هویت

علی رغم انکه بیش از همه رشته ها در روان شناسی وعلوم اجتماعی بحث شده است هویت،به معنی عام ومعرفت شناختی ان در فلسفه وحوزه های عرفان به معنی ملی وبین المللی ان در علوم سیاسی وحوزه های امنیتی وحتی در اقتصاد وفرهنگ نیز موضوع بحث بوده است در واقع هویت واقعیتی چند بعدی است واز منظر هر رشته از علوم تعریف خاصی را به خود اختصاص می دهد با این وصف تمامی انها بر خصایص مشترکی به مانند داشتن تصویری خاص وروشن از خود ،جامعه وجهان وکسب کردن نظام ارزشی که در ان خوبی ها بدیها وبایدها ونبایدها را تعریف میکند ،اشاره داشته اند .
مانوئل کاستلز ،هویت را روند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی یا یک دسته ویژگی های فرهنگی که بر دیگر منابع معنا برتری دارند تعریف میکند در نتیجه معنا ساز بودن هویت ،بر ساخته بودن ان دلالت میکند به این معنی که چیزی طبیعی وذاتی واز پیش موجود نیست بلکه همیشه در حال ساخته شدن است هویت ها همواره تولید وباز تولید میشوند .
موضوع هویت با ورود به دنیای مدرن وسر بر اوردن هویتها ی تازه وخدشه دار شدن هویت های پیشین مورد توجه اندیشمندان د ر حوزه های مختلف قرار گرفت ظهور پست مدرنیسم که به شدت تکثراگرا چند پاره ونسبت گراست وجریان جهانی شدن وگذشتن از مرزهای سیاسی فرهنگی اقتصادی شتاب گرفتن تغییرات رخداد انقلاب الکترونیک وحرکت به سمت جامعه اطلاعاتی وشبکه ای در عصر حاضر مزید بر علت شد وهویت را بیش از پیش مورد توجه قرار داد از این رو رشته هایی که بر موضوع هویت بیش از سایر رشته ها تاکید داشتند –به مانند روان شناسی وجامعه شناسی – نگرش وتعریف جدید ی را از هویت ارائه داده اند وبرای ان مراتب جدید ی متصور شدند .
2- اهمیت وضرورت پرداختن به مبحث هویت
امروزه مساله غامض وپیچیده هویت یکی از مشغله ها ودغدغه های فکری بسیاری از متفکران دینی سیاسی اقتصادی فرهنگی واجتماعی دولتمردان وهنرمندان شده است چالشها ی هویتی امروزه سرنوشت سازند هویت پیش شرط هر نوع عمل به ویژه عمل اجتماعی وشرط لازم توسعه است داشتن یک هویت مشخص ومستقل برای افراد یک کشور نه تنها عنصر اصلی زندگی افراد تلقی میشود بلکه به زندگی فردی واجتماعی انسان معنی میدهد و ان را از پویایی خاصی برخوردار مینماید .شرط اصلی نیل به توسعه پایدار در یک کشور تربیت نیروی انسانی کارامد با گرایش های لازم فرهنگی واجتماعی و…می باشد .
بنا به نظر لئونارد بایندر اگر کشور ی بخواهد به رشد وتوسعه برسد باید پنج بحران را پشت سر بگذارد .این بحران ها عبارتند از :بحران هویت ،بحران مشارکت ،بحران نفوذ ،بحران مشروعیت وبحران توزیع .به زعم وی وجه تمایز کشورهای توسعه یافته صنعتی وکشورهای در حال توسعه ان است که انان در گذشته به طریقی موفقیت امیز بحران های فوق به ویژه بحران هویت ومشروعیت را پشت سر نهاده اند عطش سیری ناپذیر برای بازسازی اسطوره های بومی وتلاش برای باز پروری سنت ها  نمایانگر شکست نخبگان جوامع شرقی در جهت پیاده سازی تجدد ونوسازی ساخت های اجتماعی وارزشهای بومی است بحرانهای سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی ،وفرهنگی مزمن در بسیاری از کشورها ی شرقی ناشی از این شکست می باشد چرا که مشروعیت دولت ها که جایگاه نخبگان سیاسی است از ان ناشی میشود که دولتها بتوانند خدمات مورد علاقه مردم را تهیه کنند .
اهمیت وضرورت شکل گیری هویت در افراد دست اندرکاران را وا میدارد که با دقت نظر واعمال حساسیت های لازم را با اتخاذ روشهای مناسب برای ایجاد اگاهی وحس تعلق به هویت ملی در جوانان فراهم اورند وموجب بروز رفتارهای مناسب فردی واجتماعی در این زمینه شوند تحقق جامعه ی توسعه یافته مستلزم وجود افرادی است که باورها،گرایش ها وتمایلات لازم را برای پیشرفت وتوسعه ی چنین جامعه ای داشته باشند جوانان به عنوان سرمایه های اساسی جامعه تعیین وتسهیل کننده فرایند توسعه پایدار در همه مقوله های فرهنگی سیاسی اجتماعی اقتصادی و… خواهند بود .
از طرفی دیگر کسب باور صحیح وبه دور از کمترین خطای شناختی وگرایش های سالم وتمایلات کارامد مستلزم دارا بودن یک حس نسبتا پایدار ومنسجم نسبت به اینکه من که هستم وکه باید باشم است جامعه ای که در درون خود مملو از فرزندانی باشد که بتوانند به این سوال پاسخ بدهند از هویت فردی ،جمعی وملی غنی برخوردار خواهند بود .
3-رویکرد ها در نظریه پردازی هویت
تلاش های دامنه دار وپیگیری که برای مفهوم سازی ونظریه پردازی هویت صورت گرفته در قالب دو رویکرد نظری قابل تشخیص است که در ادامه شرح داده میشود .
1-3- رویکرد مدرن
سر اغاز رویکرد مدرن به هویت در پژوهش های اکادمیک به ارای ویلیام جیمز در باره خود باز میگردد او در واپسین سالهای قرن نوزده خود را دارای دوقسمت قابل تمیز دانست خود به عنوان موضوع شناسایی یا من مفعولی حاصل جمع تمام ان چیزهایی است که فرد از ان خود میداند ومشتمل بر سه دسته من مفعولی مادی ،من مفعولی اجتماعی ومن مفعولی روحی است.
جیمز معترف بود که خود به عنوان فاعل شناسایی یا من فاعلی ،در مقایسه بامن مفعولی ،موضوع به مراتب دشوارتری برای پژوهش محسوب میشود از نظر او من فاعلی ان چیزی است که هرلحظه اگاه وبه دیگر سخن اندیشنده است .
جورج هربرت مید 2 با بحث درباره این دو مولفه خود یعنی من مفعولی ومن فاعلی به این مساله عمق بیشتری بخشید به اعتقاد مید خود هیچ گاه به صورت من فاعلی در اگاهی حضور پیدا نمی کند بلکه همواره به شک یک ابزه نظیر یک من مفعولی ظاهر میشود او خود را محصول اجتماعی میداند که از خلال اخذ دیدگاه دیگری شکل میگیرد بدین صورت که فرد اگاهی می یابد موضوعی در حوزه ادراک دیگری است وبا درون سازی ان بر خود نیز به عنوان موضوعی در حوزه ادراک خود اگاه میشود .
به عقیده کوکی 3 خود یعنی احساس اینگه فرد کلیتی متمایز است اما در عین حال خود ودیگری دو روی یک سکه اند در نتیجه خود فقط بر اساس شباهت وتفاوت نسبی با دیگران است که تعریف میشود کولی به وجود خود گروهی یا ما ،علاوه بر خود شخصی معترف است واظهار میدارد که خود گروهی یا مشتمل بر اشخاص دیگر است یا در یک کلمه ما سخن میگوید .سنت فکری یاد شده در ادامه مورد اقبال جامعه شناسان وروان شناسان اجتماعی بعدی قرار گرفت وبه ویژه در کارهای دیدگاه کنش متقابل نمادین ادامه یافت نظریه های جامعه شناسان هویت به طور عام ونظریه هویت به طور خاص حاصل چنین روشی است که تا به امروز ادامه یافته است .
1-1-3- نظریه جامعه شناسان
1.دیدگاه کنش متقابل نمادین
این دیدگاه تلاش دارد بنیادهای نظری هویت را در قالب سازه هایی اجتماعی ارائه نماید از این رو سنت جامعه شناختی نظریه هویت بیش از همه به تعامل گرایی نمادین پیوند خورده است .قضیه بنیادین در تعامل گرایی نمادین از این قرار است که مردم معانی نمادین را به اشیا رفتارها خودشان ودیگران اطلاق می کنند این معانی را طی تعاملیهایشان با هم منتقل مینمایند وبسط میدهند پس معانی ودر نتیجه هویتها طی تعامل شکل می گیرند وبسط مییابند .ویژگی مشترک در دیدگاه کنش متقابل نمادین اهمیتی است که براین محیط اجتماعی در شکل گیری خود قائلند لیکن رویکردهای تعامل گرا به هویت در تاکیدشان بر ساخت اجتماعی وهویت از سویی وروندها وتعاملاتی که طی انها هویتها ساخته میشوند از سوی دیگر تفاوت میکنند وبه دو دسته تقسیم میشوند :تعامل گرایان ساختی وتعامل گرایان فرایندی .
الف – دیدگاه تعامل گرایان ساختی
چهره شاخص تعامل گرایان ساختی ،مانفوردکان4،پایه گذار مکتب ایوا است متفکران این مکتب بر عملیاتی سازی مفاهیم تعامل گرایی نمادین به نحوی استاندارد که بتوان فرضیات را به طور گزاره های تعمیم پذیر درباره رفتار انسان بود .
به نظر کان خود در کانون نظریه جامعه شناختی قرار دارد در تعامل اجتماعی با درونی شدن ایستارهای دیگران نسبت به خود شکل میگیرد دیگرانی که فرد با انها در تماس است یا به نحوی از انها اگاه است به منظور پژوهش میتوان خود را مجموعه کم وبیش ثابتی از ایستارها درباره هویت خود شخص در نظر گرفت به نظر کان چون ایستارها گرایش به عمل هستند بحث خود به عنوان مجموعه ای از ایستارها به این نتیجه گیری منجر میشود که اگر هویت شخصی را با عمق کافی همان طور که او خودش را میشناسد بشناسیم اطلاعات کافی برای تبیین فعالیت ها او و پیش بینی فعالیت اینده اش در اختیار داریم واگر در یک مورد خاص نتوانیم پیش بینی کنیم حداقل بعضی از گرایشات وتمایلات روشن میشود وبعضی گزینه ها مشخص میگردد .بدین ترتیب کان خود را به عنوان مجموعه ای از ایستارها (یعنی من مفعولی )مفهوم سازی میکند وبا پرسش از مردم درباره استارهایشان نسبت به خودشان مساله ذهنیت خود را پوشش میدهد (اسکیدمور 1372 ص 274)این کار تلاشی عینی برای کشف هویتی ذهنی است کان ازمون بیست جمله ای معروف خود را (با عنوان من کیستم )؟برای همین منظور تنظیم نمود.کان در یافت که پاسخ به پرسش من کیستم ؟را میتوان به دو گروه اجتماعی ونیمه اجتماعی تقسیم نمود پاسخ های اجتماعی ،پاسخهایی در خصوص تشخیص هویت است که برای دیگران اشکارست یا میتواند اشکار باشد اموری مانند تعلق مذهبی ،جنسیت ،تعلق طبقاتی ومانند اینها در این مقوله میگیرند مقوله نیمه اجتماعی شامل ان اقلام تشخیص هویت است که ما انها را خصوصی تر میدانیم مانند خوشحالی وغم ،خوش بینی وبدبینی ومانند اینها .
به زعم کان اکثر افراد ابتدا به هویت اجتماعی وفقط پس از ان به هویت نیمه اجتماعی (جهان خصوصی ترشان (شاید از نظر ارتباطی کمتر تنفیذ شده )میروند تا خودشان را با احکام نیمه اجتماعی شناسایی کنند این امر تفسیر ساده ای داشت فرض بران بود که افراد خودشان را از خلال تماس با دیگران میشناسد نظریه من مفعولی میگوید که ایستارهای خود محصول افکار دیگران در مورد ماست این ایستارهای خود که برای ما اهمیت زیادی دارند ایستارهای اجتماعی وی را میسازند این گرایش به تفکر سریع وبدون مقدمه درباره بعضی ایستارهای خود را کان عامل برجستگی می نامد به گونه ای که یک ایستار هر چه سریعتر به ذهن بیابد برجسته است وتشخیص هویت اجتماعی نوعا برجسته است .
اهمیت پژوهش کان توجه به دو موضوع است یکی به این نکته که برجستگی موارد اجتماعی تشخیص هویت برای تمام افراد صدق نمیکند وافراد در نشان دادن وابستگی به جنس تحصیلات مشارکت در گروه ومانند اینها از یکدیگر متفاوتند دیگر اینکه با ابزا ر استانداری مانند ازمون احکام بیست جمله ای میتوان میزان تفاوت افراد با یکدیگر را در امر تشخیص هویت سنجید وبین این امور وسایر  ویژگی های انان روابط همبستگی برقرار کرد .
ب- دیدگاه تعامل گرایان فرایندی
هربرت بلومر 5 از جامعه شناسان مکتب شیکاگو شخصیت برجسته تعامل گرایان فرایندی محسوب میشود وی کار کان را از ظرایف ودقایق بی بهره میدانست و معتقد است کان با بیست گزاره خود نمیتواند به همان اندازه سایر تعامل گرایان روابط وشکل انها را مورد بررسی قرار دهد .تعامل گرایان فرایندی بر فرایندهای مذاکره تاکید دارند مذاکره درباره اینکه افراد چه کسانی هستند برای تعریف های طرفینی موقعیت ها بنیادی محسوب میشود این مذاکرات است که زمینه ارائه خود یا مدیریت بیان را مهیا میسازد در نتیجه هویتها سازه های اجتماعی استرا تژیک اند که طی تعامل ایجاد شده ودارای پیامدهای مادی واجتماعی اند .
این سنت سازوکارهای تعاملی خاصی را که طی انها هویتها ساخته میشوند اشکار میسازد این سازوکارها نیز همیشه به وسیله سلسله مراتب اجتماعی شکل گرفته اند گافمن 6 به عنوان کسی که جامعه شناسی مردم شناسی وروان شناسی اجتماعی را با هم ترکیب میکند چگونگی در گیر شدن سلسله مراتب منزلتی در چرخ دنده های تعاملی با جزئیات تشریح شده است .
2.نظریه هویت اجتماعی
نظریه هویت اجتماعی توسط تاجفل وهمکارانش تدوین شده است وبر اساس ان هویت دارای دو وجه فردی واجتماعی است هویت فردی ناظر بر جنبه هایی از خود است که سبب تمایز فرد از دیگران میشود وخاص فرداست در مقابل هویت اجتماعی بیانگر تشابهات فردی است در این بعد فرد بر مبنای وابستگی های گروهی یا طبقاتی خود را تعریف میکند تاجفل هویت اجتماعی را دانش فرد از تعلق به گروه اجتماعی خاص واهمیتی که برای این عضویت متعلق به گروه با ویژگی ها وخصایص سایر  گروهها قابل رقابت باشد بر اساس این دیدگاه هر زمان که احساس تعلق به گروه افزایش می یابد فرد به حالتی شبیه انچه دگرسان بینی خود گفته میشود دست می یابد فرد تا حد امکان با گروه همانند سازی میکند وتفاوت های خود ودیگران را کاهش میدهد در این حالت فرد خود را ب اساس قوانین گروهی تعریف میکند .
تا جفل وهمکاران دریافتند که هدف دسته بندی اجتماعی افراد در دو گروه مجزا میتواند منجر به گونه ای رفتار بین گروهی شود که افراد به نفع اعضای گروه خود وبه ضرر افراد بیرون از گروه عمل کنند در واقع این موضوع اشکار ساخت که هدف اگاهی از بودن در یک گروه د ر مقابل گروه دیگر تحت شرایط خاص برای به راه افتادن فرایندهای رقابت وتبعیض بین گروهی کافی است .تاجفل وترنر این بحث را پیش کشیدند که دسته بندی اجتماعی افراد در این پارادیم حداقلی هویت اجتماعی برای انان ایجاد میکند به عبارت دیگر انان عضویت در دسته اجتماعی مشخص را به عنوان تعریف خود پذیرفتند هویت اجتماعی به عنوان جنبه ای از خود انگاره شخصی مبنی برعضویت های مفهوم سازی شد به این معنا که هویت اجتماعی تعریف شخص از خود است براساس برخی از عضویت های گروه اجتماعی وبا ملاحظات ارزشی واحساسی مقارن ان.بنا بر نظریه تاجفل ،هویت اجتماعی به عنوان اگاهی فرد از تعلق به یک گروه اجتماعی معین وارزش واهمیت عاطفی این عضویت برای فرد مفهوم سازی شده است در نتیجه بنا بر افراد به گروههای متفاوت است که انها به یک هویت اجتماعی معرف وضعیت به خصوصشان در جامعه دست مییابند اماتعلق به یک گروه معین فقط در صورتی به مشارکت در یک هویت اجتماعی مثبت میانجامد که مشخصات ان گروه بتواند به طور جانبدارانه ای با دیگر گروهها مقایسه شود در این مقایسه افراد به داوری به نفع گروه خود گرایش دارند .
2-3- نظریات روان شناسان
نظریه های روان شناسان درباره هویت در اوائل دهه هفتاد مطرح شد اندیشه های صاحب نظران این رویگرد با اعتقاد به روندهای روانی شخص که نقشی ضروری در ساخت وپرداخت هویت ایفا میکنند وعمدتا با دیدگاه شناخت اجتماعی همپوشی دارند مطرح شد این دیدگاه از دیدگاههای مسلط در روان شناسی اجتماعی است که بیشتر در قالب ساختهای شناختی به تبیین بنیان های نظری وتجربی هویت میپردازند .
هویت در روان شناسی یکی از مشخصات شخصیت افراد تلقی میشود کاردان معتقد است احساس هویت عبارت است از احساسی که انسان نسبت به استمرار حیات روانی خود دارد ویگانگی ووحدتی که در مقابل اوضاع واحوال متغیر خارج همواره د ر حالات روانی خود حس میکند بنابراین هویت انسان درای نوعی ثبات است هویت زمانی پیدا میشود که انسان با غیر مواجه میشو د واین غیر یا فرد است ویا جامعه ای دیگر بنابراین تا زمانی که غیری در مقابل هویت نباشد فرد نمی تواند خود ودیگران را دریابد وتفاوتهای میان خود ودیگران را پیدا کند اما تصور اریکسون از هویت نسبتا کلی  میباشد اریکسون مینویسد :معرفت هر فرد نسبت به خود منوط به این است که تصویرهایی که او از خود دارد وچهره ای که دیگران از وی ترسیم میکنند کدام زودتر در ضمیر او جایگزین میشود غرور وحساسیت جوانان وهمچنین سنگدلی ظاهری انان نسبت به امور وارزش ها وبی پروایی انان در انتقاد به همین موضوع بستگی دارد وی معتقد است که عمده ترین تکلیف یک نوجوان حل بحران هویت در برابر سر در گمی نقش است وبرای رسیدن به هویتی کم وبیش با ثبات نوجوان باید نیازها وارزوها وتوانایی های خود را به شکل تازه ای سازماندهی کند تا از طریق ان بتواند  خود را با انتظارات موجود در جامعه وفق دهد .به اعتقاد جیمز مارسیا هویت عبارت است از یک سازمان پویا خودساخته ودرونی از کشاننده ها تواناییها باورها وتاریخچه فردی تحول این ساختار زمانی است که افراد نسبت به یگانگی شا ن وشباهت ها یشان با دیگران ونقاط ضعف وقوت خود در روش هایی که در جهان اتخاذ میکنند اگاه تر باشند وتکیه بیشتری بر منافع بیرونی برای ارزشیابی خودشان نمایند .مارسیا دو روند را در شکل گیری هویت دوره است که در ان فرد در زمینه تقلید ها همانند سازی های گذشته انتظارات نقش ها وسنن اجتماعی پرسشگری میکند در مورد علایق استعداد ها وجهت گیری های خودش به تامل میپردازد ونقش ها ارمانها وصور مختلف هویت را مورد ازمایش قرار میدهد تعهد از اتخاذ تصمیم های نسبتا بادوام وتثبیت نسبی در صور مختلف هویت وجهت گیر ی تلاش های فردی به سوی تصمیم های اتخاذ شده است .
به نظر مارسیا نوجوانان طی دوران طولانی نوجوانی با مسائل مختلف روبه رو میشوند برای مارسیا نوجوانان در دوره اولیه این مرحله ویران سازی بسیار فشرده بوده وبرخی دیگر ناراحتی کمتری را تجربه مینماید درجه ناراحتی احتمالا بستگی به ان دارد که نوجوانان در هر زمان تا چه حد با تغییر روبه رو میگردند به نظر مارسیا نوجوانان باید اماده خطرپذیری بوده وتحت شرایط عدم قطعیت زندگی کنند علت عدم قطعیت نوجوانان این است که در طی کاوشگری خود با عقاید ودیدگاههایی مواجه میشوند که با عقاید والدین انها که قبلا ان را پذیرفته بودند متفاوت است در واقع ابشخور بسیاری از این عدم قطعیت ها ناشی از جستجوی احتمالات وعقایدی است که متفاوت ازعقاید والدین شان میباشد بسیاری از نوجوانان این موضوع را خطرناک میدانند وتنها تعداد اندگی از انان هستند که پیامدهای چنین خطراتی را میپذیرند نوجوانان به دنبال جستجوی شیوه های جدیدی از مفهوم بودن هستند مارسیا معتقد است بسته به اینکه نوجوان در انجام وادامه این کار چه میزان تعهد داشته باشد چهار پایگاه هویتی مطرح میشود که این پایگاهها ی هویتی عبارتند از :
1.هویت سردر گم
این هویت به یک حالت تعلیقی در زندگی مربوط میشود به ندرت تعهدی نسبت به اشخاص عقاید یا اصول وجود دارد در عوض تاکید عمده برنسبیت وزندگی برای لحظه میباشد در این حالت به نظر میرسد که فرد از درون خالی است نقشهای اجتماعی را امتحان نموده وبه سرعت ترک مینماید به نظر میرسد که فرد فاقد خود وبدون جهت وسرگردان است تثبیت در این مرحله را بحران هویت مینامند افرادی که در این مرحله تثبیت در این مرحله را بحران هویت مینامند افرادی که در این مرحله تثبیت میشوند از حداقل تعهد وجستجوگر ی برخوردار ند .
2.هویت زود رس یا دنباله رو
در این مرحله فرد بیشتر توسط دیگری جهت داده میشود تا توسط خودش به ندرت سوال مینماید نقشی را که افراد قدرتمند یا دوستان با نفوذ به او توصیه مینمایند بافراغ بال میپذیرند به نظر میرسد عدم توافق کمی وجود داشته باشد فرد تا حدی از روی جبر انچه را که بزرگترها وافراد با نفوذ در مورد رشته تحصیلی دین ومذهب وسیاست میگویند میپذیرد از کشمکش برای مستقل شدن خودداری مینماید واز مسئولیتی که به دنبال ازادی وجود دارد میترسد افرادی که در این مرحله تثبیت میشوند دارای تعهد بالا اما جستجوگری پایینی هستند .
3. هویت مهلت خواه یا دیررس
این نوع هویت معمولا نتیجه یک تصمیم سنجیده وبا تعمق میباشد که فرد به خود فرصتی میدهد تا از فشار ناشی از مدرسه دانشگاه یا اولین شغل تا حدی خلاصی یابد هدف این است که فرصتی برای نفس کشیدن ایجاد کند تا طی ان فرد جنبه های روانی خود وحقیقت عینی را بهتر کشف کرده وبشناسد در هویت دیر رس یا مهلت خواه جستجوی اصیل برای انتخاب شقوق ممکن وجود دارد وفقط در انتظار زمان نیست فرد احتیاج دارد خودرا در تجارب مختلف بیازماید تا به شناخت عمیقی در مورد خود برسد افرادی که در این مرحله ا ز  رشد هویت قرار دارند دارای جستجوگری بالا وتعهد پایین هستند .
4.هویت موفق یا پیشرفته
بهترین پایگاه هویت هویت موفق است که در این مرحله شخص به تدریج افکار راجع به خود وهمانند سازیهای پیایی کودکی را انسجام میبخشد تا به یک ماهیت وجود شخصی وتصمیم گیریهای متفکرانه میداند فرد نسبت به انتخاب های گوناگون ودشواری که در زندگی برایش ایجاد شده اگاه میگردد در این حالت فرد انتخابی که مینماید همراه با تعهد میباشد تعهدی که منابع روانی فرد را در خدمت رسیدن به اهدافش قرار میدهد در واقع در این مرحله فردهم از جستجوگری بالا وهم از تعهد ووفا داری بالایی برخوردار است .
4-3- رویکرد پسامدرن :نظریه گفتمانی
نظریه گفتمانی به باریک بینی های منتقدان مدرن گرایی وبه روایتی جریان پسامدرن تعلق دارند از دیدگاه بسیاری از ایشان هویت برساخته دنیای مدرن است هویت روایتی است که شخص یا سوژه مدرن  هر گونه تفاوت یا تمایز نظیر تقابل های دوگانه هویت غیریت وحدت مغایرت وغیره مردود است .ایشان رویکردی گفتمانی دارند ومیگویند هویت ها دستاورد گفتمانها هستند مقولات اجتماعی نیز ساخته وپرداخته گفتمانند واقعیت اجتماعی در گفتمان ها زاده میشوند وشکل میگیرند ووجودی  خارج از گفتمانها ندارند بنابراین استنتاج هویت ها نیز ریشه در گفتمانها دارند وانگهی چون گفتمان ها سیالند انسدادطلبی ندارند وحقیقت محور نیستند پیامد ان هویت هم متغیر ودگرگون شونده هستند اگر حال واستعداد برخورداری از چند  هویت را دارد .در رویکرد گفتمانی گفتمان به کارگیری نهادینه زبان ونظام های زبان مانند نشانه است این نهادینگی ممکن است در سطح رشته ای علمی در سطح سیاسی در سطح فرهنگی ودر سطح گروهی کوچک روی دهد چندین گفتمان نیز ممکن است دران واحد وجود داشته باشند که درباره یک موضوع خاص بسط یابند .گفتمان ها ممکن است با یکدیگر به رقابت برخیزند ویا نسخه های مجزا وناسازگاری از واقعیت بیافرینند شناخت هر چیز به معنای شناخت برمبنای یک یا چند گفتمان است در نبیجه درک تجربه واحراز هویت شخص اجتماعی فقط از طریق دستجانی میسر است که درگفتمان موجود باشند .
قدرت ویژه این رویکرد نیز به عنوان یک پارادایم پژوهشی در ان است که هم نیروی تشکیلاتی کفتمان را به حساب میاورد وهم قدرت انتخاب افراد را در رابطه با ان اعمال به وادی فراموشی نمی سپارد نیروی تشکیلاتی هر عمل گفتمانی در تخصیص جایگاههای سوژه ان نهفته است جایگاه سوژه یک مجموعه نمایشی مفهومی رابا محلی در درون ساختار حقوق انانی که از مجموعه نمایشی استفاده میکنند متحد میسازد در نتیجه هنگامی که فرد در یک جایگاه خاص قرار دارد به ناگزیر جهان را از نظر عواید ان جایگاه وبنابرمفاهیم استعاره ها وتصاویری میبیند که در درون ان عمل گفتمانی خاص جای گرفته اند البته امکان انتخاب اگاهانه به طور اجتناب ناپذیری وجود دارد چرا که همیشه اعمال گفتمانی متعدد ومتضادی وجود دارند که هر شخص می تواند در انها درگیر شود از این رو فرد در روندهای تعامل اجتماعی نه به عنوان یک محصول نهایی نسبتا تثبیت شده بلکه به عنوان کسی حضور دارد که طی انواع اعمال گفتمانی که در انها مشارکت دارد تشکیل وباز تشلیل میشود بنابراین پرسش از اینکه فرد چه کسی است همواره پرسشی باز است وپاسخ ان بسته به جایگاههایی که در درون اعمال گفتمانی خود فرد ودیگران در دسترس قرار میگیرند تغییر میکند .
4- ویژگی های هویت
مفهوم هویت دارای ویژگی ها  وخصوصیاتی است که این ویژگی ها باعث اختلافات بسیار در مورد تعریف ان شده ومحققان رشته های مختلف را به بحث در مورد ان وا داشته است در اینجا به چند مورد از مهم ترین انها اشاره میشود :
1-چند لایگی :اصولا هویت امری چند لایه یا چند سطحی است این لایه ها وسطوح هویت زندگی انسانی را از هستی درونی فرد تا هستی جهانی وی در برمیگیرد لایه یا سطح اولیه ان در مقیاس فردی است سطح دوم هویت مربوط به هویت کروهی است که می تواند در مورد قوم قبیله طایفه محله وغیره مطرح شود سطح سوم هویت ملی است که ناشی از تعلق فرد به یک کشور یا یک ملت است در دنیا ی مدرن این سطح اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا حلقه ارتباطی بین هوینهای خاص محلی وهویتهای عام وفراملی محسوب میشود بالاخره در سطح چهارم میتوان از هویتهای فراملی نام برد در این سطح عوامل وارزشهایی چون دین مطرح میشوند که معمولا نمیتوان انها را در چهار چوب یک کشور یا یک ملت محدود ساخت علاوه بر این لایه بندی که در ان نوعی تدرج اعتلایی دیده میشود برخی از محققان برای هویت لایه های متعدد دیگری برشمرده اند که در ان تدرج اهمیت زیادی ندارد به عنوان نمونه هویت را دارای لایه های خاکی (تاریخ جغرافیا ودولت )خونی (ریشه  نژاد ترکیب)وفرهنگی (زبان مذهب علم وهنر )دانسته اند .
2- پویایی:اصولا برخلاف تصور افرادی که فکر میکنند هویت امری ایستا وبدون تغییر ودگرگونی است یکی از ویژگیهای هویت پویایی وتحول ان است در واقع د رماهیت هویت نوعی تناقض وجود دارد زیرا هویت همواره حامل عناصری ایستا وعناصری پویااست .
3- تقویت وتضعیف:مشخصه دیگر هویت که با ویژگی قبلی ارتباط نزدیگی دارد امکان تقویت یا تضعیف هویت در کلیه سطوح ولایه های ان در مقاطع مختلف است در واقع پویایی هویت باعث میشود که با تغییر شرایط زمانی ومکانی شاهد تقویت یا تضعیف هویت باشیم به عنوان نمونه برخی وقوع حوادث تاریخی سیاسی واجتماعی نظیر تجاوز بیگانگان جنگ شکست وپیروزی رزمی ورزشی وانتخاباتی را در تقویت یاتضعیف هویت ملی میدانند .
4-تعارض هویتها :یکی دیگر از ویژگیهای هویت تعارض هویتها در سطوح ولایه های مختلف ان است در واقع هنگامی که بر اثر کسب برخی هویت های تازه افراد مجبور به نفی یا کنا رگذاردن بخشی از هویت گذشته خو د بشوند ما شاهد نوعی تعارض هویتی خواهیم بود این تعارضات میتوانند در سطوح فردی یا ملی روی هند اما به نظر میرسد مهم تر ین انها زمانی روی میدهد که دولت ها تلاش مینمایند با استفاده از قدرت نوعی هویت سازی انجام دهند .
5- اقسام هویت
هویت را در یک نکاه کلی به چند دسته تقسیم کرده اند در ادامه مباحث به طور اجمال به هر یک از این اقسام ومولفه های انها اشاره میگردد :
1-5- هویت فردی
هویت فردی به ثبات یگانگی فرد د رارتباط با خود وسایرین اشاره دارد احساس نسبتا پایدار از یگانگی خود د ر مقابل دیگری که به فرد کمک میکند تا در ک کند که او کیست وچه تفاوتی با سایرین دارد هویت فردی خوانده میشود هویت اقتصادی هویت شخصی هویت جنسی هویت شغلی هویت جسمی وهویت خانوادگی از اقسام هویت فردی است شخصیت در هر دو بعد هویت فردی وخانوادگی شکل میگرد برای مثال شخصیت افراد د رخانواده ای که از نوع گسترده است با خانوادهای که از نوع هسته ای است فرق میکند ویا شخصیت در خانواده هایی که سیستم متمرکز ومتصلب د ران وجود دارد غالبا شخص اقتدارگرا تحویل جامعه میدهد وخانوادهها ی با سیستم غیر متمرکز وغیر متصلب غالبا اشخاصی ازادی خواه وازادی طلب تحویل جامعه میدهد .
2-5- هویت جمعی
هویت جمعی هویت های متعدد ی مانند قومی ملی دینی تاریخی وفرهنگی را پوشش میدهد هویت جمعی برخاسته از لایه های فرهنگ به هم پیوسته چه به صورت متداخل وچه به صورت همپوشی در هویت تاریخی فرهنگی قومی ملی ودینی است .
3-5- هویت ملی
هویت ملی بالاترین سطح هویت جمعی در یک جامعه است که از یک طرف در درون جامعه نوعی همبستگی وانسجام بین اعضای خود ایجاد میکند واز طرف دیگر این جامعه را به عنوان یک کل از جوامع دیگر متمیز ومتفاوت نشان میدهد همچنین هویت ملی را نوعی احساس خود بود ن جمعی دانسته اند .
ملایی نژاد معتقد است که هویت ملی ایجاد کرده ونیز انعطاف پذیری لازم برای به نفس درافراد افتخار وغرورملی ایجاد کرده است وجه مشترک اغلب تعاریف هویت ملی را  عنصر احساس تعهد به عناصر هویت بخش یک کشور است در تعریفی دیگر هویت ملی را اگاهی یابی برمجموعه ملت واحساس همبستگی عاطفی یااجتماعی بزرگ ملی ووفاداری به ان تعریف کرده اتد محسنی نیز هویت ملی را اگاهی یابی برمجموعه ملت ومنتسب دانستن خود به ان یا تعلق داشتن به ان میداند در یک جمع بندی از تعاریف ارائه شده در این زمینه مینوان گفت برخی از تعاریف هویت ملی برعناصر یکپارچه کننده واحد سیاسی مستقل تاکید دارند وان را مجموعه ای از گرایشات ونگرشهای مثبت به عوامل وعناصر الگوهای هویت بخش ویکپارچه کننده در سطح یک کشور به عنوان یک واحد سیاسی تعریف میکنند وبرخی دیگر به جنبه روانی ان تاکید دارند یعنی افرادی که از لحاظ فیزیکی وقانونی عضو واحد سیاسی میباشد وموضوع قوانبن ان واقع میشوند از نظر روانی نیز خود را متعلق به اعضا ان واحد تلقی مینماید که این امر به نوبه خود در بقا نظام سیاسی جامعه تاثیری عمیق خواهد داشت عده ای نیز مشترکات ملی ودلبستگی به ان را عنصر اصلی تعریف هویت ملی دانسته اند وان را به عنوان مجموعه ای از ویژگی ها ووابستگی ها وپیوندها ی جغرافیایی تاریخی فرهنگی اجتماعی وقومی که زندگی انسانی را در بر میگیرند وعضو جامعه به ان میبالد وافتخار میکند تعریف میکنند هویت ملی از نظر جامعه شناسی به مثابه نوعی احساس تعهد وتعلق عاطفی نسبت به مجموعه ای از مشترکات ملی جامعه است که موجب وحدت وانسجام میشو د ودارای ابعاد مختلف خرده فرهنگ ملی ودینی جامعه ای وانسانی است وویژگی اصلی ان قابلیت انعطاف اجزا ان وبومی بودن ابعاد تشکیل دهند ه ان میباشد در واقع میتوان این گونه بیان کرد که هویت ملی بیشتر ناظر به درونی کردن هویت جمعی جامعه از طرف فرداست فرد در طول جامعه پذیری هویت ملی را با تمام ابعادش درونی میکند وانها را جزیی از شخصیت خویش میسازد از طریق همین درونی کردن هویت ملی است که فرد به تشابهات ملی خود با هموطنانش پی میبرد ونوعی احساس پایبندی دلبستگی وتعهد نسبت به انها وبه جامعه احساس میکند او به تفاوتها ی خود به عنوان عنصری از جامعه با جوامع دیگر اگاه میشود واین اگاهی از تفاوتها به پیوند او با جامعه خویش استحکام می بخشد بیتوجهی به تاریخ گذشته ونادیده گرفتن جلوه های تاریخی فرهنگی به تدریج موجب میشود که فرهنگ بیگانه برتر از فرهنگ خودی جلوه گر شده وفرد با پذیرش ان دچار بجران هویت ملی شود در چنین شرایطی افراد نسبت به مظاهر ارزش ملی فرهنگی خود اکاهی درستی نداشته ونتیجه اینکه با انفعال وبی تفاوتی با خود وجامعه برخورد خواهند کرد بنابراین شکل گیری وثبات هویت ملی میتواند عامل مهم وقوی برای ایجاد خود پنداره مثبت تلقی شده وبه ارزش گذاری جامعه خودی منجر شود انچه اغلب محققین بران اتفاق نظر دارند این است که سه رکن مهم وعمده هویت ملی عبارتند از :1- جغرافیا وسرزمین بانوسانات میان فلات ایران با مناطق کوهستانی ان 2- زبان فارسی با همه تغییرات که در اثر امیزش با زبانهای دیگر داشته است و 3-دین اسلام که به رغم همه اختلافات اصل واساس ان ثابت واستوار مانده است .
شاخص های هویت ملی را میتوان در مصادیق ذیل مشاهده کرد :
–    احساس رضایت از ایرانی بودن
–    علاقه به زندگی در ایران
–    علاقه به دین فرهنگ ومیراث فرهنگی ایران
–    اعتقاد به توانایی مردم ایران درحل مشکلات ایران
–    عدم احساس حقارت فرهنگی در برابر بیگانگان
–    مرعوب نبودن در برابر پیشرفت های علمی وتکنولوژیک کشورهای صنعتی وپیشرفته
–    اگاهی تعلق خاطر وپایبندی به ارزشها وباورها هنجارها نمادها واسطوره های ملی
4-5- هویت قومی
هویت قومی مجموعه ویژگی ها وسبک زندگی اعضای یک گروه است که خود را با کمک برداشتها واحساساتشان درباره نمادها ارزشها وتاریخ مشترک خود به عنوان یک کروه مشخص معرفی میکمنند هر یک از این اعضا احساس فردی نگرشها ورفتارهای خاصی درباره خود به عنوان یکی از افراد قوم معین دارد .ییه وهووانگ (1996)میگوید رشد هویت قومی فرایندی است که از یک هویت نااشکار وتجربه  نشده اغاز میشود ودر یک دوره اکتشافی به یک هویت اشکار قومی تبدیل میشود رشد یک هویت قومی نیازی اساسی برای هر انسانی است که به وسیله ان میتئاند یک احساس مشترک تاریخی ویک احساس تعلق در خود ایجاد کند .
فرهنگ پذیری اساس شکل گیری هویت قومی هر فرد است چه عضو اکثریت قومی یک جامعه وچه عضو یکی از قابلیت های قومی باشد هر فردی در هر حال باید به نوعی خود را با فرهنگ محیط اطراف خویش سازگار نماید این سازگاری فرهنگی برای گروههای اقلیت دشوارتر است چون از یک سو باید خود را با فرهنگ الثریت مردم کشور خود سازگار نمایند واز سوی دیگر باید با فرهنگ قومی خویش رشد کنند در این باره فلدمان وروزنتهال (1992)اظهار میدارند که مشکل گروههای اقلیت قومی این است که فرهنگ اگثریت چندان ارزشی برای فرهنگ های اقلیت قائل نیست واین امر تعارضی را برای انان ایجاد میکند شکل گیری هویت در گروههای اقلیت پیچیدگی هاودشواریهای بزرگ تری نیز دارد مشکل این گروه عبارت است از :کسب هویت متناسب با الزمات کل جامعه ودستیابی به هویتی قومی یا گروهی خاص خویش در یک جامعه کثرت گرا این دشواریها قابل حل است اما در  جامعه هایی که اکثریت یا گروه مقتدر جامعه فرهنگ تسلط خود را به شدت اعمال میکنند ومیکوشند تا همگان را همانند کنند وهویت فرهنگی اجتماعی خودرا تحمیل نمایند دشواری کار بیشتر است وافراد ناگزیرند یا تسلیم طلبی پیشه کنند ویا درگیری به وجود اورند در چنین شرایطی تنها معدودی از افراد با تربیت ومراقبت حساب شده بزرگسالان خویش شایستگی های فکری وانگیزشی واکنش پیشرفت وبرخورد فعال برای کسب هویت خاص خویش را بروز خواهند داد هر چه میزان فشار فرهنگ مسلط به گروههای اقلیت بیشتر باشد افراد متعلق به این گروه برای حفظ هویت فرهنگی اجتماعی خاص خود در گیری ومعاوضه را ثمر بخش نمیدانند وچهره دوگانه تری خواهند یافت .
5-5- هویت دینی
می توان دین را به نحو بسیار کلی مجموعه ای از اعتقادات اعمال وعواطف دانست که حول تجربه غایی یا امر قدسی ومتعالی سامان یافته است این حقیقت غایی را میتوان بر حسب تفاوت ادینان ومذاهب به صورت واحد یا متکثر متشخص یا غیرمتشخص الهی یا غیرالهی دانست .هویت دینی عبارت است از اتکای فرد به یک نظام یا پایگاه اعتقادی که در جهت گیری فرد در زمینه های مختلف تاثیر میگذارد به زعم الکایند هویت دینی برداشت هر فرد در مورد مسائل دینی دارد .
هویت دینی فرایندی است که افراد یک گروه طی ان با  ب خورداری از دین وتعالیم مذهبی مشترک پایبندی ووفاداری خود را به ان حفظ نموده وبا تمایل به انجام مناسک وائیین های مذهبی فراگیر به شکل دهی وتحکیم ان میپردازد این نوع هویت موجب دلگرمی سرزندگی عمومی میشود .رشد دینی که در مجموع دارای ویژگی های عمومی سایر جنبه های رشد ادمی یعنی رشد زیستی شناختی عاطفی اخلاقی اجتماعی فرهنگی است در ارتباط متقابل با سایر بیشتر وکیفیت پیچید ه تر ی پیدا میکند این رشد فرایندی مداوم وتراکمی است حالتی کلی دارد وهمراه با تفاوتها ی فردی است انعطاف پذیر وقابل تغییر است ودر شرایطی اجتماعی فرهنگی زندگی هر فرد شکل میگیرد تحقیقات نشان داده است که نوع مناسبات در خانواده باعث ایجاد فضایی از زندگی میشود که تاثیر مهمی در افزایش یا گاهش باورهای فرزندان به جای میگذارد ان دسته از والدین که هم از فرزندان شان حمایت میگنند وهم روی انان کنترل دارند فرزندانی تربیت میکنند که ارزش های دینی واخلاقی مشابه با انان دارند اما والدینی که فرزندان خود را کاملا حمایت میکنند ولی کنترل روی انان ندارند ونیز والدینی که نه حمایت چندانی از فرزندان خود میکنند ونه کنترل روی انان دارند فرزندانی تربیت خواهند کرد که باورها وارزشها ی اخلاقی چندان موافقی با پدر ومادرشان ندارند وجود تعارض در خانواده ودر بین والدین وفرزندان نیز مانع از انتقال ارزشهای دینی والدین به فرزندان میشود .این نوع هویت را میتوان در پایبندی به جوهر دین وارزشهای بنیادین مذهبی وفراگیر بودن ارزشها ودلبستگی جمعی وعمومی به شعایر مناسک نهادهای دینی ومشارکت وتمایل عملی به ظواهر وائین های مذهبی ودینی مشاهده نمود چارلز گلاک برای دینداری پنج بعد متمایز را مشخص کرده است :
1-بعد تجربی دین ناظر برتجربه ههای معنوی زندگی که برای اشخاصی که به ان نائل میشوند این احساس ایجاد میشود که با خداوند یا یک امر متعالی در ارتباط هستند .
2-بعد ایدئولوژیگ دین که ناظر براعتقاد به واقعیت الوهیت وپیوستهای ان است
3-بعد مناسکی براعمال که در چهار چوب زندگی دینی انجام داده است ناظر است
4-بعد عقلانی که ناظر برشناخت اصول متون مقدس ادیان است
5-بعد پیامدی یعنی تبعات تجربه ها اعمال واعتقادات دیتی افرا د در زمینه های مختلف زندگی .
6-5- هویت تاریخی –فرهنگی
ان بخش از هویت که ما را از هویت های دیگر جهان پیرامون متمایز میکند وبیانگر تفاوتهای ما از دیگران باشد نه اختلافات مان هویت فرهنگی نامیده شده است این نوع هویت که فراگیر ترین نوع ان در بین شهروندان یک کشور است از مهم ترین اجزا هویت جمعی است که سبب توافق فرهنگی میشود وشامل کلیه ابعاد فرهنگی ونظام اجتماعی است که به نوعی خود اکاه ویا ناخود اگاه مارا تحت تاثیر قرار میدهد ونشانه تاریخ یک فرهنگ ویک ملت به شمار میرود .شاخص های این هویت عبارتند از ائیینها وسنت ها ی عام جشنها واعیاد فرهنگ عامه ارزشها ی سنتی لباس وطرز پوشش معماری بناها ومکانها رسوم وعرف هنرهای ملی وبومی.
6-فرایند هویت یابی
هویت یابی یعنی داشتن تصویر روشنی از خود .بدیهی است مفهومی که فرد از خود تصور میکند تاثیر بسیاری در زندگی وروابط او با دیگران دارد در زندگی فردی نگرش مثبت به خویش رشد استدلال اخلاقی ایجاد اعتماد به نفس مسئولیت پذیری احساس ارزش وهدفمندی در زندگی توانایی بیشتر برای برقراری ارتباط با دیگران متضمن ارامش وموفقیت است .ایجاد یک هویت ودستیابی به یک تعریف منسجم از خود مهم ترین جنبه رشد روانی واجتماعی در دوره نوجوانی است انتخاب ارزشها باورها وهدف ها ی زندگی مشخصههای اصلی این هویت را تشکیل میدهند هم در طی نوجوانی وهم در دوره جوانی یا حتی پس از ان این ارزشها وباورها وهدفها مورد تجدید نظر قرار میگیرند اما به هر صورت ضرورت دارد که نوجوان به چنین هویتی دست یابد .
ویلیام گلاسر که یکی از محققان هویت ومسائل مربوط به ان است هویت را جز لاینفک زندگی همه انسانها در همه فرهنگ ها میداند که از لحظه تولد تا مرگ ادامه مییابد هویت تصویر فرد نسبت به خود است که بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت میگند وی معتقد است که هویت به اشکال گوناگونی تشکیل شده ورشد میکند یکی از راههای تشکیل هویت تلاشها وفعالیت ها یی است که ما علاقه مندیم تعقیب کنیم ودر مقابل ان درمییابیم که هستیم برداشتها ونظرات دیگران نیز در روشن کردن هویت نقش عمده ای دارند ارزشیابی های ما از خودمان در ارتباط با شرایط زندگی اوضاع اجتماعی واقتصادی نیز تعیین کنند ه هویت مامیباشد محتوای هویت فرد هر چه باشد تثبیت ان عموما در سنین جوانی رخ میدهد تحقیقات فرانک وهمکاران حاکی از انسجام خود در فاصله سنین 24تا 28 سالگی است در این دوره معمولا استقلال کامل از والدین وتصمیم گیر ی شخصی وقبول مسوولیت زندگی حاصل میشود توانایی جوانان برای در نظر گرفتن تمام جوانب مسائل ویافتن دانش نسبتا وسیع درباره هنجارهای اخلاقی واجتماعی واگاهی از ضرورت یکپارچه بودن شخصیت بزرگسالان زمینه های لازم را برای انان فراهم میاورد تا به تثبیت هویت وانسجام خود برسند در این دوره هویت شخصی انان به صورت باورها ی عمومی ارزشها وطرح وبرنامه مشخص زندگی جلوه گر میشود انان هویتی می یابند که حاکی از وقوف به شایستگی های تحصیلی توانایی های بدنی مهارتهای شغلی وباورهای اجتماعی است ونقشهای گوناگون خود درموقعیت های مختلف را به خوبی می شناساند وباتغییر موقعیت ها انان نیز نقش خود را تغییر میدهند به این ترتیب انان به طور فزاینده ای توانایی رفتار بهنجار در شرایط گوناگون وحتی متضاد را از خود بروز میدهند وانطباق استانداردهای مطلوب خود با واقعیت های زندگی به عنوان یک وظیفه اساسی در دوره جوانی پیش رویشان قرار میگیرد .
علاوه بر این تثبیت هویت وانسجام خو د در بین گروههای مختلف اجتماعی وفرهنگی تاحد زیادی متفاوت از یکدیگر است تحقیقات مارکوس وکیتایاما نشان میدهد که در فرهنگ هایی که بر جنبه استقلال فردی تاکید میکنند هویت افراد بیشتر حالت فردگرایی خود مختاری واتکای به خود دارد در حالی که در فرهنگهایی که بر وابستگی های جمعی تاکید میشود حالات دیگر ی از هویت مانند جمع گرایی وابستگی اتکای به غیر وجامعه محوری مورد نظر جوانان قرار میگیرد این محققا ن میگویند جوانانی که فرهنگ شان بر استقلال فردی تاکید دارد افرادی متمایز پیگیردرهدفها ی شخصی ومتمرکز براندیشه ها وعقاید خویش با ر میایند اما برعکس جوانانی که فرهنگشان بر ارتباط ووابستگی افراد به یکدیگر تاکید میکند مردمی با سعی در سازگاری خود با اهداف دیگران میشوند که یاد میگیرند تا در هر مورد ذهن دیگران را بخوانند وخود را بران منطبق سازند این دو نوع هویت باعث میشود که مسایل جوانان متعلق به فرهنگ های مختلف با یکدیگر همانند نباشد در مورد اول هویت فرد ار ان خود اوست ودر مورد دوم هویت فرد در درون هویت جمع معنا مییابد در مورد دوم که باتثبیت هویت در میان بیشتر جوانان کشور ما همانندی دارد فرد ان همه ازاد نیست که هر طور بخواهد فکر کند وبه همین دلیل تثبیت هویت تا حد زیادی متاثر از الگوهای فرهنگی اجتماعی وخانوادگی است .مهم ترین شاخص های هویت با به عبارت دیگر مهم ترین روند های هویت یابی را میتوان تعهد وبحران دانست تعهد عبارت از میزان سرمایه گذاری روانی وتثبینت فرد در زمینه یکی ازصور مختلف هویت است تعهد ها اعم از اجتماعی اخلاقی ایدئولوژی وخانوادکی هم داری اهمیت اجتماعی هستند وهم اینکه فرد به وسیله انها از خود تعریفی ارائه میکند عمق واهمیت تعهد را میتوان از طریقی میزانی که فرد با نبود انها احساس تهی بودن میکند سنجید .
7-عوامل موثر در شکل گیری هویت
بخشی از هویت هر فرد بااو به دنیا میاید اینکه ما از این خصوصیات چه برداشتی داشته باشیم وخودرا چگونه ارزیابی کنیم تا حد  زیادی متاثر از چگونگی برخورد محیط پیرامون ومقایسه ای که ما میان خود وانان به عمل میاوریم میباشد بخش های دیگر تشکیل دهنده هویت متشکل از نقش های محول جامعه ومحیط پیرامونی وجایگاه وموقعیت اجتماعی ما است رشد هویت نوجوانی تحت تاثیر عوامل مختلفی است که اهم ان را میتئان به شرح ذیل برشمرد.
1-7- عوامل شناختی
رشد شناختی تاثیر مهمی برشکل گیری هویت دارد وقتی که فرد در دوره نوجوانی به مرحله تفکر عملیات صوری میرسد امکان بسیار بهتری به دست میاورد که هویت اتی خود را ترسیم کند وبه مسائل ان بیندیشد تحقیقات مختلف حاکی از ان است که نوجوانی که به رشد شناختی متناسب با این دوره ازرشد رسیده اند از کسانی که به این سطح از تفکر نرسیده اند موفقیت بیشتری در حل مسائل مربوط به هویت خویش نشان میدهند این عده اطلاعاتی را که براین این منظور دارند بهتر اختیار میکنند وهمجنین نیاز انان به کمگ گرفتن از دیگران کمتر است وبه جای انکه تصمیم گیریهای خود را مرتب به تاخیر بیندازد قادرند را ه خود را به موقع انتخاب کنند وخلاقیت بیشتر ی در تجربه هایشان نشان دهند .
2-7- عوامل فردی وخانوادکی
محیط خانوادگی عامل قطعی موثر در ایجاد شرایط سازنده ای است که ارزش ها وگرایشهای شخص راشکل میدهد بخش مهمی از این فرایند در درون خانواده به صورت عمدی واگاهانه انجام میپذیرد ولی بخش زیادی از ان نیز کاملا ناخوداگاه است به هر حال اگر جامعه پذیری یا اجتماعی شدن فرایندی باشد که نسل های مختلف یک جامعه را به یکدیگر پیوند میدهد خانواده ا ز عوامل اجتماعی شدن از دوران کودکی تا نوجوانی وپس از ان است که به صورت یک سلسله مراحل پی درپی رشد وتکامل نسل ها را به یکدیگر مربوط میسازد نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل گیری هویت انان موثر است . نوجوانانی که در حالت پراکندگی هویت هستند غالبا کسانی اند که از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده اند شاید علت این امر ان است که شکل گیری هویت دراغاز مستلزم همانند سازی با پدر ومادر است وهمانند ساز ی با ویژگی های انان وقتی انجام میشود که نوجوانان به انان دلبستگی داشته باشند
3-7- عوامل مربوط به نظام اموزشی
یکی از مولفه های تکوین هویت درفرد وجامعه اموزش یا تعلیم است به ویژه در جهان امروز که جوامع وملت ها دیگر نمی توانند همچون گذشته به گونه ای سنتی یاهر طور که خودشان میخواهند زندکی کنند اهمیت مقوله تعلیم وتربیت دو چندان شده است به همین جهت نظام اموزشی در هرگشور در این زمینه مسوولیتی خطیر بردوش دارد .توجه به ارکان هویت در نظام اموزشی میتواند نتایج ارزشمند ی در زندگی فردی داشته واثرات اجتماعی وفرهنگی قابل توجهی را منجر شود که مواردی مانند تکامل فردی خود باوری واعتماد به نفس همدلی ملی وگروهی تعهد ومسولیت پذیری ترجیحات ملی وافتخار به فرهنگ خودی ومقابله با نفوذ فرهنگ بیگانه از جمله عوارض مشهود ان است لذا لازم است نظام اموزش به عنوان مهم ترین عامل توسعه پایدار از طریق یک برنامه مدرن علمی به این مهم همت گمارند .
4-7- عوامل اجتماعی –فرهنگی
شاید بتوان گفت که تاثیر زمینه های اجتماعی فرهنگی بر چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان از سایر عوامل بیشتر است اریکسون بر این مساله تاکید میکند که طرد شدن از طرف دیگران یا اجتماع ممکن است باعث شود که نوجوان نتواند در خود احساس هویت پیدا کند در دوره خویشن یابی نوجوان خود را مکلف میداند تا به اهداف خاص صادقانه تعهد سپرده وبه انها وفادار بماند شاید به همین دلیل است که نوجوانان در بسیاری موارد به عضویت در گروههای خاص مسلک های ویژه مدهای متنوع یا پیوستن به گروههای همسالان تمایل دارند نوجوانان متعلق به فرهنگهای قدیمی ونقاط دور افتاده ویا محیط های روستایی تحت تاثیر زمینه های اجتماعی فرهنگی خود هویت متناسب با شرایط محیط زندگی خود را شکل میدهند ونیز نوجوانان فرهنگیهای پیجیده وباز تحت تاثیر هویت سایر افراد ان جامعه وفرهنگ هستند اهمیت نقش عوامل زمینه ساز اجتماعی اشکارتر خواهد شد درفرهنگی های قدیم تر نوجوانان از نظر شکل گیری هویت از بزرگسالان خود تقلید میکردند درفرهنگ های سنتی کنونی نیز چنین است اما در فرهنگ های جدید وباز این گونه نیست وتسلیم طلبی در شکل گیری هویت جای خود را به درگیری وجستجوگری داده است صاحب نظران امپریا لیسم رسانه ای دارای چنین دیدگاهی هستند به نظر برنارد کوهن رسانه های جمعی خصوصا تلویزیون به عنوان عامل شکل دهنده اموزش وپرورش غیر رسمی یک کشور نقش مهمی در شکل گیری هویت افراد ایفا میکنند در قرن اخیر رسانه های جمعی عهده دار بسیاری از گارکردهایی شده اند که در گذشته به دوش والدین موسسات فرهنگی ومذهبی بود ه است حضور رسانه های در منزل ومشغول ساختن اعضا خانواده به پیامهای خویش باعث شده است که ارتباط مستقیم بین والدین وفرزندان تا حد زیادی تحت برنامه های رسانه ای قرار کیرد به هر حال بیان قاطعی درباره تاثیر رسانه ها در هویت جوانان به دلیل متغیرهای متعدد از نظر تحقیقات تجربی وجود ندارد ولی به طور قاطع میتئان از اثر گذاری ان حداقل به صورت غیرمستقیم سخن گفت رسانه های جمعی با توجه به مخاطبین زیادی که تحت پوشش دارد باید به عنوان یک برنامه اموزشی غیررسمی در کنا ر سایر عوامل فرهنگی مانند مدارس در شگل دهی هویت مورد بررسی قرار دهد .
8-بحران هویت
بحران هویت پدیده ای یا احساسی است که از نوعی بی ثباتی اختلال در کارکردها یا اجزا مومجود در نظام یا گسیختگی ساختی در یک من فردی یا اجتماعی گزارش میدهد ودر ایجاد این نوع احساس هم عناصر عینی وهم عناصر ذهنی ونیز عوامل فکر ی وارزشی دخیل می باشد .بحران هویت به معنای گسستن وبیگانه شدن انسان از اصل وجوهر خویش وپیوستن به اصل وجوهری دیگر ونیز تعدد یاتنوع هویت های جمعی وگوچک وخاص گرایانه وضعف هویت اجتماعی عام ودر درون یک جامعه در برگیرنده ان چیز ی است که جامعه وافراد را در فرایند گسستن ها با مشکل وابهام روبه رو میسازد بحران هویت در معنای بیکانه شدن انسان از اصل وجوهر خود ونیاز به پیوستن به اصل مترادف مفهوم از خود بیگانگی میباشد همچنین بشریه در تعریف بحران هویت بر زمینه های سیاسی ان تاکید دارد از نظر وی بحران هویت محصول رویارویی وتعارض هویت اجتماعی مختلف است که به ویژه در عرصه سیاسی به اور می یابد وی معتقد است تقابل وتعارض هویت های مذهبی ملی از مهم ترین عوامل بروز بحران هویت در کشور های اسلامی از جمله ایران است .
1-8- علل بحران هویت
بحران هویت در پی بی هویتی به وجود میاید در واقع دور شدن از هویت های موجود ونیافتن هویت مطلوب افراد را دچار سردرگمی وبلاتکلیفی میکند که خود زمینه مساعدی را برای رشد اسیبهای اجتماعی فراهم میسازد در ادامه به توضیح برخی از دلایل بروز این پدیده اشاره میشود .
1-1-8- غرب گرایی ونفوذ فرهنگی غرب
امروزه در بسیاری از جوامع مساله نفوذ فرهنگی کشورهای بیکانه به عنوان تهدیدی برای فرهنگ وهویت ملی از سوی برخی از متفکران اجتماعی مورد توجه وبررسی قرار گرفته است مهمترین انگیزه مقاومت جوامع معاصر در برابر فرهنگهای بیگانه حفظ فرهنگ وهویت بومی بوده است با وجود این عوملی مانند جهانی شدن جذابیت فرهنگ های دیگر ضعف مکانیزم دیگر فکری فرهنگی داخلی جهت مواجهه با فرهنگ های بیکانه و… سبب گرایش به فرهنگ های بیگانه میگردند .
2-1-8- جهانی شدن پدید ه های انسانی –اجتماعی
امروزه جهانی شدن به عنوان پدیده ای نوظهور وبی سابقه در تاریخ بشری از سوی متفکران اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد این پدیده که در اثر گسترش وسایل ارتباطی اعم از وسایل حمل ونقل ورسانه های ارتباط جمعی به وجود امده تمامی جوامع فرهنگها ورخدادها انها را به همدیگر پیوند داده است.جهانی شدن داری کارکردی دوگانه است از یک سو نقش مهمی در اشاعه اطلاعات واخبار در سراسر جهان داشته واز سوی دیگر در جهت یکپارچه کردن هویت عمل کرده است جهانی شدن با دگرگون کردن شرایط وچارچوب سنتی هویت سازی فرایند هویت سازی را در جهان کنونی دشوار میکند برخی از صاحب نظران معتقدند جهانی شدن پدیده ای است که اتفاق افتاده وخواه نا خواه تمامی جوامع را در بر خواهد گرفت در این میان برخی افراد با در نظر گرفتن جوانب مثبت این پدیده با خوش بینی بیشتر به ان مینگرند ودر مقابل برخی دیگر نگران از دست رفتن ارزشها وهویت ها هستند این صاحبنظران به تعارضها ی میان ارزشهای سنتی ومدرن اشاره میکنند ومعتقدند چنین تعارض هایی به ویژه نسل جوان ونوجوان را اماج خود قرار داده است انها نگران کنا ر گذاشتن ارزشهای سنتی در زمینه های مختلف هستند صاحب نظران که خوش بینی چندانی به روند جهانی شدن ندارند عمدتا نگران اثرات سو دستاوردهای تکنولوژیک وصنعتی بر هویت وفرهنگ جوامع معاصرند ازجمله مارتین هایرگر از جمله معروف ترین منتقدان تکنولوژی واثرات ان برهویت انسانی با نگاهی نوستالژیک به سنتها ومواریث فرهنگی مینگرد ونگران سیطره تمام عیار تکنولوژی در انها ونابودی یا تضعیف انهاست نیل پستمن نیز دارای دیدگاههایی مشابه دیدگاههای هایدگر بوده واز تبعات منفی انحصار رسانه ای به طور اعم بر هویت وفرهنگ جوامع جدید سخن میگوید جامعه شناسان وابسته به مکتب فرانکفورت دیدگاههای مدرن تری در نقد نظام سرمایه داری وتکنولوژی وابسته به ان واثرات ان بر فرهنگ ها وارزشها ی اجتماعی مطرح کردند در میان انان ماکس هورکهایمر وتئودور ادورنو از نسل اول ویورگن هابرماس از صاحب نظران جدیدتر نظریات خود را بر محو ر تاثیرات علوم تکنولوژی ودستاوردهای صنعتی معرفت شناختی وفرهنگی نوین برارزشها وهویت ها ی انسانی در دنیای مدرن قرار داده اند هورکهایمر وادورنو علم وتکنولوژی ومحصولات انها به ویزه رسانه های ارتباطی را ابزارهای سیطره نظام سرمایه  داری بر شخصیت وهویت انسانها جهت کسب منافع ماد ی میدانند انها معتقدند صنعت فرهنگ متضمن فریب توده ها ودستکاری در هویت وسلیقه های انها جهت براورده ساختن منافع نظام سرمایه داری است انان معتقدند جنبش روشنگری نه تنها نتوانست با تکیه بر بنیان های معرفت شتاختی عقلانی در خدمت انسانها قرار گیرد بلکه امروزه از اهداف بنیادی اش منحرف شده است انها در نقد جنبش روشنگری تا بدان جا پیش رفتند که منکر اصالت خرد وعقلانیت وکارامدی ان در پیشبرد زندکی انسانی شدند هابرماس نیز همانند هورکهایمر وادورنو معتقد است محصولات فرهنگی به ویژه محصولات رسانه ای نقش اساسی را در این زمینه ایفا میکنند وی علیرغم منتقدان جنبش روشنگری مانند هورکهایمر ادورنو وپست مدرنیست ها معتقد است جنبش روشنگر ی پروژه ای ناتمام است که باید از طریق فراهم امدن فضایی دموکراتیک وعقلانی شدن جهان زندکی در جریان گفتگوی ازاد میان انسانها کامل شود چنین نگرشی به اشکال مختلف در میان جامعه شناسان کلاسیک مانند مارکس دور کیم وبر زیمل نیز وجود داشته است وهمگی انها اهمیت خاصی برای مساله تکوین هویت در عصر جدید وچالش های انان قایل بودند ودر جستجوی راه حل هایی بودند که انسان نوین بتواند با توسل به انها با چنین چالش هایی مواجه شود
3-1-8- ظهور چالش های قومی
یکی از عوامل شکل گیر ی بحران هویت مساله تفریط وافراط افراد در گرایش به هویت های جمعی محلی خاص گرایانه محلی به جای جذب شدن به سوی هویت جمعی جامعه ای تنها به دلیل ضعف این نوع هویت جمعی به سمت هویت های جمعی فرا ملی گرایش می یابند این بحران هویت وبه دنبال ان ضعف هویت جمعی عام در سطح جامعه زمینه را برای برون گرایی افراد وتشدید نفوذ عامل خارجی فراهم اورده وبه نوبه خود درتشدید بحران هویت درایران بسیار موثر واقع شده است این اسیب پذیری الزاما ناشی از تبادل فرهنگی نیست بلکه بطور عمده نتیجه تعدد وتعارض نظام های اجتماعی شخصیتی ودر پی ان ها تعدد وتعارض هویت جمعی کوچک وخاص گرایانه وضعف نظام اجتماعی ونظام شخصیتی وهویت جمعی عام درسطح جامعه است
4-1-8-استبداد سیاسی وتضاد دولت وملت
صاحب نظران ایرانی باطرح نظریه استبداد سیاسی وتضاد دولت وملت نشان میدهند نظام های سیاسی دربرخی کشورها غالبا دارای پایگاه مردمی نبوده اند وتاریخشان شواهد زیادی درباره برخورد میان نظام سیاسی وتوده مردم انان نشان میدهند حاکمان سیاسی غالبا با توسل به اید ئولوژی های خاص واقشا ر مختلف مردم واستقرا ر سیاسی برامده اند این نظام ها با رسوخ وتجاوز به عرصه های مختلف زندکی فردی واجتماعی سبب از میان رفتن ازادیهای مشروع افراد جامعه در گزینش ارزشها وتکوین هویتشان شده اند در چنین شرایطی تعارض ارزشهای نظام سیاسی با ارزشهای نظام اجتماعی ونظام فرهنگی نقش اساسی دربروز بحران هویت داشته است
5-1-8-انومی وبی هنجاری
بنا بر نظر دورکیم دوره هایی در جامعه پدیدار میشوند که در انها عامل وحدت بخش نخستین دچار خلل میشود این وضعیتی است که در ان از یک طرف پیچیدگیهای جامعه به پیش رفته وگروههای جدیدی پیدا شده وانسجام سنتی به هم ریخته است واز سوی دیگر نظام جدیدی استوار شده است در این مرحله است که وضعیت بی هنجاری یا چند گانگی هنجاری پدید میاید در این حالت نظام ارزشی مشترک از بین میرود ونظام های ارزشی گوناگونی زاده میشوند مهم ترین تحولی که دنیای جدید را مشخص میکند همین پیدایش نظام های ارزشی مختلف است که وضعیت انومی را به همراه میاورند تحولات سیاسی واجتماعی د رجوامع مدرن را نیز میتوان انعکاسی از وضعیت انومی دراین گونه از جوامع به شمار اورد اگر ارزشها وهنجارهای اجتماعی نتوانند اقتداری امرانه داشته باشند ومدیریت اخلاقی لازم را بر فرد را اعمال کنند فرد نمی تواند جهت رفتار خویش را تعیین کند دراین شرایط هنجارها ومعیارها ی اجتماعی دچار پریشانی شده یا انکه یکدیگر ناسازکار میشوند وفرد برای هماهنگ شدن با انها دچار سردر گمی میشود درنتیجه فرد در وضعیتی قرار میگیرد که به درون خویشتن خود پناه میبرد وبدبینانه همه پیوندهای اجتماعی را نفی میکند .
6-1-8- شتاب تغییرات در دنیای معاصر
اندیشمندان مکان وفضا زمان وفرهنگ را از مهمترین متابع هویت ساز میدانند به نظر انان هر گونه هویت فردی واجتماعی نیازمند تداوم فردی واجتماعی است وچنین تداومی احساس نمی شود مگر در صورتی که یک گذشته معنادار وجود داشته باشد فرهنگ مهم ترین وغنی ترین منبع هویت سازی است وبحران موقعی سربرمیاورد که این منابع دستخوش تغیر شوند به نظر انها این منابع در دنیا ی پرشتاب درجال تغییر است فرهنگ ها به شدت در هم ادغام گردیده بنابراین طبیعی است که هویت در بند مکان زمان وفرهنگ وزمانبندی در فضای جدید دچار بحران گردد جامعه انسانی تاکنون سه پارادایم کلان معرفتی زیستی یعنی سنت گرایی تجددگرایی وپساتجدد گرایی را تجربه کرده است از انجا که انتقال انسان ستت گرای غرب ار پارادایم تقریبا به ارامی وبدون شتاب صورت گرفت .
7-1-8-فقدان نهادهای مدنی
از انجا که نهادها ی مدنی نهادهای واسطه ای میان دولت ومردم اند ومیتوانند از اجحاف دولت یا هر گروه طبقه یا قشری از جامعه برتوده مردم جلوگیری کنند واز سوی دیکر دی چنین جامعه ای پلوالسیم سیاسی فکری وفرهنکی حاکم است میتوان انتظار داشت ارزشهای اجتماعی گروهها اقشار وطبقات اجتماعی مختلف پاس داشته شوند به ویژه نظام سیاسی ارزشهای اجتماعی سیاسی خاصی را بر جامعه تحمیل نکند در حالی که در جوامعی که در ان نهادهای مدنی دارای چنان پیشرفت وگستردگی نبوده اند شاهد تحمیل ارزشهای خاص از سوی نظام سیاسی به مردم هستیم عدم اراده از بالا وعدم درخواست از پایین سبب عدم تکوین نهادهای مدنی دراین جوامع است این پدیده سبب تسهیل تعرض نظام های سیاسی به گسترده عمومی جامعه به عنوان عرصه تکوین ازادانه هویت ودرنتیجه بروز بحران هویت شده است .
2-8- بحران هویت مساله ای جهانی
جهان معاصر از جهات متعددی با جهان پیشین خودش تفاوت دارد در حدی که شاید بتوان اظهار داشت دنیای معاصر با دنیای گذشته تفاوتی ماهوی وکیفی دارد طرح مساله بحران هویت توسط اندیشمندان بسیاری وبه دنبال برخورد یا مواجهه با تحولات جدید جهان معاصر مطرح شد تحولات شگفت فن اوری وفروریزی بسیاری از ارزشهای اخلاقی تزلزل واز بین رفتن مفاهیم زمان ومکان وبه تبع ان هویت های قومی وملی از تحولات جها ن معاصر هستند وجود این شرایط فرهنگ های مختلف را وبدون هیچ تمهیدی رودر روی هم قرار میدهد که این مساله افزایش بحران هویت افراد وجوامع شان را  در بر خواهد داشت  امروزه بحران هویت مساله ای جهانی است این بحران به ویژه از جنگ جهانی دوم به بعد ودر طول جنگ سرد به صورتی عینی وعملی گریبانگر جوامع به اصطلاح جهان سوم شد  ودر سالهای اخیر با فروپاشی بلوک شرق وبا از دست رفتن توان ایدئولوژک ان از یک طرف وبروز ضعف های نسبتا قوی در قطب مقابل یک نوع خلا هویتی وفرهنگی در جهان پدید امده است از این رو در این اوضاع حاکم برجهان جامعه ای که بخواهد حرفی برای زدن داشته باشد باید اندیشه ها وایدئولوژی خود را بسامان کند وبه نظام اجتماعی وسیاسی اقتصادی وفرهنگی خود یکپار چگی بخشد با بتواند در مقابل غیر عرض اندام کند ویا حداقل قدرت وتوان استقامت را داشته باشد .
3-8- بحران هویت در جهان سوم
اگر از بحران هویتی که به زعم بسیاری از صاحب نظران برجهان امروز سایه افکنده است بگذریم وتوجه خود را معطوف به جوامع جهان سوم ودر حال گذار متوجه میشویم که جوامع مزبور درگیر بحران هویت مضاعفی هستند برخی از این ویژگی ها عبارتند از سرعت شدید تحولات درجهان سوم نوسان بین فرهنگ خودی وفرهنگ غربی انومی 12 وهرج ومرج موجود درنظام هنجاری جوامع در حال گذر بن بست الگوی توسعه اقتصادی زیر ساخت های ضعیف اقتصادی وتبعات متفی هویتی ان درهم شکسته شدن هویت های اجباری وقالبی در برخی از جوامع وبرخی از تبعات بحران زای ان ومشکلات خاصی که هر یک از کشورهای جهان سوم به تناسب ویژگی های خاص سیاسی فرهنکی اجتماعی واقتصادی خود دارند .
4-8- بحران هویت در ایران
بحران هویت در ایران به واسطه نفوذ فرهنگ های بیگانه به وجود امدودر عصر جدید به صورت بحران موضع گیری در برابر نفوذ فرهنگ وتمدن غربی وتا حدی ایدئولوژی های شرقی متجلی شد عصر مواجهه نظام های سنتی با نظام های نو یا عصر تحول مستمر است در عصر حاضر وبه خصوص د رجوامع جهان سوم واز جمله در جامعه ایرانی به دلیل فاصله زیاد سنت ها از زندگی یا افکار جدید تعارض نو وکهنه بارز شده وبه حد بی ثباتی وناپایداری در من جامعه رسیده است در چنین جوامعی از یک سو نهادها وچار چوب های سنتی وجود دارند که دارای ساختار وکارکرد متفاوت با نهادها وچارچوب جدید هستند وهمین امر باعث نوعی گسیختگی واقعی میشود واز سوی دیگر ظام فکری ارزشی وعاطفی افراد در برابر دو نوع افکار ارزشها وعواطف قرار میگیرد که جمع سازگار انها همیشه ممکن نیست این تعارض ها وقتی تشدید میشود که گروهی از افراد یانهادهای جامعه به گونه ای کامل یا الثریت ستی وگروههایی به گونه ای کامل یااکثریت متجدد باشند واین دو گروه در عین فاصله فکری ونهادی مجبور باشند درمحدوده هایی با هم برخورد وهمکاری داشته باشند دراین مرحله بحران هویت از سطح فرد گذشته وبه مساله جامعه یا یک ملت تبدیل میشوند بیشتر تحقیقات تجربی یافته های تجلیل محتوای ارزشها وپژوهش های پیمایشی وجود تعارض ارزش ها وبحران هویت درسطح مختلف جامعه ایرانی را نشان میدهند براساس این تحقیقات عوامل وزمینه های اجتماعی داخلی نقش مهمی در بروز این پدیده اجتماعی ایفا میکنند گرایش ها  وارزشها یی مانند سکولاریسم مادی گرایی بیگانگی نسبت به نظام سیاسی بیگانگی نسبت به ارزش ها وهنجارها اموزش وپرورش بیگانگی نسبت به نظام سیاسی نسبت به هنجارهای اموزش وپرورش رسمی غرب گرایی تعارض ارزش های نهادی اجتماعی گرایش به محصولات فرهنگی غربی پیرایش تعارض میان لایه های هویت اجتماعی وبیگانگی نسبت به جامعه وارزش های ملی مسایلی هستند که نظام سیاسی نظام فرهنگی ونظام اجتماعی جامعه ایران به طور مستقیم وغیرمستقیم نقش مهمی در بروز انها داشته اند از سوی دیگر ضعف مکانیسم های هویت سازی داخلی سبب اثر پذیری از برخی ارزش هایی فرملی معارض با ارزشهای ملی ودرنتیجه بروز بحران هویت در ایران شده است
5-8- روند تاریخی بحران هویت درایران
به عقیده برخی صاحب نظران ایرانیان تا اواخر دوران صفویه بحران هویت مشخصی نداشتند شاید یکی از مهم ترین علت های این پدیده سیطره مستبدانه حاکمان ایرانی برتوده مردم وفقدان زمینه های بروز وتبلور ارزشهای معارض ومخالف با نظام سیاسی بوده است به هر حال ورود اندیشه های جدید غربی زمینه ساز بحران در کشور ما بوده است .بنابه نظر برخی از نویسندکان حوزه تاریخ وجامعه شناسی که به تحلیل مسائل بومی ایران پرداختنه اند مفهوم هویت به معنای ما وخودی که واجد نوعی استقلال بینش اگاهی شناخت اراده وعمل است به تدریج از دوران قاجار وهمزمان بااشنایی ایرانیان با نخستین رویه ها وظواهر تمدن غرب ولوازم ولواحق ان به ویژه با ترجمه پاره ای ازاثار فلسفی ونظری متفکران غربی درمیان صاحب نظران ومقولات دیگر باز کرد .پیش از دوران قاجار دولت ها ی ایدئولوژیک نظیر تامین امنیت مرزداری وغیره بود موزاییکی از اقوام وگروههای قومی وزبانی ومذهبی در ایران وجود داشت وهیچ کوششی برای یکسان سازی مردم از جانب قاجاریه صورت نگرفت درواقع میتوان گفت تا این زمان ما هویت اجتماعی یگانه وخاصی نداشتیم بلکه هویت های قومی وجزیی موزاییک مانندی وجود داشتند والبته این تنوع وپراکندگی هویتی نه تنهامشکلی برای حکومت وحکام سنتی ایجاد نمیکرد بلکه شاید اجزا سلطه نیز محسوب میگشت همزمان با شکل گیری دولت مدرن بحران هویت هم ایجاد شد در دوران حکومت پهلوی صحنه حمایت فکری جامعه تحولات بیشتری یافت وارزشهای غربی مجال بیشتری براین خود نمایی وگسترش در سطح جامعه پیدا گردند به ویژه با به ست گرفتن قدرت از سوی رضاخان ارزش های مدرن غربی به ارزش های مطلوب وارمانی تبدیل شدند رضاخان نقش مهمی در انتقال تکنولوژی صنعت وسیستم های اموزشی مدرن به ایران ایفا کرد هر چند انتقال واشاعه ارزشهای مدرن از سوی وی بدون مقاومت وچالش نبود هر چند رضا شا ه توانست با توسل به قوه قهریه برخی سیاستهای همگن سازی را تا حدودی به صورت موفقیت امیز اعمال کند اما نتوانست تمامی مقاومت ها بر سر راه چنین سیا ست های را هم شکند جامعه مذهبی وسنتی ایران بسیار مقاوم تر از ان بود که کاملا تسلیم ارزشهای مدرن گردد در همین زمان بود که تعارض ارزشها ی در سطح کلان میان نظام اجتماعی ونظام سیاسی پدیدار شد در دوران پهلوی مفهوم دیگری از هویت ملی به منزله ایدئولوژی رسمی دستگاه پادشاهی ساخته وپرداخته وتبلیغ میشد دراین مقطع مفهوم کهن ملی وایده باستانی قلمرو پادشاهی ایران همراه با پذیرش جلوه هایی از تمدن غربی محور هویت جمعی قرار گرفت در دوران پهلوی نه تنها گونه ای دولت ملی د رایران ساخته شد بلکه بر اثر گسترش سواد ومخابرات  وارتباطات ونیز رشد شهر نشینی وتحرک جغرافیایی جمعیت وپیدایش قشر وسیع روشنفکران وطبقه متوسط اکاهی ملی واحساس تعلق به یک واحد بزرگ ملی نیز تا  حد زیادی توسعه یافت اما در عین حال تعارضات جدی در درون جامعه ایرانی برای پذیرش هویت های مختلف راست وچپ واسلامی که رو در روی مفهوم پادشهای هویت ملی قرار میگرفتند به وجود امدند نوع دیگری از هویت ایرانی از هویت ایرانی که در این زمان شکل گرفت ومطرح شد تلفیق هویت ملی باهویت دینی بود در دوران پهلوی سیاست کلان حکومت بر این بنیان استوار بود که هویت قبل از اسلام را با هویت وفرهنگ وتمدن غربی تلفیق سازد از این رو پای بندی کمتری نسبت به هویت اسلامی نشان داده است در همین مورد وراه جذب تمدن وفرهنگ غربی بسیار عمل شد وبیش از انکه در جذب دانش فنی وتکنولوژی غرب تلاش شود درراه اشاعه ظواهر فرهنگ غرب سعی فراوان به عمل امد سیاست تجدد طلبی یعنی پذیرش شیوه زندگی اروپایی که کم وبیش از دوران مشروطه اغاز شده بود  در دوران پهلوی ودر قالب اقداماتی نظیر وضع قوانین عرفی متداول کردن اجباری لباس اروپایی رفع حجاب از زنان محدود کردن حیطه عمل روحمانیون و… به اوج خود رسید اقدامات مزبور با مخالفت شدید اقشار سنتی وروحانی وروشنفکران اسلام گرا مواجه شد وانان را در برابر ایجاد هویتی این چنین برانگیخت تعارض ارزشها د ردوران پهلوی وارد مرحله پیچیده تری شد در این برهه از تاریخ روابط ایران با دنیای غرب گستردگی وتنوع بیشتری یافت این روابط شامل روابط سیاسی اقتصادی علمی تکنولوژیک فکری وفرهنگی بود ونقش مهمی در ابعاد مختلف جامعه ایران ایفا کرد دراین برهه از تاریخ ایران بود که جریان ها ومکاتب فکری مختلف وارد عرصه های فکری جامعه ایران شدند وهویت غربی به تدریج به یکی از مهمترین عناصر هویتی ایرانیان تبدیل شد ودر کنار هویت دینی وهویت ایرانی قرار گرفت به هر تقدیر در زمان حکومت محمد رضا شاه پهلوی فصل دیگری از تضاد میان دولت وملت در ایران اغاز شد انقلاب بهمن 1357 در یک چارچوب کلان واکنشی در برابر این شرایط بود یعنی واکنش در برابر ارزشها یی که باورها وارزش های دینی را به چالش کشانده بود در این زمینه به ویژه تلاش های فکری وسیاسی متفکرانی مانند بازرکان طالقانی شریعتی مطهری وامام خمینی جهت احیاگری دینی وهمچنین تجدید ساختار سیاسی جامعه حائز اهمیت است به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که حاصل عوامل مختلف داخلی وخارجی از جمله بحران هویت ومشروعیت در رژیم پهلوی بود این گفتمان دیدگاههای مختلفی درباره هویت ایرانی وجود داشت اما به نظر میرسد در دهه اول پس از انقلاب عناصر رادیکال این جریان تلاش کردند تا با کمرنگ کردن ارزشهای اصیل ایرانی وارزشهای مدرن غربی مولفه های اسلامی در هویت ایران را پررنگ سازند به همین علت تلاش زیادی شد که همه عرصه های زندگی رنگ وماهیتی اسلامی پیدا کند این رویه در واقع واکنشی نسبت به تلاشهای ناشیانه رژیم در اسلام زدایی از عناصر هویت ایرانی محسوب میشد اما این اقدامات نیز باتوفیق اندکی همراه گشت بی تردید تداوم روند مذکور باتوجه به تحولات روزافزون داخلی وخارجی امکان نداشت لذا د ر دوران موسوم به سازندگی (1368-1376)ودوران موسوم به اصطللاحات پس از (1376)روند مذکور تاحد زیادی تعدیل شد وبار دیکر بر سازگاری ارزش های اسلامی وایرانی تاکید گردید به هر حال از اوایل دهه 1370 امکان طرح مباحث واقع گرایانه در مورد هویت در جامعه ایران فراهم گردید در این دوران توجه به سه فرهنگ اسلامی ایرانی وغربی در جامعه ایران به عنوان عناصر هویت ایرانی مورد توجه گرفت بسیار ی از صاحب نظران معتقدند سیاست ها ی هویت سازی چه پیش از انقلاب همواره نتیجه معکوس داد ه وبا شکست مواجه شده اند از جمله چنین سیاست هایی ساختن ایرانی کامل انسان غربی کامل یا انسان مسلمان کامل بوده اند بدیهی است بی توجهی به عناصر هویت ایرانی ویا تخفیف ان به یکی از لایه ها ی تمدن انکار بخشی از تمامیت وجود ی ایرانیان وبه دنبال ان بحران هویت را موجب خواهد شد تقریبا همه محققان به امر اذعان کرده اند که هویت ایرانی در دوران کنونی باید ترکیب مناسبی از عناصر وارزش ها ی مفید سه فرهنگ اسلامی ایرانی وغربی باشد اما مهم ترین مشکل جامعه ایران وبسیار ی ازکشورها ی اسلامی ارائه ترکیبی مناسب از این سه فرهنگ است از نظر ایشان در حال حاضر قرائتی بومی از مدرنیه یا ایجاد مدرنیه ایرانی مهم ترین چالش هویتی ایرانیان است زیرا ساختارها ی سیاسی فکری وفرهنگی ما برای تطابق با تقاضاهای مدرنیه یا تجدد ناتوان است .
6-8-برون رفت از بحران هویت
در عصر حاضر در مقابل بحران هویتی که بر اثر نفوذ فرهنگ وتمدن بیگانه واز تعارض سنت وتجدد به وجود امده سه واکنش یا گرایش عمده در درون جامعه ایرانی شکل گرفته است که این سه گرایش د ر حال حاضر نیز مطرح هستند گروهی وادادگی درمقابل فرهنگ وتمدن بیگانه را بهترین پاسخ دانسته اند این گروه از سنن وفرهنگ خود ی دست شسته وبدون قید وشرط در مقابل بیگانه تسلیم شده وسعی کرده اند فرهنگ غیر را با همان سرعتی که میتوانست جذب شود قبول کنند گروه دیگری سعی کرده اند که با توسل به سنت ها ی قومی ودین اداب وشعائر اجتماعی وعناصر فرهنگی خودی ونیز با دفاع از ساختارها ونهادهای سنتی باتمام جلوه ها ی فرهنگ وتمدن بیگانه بستیزند گروه سوم در عین اعتقاد به حفظ احساس هویت انچه داریم را کافی نمیدانند وگزینش برخی عناصر جدید وخودی کردن ان را برای ایجاد تحول وتکامل وپویای میدانند در پیش گرفتن راه حل نخست باعث میشود تا بخشی از سنت ها  با این که قابلیت نوسازی وحضور در دنیای تازه را دارند قربانی تجدد خواهی شوند در مقابل گرایش وراه حل دوم نیز بخش هایی از افکار ودستاوردهای دنیای جدید را به خاطر حفظ هویت ها نادیده میگیرند هر دو راه حل مذکور از برخورد وتلاقی فرهنگ ها وتمدن ها وصیقل یافتن انها جلوگیری میگنند راه حل اول تمام عناصر سنتی وخودی را با مهر واپس گرایی محکوم میسازد وراه حل دوم نیز کلیت تمدن وفرهنگ مدرن را با مهر تجدد طلبی مردود میشناسد بنابراین ازادی وحقوق افراد وتوانایی تجربه های ازاد یا به بهانه سنت گرایی مورد هجوم متجددین افراطی قرار میگیرد ویا به بهانه تجدد از جانب سنت گرایان پایمال میشود به هر حال براثر بحران هویت وتعارض هایی که به دنبال ان بروز میکند  روند توسعه جامعه کند میشود این در حالی است که راه حل سوم را میتوان راه حلی منطقی برای مواجهه با بحران هویت دانست چرا که از افراط وتفریط دو راه حل دیگر به دور است از این طریق نقاط ضعف فرهنگ وتمدن خود ی مکشوف میشود واز این رو در جهت تقویت ان سعی وکوشش به عمل میاید جامعه از حالت بسته به سوی تحرک وپویایی حرکت میکند ودر عین حال هویت واصالت خود را نیز حفظ میتماید .
9-پژوهش ها ی انجام شده مرتبط با موضوع
در این قسمت به خلاصه برخی نتایج پژوهش ها ی مرتبط با موضوع هویت اشاره میشود :
پژوهش انجام شده راجع به ارزیابی نظام ارزشی واخلاقی با هویت یابی دانشجویان حاکی از ان است که ازمودنی هایی که در مراحل بالاتر رشد اخلاقی داشتند از هویت یابی مطلوب تری برخوردار بودند بین ازمودنی های دختر بهترین حالت موجود هویتی سنخ ارزش اجتماعی وسپس مذهبی است  وحالتهای هویتی نامطلوب مربوط به سخنهای اقتصادی وسیاسی است همبستگی دارند در پسران این همبستگی تنها د رارزشها ی اقتصادی ونظری معنادار است در حالیکه در دختران در ارزشهای مذهبی واقتصادی نیز همبستگیهای معناداری وجود دارد هر چه ارزش اقتصادی بیشتر شود هویت یابی با مشکل بیشتر مواجه میشود تحلیل رگرسیون گام به گام داد که از میان هفت متغیر پیش بین متغیر ها ی ارزش اقتصادی ورشد اخلاقی به تنهایی وبا یکدیگر بهترین پیش بینی کنندگان متغیرهویت یابی میباشد پژوهشهای انجام شده توسط واتر من (1985)بر روی دانش اموزان ودانشجویان حاکی است که افزایش ارام هویت موفق ازپنج در صد در اوائل نوجوانی به چهل در صد در پایان دوره لیسانس میرسد وبالعکس مرحله هویت مغشوش یا منتشر از اوج 46 در صد در دوره راهنمایی به 14 درصد در پایان دوره لیسانس تنزل مییابد این نتایج با پیش بینی مارسیامبنی برانکه اوج هویت مهلت خواهی یا دیررس د رسالهای اولیه  دانشکاه است همخوانی دارد .
پزوهشهای اخیر د رمورد انواع هویت همواره ارتباط واضحی را بین هویت های پیشرفته ومقیاسهای مختلف رشد نشان داده اند به خصوص هویت موفق با سطح رشد خود تئوری عملیات صوری یا انتزاعی قضاوت اخلاقی ومتبع کنبرل ارتباط مثبتی را نشان داده است همچنین افرادی با این نوع هویتها از لحاظ روانی حال خوبی داشته وسازگاری روانی سالمی دارند از لحاظ کنار امدن با مسائل به نحو مناسب عمل نموده وکارامدی شخصی بالاتری را نشان داده واضطراب کمتری دارند .پژوهشهای دیگر نشان داده اند که دانشجویان باهویت زود رس د رارتباطات فردی خود به شدت کلیشه ای رفتار کرده ودر بیان فردی کارامدی فردی ضعیف واز پیچیدگی شناختی پایین تری دارن دوبرعکس دانشجویانی که هویت موفقی دارند مشخصاتی از قبیل احترام به خود در سطح بالا داشته ودر مقابل استرس انعطاف پذیری داشته واقدام به تصمیم گیریهای سنجیده ومتفکرانه ای مینماید ونسبت به ان متعهد میباشد پژوهشهای انجام شده توسط ارشر 1992 حاکی است که بین دختران وپسران در نوع هویت تفاوت معنادار وجود دارد ارشر خاطر نشان میسازد که جریان تشکیل هویت در دختران امکان دارد به علت موانع  خارجی یا محیطی مشکل تر ودردناکتر از پسران باشد همچنین ارشر د ر 1992 به این نتیجه رسید که پسران د رکلاسهای 10 8 6 12 تقریبا هیج ارتباطی بین هویت شغلی وخانواده نمیبیند .پزوهش انجام شده توسط المال 1375 حاکی است که از بین عوامل جامعه پذیری دوعامل خانواده ومدرسه بیش از سایر عوامل د رشکل گیری  هویت فرهنگی موثر است ضمنا موقعیت اجتماعی دانش اموزان در این جامعه اماری تاثیر مهمی در هویت فرهنگی ندارد .
پژوهش انجام شده توسط رزازی فر 1376 پیرامون هویت ملی در شهرستان مشهد حاکی از ان است که احساس عدالت وعام گرایی از عوامل موثر بر هویت ملی هستند این پژهش برروی 303 نفر از جوانان 18 سال یه بالای مشهدی انجام گرفته است در بررسی جامعه شناختی ابعاد هویت دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی یافته ها نشان میدهد که بین وضعیت اقتصادی اجتماعی میزان تبعیضات میزان دین داری وهویت ملی دابطه معنادار وجود دارد دربررسی تعیین کنندهای هویت یابی والگوگزینی در میان دانش اموزان دبیرستانی شیراز که تعدادشان 623 نفر بوده است مشخص شد که مهمترین وعمده ترین الگوهای رفتاری نوجوانان والدین انها دوستانشان ومعلمین بوده وپس از ان شخصیت های مذهبی هنرمندان ورزشکاران نویسندگان دانشمندان ودر اخر نیز شخصیت های تاریخی مطرح میباشد .
10- ویژگی های هویت جامعه ایرانی درسند چشم انداز بیست ساله
باتوجه به اهمیت ویژه مقوله هویت در نظام جمهوری اسلامی ایران سند چشم انداز بیست ساله نیز جایگاه خاصی را به ان اختصاص داده است درواقع بندهای مختلف سند چشم انداز ویژگی های هویت کشور ایران جامعه ایرانی شهروندان ایرانی را به شرح زیر بیان میکند :
الف )هویت کلی
ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی علمی وفناوری در سطح منطقه باهویت اسلامی وانقلابی الهام بخش در جهان اسلام وبا تعامل سازنده وموثر در روابط بین الملل
ب)هویت دینی وملی
متکی براصول اخلاقی وارزش ها ی ملی وانقلابی
متعهد به انقلاب ونظام اسلامی وشکوفایی ایران ومفتخر به ایرانی بودن
ج)هویت سیاسی
باتاکید برمردم سالاری دینی عدالت اجتماعی ازادی های مشروع حفظ کرامت وحقوق انسانها وبهره مند از امنیت اجتماعی وقضایی.
د)هویت فردی جسمی
برخوردار از سلامت رفاه امنیت غذایی تامین اجتماعی
فعال مسئولیت پذیر ایثارگر مومن رضایت مند
ه) هویت اجتماعی
برخورداری از فرصت ها ی برابر توزیع مناسب درامد نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر فساد تبعیض وبهره مند از محیط زیست مطلوب برخورداری از وجدان کار ی انضباط روحیه تعاون وسازگاری اجتماعی
و)هویت اقتصادی
دست یافته به جایگاه اول اقتصادی علمی وفناوری د رسطح منطقه اسیایی جنوب غربی
ز)هویت جهانی وبین المللی
دارای تعامل سازنده وموثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی توسعه کارامد جامعه اخلاقی نواندیشی وپویای فگری واجتماعی  تاثیر گذار برهم گرایی اسلامی ومنطقه ای براساس تعالیم اسلامی واندیشه های امام خمیتی
11- فرصت ها ونقاط قوت
– پیوستگی هویت دینی وملی در جامعه ایرانی به خصوص در جوانان
– احساس تعلق وتعهد بالای جوانان به سرزمین ارضی کشور
– وجود ظرفیت ها وذخایر دینی وملی درتمدن ایرانی اسلامی برای بسط وتوسعه ساماندهی هویت ها ی ملی ودینی جوانان
بالا بودن ظرفیت ها ی فرهنگی هویت ساز در تقویت وبهبود هویت دینی وملی جوانان
تنوع شیوه ها وروشهای هویت سازی وهویت بخشی در شرایط جهانی
توسعه وگسترش علوم ارتباطات وفن اوری اطلاعات
-تغییر نگرشی نظام تصمیم گیر وتصمیم ساز کشور به تعامل فعال وسازنده با سایر ملل از طریق گفتگوی ادیان فرهنگ ها وتمدنها
-ظرفیت بالای هویت سازی زبان فارسی وزبانهای محلی وبومی
-افزایش سطح سواد عمومی وافزایش نسبت جوانان دارای تحصیلات عالیه
-اشتیاق واستقبال جهانی نسبت به ارزشهای اخلاقی معنوی وفرامادی
-ظرفیت دین اسلام برای جهانی شدن وجهان شمولی هویت ایرانی
-تسهیل ارتباطات دینی در فضای جهانی ورسانه های نوین
-گسترش روز افزون سازمانهای غیردولتی وتمایل عمومی به حل مشکلات ومسائل جوانان خصوصا ارتقای فرهنک وهویت ملی ودینی انان
12-اسیب ها وکاستی ها
– عدم شکل کیری به موقع هویت فردی در اکثر جوانان
– عدم غنای محتوای برنامه های موجود پرورش هویت
– عدم تناسب برنامه های فرهنگی ودینی بامقتضیات دوره جوانی
– به تاخیر افتادن سن استقلال ار عدم دسترسی به شغل مسکن ازدواح
– برداشتهای مختلف وبعضا متناقض از مفهوم هویت ونحوه شکل گیر ی ان
– انتقال وظایف تربیتی وپرورشی فرزندان از خانواده به جامعه
– وجود شکاف بین نسلی وضعف شدید خانواده ها در انتقال مبانی ارزشی دینی وملی
– تعارض وتناقض بین حرف وعمل مسوولان فرهنکی نظام
– استفاده از شیوه های تحکمی ودستئری در انتقال مفاهیم دینی وارزشهای اخلاقی ومعنوی درنظام اموزشی
– مقابله نااگاهانه بااداب وسنن ایرانی
– بالا بودن نرخ بیکاری در جوانان
– به تاخیرافتادن سن رسیدن جوانان به استقلال
– وجود زمینه های نفوذ وتحمیل فرهنگ بیگانه به هویت ملی ودینی
– وجود  شکاف بالای اقتصادی درکشور
– شکاف های نسلی واثرات ان بر کاهش اثر بخشی با پیامدهای منفی برهویت دینی وملی
– افزایش تغییر وتحولات ارزشی وایجاد ناهنجاری درروابط فرهنگی تحت تاثیر گستردگی شهرنشینی وافزایش روند مهاجرت از روستا به شهرها
– وجود نابسامانی های اقتصادی از بالا بودن نرخ بیکاری
– تاثیر پذیری سریع جوانان از الگوها ی ضد فرهنگی ودیین
– سردرگمی جوانان درشکل دهی به هویت واقعی خود به دلیل تاخیر در دستیابی به استقلال روانی واجتماعی
– دسترسی دشوار جوانان به برنامه های فراغتی وسایر نیازهای اساسی .

عنوان برنامه     دستگاهها وسازمانهای مجری     ماموریت ها
قران اموزی جوانان    –    سازمان تبلیغات اسلامی
–    جهاد دانشگاهی
–    وزارت فرهنگ
–    کانون فرهنگی مساجد
–    سازمان غیردولتی جوانان     –    اموزش روخوانی به جوانان
–    تقویت فعالیت دارالقران
–    فعال نمودن کانون مساجد با محوریت قران
–    تقویت خبرگزاری قرانی ویژه جوانان
–    فعال نمودن 140 سازمان محوریت برنامه های قرانی

گردشگری جوانان     –    سازمان دانش اموزی
–    سازمان گردشگری
–    سازمان بهزیستی
–    سازمان مناطق ازاد
–    جهاد سازندگی     اجرای طرح ملی جوانان
–    تحت پوشش قراردادن جوانان
–    بستر سازی برای بازدید از مناطق تجاری ومناطق ازاد
–    توسعه گردشگری در میان 20000 نفر از نابینایان ومعلولان جوان
توانمند سازی جوانان درحوزه  فرهنگ     –    وزارت فرهنگ واشاد اسلامی
–    حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
–    انجمن سینمای جوانان
–    سازمان غیردولتی جوانان      –    اموزش فعالیت  های هنری جوانان
–    تقویت وتشویق سینماگران هنرمندان وبازیگران
–    فعال نمودن انجمن جوانان
–    طرح ترویج کتاب
–    فعال نمودن 60 سازما ن

عنوان برنامه     دستگاهها وسازمانها ی مجری    ماموریت ها
ساماندهی اوقات فراغت     –    دستگاههای عضو شورای عالی جوانان
–    سازمان غیردولتی     تحت پوشش 9000000نفر در تابستان
شکل گیری وفعال سازی 987 غیردولتی در امر تصدی اوقات
تدوین  طرح جامع اوقات فراغت
فعالسازی 2000 سازمان غیردولتی
فعال ساز ی 17 سازمان در امر فراغت
ایران شناسی وطرح احیای مفاخر     وزارت فرهنگ وارشاد اسلام
سازمان میراث فرهنگی وگردشگری
سازمان غیردولتی جوانان    در دست اقدام ومطالعه است

14- منابع وماخذ
1- اسکیدمور ویلیام 1372 تفکر نظری در جامعه شناسی  ترجمه علی محمد حاضری ودیگران تهران نشر سفیر
2- افتخاری اصغر 1383 کالبد شکافی هویتی مبانی بحرانها وراهکارها درمبانی نظری هویت وبحران هویت جهاد سازندگی علوم انسانی واجتماعی 1383
3-اقا زاده حسین 1377 هویت جمعی بررسی جامعه شناختی ابعاد هویت دانشجویان دانشکاه علامه طباطبایی دانشکاه طباطبایی پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی
4- اکبرزاده نسرین 1376 تحول شناختی ومساله شکل گیری هویت مجله روان شناسی شماره 3 سال اول
5- المال فرنگیس 1375 بررسی عوامل موثر برشکل گیری هویت فرهنگی دانش اموزان سال سوم دبیرستانهای منطقه 5 اموزش تهران دانشکاه عالامه طباطبایی پایان نامه کارشناسی ارشد امور فرهنگی
6- امام جمعه کاشان طیبه 1382 نقش ساماندهی فعالیت های فوق برنامه در شکل دهی به هویت ملی دانش اموزان در مجله علوم تربیتی وروان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد
7-بابایی فرد اسداله 1382 بررسی جامعه شناختی بحران هویت در جامعه معاصر ایران دانشگاه تهران وارشد جامعه شناسی
8- باقری محمد حسین 1382 معمای هویت در پایگاه اطلاع رسانی ایند ه نگر
9- بشریه حسین 1379 توسعه سیاسی وبحران هویت ملی د ر فصلنامه مطالعات ملی
10- بهرام پور شعبانعلی 1382 انسجام اجتماعی در جامعه اطلاعاتی درپایگاه اطلاع رسانی
11- پرتوی اصغر 1374 بحران هویت وسیاست های توسعه در ایرا ن شماره اول
12- جنکیز ریچارد 1381 هویت اجتماعی ترجمه تورج یارا احمد ی تهران شیرازه
13- حاضری علی محمد 1380 مسایل اجتماعی متاثر از تعارض ارزشها ودر نامه انجمتن جامعه شناسی ایران ویژه  دومین همایش مسایل اجتماعی ایران شماره 4
14- دوران بهزاد محسنی منوچهر 1382 هویت رویکرد ها ونظرها در مبانی نظری هویت وبخران هویت در ایران جهاد دانشگاهی علوم انسانی واجتماعی
15- ربانی جعفر 1382 برنامه ها ی درسی وشکل گیری هویت در مجله علوم تربیتی وروان شناسی دانشگا ه مشهد دانشگده علوم تربیتی وروان شناسی
16- رزازی افسر 1376 بررسی مفهوم هویت جمعی وجایگهاه هویت ملی در شهر مشهد با تاکید بر تاثیر دوعامل گرایی وعدالت برهویت جامعه ای دانشگاه  فردوسی مشهد پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی
18 – رهیاب فردوسی 1381 ماهیت مواتع  وامکانات نوسازی هویت ایرانی در مجموعه مقالات خود کاوی ملی درعصر جهانی شدن
19- روشه گی 1370 کنش اجتماعی ترجمه هما زنجانی زاده مشهد انتشارات دانشگاه فردوسی
20- زیبا کلام صادق شکل گیری نخستین اگاهیهای در انقلاب مشرطه در ماهنامه اندیشه جامعه
21- سازمان ملی جوانان 1383 سند ارتقای هویت دینی وملی جوانان
22- شایگان داریوش 1380 افسون زدگی جدید هویت چهل تکه وتفکر سیار ترجمه فاطمه ولیانی تهران انتشارات فرزان روز
23- شیخاوندی داور 1379 تکوین وتنفیذ هویت ایرانی تهران مرکز بازشناسی اسلام وایران انتشارات باز
24- طالبی سکینه 1379 تحول هویت ملی دانش اموزان در دوره های تحصیلی
25- قنبری برزیان علی 1383 رویکرد ها چالش  ها ومولفه های هویت ملی جهاددانشکاهی
26-کمالی اردکانی علی اکبر 1383 بحران هویت وعوامل تشدید ان در ایرا ن هویت در ایران تهران جهاددانشگاهی علوم انسانی واجتماعی
27- گل محمدی احمد 1381 جهانی شدن فرهنگ هویت تهران نشر نی
28- گید نز انتونی 1373 جامعه شناسی ترجمه منومچهر صبوری نشر نی
29- لطف ابادی حسین 1379 روان شناسی رشد کاربردی نوجوانی وجوانی انتشارات اسپید
30- ملایی نژاد اعظم 1382 تعمیق هویت ملی از طریق برنامه درسی در مجله علوم تربیتی وروان شناسی دانشکاه مشهد دانشکده علوم تربیتی وروان شناسی
31- منطقی مرتضی 1383 بحران های هویتی  در جوامع در حال گذار در مبانی نظری هویت وبحران هویت جهاد دانشگاهی علوم انسانی واجتماعی
32- موجمباری ادیس کراسکیان   1381   تدوین وهنجارهای پرسشنهامه هویت دینی نوجوانان
33- مهدی زاده سید محمد 1383 انقلاب ارتباطات جامعه شبکه ای وذهنیت وهویت ناپایدار در پایگاه اطلاع رسانی ایران وجامعه اطلاعاتی
34- نوچه فلاح رستم 1383 هویت واقعیتی ثابت یاسیال در مبانی نظری هویت وبحران هویت جهاد دانشگاهی پژوهشکده علوم انسانی واجتماعی چاپ اول 1383 .

خلاصه یافته ها :
مقدمه :مفهوم هویت به عنوان یکی از پیچیده ترین مفاهیم مورد توجه محققان رشته های مختلف به ویژه روان شناسی جامعه شناسی وعلوم سیاسی قرار گرفته است از نظر اغلب روشناسان هویت امری فردی وشخصی است در حالی که جامعه شناسان وروان شناسان اجتماعی عقیده دارند هویت حتی هویت فردی امری غیرشخصی یا اجتماعی است وبه واسطه ارتباطات متقابل میان فرد وجامعه شکل میگیرد از این دید گاه هر چند هویت افراد در نگرش ها واحساسات شخصی افراد نمود پیدا میکند امازمینه  وبستر ان زندگی جمعی است
رویکرد ها در نظریه پردازی هویت :تلاش های دامنه دار وپیشگیری که برای مفهوم سازی ونظریه پردازی هویت صورت گرفته در قالب دو رویکرد نظری مدرن وپسامدرن قابل تشخیص است بررسی ارا ونظریات درباره هویت درهر دو رویکرد به رغم مبانی متفاوت ومتبادین انها خبر از نزدیکی وهمگرایی میدهند که در پس اختلاف مناظر وگوناگونی تعابیر وجود دارد
ویژگی های هویت :
چند لایگی :هویت امری چند لایه یا چند سطحی است این لایه ها وسطوح هویت زندگی انسانی را از هستی درونی فرد تا هستی جهانی وی دربر میگیرند
پویایی : برخلاف تصور افرادی که فکر میکنند هویت امری ایستا وبدون تغییر ودگرگونی است یکی از ویژگیهای هویت پویایی وتحول ان است
تقویت وتضعیف :مشخصه دیگر هویت امکان تقویت یاتضعیف هویت در کلیه سطوح ولایهای ان در مقاطع مختلف است
تعارض هویت ها :یکی دیگر از ویژگیهای هویتی تعارض هویت  ها در سطوح ولایه ها ی مختلف ان است درواقع هنکامی که براثر کسب برخی هویت های تازه افراد مجبور به نفی یا کنار گذاردن بخشی از هویت گذشته خود بشوند شاهد نوعی تعارض هویتی خواهیم بود
فرایند هویت یابی :ایجاد یک هویت ودستیابی به یک تعریف منسجم از خود مهم ترین جنبه رشد روانی واجتماعی در فرد است انتخاب  ارزش ها  باورها وهدف های زندگی مشخصه های اصلی این هویت را تشکیل میدهند که در دوره های مختلف زندگی فرد مورد تجدید نظر قرار میگیرند هویت جز لاینفک زندگی انسانها در همه فرهنگ هاست که از لحظه تولد تا مرگ ادامه میی یابد هویت به اشکال گوناگونی تشکیل شده ورشد میکند یکی  از راههای تشکیل هویت داشتن ارتباط ودرگیری عاطفی باخود ودیگران است اساس تشکیل هویت تلاش ها وفعالیت ها یی است که ما علاقه مندیم تعقیب کنیم ودر مقابل ان درمییابیم که هستیم برداشته ها ونظرات دیگران نیز در روشن کردن هویت نقش عمده ای دارند ارزشیابی های ماار خودمان در ارتباط باشرایط زندگی اوضاع اجتماعی واقتصادی نیز تعیین کننده هویت ما میباشد .
عوامل موثر در شکل گیری هویت :بخش از هویت هر فرد بااو به دنیا میاید اینکه ما  از این خصوصیات چه برداشتی داشته باشیم وخود را چگونه ارزیابی کنیم ناحد زیادی متاثر از چگونگی برخورد محیط پیبرامون خود وانان به عمل میاوریم بخش های دیگر تشکیل دهند ه هویت متشکل از نقش های محول جامعه ومحیط پیرامونی وجایگاه وموقعیت اجتماعی مااست
بحران هویت :پدیده یااحساسی که از نوعی بی ثباتی اختلال در کارکردها یااجزا موجود در نظام ساختی در یک من فرد ی یا اجتماعی گزارش میدهد بحران هویت نامیده میشود
علل بروز بحران هویت :بحران هویت در پی بی هویتی به وجود امده است در واقع دور شدن از هویت های موجود ونیافتن هویت مطلوب افراد را دجار نوعی سردرگمی میکمند که خود زمینه مساعدی را برای رشد اسیبهای اجتماعی فراهم میسازد برخی از دلایل بروز این پدیده  غربگرایی ونفوذ فرهنگی غرب جهانی شدن اجتماعی ظهور چالش های قومی استبداد سیاسی وتضاد دولت وملت انومی وبی هنجاری شتاب تغییرات در دنیای معاصر وفقدان نهادهای مدنی
بحران هویت مساله ای جهانی :امروزه بحران هویت مساله ای جهانی است این  بحران به ویژه از جنگ جهانی دوم به بعد ودر طول جنگ سرد به صورت عینی وعملی گریبانگر جوامع به اصطلاح جهان سوم شد ودر سال های اخیر با فروپاشی بلوک شرق وبااز دست رفتن توان ایدئولوژک ان از یک طرف وبروز ضعف های ایدئولوژیکی نسبتا قوی در قطب مقابل از طرف دیگر یک نوع خلا هویتی ایدنولوژیکی وفرهنگی در جهان پدید امده است طرح مساله بحران هویت توسط اندیشمندان بسیاری وبه دنبال برخورد یامواجهه با تحولات جدید جهان معاصر مطرح شدتحولات شکفت انگیز فن اوری وفروریزی بسیاری از ارزشهای اخلاقی تزلزل واز بین رفتن مفاهیم زمان ومکان وبه تبع ان هویت های قومی وملی از تحولات هستند که این مساله افزایش بحران هویت افراد وجوامع شان را در بر خواهد داشت
بحران هویت در ایران :
بحران هویت در ایران به واسطه نفوذ فرهنگهای بیگانه به وجود امد ودر عصر جدید به صورت بحران موضع گیری در برابر نفوذ فرهنگ وتمدن غربی وتا حدی ایدئولوژی های شرقی متجلی شد بیشتر تحقیقات تجربی یافته های تحلیل محتوای ارزش ها وپژوهش های پیمایشی وجود تعارض ارزش ها بحران هویت درسطوح مختلف جامعه ایرانی را نشان میدهند بر اساس این تحقیقات عوامل وزمینه ها ی اجتماعی داخلی نقش مهمی در بروز این پدیده اجتماعی ایفا میکنند پیدایش گرایش ها وارزشها یی مانند سکولاریسم مادی گرایی بیگانگی نسبت به نظام سیاسی بیگانگی نسبت به نظام سیاسی بیگانگی نسبت به ارزش ها وهنجاریهای اموزش وپرورش رسمی غرب گرایی تعارض ارزشهای نهادی اجتماعی گرایش به محصولات فرهنگی غربی پیدایش تعارض میان لایه های اجتماعی وبیگانگی نسبت به جامعه وارزشهای ملی مسایلی هستند که نظام سیاسی نظام فرهنگی نظام اجتماعی جامعه ایران به طور مستقیم وغیرمستقیم نقش مهمی در بروز انها داشته اند از سوی دیگر ضعف مکانیسم های هویت سازی داخلی سبب اثر پذیری از برخی ارزشهای فراملی معارض با ارزشهای ملی ودر نتیجه بروز بحران هویت در ایران شده است
روند تاریخی بحران هویت در ایران :از نظر تاریخی میتوان گفت که اولین تلاش های هدفمند برای تکوین هویت در ایران به دوران سلطنت رضا شاه باز میگردد در ان دوره تلاش میشد با تاکید بر پاره ای از تاریخ گذشته یعنی ارزش های ایرانی صرف هویت مدرنی برای ایرانیان ایجاد شود در دوران پهلوی دوم نیز این روند یعنی اصالت دادن به میراث ایرانی قبل از اسلام ترویج ارزش های مدرن غربی به صورت کورکورانه ومبارزه با ارزش های اسلامی جهت تکوین مورد نظر رژیم ادامه یافت اما این امر تلاش برای هویت سازی دولتی نه تنها موفق نبود بلکه با تشدید بحران هویت در ایران مشروعیت رژیم پهلوی را زیر سوال برد وزمینه ساز وقوع انقلاب اسلامی در ایران شد به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که حاصل عوامل مختلف داخلی وخارجی از جمله بحران هویت ومشروعیت در رژیم پهلوی بود به تدریج گفتمان اسلام گرا در کشور قدرت را به دست گرفت در میان طرفداران این گفتمان دیدگاههای مختلفی درباره هویت ایرانی وجود داشت اما به نظر میرسد در دهه اول پس از انقلاب عناصر رادیکال این جریا ن تلاش کردندتا با کمرنگ کردن ارزش های اصیل ایرانی وارزشهای مدرن غربی مولفه های اسلامی در هویت ایران را پر رنگ سازند به همین علت تلاش زیادی شد که همه عرصه های زندگی رنگ وماهیتی اسلامی اسلامی پیدا کند این رویه در واقع واکنشی نسبت به تلاش ها ی ناشیانه رژیم پهلوی در اسلام زدایی از عناصر هویت ایرانی محسوب میشد اما این اقدامات نیز با توفیق اندکی همراه گشت بی تردید تداوم روند مذکور با توجه به تحولات روز افزون داخلی وخارجی امکان نداشت لذا در دوران موسوم به سازندگی (1368-1376)ودوران موسوم به اصلاحات پس از (1376) روند مذکور تا حد زیادی تعدیل شد وبار دیگر برسازگاری ارزش های اسلامی وایرانی تاکید گردید به هر حال از اوایل دهه 1370 امکان طرح مباحث واقع گرایانه در مورد هویت در جامعه ایران  فراهم گردید د راین دوران توجه به سه فرهنگ اسلامی ایرانی وغربی در جامعه ایران به عنوان عناصر هویت ایرانی مورد توجه قرار گرفت
برون رفت از بحران هویت :در عصر حاضر در مقابل بحران هویتی که بر اثر نفوذ فرهنگ وتمدن بیگانه واز تعارض سنت وتجدد به وجود امده سه واکنش یا گرایش عمده در درون جامعه ایرانی مطرح هستند گروهی وادادگی در مقابل خودی دست شسته وبدون قید وشرط در مقابل فرهنگ بیگانه تسلیم شده وسعی کرده اند فرهنگ غیر را با همان سرعتی که میتوانست جذب شود قبول کنند گروهی دیگری سعی کرده اند که با توسل به سنت های قومی ودین اداب وشعائر اجتماعی وعناصر فرهنگی خودی ونیز با دفاع از ساختارها ونهادهای سنتی با تمام جلوه های فرهنگ وتمدن بیگانه بستیزند گروه سوم در عین اعتقاد به حفظ احساس هویت انچه داریم را کافی نمیدانند وگزینش برخی عناصر جدید وخودی کردن ان را برای ایجاد تحول وتکامل وپویایی بی اشکال میدانند در پیش گرفتن راه حل نخست باعث میشود تا بخشی از سنت ها با این که قابلیت نوسازی وحضور در دنیای تازه را دارند قربانی تجدد خواهی شوند در مقابل گرایش وراه حل دوم نیز بخش هایی از افکار ودستاوردهای دنیای جدید را به خاطر حفظ هویت ها نادیده میگیرد هر دو راهحل مذکور از برخورد وتلاقی فرهنگ ها وتمدن ها وصیقل یافتن انها جلوگیری میکنند راه حل اول تمام عناصر ستی وخودی را  با مهر میشناسد بنابراین ازادی وحقوق افراد وتوانایی تحربه ها اراد یا به بهانه ستنت کرایی پایمال میشود این در حال که راه حلی منطقی برای مواجهه با بحران هویت دانست چرا که از افراط وتفریط دو را ه حل دیگر به دور است وسعی میکند عناصر مطلوب هر دونظام نوو کهنه را گزینش کند ونظام سنتی را در جهت تکامل وپیشرفت متحول میسازد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *