سوت زنی! پدیده‌ای مهجور در سازمانها

چکیده: همواره و در همه سازمانهای مختلف افرادی وجود دارند که به نوعی خود را در قبال اشتباهات و خطاهای عمدی و غیر عمدی مدیران سازمانها و ملاحظات اخلاقی و مسئولیت های اجتماعی مسئول دانسته و نمی توانند از موضوعی که می دانند به ضرر جامعه ، کارکنان و سازمان خواهد بود به راحتی عبور کنند و سعی می نمایند با افشاء کاری مراتب را به گوش دیگران اعم از دولت ، رسانه ها ، پرسنل سازمان و جامعه برسانند . ما در این مقاله قصد داریم به گروهی مهجور و منزوی اشاره نماییم که همواره از آنها به نادرست ، بعنوان آنارشیست، هرج و مرج طلب و یا خبرچین یاد شده است .  در ادبیات مدیریت نام این افراد “سوت زن” می باشد. سوت زن اصطلاحاً به کسی اطلاق می شود که در درون یک سازمان کار می کند و خلافکاریهای آن را افشا می سازد . این خلافکاریها می توانند شامل انواع حرکت های غیر اخلاقی سازمان و مدیران آن ، از قبیل تقلب ، احتکار ، تثبیت قیمت ، رشوه ، تولید محصول غیر ایمن و نقص قوانین یا مقررات باشد. سوت زنی سبب می شود که سازمانها ، جلوی خلافکاری ها و یا تصمیمات اشتباه گرفته شود و یا در نهایت موضوع به نهادهای دولتی و یا رسانه ها کشیده شود . به دلیل اینکه در سوت زنی احتمال خطر جریمه شدن و یا اخراج از شغل وجود دارد ، لذا هر سوت زن مجبور است که در مورد ارزش های اخلاقی و مسئولیت های اجتماعی مورد توجه جامعه به افشاگری مبادرت نماید.


