطح شهر ومجتمع هاي تجاري وهرجايي كه آب نقش زينتي دارد.

5-استفاده از چمن ها ي خودرو(TURF)درسطح پارك ها منطق مسكوني،كارخانه جات ،مناطق تجاري واداري وهمچنين درسطح بزرگ راه ها وفرودگاه ها،هرچند براي انتخاب نوع چمن با توجه به مقاومت به سايه،نياز آبي ، نيازكودي، پاخوري ،خاك واقليمي كه استفاده مي شود وكاربري اي كه چمن درآن بكار مي رود بايد دقت نمود.

پس با توجه به آن چه بيان شد آب نماد قدرت سلاطين،ظرف ظرفيت آسمان،ملاك فضاي سبزآرماني وابزارهنر شهرسازان ومعماران و…است اين موهبت الهي گرچه تابع ظرف است لكن ظرفيت ها را به خود متبوع مي سازد.وبسيار ازبسيار بااهميت است.
به اميد آمدن مردي كه آبي آب هم ازاوست.
والسلام

منابع:
1- مجموعه مقالت همايش هاي آموزشي وپژوهشي فضاي سبز شهر تهران-جلداول -1380-شهرداري تهران
2-باغ هاي ايران وكوشك هاي آن- ويلبردونالد-ترجمه: دخت صبا مهين-1385- شركت انتشارات علمي وفرهنگي
3-فصلنامه ي معماري ومحوطه – سال دوم – تابستان وپاييز1387- شماره ي7و8
4-آب وشهر –ليند گونار –ترجمه:معلمي بهرام-1374- مركزمطالعات وتحقيقات شهرسازي ومعماري ايران ودانشگاه جامع تكنولوژي
5-چمن ؛ فناوري ،احداث ونگهداري- فلاحيان افشين-1380- انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد
6-جزوه ي درسي بوم شناسي؛برنامه ريزي وطراحي محيطي-محسني ناصر ،همايي فر علي –دي ماه 1387
گروه مشاوران جوان شهرداری مشهد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *