نویسنده: سید ابراهیم زمانیه شهر
چکيده:
حوادث غير مترقبه بر حيات انسانی موثر بوده و طی دو دهه اخير صدها ميليون انسان زندگی خويش را در حلقه آسيب ها و خسارات ناشی از اين گونه حوادث احساس کرده اند و ميليون ها نفر جان باخته و حجم خساراتي بالغ بر صدها ميليون دلار، رشد توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع انسانی را با مانع روبرو کرده است .
کشور ايران نيز بين 10 کشور بلاخيز جهان قرار دارد و همواره در معرض وقوع حوادث و سوانح و رويدادهای بحران زای متعددی بوده که به دنبال آن متحمل زيان های هنگفت جانی و مالی گرديده است . تجربيات گذشته در کشور ما نشان می دهد که مقابله با حوادث غير مترقبه و تبعات و عوارض آن به عنوان يک چالش بزرگ فراروی مسئولين قرار دارد و مديريت بحران در هنگام بروز حوادث همواره با مشکلات جدی روبرو بوده است. پشتيبانی و لجستيک بحران نيز به عنواني يكي ازاركان اصلي مديريت بحران ازاين قاعده مستثني نمي باشد. لجستيک در زنجيره تأمين وپشتيباني مديريت بحران نقش اساسی و تعيين کننده ای را بر عهده داردكه درصورت اختلال درايفاي اين نقش كل فرآيند مديريت بحران بامشكل روبروشده ودچاراختلال خواهدشد.لجستيک بحران کليه فرايندهای برآورد ،تأمين ،حمل و نقل ، نگهداری و توزيع کالاها، تجهيزات و خدمات آسيب ديدگان و تيم های امداد گر را در بر می گيرد .بنابراين چنانچه لجستيک مديريت بحران از يک سيستم منسجم و علمی برخوردار باشد می توان تا حدود زيادی به موفقيت در مديريت بحران اميدوار بود . در اين مقاله تلاش شده است ابتدا تعاريف و مفاهيم مورد نياز ارائه شود ، آنگاه ادبيات موضوع شامل چرخه مديريت بحران و مراحل برنامه ريزی مديريت بحران مرور شده . سپس نکات مهم و ضروری که بايد قبل ، حين و پس از بحران رعايت شود مورد تأکيد قرار گرفته است . آنگاه ضمن اشاره به نقش و اهميت لجستيک مديريت بحران ، نسبت به معرفی جنبه های مختلف لجستيک حوادث غير مترقبه اقدام شده و وظايف لجستيک در حوادث غير مترقبه مورد بررسی قرار گرفته است . آنگاه عملکرد عوامل امدادی خصوصاً لجستيک نيروهای مسلح در بحران های ناشی از زلزله مورد بررسی و تحليل قرار گرفته است .
کلمات کليدی :
بحران ، مديريت بحران ، لجستيک ، لجستيک بحران .
مقدمه :
امروزه علی رغم پيشرفت های تکنولوژیكي موجود، مصايب ناشی از سوانح طبيعي(زلزله ، سيل ، طوفان ، صاعقه، بهمن ، گردباد، آتش سوزی ، آتشفشان و …) و غير طبيعی (جنگ، حوادث تروريستی، تصادفات جاده ای ، حوادث صنعتی ، نا آرامی های سياسی ، مهاجرت آوارگان و …)يکی از موانع اصلی توسعه پايدار کشورها به شمار می روند و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آنها تلفات و خسارات سنگينی را به ملت ها ودارايي های آنها وارد می کندکه بعضاً جبران ناپذير است .
با وجود يک سيستم مديريت بحران منسجم و علمی در کشور که بتواند با پيش بينی و شناسايي، از بروز و وقوع بحران ها جلوگيری نمايد و در صورت بروز بحران بتواند با اولويت بندی ، برنامه ريزی ، سازماندهی، هدايت، رهبری و کنترل فعاليت های لازم برای مداخله ، هدايت و مهار بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را با موفقيت به انجام رساند ، می توانيم اميدوار باشيم که بسياری از بحران ها قبل از وقوع ، پيش بينی و مهار شده و يا در صورت وقوع بحران، عواقب ناشی از آنها به حداقل ممکن، کاهش خواهد يافت .
به جرأت می توان گفت، عمده ترين فاکتور اثر گذار در موفقيت فرايند مديريت بحران لجستيک بحران است ،چرا که در کل زنجيره تأمين بحران، نقش اساسی و تعيين کننده ای را ايفا میکند .
لجستيک بحران شامل کليه فرآيندهای برآورد ،تأمين، حمل و نقل ، نگهداری و توزيع کالاها ، تجهيزات ، خدمات و تمامی نيازمندي های آسيب ديدگان و تيم های امدادی می باشد که بايد در کمترين زمان ممکن (زمان مناسب) و در مکان های تعيين شده (مکان مناسب) به ميزان مورد نياز (مقدار مناسب)به افراد و تيم های مورد نظر (افراد مشخص) و با روش علمی و دقيق و دارای کمترين مشکلات برای نيازمندان (روش مناسب) به دست آنها برسد . بااين توضيحات، ضرورت وجود يک سيستم منسجم علمی برای لجستيک مديريت بحران که دارای يک مديريت مشخص بوده و کليه فرآيند های آن ازقبل تعريف و وظايف هر زير مجموعه مشخص شده باشد، امری اجتناب ناپذير می باشد . در اين مقاله تلاش شده است که ضمن ارائه تعاريفی از بحران ، مديريت بحران و لجستيک، نقش و اهميت لجستيک در مديريت بحران مورد بررسی و کنکاش قرار گيرد و آنگاه پس از ارائه جنبه های مختلف لجستيک حوادث غير مترقبه ، عملکرد عوامل امدادی خصوصاً لجستيک نيروهای مسلح در بحران های ناشی از زلزله مورد بررسی و تحليل قرار گرفته است .
تعاريف و مفاهيم :
1- تعريف بحران :
الف – بحران، حادثه ای است ناگهانی، همراه با آسيب های گسترده مالی يا جانی و ايجاد مشقت و سختی برای يک مجموعه يا يک جامعه انسانی که برای برطرف کردن آن، نياز به اقدامات اضطراری ،فوری و فوق العاده ميباشد.
ب_ بحران ، بروز ناگهانی نيرو يا مجموعه ای از نيروهای مخالف و غير قابل پيش بينی است که بنياد و محوريت يک حرکت هدفمند را تحت نأثير مخرب خود قرار می دهد و در صورت عبور نکردن از آن، صدمات جبران ناپذيری براساس حرکت وارد می آورد .
تعريف مديريت بحران :
الف- فرآيند سيستماتيک ،عينی و همه جانبه ي شناسايي ، اولويت بندی ، پيش بينی و پيش گيری از وقوع بحران ، مداخله در بحران وسالم سازي بعدازوقوع بحران، به منظوربرطرف كردن بحران يا محدودكردن عواقب ناشي ازآن.
ب_فرايندبرنامه ريزي،سازماندهي،هدايت،رهبري وكنترل فعاليتهاي لازم براي پيشگيري ومداخله دربحران ،به منظور جلوگيری از بروز بحران ، برطرف کردن بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران .
تعريف لجستيک :
لجستيک عبارت است از: فرآيند برنامه ريزی ،سازماندهی، اجراء و کنترل جريان کالاها، خدمات و داده ها در کل زنجيره تأمين ،توليد و توزيع به منظور دستيابی به هدف ها و انجام مأموريت های محوله .
2- تعريف لجستيك بحران :
لجستيک بحران عبارت است از فرآيند برآورد ،تأمين،حمل و نقل ، نگهداری و توزيع کالاها و خدمات مورد نياز در يک بحران
چگونه مديريت بحران را مديريت كنيم
مردم سرمايه اصلي يك كشور هستند. اساس و هدف طرح ها و برنامهريزيها، فراهم آوردن محيطي است كه در آن مردم بتوانند با خوشبختي، آرامش، سلامت و خلاقيت زيست نمايند. در اين ميان توسعة نيروي انساني نقش كليدي دارد.
كشورهايي بودهاند كه در اثر بحرانها، بيشتر امكانات توليدي، اقتصادي و حتي زيستي آنان آسيب جدّي ديده و غير قابل استفاده بودهاند اما در سايه نيروي انساني آزموده و ماهر، مديريت بحران كارا و پويا آنها با سرعت و تلاش مضاعف كليه خسارات را جبران نموده و با برنامهريزي مناسب محيط زيست خود را به گونهاي آفريدهاند كه در زمان وقوع بحران، ميزان خسارت تلفات و آسيبپذيريها به حداقل رسيده است.
اما در عوض بسياري از كشورهاي بالقوه غني وجود دارند كه در اثر عدم برنامهريزي و ضعف مديريت و فقر نيروي انساني نه تنها آسيبپذير ماندهاند بلكه آسيبپذيري آنها دو چندان شده است.
كشور ما اينك مراحل توسعه را به سرعت طي مينمايد و در آستانة جهش همه جانبه قرار دارد.
سند چشمانداز 20 ساله كشور از سال 1384 در قالب برنامههاي توسعهاي به اجرا گذاشته شده است و اميد است با اجراي دقيق آن ظرف 20 سال آينده به قدرت برتر منطقه تبديل شويم. اينها در سايه توكل به خداوند، تهيه زيرساختارهاي مناسب، مديريت خلاق و نيروي انساني ماهر ميسر خواهد بود و نبايد با سهلانگاري و عدم توجه به فرصتها و تهديدها، توانها به تحليل رود و دچار واپسگرايي شويم.
چرخه مديريت بحران
چرخه مديريت بحران داراي پنج مرحله است كه عبارتند از:
1 ـ مرحله انتظار و پيشبيني
دراين مراحل انجام موارد زير ضروری است :
• شناخت دقيق مصائب جمعي محتمل و تدوين نقشه جغرافيايي مناطق در خطر به تفكيك نوع مصيبت محتمل، شدت و احتمال وقوع؛
• تدوين دستورالعملهاي پيشگيرانه در زمينه سازهها (خصوصي ـ عمومي) تأسيسات شهري، تأسيسات زيربنايي و ثروتهاي ملي؛
• نظارت بر اجراي دستورالعملها؛
• شناخت راههاي فني پيشبيني و ابزار و وسايل لازم براي پيشبيني مصائب جمعي؛
• تعليمات همگاني در جهت بالا بردن دانش عمومي نسبت به مصائب جمعي محتمل و رفتارهاي فردي مناسب به هنگام وقوع؛
• تعليم كادرهاي ويژه ملي و محلي در رابطه با نوع مصيبت محتمل براساس امكانات و نيازهاي محلي.
• تهيه وسايل لازم جهت نجات و امداد و احداث پايگاههاي نجات و امداد دائمي در درون مرزهاي ملي.
• تدوين برنامه اقدامات احتياطي و پيشگيرانه دائمي در سطح ملي؛
• تماس دائمي با مؤسسات پژوهشي سراسر جهان و انجام پژوهشهاي مداوم در سطح ملي؛
• تدوين برنامههاي تخليه اجباري در صورت لزوم و پيشبيني مكان، تأسيسات و ابزار و وسايل لازم پس از تخليه جمعيت؛
• مطالعه دائمي در زمينه امكان تخليه مناطق پرخطر و تغيير كاربري زمين در رابطه با نوع مصائب جمعي محتمل؛
• مطالعه ممتد در مورد مديريت بحران و تصميمگيرندگان در شرايط بحراني و عملي ساختن دستورالعملهاي مديريت بحران؛
2ـ مرحلة اعلام خطر وقوع بحران
در اين مرحله موارد زير بايد انجام شود :
• راههاي اعلام به موقع خطر وقوع مصائب جمعي.
• تهيه ابزار اعلام خطر؛
• تعليم همگاني ـ آثار وعلائم وقوع مصائب جمعي.
• دستورالعملهاي نجات و مصون ماندن از مصائب جمعي به هنگام وقوع؛
3ـ مرحله نجات
انجام موارد زير در اين مرحله توصيه می شود :
• مشخص كردن محل وقوع مصيبت و شدت و دامنه.
• اعلام بسيج عمومي با توجه به شدت و دامنه مصيبت جمعي؛
• اعزام امدادگران ويژه و وسايل لازم و ابزار كار.
• حفاظت فوري مناطق آسيبديده از نظر بهداشتي و كنترلهاي اجتماعي و قانوني؛
• انتقال سريع مصدومان به مراكز آماده شده قبلي.
• عمليات جستجو و نجات؛
• تخليه اجساد و دفن آنان و انجام اقدامات بهداشتي لازم.
• تخليه بازماندگان به نقاط از پيش طراحي شده در مرحله انتظار پيشبيني؛
• تشكيل اردوگاههاي موقت و ثابت؛
• تأمين ساكنان اردوگاه از نظر نيازهاي روزمره و تأسيسات ضروري؛
• تخليه اموال و تفكيك دارائيها؛
• بازگشايي سريع راهها و احداث باندهاي موقت فرود هليكوپتر و هواپيما؛
• تشكيل بيمارستان هاي صحرايي؛
• مددكاري وسيع اجتماعي ـ رواني ـ رفتاري؛
• انجام مطالعات ارزيابي نجات و شناخت كاستيها و تنگناها؛
4ـ مرحله عاديسازي و رهاسازي
در اين مرحله اقدامات زير صورت می گيرد :
• كمكهاي امدادي كوتاهمدت؛
• كمكهاي رواني ـ رفتاري؛
• كمكهاي امدادي ميان مدت؛
• محاسبه خسارات و صدمات مالي و انساني؛
• بازرسي كليه سازهها و تأسيسات شهري و زيربنايي و ثروت هاي ملي از جهت ميزان خسارات وارده و احتمال تشديد خسارات در آينده و راههاي مرمت و نوسازي آنها؛
•پژوهش هاي ارزيابي ـ خسارات و نحوه عاديسازي.
5ـ مرحله نوتواني و بازسازي
در اين مرحله کارهای زير بايد انجام شود :
• مطالعه در زمينه امكان انتقال شهر و روستا از مناطق در خطر؛
• بازسازي تأسيسات شهري و زيربنايي (راهاندازي آب و برق و گاز و تلفن و غيره)؛
• بازسازي درست سازهها؛
• كمكهاي امدادي بلند مدت؛
• انجام پژوهش هاي مداوم در زمينه نوتواني و بازسازي و تجربهاندوزي از مصائب جمعي؛
برنامهريزي مقابله با بحران
براي مقابله با بحران بايد مراحل اصلي هر بحران و نحوة مقابله با آن را شناخت و آمادگيها لازم را در جهت مقابله و مهار آن ايجاد نمود.
1ـ برنامهريزي قبل از بحران
برنامهريزي قبل از سانحه، بايد كليه فعاليت هاي سازمان هاي مربوطه و جامعه احتمالي درگير را مد نظر داشته و شامل شود يا به زبان ديگر بايد حاوي دو اصل جامعيت و مشموليت گردد والاّ ممكن است سبب نارسايي در ساير بخشهاي سازمانهاي مزبور شود.بايد توجه نمود كه برنامهريزي قبل از سانحه، يك كار جمعي است كه در تمام سطوح و بخشهاي اين سازمانها بايد صورت پذيرد، به گونهاي كه كليه بخشها، مديران، به ويژه گروههاي امداد و نجات، از كم و كيف برنامهها، شامل نحوه سازماندهي، نحوه تجهيز، نوع تجهيزات، استفاده از تجهيزات، آمادگي به منظور عمل، آگاه گردند.
به طور خلاصه برنامهريزي براي مقابله با سوانح به چهار مرحله تقسيم ميشود:
1ـ1ـ برنامهريزي استراتژيك
اين نوع برنامهريزي كه ذاتاً ماهيتي بلند مدت و اساسي دارد، به مطالبي از قبيل: مقاوم كردن بناها و ساختمانها در مقابل زلزله، ايجاد سد بندان براي محافظت شهرها، مزارع، جادهها و نظاير آن از هجوم توفان و سيل، و… ميپردازد.
چون اين نوع برنامهريزيها، نياز به صرف منابع زياد و مشاركت سازمانهاي مختلف در طول زمان دارد، معمولاً به صورت طرحهاي چند منظوره و در سطح ملي، تهيه و تنظيم ميشود.
1ـ2ـ برنامهريزي آمادگي
اين نوع برنامهريزي به منظور پيشبيني، سازماندهي، تجهيز، آموزش و احراز آمادگي لازم براي مقابله با سوانح تهيه ميشود. در اين نوع برنامهريزي با جمعآوري اطلاعات كامل (امكانسنجي) نسبت به تعيين نقاط حساس و آسيبپذير مثل نقاط تجمع، بازارها، پلها، آثار باستاني، سيماي جمعيت، مساجد، جمعيتهاي آسيبپذير، حركات جمعيت، مزارع كشاورزي و نظاير آن ميپردازد. منظور آن است كه بتوان در خلال برنامه، در صورتي كه احتمال سانحهاي وجود دارد، نحوه مقابله با آن در هر يك از مكانهاي آسيبپذير روشن شده و مسئولين هر نقطه نيز از قبل تعيين و تجهيز شوند كه در هنگام سانحه وقفهاي در ارائه خدمات نجات و امداد حاصل نشود.
1ـ3ـ برنامهريزي امكانسنجي (نظرسنجي)
در اين مرحله علاوه بر امكانسنجي كه بحث آن گذشت، موضوع نظرسنجي مطرح است، در نظرسنجي، هدف آن است كه ميزان آمادگي سازمان ها و مردم از طريق مصاحبه و يا انتشار پرسشنامه شناسايي و ارزيابي شود. بيشتر در نظرسنجي، كشف نقاط قوت و نقاط ضعف و محدوديتها، مورد بررسي قرار ميگيرد تا تنها نگرشي به آمار و اطلاعات موجود، در واقع شناخت حقايق و واقعيتها تواماً ميتوانند آمادگي لازم را براي برنامهريزي جهت مقابله با سوانح فراهم نمايند. از طرفي تهيه برنامههاي آموزشي و تهيه تجهيزات و سازماندهي گروهها و اقشار جامعه، نياز به اين دو دسته اطلاعات كه از طريق امكانسنجي جمعآوري ميشود، دارد. در غير اين صورت، تهيه و تدوين هر نوع برنامهاي را با مشكل مواجه مينمايد.
1ـ4ـ برنامهريزي سازماندهي و آموزش
در اين مرحله، تيمهاي مردمي و گروه هاي امداد و نجات مركب از جوانان بسيجي و جوانان داوطلب تشكيل گرديده و تحت سرپرستي كادرهاي مسئول، آموزش دوران آمادگي را فرا خواهند گرفت. بديهي است كه رئوس برنامههاي آموزشي و نوع تجهيزات مورد استفاده در مراحل بالا قبلاً تعيين شده است. علاوه بر آن تمرينهاي لازم به منظور آمادگي كامل در اين مرحله و در رأس دورههاي زماني (معمولاً شش ماهه يا يكساله) صورت ميپذيرد. حتي در اين مرحله گروه هاي امداد به صورت تخصصي دستهبندي ميشوند و هر كدام جهت مقابله با يك سانحه آموزش ميبينند.
2ـ برنامهريزي مرحلة آغاز بحران
بدنبال وقوع سانحه، اعلام خبر، فراخوان مسئولين، سازماندهي و اعزام تيمهاي آماده به محل سانحه از اولين اقدامهايي است كه بايد صورت پذيرد. عمليات مقابله با سانحه و كاهش خسارات جاني و مالي و همچنين نجات و كمك به مصدومين و انجام عمليات درماني نيز بايد در همان مراحل اوليه مورد توجه قرار گيرد. سازماندهي مقابله با سانحه شامل سازمان مدیریت بحران و ساير عوامل امدادي به عنوان كانون اصلي تصميمگيري و انجام عمليات امداد و نجات، در ساعات اوليه بروز سانحه شكل ميگيرد.در اين مرحله كليه سازمان ها و نهادها موظف به بسيج نيروها، در اختيار گذاردن بخش ضرورتهاي پزشكي بيمارستان ها، ارسال منابع و ارائه امكانات مؤثر خويش از قبيل ماشينآلات سنگين و سبك، وسايل نقليه، بولدوزرها، تراكتورها، تيمهاي مهندسي و گروههاي امداد و نجات به محل حادثه ميگردند. همزمان با بسيج منابع، اقدام به عمليات آمارگيري و كسب اطلاع از مناطق آسيب ديده، شامل شدت و گسترش سانحه، مركز سانحه، بازارها، مساجد، اماكن، پلها، سدها و ساير نقاط حساس تخريب شده، تعداد و اسامي و محل روستاهاي خسارت ديده و يا از بين رفته، وضعيت جادهها، كانالها و بالاخره پيدا كردن سرنخهايي جهت تشخيص كلي وضعيت و شروع عمليات ميگردد. سپس مأموريت سازمانها، نهادها، دستگاههاي اجرايي، گروههاي مردمي و گروههاي امداد و نجات به وسيله ستاد امداد و نجات تعيين و هر كدام با سازماندهي مناسب جهت اجراي مأموريت مربوطه به محل عمليات اعزام ميشوند. شك نيست كه در هنگام واگذاري مأموريت، به عواملي مثل نوع تجهيزات، نوع آمادگي، نوع فعاليت واحدهاي مامور توجه ميشود و براساس آن مأموريتها تعيين ميگردد.
بايد توجه داشت كه هميشه در عمليات امداد و نجات، ابتكار عمل در دست جمعيت هلال احمر ميباشد. هر چند كه هلال احمر هنوز نتوانسته است به طور شايسته عمل نمايد و در اكثر مواقع نيروهاي مردمي خصوصاً افراد بسيجي و نيروهاي مسلح كه قابليت انعطاف و جابجايي سريع را دارند، زودتر از ديگران وارد منطقه حادثه ديده شده و عمليات امداد و نجات را انجام دادهاند.در هر صورت علاوه بر سازماندهي، تجهيز و ابلاغ مأموريت، نقش ستاد امداد و نجات عبارت است از: تهيه نيازمندي هاي گروههاي امداد و نجات، مواد غذايي براي سانحه ديدگان، تهيه چادر، دارو، پتو و نظاير آن و همينطور تهيه و ارسال علوفه جهت دامها و بسياري از خدمات گوناگون مهندسي و پشتيباني مثل ايجاد اردوگاه، لولهكشي آب آشاميدني، نصب چادر، آشپزخانه، دستشويي و اموري از اين قبيل.همچنين ارائه خدمات بهداشتي و درماني مثل تأمين بهداشت محيط، تأمين منبع و آب بهداشتي، ايجاد توالتهاي صحرايي، معالجه صدمهديدگان، دفن دامهاي تلف شده، اعزام تيمهاي پزشكي و امدادگران (پرستار و بهيار) و غيره حتي تا آنجا كه امكان دارد جذب افراد و گروههاي پزشكي از ساير مناطق و استانهاي كشور بايد مورد توجه قرار گيرد.نكته اساسي در عمليات مقابله با سوانح، همكاري و هماهنگي سازمانهايي است كه براساس دستورالعمل سازمان مدیریت بحران ميبايست داراي نقش باشند. وحدت فرماندهي و رهبري عمليات از اولويت بالايي برخوردار است. نقش مردم نيز در اين موقعيت بسيار مهم است، اعم از پيشگيري، كمكرساني، امداد و بازسازي و…. كه بسيار حياتي است. شعف مشاركت مردم و فقدان اهرم هاي كمكي از طرف نهادها و بخش خصوصي و ناديده گرفتن آنها و تنها توجه به سازمان هاي دولتي، ناكافي و مشكلزاست. مردم بايد آموزش ببينند كه قبل از كشيدن گليم خود از آب، به كمك يكديگر و به مقابله با سانحه براساس رهبريت موجود بشتابند تا بتوانند جانهاي هموطنان خود را از زير خروارها خاك نجات دهند اين بايد براي آنها مهمتر باشد تا از زير خاك درآوردن فرش و اثاثيه خود.
3ـ برنامهريزي مرحلة درخلال بحران
اقدامات مهمي كه براي برنامهريزي در اين مرحله بايد مورد توجه قرار گيرد بدين شرح ميباشد.
3ـ1ـ كنترل سانحه و تهديداتي كه سانحه و دامنه آن ممكن است فراهم نمايد.
در اين مرحله بعد از شناخت وضعيت، بلافاصله اقدام عملي جهت دسترسي به آسيبديدگان، اقدام جهت نجات مصدومين و بازماندگان، جلوگيري از وقوع يا گسترش خطرات ثانويه نظير تأمين غذا، آب، پوشاك، چادر، سوخت، سرپناه اضطراري، وسايل اوليه زندگي، بهداشت، جلوگيري از اپيدمي و دستهبندي مجروحين براي اعزام فوري به بيمارستانها و اقدامهايي از اين قبيل صورت ميپذيريد.
3ـ2ـ انتقال بازماندگان به اردوگاه هاي نزديك كه براي استقرار آنها در اين مرحله فوراً آماده شده و تأمين كليه امكانات زيستي در اردوگاه ها.
3ـ3ـ ايجاد نظم و ترتيب در محل حادثه
در اين وضعيت سعي بر اين است كه هر چه زودتر حالت عادي به مردم آسيبديده برگردانده شود و فعاليتهاي روزمره مردم، نظير خريد و فروش، پخت و پز، رفت و آمد و نظاير آن مجدداً استقرار يابد.
3ـ4ـ ارزيابي سريع و دقيق دامنه فاجعه
در اين زمينه، برآورد خسارات وارده به خانههاي مسكوني، باغات كشاورزي، دامها، جادهها، پلها، بازارها، مساجد و نظاير آن از اهميت بالايي برخوردار است زيرا برآورد اين اقلام است كه جمعاً ميزان خسارات را براي دريافت اعائه و كمكهاي مردمي و دولتي فراهم مينمايد.
3ـ5ـ تجديد ارزيابي
منظور از تجديد ارزيابي آن است كه صورتها و ليستهاي وارده به سازمان مدیریت بحران يا جمعيت هلال احمر يكبار ديگر جهت برآورد ميزان خسارات و ضايعات به صورت واقعي به وسيله كارشناسان متخصص مورد بازنگري و تجديدنظر قرار ميگيرد. و ستاد، پرداخت كمك به بازماندگان را آغاز ميكند.
3ـ6ـ برنامهريزي به منظور تجديد
حيات بازسازي، توسعه و بازگشت به وضعيت عادي از اهم فعاليتهايي است كه در اين مرحله صورت ميگيرد. در اين مرحله علاوه بر بازسازي و نوسازي وسايل و امكانات مادي و فيزيكي به امور روانشاسي و روانشناختي آسيبديدگان نيز توجه خاص مبذول ميشود.
3-7- تحقيق و بررسي به منظور كشف چگونگي مقابله افراد، گروهها، سازمانها و نهادها با حادثه و شناسايي و كشف نقاط ضعف و نارسائيها بمنظور ترميم آنها در آينده و شناخت نقاط قوت و برجسته به منظور توجه و تقويت بيشتر آنها در آينده.
4ـ برنامهريزي مرحلة بعد از بحران
بعد از بروز سانحه اين سؤال مطرح است كه چگونه ميتوان اولاً از مرگ مصدومان جلوگيري كرد و با كمك هاي فوري باليني و تخليه آنها به مراكز درماني، آنها را نجات داد و در ثاني چگونه ميتوان بازماندگان را به محل امنتر و آرامتري تخليه نمود و اسكان داد و بالاخره وضعيت اجساد و تكليف اموال را روشن نمود. با دفن اجساد و ايجاد اردوگاه هاي مناسب با تسهيلات آب، برق، و وسايل گرمايي و وسايل پخت و پز براي زندگان و به اجرا درآوردن كليه اقدامات بهداشتي، درماني و استقرار نظم و انضباط در اردوگاهها، اين مرحله به مرحله بعد كه جبران خسارت ميباشد، پيوند ميخورد. پس از انجام مرحله نجات يعني خدماترساني به زندگان و حمايت و پشتيباني فيزيكي و رواني از آنها و پاكسازي و آواربرداري، مرحله عاديسازي و رهاسازي از مصيبت فرا ميرسد. در اين مرحله مردم مصيبتزده كه محل زندگي و كسب و كار خود و عزيزان خويش را از دست دادهاند، طبعاً مشكلات مختلفي را عرضه ميكنند كه مديريت سانحه بايد با خونسردي و سعه صدر و دورانديشي و درايت، يكي يكي آنها را حل و فصل نمايد. در چنين موقعيتي مجموعهاي از خدمات حمايتي، پزشكي و رواندرماني، الزامي ميشود و در نهايت شكل كمكهاي بلاعوض بخود ميگيرد. با انجام اين اقدامات كه مرحله عاديسازي و رهاسازي تلقي ميشود، تقريباً كار مقابله در شرف اتمام است و نكتهاي كه باقي ميماند، ارزيابي مجموعه اقدامهايي است كه در مراحل مختلف مقابله با سانحه صورت گرفته است.لذا هر گروه و سازمان امدادرسان ميبايست كليه مراحل عمليات امدادرساني خود را با وسايل مختلف سمعي بصري ثبت و ضبط نمايد تا در مواقع ضروري از آن مستندات بهرهبرداري نمايد.
نكات مهم در مديريت بحران
1ـ نكات مهم در پيشگيري
1ـ تهيه و تدوين طرحها و برنامههاي استراتژيك به منظور انتخاب مناطق مسكوني، تجاري، صنعتي، فرهنگي، ورزشي، فضاي سبز و نقاط آن و وضع قوانين و مقررات ويژه به منظور چگونگي استفاده از اين فضاها و همينطور وضع مقررات خانهسازي از نظر مقاومت و امنيت در مناطق مسكوني و بالاخره ايجاد مصونيت در مقابل خطرات ناشي از سوانح.
2ـ انتخاب محلهاي تجمع و ايجاد پناهگاههاي امن به منظور انتقال مردم در هنگام سانحه به آن مكانها.
3ـ انتخاب محل ساختمان ها بايد با توجه به شرايط خاك و مسير انتشار موج صورت گيرد به ويژه در ايمن كردن بناها و ساختمانها از خدمات مشاورهاي كارشناسان شهرسازي، ايمني و آتشنشاني استفاده گردد.
4ـ انتخاب فضاهاي فعاليت كودكان بايد دور از مراكز پرجمعيت و دور از كاربريهاي خطرآفرين در هنگام سانحه باشد، مثل انبارهاي آموزشي، مخازن بنزين و گاز و كارخانهها.
5ـ تهيه برنامه به منظور كاهش آسيبپذيري انسانها، جامعه و زيستگاههاي آنان در مقابل خطرات غير قابل اجتناب.
6ـ پيشبيني زمان، مكان و شدت وقوع حوادث غير مترقبه، پيشبيني عواقب حوادث، ميزان آسيبپذيري، آسيبرساني و خطرات ناشي از سانحه در كليه ابعاد آن.
7ـ تدوين قوانين و مقررات لازم جهت ايجاد و حداقل آمادگي در نيروهاي مسلح به منظور حضور بموقع در ساعات اوليه حادثه به ويژه در بكارگيري تجهيزات و امكانات خود، همچنين حضور به موقع و همه جانبه بسيج مردمي و تهيه برنامه مشاركت فعال آنها و…
2ـ نكات مهم در هنگام بحران
1ـ هشدار، اعلام خطر وضعيت غيرعادي به مردم منطقه و مسئولين جهت شروع برنامههاي عملياتي مقابله سانحه.
2ـ ايحاد مصونيت در مقابل خطرات ناشي از سانحه در هنگام وقوع.
3ـ كنترل و محدود كردن دامنه سانحه و اثرات ناشي از آن.
4ـ استقرار نظم در جامعه آسيبديده.
5ـ تخليه سريع مجروحين و مصدومين و مردم سانحه ديده به نقاط امن.
6ـ شناسايي و كشف مجروحين، مصدومين و انجام عمليات بهداشت و درمان.
7ـ حضور كليه مسئولين منطقه در محل حادثه به منظور تصميمگيري صحيح و كاهش زمان بحران.
8ـ انجام عمليات سريع جستجو، امداد و نجات
9ـ بسيج نيروها، مثل ارتش، و سپاه و بسيج همينطور آمادهباش بيمارستانها و پزشكان در هنگام شدت حادثه، در صورت لزوم.
10ـ درمان و مراقبتهاي پزشكي و به ويژه ارائه خدمات و كمكهاي اوليه پزشكي.
11ـ تهيه و فراهم كردن امكانات زيستي براي نجاتيافتگان از قبيل وسايل خواب و خوراك و پخت و پز و چادر و وسايل زندگي و تأمين سرپناه اضطراري.
12ـ جمعآوري، غسل و كفن و دفن كشتهشدگان.
13ـ گندزدايي، دفع آفات و واكسيناسيون عمومي عليه بيماريهاي واگيردار احتمالي.
14ـ راهاندازي مراكز خدماترساني و زيربنايي.
15ـ جلوگيري از وقوع هر گونه اثرات فيزيكي، رواني و اجتماعي ثانويه و نامناسب.
16ـ ارزيابي دقيق دامنه و ابعاد فاجعه و اطلاعرساني از طريق استفاده از رسانههاي جمعي.
17ـ هر گونه اقدام لازم به منظور تحقق اهداف از قبل تعيين شده در هنگام سانحه.
18ـ انجام آمادگي براي مرحله بعد.
19ـ ارزيابي و بازنگري برنامهها، ارزيابي كارآيي، اثربخشي، صحت و انطباق با واقعيتها در كليه پيشبينيها و عمليات انجام شده و به هنگام اصلاح نمودن برنامهها.
20ـ برنامهريزي بهسازي، نوسازي و بازسازي عمليات ترميمي و توسعه و بازگشت به وضعيت عادي و از بين بردن موانع.
21ـ مطالعه و تحقيق علمي در كليه موارد.
22ـ برنامهريزي جهت خروج زمانبندي شده نيروهاي امداد ضربتي مانند نيروهاي مسلح.
3ـ نكات مهم بعد از بحران
1ـ تداوم برنامههاي اضطراري لازم در مواردي كه هنوز به صورت كامل حل نشده و يا در برنامههاي قبلي پيشبيني نشدهاند.
2ـ انتقال قدرت و اختيارات مديريتهاي سانحه به سازمانها و نهادهاي عادي براساس روال قبلي.
3ـ بهسازي، بازسازي و توسعه جبران خسارتهاي ناشي از حوادث غيرمترقبه، به صورتي كه حتي المقدور از آسيب و خطرات غيرقابل اجتناب بعدي و محدوديتهاي تجربه شده موجود پيشگيري گردد، به گونهاي كه پايههاي پيشرفتهاي بعدي تأمين گردد.
4ـ اعلام خسارات به جامعه و سازمان هاي ملي و بينالمللي جهت دريافت كمك به منظور بازسازي مناطق آسيب ديده.
5ـ تأمين شرايط لازم به منظور استقرار وضعيت عادي از لحاظ زندگي فردي، خانوادگي اجتماعي و اقتصادي و ساير شرايط ضروري.
6ـ ارزيابي كارآيي و اثربخشي برنامههاي انجام شده و انجام تغييرات لازم جهت اصلاح و بروز درآوردن برنامههاي عملياتي.
7ـ مطالعه و تحقيق در كليه موارد مربوط به سانحه و ابعاد آن و كشف و شناخت مسائل مربوط به آن و آزمون فرضيات در شرايط واقعي و نتيجهگيري براي حوادث بعد .
4ـ نكات مهم در بازسازي
اولين اقدام در بازسازي روستاها و مكانهاي به شدت آسيبديده، انتقال محلهاي مسكوني به مكانهاي نزديكتر و امنتر ميباشد.علاوه بر توجه به انتخاب محل از نظر فيزيكي و اقتصادي و از نقطه نظر نزديكي به خطوط ارتباطي مواصلاتي و رودخانه و نظاير آن به در امان بودن مكان انتخابي از كليه ابعاد و انواع سوانح نيز توجه كافي مبذول شود، يا به بيان ديگر به وجود سيستمها و شبكههاي آبرساني، فاضلاب و جاده و امكان ايجاد مراكز شهري و خدماترساني مثل گاز و برق و تلفن و همينطور كاهش آسيبپذيري عناصر و مراكز زيست شهري كه نام برده شد، توجه كافي مبذول شود. انتخاب مكان نامناسب همراه با كاربردهاي نامناسب در داخل بافت شهر، اولاً سبب ميشود كه در هنگام بروز سانحه، ميزان تلفات و خسارات ناشي از سانحه به ميزان نسبتاً زيادي افزايش يابد و در ثاني فضاي باز و مناطق امن، جهت پناهگيري جمعيت ناكافي باشد و سبب بالا رفتن تلفات و ضايعات گردد.
تحول در لجستيک بحران :
لجستيک بحران با تصميم سازی در حوزه هايي مانند تهيه و تأمين ،حمل و نقل ، خدمات ، نگهداری و تعميرات و راه اندازی و تأسيس و برنامه ريزی برای ظرفيت های موجود سر و کار خواهد داشت . در يک سامانه لجستيک بحران بايد به پارامترهای مختلف از جمله نه پارامتر زير توجه ويژه ای معطوف داشت.
پارامترهای مهم در لجستيک بحران :
1- زمان پيشبرد (زمان لازم برای تدارک يک فعاليت و يا يک محصول از لحظه آغاز طراحی يا توسعه تا لحظه ی رسيدن به دست مصرف کننده )
2- محدوديت منابع
3- کمبودهای بحرانی و اتفاقی
4- اولويت ها و تخصيص ها
5- تطبيق و ارتباط با نيازها و رويدادها
6- انعطاف پذيری
7- سهولت و تناسب
8- فرماندهی و کنترل مناسب
9-اطلاعات دقيق ، کامل و به موقع
برنامه ريزی در لجستيک بحران
برای برنامه ريزی و مديريت لجستيک بحران بايد شرايط زير فراهم باشد :
اصولاً برنامه ريزی لجستيک بحران کاری دشوار به حساب می آيد .
1-برای چنين فرآيندی همواره بايد اطلاعات صحيح و کامل و به هنگام در اختيار باشد .
2- بايد برنامه ريزان توانمند و صاحب ايده و دانش کافی در خدمت سامانه باشند .
3- در برنامه ريزی بايد از افراد با تجربه سود جست چرا که عاملی به نام تجربه در اتخاذ تصميمات نهايي تعيين کننده است .
4- همواره بايد نظام مديريت لجستيک بحران به بهترين شيوه ها و تکنيک های پيش بينی و اطلاعات مورد نياز مجهز شده باشد تا پيش بينی نيازمندی های آينده به سهولت صورت پذيرد .
5- لجستيک توانمند بحران به شدت نيازمند سامانه های اطلاعاتی قوی و يکپارچه است .
از آن جا که در عصر اطلاعات و بنا بر مقتضيات اين مقطع زمانی سازمان های مديريت بحران بايد متحول و با تغييرات امروزی هماهنگ شوند . لجستيک بحران هم به عنوان يکی از مولفه های دخيل در عملکرد سازمان های مديريت بحران بايد تغييراتی را متحمل شود . امروزه به موازات بحث انقلاب در امور سازمانی و تحول در لجستيک بحران نيز به عنوان يک رويکرد تحول آفرين مطرح گرديده است .
اهداف آرمانی تحول در لجستيک بحران
اهداف آرمانی تحول در لجستيک بحران به ترتيب عبارت اند از :
1- نظام لجستيکی بدون مرز
2- توزيع مبتنی بر لجستيک
3- عملکرد سريع در تدارک نيروها
4- فراهم آمدن نمايي شفاف از دارايي ها
5- زير ساخت توانمند و چابک لجستيکی
نتايج تحول در لجستيک بحران
نتايج حاصل از تحول در لجستيک بحران را می توان به ترتيب زير بر شمرد :
1- کاهش هزينه های نظام لجستيک
2- افزايش کارايي و اثر بخشی سامانه
3- افزايش قابليت اطمينان و آمادگی سامانه
4- کاهش سطوح موجودی ها و در نتيجه کاهش لزوم تأسيس دپو های جديد و آزاد سازی دپوهای موجود
5- ارتقای سامانه های نگه داری و تعميرات
1-5- تدوين برنامه های جامع نگه داری و تعميرات
2-5- تدوين استانداردهای نگه داری و تعميرات
3-5- تربيت مديران نگه داری و تعميرات و افزايش مهارت کارکنان
4-5- افزايش نرخ متوسط زمان بين دو خرابی
5-5- کاهش سطوح قطعات و موجودی های نگه داری وتعميرات
جنبه های مختلف لجستيک حوادث غير مترقبه
1- طبقه بندی وظايف در حوادث غير مترقبه
بطور خلاصه انواع وظايف در حوادث غير مترقبه شامل موارد زير است :
1- جنبه های اطلاعاتی :
• نقشه برداری
• شناسايي منظقه و راههای ارتباطی
• شناسايي مراکز بحران زا که موجب گسترش بحران می شوند
2- جنبه های تأمين :
• تأمين نيروی سازمان يافته و مجهز
• تأمين مهندسی امداد و نجات
• تأمين واحد های مخابراتی
• تأمين واحدهای لجستيکی برای حمل و نقل و ذخيره سازی
3-جنبه های عملياتی :
• ارائه کمک های درمانی
• ارئه حمل و نقل زمينی و هوايي و شناسايي هوايي
• ايجاد مراکز درمانی صحرايي
• ايجاد مراکز مخابراتی صحرايي
• ايجاد آشپزخانه صحرايي
• تأمين برق اضطراری و سوخت
• کمک در جابجايي مصدومين و تخليه احتمالی
• تأمين و توزيع نيازهای زيستی و غذايي آسيب ديدگان
• همکاری در ضد عفونی نمودن مناطق آسيب ديده
• پشتيبانی از ساير نيروهای امدادی
• کمک در جذب ،سازماندهی و ارسال کمک های مردمی
• تعمير موقت و پاکسازی راههای مواصلاتی
• اسکان موقت
4- جنبه های امنيتی :
• حفاظت از مناطق تخليه شده
چرخه عمليات لجستيکی حوادث غير مترقبه :
عمليات لجستيکی حوادث غير مترقبه شامل چها ر مرحله می باشد که به شرح زير خلاصه شده است .
• مرحله مقدماتی شامل :
برنامه ريزی ،سازماندهی و انجام هماهنگی های لازم برای بسيج منابع لجستيکی
• مرحله آمادگی :
انجام تمرينات لازم جهت آمادگی نيروها برای واکنش سريع و رفع عيوب احتمالی
• مرحله تدارکات :
فراهم نمودن منابع ،امکانات و تجهيزات مورد نياز جهت پشتيبانی عمليات
• مرحله عمليات :
بکارگيری تمامی امکانات ،نيروی انسانی ،تجهيزات و همه سازمانهای مرتبط
وظايف لجستيکی در حوادث غير مترقبه :
بطور خلاصه وظايف لجستيک در حوادث غير مترقبه در چهار بخش زير می تواند طبقه بندی شود :
• جمع آوری و تجزيه و تحليل اطلاعات و سفارشات
• تهيه برنامه پشتيبانی
• تأمين ملزومات و تجهيزات
• ارائه خدمات نظير ذخيره سازی ،تدارکات ، حمل و نقل و بازسازی امکانات .
بررسي تحليلي عوامل امدادي خصوصاً لجستيک نيروهای مسلح در بحرانهاي ناشی از زلزله
1ـ مشاركت و هماهنگي
مشاركت كليه سازمانها و نهادهاي موجود در كشور كه توانايي امداد رساني در زمينههاي مختلف را دارند يكي از عوامل مهم در كنترل دامنة بحران و ايجاد ثبات و همدلي در كشور ميباشد. ايجاد شرايط مشاركت همگاني و هماهنگي ميان اين عوامل و پشتيباني و هدايت مناسب آنان باعث ميشود انجام امور امداد رساني به طور سريع، همه جانبه، روان و مناسب شكل بگيرد و موجبات وفاق ملي، آسايش و آرامش در كشور فراهم شود. به همين منظور مواردي كه در اين خصوص ميتوانند نقش مهم ايفاء نمايند به اختصار مورد اشاره قرار ميگيرند.
1ـ1ـ هماهنگي عوامل شركت كننده در امداد رساني بحران زلزله در مرحلة قبل از بحران
اغلب بحرانهاي مهم زلزله كه در كشور رخ داده است، خصوصاً بحران زلزله بيانگر اين امر مهم بوده است كه مجموعة مديريت بحران و عوامل امدادرسان وابسته به سازمانهاي مختلف كشور در مرحله قبل از بحران از كمترين ارتباط و هماهنگي لازم با يكديگر برخوردار بودهاند كه اين امر سبب عدم آشنايي مناسب نسبت به توان و نقشآفريني هر كدام و تقسيم و ترسيم وظايف و ايجاد آمادگيهاي بيشتر ميان آنان بوده است.
1ـ2ـ هماهنگي عوامل شركت كننده در امداد رساني بحران زلزله در مرحلة حين بحران
همانطور كه اشاره شد معمولاً عوامل امدادي كشور در هنگام بروز حادثه شكل ميگيرند و در قبل از بحران ارتباط چنداني با يكديگر ندارند به همين دليل، اين عوامل در هنگام وقوع بحران زلزله، كمتر قابليت ايجاد هماهنگي مطلوب با يكديگر را دارند، لذا مديريت بحران كشور نميتواند هماهنگي لازم را در ميان اعضا و عوامل امدادي ايجاد نمايد. در سازمان و تشكيلات كليه عوامل امدادرسان از جمله: هلال احمر، كميته امداد، دستگاههاي دولتي، نيروهاي مسلح و…اين موقعيت وجود نداشته است كه بتوانند در امر مقابله با بحران، مشاركت ديگران را بپذيرند هر چند كه برخي از اين عوامل سعي نمودهاند كه اين هماهنگي را در حد توان ايجاد نمايند ولي به علت برخي موانع، موفقيت چنداني بدست نياوردهاند.
1ـ3ـ وجود يك سيستم مناسب جهت فراخوان نيروهاي امدادي در زمان وقوع بحران زلزله
فراخوان نيروهاي امداد رساني در هر سازمان و دستگاه دولتي و بخش غير دولتي يكي از موارد بسيار مهم و حساس جهت اقدام به موقع نيروها و كمك به مردم حادثه ديده در ساعات اوليه وقوع بحران زلزله است و همين امر باعث كنترل دامنة تلفات و خسارات در بحران ميشود. در اكثر بحرانها فراخوان نيروها به صورت تماسهاي تلفني و يا اعزام پيك بوده است و از آنجا كه هيچگونه آمادگي از قبل در اين خصوص وجود نداشته است به همين دليل، برخي از ارگانها و دستگاههاي دولتي پس از گذشت دهها ساعت از وقوع بحران توانستهاند در منطقه مورد نظر حضور يابند. لذا كليه سازمانها و دستگاههايي كه به طور مستقيم و يا غير مستقيم در مهار بحران زلزله داراي وظايف و نقش ميباشند ميبايست سيستم فراخوان مناسبي جهت اقدام به موقع و سريع در سازمان مربوطه ايجاد نمايند و ستاد مديريت بحران كشور نيز ميبايست اين سيستم را براي فراخوان سريع اعضاي ستاد مديريت بحران ايجاد نمايد.
1ـ4ـ حضور به موقع در بحران زلزله
نيروهاي مسلح با بهرهگيري از قابليت توزيع منطقهاي بسيار مناسب در سطح كشور و قابليت اقدام سريع در كمترين زمان ممكن، اين آمادگي را تاكنون داشتهاند كه جزء اولين سازمانهايي باشند كه با وقوع بحران، در منطقة مورد نظر حاضر شده و اقدامات اوليه امداد رساني را انجام دهند و كارنامة اقدامات اين نيروها در بحرانهاي رخ داده در سراسر كشور مبيّن اين حقيقت است، لذا سازمان مديريت بحران کشورميبايست از اين توان بالقوه و منعطف نهايت استفاده را ببرد.
1ـ5ـ مشاركت عوامل امدادي در بازسازي منطقه حادثه ديده
به طور مسلّم مشاركت در امداد بحران زلزله توسط برخي عوامل امدادي يكي از وظايف غير مستقيم آنها ميباشد و حضور اين نهادها در اقدامات كمكرساني و امداد، بواسطه توان بالقوة آنها در جابجايي سريع و حضور فوري در ساعات اوليه است، لذا اين عوامل امدادي مأموريت مستقيم در اين امر، خصوصاً در اقدامات بازسازي نداشته و نخواهند داشت، چون از مأموريت اصلي خود باز خواهند ماند و اشتغال در اين امر ممكن است عواقب جبرانناپذيري در وقوع حوادثي كه در واقع مأموريت اصلي آنهاست به وجود آورد،
1ـ6ـ زمان ترك منطقه بحران زلزله توسط عوامل امدادي
مشاركت در امداد رساني زلزله توسط برخي از عوامل امدادي يك مأموريت غير مستقيم است لذا اين عوامل ميبايست پس از مهار بحران و ايجاد شرايط عادي ضمن هماهنگي با ستاد مديريت بحران به مرور صحنة امداد رساني را ترك نمايند و فقط آن بخش از نيروها و امكاناتي كه نياز به آنها مرتفع نشده وستاد مديريت بحران، وجود و حضور آنها را ضروري ميداند در منطقه باقي بماند.
1ـ7ـ لزوم توجه ويژه به مسائل رواني حاكم برمنطقه بحران زلزله در رابطه با مردم حادثه ديده و عوامل امداد رسان
يكي از نكات حساس و ظريف در منطقه بحران زلزله، ضرورت توجه خاص به مسائل رواني حاكم بر منطقه از جمله مردم حادثه ديده، فرزندان خردسال، و زنان بازمانده از يك سو و عوامل امدادرسان كه حوادث دلخراش را مشاهده و متأثر شدهاند، از سوي ديگر ميباشد.مديريت بحران، ستادهاي فرعي و امدادرسانان ميبايست در اين شرايط داراي وسعت نظر بوده و از هر گونه برخورد احساسي و عكسالعملهاي فوري پرهيز نموده و خويشتندار باشند و شرايط را به گونهاي فراهم آورند كه آثار رواني حاكم بر منطقه بحران به نحو مطلوب هدايت و مهار شود.
1ـ 8ـ بهرهگيري از توان نيروهاي مقاومت بسيج
اولين گروهي كه در هر حادثه و بحران وارد صحنه ميشوند و از تلفات و خسارات بيشتر جلوگيري ميكنند، نيروهاي مقاومت بسيج هستند كه علت عمده آن، گستردگي پايگاههاي بسيج در تمامی نقاط شهرها، و دورترين نقاط کشور بوده است. بهرهگيري از توان بسيج، محدود به سپاه نميشود و كليه دستگاهها و سازمانها از حضور اين نيروها در منطقه بحرانزده احساس رضايت و دلگرمي مينمايند و گاهي پيشنهاد بهرهگيري رسمي از اين نيروها را داشته و دارند. امّا هنوز هيچ تشكلي نتوانسته است كه از اين نيروي عظيم بهره وافي و مناسب را ببرد. لجستيک نيروهای مسلح نيز عليرغم قرابت و نزديكي تشكيلاتي با اين نيروها، از اين امر مستثني نبوده است. هر چند كه در بخش جمعآوري كمكهاي مردمي و بهرهگيري از امكانات و تخصصها نيروهاي بسيجي هميشه پشتيبان مناسبي براي لجستيک نيروهای مسلح بودهاند اما توان بالقوه در اين نيروها بسيار بيشتر از مقداري است كه مورد بهره برداری قرار می گيرد.
1ـ9ـ بهرهگيري از تسهيلات دولتي جهت جايگزين نمودن امكانات مصرفي
در بحرانهاي زلزله مراجع ذيصلاح بودجة لازم براي هزينههاي مختلف بحران از جمله تهيه و استفاده از تجهيزات، امكانات و كالاهاي مصرفي تخصيص ميدهند كه بنابر صلاح ديد مديريت بحران در كشور مصرف ميشود. عوامل امدادي در طول زمان امداد رساني از كليه امكانات و منابع خود براي كمك به حادثهديدگان استفاده ميكنند كه بعضاً به دليل سرعت و گستردگي بهرهبرداري از منابع تهيه فهرست آن بسيار مشكل است . لذا مديريت بحران كشور ميبايست با اتخاذ تدابير لازم در خصوص جايگزيني اين منابع اقدامات شايسته را به عمل آورد.
2ـ قابليتهاي عملياتي و اجرايي
عوامل امدادي شركتكننده در بحران زلزله ميبايست داراي قابليتهاي فراوان در بخشهاي خاص و مربوط به خود باشند تا بتوانند بخشي از اقدامات مورد نياز منطقه را انجام دهند. به هر مقدار كه توانائيها و قابليتهاي اجرايي اين عوامل بيشتر و بهتر باشد ، كاهش ميزان و دامنة خسارات و تلفات نيز بيشتر و سريعتر خواهد شد و اگر نيروهاي عملكننده از توانائيهاي لازم برخوردار نباشند، ضمن ايجاد خلل در امر امداد رساني ، باعث توسعه و افزايش دامنة بحران، خسارات و تلفات نيز ميشوند. لذا آموزش تخصصی عوامل امدادی يکی از ضروريات قبل از بروز بحران است .
2ـ1ـ توانائي لجستيك در انجام امداد رساني عمومي در بحران زلزله
عوامل امدادي لجستيك علاوه بر اقدامات تخصصي اعم از بازگشايي راهها، ترابري نيروهاي كمكي، انتقال امكانات، تسهيلات، مواد غذايي، آب و سوخت و انتقال مصدومين و… به اقدامات عمومي از جمله آواربرداري توسط ماشينآلات مخصوص نيز ميپردازند. همچنين نجات جان مصدومين، نجات مردم محبوس در زير آوار و انتقال آنان به نقاط امن و يا به مراكز درماني، ايجاد مراكز درماني در منطقه حادثه ديده و… از جمله اقدامات ديگر لجستيكي است.
2ـ2ـ وجود ستاد بحران زلزله فعال در لجستيك قبل از وقوع بحران
عوامل امدادي بر اساس آئيننامههاي موجود موظفند كه نسبت به تجهيز سازمان نيروهاي امدادي خود اقدام نمايند كه اين امر در حال حاضر به علت عدم تدوين ساختار مناسب براي اين عوامل، عمل نميشود. ستاد مديريت بحران كشور ميبايست با مشخص نمودن مديريت لجستيک بحرانها از جمله بحران زلزله و… يك ستاد ويژه لجستيک تشكيل دهد و فواصل زمانی مشخص با تشكيل جلسات مختلف شالوده نقشهاي مختلف لجستيكي در شرايط بحران را طراحي نموده، آخرين تغييرات يا اطلاعات جديد را مورد بررسي قرار داد و بهترين راهكارها و تمهيدات را بينديشد تا با بروز هرحادثه ستاد مذكور فعال شود و در اسرع وقت بر اساس آييننامهها و شرايط تعيين شده نقش خود را به نحو احسن ايفاء نمايد.
2ـ3ـ تشكيل ستاد بحران زلزله در حين وقوع بحران زلزله
با بررسيهاي به عمل آمده مشخص شده است كه همزمان با وقوع بحران زلزله در هر منطقه، متناسب با وسعت فاجعه، ستاد بحران در كليه عوامل امدادي تشكيل ميشود و به سرعت نسبت به بسيج امكانات و خدمات جهت امداد رساني اقدام مينمايد، و در طول مدت زمان امداد رساني، به صورت شبانهروزي به فعاليت خود ادامه ميدهند، همچنين اين ستادها در صورت لزوم با توسعه ساختاري، ستادهاي فرعي را نيز تشكيل ميدهند كه هر چند تاکنون موفق بوده و نقاط ضعف کمی وجود داشته که قابل ذاصلاح می باشد ولی می توان با هماهنگی بيشتر با ستاد مديريت بحران کشور قبل از بروز بحزان و حين بحران قابليتهای آنها را افزايش داد .
2ـ4ـ توانايي لجستيك سپاه پاسداران در آمادهسازي و ايجاد منطقه اسكان
يكي از اقدامات اوليه لجستيك در منطقه بحران شناسايي منطقه امن جهت اسكان موقت مردم زلزلهزده ميباشد كه لجستيك پس از انتخاب مكان، اقدام به تسطيح، آمادهسازي (برپايي اردوگاه) و تجهيز آن براي انتقال مردم ميكند. شايسته است كه جهت هر منطقه نقاط مشخصي از قبل تعيين و اقدامات زيربنايي در آنها انجام شود تا در زمان وقوع حادثه توان موجود صرف امداد رساني شود و دغدغه فكري در اين زمينه وجود نداشته باشد.
2ـ5ـ توانايي لجستيك در انجام عمليات راهسازي در منطقه بحران زلزله
عوامل امدادي از جمله نيروهاي مسلح با استفاده از تجارب امداد رساني يكي از اقدامات خود را در ساعات اوليه امداد رساني، اعزام تجهيزات مناسب براي بازگشايي و آمادهسازي راهها و جادههاي منتهي به مناطق زلزلهزده ميدانند. در بحران زلزله رودبار و بم نيز يكي از اقدامات اوليه لجستيك عوامل امدادي همين امر بوده است كه به دليل پسلرزههاي مكرر، خصوصاً در زلزله رودبار عمليات بازگشايي جادهها چندين هفته ادامه داشته است.
2ـ6ـ توانايي لجستيك در انجام امور حمل و نقل در منطقه بحران زلزله
يكي از فعالترين بخشهاي لجستيك در امداد رساني بحران زلزله، عمليات ترابري سبك و سنگين ميباشد. اعزام خودروهاي مختلف براي انتقال امكانات، تجهيزات، مايحتاج عمومي، كمكهاي مردمي، حمل نفرات و…هميشه به عنوان يكي از اولين اقدامات اساسي توسط لجستيك در منطقه بحران مدّنظر بوده است. همچنين انتقال مكرر امدادرسانان و انتقال مردم بحران ديده به ساير مناطق از جمله اقدامات اساسي در اين زمينه است كه تاكنون به طور مطلوب انجام شده است.
2ـ7ـ نقش لجستيك در تجهيز و پشتيباني از منطقه اسكان
برپايي اردوگاههاي اسكان و ايجاد تسهيلات لازم براي زندگي موقت مردم در منطقه، يكي از اقدامات
اساسي لجستيك است كه تاكنون خصوصاً در منطقه رودبار و بم به طور موفق انجام شده است. پشتيباني لازم از اردوگاههاي اسكان خصوصاً ايجاد تسهيلات لازم و ضروري از جملة تأسيسات بهداشتي، گرمايي و سرمايي، بهداري، سوخت براي زمستان و يا پخت غذا، آب براي نوشيدن و يا شستشو و ساير امكانات مانند تغذيه متمركز، پذيرايي با ميوه و تنقلات و…از جمله اقدامات ديگري است كه لجستيك توانسته است به نحو مطلوب نسبت به انجام آن اقدام نمايد.
2ـ8ـ نقش تعميرات لجستيک در منطقه بحران زلزله
يكي از اقدامات لجستيك در امر امداد رساني، بهرهگيري از توان تعميراتي خود در رفع معايب و راهاندازي موقت برخي تأسيسات در شهرها و روستاها است. لجستيك با فراخواني و اعزام افراد متخصص در تعميرات با گرايشهاي مختلف و تجهيز آتليههاي موجود و اعزام آنها، بخش عمدهاي از وظايف ترميم خرابيها و معايب تأسيسات شهري، اداري، خانگي، تجهيزات موجود در اردوگاههاي اسكان، خودروها و ماشينآلات بكار گرفته شده در امداد رساني را به عهده می گيرد.
2ـ9ـ نقش لجستيك در جمعآوري و هدايت كمكهاي مردمي
لجستيک در جمعآوري و هدايت كمكهاي مردمي به مناطق بحراني زلزله نقش تعيينكنندهاي داشته است. كار جمعآوري كمكهاي مردمي اغلب توسط جمعیت هلال احمر و پايگاههاي بسيج انجام ميشود ولي جمعآوري آنها و بارگيري وهدايت به سوي مناطق بحران زلزله بر عهده لجستيك ميباشد.در خصوص جمعآوري كمكهاي مردمي در بحرانهاي طبيعي، نهادهاي مختلفي از جمله كميته امداد امام خميني، بهزیستی و… مشاركت دارند؛ لذا در اين خصوص ميبايست به صورت يكپارچه عمل شود.
2ـ10ـ بهرهگيري از توان مردمي موجود در منطقه بحران توسط لجستيك
لجستيك در امر امداد رساني از منابع مختلف استفاده مينمايد، يكي از اين منابع، نيروي انساني موجود در منطقه بحران زلزله است. بهرهگيري از مردم بحرانزده محاسن فراواني دارد كه بخشي از آن عبارتاند از:
• ايجاد اعتماد و اطمينان و دلگرمي ميان آنان و ساير مردم حادثه ديده.
• بهرهگيري از آشنايي آنان با محيط و مناطق همجوار بحرانزده.
• استفاده از امكانات محلي با توجه به آشنايي آنان به امكانات موجود در منطقه و…
اين عوامل باعث ميشود لجستيك در امر امداد رساني موفقتر عمل نمايد و در نتيجه امداد رساني به صورت روانتر انجام شود.
3ـ برنامهريزي
3ـ1ـ توجه خاص لجستيك در برنامهريزيها به موارد اضطراري و پيشامدهاي ناگهاني
لجستيك نيروهای مسلح در طرحها و برنامههاي سالانة خود بدون تحميل هزينه بر دوش دولت، نيم نگاهي به موارد اضطراري و حوادث غير مترقبه داشته و دارد. با اين همه نميتوان اذعان نمود كه سازمانهاي تشكل يافته، همگي بر اساس آييننامهها و مقررات خاصي است؛ زيرا متأسفانه هيچ آييننامه و دستورالعمل جامعي جهت شركت آنان در حوادث غير مترقبه وجود ندارد و درآيين نامه ها و مستندات موجود تنها به كليات بسنده شده است
3ـ2ـ سطح دوم تشكيلات لجستيك نيروهای مسلح در بحران زلزله
لجستيك عملياتي پس از تشكيل ستاد بحران در لجستيك مركز اقدام به ايجاد چندين قرارگاه اصلي و فرعي در منطقه بحران زلزله مينمايد كه براي هر منطقه بحران يك قرارگاه اصلي و در صورت وسعت منطقه چندين قرارگاه فرعي شكل ميگيرد. در زلزله رودبار لجستيک نيروهاي مسلح با ايجاد قرارگاه اصلي و چندين قرارگاه فرعي و برقراري ارتباطات لازم ميان قرارگاههاي فرعي با قرارگاه اصلي و ستاد بحران در مركز، نظارت، كنترل و هدايت كليه اقدامات امدادي را در يگانهاي تحت امر به عهده داشتند. هر چند كه در سطوح پايينتر ايجاد ساختارهاي تاكتيكي كمتر مدّنظر قرار گرفته كه اين امر به صورت يك نقص، مشهود است و ميبايست برطرف گردد.
3ـ3ـ آمادگي هاي لجستيك قبل از وقوع بحران زلزله
تهيه سناريوهاي مناسب براي هر منطقه زلزلهخيز با بهرهگيري از مشاركت سازمانهاي ذيصلاح خصوصاً هماهنگي و مشاركت ستاد مديريت بحران كشور و تأسيس سازمان مناسب براي عمليات لجستيك در بحران زلزله و سازماندهي و تجهيز آن به تجهيزات و امكانات پيشرفته و برگزاري آموزشها و تمرينهاي مناسب و لازم با در نظر گرفتن شرايط مختلف، از زمينههاي ايجاد آمادگي در عوامل امدادي لجستيك در بحران زلزله است. در اين زمينه ستاد حوادث غير مترقبه مسئوليت دارد كه برنامههاي لازم را تهيه و با ايجاد هماهنگي لازم در ميان كليه عوامل امدادي، زمينه آمادگي آنان را فراهم آورد.
4ـ پشتيباني امدادي
يكي از نكات بسيار مهم در بحرانهاي زلزله بزرگ و گسترده، انجام پشتيبانيهاي مناسب در زمينههاي مختلف از منطقه بحران ميباشد. سازمانهايي كه مسئوليت مستقيم در اين امر را دارند ميبايست با برنامههاي مشخص ضمن بهرهگيري از توان ملي و بينالمللي، كليه نيازهاي اساسي مورد نظر را چه در جهت ايجاد زمينههاي اوليه رفاه و آسايش براي مردم حادثهديده و چه براي عوامل امدادگر مرتفع نمايند كه عمدة اين پشتيباني به زمان بحران و بخش ديگر آن به دوران بازسازي مربوط ميشود در اين بخش مروري كوتاه به موضوع پشتيباني از جهات مختلف ميشود.
4ـ1ـ نقش جمعیت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران در پشتيباني از نيروهاي امدادگر
جمعیت هلالاحمر جمهوري اسلامي ايران تنها سازماني است كه به طور مستقيم در امداد رساني بحران زلزله ايفاء نقش مينمايد .اين جمعیت در حوادث غير مترقبه كوچك و بزرگ از عهدة امداد رساني و پشتيباني مناسب از نيروهاي امدادگر برآمده است هر چند كه بعضاً شدت بحران باعث غافلگيري اين سازمان شده است.در حادثه رودبار و بم با مهار دامنة حادثه و تثبيت وضعيت عادي در منطقه، هلال احمر توانست در مدت زمان كوتاه خود را بازيابد و در ادامة امداد رساني نقش تعيينكننده ای داشته باشد و در دوران تثبيت با تقويت كادر خود مديريت امور را به عهده بگيرد.
4ـ2ـ نقش لجستيك نيروهاي مسلح در پشتيباني از نيروهاي امدادگر و ميزان دريافت اعتبار از دولت
با توجه به تجربيات فراوان لجستيك نيروهاي مسلح در پشتيباني از عملياتهاي مختلف، در امر پشتيباني از امداد رساني در بحران زلزله رودبار و بم از لحاظ اجرايي و مديريتي مشكل چنداني نداشتهاند و به خوبي از عهده پشتيباني نيروهاي تحت امر خود و ساير نيروهاي امدادگر برآمدهاند. اگر چه اين پشتيباني هزينههاي سنگيني را بر لجستيك تحميل نموده است.
4ـ3ـ پشتبانيهاي بينالمللي از بحران زلزله
در هر حادثه و بحران زلزله كه گستردگي فراوان دارد و ميزان خسارات و تلفات آن قابل توجه بوده، كمكهاي مردمي و بينالمللي گاهاً در حدّ قابل توجهي به كشور و منطقه بحران سرازير ميشود. وظيفه دريافت و توزيع كمك ها بر عهدة هلال احمر است كه ميبايست در جهت اجراي اين امر مهم با كمك ساير دستگاهها اين كمكها به طور مناسب و عادلانه توزيع شود.در زمينه توزيع كمكهاي غير نقدي دچار ضعف فراوان بودهايم كه ميبايست در اين زمينه تمهيدات لازم انديشيده شود.
5ـ ارتباطات و اطلاعرساني
سازمان مديريت بحران كشورميبايست جهت انجام امور امدادي تسهيلات لازم را براي عوامل امدادرسان فراهم نمايد. يكي از وجوه اين تسهيلات، ايجاد زمينه ارتباطات مناسب به انحاء مختلف ميباشد.اطلاعرساني به موقع،آشنايي با عمليات گروههاي امدادي و توانائيهاي آنها جهت بهرهگيري مناسب و به موقع از آنها و ساير اطلاعات مورد نياز از منطقه، از جمله وظايف عمده ستاد مديريت بحران کشور ميباشد
5ـ1ـ سازمانمديريت بحران کشور و نقش آن در ارتباط با سازمان ها و نهادهاي امدادرسان
سازمان مديريت بحران كشور ،مديريت بحران از جمله بحران زلزله را در كشور بر عهده دارد و موظف است با برنامهريزيهاي كلان براي كليه مناطق كشور در زمينههاي مختلف، آمادگيهاي لازم را در آحاد مردم، مسئولان و سازمانها فراهم سازد اين آمادگي در تمام مراحل قبل، حين و بعد از بحران نافذ است كه از جمله آن ايجاد آمادگي در سازمانها، دستگاهها و نهادهايي است كه به طور مستقيم و غيرمستقيم در امداد رساني مشاركت دارند.
5ـ2ـ آشنايي سازمانهاي امدادي و امدادگران با وظايف سازمان مديريت بحران کشور
يكي از مشتركات سازمانهاي امدادي و امدادگران شناخت وظايف مديريت بحران کشور و شناخت وظايف يكديگر ميباشد.ستاد مديريت بحران کشور بايد در اين زمينه اقدامات گسترده، جدّي و سريع بنمايد و ضمن آشنا نمودن عوامل مذكور با ساختار و شرح وظايف خود، زمينهاي را فراهم آورد كه ساير عوامل نسبت به توانائيها و وظايف يكديگر، آشنا شوند.
5ـ3ـ ارتباط مديريت بحران و لجستيك نيروهای مسلح با ردههاي تابعه در شهرستان ها و يگان ها، جهت هدايت، مديريت، انتقال تجربيات و ارائه قوانين و مقررات مربوط
انتقال اطلاعات، تجربيات و ساير موارد ضروري به سازمانها و نهادهاي امدادرسان موجب ميشود كه اين نهادها نسبت به انتقال يافتههاي خود به ردههاي تابعه، قويتر و بهتر عمل نمايند و هر اندازه كه سازمان مديريت بحران در اين زمينه قويتر عمل كند و فضاي مناسب را براي توجه به امر امداد رساني در بحران زلزله بيشتر و بهتر ايجاد نمايد، عوامل امدادرسان با انگيزهاي بهتر و قويتر نسبت به انعكاس آن به ردههاي تابعه خود ميپردازند.اين فعاليت ميتواند با برپايي همايشها، نمايشگاه ها و… با همكاري كليه عوامل امدادي همراه باشد تا در انتقال آشنايي ردههاي تابعه با اين عوامل، موفق شود. لجستيک نيروهای مسلح نيز ميبايست تجربيات، سوابق اقدامات و يافتههاي خود در طول عملياتهاي امدادي مختلف را به صورت منظم و مكرر به ردههاي تابعه انتقال دهد تا سطح آمادگي آن ردهها نيز در اين خصوص ارتقاء يابد و از اين طريق ارائه خدمات امداد رساني احتمالي آنان بهتر، سريعتر و دقيقتر انجام شود.
6ـ كارآيي و اقدامات مؤثر
توجه به نحوة عملكرد در حوزه مديريت و فرماندهي و ارزيابي اقدامات و فعاليتها در زمينههاي مختلف اجرايي تا حدودي به سازمانها، نهادها و ستادهاي مختلف كمك ميكند تا از عملكرد خود و ديگران نتايج منطقي و به دور از هر گونه تعصب و جانبداري را استخراج و تجزيه و تحليل نمايند، در اينجا به برخي از اين موارد اشاره ميشود.
6ـ1ـ نقش فرماندهي مشترك و فرماندهي واحد در بحران زلزله
در بحران زلزله بكارگيري فرماندهي مشترك داراي مزاياي چندي است، كه از جمله آن حضور فعال نهادهايي است كه در « فرماندهي مشترك بحران» داراي نقش و جايگاه ميباشند كه در نهايت باعث بكارگيري كليه امكانات و توانائيهاي آنها ميشود.پيشنهاد ميشود « سازمان مديريت بحران كشور با بهرهگيري از نمايندگان نهادهاي پرتوان و صاحب نفوذ به عنوان اعضاء ستاد اصلي، تشكيل شود و كليه اعضا در تصميمگيري و شور و مشورت شركت داشته باشند؛ اما مديريت بحران بر عهدة فرد يا نهادي باشد كه مسئوليت مهار بحران در كشور را بر عهده دارد. «همچنين ميتوان مناطق بحرانزده را به بخشهاي مختلف تقسيم نمود و امر امداد رساني جامع در تمام زمينههاي هر بخش را به يك نهاد خاص سپرد و آن نهاد را موظف نمود كليه اقدامات لازم در امداد رساني بهينه، سريع و كامل را در بخش مربوطه به عمل آورد».در طول مدت 27 سال پس از انقلاب تمام موارد ذكر شده به صورتي در بحرانهاي مختلف اجرا شده است و هر كدام در شرايط و منطقهاي خاص موفقيت بيشتري داشته است؛ لذا مديريت بحران كشور ميبايست با درايت و تدبير مناسب، با توجه به شرايط و خصوصيات حاكم در هر منطقه و با توجه به قابليتهاي عوامل امدادي، از يك يا چند روش ذكر شده، در امداد رساني استفاده نمايد.
6ـ2ـ كارايي لجستيك نيروهای مسلح در امر فرماندهي و پشتيباني از مردم و نيروهاي امداگر و امداد رساني مناسب
عمدهترين شرايطي كه هر سازمان و نهاد شركتكننده در امداد رساني بحران زلزله بايد داشته باشد عبارتند از :
• داراي نيروي انساني متخصص و متنوع در زمينههاي خاص و مورد نياز در منطقه بحران زلزله باشد.
• بتواند در اسرع وقت نيروهاي خود را فراخوان و به منطقه مورد نظر اعزام نمايد.
• داراي توانائيها و امكانات و تجهيزات مورد نياز در منطقه بحران زلزله باشد.
• از مديريت و فرماندهي مطمئن و قاطع برخوردار باشد.
• توانايي پشتيباني از نيروهاي اعزامي و امكانات و تجهيزات بكار گرفته شده در محدودة خود داشته باشد.
• در خصوص هر يك از صورتهاي متنوع امداد رساني تخصص و تجارب و توانائيهاي لازم را داشته باشد.
لجستيک نيروهاي مسلح توانسته است در حوادث بم و رودبار كليه تجهيزات، امكانات و مايحتاج عمومي را بسيج و به موقع به منطقه بحران زلزله ارسال نمايند؛ نيروهاي متخصص خود را به سرعت فراخوان، سازماندهي و اعزام نمايند و نهايت مساعدت را در امر امداد رساني در زمينههاي مختلف بنمايند. همچنين فرماندهي قاطع و مناسب را در منطقه بحران زلزله جهت هدايت نيروهاي تحت امر ايجاد و اعمال نمايند. از نيروهاي تحت امر خود پشتيباني لازم را در كليه زمينهها اعم از تجهيز مجدد بواسطة تجهيزات از كار افتاده و يا تعمير آنها و يا تأمين نيازهاي جاري و موردي تجهيزات مانند سوخت و… بنمايند. همچنين تخليه منطقه از مردم حادثه ديده و مجروحين و اعزام آنها به مراكز بهداري و يا انتقال ساير مردم به نقاط امن و اردوگاهها و ساير شهرها را در سطح گسترده به انجام برساند.
نتيجه گيری و پيشنهادات :
همان طور اشاره گرديده است مديريت بحران عبارتست از کنترل شرايط متزلزلی که با وقوع بحران ها ايحاد می شود . پروسه مديريت بحران شامل کاهش تقاضا ، افزايش عرضه و برنامه ريزی و نظارت بر فرماندهی بحران است . در امر مديريت بحران چه در مرحله کاهش تقاضا و چه در مرحله افزايش عرضه، مردم نقش اصلی را بازی می کنند ، اين مردم هستند که با همت عالی خود کمک های خود را به محل حادثه ديده ارسال می کنند . اين مردم هستند که در منطقه آسيب ديده می توانند با آموزش هايي که از قبل ديده اند ، نياز های اوليه خود از قبيل ايمنی و جان پناه موقت را تأمين کرده و زنده يابی اوليه را انجام دهند مسيری که ابتدا و انتهای آن به مردم ختم می شود ، چگونه می تواند بدون بازی دادن خود آنها طراحی شود .علاوه بر اين ضروری است جهت بهبود شرايط لجستيک ،حوادث غير مترقبه در کشور اقدامات اساسی زير انجام شود :
1- تدوين استراتژی و سياستهای ملی لجستيک مديريت بحران
2- فرهنگ سازی و افزايش آگاهی عمومی
3- طراحی ساختار مناسب برای مديريت لجستيک حوادث غير مترقبه
4- افزايش مهارتهای نيروهای درگير در لجستيک مديريت بحران
5- بهبود هماهنگی بين واحدهای درگير در لجستيک مديريت بحران
6- بهبود سيستم های ارتباطی و اطلاعاتی
7- ايجاد و بهبود زير ساختهای لجستيکی کشور از جمله توسعه راههای جاده ای ، ريلی ، هوايي و دريايي
8- فراهم کردن ابزارهای لجستيکی پشتيبانی خودکار
9- شناخت و بررسی خدمات نوين لجستيکی در کشورهای توسعه يافته و ارائه راهکاری برای توسعه آنها در کشور
10- آموزش در سطح عمومی برای بالا بردن دانش مردمی و آگاهی عمومی جهت اقدامات لجستيکی اوليه
11- تعريف دقيق و تعيين شرايط مسيرهای مواصلاتی با توجه به شرايط حاکم بر کشور و منطقه بحران
12- تغيير الگوهای سنتی لجستيک بحران به الگوهای نوين به منظور سرعت و دقت در عمليات
13- ويژگيهای نيروهای مسلح هم به لحاظ تجهيزات ويژه و هم به لحاظ مديريت و سرعت عمل بالا به خصوص در لحظات طلايي و اوليه بحران های طبيعی می تواند موثرترين اقدامات را جهت بازگرداندن وضعيت بحران به شرايط مناسب تر ايفا نمايد .
نقش سيستم حمل و نقل عمومي در مديريت بحران و تخليه اضطراري
سيستم حمل و نقل عمومي نقش مهمي در مديريت بحران ايفا مي کند و تجربيات بحران هاي گذشته اين موضوع را به خوبي نشان مي دهند. به محض وقوع بحران هاي بزرگ نياز به تخليه و جابحايي مردم آسيب ديده از يک طرف و انتقال امداد رسانان به محل حادثه از طرف ديگر به شدت افزايش مي يابند. اگر چه در مواردي سيستم هاي حمل و نقل عمومي اين وظيفه را به خوبي انجام داده اند ولي موارد زيادي نيز وجود داشته اند که به دليل عدم هماهنگي و برنامه ريزي هاي قبلي از اين امکانات براي خدمات رساني به مردم آسيب ديده يا استفاده لازم نشده و يا حتي خود اين سيستمها و امکانات آنها در بحران دچار صدمه و آسيب شده اند. نمونه آن طوفان کاترينا مي باشد که در آن عليرغم آنکه ارايه اين خدمات در برنامه مقابله با بحران شهر نيو اورلان پيش بيني شده بود ولي به دليل آنکه رانندگان در سر کار خود حاضر نشدند و همچنين هماهنگي و ارتباط لازم بين سازمانهاي زيربط وجود نداشت نه تنها بيش از 200 هزار نفر از مردم شهر که وسيله حمل و نقل شخصي نداشتند قادر به تخليه شهر نشدند بلکه اتوبوسهاي شهر نيز در سيل رها شده و دچار خسارات زيادي گرديدند. برنامه هاي مديريت بحران که نقش حمل و نقل عمومي را ناديده گرفته و هماهنگي هاي لازم را با اين سازمانها به عمل نياورند در حقيقت خطرات زيادي را بر مردم تحميل مي کنند.
اخيرا گزارش مفصلي در اين زمينه منتشر شده است که حاصل بررسي هاي سازمانهاي حمل و نقل عمومي آمريکا است و در آن به تفصيل به بررسي نقش و عملکرد سازمانهاي حمل و نقل عمومي در بحرانها و مسايل و مشکلات موجود در اين زمينه و ارايه راه حلهاي مربوطه پرداخته است. در اين گزارش نقش سازمانهاي حمل و نقل عمومي در کليه 4 فاز مديريت بحران مورد بررسي قرار گرفته است. بر اين اساس مهمترين نقش اين سازمانها در مرحله پيشگيري اعمال اقداماتي است که خود سازمانها و تاسيسات و ماشين آلات آنها را در برابر سوانح طبيعي و غير طبيعي محافظت مي کند. در فاز آمادگي اين سازمانها بايد حضور فعال داشته و جزيي از تيم برنامه ريزي باشند. در فاز مقابله نيز طبيعتا بيشترين نقش آنها جابجايي مردم آسيب ديده و يا در
معرض خطر به مکانهاي امن و ساير خدمات امداد رساني طبق برنامه ريزي هاي انجام شده مي باشد. در فاز بازتواني و بازسازي نيز اين سازمانها ضمن برگرداندن خدمات حمل و نقلي خود به حالت عادي در بازگرداندن افراد جابجا شده به محل سکونت خود نقش ايفا مي نمايند. اين بررسي نشان مي دهد که برنامه هاي مديريت بحران موجود به اندازه کافي به نقش و اهميت و نحوه استفاده از سازمانهاي حمل و نقل عمومي در مديريت بحران توجه نکرده اند.
به قلم سید ابراهیم زمانیه شهری محقق ومدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی
منابع و مآخذ
1- سادات، سيد محمد،(( نقش لجستيك در حوادث غيرمترقبه ـ زلزله))، پايان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه امام حسين (ع)،1380
2- آهنچي، محمد ،(( مديريت سوانح علمي،كاربردي))، جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران، تهران، 1376
3- اشراق نيای جهرمی، محمد دانشور کافکی،((سيستم خبره فازی لجستيک تيم های امدادی در بحران پس از زلزله))، اولين کنفرانس لجستيک و زنجيره تأمين ، بهمن 1383
4- همتی، بابا محمودی ، نظام افتخاری ، …،((بکارگيری سيستم فرماندهی سوانح در لجستيک حوادث غير مترقبه))، اولين کنفرانس لجستيک و زنجيره تأمين ، بهمن 1383
5- سادات، سيد محمد ،((مديريت بحران های طبيعی (زلزله) و لجستيک)) ، فصل نامه فرآماد ، سال ششم شماره های 22و23
6- جلال معصوم و دانن جلالی ،((زير و بم زلزله بم))، ويژه نامه زلزله (ضميمه ماهنامه شماره 58 شهرداريها)، اسفند 1382
7- وحيد ناصحی فر، ((مديريت بحران)) ، کارگاه آموزشی ، مرکز مطالعات و پژوهشهای لجستيکی،1383
8- پوری رحيم،علی اکبر ، مديريت بحران و نقش نيروهای مسلح در مواجهه با بحران های ناشی از بلايای طبيعی،دومين کنفرانش بين المللی مديريت بحران ، تهران،1384
9- حسينی جناب،وحيد و … ،بحران و مديريت بحران …، نشريه تدبير ، شماره 145، مصاحبه با برخی دست اندر کاران مديريت بحران
10- مديريت بحران ، سايت گروه مطالعات برنامه ريزی شهری WWW.IIEES.AC.IR / …
*http://www.bohraan.com/NewsDetail.aspx?itemid=1016