بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان

نویسندگان: رضا یگانه و همکاران

چکیده: مقاله حاضر درصدد بررسی تطبیقی میانگین شاخص تنبلی در ایران و 55 کشور جهان، این سؤال اساسی را دنبال می کند که آیا ایرانیان از دیگر کشورهای جهان تنبل ترند؟ به همین منظور شاخص تنبلی ساخته شد تا میانگین این شاخص بین ایران و دیگر کشورهای مورد مطالعه در این تحقیق مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد.این پژوهش در مقام آزمون مدعا با واقعیت هایی که فرضیات تحقیق بر آنها دلالت دارند از روش تطبیقی کمی استفاده نموده است و بر مبنای تحلیل ثانویه مجموعه داده های کمی در سطح جهان، بین سال های 2006-2005، میانگین تنبلی در ایران را با دیگر کشورهای جهان مورد تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهند که بر اساس شاخص ساخته شده در این تحقیق میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی اند و رتبه اول تنبلی در جهان را دارند. در انتها نیز تلاش شده تا برخی راهکارهای فردی و جمعی تنبلی نیز بیان شود.

کلید واژه: تنبلی فردی، تنبلی اجتماعی، مطالعه تطبیقی

بیان مسأله
بررسی دوره های تاریخی مختلف و مطالعه سفرنامه های فرنگیانی که به ایران سفر کرده اند، شواهدی از تنبلی ایرانیان به دست می دهند (رایت، 1385؛ موریه، 1380؛ وامبری، 1372؛ بنجامین، 1366؛ پولاک، 1361؛ اورسل، 1352 و مورگان، 1335). بعلاوه در بُن بيشتر ِمشکلات افراد جامعه و مشخصه هايي که کم و بيش از آن ها با عنوان آسيب هاي فرهنگي و يا اجتماعي ياد مي کنند، خصوصيت اخلاقي تنبلی اجتماعی را مشاهده مي کنيم که به اعتقاد برخي از صاحبنظران، بسياري از ويژگي هاي نامطلوب ما بر روي آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعي ما بسيار ريشه دارد (چلبی، 1381؛ قاضی مرادی، 1378؛ بازرگان، 1357 و جمالزاده، 1345). اين مسأله تا بدانجا مهم است که رهبران جامعه نیز «تنبلي اجتماعي» را به عنوان «دشمن دروني ايرانيان» مطرح کرده اند.
در کلی ترین برداشت،‌ تنبلی را مترادف با فقر ِحرکتي مي دانند. فردي تنبل است که هيچ رغبت و اشتياقي به تحرک و جنب و جوش نداشته و از پويايي و جست و خيز در گريز است. در جامعه اي که تنبلی رخنه می کند، افراد آن براي انجام امور کوچک و بزرگ در زندگي شخصي و يا مناسبات اجتماعي و عمومي، هميشه کار امروز را به فردا مي اندازند، تصميم سازي و تصميم گيري را به ديگران واگذار مي کنند، تغيير و تحولي را که آرزو مي کنند -بدون کوچک ترين اقدامي- از ديگران انتظار مي کشند، عادت به فکر کردن ندارند و براي هر انتخابي تعلل مي ورزند. بالطبع در چنين جامعه اي ميزان توليد و بازده شغلي بسيار پايين و علاقه و اشتياق به کار کم است؛ سازندگي به کندي پيش مي رود و زمان از ارزش واقعي برخوردار نيست.روشن است که جامعه تنبل دچار رخوت و خواب آلودگي مي شود، در پذيرش انديشه و مصرف کالا هيچ نظام و ترتيبي رعايت نمي کند. تجارت،‌ صنعت و علم، يا راکد است و يا به کندي به پيش مي رود، جريان پيشرفت دچار انحراف مي شود و انسجام، تعادل و سلامت جامعه به خطر مي افتد. در چنین شرایطی به نظر می رسد فرهنگ مصرف و غفلت، می تواند از جمله پیامدهای تنبلی در چنین جوامعی محسوب گردد.همچنین استفاده نامناسب از نيروي انساني براي توسعه یک کشور نیز پیامد دیگری است که جامعه تؤام با تنبلی با آن مواجه می شود. این در حالی است که در هركشوري نيروي انساني مهمترين عامل براي توسعه محسوب مي شود، و وجود تنبلي اجتماعي مي تواند مهمترين مانع توسعه و پیشرفت گردد.با توجه به این مطالب، مقاله حاضر در پی آن است تا پرسش اصلی این تحقیق که «آیا ایرانیان تنبل هستند؟» را با استفاده از داده های کمی و آماری بین المللی مورد بررسی قرار دهد. برای این مهم ابتدا شاخصی نظری (با تکیه بر داده های بین المللی موجود) ساخته می شود و در مرحله بعد با بهره‌گیری از روش تطبیقی، از این شاخص برای مقایسه ایران با دیگر کشورهای جهان استفاده می شود و به تحلیل ثانویه داده های کمی در سطح جهانی پرداخته می شود.

مبانی نظری
در فرهنگ فارسی «تنبلي» به معناي تن پروري، بي كارگي، كاهلي و اهمال و سستي به كار رفته است (فرهنگ فارسی، ج 1، 1147). تنبلي يا سستي (فتور) از نظر لغوی به دو معني استفاده مي شود: دست کشيدن پس از استمرار در کاري، يا سكون بعد از حركت و جنبش؛ و كسالت، بي حالي، يا سستي و تنبلي پس از شادابي و کوشش. از لحاظ اصـطــلاحـي نیز تنبلی «دردي است که ممکن است گريبانگير بعضي اشخاص داراي فعاليت و کار گردد. البته هر انساني حتماً دچار آن مي گردد. درجه پايين آن؛ كسالت، سستي يا تنبلي است و درجه شديدتر آن؛ دست کشيدن از کار و آرام و سکون گرفتن پس از شور و شوق مداوم و تحرک و فعاليت پيوسته مي باشد» (ساروخانی، 1370).
مقوله تنبلي به عنوان يک خصيصه فردي موضوع مطالعه روانشناسي قرارگرفته و از آن به «اهمال كاري»[5] ياد شده است. روانشناسان (آليس و جيمزنال، 1375؛ آقا تهراني، 1383) اهمال كاري را چنين تعريف کرده اند: «کاري را که تصميم به اجراي آن داريم، به آينده موکول کنيم». جوهره اين رفتار نيز، تعويق انداختن، تعلل ورزيدن، سبک گرفتن و سهل انگاري در کار است. «بلس» نیز تنبلی را به تعویق انداختن کارهایی می داند که فرد باید می کرد یا دوست دارد بکند. به عبارت دقیق تر، تنبلی، «به تعویق انداختن انجام کاری است که می دانید همین الآن باید انجام شود و به آینده موکول گردد» (بلس،1386: 14).
برخي جامعه شناسان «تنبلي اجتماعي» را با کرختي و رخوت اجتماعي[6] مترادف دانسته و رشد كند حركت اجتماع را «تنبلي اجتماعي» ناميده اند. در اين تعاريف مضمون هايي مثل عدم پذيرش تحولات جديد و قبول تداوم حركت هاي نامنطبق با حيات اجتماعي را از مختصات تعاريف «تنبلي‌اجتماعي» مي‌دانند (ساروخاني، 1370: 707).
اما در ادبیات جامعه شناسی، کمتر بحثی در باره تنبلی موجود است و در ایران، تقریبا هیچ بحثی در این باره موجود نیست، لذا در اين مقاله تلاش مي شود با تکیه بر «نظریه انتخاب عقلانی»[7] حدود مفهومی تنبلي اجتماعي بيان و روشن شود.
اصول‌ و مباني‌ (آگزيوم‌) كنشگر عقلاني‌، پايه‌ تقريباً تمام‌نظريه‌پردازي‌هاي‌ مؤثر در علوم‌ اجتماعي‌ است‌ (اودن‌، 2001؛ استارك‌، 1994؛ بودون، 1998؛ كلمن‌، 1377). در نظريه‌ انتخاب‌ عقلاني‌، جامعه‌ مجموعه‌اي‌ از افراد است‌ كه‌ كنش‌ عقلاني‌ معطوف به هدف (یا در تعریف وبر کنش مبتنی بر عقلانیت ابزاری) دارند. اين‌ افرادِ آگاه‌ و مختار و هدفمند در هر شرايطي‌ بدنبال‌ بيشينه‌ كردن‌ سود خود هستند (ليتل‌،1373: 69).
«كلمن»‌ سردمدار جامعه شناسی انتخاب عقلانی بر این عقیده است که‌»كنشگر، كنشي‌ را انتخاب‌ مي‌كند كه‌ حداكثر فايده‌ را نصيب‌ او سازد»(كلمن‌، 1377: 32). نظريه‌ فردگرايانه‌ و عمومي‌ او درباره‌ نظام‌هاي ‌اجتماعي تلاش وی برای حل این مسأله اصلی جامعه شناسی است که تبيين‌ پديده‌ اجتماعي‌ با توجه‌ به‌ خود افراد، و نه‌ ديگر شيوه‌هاي‌ موجود مي‌باشد. عناصر پايه‌ و اصلي‌ نظريه‌ كلمن‌ درباره‌ نظام‌هاي‌ اجتماعي‌، كنشگران‌، و منابع‌ يا وقايع‌ هستند. كنشگران‌ در اين‌منابع‌ و وقايع‌، منافعي‌ داشته‌ و بر برخي‌ از آنها تسلط‌ دارند. اصلي‌ترين‌ ايده‌هاي‌ نظري‌ عبارتند از: 1) اينكه‌ افراد به‌دنبال‌ نفع‌ فردي‌ بوده‌ و به‌ گونه‌اي‌ عمل‌ مي‌كنند كه‌ گويي‌ مي‌خواهند سود حاصل‌ از منابع‌ و وقايع‌ را به‌ حداكثر برسانند.2) اينكه‌ به‌ منظور به‌ حداكثر رسانيدن‌ اين‌ سود، تسلط‌ بر اين‌ منابع‌ و وقايع‌ را با يكديگر مبادله‌ مي‌نمايند.
‌نگاهی کوتاه به آثار نظریه پردازانی چون؛ «ماکس وبر»، «هرساني»[8]، «ریمون بودون» و «جان الستر» آنان را در زمره صاحب نظران نظریه انتخاب عقلانی قرار می دهد (اودن، 2001). بطوریکه «ماکس وبر» برای روشن شدن کنش عقلانی به طبقه بندی کنش می پردازد. «هرسانی» عمل‌ عقلاني‌ را در زندگي‌ روزمره‌، رفتاري‌ مي‌داندكه‌ بهترين‌ وسايل‌ در دسترس‌، براي‌ رسيدن‌ به‌ يك‌ هدف‌ مشخص‌ انتخاب‌ مي‌كنند(هرسانی،1986: 83). «بودون‌« نيز مانند وبر به‌ معناي‌ ذهني‌ِ كنش‌ يا باورها توجه‌ دارد. وي‌، يك‌ الگوي‌ شناختي[9]‌، يا جايگزيني‌ براي‌ انتخاب‌ عقلاني‌ را پايه‌گذاري‌ مي‌كند (بودون‌، 1998)، که در برگيرنده‌ كنشي‌ است‌ كه‌ نه ‌منفعت‌طلبانه‌ است‌ و نه‌ حتي‌ ابزاري‌ است‌. «جان‌ الستر» فيلسوف‌ و تاريخ دان‌ نروژی، همانند كلمن‌ و بودون‌، انتخاب‌ عقلاني‌ را با توجه‌ به‌ جستجوگري‌ براي‌ مباني‌ خرد توجيه‌ مي‌كند. نظريه‌ عمومي‌ جامعه‌ شناختي‌ الستر در موارد بسياري‌ با الگوهاي‌ انتخاب‌ عقلاني‌ ارائه‌ شده‌ از سوي‌ كلمن‌ و بودون‌ مشترك‌ است‌، به‌ جز اينكه‌ اين‌ نظريه‌ از نظريه‌ كلمن‌ و حتي‌ نظريه‌ بودون‌ كمتر ساختارگرايانه‌ است‌.
با استفاده از چارچوب انتخاب عقلانی، می توان برای تنبلي دو حالت در نظرگرفت: «تنبلي فردي» و «تنبلي اجتماعي». «تنبلي فردي» (که از آن، علاوه بر laziness به temporal dilemma هم ياد شده) حالتي است که فرد ميان دو انتخاب مخير مي شود، يکي لذت آني و ديگري نفعي شخصي در آينده که براي کسب آن نفع، بايد از اين لذت گذشت.
انتخاب کردن و نيز علم به زيان آور بودن انتخاب لذت فعلي و سودمند بودن نفع آينده ابعاد مهم تنبلي هستند. انتخاب در اينجا به معناي آن است که يک کنشگر عاقل، بصورت نسبي از مزايا و معايب هر دو گزينه آگاه است، يعني مي داند که الآن چه مي کند و مي داند که انتخاب لذت آني در زمان حال، چه زياني براي فرد در آينده دارد، و با علم به اين دو گزينه، «انتخاب» مي کند. البته در بسياري موارد، رفتار و انتخاب فرد از نظر ناظر بيروني، مصداق تنبلي است، اما فرد رفتار خود را تنبلي نمي داند، يا آنچنان که بايد، از عواقب رفتار خود آگاه نيست. در اين صورت، بايد با تربيت يا حتي اجبار وي را به سمت گزينه درست رهنمون شد.
نکته ديگر اينکه،گاه فرد به دليل تعارض شناختي، وقتي بدنبال لذت آني باشد، مزيت هاي نفع آتي را کمتر از حد واقعي برآورد مي کند و نيز زيان هاي عدم دنبال کردن نفع آتي و بي عملي و لذت طلبي آتي را کمتر برآورد مي کند. علاوه بر آن، محاسباتي را وارد مي کند که غيرمعقول است، مانند وقتي که فرد مراجعه به دندانپزشک براي معاينه دندان خود را به عقب مي اندازد و همواره اميدوار است که رشد علم و تکنولوژي در آينده، اين تنبلي وي را جبران کند. همچنين، فرد گاه اصولاً محاسبه را کنار مي گذارد و اصلاً توجهي به عمل خود ندارد، چون با هر محاسبه اي، رفتار وي غلط است؛ لذا کار را به فردا واگذار مي کند (چو فردا شود فكر فردا كنيم)، و مهم آن است كه «الآن» نيست و لذا وجدان فرد آسوده است. لذا در «تسويف» و در فرايندي که نفس بر سر خود کلاه مي گذارد، بايد دقت بيشتر کرد.
آنتونی گیدنز نیز تعریفی مشابه از تبنلی دارد. او (به نقل از کسل، 1386: 25) با طرح مساله «امنیت وجودی» ذکر می کند که «کنشگران اعمالی را دوباره و دوباره به اجرا می گذارند که برایشان آرامش بخش بوده است. هر گونه آشفتگی و اختلال در این روال ها، نوعا به منزله بی ثباتی تجربه می شود و افراد همواره مراقب اطراف خود هستند تا مطمئن شوند که وقایع طبق روال و به نحو قابل پیش بینی در جریان است. این مطلب، ماهیت محافظه کارانه زندگی اجتماعی را تا حدی تبیین می کند. ما آنچنان به امور مانوس زندگی می چسبیم که حتی جنبه های ناخوشایند زندگی را نیز بازتولید می کنیم. پس ممکن است همچنان شغل خسته کننده یا ازدواج مصیبت باری را ادامه دهیم، حتی اگر گزینه های بهتری در دسترس باشد.»
باز هم امنیت وجودی تبیین می کند که چرا افراد کمتر در باره پیامدهای منفی رفتارهایشان تامل می کنند، یا از موارد نگران کننده پرهیز می کنند، زیرا اگر فرد به طور جدی و پیوسته نگران تاثیرات نامعلوم (و فعلا ناشناخته) هوای آلوده و مواد سمی بر جسم خود باشد، زندگی روزانه برایش دشوار می شود، لذا این امور به محاق فراموشی سپرده می شود. (همان، ص 47)
نوع ديگر تنبلي، «تنبلي اجتماعي» است. تنبلي اجتماعي گاه محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها است. يعني وقتي کثيري از افراد، بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرايند مشاهده مي شود. اين نوع از تنبلي‏، نمودهای متعدد دارد؛ پايين بودن سطح بهره وري اداري، عدم اقبال به کار طولاني مدت و سخت و… .
اما صورت ديگر تنبلي اجتماعي حالتي است که «ريمون بودون» در کتاب «منطق اجتماعي» (1364) آن را «اثر منتجه نظام هاي وابستگي متقابل» مي داند. يعني افراد در سطح فردي، رفتاري نسبتاً مطلوب دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي به نتيجه مطلوب منتج نمي شود. دليل آن هم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است. فرضاً وقتي که تلويزيون برنامه هاي جذاب و آگهي هاي طولاني مدت خوش ساخت پخش مي کند، هدف آن در اينجا کسب درآمد و جذب مخاطب است، ولي در عوض مخاطب خردسال و نوجوان بجاي انجام تکاليف، به تماشاي تلويزيون جذب مي شود، و محصول آن، عدم موفقيت نظام آموزشي است.
بر اساس توصیف ذکر شده در بالا، و با تأکید بر جزئیات تعریف تنبلی و نحوه برخورد افراد با آن و همچنین برجسته شدن عناصر انتخاب عقلانی، دو تعریف متفاوت از تنبلی می توان ارائه کرد (این دو تعریف، دو بعد متفاوت از تنبلی را می سازد):
– تمدید یا کش دادن یا اطاله وضعیت فعلی و عدم تمایل به تغییر رفتار یا وضعیت توسط کنشگر. که به نوعی بی عملی است و رخوت و رکود. مثل فردی که در یک ترافیک شلوغ از تاکسی پیاده نمی شود یا در زمان آگهی ها تلویزیون می بیند. در این بعد از تنبلی ترجیح کنشگر در آن است که وضع موجود، هر چند از آن لذت برده نمی شود، حفظ گردد.
– تسویف یا انتخاب لذت آنی بر نفع فردی آتی توسط کنشگر. این تعریف سه بعد دارد: نظام ترجیحات کنشگر، اندازه گیری از لذایذ آنی و اندازه گیری از نفع آتی. در اینجا عمل است مثل رفتن به پیک نیک، به کافی شاپ و… .گاه بر هم زدن وضع موجود تنبلی است، یعنی درس خواندن مداوم یا کار کردن مداوم حفظ وضع موجود است و رها کردن آن، عمل نویی است.
در این کار تحقیقاتی با توجه به اینکه از داده های پژوهش های بین المللی استفاده می کنیم، و این داده ها از سطح تحلیل فردی بدست آمده و سپس برآیند آن به کل جامعه نسبت داده شده است به لحاظ روش شناختی «تنبلي اجتماعي» را محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها محسوب کرده ایم. يعني وقتي کثيري از افراد، بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرايند مشاهده مي شود و جامعه ای که اکثر افراد آن تمایل کمی به تلاش داشته باشند تنبل محسوب می کنیم. اين نوع از تنبلي‏ نمودهای متعدد دارد از جمله؛ پايين بودن سطح بهره وري اداري، عدم اقبال به کار طولاني مدت و سخت، تمایل به جذب شدن در دستگاه های دولتی، عدم ارائه ایده های جدید و خلاقیت در کار و زندگی، انتظار دریافت مزایا و پاداش های دولتی و… .

