جايگاه تعاون در اسلام

نویسندگان: عليرضا برمزيار – حسين عربی
چكيده: در دين مبين اسلام حاكميت توحيدي در تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي انسان، والاترين هدف به شمار مي رود كه تحقق آن در زندگي اجتماعي به اين است كه انسان همه را بنده خدا و خود را نيز عضوي از پيكره عظيم آنان دانسته و در صورت تعارض يا تزاحم منافع اجتماعي با منافع او، مصالح اجتماعي را بر منافع شخصي و گروهي ترجيح دهد كه اين اقتضاي عقل سليم است، چرا كه پروردگار متعال اختلاف و چند دستگي را نشانه بي خردي معرفي فرمود.
«دل هايشان پراكنده است زيرا ايشان قومي نا بخردند»
موضوع تعاون و همكاري به عنوان ضرورتي اساسي بر اي بهبود امور، كاهش مسائل و مشكلات و ضامن بقاي انسانها مورد توجه اديان الهي بوده و به اشكال مختلف محل تأكيد و توصيه قرار گرفته است خداوند متعال در قرآن كريم سوره و آيه بسياري موضوع تعاون و همكاري مردم و امت را مطرح كرده و بندگان خود را به همكاري و كارهاي نيك و پاك و خير و عدم همكاري در كارهاي مشركانه و گناه آلود دعوت فرموده است بنابراين تعاون با اديان الهي به ويژه دين اسلام رابطه عميقي دارد و اميد است در آينده اي نه چندان دور بخش تعاون در نظام مقدس جمهوري اسلامي با بهره مندي از احكام و مسائل ديني در ابعاد اقتصادي و اجتماعي از جايگاه والايي برخوردار گردد.
اين تحقيق، مروري است در مدارك، اسناد و مطالبات صورت گرفته در خصوص جايگاه تعاون در اسلام به شيوه مطالعه اسنادي (documention study ) انجام شده است. براي اين منظور پس از شناسايي منابع مستند، اقدام به بررسي منابع شد و خلاصه نويسي صورت گرفته و از طريق تحليل محتواي (conbent analysis) مطالب تجزيه و تحليل و نتايج استخراج شده است.

واژگان كليدي: اتحاد و يكپارچگي- تعاون و مشاركت- عدالت اجتماعي- عدالت اقتصادي

مقدمه
ازآنجا كه دين اسلام يك نظام آموزشي خاص مي باشدبنابراين تاكيد فراوان بر تعاون وهمكاري شده و امر اقتصادي واجتماعي تعاون به عنوان يك اصل اساسي پذيرفته شده است وحاكميت نظام اقتصادي اسلام در يك جامعه اسلامي متجلي مي شود واصل يكپارچگي وروح تعاون وايثار از خصوصيات اين نظام مي باشد وجامعه اسلامي جلوه گاه بالاترين ارزشهاي انساني واخلاقي وكانون محبت و نيكي ، برادري ، دوستي ، برابري ، گذشت ، بخشش وتعاون است. وهمچنين صحنه برپاداري نماز ، اعطاي زكات ، تخصيص خمس ، پرداخت قرض الحسنه وانفاق وانجام كارهاي عام المنفعه مي باشد ودر اين جامعه اصول برادري ، برابري ، تعاون ، نيكو كاري وپرهيز كاري مكررا تاييد شده است ومومنان ، برادران ودوستان يكديگر ند وتعاون ونيكوكاري وظيفه آنهاست
ودر اسلام مسئوليت هاي فردي واجتماعي به طور غير قابل تفكيكي به هم پيوسته كه خدمت به ديگران وفعاليت در جهت رفاه مسلمانان اميدواركننده ترين راه براي افزايش فايده فردي وجلب رضاي خداوند است. تعليمات اسلامي ، ارزش تعاون وكارهاي جمعي را تاييد مي كند. تعاون در كارهاي نيك يك فرمان الهي است وپيغمبر ، تعاون را در بين مسلمانان به عنوان بنياد جامعه اسلامي ورمز كار آن در همه امور عبادي وسياسي ، اقتصادي واجتماعي مورد تاكيد قرارمي دهد ودر دين اسلام خداوند به حضرت رسول فرمان مي دهد كه در كارها با مردم مشورت كند ومومنان را مي فرمايد كه كارشان را با مشورت به همراه يكديگر باشد ودر نيكو كاري وپرهيزكاري با يكديگر تعاون نمايند پس بهره گيري از شيوه تعاون به عنوان بخشي از نظام اقتصادي اسلام ، نه تنها به هيچ گونه مغايرتي با اصول ومباني وقوانين ومقررات اسلامي ندارد بلكه مي تواند به عنوان يك شيوه اجرايي مطلوب ، تحقق بخش اهداف وارزشهاي والاي اسلامي باشد.
اين تحقيق، مروري است در مدارك، اسناد و مطالبات صورت گرفته در خصوص جايگاه تعاون در اسلام به شيوه مطالعه اسنادي (documention study ) انجام شده است. براي اين منظور پس از شناسايي منابع مستند، اقدام به بررسي منابع شد و خلاصه نويسي صورت گرفته و از طريق تحليل محتواي (conbent analysis) مطالب تجزيه و تحليل و نتايج استخراج شده است.
پرسش ها:
اين تحقيق به منظور پاسخ به پرسش هاي زير انجام شده است:
1- جايگاه تعاون در اسلام از چه ميزان اهميتي برخوردار مي باشد
2- بخش تعاون چه قدر مورد توجه و حمايت مسئولين نظام مي باشد
3- تا چه اندازه با معرفي و قابليت و ظرفيت هاي بخش تعاون به اهداف كمي و كيفي دست خواهد يافت.
نظام اقتصادي تعاون
اقتصاد اسلامي مبتني بر نظام مشاركت است وفعاليت هاي اقتصادي در قالب هاي شركت ، مضاربه ، مزارعه ، جعاله ، مساقات وغيره داراي خصوصيتي راستين هستند وآن اينكه در همه آنها مشاركت صاحب ويا صاحبان سرمايه با عامل ويا عوامل اقتصادي برقرار مي باشد ودر اين سيستم ، توليد و توزيع عادلانه ومصرف برپايه اعتدال استوار است .نظام اقتصادي بر اساس كتاب خدا ومتون فقهي ا ئمه طاهرين ، دستورالعمل ها ي لازم را درخصوص روابط اقتصادي ارائه مي دهد كه بر محور عدالت اجتماعي است وقرانين اين نظام براساس جهان بيني الهي استوار است كه اين مهم منجر به افزايش توليد وتوزيع عادلانه وزندگي مرفه به همراه آزادي براي همگان به ارمغان مي آورد وبشر را آماده حركت به سوي كمال ونزديك شدن به خدا مي سازد.نظام اقتصادي اسلام علاوه براحاديث وروايات بي شمار در سراسر كشور قرآن كريم در بيش از 1200 آيه يا حدود يك پنجم اين كتاب مقدس بيان شده است وهمواره نمايانگر عدالت از ديدگاه اسلام وتعيين كننده ارزشها والگو هاي براي تنظيم عادلانه زندگي اقتصادي است.

تعاون وعدالت
پيامبر اسلام از آن جهت كه خواستار محقق ساختن عدالت اجتماعي اسلامي بود كارسياسي خود را با برقراري برادري وپياده كردن اصل تعاون ميان مهاجرين وانصار آغاز نمود وهمچنين از آنجا كه يكي از مصاديق عدالت اجتماعي عدالت اقتصادي است لذا از آن به عنوان جزيي از عدالت اجتماعي ياد نموده است ونه تنها لازمه لاينفك آن به حساب آمده بلكه بدون عدالت اقتصادي هرگز عدالت اجتماعي تحقق نمي يابد. عدالت اقتصادي يك اصل كلي در نظام اقتصادي اسلامي بوده وعبارت از تساوي امكانات يعني عدالت در توزيع ثروت تقسيم عادلانه مواد اوليه طبيعي براي افراد جامعه ، برابري كاري كه فرد در جامعه انجام مي دهد با حقي در جامعه مي پردازد ، برابري حق قانوني(مزد) با حق واقعي (سهم ) هر فرد اسلام با تنازع بقا به مفهوم كوشش در عقب زدن همنوعان ، تخريب وتجاوز به حقوق غير به منظور باقي ماندن ، مخالف است ولي كوشش ومسابقه براي بقا وپيشرفت نوع بشر در شكل رقابتي سالم كه طرفدار حقوق ووظايف اجتماعي بوده وكيفر برابر براي همه در نظر بگيرد مخالفتي ندارد ( اين ديدگاه خاص اسلام از” قائده لا ضرر” ناشي مي شود ، چه اين كه بر اساس اين قانون تمامي فعاليتهاي اقتصادي كه موجب تخريب ، تجاوز ونابودي حقوق ديگران شود ممنوع مي باشد وبالعكس فعاليتهايي كه موجب رشد ،توسعه وامكان بهره برداري همه از حقوق مساوي باشد مجاز شناخته شده است بنابراين عدالت اقتصادي زماني بسط وگسترش مي يابد كه بتوان زمينه ” تعاون ” ومشاركت مردمي را درخصوص فعاليت هاي گوناگون اجتماعي واقتصادي وغيره را فراهم آورده ودر اين راستا همه آنان نسبت به برنامه ها وامور مربوطه به نوعي خود را سهيم ومسئول دانسته ودور از هرگونه انحرافي از حق وعدالت اقدام نمايند پس بنابراين بدون تعاون وهمكاري وتكامل عمومي نه تنها هرگز نمي توان به “عدالت اجتماعي ” و ” عدالت اقتصادي ” دست يافت ، بلكه همواره با ثروت اندوزي وعدم گسترش اقتصادي سرمايه ها ،فقر وفواصل طبقاتي افزايش يافته وقتل وغارت واضرار به غير عرصه زندگاني رابر همگان تنگ وناخشنود نموده وبه كلي مي توان اذعان داشت ك پس از آن هر گونه امنيت وآسايش عمومي از اجتماع مردمي براي هميشه سلب خواهد شد (مظفري،1377).

دولت نهم و گفتمان عدالت خواهي:
مقوله عدالت، آرمان بشري است و سابقه اي به قدمت عمر آدمي دارد از سپيده دم آفرينش، بشر آن را به عنوان يك گرايش باطني شناخته و به آن روي آورده است فطرت و هيچ چيز به اندازه پايمال شدن حق ضعيف و مظلوم براي فطرت بشر زجر آور و نفرت انگيز نيست و هيچ چيز به اندازه بي عدالتي كينه توزي و دشمني را در قلب پديد نمي آورد. علت بسياري از انقلاب ها فقدان عدالت اجتماعي در جامعه بوده است از همين رو تمام مصلحان بشري و انسان هاي آزاده تاريخ با انديشة عدالت خواهي و حركت هاي اصلاحي را آغاز نموده اند يكي از اهداف اصلي انقلاب و تحركات اجتماعي رفع تبعيض و برقراري عدالت اجتماعي است اگر فراتر از درگيريهاي سياسي و جناحي به نيازهاي اجتماعي انسان امروز بنگريم هرگز نمي توانيم لزوم تحقق عدالت،برابري و رفع مصاديق تبعيض هاي اجتماعي اقتصادي، فرهنگي و … را انكار كنيم. اصولاً ميتوان گفت اضلاع مثاث شوم (فقر، فساد، و تبعيض ) از فقدان عدالت اجتماعي ناشي مي شود و اگر در مضموم جامع عدالت غور كنيم. اذعان خواهيم داشت كه به دليل نبود يك استراتژي روشن و كار آمد در قبال مبارزه با مصاديق تبعيض (به عنوان نقطه مقابل عدالت)، فاصله هاي معيشتي انسان ها افزايش پيدا ميكند و پديده اي نا بهنجاري چون فقر، فساد، بي قانوني و … در جامعه گسترش مي يابد از اصيل ترين آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي « استقرار عدالت فراگير و همه جانبه» در جامعه بوده و اين دغدغه از سوي رهبران انقلاب بارها مورد تأكيد قرار گرفته است مقام معظم رهبري نيز در طول سال هاي سكانداري نظام اسلامي مقوله عدالت گستري و رفع مفاسد و تبعيض و زدودن تمام جنبه هاي بي عدالتي را مورد تأكيد قرار داده اند. طي سال هاي اخير كه ايشان استراتژي و راهبردهاي كلاني چون نهضت خدمات رساني به مردم، جنبش نرم افزاري و توليد علم و انديشه پاسخگو ي حاكميت به مردم و … را مطرح ساخته اند (گفتمان عدالتخواهي) نيز از جايگاه خطيري برخوردار بوده است. معظم له در بهمن ماه سال 1381 در يكي از بياناتشان با اشاره به ضرورت فرهنگ سازي براي عدالت طلبي، خواهان افزايش انگيزه هاي عدالت خواهي در بين مردم شدند. اين گفتمان مورد تأكيد رهبري با در نظر گرفتن مباني فكر اسلامي و تجربه عملي ربع قرن انقلاب اسلامي يكتا طريق كار آمد سازي حكومت و منطقي ترين پاسخ به دغدغه كارآمدي و كارايي نظام و نيز برآورده شدن مطالبات و خواسته هاي شهروندان مي باشد. وقتي از چند سال پيش مقام معظم رهبري بر اين مسأله تأكيد كردند كمتر كسي توان آن را داشت كه به هدف ايشان پي ببرد و شايد اكثر ذهن مجذوب و سرگردان در شعارهاي دوران اصلاحات بود تنها اذهان تحليل گر و بصير توان آنها داشت كه بفهمد مقام معظم رهبري در حال افشاندن بذرهايي است كه در سال هاي آتي بايد به ثمر نشسته و استراتژي هاي كلان جامعه بر مبناي آنها استوار گردند. در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري از ميان شعارهاي گوناگون شعاري موفق شد كه چنگ در دامن اين بذرها افكند و با تشعشع انوار آن قلبها را تسخير كرد البته اين اول راه است و بايد ديد چرا مقام معظم رهبري به اين قضيه تأكيد داشته اند وظايف دولت نهم در قبال آن چيست? بي ترديد ايجاد زمينه هاي عدالت در هر جامعه اي دوام و بقاي آن را تضمين خواهد كرد و آنچه كه حكومت ديني را از غير ديني متمايز مي كند در همين مسأله نهفته است كه حاكميت ديني در تلاش است تا زمينه اي را فراهم كند كه جامعه با بهره گيري از آن به سوي رشد و كمال حقيقي انسان طي طريق كند كه عدالت در اين بين جايگاهي ويژه دارد. با عدالت است كه مي توان فقر و تبعيض را از بين برد و در معيشت مردم وسعت ايجاد كرد به همين سبب قرآن امر پروردگار را به عدالت بازگو ميكند « ان ا… يأمر بالعدل و الاحسان» و در برابر تجاوز ديگران مجازات عادلانه را گوشزد ميكند « فمن اعتداي عليكم ما اعتدي عليكم» در قضاوت به قضاوت عادلانه فرمان مي دهد « و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل» و در روابط خانوادگي محور گزينش همسر يا همسران را عدالت مي داند « فان خفتم ان …….. امام علي (ع) آنرا حيات و زندگي معرفي كرده است « العدل حياة » و امام صادق (ع) آن را شيرين تر از عسل مي داند « العدل احلي من العسل» و اين شيريني يا زندگي چيري نيست جز ستاندن حق مظلوم، به طوري كه در انديشه امام (ره) ولايت، كليد مقابله با ظلم و ستم و بي عدالتي بوده و حكومت اسلامي مبتني و متكي بر عدالت مي باشد به نظر حضرت امام (ره) كارگزاران و مسئولان جامعه موظفند اين اصولي را كه مبناي حاكميت مي باشند پيگيري نمايند. اصل حمايت از مستضعفان، محرومان، فقرا، و مردم تحت ستم، اصل مقابله با مرفهان بي درد و زراندوزان، اصل نفي شكاف طبقاتي و اصل دخالت دولت و اقتصاد آزاد و با نگاه به اين اصول مقام معظم رهبري مي فرمايند عدالت اجتماعي بدين معني است كه فاصله ژرف ميان طبقات و برخورداري هاي نابحق و محروميت از بين برود و مستضعفان و پا برهنگان كه همواره مطمئن ترين و وفادارترين مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده كنند به سمت رفع محروميت حركت جدي و صادقانه انجام ميگيرد با قوانين لازم و تأمين امنيت فضايي در كشور بساط تجاوز و تعدي به حقوق محرومان و دست اندازي به حيطه مشروع زندگي مردم جمع مي شود و همه احساس مي كنند كه در برابر ظلم و تعدي مي توانند به ملجاً مطمئن پناه ببرند با توجه به اين رهنمود ها گفتمان عدالت خواهي ناظر بر اين مسأله است كه عدالت يك طرفه نبوده و توده مردم روي ديگر اين سكه اند به طوري كه خود بايد عدالت خواه بوده و از دست اندر كاران حاكميت و كارگزاران امر، عدالت همه جانبه را مطالبه كند اين مطالبه و تقاضا بايد به نحوي فراگير در لايه هاي مختلف افكار عمومي نهادينه شود كه اين مهم از آمال مقام معظم رهبري بوده و دولت نهم موظف به ترويج آن مي باشد ( نشريه آموزش مالك، شماره ششم 1385)
گزيده از روايات در خصوص تعاون مشروع:
– انسان، بايستي مستمندان را در زندگي شان شريك سازند
– تعاون نسبت به فقيران، داراي تقييد به اسلام نيست
– تعاون نسبت به رفع فقر از اهم واجبات است
– تعاون و نيكوكاري نسبت به ديگران نفي فقر مي نمايد
– تعاون در امور كشاورزي از مهمات و ضروريات به شمار مي آيد
– تعاون مردمي زماني همگاني ميگردد كه اطمينان لازم را نسبت به رفع نيازمندي از سوي يكديگر دارا باشند
– احسان و تعاون سودمندترين سرمايه زندگاني به شمار مي آيند
– نيكوكاري و تعاون سبب امنيت و رونق اقتصادي مي باشد
– بهترين مسلمان فردي است كه معاونت و مساعدت مشروع و لازم را در خصوص ديگران اعمال مي نمايد
– بدون تعاون و نيكوكاري ايمان انسان به مرحله كمال نمي رسد.
گزيده اي از روايات تعاون در خصوص تعاون نا مشروع (مظفري،1377):
– « تعاون نامشروع » در خصوص همكاري و اجتماع افراد نسبت به انجام امور غير شرعي بكار مي رود
– تعاون و اعانت نسبت به ستمكاران، انسان را از ولايت الهي خارج مي سازد
– افراد اقتصادي از بزرگترين جرايم انساني به شمار مي آيد
– گروهي كه نسبت به اسراف و تحمل فخر مي ورزند دچار حقارت و بيكاري مي شوند
– افرادي كه دارايي و اموال را در جهت غير طاعت الهي ارائه مي دهند اسراف كار مي باشند
– تعاون در اهانت به ديگران سبب خواري مي گردد.
– جرايم اجتماعي و همكاري در ارتكاب معاصي رزق و روزي را نابود مي گرداند
– تمامي تعاون گران در جهت ربا حتي شاهدين آنها مورد لعن الهي قرار مي گيرد
– تمامي انبياء و تمامي كتب آسماني جملگي انفاق بر تحريم ربا دارند
– گروهي كه كسب وام پيشه مي كنند و در جهت غير حق «انفاق» مي نمايند، بخيل مي باشند
گزيده اي از روايات در خصوص اقتصاد تعاون:
– همكاري در خصوص اقتصاد تعاون تضمين اقتصادي را به دنبال دارد
– همراهي در امور اقتصادي از فقاهت به حساب مي آيد
– كاهش ميزان مصرف جسم و انديشه را اصلاح مي نمايد
– هر فردي كه در خصوص مصرف ميانه روي نمايد از اسراف به دور است
– اقتصاد، قناعت و كاهش زمينه ساز اصلاح امور است
– انفاق بر ديگران موجب مي شود كه امنيت اقتصادي و ثبات برقرار شود
– افرادي كه در زندگاني رعايت اقتصادي نمي نمايند دعايشان مستجاب نمي گردد
– تعاون اقتصادي در دنيا، بايستي به جهت اهداف و مقاصد اخروي باشد
– هرگونه تعاوني اقتصادي به جهت تأمين آخرت ارزشمند است
– فرد و گروهي كه غذاي عابدي را تأمين مي نمايند عبادتشان از آن عابد بيشتر است
فرازهايي از بيانات امام خميني(ره) در ارتباط با تعاون:
وصيت من به همه آن است كه با ياد خداي متعال به سوي خودشناسي و خودكفايي و اشتغال با همه ابعادش به پيش برويد و بي ترديد دست خدا با شماست اگر شما در خدمت او باشيد و براي ترقي و تعالي كشور اسلامي به روح تعاون ادامه دهيد و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است كشور عزيز از آسيب دهي ان شاء ا… تعالي مصون است و به حمدا… تعالي حوزه هاي علميه و دانشگاهها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين نغمه الهي غيبي برخوردارند و اين مراكز دربست در اختيار آنان است و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه است (مظفري،1377).
فرازهايي از بيانات مقام معظم رهبري در ارتباط با تعاون:
من وقتي در وضع كشور خودمان نگاه مي كنم مي بينم يكي از چيزهايي كه مي تواند جلوي اين بي عدالتي را به شكل منطقي و اصولي سد كند همين كار تعاوني است به همين خاطر است كه من به تعاون اعتقاد دارم نه از باب اين كه دنيا تعاون را پذيرفته يا فرضاً فلان كشور ها تعاون مي كنند. نه آنها براي خودشان مي كنند ما هم براي خودمان مي كنيم ما كشور خودمان، مردم، تاريخ و فرهنگ و معارف خودمان را در داريم، آنها هم براي خودشان دارند. ممكن است آنها كاري بكنند كه ما آن را رد كنيم پس از اين باب نيست.
از اين باب است كه من مي بينم در اين وضعي كه متأسفانه گرفتارش هستيم تعاون در كشور ما مي تواند سرانگشت گره گشايي باشد

فطرت توحيدي بنيان اتحاد جهاني:
خداوند متعال سرمايه سعادت همه جانبه و خيزشگاه اتحاد و يكپارچگي گسترده با همه جوامع بشري را به عنوان اصلي ثابت همسان، همگاني و هميشگي در نماد انسان گذارده است به طوري كه هيچ فرد در هيچ زمان و مكان و سني فاقد آن نمي باشد اين سرمايه تكويني تكامل انسان از يك سو، سرچشمه اتحاد و يكپارچگي انسان از سوي ديگر همان زبان فطرت توحيدي است كه نه از خصوصيت اقليمي نشأت گرفته تا به تغيير آن دگرگون گردد و نه در زمان مخصوص محصور است تا با گذشت آن سپري شود و نه در معرض حوادث ديگر واقع مي شودتا با تحول رخداد ها فرسوده گردد و بدون نياز به هرگونه اعتبار و قرارداد و تصويب مجالس و پارلمان ها زيور و زينت انسان بوده و نماد و سرشت آدمي انسان را ناخودآگاه به هم پيوند زده و بين ايشان زمينه الفت و اتحاد را برقرار نموده است كه خداوند متعال مي فرمايد
« فاقم وجهك للدين حنيفاً فطره الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم ولكن اكثر الناس لا يعلمون» دين حنيف را وجهه همت خويش قرار ده كه همان فطرت الهي در انسان ها است كه خداوند متعال انسان ها را بر آن سرشت آفريده است و دگرگوني در آفرينش خدا راه ندارد آن همان دين ثابت و استوار است و ليكن اكثر مردم نمي دانند با توجه به اينكه فطرت الهي در سرشت انسان محور وحدت و اتحاد مي باشد خداوند متعال همه انسانها را امت واحده ناميد و فرمود كان الناس امه واحده (زنجاني، 1385 و تعاون از نگاه رهبر، 1385)
وحدت از منظر قرآن كريم:
در كلان نگري ديني آنچه از آيات شريف قرآن كريم و روايات واصله ويژه پيامبر اعظم (ص) و اهل بيت عصمت و طهارت (ع) به وضوح براي ما روشن مي شود اين است كه اصل اساسي در مكتب متعالي اسلام از يك سو دعوت تمام ملل به اتحاد بر محور توحيد و يكتاپرستي مي باشد چرا كه خداوند متعال فرمود
«قل يا اهل الكتاب تقالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم»
بگو اي اهل كتاب بياييد به سوي كلمه اي كه بين ما و شما يكي است.
و از سوي ديگر اين و قرآن و پيامبر گرامي (ص) و اهل بيت (ع) را محور وحدت و يكپارچگي معرفي و امر نمود كه همه بر آن محور اجتماع نمايند كه معلوم مي شود توحيد قسمت لواي دين و ولايت رسول خدا (ص) اهل بيت (ع) نمود مي يابد.
«و اعتصموا بحبل الله جميعاً»
همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد
و پيامبر اعظم (ص) خطاب به مردم جهان بدون در نظر گرفتن نژاد و منطقه جغرافيايي خاص مي فرمايد:
«يا ايها الناس قولو الا اله الا الله تفلحوا»
اي مردم توحيد مدار باشيد تا رستگار شويد
اتحاد از نظر فقها:
در ميان علماي معاصر طراز اول شيعه كه در راستاي اتحاد مسلمانان همت والا داشته و در سراسر عمر براي همبستگي مسلمانان ندا سر داد از سيد جمال الدين اسدآبادي مي توان نام برد و شهيد بزرگوار آيه الله مطهري درباره ايشان مي گويد:
« ظاهراً نداي اتحاد اسلام در برابر غرب را اولين بار سيد جمال بلند نمود» و در عبارت ديگر اظهار نمود يكي از دردهايي كه سيد جمال در جامعه اسلامي تشخيص داد جدايي و تفرقه ميان مسلمانان به عناوين مذهبي و غير مذهبي است.
يكي ديگر از فقهاي بزرگ كه اهميت فوق العاده اي بر اتحاد جهان اسلام قائل شد آيه الله شيخ محمد حسين آل كاشف الغطاء است ايشان در اين راستا فرمود «بر تمام فرق اسلامي لازم است كه جدال و اختلافات را كنار بگذارند، چه اگر اين عمل به ذات حرام نباشد، مسلماً در اين عصر كه دشمن از هر طرف ما را احاطه كرده اختلاف حرام است و در فرازي ديگر فرمود: اگر مسلمانان همدست بودند اين همه ممالك بزرگ را از دست نمي دادند و هفت دولت بزرگ در برابر ملتي كوچك شكست نمي خوردند»
در اوج اين مسئله يعني اهتمام و جديت در ايجاد اتحاد و الفت در جهان اسلام از آيه الله العظمي امام خميني (ره) بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران بايد نام برد ايشان با نگرش كلان به دين اتحاد امت اسلام را از يك سو و يكپارچگي و همبستگي ملت ايران را از سوي ديگر از اهم واجبات شرعي دانسته فرمودند ما برادري خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مي كنيم دشمنان اسلامند كه مي خواهند ما را با برادرهاي خود مان مختلف كنند (زنجاني و مهرآيين، 1385).
نتيجه گيري و پيشنهادات:
با توجه به جايگاه والاي تعاون دركتب اديان آسماني به ويژه قرآن كريم ونيزاصل 43 و 44 قانون اساسي كشور وحمايت ارزشمند مقام معظم رهبري به بخش تعاون وابلاغيه معظم له درخصوص اجراي سياست هاي كلي اصل 44 قانون اساسي كشورهمگي مبين جايگاه رفيع تعاون درنظام جمهوري اسلامي مي باشد و ضروري است مسئولين وزارت تعاون كليه ظرفيت ها و قابليت هاي بخش تعاون را از طريق رسانه هاي ملي و با بهره مندي از شيوه هاي نوين ترويجي به آحاد مختلف جامعه معرفي نمايند تا بسترهاي لازم جهت دستيابي به اهداف كمي و كيفي بخش تعاون فراهم آيد تا ان شاءا… از اين رهگذر شاهد پايداري تعاوني ها دركشور باشيم. اميداست اين مهم به عنوان يك راهبرداساسي دربرنامه دولت محترم قرار گيرد و در آينده اي نه چندان دور شاهد تحقق آن در بخش تعاون باشيم.
منابع و مأخذ:
– پيامبر اعظم (ص) شمع جمع آفرينش- موسوي زنجاني- سيد رضا و مهر آبين، محمد حسين – انتشارات سايا- قم 1385
– نشريه آموزش مالك- شماره ششم 1385
– جزوه سنجش تعاون از نگاه رهبر و رئيس جمهور- وزارت تعاون
– مظفري، منصور، طرح تحقيقي تعاون در اسلام (مجلدات 4-1 ) وزارت تعاون
http://www.oiip.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *