با نمي از اقيانوس بيكران كلام حكمت آميز آن امام معصوم (ع ) ذهن خويش را طراوت بخشيم .
امام (ع) مي فرمايد : عبادت بسيار انديشيدن در باره خداوند است . اما بسياري نماز و روزه اي كه از حدود حركات مقرر و صورت معين آن تجاوز نمي كند و خالي از محتواي ايماني استوار است . انسان در شبانه روز به انجام دادن آن عادت كرده است عبادت نيست . از اين رو چه بسيار است نمازگزار و روزه گير كه گناهان بزرگ مرتكب مي شود , و خود را در زندگي به انواع گناهان مهلك دچار مي سازد , و تسليم هواها و هوسهاي خود مي شود , بي آن كه بتواند زمام نفس خويش را در دست داشته باشد و بخواهد قواي ايماني خود را به كار گيرد. تا او را از اين گناهان باز دارد و در برابر خواهشهاي نفس به او پايداري بخشد . و از در افتادن او در پرتگاه گمراهي و نابودي جلوگيري كند.
بديهي است اين گونه نماز و روزه جز حركات و اعمالي قالبي كه فاقد هر گونه محتواي حكيمانه و اصالتهاي روحي است , چيز ديگري به شمار نمي رود .
احمد بن نجم از آن حضرت در باره عُجب و خودپسندي كه موجب تباهي اعمال است پرسيد :
امام (ع) فرمود : خودپسندي درجاتي دارد , يكي از آنها اين است كه كارهاي زشت انسان برايش جلوه كند . و در نتيجه اعمال بد خود را خوب مي بيند و به غرور مي افتد و مي پندارد كه آنچه انجام مي دهد خوب است , و از درجات ديگر خودپسندي اين است كه بنده به پروردگارش ايمان مي آورد. و اين را منّتي از خود بر خدا مي داند . در حالي كه منّت براي خداوند است كه نعمت ايمان را به او ارزاني داشته است . همچنين فرموده است :كسي كه اين پنج صفت در او نيست , در هيچ امري از امور دنيا و آخرت به او اميدوار نباشيد. اين كسي است كه اصالت خاندان, بخشش طبع , استواري خلق , نجابت نفس و بيم از پروردگار را دراو نمي يابي .
از آن حضرت پرسش شد فرومايه كيست ؟ فرمود آن كه به چيزي جز خدا , خويش را سرگرم كرده است.
و فرمود : خداوند بيهوده گويي و تلف كردن دارايي و پرسش و خواهش بسيار را دشمن مي دارد .
و فرمود : دوستي و مهرباني با مردم نيمي از خردمندي است .
و فرمود : خرد مردم مسلمان زماني كامل مي شود , كه اين ده صفت در او وجود يابد :
1 – خوبي او به ديگران برسد , 2 – از بدي او ايمني باشد , 3 – نيكي اندك ديگران را بسيار شمارد , 4 – نيكي خود را به ديگران اندك داند, 5- درخواستهاي ديگران او را به ستوه نياورد , 6 – از به دست آوردن دانش 7 – در تمام دوران عمر خويش دلگير نشود , 8 – ناداري را در راه خشنودي خداوند از توانگري بيشتر دوست بدارد , 9 – خواري را در راه او از عزّت در نزد دشمنانش محبوبتر بداند , 10 – به گمنامي بيش از آوازه و شهرت راغب باشد .
و فرمود : هر كس محاسبه نفس خويش كند سود برد . هر كس از آن غفلت كند دچار زيان شود . هر كس بيمناك باشد ايمني يابد. آن كه از گذشت روزگار عبرت گيرد داراي بينش شود . هر كه از بينش برخوردار باشد داراي فهم شود . آن كه داراي فهم است عالم و دانشور است . آن كس كه نادان را دوستدار شود در رنج افتد . بهترين دارايي آن است كه آبروي آدمي بدان نگهداري شود . برترين خرد اين است كه انسان خويشتن رابشناسد . مؤمن اگر خشمگين شود خشم او وي را از طريق حق بيرون نمي برد . اگر خوشحالي و رضامندي يابد اين خرسندي او را دچار باطل نمي سازد . هنگامي كه قدرت و غلبه مي يابد بيشتر از آنچه حق دارد نمي گيرد .
و فرمود : هر كس خوبي هايي دارد به آنها ستوده مي شود و نيازي به خودستايي ندارد .
و فرمود : هر كس از نظر تو در باره اصلاح حال خودش پيروي نمي كند تو هم به نظر او اعتنا مكن , و هر كس كاري را از طريق خودش دنبال كند دچار لغزش نمي شود , و اگر لغزيد بيچاره نمي شود . و فرمود : دلها را رغبت و نفرت , و نشاط و سستي است هنگامي كه دل ميل و اقبال مي كند بينش و ادراك دارد و زماني كه نفرت و بي ميلي دارد , افسرده و ناتوان است از اين رو دل را هنگامي كه اقبال و نشاط دارد به كار گيريد و زماني كه سست و بي ميل است او را رها كنيد . و فرمود : پادشاه را با بيم , و دوست را با فروتني , و دشمن را با خودداري و پرهيز و توده مردم را با گشاده رويي همنشيني كنيد . و فرمود : مرگ براي آرزوها آفت , و نيكوكاري براي دورانديش غنيمت , و كوتاهي و اهمال براي توانگران مصيبت است . بخل آبرو را از ميان مي برد , و دوستي , ناخشنودي ها پديد مي آورد . برترين و گرامي ترين خويها به جا آوردن كار نيك و دستگيري ستمديدگان , و تحقق آرزوي آرزومندان و فراهم آوردن اميد اميدواران است و ديگر اين كه در زندگي دوستان بسيار و براي پس از مرگ گريه كنندگان زياد , به دست آوردن است . و فرمود : گمان خود را نسبت به خدا نيكو كن , زيرا هر كس گمانش به خدا نيكو باشد خداوند مانند گمانش با او رفتار خواهد كرد, و هر كسي به روزي اندك خشنود باشد , عمل اندك او پذيرفته است , و كسي كه به اندكي از حلال خرسند باشد , رنج او كم و فرمود : بخيل را آسودگي و حسود را خوشي و دلخسته را وفا و دروغگو را مردانگي نيست .
و فرمود : كسي كه در پي به دست آوردن درآمدي براي تأمين معيشت عائله اش باشد برتر از مجاهدان در راه خداست .
از آن حضرت پرسيد شده بندگان خوب خدا كدامند ؟ , فرمود : آن كساني كه هنگامي كه كار نيكي انجام مي دهند شاد مي شوند , و اگر مرتكب كار بدي شوند , استغفار مي كنند , و هنگامي كه در باره آنان بخششي مي شود سپاسگزار مي شوند , و چون به مصيبتي گرفتار شوند شكيبايي مي ورزند , و زماني كه به خشم آورده مي شوند گذشت مي كنند .
به آن بزرگوار عرض شد چگونه بامداد كردي ؟ فرمود : بامداد كردم با عمري كه پيوسته در كاستي است , و اعمالي كه بي كم و زياد محفوظ و مضبوط است , و رشته مرگ به گردن ما , و آتش جهنم در پيش روي ماست , در حالي كه نمي دانيم با ما چه معامله اي خواهد شد .
و فرمود : ثروت جز با پنج صفت جمع و انباشته نمي شود , كه عبارت است از بخل زياد , آرزوي دراز , آز بسيار , بريدن از خويشاوندان و برگزيدن دنيا بر آخرت .
علّي بن شعيب گفته است : به خدمت ابن الحسن الرّضا (ع) رسيدم .
به من فرمود : اي علي , از مردم كدام كس زندگي را نيكوتر مي گذراند ؟
عرض كردم : اي سرور من شما از من بدين داناتريد .
فرمود : آن كس كه بهبود زندگي ديگري را جزيي از زندگي خود قرار دهد .
سپس فرمود : اي علي چه كسي زندگي را بدتر از همه مي گذراند ؟
عرض كردم : شما داناتريد .
فرمود : كسي كه از زندگي خود بهره اي به ديگري نمي رساند .
پس از اين فرمود : اي علي وجود نعمتها را مغتنم شماريد زيرا نعمتها گريز پا هستند , هرگز از ميان قومي نرفته اند كه دوباره باز گردند . اي علي بدترين مردم كسي است كه كمك خود را از ديگران باز دارد , و خوراك خود را تنها خورد , و بنده خود را كتك زند . و فرموده است : دستگيري ناتوان بهتر از صدقه اوست .
و فرموده است : حقيقت ايمان انسان كامل نمي شود مگر اين كه سه صفت در او وجود داشته باشد : دانش دين بياموزد و در معيشت اندازه را نيكو نگهدارد , و بر بلاها و گرفتاريها شكيبايي كند .
و فرموده است : آن كه با سخن چيني مي خواهد به تو اظهار خيرخواهي كند , آنچه از بدي و سختي در پايان خواهد ديد از تو براي او بس است .
پي نوشت ها
« تحليلي از زندگاني حضرت رضا (ع) »