روش تحقیق
این مقاله در مقام آزمون اين مدعا كه «ايرانيان افرادي تنبلند» (در مقايسه با کشورهای ديگر) از «روش تطبيقي کمي»[10] یا «تحليل بين کشوري»[11] براي سنجش داده هاي موجود درباره شاخص تنبلي اجتماعي استفاده کرده است. در این پژوهش، واحد تحليل «کشور»، سطح تحليل «جهان» و واحد مشاهده «کشور/ سال» است، اين طرح تحقيق «مقطعي» بوده و در بين سال هاي 2006- 2005، بر اساس داده هاي کمي کشورها انجام گرفته و داده ها نيز از بانک جهانی و از پیمایش ارزش های جهانی گردآوري شده اند. این داده ها در وبگاه این دو موسسه موجود است و می توان با طبقه بندی کشورها (که در این مقاله از یونسکو گرفته شده) داده های مورد نظر را استخراج کرد.
جمعیت آماری تحقیق  را کلیه کشورهایی تشکیل داده اند که واجد داده برای انجام مقایسه در این مقطع زمانی بوده اند. بدین ترتیب در این بخش استراتژی تمام شماری (عدم نمونه گیری) مدنظر قرارگرفت؛ با علم به این مطلب که محدودیت های عملی در وجود و دستیابی به داده های مناسب برای کلیه متغیرها در برخی از جوامع، خواه ناخواه تعداد کشورهای تحت مطالعه را تقلیل خواهد داد. واقعیت این است که در کلیه تحقیقات بین کشوری، حجم نمونه مآلاً توسط وجود داده های قابل دستیابی از متغیرهای مورد مطالعه، محدود و تعیین می شود. به همین دلیل یک مشکل مشترک و عمومی در این دسته از تحقیقات عبارت است از کمبود داده برای کلیه متغیرها در تمامی کشورها برای کل دوره زمانی مورد بررسی (راگین، 1388؛ طالبان، 1389). در مجموع به دلیل فقدان داده های لازم برای برخی کشورها در این دوره زمانی، تعداد نمونه تحقیق به 55 کشور محدود گردید.

از آنجا که در مطالعات بین المللی شاخص تنبلی وجود ندارد، با استفاده از تعریف ذکر شده برای تنبلی در بالا، تلاش شده تا نزدیک ترین معرف ها برای شاخص تنبلی برگزیده شود. معرف هاي شاخص تنبلي[12] در مطالعه تطبیقی حاضر بدین شرح می باشند:

¨     اهميت کار در زندگي افراد يک جامعه
¨     نظر درباره این دو ایده که؛ چون رقابت مردم را به سخت کوشي و رشد ايده هاي جديدشان برمي انگيزاند، خوب است يا در مقابل؛ چون وضعيت بدي را به همراه مي آورد، مضر و زيان آور است.
¨     در درازمدت معمولاً سخت کوشي، زندگي بهتري را فراهم مي کند يا خوش شانسي.
¨     ارائه ايده هاي جديد و خلاق بودن
¨     پولدار بودن
¨     کمک به مردم و نزديکان
¨     داشتن موفقيت هاي زياد

(دسته بالا از معرف ها، به واسطه توصيف فرد پاسخگو از مردم و شباهت خود فرد به اين گويه ها مورد ارزيابي قرارگرفته است).
¨     مطالبه پاداش و مزاياي دولتي که فرد در اختيار ندارد.
¨     عدم پرداخت کرايه وسايل نقليه عمومي
¨     تقلب در پرداخت ماليات

(سه معرف اخیر نیز به واسطه قابل توجيه بودن اين اعمال در نزد افراد جامعه، مورد ارزيابي قرارگرفته است).
مساله اساسی در جامعه ایران (و این مقاله نیز)، تنبلی به عنوان یک رفتاراست نه نظر آنها. اما از آنجا که دسترسی به رفتار مردم ممکن نبوده است، در برخی از موارد بالا، از نظر آنها استفاده شده است. اما باید این نکته را هم در نظر داشت که چون در این مقاله، بنا بر مقایسه میان جوامع بوده است، چون در همه آنها ترکیب یکسانی از نظر و رفتار مردم سنجیده شده است، می توان این ترکیب را با هم سنجید و مبنای کار «تطبیقی» هم همین مقایسه است. یعنی این ترکیب و جایگزینی آن بجای رفتار، تغییر معنی­داری در نتیجه گیری ایجاد نمی کند.
همچنین برخی از این شاخص ها، در نگاه اول کمتر با تنبلی رابطه روشنی دارند. اما اگر به تعریف ارائه شده از تنبلی رجوع کنیم (ترجیح نفع آنی بر نفع آتی)، مشخص می شود که برخی از شاخص ها (و بویژه دو شاخص آخر) بیشتر ترجیح نفع فردی بر نفع جمعی است و نه نفع فردی آنی بر نفع فردی آتی. اما چنانچه در تعریف «دوراهی اجتماعی» نیز می توان مشاهده کرد (جوادی یگانه و هاشمی، 1387)، نفع فردی نیز می تواند از طریق نفع جمعی محقق شود، و لذا با دقت در این تعریف، می توان بصورت غیرمستقیم، ترجیح نفع فردی آنی بر نفع جمعی آتی (و از طریق آن نفع فردی آتی) را نیز تنبلی دانست. این مورد، البته از تعریف تنبلی دور است و به عنوان یک محدودیت این تحقیق شناخته می شود، ولی داده های در دسترس بین المللی محدود بوده، و ناگزیر از استفاده از داده های مرتبط (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) بوده ایم.

بدین سان به منظور ساخت شاخص تنبلی این معرف ها را با هم ترکیب نموده و از آنجایی که همه این معرف ها به صورت مثبت آورده شده اند، شاخص عدم تنبلی بدست آمد. مقدار این شاخص بین 0 تا 100 است، بطوریکه هرچه میانگین این شاخص بیشتر باشد به معنای تنبلی کمتر است. به همین خاطر در مرحله بعد عدد 100 را از شاخص عدم تنبلی کم کردیم و در نهایت شاخص تنبلی ساخته شد. بدین معنی که هر چه میانگین گروه کشورهای مورد بررسی در این شاخص بیشتر باشد، بیانگر تنبلی بیشتر در این کشورها می باشد.

فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی این مقاله عبارت است از اینکه؛ میزان تنبلی درکشور ایران به طور معناداری از کلیه کشورهای جهان بیشتر است.
فرضیات فرعی نیز بدین شرح می باشد:
1. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای آسیای شرقی و جنوبی بیشتر است.
2. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای عربی بیشتر است.
3. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای افریقایی بیشتر است.
4. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای امریکای لاتین وکارائیب بیشتر است.
5. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای اروپایی بیشتر است.
6. میزان تنبلی در کشور ایران به طور معناداری از گروه کشورهای OECD  بیشتر است.

پايايي
برای شاخص سازي در اغلب موارد لازم است به سنجش پايايي مقياسي که شاخص بر اساس آن درست شده، پرداخته شود. لذا در اين بخش آلفاي کرونباخ شاخص تنبلي محاسبه گرديده است.

جدول 1.آماره های توصیفی برای هر یک از  معرف های شاخص تنبلی

مورد

انحراف استاندارد

میانگین

معرف ها

55

2326/2

3042/65

اهميت کار

55

8372/3

2542/77

ايده هاي جديد

55

3220/6

9813/90

پولدار بودن

55

6876/3

9042/72

کمک به مردم

55

5207/5

4375/81

موفقيت هاي زياد

55

9324/5

8104/88

رقابت

55

4650/8

1896/94

سخت کوشي يا خوش شانسي

55

4641/11

7958/77

مطالبه مزايا و پاداش هاي دولتي

55

4766/11

4875/77

عدم پرداخت کرايه وسايل نقليه عمومي

55

8706/11

9167/74

عدم پرداخت ماليات

لازم به توضیح است که تعداد موارد برابر با تعداد کشورهایی است که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند. نکته حائز اهمیت در سنجش اولیه این معرف ها آن است که میانگین معرف ها به هم نزدیک است.

جدول2. آماره های توصیفی شاخص تنبلی

تعداد متغیرها

انحراف استادارد

واریانس

میانگین

10

4920/41

5858/1721

0813/808

آماره های توصیفی شاخص

همچنانکه مشاهده می گردد جدول فوق آماره های توصیفی شاخص تنبلی را نشان می دهد.

جدول 3. آماره مربوط به هر گویه در رابطه با شاخص

ضریب آلفا پس از حذف گویه ها

همبستگی گویه ها با شاخص

میانگین شاخص پس از حذف گویه ها

7197/0

1326/0

7771/735

اهميت کار

7105/0

2537/0

8271/723

ايده هاي جديد

7099/0

2491/0

1000/710

پولدار بودن

7126/0

2296/0

1771/728

کمک به مردم

7114/0

2317/0

6438/719

موفقيت هاي زياد

6881/0

4238/0

2708/712

رقابت

7073/0

2897/0

8917/706

سخت کوشي يا خوش شانسي

6506/0

5725/0

2854/723

مطالبه مزايا و پاداش هاي دولتي

6270/0

6572/0

5938/723

عدم پرداخت کرايه وسايل نقليه عمومي

6359/0

6265/0

1646/726

عدم پرداخت ماليات

Alpa = 7144/0               Standardized item alpha = 7293/0

بطور کلی نتایج آزمون قابلیت اعتماد نشان می دهد که گویه های مورد استفاده در این تحقیق از سازگاری و هماهنگی مناسبی برخوردارند و به عبارت دیگر مقدار آلفای 71/0 حاکی از همبستگی قابل قبول اجزای درونی شاخص تنبلی می باشد.

یافته های تحلیلی
در این بخش ابتدا نيمرخي از ميانگين شاخص تنبلي ميان ایران و گروه هاي کشورهاي جهان ارائه مي شود[13] و سپس يافته هاي تحليلي مورد بررسي قرار مي گيرند. لازم به ذکر است که اين گروه ها شامل تمامي کشورهاي مورد بررسي مي باشد.حال در این بخش توصیفی تطبیقی از میانگین کشورهای مورد مطالعه در هر یک از معرف های تشکیل دهنده شاخص تنبلی ارائه می شود؛
در ارتباط با اهمیت کار در زندگی؛ کشورهای افریقایی (83/15) دارای کمترین میانگین و کشورهای OECD (14/69) دارای بالاترین میانگین در میان کشورها می باشند. در ارائه ایده های جدید؛کشورهای آسیای شرقی و جنوبی (85/22) از بیشترین میانگین و کشورهای افریقایی از کمترین میانگین (07/62) برخوردارند.
از نظر اعتقاد به پولدار بودن افراد در جامعه؛ کشورهای افریقایی کمترین میانگین (05/23) و کشورهای امریکای لاتین و کارائیب بالاترین میانگین (07/88) را دارا هستند. به لحاظ کمک به مردم نیزکشورهای عربی (85/18) کمترین میانگین وکشورهای آسیای شرقی و جنوبی (57/40)  بیشترین میانگین را کسب کرده اند.
از نظر داشتن موفقیت های زیاد کشورهای عربی (32/24) کمترین میانگین و کشورهای OECD (32/79) بیشترین میانگین را از آن خود کرده اند. به عبارت دیگر برای کشورهای OECD داشتن موفقیت های زیاد نسبت به کشورهای عربی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در مطالبه پاداش و مزایای دولتی که افراد جامعه در اختیار ندارند؛کشورهای OECD (35/8) کمترین مطالبه و کشور ایران (74/30) خواهان بیشترین مطالبه دولتی هستند.
همچنین کشورهای عربی در عدم پرداخت کرایه کمترین میانگین (72/7) و کشورهای امریکای لاتین و کارائیب (15/29) بالاترین میانگین را در این زمینه دارند.
به لحاظ قابل قبول بودن تقلب در پرداخت مالیات؛ نتایج حاکی از آن است که کشورهای عربی کمترین میانگین (36/5) را در قابل توجیه بودن تقلب در پرداخت مالیات دارند در حالی که کشورهای امریکای شمالی و اروپایی بیشترین میانگین (52/22) را دارند. به عبارت دیگر کشورهای امریکای شمالی و اروپایی نسبت به کشورهای عربی بیشتر تقلب در پرداخت مالیات را قابل توجیه می دانند.
نظر به اینکه سخت کوشی نسبت به خوش شانسی زندگی بهتری را فراهم می کند؛ کشورهای امریکای شمالی و اروپایی بالاترین میانگین (13/70) و ایران کمترین میانگین (22/15) را کسب کرده اند. این بدان معناست که ایرانیان بر خلاف کشورهای امریکای شمالی و اروپایی بیشتر بر این نظرند که خوش شانسی زندگی بهتری را برای افراد به همراه می آورد.
در باب اینکه رقابت در سطح جامعه مفید تلقی می شود و یا زیان آور؛کشورهای OECD با میانگین (65/61) رقابت را از این نظر که مردم را به سخت کوشی و رشد ایده های جدیدشان بر می انگیزاند، خوب ارزیابی می کنند در حالی که ایرانیان با میانگین (07/20) اینگونه رقابت را زیان آور تلقی می کنند.

میانگین شاخص تنبلي

شاخص های تنبلی[14]

متغير

منطقه

رقابت

سخت کوشي  يا خوش شانسي

تقلب در پرداخت ماليات

عدم پرداخت کرايه

مطالبه پاداش و مزاياي دولتي

داشتن موفقيت هاي زياد

کمک به مردم

پولدار بودن

ارائه ايده هاي جديد

اهميت کار در زندگي

13/48

79/50

21/43

45/11

70/15

64/22

58/58

50/51

75/57

07/62

48/50

کشورهای آسياي شرقي و جنوبي[15]

13/85

80/23

69/29

36/5

72/7

57/8

32/24

85/18

08/34

61/39

78/34

کشورهاي عربي[16]

89/72

38/46

98/47

62/16

89/17

57/17

02/31

08/28

05/23

85/22

83/15

کشورهاي افريقايي[17]

47/44

93/59

75/57

11/12

15/29

93/22

76/63

12/26

07/88

30/45

08/26

کشورهاي امريکاي لاتين و کارائيب[18]

36/35

99/58

13/70

52/22

09/25

14/21

70/61

02/34

25/69

57/52

43/66

کشورهاي امريکاي شمالي و  اروپايي[19]

73/36

65/61

05/60

67/9

18/11

35/8

32/79

57/40

64/82

57/55

14/69

کشورهاي [20]OECD

11/78

07/20

22/15

94/8

01/18

74/30

21/47

14/29

71/35

00/36

17/27

ايران

88/46

28/54

75/55

18/14

67/18

68/17

94/58

41/35

93/64

60/48

69/48

کل جهان

جدول 4. نیمرخی از شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان

در ادامه به منظور مقایسه میانگین شاخص تنبلی ایران با دیگر کشورهای جهان، از آزمون T بهره گرفته ایم[21]. نتایج آماری فرضیات تحقیق در قالب جدول زیر ارائه می شود.

جدول 5. آزمون آماری مقایسه تنبلی ایران با کشورهای جهان

گروه کشورها

میانگین تنبلی در ایران: 11/78

فراواني

ميانگين*

انحراف معيار

آزمون T

Df

Sig

تنبلی اجتماعی

کشورهای آسیای شرقی و جنوبی

9

13/48

76/19

29/4

8

004/0

کشورهای عربی

4

13/85

94/12

939/0-

3

447/0

کشورهای افریقایی

7

89/72

91/11

98/0

6

382/0

کشورهای امریکای لاتین و کارائیب

9

47/44

15/17

80/4

8

005/0

کشورهای امریکای شمالی و اروپایی

13

36/35

60/20

48/7

12

000/0

کشورهاي  OECD

13

73/36

57/14

84/9

12

000/0

کليه کشورهاي جهان

55

88/46

73/22

51/9

54

000/0

* میانگین تنبلی آماره ای از 0 (فقدان تنبلی) تا 100 (حداکثر تنبلی) است.

بر اساس اطلاعات مندرج در جدول فوق، با توجه به اینکه میانگین ایران در میزان تنبلی 11/78 می باشد، نتایج به صورت تفضیلی بدین شرح می باشد، لازم به یادآوری است که شاخص تنبلی در یک مقیاس 0 تا 100 قرارگرفته و بر اساس این مقیاس، کمترین نمره‌ای که این شاخص به خود اختصاص می‌دهد صفر و بیشترین مقدار 100 می‌باشد:
* همانطور که مشاهده می شود میانگین تنبلی گروه کشورهای آسیای شرقی و آسیای جنوبی 13/48 می باشد و با توجه به مقدار آماره T (29/4)، تفاوت میانگین میزان تنبلی بین ایران و گروه کشورهای آسیای شرقی و جنوبی معنادار می باشد. به عبارت دیگر فرضیه اول تحقیق مبنی بر میزان کمتر تنبلی در این گروه از کشورها نسبت به ایران تأیید می شود.
* گروه کشورهای عربی دارای میانگین 13/85 می باشد. در اینجا با وجود اینکه میانگین تنبلی این کشورها از ایران بیشتر می باشد، اما مقدار آماره T (939/0-) تفاوت میانگین میزان تنبلی میان ایران و گروه کشورهای عربی را معنادار نشان نمی دهد. پس فرضیه دوم تحقیق رد می شود.
* همچنانکه در جدول فوق آمده است؛ میانگین تنبلی در میان گروه کشورهای افریقایی 89/72 است. مقدار آماره T (98/0) حاکی از آن است که اختلاف معناداری میان میانگین میزان تنبلی در بین ایران و گروه کشورهای افریقایی وجود ندارد و میزان تنبلی در ایران به طور معناداری از کشورهای افریقایی بیشتر نیست. بدین سان فرضیه سوم تحقیق مبنی بر بیشتر بودن میزان تنبلی در ایران نسبت به کشورهای افریقایی رد می شود.
* در ارتباط با کشورهای امریکای لاتین و کارائیب این چنین می توان گفت که دارای میانگین 47/44 می باشند و مقدار آماره T در این کشورها بیانگر آن است که میان میانگین میزان تنبلی ایران و گروه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه چهارم تحقیق دال بر وجود تنبلی بیشتر در ایران نسبت به این کشورها، مورد قبول واقع می گردد. بدین معناکه میزان تنبلی به صورت معناداری در گروه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب از ایران کمتر است.
* چنانچه مشاهده می شود؛ میانگین تنبلی در گروه کشورهای امریکای شمالی و اروپایی 36/35 می باشد. همچنین مقدار آماره T (48/7) در این کشورها بیانگر آن است که تفاوت معناداری میان میانگین میزان تنبلی در ایران با این کشورها وجود دارد و این بدان معناست که میزان تنبلی در ایران از کشورهای امریکای لاتین و کشورهای اروپایی بیشتر است. پس فرضیه پنجم تحقیق نیز تأیید می گردد.
* برای آخرین گروه از کشورهای مورد بررسی یعنی کشورهاي  OECD(کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا) نیز میانگین تنبلی 73/36 می باشد. مقدار آماره T نیز در این کشورها (84/9) نشان دهنده آن است که اختلاف معناداری میان میانگین تنبلی در ایران و کشورهای  OECDوجود دارد. به عبارت دیگر فرضیه ششم تحقیق دال بر بیشتر بودن میزان تنبلی در ایران نسبت به کشورهای OECD تأیید می شود.
* در نهایت بر اساس جدول بالا می توان دریافت که بطور کلی کشورهای مورد بررسی در این تحقیق دارای میانگین 88/46 و انحراف معیار 73/22 می باشند. مقدار آماره T این کشورها(51/9) حاکی از وجود اختلاف معنادار میانگین تنبلی ایران با کشورهای جهان می باشد. به طوریکه فرضیه اصلی تحقیق مبنی  بر کمتر بودن میزان تنبلی در سایر کشورهای جهان در مقایسه با ایران مورد قبول واقع می گردد. به عبارت دیگر بر مبنای نتایج آماری بدست آمده از آزمون T، میزان تنبلی در ایران از دیگر کشورهای جهان که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند، به صورت معناداری بیشتر است.

نتیجه گیری
مقاله حاضر در پی پاسخ به سؤال اصلی این پژوهش مبنی بر اینکه «آیا ایرانیان از دیگرکشورهای جهان تنبل ترند؟» فرضیاتی را مطرح کرد و با تکیه بر داده های جهانی در دسترس محققان و استفاده از روش تطبیقی کمی،گویه هایی را جمع آوری کرده و شاخصی از تنبلی را ساخت تا بدین وسیله به تحلیل مقایسه ای میزان تنبلی در ایران  و کشورهای مورد مطالعه بپردازد.نتایج تحقیق در مجموع نشان می دهد که ميانگين تنبلي مردم در ايران 11/78 است[22]. این در حالی است که اين ميانگين در ميان کليه کشورهاي جهان 88/46 مي­باشد و تفاوت ميانگين ميزان تنبلي بين کشور ايران و کليه کشورهاي جهان معنادار مي­باشد. بدين معني­که تنبلي در کشور ايران (در سال های مورد مطالعه) به صورت معناداري بيشتر از میانگین کشورهاي جهان بوده است.
در سطح طبقه بندی کشورها و مقایسه میانگین تنبلی آنها با ایران نیز می توان اینگونه بیان کردکه؛

¨    کشورهای عربی (13/85)
¨     ایران (11/78)
¨     کشورهای افریقایی (89/72)
¨     کشورهای آسیای شرقی و آسیای جنوبی (13/48)
¨     کل جهان (88/46)
¨     کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (47/44)
¨     کشورهای OCED (73/36)
¨     کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی (36/35)

با این طبقه بندی و به ترتیب، کشورهای عربی رتبه اول تنبلی را دارا هستند و ایران با فاصله کمی بعد از کشورهای عربی در رتبه دوم قرار دارد. کشورهای افریقایی نیز با فاصله خیلی نزدیکی بعد از ایران و در رتبه سوم جهانی قرار دارند. در ادامه همچنانکه مشاهده می گردد کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی وکشورهای OCED کمترین میانگین تنبلی را در سطح جهان دارند.
با این حال در مورد میانگین تنبلی سه گروه از کشورهای عربی، افریقایی و ایران، این نکته قابل تأمل است که بر مبنای آزمون T، تفاوت میانگین این سه گروه از کشورها معنادار نمی باشد. بدین معنی که کمتر یا بیشتر بودن میانگین تنبلی در کشورهای عربی، افریقایی و ایران معنادار نیست و به عبارت دیگر ایران به لحاظ میانگین تنبلی با کشورهای عربی و افریقایی تفاوت معناداری ندارد. این در حالی است که دیگر گروه های کشورهای مورد بررسی در این تحقیق (کشورهای امریکای لاتین و کارائیب، کشورهای امریکای شمالی و اروپایی و کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا) از نظر میانگین تنبلی تفاوت معناداری با ایران دارند و به طور معناداری میانگین تنبلی ایران نه تنها از این کشورها بیشتر است، بلکه معنادار نیز هست.
همچنین از مقایسه تطبیقی میانگین ایران با گروه های کشورهای مورد مطالعه در تک تک معرف های تشکیل دهنده شاخص تنبلی نیز این نکته برمی آید که میانگین ایران در اکثر معرف ها مطلوب نبوده است.
داده های تطبیقی مورد استفاده در این مطالعه در سطح فردی بوده و بیشتر نظر افراد را درباره کار و موفقیت و تنبلی می سنجد. این داده ها برای آنکه نشان دهند آن اندازه تمایل به تنبلی در ایران، این کشور را در کدام جایگاه در جهان قرار می دهد، بسیار راهگشا است.
اما داده های پیمایش تنبلی در ایران (جوادی یگانه، 1389) نشان می دهد که میانگین میزان تنبلی در تهران در دامنه ای از 0 تا 100 (حداکثر تنبلی) 47.5 است که (فارغ از مقایسه آن با دیگر کشورها) میزان بالایی است و در کنار مقایسه میزان تنبلی ایران با سایر کشورهای جهان، این نگرانی تشدید می شود و در مجموع حساسیت ایجاد شده در سال های اخیر در باره میزان تنبلی، حساسیت بجایی است. البته در باره این میزان دو نکته قابل تامل است. یکی اینکه با توجه به پیش بینی روند تنبلی، و کاهش اقشاری که بیشتر متمایل به تنبلی هستند (مانند افراد با سواد کمتر)، امید به کاهش تمایل به تنبلی در جامعه ایران می رود. (همان) لذا لااقل در سطح تمایلات فردی، تنبلی در ایران، مساله ای رو به رشد نیست. نکته دوم آنکه برخی وقایع یکه و موردی نشان می دهد که اگر اراده ای به حل مساله ای یا ایجاد امری در ایران ایجاد شود، می توان تغییر جدی در جامعه مشاهده کرد. شواهد از رشد علمی و صنعتی در جامعه ایران در دو دهه اخیر، نشان از آن دارد که اگر این اراده، جزم شود، آنگاه تغییرات چشمگیر به وقوع خواهد پیوست.
در کنار این تببین، باید توجه کرد که عطف توجه زیاد به یک مساله برای تغییر در آن (همانگونه که در رشد علمی مشهود است) اگر نهادسازی نشود و به رویه تبدیل نشود، چندان قابل اتکا نیست. و شاید خود نشانه از واکنش عاطفی به تنبلی باشد، چنانچه برخی از مشاهده­گران جامعه ایران نیز آن را دیده اند[23]. لذاست که تغییرات باید دائمی و فراگیر باشد، تا به آن امید بست. بارزترین نمونه آن، بزرگترین تلاش جمعی ایرانیان در چند سده اخیر (انقلاب اسلامی) است، که با الهام از رویه امام خمینی، بجای اتکا به تغییرات ناگهانی و اقدامات مسلحانه، بر تغییر تدریجی نگرش و آگاهی های مردم، و حرکت تدریجی در مقابله با حکومت پهلوی، و فراگیری آن در تمام اقشار و مناطق کشور بود. این نمونه موفق، می تواند الگویی برای هر گونه تغییر کلان در جامعه ایران باشد و با اتکای به آن، می توان به آینده جامعه ایران در این راستا، امید داشت.
اما، جدای از امید در سطح کلان و درازمدت، خوشبینی بیش از حد به اینکه میزان تمایل به تنبلی در ایران خیلی نیست، یا اقشاری از جامعه تمایل به تنبلی دارند که در سایر مسائل اجتماعی هم می توان آنها را درگیر دید، یا اینکه با افزایش سطح تحصیلات و… امید به کاهش میزان تنبلی می رود، با توجه به جایگاه ایران در جهان در مقیاس تنبلی، تا حدی رنگ می بازد و جای خود را به نگرانی می دهد. با توجه به میزان گرایش به تنبلی در تهران، در کنار مقایسه میزان تنبلی ایران با سایر کشورهای جهان، این نگرانی تشدید می شود و در مجموع حساسیت ایجاد شده در سال های اخیر در باره میزان تنبلی، حساسیت بجایی است.
البته پژوهش یاد شده نشان می دهد که علت های تنبلی بیش از آنکه در سطح فردی باشد، مساله سیستمی است و ضعف نظارت های سیستمی و عملکردهای متعارض سیستم ها، بیش از تمایلات فردی در ایجاد تنبلی موثر است. لذا برای بهبود مساله تنبلی، باید تمرکز عمده را بر راهکارهای اجتماعی کاهش تنبلی گذاشت. در ادامه تلاش می شود که برخی راهکارهای کاهش تنبلی در دو سطح فردی و جمعی بطور مختصر بیان شود.

راهکارهای کاهش تنبلی
در باره تنبلی و راه های کاهش آن بسیار می توان گفت و راه حل ارائه کرد. برخی از این راه کارها، بر دین و اخلاق اتکا دارد، برخی بر یافته های روانشناختی و برخی دیگر نیز از علوم اجتماعی بهره می گیرند. نظریه های گوناگون اخلاقی، داده های دینی و نیز نگرش روانشناختی به مساله در یک موضوع مشترکند و آن تاکید بر بعد فردی است. در این رویکردها، تلاش می شود تا اهمیت تصمیم و تلاش فردی بازگو شده و وجهه همت آنها این است تا به فرد، مخاطرات فقدان کار و تلاش، اهمال کاری و تنبلی را نشان دهند و مزایای کار و کوشش را نیز بیان کنند. البته در باب دین، بیشتر تاکید بر نوع استفاده ای است که تاکنون از منابع دینی شده است و گرنه با استفاده از مفاهیم دینی و مفهوم غنی ای چون حق الناس، می توان عناصر اجتماعی و ساختاری تنبلی را نیز بنا نهاد.
راه حل های تنبلی فردی: تاکید اساسی ادبیات دینی بر تلاش و کار، موضوع روشنی است. و تاکید مضاعف بر کار این دنیایی، و اینکه اگر کسی برای معاش دنیایی خود تنبلی به خرج دهد، قطعا برای کسب اجر اخروی تنبلی بیشتری دارد نیز نمونه دیگری است. پیوند زدن تلاش و کاری (حتی دنیوی) با خواست و رضایت الهی، راهی است مطمئن برای پرهیز از تنبلی در یک جامعه دینی. و اگر علیرغم اینهمه تاکید آشکار دینی، هنوز هم در جامعه با تنبلی روبرو هستیم، مساله ای است که سایر ابعاد اخلاقی مانند دروغ، غیبت، نگاه به نامحرم، بی اعتنایی به حرمت و حلیت مال، و … نیز با آن مواجه هستند و باید در جای دیگر به صورت جامع مورد بررسی قرار گیرد.
آموزه های دین (و اخلاق) برای رفع تنبلی و بطالت راهگشا است، اما روانشناسی نیز برای رفع تنبلی، راه های ملموسی بیان کرده است. درمان اهمال كاري از نظر آقاتهراني (1383) (با ترکیب روانشناسی و منابع دینی) شرح زير بيان شده است: تلاش براي ايجاد انگيزه و پرهيز از تنبلي و بي حالي؛ با یک یا چند شکست خود را حقیر ندانستن و همت بخرج دادن؛ عزم را جزم کردن برای شکستن سستی و بی حالی؛ درک خطر بی حالی و تنبلی؛ توجه به نتایج وحشتناک اهمال کاری؛ پرهیز از غفلت؛ توجه به اینکه تنبلی عامل برانگیزاننده خشم خداوند است؛ پرهيز ازتوجيه؛ تلقین درمانی؛ تنبيه و شرطي شدن اجتماعي؛ تغيير محيط؛ ايجاد عشق و علاقه؛ يافتن دوست منضبط؛ بازي با احتمالات؛ خودتنظيمي و يادآورنده ها؛ استفاده از شيوه هم پيماني؛ عدم انتظار پيشرفت سريع؛ روش هيجاني غلبه بر اهمال كاري؛ وادار كردن فرد به انجام كار با استفاده از زور؛ تمرين مبارزه با شرم و كمرويي؛ خودآشكاري حقيقي؛ نقش بازي كردن؛ ابزار احساسات؛ صحنه پردازي هاي ذهني؛ دسترسي به استعدادهاي انساني؛ خودباوري لحظه اي.
بلس نیز در کتاب روان شناسی تنبلی (1386) دوازده قدم زیر را برای کاهش تنبلی ذکر می کند: نگرش تازه؛ برنامه ریزی؛  غلبه بر ترس از شکست؛ توان خود را بالا ببرید؛ سختگیری به خرج دهید؛ محیط مناسب کار و فعالیت؛ از اصل تقویت استفاده کنید؛ تاخیرهای عمدی؛ استفاده مناسب از زمان؛ استفاده از یادداشت؛ درمان چهل بهانه مهم.
جدای از کتاب های کلاسیک در باره تنبلی، کتابهای خودیار[24] فراوانی نیز به موضوع تنبلی پرداخته اند. تعداد زیاد این کتاب ها و اقبال به آن، هم نشان از یک مساله بین المللی دارد و هم از وجود مساله در ایران حکایت می کند و هم آمادگی برای تغییر را در مردم نشان می دهد. برایان تریسی در کتاب خودیار  قورباغه را قورت بده (1388) (که از معروف ترین کتاب های عملی در باره مقابله با تنبلی است و تاکنون در ایران بارها و توسط ناشران متعدد منتشر شده) راه های عملی تری را ارائه می کند. راه حل اصلی وی در جمله کلیدی «قورباغه را قورت بده» است، که از این جمله مارک تواین گرفته شده که «اگر اولین کاری که باید هر روز انجام دهی، این باشد که قورباغه را قورت بدهی، در بقیه روز خیالت راحت است که سخت ترین و بدترین کاری را که ممکن است در تمام روز برایت پیش بیاید، انجام داده ای». کاری سخت تر و ناخوشایندتر از قورت دادن یک قورباغه نیست و تریسی قانون طلایی خود را ارائه می کند: «اگر قرار است دو تا قورباغه بخوری، اول آن یکی را که زشت تر است بخور.» (تریسی، 1388: 25)
راه حل تریسی به صورت مختصر چنین است: فورا اقدام کنید؛ عادت های موفقیت را در خودتان ایجاد کنید؛ در خودتان اعتیاد مثبت ایجاد کنید؛ هیچ راه میان بری نیست، باید تمرین کنید؛ خودتان را همان کسی مجسم کنید که دوست دارید باشید؛ هدف تان را روشن کنید و بنویسید؛ برای هر روز از قبل برنامه ریزی کنید؛ قانون 20-80 را در همه امور بکار گیرید؛ پیامد کارها را در نظر داشته باشید؛ روش تنبلی سازنده (تنبلی در انجام کارهای بیهوده) را تمرین کنید؛ روش الف ب پ ت ث را مدام بکار گیرید و کارها را اولویت بندی کنید؛ روی حوزه های کلیدی تمرکز کنید؛ روی سه مورد مهم تمرکز کنید؛ پیش از شروع، مقدمات کار را کاملا فراهم کنید؛ هر بار فقط تا جایی که می توانید به جلو بروید؛ مهارت های کلیدی اتان را بالا ببرید؛ استعدادهای منحصر به فردتان را تقویت کنید؛ محدودیت های اصلی اتان را مشخص کنید؛ خودتان را تحت فشار بگذارید؛ قدرت های فردی خود را به حد اکثر برسانید؛ خودتان را به فعالیت ترغیب کنید؛ خودتان را از گرداب های عصر تکنولوژی نجات دهید؛ کار را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید؛ وقت تان را به قطعات بزرگ تقسیم کنید؛ در خودتان احساس اضطرار ایجاد کنید (زمانی مناسب تر از همین الان وجود ندارد)؛ هر بار یک کار انجام دهید.

راه حل های اجتماعی تنبلی
برای تنبلی سه نوع تنبلی بیان شده است. (جوادی یگانه، 1389) دو نوع آن تنبلی فردی و تنبلی اجتماعی ای است که برآیند تنبلی فردی است. نوع دیگری از تنبلی نیز تعریف شد که از آن به تنبلی اجتماعی یاد شد، و آن هنگامی است که افراد تنبل نیستند یا گرایش ها و نگرش های معطوف به تنبلی ندارند، بلکه مسائلی در سطح اجتماعی و ساختارهای آن است که باعث ایجاد تنبلی می شود. برای این نوع از تنبلی منتجه از اعمال کنشگران اجتماعی، که نیت ایجاد تنبلی هم ندارند، راه حل های دیگری باید داد که لزوما ارتباطی به افراد ندارد و در عوض ساختارهای اجتماعی را هدف می گیرد.
البته چنانچه در باب روند در ايران ذكر شد‏، با توجه به روندها در جامعه ايران،‏ مساله تنبلي در بعد فردي، به اندازه بعد اجتماعي آن جاي نگراني ندارد. آنچه بيش از اندازه اهميت دارد و كمتر از بقيه مورد توجه قرار گرفته است، مساله تنبلی اجتماعی و ميزان و نحوه تلاش سیستم برای حل آن است.
این بحث از آن رو اهمیت دارد که تعریف اجتماعی تنبلی بر این پایه استوار است که موقعیت هایی وجود دارد که در آن افراد تنبل نیستند، اما سیستم بگونه ای است که محصول زحمات افراد (یا خرده نظام های اجتماعی) به هدر می رود و لذا جامعه به نتیجه دلخواه خود نمی رسد. بر این اساس، مقدمه هر نوع برنامه ریزی برای هر مساله اجتماعی، تنظیم هماهنگی سیستم است. با توجه به شواهدی که در ادامه ذکر خواهد شد، مساله اساسی سیستم که منجر به تنبلی شده، این بعد است (که البته خود نیازمند تحقیق دیگری می باشد).
برخی از نظریات در باب دولت، یکی از وظایف دولت را تربیت شهروندان می داند. اما در هر حال و با هر مبنایی، بخش دیگری از وظایف سیستم، پیدا کردن آن دسته از ناهماهنگی ها و نقایص است که باعث ایجاد تنبلی و رخوت و رکود می شود.
آنچه دورکیم در باره علل نابسامانی (بی سامانی)[25] اجتماعی به صورت مفصل در دو کتاب تقسیم کار اجتماعی (1381) و خودکشی (1378) بیان کرده، می تواند گوشه هایی از مساله را نشان دهد. دورکیم در تقسیم کار اجتماعی (1381: 325) می گوید که اگر تقسیم کار اجتماعی به ایجاد همبستگی نمی انجامد، دلیلش این است که مناسبات اندام ها، مناسباتی تنظیم شده و تابع قواعد و مقررات نیست، یعنی در حالت نابسامانی قرار دارند. … در هر جا که اندام های همبسته، تماس لازم و به حد کافی مداوم را با یکدیگر داشته باشند، به وجود آمدن نابسامانی در آنجا غیرممکن است. زیرا اگر این اندام های همبسته در جوار یکدیگر باشند، در هر لحظه، از نیازی که به هم دارند به آسانی آگاه می شوند و در نتیجه احساس شدید و پیوسته ای از وابستگی متقابل خویش به یکدیگر خواهند داشت. و از آنجا که به همین دلیل، تبادل مابین آنها به آسانی صورت می گیرد، تداوم و نظم موجود در تماس ها بیشتر است؛ بدین سان، تبادل های نامبرده مابین اندام ها خودبخود تحت نظم و قاعده در می آید و زمان هم به تدریج در این امر تاثیر می گذارد و آن قاعده ها را تثبیت می کند.
همچنین دورکیم در جای دیگری (1381: 345) در باره صور نابهنجار تقسیم کار اجتماعی می گوید: «مواردی وجود دارد که اگر تقسیم کار خیلی جلو برود، یکپارچگی حاصل از آن در مجموع بسیار ناقص خواهد بود. این مساله ناشی از فقدان یک اندام تنظیم کننده، فقدان مدیریت است. … نخستین کار هر مدیر هوشمند آن است که شغل های بیهوده را بردارد و کار را چنان تقسیم کند که هر کسی به حد کافی مشغولیت داشته باشد، یعنی فعالیت مفید هر کارمندی را بالا ببرد تا به موازات بهبود اقتصادی، نظم هم خود به خود برقرار گردد.» تالکوت پارسونز، جامعه شناس آمریکایی نیز همین بحث را در باره نظام های اجتماعی و ارتباط میان آنها برقرار می کند و بر تعادل میان نظام های اجتماعی تاکید فراوان می کند.
با توجه به تذکر دورکیم در باره نقش هماهنگ کنندکی در بقای سیستم و کاهش تنبلی افراد، مساله مهم در این باب آن است که سازمان های برنامه ریز فراوانی در حوزه فرهنگی و اجتماعی وجود دارند که عملکرد داخلی آنها و نیز عملکرد آنها با سایر دستگاه ها با هم سازگاری ندارد و همین ناسازگاری باعث آن می شود تا سیستم با کندی عملکرد روبرو شود. همچنین بخش های اقتصادی و سیاسی جامعه نیز رفتارهایی دارند که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی دارد که به آنها نیز بی توجهی می شود.
مسائل مرتبط با تنبلی در این باره اولا این است که در هر یک از نهادها، به دلیل پایین بودن اعمال اقتدار یا نقص کارکرد دولت (در سراسر این بخش دولت به معنای stste گرفته شده که معنایی وسیع تر از حکومت government دارد و با معنای اصطلاحی آن در ایران به معنای قوه مجریه متفاوت است)، مستقلا عمل می شود یا نهاد هماهنگ کننده ای وجود ندارد که رفتارها را با هم سازگار کند.ثانیا، بیش و پیش از آنکه در همه چیز نهادهای هماهنگ کننده نظارت کامل داشته باشند، باید اجماع بر سر وظایف و نحوه انجام آن وجود داشته باشد. اجماع بر سر ارزش ها و وظایف، مقوله ای است که نیاز به بسیاری از نظارت ها را کاهش می دهد و به جای آن، افراد بر اساس پذیرش درونی خود عمل می کنند. و ثالثا مجریانی که در این نهادها و سازمان ها عمل می کنند، نیز باید آن وظایف و اهداف را به صورت درونی پذیرفته باشند و برای تحقق آنها تلاش کنند. یعنی برای عملکرد درست آنها، نیاز چندانی به نظارت آنها نداشته باشد.
اکنون در جامعه ایران ما با هر سه مساله روبرو هستیم، یعنی ضعف کارکرد نظارتی و هماهنگ کننده حکومت، فقدان اجماع ارزشی در جامعه و نهادهای گوناگون جامعه پذیر کننده در جامعه، و عدم پذیرش اهداف توسط مجریان.
در مورد اول، بسیاری از امکانات دولتی و عمومی به صورت های گوناگون در بخش های فرهنگی، تربیتی و سایر حوزه های مرتبط (ورزشی، گردشگری و…) هزینه می شود و برنامه های فراوانی نیز در این باب تدارک دیده می شود. اما به دلیل ناسازگاری میان این نهادها، هر نهادی کار خود را می کند و نهادی هماهنگ کننده نیز وجود ندارد که آنها را به راه درست بازگرداند. در مواردی از این دست، هیچ نهاد بالادستی نیست که میان این فعالیت ها، و تناقض میان آنها داوری و تصمیم گیری نماید. لذا است که آموزش و پرورش راه خود را می رود و صدا و سیما راه خود را.
مساله دیگر در این است که گاه سیستم (که خود بر اساس نظریه فردگرایی روش شناختی، تشکیل شده از افراد تنبل است)، به موضوع تنبلی دامن می زند. مثال بارز آن تعطیلات است. سالهاست که جامعه ایران از دو مقوله بین التعطیلین و نیز نعطیلات نوروزی آسیب می بیند. تمایل به کار نکردن در جامعه ایران زیاد است و سیستم نیز با تصمیم گیری های نادرست به آن دامن می زند. تعطیل کردن مدارس و نیز تشویق ادارات دولتی به دادن مرخصی به کارکنان خود در روزی که بین یک تعطیلی ملی-مذهبی و روز آخر هفته قرار دارد، اکنون به عنوان یک رسم رایج درآمده است. این مساله، علاوه بر آنکه، مسئولیت پایین بودن بهره وری یا افزایش تنبلی را بر عهده تعطیلات انقلابی-مذهبی می گذارد، دارای پیامدهای گسترده ای است. چون به همه افراد جامعه توصیه می شود که در سه روز مشخص به مسافرت بروند، و لذا جدای از تعطیلی آن روزها و کم شدن میزان کار، اکثر کسانی هم که در این روزها به مسافرت می روند، با ترافیک بسیار زیاد روبرو می شوند و با روحیه ای کسل و خسته به سر کار باز می گردند.
همین مساله نیز در باره تعطیلات ابتدای سال مشهود است. حجم زیاد تعطیلات نوروزی (که در دانشگاه ها به حدود یک ماه می رسد)، باعث می شود تا سرعت کار در جامعه تاگهان به صفر برسد و پس از آن نیز مدتی طول می کشد تا جامعه به رویه عادی خود بازگردد. باز هم در اینجا، با کلافگی و بیکاری مطلق روبرو هستیم. همه برنامه های تلویزیونی می بینند و به میهمانی های تکراری می روند.
لذا باید عزمی باشد که این تعطیلات طولانی و بی منطق کاسته شود و به چهار روز بازگردد. در عوض می توان فرصتی برای مردم تدارک دید که در طول سال (جز تابستان) امکان مسافرت داشته باشند یا برخوردار از تعطیلات باشند. اکنون که بیشتر افراد جامعه دارای فرزند هستند یا خود دانش آموز هستند، امکان رفتن به مسافرت برای آنها جز در بین التعطیلین یا در عید موجود نیست. لذا باید این امکان را برای دانش آموزان فراهم کرد تا بتوانند از مرخصی یک هفته ای در طول سال تحصیلی استفاده کنند و به همراه خانواده خود به مسافرت بروند.
مساله دیگر آن است که به دلیل فقدان یا ضعف نهاد بالادستی، آنچه برای یک نهاد موفقیت محسوب می شود، از منظر نهاد دیگر، گاه زیان آور است. نمونه بارز آن سریال ها و فیلم های جذاب تلویزیونی است که کودکان، جوانان و بزرگسالان را ساعت ها پای گیرنده ها می نشاند (بر اساس آخرین آمار ملی انجام شده توسط شورای فرهنگ عمومی (طرح بررسی و سنجش شاخص های فرهنگ عمومی کشور، 1390)، متوسط میزان مشاهده تلویزیون ایران در ایام غیرتعطیل، 2.7 ساعت در روز است). چندان انتظار درستی نیست که یک نهاد دولتی (که چندان نیازی هم به استفاده از آگهی بازرگانی ندارد) و از آن به «دانشگاه» و نهاد تربیت کننده یاد شده، همت خود را نه بر تربیت که بر سرگرمی آنها بگذارد و در این مسیر آنقدر جلو رود که بیننده (مثلا در سریال های ماه رمضان) بلافاصله  پس از تمام شدن سریال در یک شبکه و در حالیکه تیتراژ انتهایی سریال هنوز تمام نشده، به سرعت کانال تلویزیون را عوض کرده و سریال بعدی را در شبکه دیگر دنبال کند. این سیاست کجدار و مریز است که از بیننده انتظار درسخوانی و کوشش داشته باشیم و آنگاه اینهمه امکانات جذاب مداوم (مثلا شبکه آی فیلم) در دسترس او باشد و برای تماشای آن هم مدام تبلیغ شود. گاه این ناهماهنگی، نه میان تلویزیون و سایر نهادهای فرهنگی، که میان خود شبکه های تلویزیونی رخ می دهد و مسابقه ای پنهان بین شبکه های تلویزیونی شکل گرفته برای جذب مخاطب.
در انتها، يك بار ديگر به تجربه مالزي ارجاع مي شود. عليرغم نظر العطاس (1977) در اين افسانه «بومي تنبل» توسط شرق شناسان ايجاد شده و مردم آسياي جنوب شرقي (مالزي‏، فيليپين و جاوه) از اين اتهام بري هستند،‏ ولي نظرات ماهاتير محمد و تجارب عيني از مالزي نشان دهنده كندي و تنبلي مردم مالزي است. اين كندي نه در رفتار كه حتي در ارتباطات اجتماعي نيز به چشم مي خورد و همه چيز با اندكي تاخير بيان مي شود و پاسخ داده مي شود و انجام مي شود. اما آنچه مالزي را امروزه در رتبه هفدهم اقتصاد جهاني نشانده است‏، دولتي كارآمد است كه با آگاهي از اين ضعف، توانسته بر بسياري از خلاء ها و نقاط ناهماهنگ غلبه كند و سيستمي سريع (و برگرفته از مردمي كند) ايجاد كند.
اين تجربه‏،‏ كه جاي بسط بيشتر نيز دارد از اين واقعيت حكايت دارد كه «آغاز» روند پيشرفت و توسعه در جامعه‏، بيش از آنكه به تلاش فراوان محتاج باشد، به حذف موانع نياز دارد. و الا هر چه تلاش باشد،‏ وقتي موانع موجودند، تنها خستگي و نااميدي مي افزايد.

گر نه موش دزد در انبان ماست/ گندم انبان چل ساله کجاست
اول ای جان دفع شر موش کن/ وانگهان در جمع گندم کوش کن

منابع
آقاتهراني، مرتضي. (1383). اهمال کاري؛ بررسي علل و راهکارهاي درمان. قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
آليس، آلبرت و ويليام جيمز نال. (1375). روانشناسي اهمال کاري. ترجمه محمدعلي فرجاد. تهران: اميد
اورسل، ارنست. (1352). سفرنامه اورسل 1882 ميلادي. ترجمه علي اصغر سعيدي. تهران: زوار
بابایی، یحیی (1383). درسنامه کاربرد کامپیوتر در علوم اجتماعی. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
بازرگان، مهدي (عبدالله متقي). (1357). سازگاري ايراني: فصل الحاقي روح ملت ها. تهران: ياد
بلس، ادوانس. (1386). روان شناسی تنبلی. ترجمه مهدی قرچه داغی. تهران: دایره. چاپ هشتم
بنجامين، سموئيل گرين ويلر. (1366). ايران و ايرانيان (عصر ناصرالدين شاه). تهران: جاويدان
بودون، ريمون. (1364). منطق اجتماعي. ترجمه عبدالحسين نيک گهر. تهران: مرواريد
پولاك، ياكوب ادوارد. (1361). سفرنامه پولاك: ايران و ايرانيان. ترجمه کيکاووس جهانداري. تهران: خوارزمي
تریسی، برایان (1388) .قورباغه ات را قورت بده. ترجمه اشرف رحمانی و کورش طارمی. تهران: راشین. چاپ بیست و چهارم.
جمالزاده، محمد علي. (1345). خلقيات ما ايرانيان. تهران:كتابفروشي فروغي.
جوادي يگانه، محمدرضا و سيدضياء هاشمي (1387 ) «نگاهي جديد به مناقشه فردگرايي و جمع گرايي در جامعه شناسي» نامه‌ علوم‌ اجتماعي. دوره شانزدهم. شماره 33. بهار. 161-133.
جوادی یگانه، محدرضا (1389) .تنبلی اجتماعی: علل، پیامدها و راهکارها. پژوهش انجام شده برای دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
چلبي‌، مسعود. (1381). بررسي‌ تجربي ‌نظام ‌شخصيت‌ در ايران‌. تهران‌: مؤسسه‌ پژوهشي ‌فرهنگ‌، هنر و ارتباطات‌
چلبی، مسعود و علی جنادله. (1386).  بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر موفقیت اقتصادی. پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی. ویژه‌نامه جامعه‌شناسی. شماره53. بهار
دورکیم، امیل (1378) .خودکشی. ترجمه نادر سالار زاده امیری. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
دورکیم، امیل (1381)  .تقسیم کار اجتماعی. ترجمه باقر پرهام. تهران: مرکز.
راگین، چارلز. (1388). روش تطبیقی: فراسوی راهبردهای کمی و کیفی. ترجمه محمد فاضلی. تهران: انتشارات آگه
رايت، دنيس. (1385). ايرانيان در ميان انگليسي ها. ترجمه کريم امامي. تهران: فرزان روز
ساروخاني، باقر. (1370). دايره المعارف علوم اجتماعي. تهران: انتشارات كيهان.
طالبان، محمد رضا. (1389). جامعه شناسی سیاسی کلان (تحلیل بین کشوری از بی ثباتی سیاسی). تهران: انتشارات جامعه شناسان.
شورای فرهنگ عمومی (1390) .طرح بررسی و سنجش شاخص های فرهنگ عمومی کشور.
قاضي مرادي، حسن (1378). در پیرامون خودمداري ايرانيان. تهران: ارمغان.
كلمن‌، جيمز. (1377). بنيادهاي نظريه اجتماعي‌. ترجمه منوچهر صبوري كاشاني‌. تهران‌: نشر ني‌
گیدنز، آنتونی (1383) .چکیده آثار آنتونی گیدنز. ویراستار فیلیپ کسل. ترجمه حسن چاوشیان. تهران: ققنوس.
ليتل‌، دانيل. (1373). تبيين در علوم اجتماعي‌: درآمدي بر فلسفه علم‌الاجتماع. عبدالكريم سروش‌. تهران‌: صراط‌
مورگان، ژان ژاك. (1335). سفرنامه دمورگان. ترجمه جهانگير قائم مقامي. اصفهان: طوبي نصف جهان
موريه، جيمز. (1380). سرگذشت حاجي باباي اصفهاني. ترجمه ميرزا حبيب اصفهاني. ويرايش جعفر مدرس صادقي. تهران: مرکز
وامبري، آرمينوس. (1372). زندگي و سفرهاي وامبري: دنباله سياحت دروغي درويشان. ترجمه محمدحسن آريا. تهران: علمي و فرهنگي.

ِAlatas, Syed Hissein (1977)  .The  Myth of  The  Lazy Native; A study of the image of the Malays, Filipinos and Javanese from the 16th to the 20th century and its function in the ideology of colonial capitalism. London: Frank Cass.
Boudon, R. (1998) .”Limitations of rational choice theory”. The American Journal of Sociology ; 104, 3;  817-828.
Harsanyi, J. C. (1998) “Advances in Understanding Rational Behavior”. In: Elster, J. (ed.). Rational Choice . Oxford: Basil Blackwell.
Ragin, Charles (1987) .The Comparative Method. Los Angeles: University of California Press.
Stark, R. (1994) “Rational choice theories of religion” The Agora Online (Newsletter of Rationality and Society Section of the American Sociological Association and the Research Committee on Rational Choice of the International Sociological Association) 2(1): 1-4.
Udehn, L. (2001) .Methodological Individualism; Background, history and meaning. London: Routledge.
World Bank: http://data.worldbank.org/
World Values Survey: http://www.worldvaluessurvey.org/
World Development Indicators: http://data.worldbank.org/data-catalog/world-development-indicators

.[1]  این مقاله برگرفته از تحقیقی است با عنوان «تنبلی اجتماعی؛ علل، پیامدها و راهکارها» است که برای دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شده است.
[2]. دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران
[3]. کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی از دانشگاه شهید بهشتی
[4]. دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران

[5]. procrastination
[6]. social inertia
[7]. rational choice theory
[8]. Harsanyi
[9]. cognitive model
[10]. Quantitative Comparative Method
[11].Cross – National Analysis

[12]. معرف های فوق از بین مجموعه گسترده ای از معرف های جهانی – با توجه به سطح دسترسی و وجود داده برای کشورهای مورد بررسی و به خصوص برای ایران- انتخاب شده اند.
[13]. برای امکان مقایسه نمرات متغیرهای تحقیق و سهولت در گزارش این نمرات، همه شاخص‌ها در این مقاله با استفاده از فرمول زیر مقیاس یافته‌اند:
S: نمره متغیر در مقیاس جدید                          :X نمره متغیر در  مقیاس قبلی
:min کمترین نمره متغیر در مقیاس قبلی        : max بیشترین نمره متغیر در مقیاس قبلی

صورت کسر رابطه، تفاضل نمره متغیر و مقدار کمینه و مخرج کسر، تفاضل مقادیر بیشینه و کمینه متغیر می‌باشند. بر اساس این تغییر مقیاس، کمترین نمره‌ای که هر متغیر به خود اختصاص می‌دهد صفر و بیشترین مقدار 100 می‌باشد (چلبی و جنادله، 1386: 147).
[14]. کلیه شاخص ها دامنه ای از 0 (فقدان) تا 100 (حداکثر میزان) را دارند.
[15]. کشورهای آسیای شرقی و جنوبی: کره جنوبی، هند، چین، تایوان، تایلند، اندونزی، ویتنام، مالزی و هنک گنک
[16]. کشورهای عربی: اردن، مراکش، مصر و عراق
[17]. کشورهای افریقایی: افریقای جنوبی، غنا، بورکینافاسو، اتیوپی، مالی، روآندا و زامبیا
[18]. کشورهای امریکای لاتین و کارائیب: گواتمالا، اوروگوئه، پرو، شیلی، برزیل، آرژانتین، مکزیک، کلمبیا
[19]. کشورهای امریکای شمالی و اروپایی: نیوزیلند، نروژ، لهستان، سوئیس، اسلونی، بلغارستان، رومانی، ترکیه، اکراین، روسیه، قبرس، مولداوی، آندورا
[20]. کشورهای OECD: آلمان، فرانسه، انگلستان، هلند، سوئد، ایتالیا، کانادا، امریکا، استرالیا، اسپانیا، ژاپن، فنلاند و گرجستان
[21]. در این آزمون چنانچه sig   از 05/0 بزرگتر باشد، فرض برابری میانگین ها تأیید می شود و اختلاف معناداری بین میانگین ها وجود ندارد. اما چنانچه sig   از 05/0 کوچکتر باشد، فرض برابری میانگین ها رد می شود و  نشان دهنده آن است که اختلاف معناداری بین میانگین ها وجود دارد (بابایی، 1383).
[22] البته چنانچه در روش تحقیق نیز توضیح داده شد، این داده به دلیل استفاده از داده های موجود، یک داده تقریبی است و کاربرد اصلی آن در مقایسه ایران با سایر کشورها است و در استفاده از آن به عنوان «شاخص اندازه گیری میزان تنبلی در ایران» باید احتیاط کرد.
[23] «قانون طبيعي آسودن و جنبيدن در مورد ايرانيان صدق مي کند. اگر ايراني را به حال خود بگذاريد بيشتر به آسودن رغبت دارد، اما اگر اوضاع و احوال او را به جنبيدن برانگيزد ديگر قادر به انجام کار هاي خارق العاده است.» (پولاک، 1361: 118)  «در مورد ايراني رابطه خاصي بين استراحت و فعاليت وجود دارد. پس از آنكه به اقتضاي اوضاع و احوال، ساليان دراز خود را خانه نشين كرد و در آن مدت طولاني براي اينكه سو‌ء ظني ايجاد نشود به زحمت جرات يكبار بيرون آمدن از خانه بيرون آمدن را به خود داد و 14 ساعت در روز خوابيد و بقيه را در حرم سرا به سر آورد (اشاره به شاه طهماسب صفوی)، در اثر تغيير اوضاع ناگهان از تفريط و افراط مي گرايد؛ ديگر فقط پنج يا شش ساعت مي خوابد ، در كار آسودگي نمي شناسد و سخت ترين شرايط را متحمل مي شود.» (همان، 137)
[24] Self-help
[25] anomie

جوادی یگانه، محمدرضا و زینب فاطمی امین و مجید فولادیان (1389-1390) «بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان و برخی راه حل ها»، راهبرد فرهنگ (مركز مطالعات راهبردي شوراي عالي انقلاب فرهنگي). سال سوم شماره دوازدهم و سال چهارم شماره سیزدهم. زمستان 1389 و بهار 1390: 111-134. (علمی-پژوهشی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *