تعاريف مختلف نوآوری و برخی موانع آن …

گردآوری: مهدی یاراحمدی خراسانی
نوآوری مراقبت، کيفيت و خدمت به مشتريانمان را با هم ترکيب می کند

يک عامل که شرکت های نوآور را از ساير سازمان ها متمايز می کند آن است که اين شرکت ها دارای ديدگاه مشترکی از نوآوری می باشند. نگاهی به تعريف های مختلف نوآوری در شرکت های مختلف بيندازيد: رؤسا و مديران ارشد شرکت هايي که برای خلق يک فرهنگ نوآوری در سازمانشان در کشمکش می باشند می توانند از مطالب اين پژوهش بهره ببرند. آن ها درخواهند يافت که در اين کشمکش تنها نيستند.

تعاريف نوآوری از ديد چند سازمان

«نوآوری استفاده از توانايي های طبيعیِ خلق کردن راه های جديد و بهتر لذت بردن از زندگی و کارکردن با يکديگراست»
ــ مرکز يادگيری گروهی شرکت فورد(Ford Team Learning Center)

«نوآوری يک فرهنگ، يک نگرش است که مراقبت، کيفيت و خدمت به مشتريانمان را با هم ترکيب می کند.» سامانة بهداشت واشو (Washoe Health System)

«نوآوری به معنی خارج شدن از درون جعبه (چارچوب) به منظور خلق کردن راه حل ها و پياده سازی آن هاست. نوآوری خلق فرصت هايي و حيط هايی برای تغيير و يادگيری است.» ـ مؤسسة (موزة) اسميتسونين: دفتر امور مالی و اداری(Smithsonian Institution – Office of Finance and Administration)

«نوآوری دگرگون سازی افکار به سوی ايده ها وکاربرد اين ايده ها برای تحقق هدف ها و بنابراين بهبود کسب و کار جاری يا خلق کردن کسب و کاری جديد است.» بخش پژوهش و توسعة شرکت رينولدز (Reynolds Research and Development)

«نوآوری عاملی است که محيطی برای فرايند ارتباط سازی خلق می کند که موجب به وجود آوردن محصول، خدمتِ، . . . جديدی می گردد که ارزش ايجاد کند. يک نوآوری اجتماعی است ـ آفرينش محيطی است که در آن نوآوریِ دست اول (first level) شکوفا می شود.» ـ بخش آيديا ورسِ شرکت لوسنت تکنالوجيز (Idea Verse، Lucent Technologies)

«ايده های جديدی که رضايت مشتری، بهره وری و گنجايش فکری سازمان ما را بهبود بخشند، نوآوری اند.» ـ مارشال ايندستريز (Marshall Industries)

«پياده سازی ايده های خلاق برای ايجاد فرايندها و محصولات جديد نوآوری است. اين شامل راه های بهتر انجام دادن کارهايمان و ابزارهای جديدی می شود که بهره وريمان را افزايش دهد » ـ بخش پژوهش و توسعة شرکت کلوراکس (The Clorox Company، Research & Development)

«نوآوری تجسم چيزی است که وجود ندارد و به وجود آوردن آن. انجام کاری که نيازهای مردم را تأمين می کند. کاری که قبلاً هرگز انجام نشده است ـ که انسان را وادار می کند بگويد عجب!
در کُنه آن، ما براين باوريم که نوآوری غيرقابل تشريح است. روحيه ای است که پيوسته بر ضد رضايت از آن چه وجود دارد، پديدار شده به پيش می رود. ـ فدرال کواليتی کانسالتنسی گروپ (Federal Quality Consulting Group
«پرورش و پياده سازی رؤياهايمان ـ با برنامه ها، محصولات و خدماتي که دارای ارزش هايي مرتبط با چشم انداز و نياز های بازارهای ما هستند». ـ وای- ام- سی- ایِ شيکاگو و حومه (YMCA of Metropolitan Chicago
«غالب سازمان ها ديد روشنی از نوآوری ندارند و هر يک از سه واژه ـ ايده ها، خلاقيت و نوآوری ـ را برای تشريح آن به کار می برند.

در اينجا، راه جالبی برای تعريف و قايل شدن تمايز بين هر سه واژه وجود دارد: يک ايده نسخه ای است برای عمل. برحسب تعريف، يک ايده بايد افراد، مکان ها و شرايط را تغيير دهد. خلاقيت دربارة راه های نگرش به مسايل است. بنابراين، يک ايدة خلاق راه جديدی است برای برخورد و تعامل با مردم، مکان ها و شرايط. نوآوری عبارت از پياده سازی ايدة خلاق و بهره مند شدن از آن است. پياده سازی کليد نوآوری است.

مانع های نوعی نوآوری کدام اند؟

شرکت کنندگان در مراسم اعطای جايزة جورج لند (George Land) گفته اند: مانع های ما ضعف احساس احترام به خود، نبود رهبری، نبود تشويق و بازخورد منفی است.
ما با يک برنامة انتقالی برای حذف اين مانع ها و رسيدن به هدف هايمان آغاز کرديم. اين کار را از راه آموزش دربارة راه های جديد عملکرد در خانواده و گروه های کاری انجام داديم.» ـ مرکز يادگيری شرکت فورد (Ford Team Learning Center)
«مشکلِ بزرگی سازمان. ما برای مقابله با اين مشکل سه کار انجام داديم. اول، فرهنگی ايجاد کرديم که نسبت به نوآوری از راه آگاه کردن کارکنان از ارزشی که برای آن قايل می شويم، پذيرا باشد.
برنامه های متعددی برای تسهيل پياده سازی ايده های جديد آغاز نموديم.
به تأييد و تشويق فوری ايده های جديد معتقد شديم.»

سيستم بهداشت واشو (Washoe Health System)

«ترس _ ترس از شکست، موفقيت، تصميم سازی، طرز فکر های بوروکراتيک، اشتباه کردن، امنيت شغلی، تغيير.
برای غلبه بر مانع هايمان، بر آموزش، سرمايه گذاری در نيروی انسانی، تشويق و پروژه های نمونه سازی تمرکز داديم. همچنين هنگامی که کار جديدی انجام می داديم، متعاقب آن نشست هايی برای بحث دربارة آن برگزار می کرديم.» ـ اسميتسونين اينستيتيوشن (دفتر امور مالی و اداری) (Smithsonian Institution (Office of Finance and Administration)

«مانع اصلی ما: انگيزة سيری ناپذير برای رسيدن به نتايج، منجر به اين باور گرديده است که خلاقيت و نوآوری بی فايده است مگر آن که بتوان آن را فوراً احضارکرد!

مانع ديگر ما سهيم نشدن در دانش ابزار ها و فرايندهای خلاقيت بود که برای نوآوری لازم است.»

غلبه بر مانع ها

1- تفکر از درون يک جعبه

2- ايده يابی سفارشی

3- تنوع ايده ها

4- سهيم در دانش و ابزارها و فرايند های خلاقيت

بخش آيديا ورسِ شرکت لوسنت تکنالوجيز (Idea Verse، Lucent Technologies)

«ما با دو نوع مانع رو به رو شديم: مانع های کسب و کاری و مانع های فرهنگی. مانع های کسب و کاری، سياست ها و روش های بوروکراتيک غير ضروری اند. مانع های فرهنگی پرورش و محافظت از “سيلوهای” قدرت بودند.

• عدم تمايل به سهيم کردن ديگران در مسئوليت و پاداش.

• عدم پذيرشِ توانمند کردن تمام افراد.

• عدم اعتماد به مزايای نوآوری، کار گروهی و تفاوت ها.

چگونه کوشيديم بر موانع غلبه کنيم:

• کار را انجام دهيد.

• کارکنان به عنوان مالکان شرکت

• گروه های کاری

• تنوع، نوآوری و کار گروهی

•نشست های حل مسايل با کمک و حضور تسهيل کنندگان. ـ مرکز پژوهش و توسعة آر- جی- رينولدز (R.J. Reynolds
Research & Development)

«1- برنامة اعطای پاداش ها بر اساس مديريت بر پاية هدف
2- سيستم اطلاعات مديريت موروثی که دسترسی به اطلاعات و تبادل آن بين گروه های مشتريان، تأمين کنندگان و
سازمان را محدود می کرد.
3- مديريت بر پاية هدف را حذف کرديم و در نتيجه اعطای پاداش را با هدف های شرکت، و نه افراد، هماهنگ نموديم.
4- تمام نيازهای اطلاعاتی را مورد تجديد نظر قرار داده آن ها را تجديد ساختار کرديم. ـ مارشال ايندستريز (Marshall Industries
«ترس و قضاوت: ترس از اشتباه کردن و به دليل اشتباه مورد قضاوت واقع شدن.

راه حل:

آموزش ديدن در تسهيل گری ماهرا نه و قوانين پايه ای درست.

• بهترين عملکردها ـ ايده های جديد.
• ابزار ها و تکنيک ها (tools & techniques) ـ تفکر خلاق
• تکنيک های تجسم (visionizing)
• گروه های خود مدير
• آزادی گروه ها
• داستان گويي، شوخ طبعی و خنده
• گروه های مشاوره کيفيت

«بزرگ ترين مانع ها در YMCA به قرار زير بودند: ارتباط بين گروه های نسبتاً مستقل، نبود منابع، نبود کارکنان کافی و زمان لازم، و فرهنگی که انجام کارها فقط از راه هايي که در وای- ام- سی- ای (YMCA) مرسوم بود.
مانع نوآوری گرايش به تمرکز بر گذشته بود. درحال حاضر، بکوشيد در محدوده ای که برطبق سنت تعيين شده و قبلاً در شرکت موفق بوده است، عمل کنيد.

راه حل:

“يک بودجة اوليه” برای ترويج و حمايت از برنامة نوآوری.» ـ وای- ام- سی- ایِ شيکاگو و حومه (MCA of Metropolitan Chicago

Reference

1- آمادگي (preparation): در اين مرحله ايده به وجود نمي آيد ، ممكن است دانشمندي سال ها روي مسأله اي كار كنند ولي منجر به ايده اي نشود؛ تمركز روي يك مسئله

2- نهفتگي، خواب روي مسئله (INCUBTION ): زمان تفكر و واكنش؛ فرد خلاق ممكن است به ماهيگيري برود، چرت بزند يا روزها دنبال ابداع نباشد؛ اين دوره الزاما منجر به خلاقيت نمي شود

3- مرحله اصرار و پافشاري ( PERSISTENCE ) : پشتكار نشان دادن بر روي ايده

4- مرحله بينش و بصيرت ( INSIGHT ): ايده های خلاق به طور ناگهاني و غير منتظره ايجاد مي شوند

5- رسيدگي و تحقيق ( VERIFICATION ): تطبيق ايده با روشهاي آزمايشگاهي و كتابخانه اي؛ در اينجا بايد ايده مورد نقد و بررسي قرار گيرد.

 

Innovation

What is innovation?

Innovation is a process which leads to improved engineering, technology, methods, state of mind and organization. If you look at it that way, we are constantly involved with innovation as human beings. We have no choice other than to carry on learning and improving ourselves. Innovation means venturing away from familiar ground into uncharted territory. With the aim of somehow discovering something better in the uncharted territory than on the familiar ground.

Why is innovation essential?

Today our memory is primarily driven by the laws of the free market. So a supplier needs to churn out innovations constantly, otherwise the competition will leave him standing.

If a company comes up with little or no innovation, there are no short-term consequences, there may even be a positive effect on profits. Developing innovation always entails provision of resources as well, and making a long-term investment in the company’s future.

How does innovation happen?

Because innovation is so important, innovation must be one of the core processes of every company. In reality this is not always the case.

Management, development/production and marketing/sales must all contribute towards the innovation process and experience it together. If this is the case, all those involved will get together to pool their requirements. Each party must understand the concerns of the others, while at the same time promote their own. Only with the courage to deal with this chaos will the ultimate result be a success, creating something innovative.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *