نویسنده: مهدي ياراحمدي خراسانی
با توجه به اثراتي كه كلام مي تواند در مسائل اجتماعي داشته باشد اهميت چگونگي استفاده از آن همواره در ارتباطات اجتماعي مورد توجه قرار داشته است. نعمت “بيان” از ويژگي خاصي برخوردار است، لكن از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه زبان داراي دو بُعد مثبت و منفي است و نمي توان گفت چون زبان نعمت الهي است پس بايد هر چه بيشتر آن را به كار انداخت و بدون حساب هر سخني را بر زبان جاري ساخت بلكه بايد در موارد ضروري و مفيد از آن بهره برداري كرد.
مقدمه
يكي از مواردي كه در مسائل اخلاقي بسيار مورد توجه قرار مي گيرد سخن گفتن و سكوت به موقع و در جاي مناسب خود است. در آغاز سوره الرحمن (آیات 1 تا 4) تعبیر بسیار مهمی درباره نعمت بیان که مولود زبان است آمده، و بعد از ذکر نام خداوند «رحمان» که رحمتش دوست و دشمن را احاطه کرده، اشاره به مهمترین مواهب الهی یعنی قرآن و سپس اشاره به آفرینش انسان و بعد نعمت بیان را به عنوان یک موهبت عظیم بیان می دارد و می فرماید: «الرحمن – علم القرآن – خلق الانسان – علمه البیان؛ خداوند رحمان – قرآن را تعلیم فرمود، انسان را آفرید – (و) به او بیان آموخت››. اما شكرگزاري عملي از اين نعمت، مانند ساير نعمات الهي تابع در نظر گرفتن برخي از اصول است.
معناي سكوت و صمت
در فارسی صمت به فتح صاد و سکون میم را برخی به سکوت معنا کرده اند ولی چنان که از ادله و شواهد بی شمار بر می آید میان این دو واژه، تفاوت های مهم و اساسی وجود دارد. حضرت علي(ع) درعبارت کوتاه، با اشاره به این دو اصطلاح می فرمایند: الصمت حکمه والسکوت سلامه و الکتمان طرف من السعاده؛ صمت و خاموشی، حکمت و فرزانگی است و سکوت، سلامت از گرفتاری و کتمان و راز داری، بخشی از سعادت است. صمت، نوعی از خاموشی پایدار است درحالی که سکوت خاموشی از سخن گفتن در زمانی خاص است. واژه سکوت برای آرامش های موقتی و گذرا نیز به کار می رود، مانند آن که گفته می شود: فلما سکت عنه الغضب؛ هنگامی که خشمش فرو نشست. بنابر این نخستین تفاوت صمت وسکوت، در پایداری و ناپایداری آن دو است و دیگر آن که صمت اصولاً ترک مطلق سخن گفتن است، در حالی که سکوت درجایی است که سخنی به میان آمده و پس از آن آرامش یافته و از گفتن باز ایستاده است. در روایات است که سکوت انسان می بایست نسبت به امور بیهوده باشد ولی صمت امری است که حتی نسبت به امور غیر بیهوده نیز می بایست انجام شود. به این معنا که گاه سخن از کم گویی و سکوت است و گاه لازم است که شخص اصلاً سخن نگوید و خاموشی دایمی برگزیند.
اهمیت سکوت در روایات اسلامی
در ارتباط با اهمیت «صمت» (سکوت) در روایات اسلامی نکته های دقیق و فراواني بیان شده، و آثار و نتايج آن با تعبیرات جالبی ارائه گرديده است كه بخشي از آن عبارتند از:
1- تعمیق تفکر و استواری عقل: پيامبر اعظم(ص) مي فرمايند: ” هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا می کند، و مؤمن کمتر سخن می گوید و بسیار عمل می کند، و منافق بسیار سخن می گوید و کمتر عمل می کند”. (بحارالانوار، جلد 75، صفحه 312)
2- بارور شدن فکر و اندیشه: رابطه دقیقي میان بارور شدن فکر و اندیشه، با سکوت وجود دارد؛ دلیل آن هم روشن است، زیرا قسمت مهمی از نیروهای فکری انسان در فضول کلام و سخنان بیهوده از میان می رود؛ هنگامی که انسان سکوت را پیشه می کند، این نیروها متمرکز می گردد، و فکر و اندیشه را به کار می اندازد، و ابواب حکمت را به روی انسان می گشاید؛ به همین دلیل، مردم سخن گفتن بسیار را دلیل کم عقلی می شمرند و افراد کم عقل سخنان بیهوده بسیار می گویند. امام علي (ع) مي فرمايند: ” بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند”. (میزان الحکمه، جلد 2)
3- سكوت: نوعي عبادت: از بعضی از روایات استفاده می شود که یکی از مهمترین عبادت سکوت است؛ از جمله، در مواعظ پیامبر(ص) به ابوذر می خوانیم: “اربع لایصیبهن الا مؤمن، الصمت و هو اول العبادة … ؛ چهار چیز است که تنها نصیب مؤمن می شود، نخست سکوت است که سرآغاز عبادت می باشد” (میزان الحکمة، ماده صمت، حدیث 10805).
4- پرگويي مايه قساوت و سنگدلي: امام صادق (ع) مي فرمايند: ” حضرت مسیح (ع) می فرمود؛ جز به ذکر خدا سخن زیاد مگویید، زیرا کسانی که در غیر ذکر خدا سخن بسیار می گویند دلهایی پر قساوت دارند ولی نمی دانند” (اصول کافی، جلد 2)
5- راهنما به سوي خير و نيكي: امام رضا(ع) می فرمايند: “سکوت نه تنها از اسباب علم و دانش است، بلکه راهنما به سوی هرخیر و نیکی است”.
6- محبت در سكوت: اين كه مي گويند سکوت محبت می آورد به خاطر این است که بسیاری از رنجش ها و عداوت ها از نیش زبان زدن و تعبیرات نامناسب درباره اشخاص حاصل می شود، و سکوت انسان را از آن نجات می دهد.
7- كليد ورود به بهشت: سکوت سبب نجات از بسیاری از گناهان می شود و در نتیجه کلید ورود در بهشت است. چنان که در حدیثی از پیامبراکرم (ص) می خوانیم: که مردی نزد آن حضرت آمد (و طالب سعادت و نجات بود) پیغمبر (ص) فرمود: آیا تو را به چیزی راهنمایی کنم که خدا به وسیله آن تو را وارد بهشت می سازد، عرض کرد آری ای رسول خدا! سپس دستور به انفاق و یاری مظلوم و کمک از طریق مشورت فرمود، و بعد دستور به سکوت داد و فرمود: «فاصمت لسانک الا من خیر؛ سکوت اختیار کن جز از نیکی ها» و در پایان افزود: «هرگاه یکی از این صفات در تو باشد، تو را به سوی بهشت می برد.(اصول كافي)
8- وقاردر سكوت: امام علي (ع) مي فرمايند: “الصمت یکسیک الوقار، و یکفیک مئونة الاعتذار؛ سکوت لباس وقار برتو می پوشاند و مشکل عذر خواهی را از تو بر می دارد” (غررالحكم)
9- سلامت از لغزش ها: امام علي (ع) مي فرمايند: “ان کان فی الکلام بلاغة ففی الصمت السلامة من العثار؛ اگر در سخن گفتن، بلاغت بوده باشد، در سکوت سلامت از لغزش هاست”.(غررالحكم)
فوايد سكوت
امام صادق (ع) درباره فوايد خاموشي فرمود: صمت و خاموشي طريقه اهل تحقيق و شعار كساني است كه با ديده بصيرت در حقايق ثابت و استوار جهان مي نگرند؛ كساني كه در حقايق زمانهاي گذشته بررسي كرده و حقايقي را بيان مي كنند كه قلم ها ننوشته و در كتاب ها نيامده است. آن گاه فوايد و آثار سكوت را بر شمرده و مي فرمايد:
1. سكوت كليد هرگونه راحتي و آسايش دنيا و آخرت است.
2. موجب رضا و خشنودي خدا است.
3. باعث سبك شدن حساب انسان در روز قيامت است.
4. وسيله محفوظ ماندن از خطاها و لغزش ها است.
5. براي جاهل پرده و ساتر، و براي عالم زينت است.
6. وسيله اي است براي قطع شدن هوي و هوس هاي نفساني.
7. وسيله رياضت نفس است.
8. وسيله درك حلاوت و لذّت عبادت و مناجات با پروردگار است.
9. قساوت و سختي دل را از بين مي برد.
10. وسيله اي است براي كسب حيا و پرهيزكاري.
11. سبب زياد شدن تدبّر و تعقّل و مروّت و مردانگي است.
12. موجب فهم و كياست و عقل انسان مي شود.
سپس امام صادق (ع) فرمود: اكنون كه به فايده هاي سكوت آگاه شدي، پس دهان فروبند و تا مجبور نشدي لب به سخن مگشاي، به ويژه اگر كسي را پيدا نكني كه براي خدا و در راه خدا با او گفتگو كني. آنگاه فرمود: وسيله هلاكت و نجات مردم سخن گفتن و سكوت است. پس خوشا به حال كسي كه توفيق شناخت سخن خوب و بد را پيدا كند و به فوايد و آثار پسنديده كم گويي و سكوت آگاه گردد، زيرا سكوت از اخلاق انبياي الهي و شعار بندگان برگزيده خداوند است و اگر كسي ارزش و قدر كلام را بداند بيجا سخن نمي گويد و سكوت را شعار خود قرار مي دهد و كسي كه بر لطايف سكوت آگاهي و اشراف داشته باشد و صمت و خاموشي را امين خزاين و اسرار دل خويش قرار دهد چنين شخصي گفتار و خاموشي اش هر دو عبادت مي شود و كسي جز خدا به حقيقت اين عبادت آگاهي ندارد. (مصباح الشريعه، باب 27 )
جايي كه خاموشي گناه است
با عنايت به مرقومات فوق الذكر بيان اين نكته ضروري است كه هدف اصلي از احاديث سكوت اين نيست كه انسان بايد هميشه و در همه حال لب فرو بسته و زبان به سخن نگشايد و حتي در مقام احقاق حق خود و ديگران سكوت اختيار كند و به دفاع از خود برنخيزد، بلكه مقصود جلوگيري از هرزه گويي و فضول كلام است، زيرا اگر روايات سكوت را اين گونه تفسير كنيم كه انسان بايد در هر حال حتي در برابر ستم ستمكاران و افساد مفسدان مهر سكوت بر لب زده و فرياد برنياورد چنين تفسيري بي ترديد مخالف ضرورت شرع انور است كه امر به معروف و نهي از منكر را از اهمّ واجبات شمرده و سكوت در برابر ظلم را گناهي بزرگ مي داند. اگر در برابر مفاسد و مظالم بنا بر سكوت باشد كيان اسلام به خطر مي افتد. در اين گونه موراد اسلام دستور مي دهد كه مُهر سكوت را بشكنيد و داد بزنيد و فرياد برآوريد و مردم را نيز عليه فساد و ستم برانگيزانيد.
كداميك برتر است: سخن گفتن يا خاموشي؟
در برخي از روايات، گفتاري كه آفتي به دنبال نداشته باشد و به ايمان انسان زيان نرساند بر سكوت ترجيح داده شده است:
از امام علي بن حسين (ع) درباره سخن گفتن و خاموشي پرسيدند: كداميك از اين دو برتر است؟ فرمود: هر يك از اين دو آفاتي دارد كه اگر از اين آفات سالم بماند سخن گفتن از خاموشي بهتر است. عرض شد: چگونه يا ابن رسول الله؟ فرمود: براي اينكه خداوند عزّوجلّ پيامبران و اوصياي آنان را با سكوت مبعوث نكرد. آنها آمدند كه با مردم سخن بگويند. و هيچ كس با سكوت و خاموشي سزاوار بهشت و مستوجب ولايه الله و مصون از عذاب خدا نمي شود. تمام اين فوايد و نتايج به وسيله سخن متحقّق مي شود. (سپس فرمود:) من هيچگاه ماه را با خورشيد در يك كفه برابر قرار نمي دهم (يعني كلام به مثابه خورشيد و سكوت به منزله ماه است)، چون تو در مقام توصيف سكوت از كلام بهره مي گيري ولي در توصيف كلام از سكوت نمي توان استفاده كرد.( بحارالانوار) يعني چنانكه ماه به وسيله نور خورشيد خود را نشان مي دهد سكوت هم به وسيله سخن فضيلتش آشكار مي شود و عكس آن ممكن نيست كه خورشيد را با ماه نشان دهند.
اهميت سكوت در شرايط اجتماعي امروز كشور
اگر روحيه اتحاد و همدلي در ميان آحاد يك جامعه جاري باشد و افراد در طبقات مختلف اجتماعي غم يكديگر بخورند و نسبت به مشكلات هم احساس مسئوليت و همدردي نمايند تحمل مسائل و مصائبِ زندگي بسيار آسان تر مي شود و انسان ها با آرامش بيشتري در كنار هم زندگي مي كنند. و به دنبال آن با جاري شدن لطافت و محبت در اجتماع، زندگي از سلامت بيشتري برخوردار ميگردد.
اهميت اين امر در هيجانات اجتماعي بيشتر است. يعني زماني كه احساسات بر عقلانيت چيره مي گردد و عملكرد افراد بيشتر لجوجانه و خودخواهانه است تا خيرخواهانه و عاقلانه. وقتي هيجانات اجتماعي در يك جامعه فوران مي كند آن جامعه بيش از هر زمان ديگري مستعد از دست دادن روحيه اتحاد و همدلي مي گردد. به عنوان مثال در سال هاي اخير در كشور عزيزمان اين مسئله را در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي، ورزشي و… بسيار ديده ايم. امري كه در ابتدا سطحي بود ولي در ماه هاي اخير به يك بيماري سخت تبديل شده است. نگاهي به آرشيو جرايد و خبرگزاري ها در چند ماه اخير اين مسأله را به خوبي نشان مي دهد. مشكلي كه علي رغم توصيه رهبران، خردمندان و بزرگان اجتماع نه تنها مورد توجه قرار نمي گيرد بلكه روز به روز عميق تر و حادتر مي گردد. براي رفع اين مشكل نيازمند توجه به برخي اصول مهم در رفتار اجتماعي هستيم. يكي از اين اصول كه در اسلام نيز بدان بسيار توصيه شده است مقوله ي “سكوت” است. همان امري كه از سوي امام رضا(ع) “دري از درهاي حكمت” ناميده شده است. متأسفانه بد اخلاقي هاي اجتماعي اثرات مخربي به دنبال دارد. مداقه در رفتار برخي از نخبگان اجتماعي در عرصه هاي مختلف نشان مي دهد عده اي از افراد كه اكثراً به بوق هاي رسانه اي نيز دسترسي دارند در كردار وگفتار خود مسائلي را بروز داده اند كه در تضعيف روحيه اجتماعي و مودت و محبت نقش اساسي داشته است. نگاهي به سيل بيانيه ها، مناظره ها، مصاحبه ها و… اين مسأله را به خوبي نمايان مي كند. كافيست به عنوان مثال نظر خود را به مسائل بعد از انتخابات در كشور جلب نماييم. آنچه مي توانست سند پرافتخار و ماندگار كشور باشد، تا جايي پيش رفت كه به تهديد عليه امنيت ملي هم رسيد. و يا مصاحبه ها، بيانيه ها و كشمكش هاي جنجالي در عرصه ورزشِ كشور گواهي ديگر بر اين مدعاست. چرا ما عادت نموده ايم هيچ بدي را بدون پاسخ نگذاريم؟ پس توصيه قرآن كريم مبني بر:”و اذا مروا باللغو مروا كراما”كجا بايد در رفتار مسلمانان نمود داشته باشد؟ گذشت، سكوت، صبر و ديگر فضايل مؤكد رفتاري كجاست؟
و در آخر اينكه نگارنده به دنبال بيان اين نكته است كه رعايت فرهنگ سخن گفتن، يعني بيان سخن در جاي خود و رعايت سكوت در جاي خود از مهمترين اصول رفتار اجتماعي است. در خيلي از مسائلي كه در جامعه ايجاد مي گردد سكوت كردن بهتر از سخن گفتن بوده است. چه بسا در موارد بسياري سكوت به موقع مي توانست از بروز خيلي مسائل جلوگيري نمايد. هر چند بيان اين نكته هم بسيار مهم است كه: مسلماً سكوت هم بايد در جايگاه مناسب خود انجام پذيرد و الا در برخي از رخدادها سكوت كردن گناهي نابخشودني است. بايد در آنجايي كه سخن ما مي تواند آبرويي از مؤمني بريزد، ميان مسلمانان تفرقه و دشمني بوجود آورد، كينه وعداوت را زياد كند و يا جامعه را به التهاب بكشاند سكوت را رعايت نماييم. كه به فرموده امام رضا (ع)؛ “سکوت دری از درهای حكمت است، سکوت محبت می آورد، و دلیل و راهنمای همه خیرات است.”(اصول كافي،ج2)
سخن پاياني
رعايت فرهنگ سخن گفتن، يعني “بيان” در جاي خود و “سكوت” در جاي خود از مهمترين اصول رفتار اجتماعي است. آنچه درباره اهمیت سکوت و آثار سازنده و مثبت آن در تعمیق تفکر آدمی و جلوگیری از اشتباهات و مصون ماندن از انواع گناهان و حفظ شخصیت و ابهت و وقار، و عدم نیاز به عذر خواهی های مکرر و مانند آن آمد، به این معنی نیست که سخن گفتن همه جا نکوهیده و مذموم باشد، و انسان از همه چیز لب فرو بندد، چرا که این خود آفت بزرگ دیگری است. هدف از ستایش سکوت در آیات و روایات اسلامی، باز داشتن از پرگویی و سخنان لغو و بیهوده و گفتارهای اضافی و غیر لازم است وگرنه در بسیاری از موارد، سخن گفتن، واجب و لب فرو بستن و سکوت، حرام مسلم است.