چالش های و ضرورت های مديريت جامع شهری

در نظام مديريت مردمي هدف اين است كه همه حضور داشته باشند. همه عناصري كه در مديريت شهري موثر هستند بايد بتوانند به سهم خود در اين امر مشاركت كنند.كلان شهرها پديده اي جهاني است. اين پديده زماني كه جامعه صنعتي مرحله گذر را طي مي كرد به نرمي و آهستگي با انفجار فضايي پيش رفته است.پديده كلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعيت، سوداگري تازه به دوران رسيده، همراه است.
ناپايداري اجتماعي و فرهنگي نشان در اعتياد – فساد – خيابان خوابي فرهنگ نوكسيه گي، مصرف گرايي، تخريب روابط اجتماعي و از ميان رفتن هويت دارد.افزايش اهميت گردشگري داخلي و خارجي، توسعه بي سابقه بازارهاي مالي، سرعت بيشتر در رشد سرمايه گذاري خارجي، رشد شتابان بازرگاني بين المللي، افزايش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخشهاي كشاورزي و صنعت،همه از دگرگوني ساختار جهان نشان دارند.مهمترين چالشهاي پايداري كلانشهر تهران، ايجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزايش جمعيت، تامين زيرساختها، خدمات رساني شهري، آلودگي محيط زيست و منابع طبيعي است.باتوجه به تخصصي شدن حوزه هاي مختلف مديريت و نياز جامعه به متخصصين مجهز به دانش علمي در حوزه هاي مربوطه، اولين همايش مديريت جامع شهري با همكاري معاونت توسعه مديريت شهري در تالار حركت تهران برگزار شد.
در اين همايش كه گروهي از اقتصاددانان، مديران مسايل شهري، معماران و جمعي از دست اندركاران شهرداري تهران حضور داشتند؛ مواردي چون پايداري شهر تهران، الزامات مديريتي آن، علل ناپايداري در شهر تهران، ناپايداري اجتماعي و فرهنگي تهران و جهاني شدن تهران و چالشها و ضرورتها موردبحث و بررسي قرار گرفت.آقاي دكتر احمد كاظميان عضو هيات علمي همايش پيرامون پايداري شهر تهران و الزامات مديريتي آن صحبت كرد. او تاكيد كرد كه مديريت شهري درصورتي مي تواند موفق باشد كه از پايين ترين سطح تا بالاترين سطح در آن مديريت كلان شهري، مديريت شهري – مناطق شهري – نواحي شهري و محلات شهري به عنوان لايه هاي سياستگذاري و تصميم گيري وجود داشته باشد. در شهر تهران سطوح اول و آخر مفقوده هستند واخيراً نظام سطح چهارم درحال شكل گرفتن است و اين نقص بزرگي در مديريت شهر تهران است. در دنيا نظام مديريت شهري به سمت تلفيق هرچه بيشتر حركت مي كند. در اين زمينه دو مدل ارائه شده است. دريك طيف حكومت شهري
مطرح شده است و در طيف ديگر مديريت مردمي شهرها. به عبارتي بحث مشاركت ازنظر كيفيت و كميت مطرح است. در نظام مديريت مردمي، هدف اين است كه همه حضور داشته باشند، همه عناصري كه در مديريت شهري موثر هستند بايد بتوانند به سهم خود در اين امر مشاركت كنند ازجمله عناصر دولتي، محلي، بخش خصوصي و… به اين منظور بايد شرايط زير مهيا باشد:
– مشروعيت مديريت شهري
– شفافيت
– پاسخگويي و محاسبه پذيري
– پوشش دهي به همه اقشار مشاغل و غيرمشاغل شهري.
سخنران تاكيد كرد كه درحال حاضر با نظام مطلوب مديريت شهري فاصله زيادي داريم. ولي به هرحال بايد به تدريج به سوي آن پيش رفت كه در اين راستا اقدامات و راهكارهاي زير بايد تحقق يابد:
1 – توزيع مجدد قدرت
2 – ضرورت توانمند سازي شوراها و شهرداري ها
3 – بسترسازي فرهنگي براي مديران و كاركنان و سپس براي شهروندان

علل ناپايداري شهر تهران
مهندس احمد سعيدنيا، استاد دانشگاه تهران در بخش ديگري از همايش علل ناپايداري در شهر تهران را موردبررسي قرار داد و در سخنان خود گفت، سخن از آرمان شهري است كه در آن توسعه پايدار و مديريت جامع اعمال مي شود. ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه چشم انداز آينده مان بايد در چارچوب توسعه پايدار پيش برود. درحالي كه مسايل موجود، پذيرفتني نيست. آنچه ضد برنامه توسعه و ضد توسعه پايدار عمل مي كند، چيزي جز اقتصاد سياسي نيست. درحال حاضر ما وارد عرصه اي شده ايم كه در آن سرمايه داري وابسته وجود دارد. چون در مرحله گذر از فلاحتي به صنعتي سير مي كنيم، تمام نيروها دست اندركارند تا تمام انتظامات قديم را برهم بزنند، تا شرايط نوين حاكم شود. بدين جهت در شرايط متلاطم به سر مي بريم. راهكار پيش روي ما خروج ازاين مرحله گذر است. ما در مرحله گذار چاره اي نداريم جز تحمل مشكلات و تنگناها و با راه حل يابي براي مسايل كوچك اين مراحل را بايد طي كنيم.
كلانشهرها پديده اي جهاني است اين پديده زماني كه جامعه صنعتي مرحله گذر را طي مي كرده به نرمي و آهستگي با انفجار فضايي پيش رفته است. اما اين پديده در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعيت و سوداگري تازه به دوران رسيده (اتلاف منابع) همراه است. پس چيزي جز به هم ريختگي و بي انتظامي ملاحظه نمي شود. سرگذشت تهران نشان مي دهد كه درعين حالي كه جمعيت به آن هجوم آورده، تمام عواملي كه پشتيبان توسعه هستند را از ميان بــرداشته اند. زمين – منابع طبيعي – آب – خاك – هوا و حتي ميراثها و ابنيه ها را مورد تجاوز قرار داده اند و به عبارتي تمام عوامل پشتيبان را خود جمعيت مصرف مي كند. اما واقعاً راه حل چيست؟ نظريه سازان اقتصاد سياسي معتقدند راه حلي جز اصلاح سيستم اجتماعي – حكومتي نيست. اين سيستم بيشتر بايد دموكراتيزه و مردمي شود يعني همان راهي را كه غرب طي كرد، طي كند.
آقاي دكتر پرويز پيران، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي به ابعاد ناپايداري اجتماعي – فرهنگي شهر تهران پرداخت. وي گفت ما در شرايط عادي نيستيم و صحبت از راهكار است. براي اينكه راهكار به نتيجه برسد بايد پيش شرط هايي تحقق پيدا كند. از انقلاب مشروطيت تا به حال با دو مساله حل نشده زير روبرو هستيم:
1 – مسايل سياسي را بايد حل كنيم و قواعد پايداري براي مسايل سياسي تدوين كنيم. اين موضوع سياسي نيست، بلكه فرايندي استراتژيك است. جامعه بايد از جامعه احساسي به سوي جامعه عقلاني حركت كند. در جامعه ما هميشه با فرد مبارزه شده است و خردستيزي يكي از ويژگيهاي تاريخ ما است.
2 – مساله رانت خواري كه از قديم مطرح بوده است و مانع از رشد متخصص مي شوداز بين برود. درنتيجه اين عمل، متخصصين از صحنه كنار مي روند و كساني در صحنه مي مانند كه از دانش علمي به دور هستند.
وي افزود، تا اين پيش شرط ها اتفاق نيافتد، صحبت از راههاي عملي به عملياتي شدن نمي رسد. وي جايگاه مقوله پايداري را به عنوان راهبرد در سطح كلان عنوان كرد، اما راه اجرايي آن را در سطح خرد برشمرد.
دكتر پيران نشانه هاي ناپايداري اجتماعي و فرهنگي را در مواردي چون اعتياد، فساد، خيابان خوابي، قطبي شدن شديد طبقاتي، فرهنگ نوكيسه گي (مصرف گرايي در شرايط فقدان)، تخريب روابط اجتماعي، تبعيض و نابرابري، از ميان رفتن هويت، يكسان سازي، فقدان محدوديت چشمگير فرهنگ سازي و بحران نسل سوم (جواني) برشمرد.
وي راه حل را در پديدآمدن حركتهاي اجتماعي از گروههاي هدف عنوان كرد و تاكيد كرد كه نسخه هاي قديمي و دولتي ديگر كارساز نيست. بايد سازمانهاي مشاركتي در واحد محله شكل بگيرد و عزم ملي با حركتهاي اجتماعي پيوند بخورد. منابع دولتي در خدمت و تسهيل كننده اين حركت ها باشد. بايد ايده، فكر و برنامه توسط خود مردم توليد شود و حكومت به صورت تسهيل كننده در كنار اين قضيه باشد.

جهاني شدن تهران؛ چالشها و ضرورتها
آقاي دكتر مظفر صرافي عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي نيز يكي ديگر از سخنرانان اين همايش بود كه به بررسي جهاني شدن تهران و ابعاد آن پرداخت. او گفت شهر براي پايداري خود به منطقه پشتيبان حياتش وابسته است و پايداري كلانشهر (كلان شهر) به منطقه بزرگتر و روابط گسترده تري وابسته است. در اين صورت توسعه كلان شهرها به روال كنوني در ميان مدت به ناپايداري ديگر مناطق و در درازمدت به ناپــايداري زميــن مي انجامد. اين آرمان شهر پايدار نه در طبيعت بكر، بلكه از دل شهرهاي موجود بايد شكوفا شود. از اين رو وقتي پديده ها را درون كلان شهر جستجو مي كنيد، جدا از اتفاقاتي نيست كه در جهان رخ مي دهد. افزايش اهميت گردشگري داخلي و خارجي، توسعه بي سابقه بازارهــاي مــالــي، سرعت بيشتر رشد سرمايــه گذاري خارجي نسبت به
بازرگاني بين الملل، رشد شتابان بازرگاني بين كشورها با سلطه خدمات تخصصي و افزايش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخشهاي كشاورزي و صنعت همه از دگرگوني ساختار جهان نشان دارند.
درحال حاضر كلان شهرهاي جهاني، مركز بسيار متمركز فرماندهي و اتصال به اقتصاد جهاني، مكان توليد و نوآوري ها در صنايع و خدمات پيشرو، مكان كليدي براي زمين، سرمايه و خدمات تخصصي بسيار بالا و بازار سهم محصولات و نوآوري هاي ارائه نشده هستند. در اين شرايط مهمترين چالشهاي پايداري كلانشهر تهران، ايجاد اشتغال و درآمد متناسب با افزايش جمعيت، تامين زيرساختها و خدمات رساني شهري، آلودگي زيست محيطي و منابع طبيعي و دو سطحي شدن شهر و گسست كالبدي است. وي مهمترين ضرورتهاي پايداري كلانشهر تهران را در اشاعه مديريت راهبردي با نگرش جهاني و ملي، ايجــاد مديريت واحد شهري و يكپارچه منطقه اي، برقراري نظام اداره نوين كلان شهري، حمايت از تواناسازي اجتماعات محلي، كسب موقعيت جهاني و گسترش توليد فراملي، پيشتازي توسعه ملي و پيوند با اقتصادهاي منطقه اي، مشاركت با دولت ملي در سياست گذاري هاي كلان شهري و كاهش فــاصله عيني و ذهني جهانيان با تهران برشمرد.

*تدبیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *