اشاره:
انسان نیازمند آنست که خداوند مهربان در هر حالی او را هدایت نموده و از غفلت درامان نگه دارد. زمانی که از یوسف (ع) پرسیدند چرا گناه نکردی؟ فرمود: “وماابرئ نفسی ان النفس لاماره بسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفوررحیم” ومن خودستایی نمی کنم ونفس خویش را از عیب ونقصیر مبرا نمی دانم (زیرا نفس اماره انسان را به کارهای زشت و ناروا وا می دارد) جز آن که خدا به لطف خاص خود آدمی را نگهدارد که خدای من بسیار آمرزنده ومهربانست. خداوند متعال در آيات مختلفي از قرآن کریم، به کلمه ی “غفلت” اشاره فرموده و مسلمانان را از آن نهي كرده است.
مقدمه
ملاك ارزش اعمال انسان وابسته به میزان آگاهى اوست. هر قدر كارهاى انسان آگاهانهتر باشد، و نسبتبه كار خود توجه و شناختبيشتر داشته باشد آن كار انسانىتر است و هر اندازه كار به انگيزه غرايز و اميال حيوانى كه طبعاً در آنها شناخت و آگاهى هم كمتر است انجام گيرد آن كار کم ارزش تر است وانسان را به حيوانيت نزديك مىكند. شايد همين باشد که در قرآن کریم داریم: كسانى كه ازحيوانات پستترند اهل غفلتاند و آگاهى ندارند. پس غفلت و ناآگاهىانسان را آنقدر تنزل مىدهد و پست مىكند كه از حد چهارپايان هم فروتر مىرود. ظاهر غفلت و ناآگاهى در زندگى انسان فراواناست و هر اندازه انسان در فكر اشباع غرايز حيوانى باشد از آگاهى انسانى دورترمىشود، تا آن جا كه خدا را فراموش مىكند، خدا هم به واسطه كفران اين نعمت وعقوبت اين گناه خودش را از ياد خودش مىبرد. يعنى انسان از خودش هم غافل مىشود. و ديگر توجه ندارد كه كیست و كجاست و از كجا آمده و كجا خواهد رفت. عيناً مثل حيوانى كه فقط چشمش به پر كردن شكم و توابع و لوازمش است.
غفلت چگونه انسان را در بر می گیرد؟
“غفلت” يكي از آفات ايمان و شايد نخستين آفت آن است. همچنین استمرار غفلت نيز، موجب «تكبر» و «انحراف» می گردد. در حقيقت،كردار ناشايست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدي روي حس تشخيص وقوه درك انسان ميگذارد و سلامت فكر را به تدريج از او ميگيرد. هر اندازه، شخص در اين راه فراتر رود، پرده هاي غفلت و بي خبري بر دل، چشم و گوش او محكم تر مي شود و سرانجام كارش به جايي مي رسد كه چشم دارد و گويي نميبيند، گوش دارد و گويي نمي شنود و مانند اين كه دريچه روح او به سوي حقايق، بسته شده وحس تشخيص كه برترين نعمتهاست از وي گرفته شده است. خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد: بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريدهايم زيرا دلهايي دارند كه با آن حقايق را دريافت نميكنند و چشماني دارند كه با آنها نميبينند و گوشهايي دارند كه با آنها نميشنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه ترند، آري آنها همان غافل ماندگان هستند.(سوره اعراف/179)
غفلت از نگاه قرآن کریم
در فن اخلاق، غفلت به عنوان «مانع» ، و بیداری به عنوان «شرط لازم» تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که «ناقص» است و باید «کامل» شود و «مسافر» است و به زاد و راحله و راهنما نیاز دارد و بدیهی است که اگر کسی غافل باشد و نداند مسافر است، در جای خود میماند. توجه بدین نکته ضروری است كه خداوند بزرگ كسي را به خاطر ستمهايش و در حال غفلت، پيش از فرستادن پيامبران مجازات نمي كند و اين به اين معني است كه كيفر دادن آن ها در اين حال ظلم و ستم است و خداوند برتر از آنست كه درباره كسي ستم روا دارد. از نگاه کلام خدا “غفلت” ریشه ی انحرافات و كژيهاست كه سبب می شود انسان تنها ظاهري از زندگي دنيا را درك كند و به باطن و حقيقت آن،كه همان آخرت است توجه نداشته باشد؛ يعلمون ظاهرا من الحياة الدنيا وهم عن الاخرة هم غافلون.(سوره روم/7) برخی از موارد مربوط به غفلت که در قرآن به آن اشاره شده است به شرح زیر است:
الف) نكوهش غفلت: وان كثيرا من الناس عن اياتنا لغافلون؛ بسياري مردم،از ايات و نشانههاي ما غافلاند.(سوره يونس/92)
ب) نهي از غفلت: ولا تكن من الغافلين؛هرگز از غافلان و بي خبران از ياد خدا مباش.(سوره اعراف/205)
مهمترین عوامل غفلت
امام صادق(ع) در توصيف قلب سليم مي فرمايند: « قلب سليم، قلبي است كه خدا را ملاقات كند، درحالي كه هيچ كس جز او در آن نباشد».و اين همان قلبي است كه از هرگونه بيماري و فساد خالي باشد. چنينقلبي براساس روايتي از پیامبر اکرم(ص) ،«اگر شياطين، قلوب فرزندان آدمي را احاطه نكنند، ميتواند به جهان ملكوت نظر افكند». (ميزان الحكمه،ج1) در قرآن کریم مهمترین عوامل غفلت به شرح زیر ارائه گردیده است:
1- روي گرداني از ياد خدا: هر كس از ياد پروردگار خود دل برگرداند، وي را در قيد عذابي(روز) افزون درآورد. (سوره جن/ 17)
2- فراموش كردن خدا: و چون كساني مباشيد كه خدا را فراموش كرده اند و او (نيز) آنان را دچار خود فراموشي كرد، آنان همان بدكاران هستند. (سوره حشر/19)
3- عدم ايمان: وآنان را از روز حسرت بيم بده، آن گاه كه داوري انجام گيرد و حال آن كه آنها (اكنون) در غفلت هستند و سر ايمان آوردن ندارند.(سوره مريم/39)
4- فراموش كردن روز حساب: در حقيقت،كساني كه از راه خدا به در ميروند، به سزاي آنكه روز حساب را فراموش كردهاند،عذابي سخت خواهند داشت.(سوره ص/26)
5- دروغ انگاشتن آیات خدا: آنان آيات ما را دروغ انگاشتند و غفلت ورزيدند.(سوره اعراف/146)
6- فراموش كردن مرگ: به او ميگويند واقعاً كه از اين حال سخت در غفلت بودي، ولي ما پردهات را از جلوي چشمانت برداشتيم و ديدهات امروز تيز است.(سوره ق/22)
7- همنشيني با دوستان ناباب: اي واي!كاش فلاني را دوست خود نگرفته بودم! او بود كه مرا به گمراهي كشانيد؛ پس از آن كه قرآن به من رسيده بود و شيطان همواره فروگذارنده انسان است.(سوره فرقان/28و29)
8- غفلت از ايات الهي: كساني كه اميد به ديدار ما ندارند و به زندگي دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته اند و كساني كه از ايات ما غافل هستند.آنان به كيفر آنچه به دست مي آوردند، جايگاهشان آتش است.(سوره يونس/7و8)
9- كفر: آنان كسانياند كه خدا بر دل و گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنها همان غافلانميباشند.(سوره نحل/ 108)
10- علاقه افراطي به اموال واولاد: اي كساني كه ايمان آورده ايد،[زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نگرداند، البته كساني كه در اثر توجه به امور دنيا از ياد خدا غافل ميشوند، آنها، همان زيانكاران هستند.(سوره منافقون/9)
چگونگی درمان غفلت
انسانهاي بي بصيرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، نشانهها، قانون ها و نعمتهاي خداوندي و گناهان خويش غافل هستند. برای آنکه انسان بتواند از غفلت در امان باشد باید با تمرین تقوا و رعایت مواردی از بروز آن جلوگیری نماید. مهمترین موارد درمان غفلت ذكر خدا، خواندن قرآن، ياد نعمتها و نعمت دهنده، عبرت از تاريخ پيشينيان، ياد مرگ، ياد قيامت و … می باشند. بعد از دوری از غفلت برای دستیابی به قلب سلیم می بایست نسبت به؛ آرامش و پاکی دل، شرح صدر، ارتباط با علماي صالح، خودسازي، پرهيز از گناه، و به ويژه، پرهيز از غذاي حرام، عادت دادن خود به كارهاي نيك اقدام نموده تا همواره مورد توجه حضرت دوست باشیم.
سخن پایانی
همان طور كه غفلت انسان را از سرحد انسانيت تنزل مىدهد، توجه و آگاهى به خود، جهان و خدا، انسان را به درجات معرفتی بالا می رساند. غفلت -که یکی از موانع سیر انسان به سوی خداست- از نظر فرهنگ دین، رجس و چرک است. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید:”الغفلة ضلال النفوس”غفلت، گمراهی جان است. بايد توجه داشته باشیم كه صرف نيت اوليه براى يك كار كافى نيست كهآن كار سالم انجام بگيرد و به نفع انسان تمام شود، بلكه بايد تا آخر كار، اخلاصداشته باشد و غافل نشود. از این رو در دعاى ابوحمزه آمده است كه خدايا پناه مىبرم از آن كارى كهبراى تو آن كار را شروع كردم و بعد عارض شد براى من چيزى كه من را از آن راهحق و هدف صحيح منحرف و منصرف كرد. هر قدر انسان از نعمتهايى كه خدا به او داده بيشتر بهره بردارى كند و چشم و گوش و دل و قلب و وسائل ادراك و فكرخود را در راه حقيقتبه كار بياندازد به مرز انسانيت نزديكتر مىشود. اين يكىاز مهمترين مسائلى است كه انبيا و اولياى خدا و مصلحانى كه از طرف خدا براىاصلاح جامعهها آمدهاند بر آن همواره تكيه داشته اند.