مقدمه:
زندگی بشر، عرصه‌ای است از نقش آفرینی‌های او؛ گاهی انسان نقش یک فرد کاملاً عادی را ایفاء کرده و گاهی در جایگاه یک مدیر ارشد نقش اصلی‌ترین و بالاترین مرجع تصمیم‌ گیرنده در یک سازمان را بازی می‌کند. مدیران در سازمانهای امروزی تافته جدا بافته‌ای از اقوام بشر نیستند که بر اریکه قدرت نشسته باشند و تنها امرونهی کنند و مبری از هر گونه خطایی باشند   ، آنها نیز همانند بقیه انسانها اشتباهاتی را در طول زندگی کاری و غیرکاری خود مرتکب می‌شوند، اشتباهاتی که خواسته یا ناخواسته میتواند یک سازمان زنده و پویا را به شهر ارواح تبدیل نماید و آثار جبران ناپذیری را بر بدنه سازمان بر جای بگذارد. به جرأت می‌توان گفت اکثر تصمیماتی که مدیران در مواجه با مسائل و مشکلات سازمانی اتخاذ می‌نمایند، تحت تأثیر نیروهای فشاری خارج از سازمان می‌باشند و مدیر با تأثیر پذیرفتن از همین نیروهای محدود کننده مجبور به اخذ تصمیم می‌گردد. اخذ تصمیم نادرست و اشتباه، مطمئناً مترادف است با افزایش هزینه، تخریب پرستیژ سازمان، خدشه‌دار شدن ایماژ و تصویر ذهنی سازمان، تضعیف روحیه کارکنان داخل سازمان و در بدترین حالت ممکن، رفتن سازمان به قهقرای نابودی و زوال. اشتباه کردن تحت تأثیر هر نوع نیرویی رخ داده شود، یک اشتباه است و هزینه‌های آن متوجه همه افراد درگیر در سازمان و خارج از سازمان خواهد گردید.
بنابراین یک مدیر نمی تواند به راحتی یک روز را به شب برساند و همواره تحت تاثیر فشارهایی قرار دارد که او را خواسته یا ناخواسته مجبور به ارتکاب اشتباه می کند. یکی از مدیران شرکت خودرو سازی جنرال موتورز در جمله ای معروف اظهار داشته است که: “هیچ شخص سالمی، خودرو معیوب تولید نمی کند زیرا آنها نیز صاحب خانواده و بچه هستند و هرگاه به آنها در حالت افرادی گفته شود که شما محصولی تولید کنید که دیگران را مجروح کرده و یا بکشد، آنها نمی پذیرند. ولی همان افراد موقعی که در جو کاری و تحت فشارهای بی امان کاری قرار گرفته و هر چیز را از زاویه هزینه، اهداف شرکت و فرصت زمانی تولید بنگرند، تولید محصولی را تائید می کنند که در حالت انفرادی حاضر به تائید آن نیستند”.  الوین تافلر این فشارها را به پنج دسته تقسیم کرده است البته ذات این فشارها به گونه ای نخواهد بود که مدیر را وادار به اخذ تصمیم نادرست نماید بلکه اینگونه فشارها عرصه تصمیم گیری را برای مدیران تنگ و تنگ تر می نمایند و او به ناچار ممکن است دست به اقدامی بزند که به ظاهر در آن موقعیت خاصی که او و سازمانش در آن قرار گرفته اند درست ترین تصمیم ممکن خواهد بود .
1-    فشار نخست از ناحیه سپهر زیستی است که تحت تاثیر فعالیتهای سازمانهای تولیدی ، دامنه آلودگی محیط زیست روز به روز گسترش پیدا می کند و مدیران را وا می دارد که بیش از گذشته به هشدارها و واکنش های سپهرزیستی حساسیت نشان دهند .
2-    دومین فشار از سپهر اجتماعی سرچشمه می گیرد فشار طبقات تهیدست جامعه بر دولت ها و مقام های تصمیم گیرنده در جوامعی که طالب نیازهای اولیه زیستی هستند هروز زیادتر می گردد اقلیت ها و زنان در غالب کشورها ، متقاضی حقوق مساوی با دیگر آحاد جامعه هستند . سازمانها روز به روز وسیع تر و بزرگتر می شوند و اداره کردن آنها مشکل تر می شود .
3-    سومین فشار سپهر اطلاعاتی است جهش تکنولوژی و انفجار اطلاعات و ارتباطات روز به روز تشدید می شود . پیچیده تر شدن سازمانها سبب شده است که مدیران برای تصمیم گیری به اطلاعات دقیق تر و قابل قبول تری محتاج شوند و چنانچه قصوری در این بین وجود داشته باشد اعتبار تصمیمات اخذ شده مطمئناً زیر سوال خواهد رفت.
4-    چهارمین فشار از سپهر سیاسی جامعه ناشی می شود، در سطح جهان شکاف بین کشورهای صنعتی و توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه رو به گسترش است و در نتیجه کنش های بین المللی روزبه روز بیشتر می شود این کنش ها به عملکرد سازمانهای مختلف و مدیران آنها تاثیر چشم گیری خواهند داشت .
5-    پنجمین فشار از ناحیه افکار عمومی است با ظهور عصر اطلاعات و ارتباطات، مردم بیش از بیش در جریان فعالیتهای بخش دولتی و خصوصی قرار می گیرند و نسبت به عملکرد سازمانها و تاثیر در زندگی جامعه واکنش نشان می دهند .
در سازمانهای امروزی حسن انجام امور و تحقق اهداف و ماموریت سازمان بیشتر در گرو فرآیند تصمیم گیری مدیران ارشد می باشد . مدیران در شرایط معمولی و اصطلاح در خلاء تصمیم گیری نمی کنند و همانطورکه گفته شده ، آنها مجبورند با جریاناتی دست و پنجه نرم کنند که علیرغم میل باطنی خود با آنها درگیر شده اند و می بایستی ملاحظاتی را در امر تصمیم گیری انان در نظر بگیرند که دست و پای انها را بیش از پیش بسته تر و محدودتر می نماید .
همواره و در همه سازمانهای مختلف افرادی وجود داشته و دارند که به نوعی خود را در قبال اشتباهات و خطاهای عمدی و غیر عمدی مدیران سازمانها و ملاحظات اخلاقی و مسئولیت های اجتماعی مسئول دانسته و نمی توانند از موضوعی که می دانند به ضرر جامعه ، کارکنان و سازمان خواهد بود به راحتی عبور کنند و سعی می نمایند با افشاء کاری مراتب را به گوش دیگران اعم از دولت ، رسانه ها ، پرسنل سازمان و جامعه برسانند .
ما در این مقاله قصد داریم به گروهی مهجور و منزوی اشاره نماییم که همواره از آنها به نادرست ، بعنوان آنارشیست و هرج و مرج طلب و یا فضول و خبرچین یاد شده است .
در ادبیات مدیریت نام این افراد “سوت زن” می باشد .

