***شاخص های یک مدیر سطح بالا***
ممکن است هنوز مدیر نشده باشید، اما دلیل بر این نیست که نمی توانید دو سه چیز هم از رئیستان یاد بگیرید. اگر یاد بگیرید که چطور مثل یک مدیر رده بالا فکر کنید، هیچوقت عقب نخواهید ماند.
در اینجا به چند طرز تفکر مدیری اشاره می کنیم. باز به یاد داشته باشید: حتی اگر مدیر هم نباشید، این طرز تفکر ها می تواند به شما کمک کند.
۱- تصویر بزرگ را ببینید
اسیر کارهای روزمره تان نشوید. اگر هر روزتان مثل دیروز است، باید فکری به حال آن کنید. همیشه به خود یادآوری کنید که دلیل کار کردنتان چیست. برای خود هدف بسازید. (و وقتی به اهداف خود رسیدید برای خود جایزه تعیین کنید.) سعی کنید مسئولیت های مختلفی در اداره بگیرید تا کارتان از یکنواختی در بیاید.
برای مثال، اگر چند روز در هفته کار می کنید، این برنامه کاری ممکن است برایتان خسته کننده شود. اما دیدن نتایج مثبت پایانی، و گاه گاهی به خود مرخصی دادن از یکنواختی و خسته کنندگی آن کمتر می کند. نکته اینجاست که در کار همیشه باید تصویر بزرگ را ببینید، نه هیچ چیز دیگری…
۲-انجام کارها را اولویت بندی کنید
شما نمی توانید همه ی کارها را در یک زمان انجام دهید. بنابراین باید انجام کارهای خود را اولویت بندی کنید. همیشه یک یا دو کار را در راس بقیه بگذارید. برای همه ی کارهای خود زمان تعیین کنید.
۳- خلاقیت داشته باشید
حتی چند ساعت هم که شده در هفته وقت بگذارید و خلاقانه فکر کنید، سعی کنید برای توسعه دادن کارتان راه های جدیدی پیدا کنید. خلاقیت همیشه خوب است، چه سر کار و چه در خانه. با خلاقیت می توانید دنیای جدیدی بسازید، و دیگر کارها برایتان یکنواخت و خسته کننده هم نخواهد بود.
۴- مسئولیت پذیر باشید
مسئولیت همیشه به معنای قدرت نیست، به معنای داشتن تصمیم گیری های هم خوب و هم بد است. یک رئیس خوب کسی است که به جای گذشتن از اشتباهات، با آنها سر و کله می زند. اگر شما رئیس هستید و شرکتتان در یک پروژه شکست می خورد، این شکست متعلق به شماست، نه متعلق به افراد پایین دست شما.
مسئولیت پذیر بودن همانقدر که در کار مهم است، در زندگی خصوصیتان هم مهم است. اگر سعی کنید مسئولیت اشتباهاتتان را بپذیرید و در صدد جبران آنها برآیید، همیشه موفق تر خواهید بود و احترام بیشتری نیز کسب خواهید کرد.
۵-به دقت برای کارهایتان نماینده تعیین کنید
از آنجا که شما نمی توانید همه ی کارهایتان را خودتان انجام دهید، یاد بگیرید که به کارمندانتان اطمینان کرده و مسئولیت انجام بعضی کارهایتان را به آنها واگذار کنید. اگر می بینید که یکی از کارمندانتان می داند که چطور امور مالی شرکت را اداره کند، بگذارید امتحان کند و شما به سایر کارهایتان برسید.
روی توانایی های همه کار کنید. اگر کارها را بر اساس توانایی های کارمندانتان به آنها واگذار کنید، مطمئناً وضعیت شرکت را بسیار بهتر خواهید کرد. بعضی از این تصمیم گیریهایتان ممکن است باعث علاقه ی افراد به شما نشود، اما آینده ی شرکت را مثبت تر خواهد کرد.
۶- عملکردتان را نشان دهید
نشان دادن توانایی هایتان به اندازه ی داشتن این توانایی ها مهم است. اگر یك متخصص هستید، انتظار می رود که طریقه ی لباس پوشیدنتان هم مثل یک فرد متخصص باشد. البته نمی گویم که طریقه ی لباس پوشیدنتان باعث می شود بهتر کار کنید، اما می تواند به شما قدرت اعتماد به نفس دهد. در مورد مهارت های حرف زدن نیز وضع به همین منوال است. اگر مرتباً در حرف زدنتان اشتباه داشته باشید، کم کم کسی دیگر به حرفهایتان گوش نخواهد کرد.
۷- از عهده ی کارهای شاق هم برآیید
اگر رئیس شما نیستید، از انجام کارهای سخت ابا نداشته باشید و هر کاری که به شما واگذار می شود را بدون شکوه و شکایت انجام دهید. اما اگر رئیس شما هستید، باز هم همینطور عمل کنید. اگر گاهي کار یکی از زیر دستانتان به شما می افتد و مجبور به انجام آن کار هستید، ابایی نداشته باشید. انجام آن کار مهم است پس دست به کار شوید.
۸- کار افراد بالا دستتان را هم یاد بگیرید
هر کسی برای خود رئیس دارد. اگر مدیر شرکت هم شما باشید باز هم کسی بالا دست شما هست. باید یاد بگیرید که بالا دستی هایتان هم چطور کارهایشان را انجام می دهند. تا آنجا که می توانید باید در این زمینه اطلاعات جمع آوری کنید. اگر بدانید که چطور کار افراد بالاتر از خود را انجام دهید به دیگران این تفکر را می دهد که بعد از او شما بهترین کس برای دستیابی به آن پست هستید.
۹- موفقیت هایتان را جشن بگیرید
همه ی مدیر ها این کار را نمی کنند، اما باید بکنند. موفقیت چیزی نیست که همه به دست آورند و بسیار نادر است. یک مدیر خوب باید این خوشحالی را بقیه افراد و کارکنانش سهیم شود و به آنها نیز پاداش دهد. این کار به آنها انگیزه ای قوی برای ادامه ی کار خواهد داد. پس اگر موفقیتی عایدتان شد یا ترفیع رتبه گرفتید، فراموش نکنید که همکارانتان را یک شب شام مهمان کنید.
۱۰- هدفمند جلو روید
آسان است که موقعیت فعلیتان را با موقعیت ایدآلتان مقایسه کنید. ببینید الان کجا هستید، و در آینده به کجا می خواهید برسید. این کار به شما انگیزه می دهد. برای خودتان ایجاد هدف کنید و بعد در صدد رسیدن به آن هدف برآیید. ابزار و امکانات لازم برای رسیدن به هدفتان را فراهم کنید و با انگیزه جلو بروید.