سوت زن یا whistleblowerکیست ؟
سوت زن اصطلاحاً به کسی اطلاق می شود که در درون یک سازمان کار می کند و خلافکاریهای آن را افشا می سازد . این خلافکاریها می توانند شامل انواع حرکت های غیر اخلاقی سازمان و مدیران آن ، از قبیل تقلب ، احتکار ، تثبیت قیمت ، رشوه ، تولید محصول غیر ایمن و نقص قوانین یا مقررات باشد .
سوت زنی سبب می شود که سازمانها ، جلوی خلافکاری ها و یا تصمیمات اشتباه گرفته شود و یا در نهایت موضوع به نهادهای دولتی و یا رسانه ها کشیده شود . به دلیل اینکه در سوت زنی احتمال خطر جریمه شدن و یا اخراج از شغل وجود دارد ، لذا هر سوت زن مجبور است که در مورد ارزش های اخلاقی و مسئولیت های اجتماعی مورد توجه جامعه به افشاگری مبادرت نماید .
در هر صورت یک خط ظریف بین کارمندی که احساس می کند ارزش های منطقی جامعه به مخاطره افتاده ، با یک فرد فضول وجود دارد . زیرا برخی فکر می کنند که مدیریت مرتکب خلاف می شود در صورتیکه ممکن است آن خلاف به طور موردی انجام شده و مدیریت ارشد سازمان از آن مطلع نیست. در مقابل بعضی ها هم سوت زنی را به خاطر کسب منافع فردی و ارتقاء به سمت ها و پست های بالا انجام می دهند. به زغم رالف نیدر( Ralph Nader  )که بیان می کند وظیفه اول کارمند هر سازمان ، پشتیبانی از منافع جامعه و در وهله دوم انجام وظائف جاری سازمان است .او سوت زن را یک قهرمان قلمداد می کند .
سازمانهایی که در آن انسجام و اتحاد سازمانی و حفظ و ارتقاء شهرت و تصویر ذهنی در اولویت امور قرار دارند ، نیازمند بازگذاشتن راهی است که از طریق آن کارکنان ، شرکاء ، مشتریان ، تامین کنندگان ، سهامداران و سایر ذینفعان بتوانند رفتارها و اعمالی را که متناقص با رفتارها و اعمال تعریف شده سازمان است گزارش دهند .
هستند شرکت ها و سازمانهایی که به طور اخص ، یک خط تلفن برای افرادی که به طور ناشناس می خواهند اطلاعاتی را در خصوص هرگونه عدول از قوانین و مقررات سازمان و یا خلاف کاریهای کشف شده را به مسئولین ذیربط گزارش دهند ، در اختیار عموم قرار می دهند .
مثلاً برخی سازمانها اقدام به راه اندازی سیستمی تحت عنوان
 The Ethicspoint whistleblower hotline management solution
نموده اند که کارمندان و سایر ذینفعان سازمان را قادر می سازد هرگونه تخلف و سرپیچی از مقررات و سورفتارها در هر سطحی از سازمان را به صورت محرمانه گزارش دهند .
بعدها مسئولان ذیربط این اطلاعات و گزارشان را دریافت ، بررسی و گزارش تحلیلی آن را برای تائید صحت و سقم آنها توسط تصمیم گیرندگان اصلی سازمان ارسال می کنند .
اغلب سازمانها به این درک رسیده اند که وجود یک چنین سیستمی می تواند آنها را قادر سازد تا جلوی هرگونه امور خلاف قانون و خلافکاری را بیش از وقوع و رخداد حوادث ناگوار بگیرند . اکثر امور خلافی که در بیشتر سازمانها ممکن است رخ دهد به شرح ذیل می باشد:
1-    کج روی مالی و حسابداری
2-    دزدی
3-    تبعیض
4-    تثبیت قیمت
5-    منافع متضاد با منافع سازمانی
6-    خراب کاریهای خارج از سازمان علیه سازمان
7-    تجاوز به حقوق افراد
8-    ارائه داده های متناقض و ناصحیح
9-    شرایط کاری نامساعد و غیر ایمن و عدم رعایت اصول بهداشتی و حرفه ای
10-    سوء استفاده و سوء مصرف مواد اولیه و…………
در خلال بحران های مالی اخیر ، شرکت ها و سازمانها نمونه های متعددی از سوت زنی ها را در درون بخشهای مالی و بانکی خود داشته اند .

فلسفه واژه سوت زنی
واژه سوت زنی از اینجا نشات گرفته است که هنگامی که افسران پلیس انگلستان متوجه وقوع جرم و عمل خلافی در سطح شهر می شدند ، بلافاصله در سوت خود می دمیدند و عموم مردم و سایر افسران پلیس را از محل جرم با خبر می ساختند .سوت زدن عمومی ترین شکل ممکن از فراخوان عمومی و مطلع ساختن افراد از وقوع انجام عمل خلاف می باشد و هدف یک سوت زن جلوگیری از آسیب رسیدن بیش از حد به سازمان و جامعه می باشد. در کل می توان اینطور بیان کرد که سوت زنی تلاشی است که یک کارمند سازمان یا عضو سابق سازمان برای فاش کردن عمل خطا و خلافی که در حال انجام توسط مدیران یا کارمندان سازمان می باشد .

اقسام و صور گوناگون سوت زنی
سوت زنی از حیث اینکه توسط چه فرد یا گروهی انجام میشود، انواع مختلفی دارد که ذیلاً به مهمترین و شایعترین آنها اشاره می کنیم:
1-    سوت زنی داخلی : که افشاء کاری توسط فردی از داخل سازمان و بر علیه خود سازمان انجام گیرد
2-    سوت زنی شخصی :  که افشاء کاری بر علیه یک فرد (مدیر یا کارمند ) صورت می گیرد .
3-    سوت زنی غیر فردی (شخصی) و خارجی : به نحوی است که افشاکاری توسط یک شخصیت حقوقی (سازمان یا شرکت ) بر علیه سازمان دیگر صورت می گیرد .

سوت زنی! واجب است یا مجاز؟!
سوت زنی به هر شکلی که باشد هدفش معلوم است، یعنی افشاء اعمال و رفتار خلاف. ولی سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا همه اعمال سوت زنی که توسط یک سوت زن انجام می گیرد تا عمل خلافی را در سطح سازمان و جامعه به گوش همگان برساند از روی خلوص نیت و صرفاً در جهت حق و حقیقت است ؟ و اینکه آیا معیاری وجود دارد که ما با استفاده از آن بتوانیم سوت زنی را موجه بدانیم یا خیر ؟
به زعم آقای ریچارد .تی . جورج Richard.T. George شرایطی وجود دارد برای اینکه سوت زنی به لحاظ اخلاقی مجاز جلوه گردد و همچنین شرایطی نیز وجود دارد برای اینکه به لحاظ اخلاقی ، عمل سوت زنی واجب باشد. به صورت خلاصه وار نگاه به شرایطی مهم خواهیم داشت که در صورت وجود این شرایط، عمل سوت زنی مجاز خواهد بود :
1-    شرکت یا سازمان از طریق تولید و عرضه محصولاتی ناسالم ، آسیبی جدی و قابل توجه به عموم مردم و جامعه ، مصرف کنندگان نهایی محصولات و افراد و سازمانهای بی گناه وارد نماید.
2-    زمانی که یک کارمند تهدیدات جدی ای را از سمت محصولات تولیدی شرکت به استفاده کنندگان محصول یا عموم جامعه شناسایی نماید. در این صورت به لحاظ اخلاقی مجاز است که موضوع را به مسئول مافوق خود سریعاً گزارش دهد.
3-    زمانی که مسئولین مافوق عکس العملی نسبت به هشدار، نگرانی و ابراز شکایت کارمند در خصوص موارد تخلف نشان ندادند ، او به لحاظ اخلاقی مجاز بوده و می بایست از تمام روشها و امکانات موجود در سازمان برای انجام عمل سوت زنی استفاده نماید در این حالت ممکن است نیاز باشد فرد موضوع را به رهبر سازمان و مدیریت ارشد و یا در صورت امکان به هیات مدیره گزارش نماید.
و حالا در اینجا به شرایطی اشاره می کنیم که چنانچه پیش بیاید عمل سوت زنی به لحاظ اخلاقی واجب خواهد بود:
1-    زمانی که فرد مستندات فیزیکی و شواهد قابل قبولی دال بر وقوع عملی خلاف در سازمان در دست داشته باشد . در این حالت چنانچه فرد آنها را به یک ناظر بی طرف و منصف نشان داد و ناظر نیز متقاعد شده و صحت و سقم این مساله را که سازمان محصولی خطر آفرین را تولید می نماید تائید کرد، آنوقت عمل سوت زنی واجب خواهد بود .
2-    زمانی  که کارمند دلیل قانع کننده ای برای متقاعد کردن اذهان عمومی داشته باشد و خود او نیز شانسی برای موفقیت و انگیزه ای برای ادامه سوت زنی داشته باشد . آنوقت عمل سوت زنی واجب خواهد بود .
هرچند اقای ریچارد جورج بیشتر معتقد است، آسیب هایی که از جانب اعمال خلاف، به سلامت جسم و روح افراد و جامعه وارد می آید از درجه اهمیت بسیار بالاتری نسبت به عوارض و آسیب هایی که این اعمال خلاف به صورت غیر فیزیکی وارد می آورند برخوردار است. مثلاً آسیب هایی که منجر به لطمه دیدن وضعیت مالی شرکت یا سازمان می شوند نسبت به آسیب هایی که منجر به لطمه وارد آمدن به روح و جسم انسانها می شوند از درجه اهمیت پائین تری برخوردار خواهند بود .

سوت زنی؛ انجام عملی قهرمانانه یا خیانت به سازمان!؟
با تمام شرایطی که گفته شد عمل سوت زنی فی النفسه یک نوع تصمیم گیری به انجام یا عدم انجام یک کار است . تمیز دادن این شرایط و سبک و سنگین کردن وضعیت های پیش روی فرد در عالم واقعیت ممکن است بسیار سخت باشد. به تعداد موارد بسیار زیادی که در سازمانها و شرکت های مختلف عمل سوت زنی انجام پذیرفته است به همان تعداد نیز عمل سوت زنی رخ نداده است و این موضوع کاملاً باز می گردد به نگرش فرد. من به عنوان یک فرد مسئول نسبت به خودم ، خانواده ام و جامعه ام می توانم کاری را انجام بدهم یا ندهم و همواره افراد این سوالات را از خود می پرسند که چنانچه این کار را انجام دهم و اعمال خلافی که در سازمان رخ می دهد را گزارش دهم چه عواقبی در انتظار من خواهد بود ؟
آیا بهتر نیست من نیز مثل خیلی های دیگر و یا مثل همکار صمیمی خودم موضوع پیش آمده را نادیده بگیرم ؟
آیا به همان اندازه که من نسبت به جامعه و اطرافیانم مسئول هستم آنها نیز از عمل من حمایتی خواهند کرد یا خیر ؟ و دهها سوالی که قبل از انجام عمل سوت زنی در ذهن فرد مطرح خواهند بود .
طبق بررسی های انجام شده و شواهد موجود، به ندرت یک سوت زن توسط همکاران خود به عنوان یک قهرمان شناخته می شود ! دلایلی چند در این رابطه وجود دارند:
اول اینکه افراد اکثراً به وفاداری و خلوص نیت فرد سوت زن نسبت به سازمان و مدیران آن شک و تردید دارند.
دوم اینکه اغلب فرد سوت زن را به عنوان یک خائن به سازمان و جایی که او در آنجا شاغل است و به آنجا تعلق دارد تصور می نمایند و هدف او را از افشاء کاری، ضربه زدن به سازمان و شهرت آن و تخریب مدیران سازمان  می دانند .
سوماً اینکه ممکن است هدف فرد سوت زن را از افشاء کاری، جلب توجه و کسب مقام و منصب به حساب آورند .

حمایت های قانونی و قوانین مصوب در خصوص پدیده سوت زنی
حمایت های قانونی از سوت زنی و قوانین مربوطه در کشورهای مختلف  متفاوت است و بستگی به نوع ساختارهای مدیریتی و حکومتی این کشورها ، نوع موارد مختلف و درجه اهمیت آنها و اینکه کجا و در چه زمانی اسرار فاش و منتشر گردیده و در اطلاع عموم قرار گرفته، دارد .
مثلا در کشوری مثل ایالات متحده آمریکا ، حمایت های قانونی از سوت زن ها بسته به نوع موضوع فاش شده متفاوت خواهد بود . در برخی موارد ممکن است که دولت متهم باشد و می بایستی در خصوص پاره ای مسائل به افکار عمومی پاسخگویی کند. در این راستا مجلس سنای آمریکا قوانین متفاوت و مجزایی از قوانین حمایتی دولت از سوت زنها را به تصویب رسانده است. یعنی علاوه بر قوانین مصوب دولتی، مجلس سنا نیز قوانینی در حمایت از سوت زنهایی که اقدام به افشای خلاف کاریهای دولت آمریکا می نمایند به تصویب رسانده است. البته اینگونه  موازی کاریها در ایالات متحده به منزله محکم کاری و جلوگیری از هرگونه عدول از قوانین و مقررات توسط دولت و یا سایر نهادها تلقی می گردد.
اولین قانونی که در ایالات متحده برای حفاظت از سوت زنها به تصویب رسیده در سال 1912 بود. بر طبق این قانون که تحت عنوان Lioyd-La follelk(لولید فولت) می باشد، دولت از کارمندانی که برای کنگره آمریکا اطلاعاتی طبقه بندی شده در خصوص هرگونه خلافکاری و سو رفتار مدیران و سایر افراد تهیه می نماید حمایت می کند و هرگونه اقدام اعم از تهدید به اخراج و یا اقدامات تلافی جویانه از سوی نهادها و دستگاههای ذیربط در مورد سوت زنها را جرم شناخته و از سوت زنها در این گونه شرایط حمایت های لازم را به عمل می آورد .
در اینجا به قوانین مشابهی که بعدها توسط دولت یا مجلس سنای آمریکا در حمایت از سوت زنها به تصویب رسیده است  به صورت فهرست اشاره می نمایم.
1-    قانون “آب پاک” که در سال 1972 به تصویب رسید و در آن دولت مکلف شده است از کلیه افرادی که در جهت افشاء سو رفتارها و اعمال خلاف و آسیب رسانی به محیط زیست آبی آمریکا اقدام می نمایند حمایت های لازم را به عمل آورد .
2-    قانون مربوط به آب آشامیدنی مصوب سال 1974
3-    قوانین مربوط به دفع زباله های جامد مصوب سال 1976
4-    قانون کنترل مواد سمی مصوب سال 1976
5-    قانون هوای پاک مصوب سال 1990

پیشنهادات و راهکارها
باتوجه به مغفول واقع شدن وجه قانونی عمل سوت زنی در کشور، اینگونه به نظر میرسد که مجلس شورای اسلامی بعنوان نهاد قانون گذار و دولت بعنوان اهرم اجرایی در کشور می بایستی به سمتی حرکت نمایند تا زیرساختهای قانونی به منظور فرهنگ سازی در جهت شناخت عمل سوت زنی را پی ریزی نمایند.
عدم وجود نهادهای حمایت کننده از سوتزنان و از همه مهمتر عدم وجود تعریفی قانونی و شفاف از عمل سوت زنی در کشور، فضای نامناسبی را در بین سازمانهای ایرانی بوجود آورده است که متاسفانه سوت زنی بیش از پیش مورد اهتجار واقع گردیده و این فضا باعث تشدید هجمه های بی امان و سازمان یافته به نهادها و افرادی که مبادرت به سوت زنی مینمایند خواهد شد.
میتوان با بهره گیری از تجربیات کشورهای موفق و صاحب دانش در این خصوص و همچنین الگوبرداری از آنها به جهت تشکیل اصناف و تشکل های حامی سوتزنان، اقدامات موثری را به منظور بستر سازی فرهنگی و قانونی برای سوت زنی در کشور به انجام رساند. به نظر میرسد روی آوردن به تمرکزمحوری و تشکیل نهادی مستقل از اصناف و سازمانهای دولتی و غیر دولتی ولی تحت نظارت مستقیم قوه قضائیه، می تواند راهکاری قابل اجرا در جهت بخشیدن وجهه ای قانونی به عمل سوت زنی در کشور باشد.

فهرست منابع:
1-    هارتلی، روبرت، ترجمه شانی، مرتضی (1384)، اشتباهات و موفقیت های مدیریت، تهران، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی
2-    پهلوانیان، حسین (1387)، تجربه ای موفق از کاربرد مدیریت راهبردی، یزد، انتشارات نیکو روش

3-    com.springerlink.www
4-    uk.co.cipd.www
5-    article/compliance/gov.irs.www
6-    whistleblower/wiki/org.wikipedia.en.www
7-    Ahern, K. & McDonald, S.(2000). The professional consequences of whistle-blowing by nurses. Journal of Professional Nursing, 16 (6), 313-321
8-    Berenbeim, R. (2002). Improper corporate behavior. Vital Speeches of the Day. 68 (10), 305
9-    Green, A. D., & Latting, J. K. (2004). Whistle-Blowing as a form of advocacy: Guidelines for the practitioner and organization. National Association of Social Work, 49 (2), 219-230
10-    Martin, B. (1999). Whistleblowing and nonviolence. Peace & Change, 24 (1), 15-28
11-    Radack, J. (2003). The government attorney whistleblower and the rule of confidentiality: Compatible at last. Georgetown Journal of Legal Ethics, 17 (1), 125-43

منبع انتشار: پایگاه مقالات علمی مدیریت  www.SYSTEM.parsiblog.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *